سبک تفسیری علامه طباطبایی (ره) در المیزان (2)

یکی از ویژگیهای تفسیر «المیزان» این است که علاوه بر تفسیر ترتیبی، از تفسیر موضوعی غافل نبوده و هر شیوه را با کمال دقت، دنبال کرده و تفسیری کم نظیر به جهانیان عرضه داشته است.
پنجشنبه، 5 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سبک تفسیری علامه طباطبایی (ره) در المیزان (2)
سبک تفسیری علامه طباطبایی (ره) در المیزان (1)

 




 

* 4- جمع دو شیوه ترتیبی و موضوعی:

یکی از ویژگیهای تفسیر «المیزان» این است که علاوه بر تفسیر ترتیبی، از تفسیر موضوعی غافل نبوده و هر شیوه را با کمال دقت، دنبال کرده و تفسیری کم نظیر به جهانیان عرضه داشته است. بعضی از قرآن پژوهان در تعریف «تفسیر موضوعی» گفته اند: «مفسر، یک موضوع معین را بر می گزیند، آن گاه آیاتی را که در آن موضوع مشترکند، فراهم می آورد و آنها را تفسیر می کند و می کوشد تا از مجموع آن آیات، یک نظریه قرآنی در ارتباط با آن موضوع استخراج کند». (1)

* 5- بازشناسی روایات تفسیری از روایات جری و تطبیق:

در تفسیر المیزان؛ روایات جری؛ از روایات تفسیری جدا و بازشناسی شده است. از آنجایی که تطبیق آیات و معارف قرآن کریم؛ بر مصادیقش؛ دامنه ای بس وسیع دارد؛ آیه ای از قرآن را نمی توان به مورد نزولش اختصاص داد. بلکه با هر موردی که با مورد نزول آیه؛ متحد و دارای همان ملاک باشد؛ قابل تطبیق است؛ عیناً مانند مثل هایی است که اختصاص به اولین موردش ندارد و شامل همه موارد متناسب؛ با آن می شود و این همان چیزی است که در روایات به «جری قرآن»؛ تعبیر شده است. پس «جری» عبارت است از تطبیق مفاهیم برآمده از آیات قرآن؛ بر دیگر مواردی که با آن همسان است با تجرید آن از جزئیات مورد نزول. علامه (ره) در سوره حمد؛ بعد از یاد کردن چند روایت در ذیل آیة «اهدنا الصراط المستقیم» می نویسد: این روایات از باب جری یعنی تطبیق کلی بر مصداق بارز و روشن آن است؛ نه از باب تفسیر و انحصار معنای کلی آیه در این مصادیق و این اصطلاح را از کلمات اهل بیت (ع) برگرفته ایم. (2)

* 6- نقد اسرائیلیات در تفسیر المیزان:

صاحب «المیزان» در بازشناسی روایات اسرائیلی؛ هوشمندترین مفسر و «المیزان» پیراسته ترین تفسیر است. علامه (ره) با استفاده از داده های عقلی و بدیهیات علمی و اسلامی؛ افسانه های اسرائیلی را به نقد کشیده و بر تمامت آنها مهر بطلان می زند. مقصود از «اسرائیلیات» عبارتست از تاثیرپذیری تفاسیر از فرهنگ یهودی و مسیحی و چیرگی آن دو فرهنگ و مانند آنها بر تفاسیر. اما از آنجا که از صدر اسلام تا زمان عالم گیر شدن آن، همواره یهودیان؛ بیش از سایرین با مسلمانان؛ معاشرت داشته اند؛ و از نظر تعداد هم بیش از همقطاران خود بودند؛ بدین جهت اینان بیشترین تأثیر را در تفاسیر بر جای گزاردند. (3) علامه (ره) در ذیل تفسیر آیه (102) از سوره بقره؛ بعد از نقل روایات درباره «هاروت» و «ماروت» و «زهره» از «الدر المنشور» سیوطی می نویسد: همانند این روایات؛ در بعضی از کتابهای شیعی از امام محمد باقر (ع) بدون ذکر اسناد روایت شده و سیوطی نیز حدود بیست و چند حدیث؛ درباره آن آورده که راویان آن تصریح کرده اند که سند بعضی از آنها صحیح است. ... (سپس می گوید): این قصه، افسانه ای است که یهودیان؛ برای هاروت و ماروت؛ بافته اند و نیز شبیه اساطیری است که یونانیان قدیم؛ درباره ستارگان ثابت و سیار معتقد بودند.
بدینسان برای هر دانش پژوهی روشن می شود که این دسته از اخبار؛ همانند هر حدیثی که در مطالعه انبیاء و بیان لغزش های آنان وارد شده؛ از دسیسه های یهودیان خالی نیست و آشکار می شود که جامعه یهود تا چه اندازه و با چه دقتی، خود را در میان اصحاب حدیث؛ جای داده اند و با چهره ی نفاق؛ هر چه می توانستند با روایات اصحاب بازی کرده اند. (4)

* 7- طرح مباحث ادبی به مقدار نیاز:

مفسر بدون فراهم کردن ابزار فهم و پیش نیازهای تفسیر قرآن، توان شناخت اهداف و مقاصد خداوند را نخواهد داشت و به گواهی قرآن پژوهان؛ علوم ادبی؛ علم لغت؛ صرف؛ نحو و علوم بلاغی، از ابزارهای مهم دانش تفسیر به شمار می آیند. (5) که بدون آگاهی از آنها، نمی توان در سایه سار قرآن کریم به مقاصد بلند قرآن پی برد و نیز از گرفتار آمدن در دام «تفسیر به رای» رهایی یافت. مرحوم علامه ذوفنون؛ در تفسیر «المیزان» به قواعد علوم ادبی؛ توجه ویژه ای دارد و در موارد بسیاری در فهم آیات؛ از قواعد صرفی؛ نحوی و از دانش لغت و علوم بلاغی بهره می گیرد؛ و گاهی با کمک قواعد این علوم؛ به نقد آرای دیگر مفسران می پردازد. (6) یکی از دانش های پایه؛ که نقش بنیادین؛ در فهم واژگان قرآن «دارد؛ علم لغت است و نگارش کتابهای لغوی فقه؛ فروق اللغه و غریب القرآن ها؛ در جهت بازشناسی الفاظ قرآن و تعیین حدود معانی آنهاست. «فرد مومن به خدا و جهان آخرت، اگر به لغات عرب، آشنا نیست؛ جایز نیست که درباره ی کتاب؛ خدا سخن بگوید.» (7) صاحب المیزان به کتابهایی چون «صحاح اللغه» و «المفردات فی غریب القرآن»؛ «لسان العرب» ، «النهایه» و نیز به «مجمع البیان» و «الکشاف» در بررسی واژگان قرآن مراجعه بیشتری داشته است. (8) علامه طباطبایی (ره) تقریباً در ذیل تمام آیات، واژگان قرآن را؛ گاهی به نقل از دیگران و گاهی بدون ذکر منابع؛ بررسی می کند و معنای محصلی از آنها به دست می دهد.

* 8- بهره گیری از یافته های علوم تجربی؛ با پرهیز از تندروی و کندروی:

از تفاسیر علمی دو عنوان را مراد می کنیم:

الف- تلاشهای مفسران که سعی کرده اند در آیات، اشاره ای به دانش های تجربی بیابند و چنین اندیشیده اند که تمامی دانش های بشری ریشه در قرآن دارد. (9)
ب- تفاسیری که مفسران در آن تلاش کرده اند تا با سلاح علم یعنی تجربه و یا با محدود نگری و منطبق انگاشتن یافته های تجربی؛ یکنوع غیب زدایی را معتقد شوند. (10) عالمانی چون سید جمال الدین اسدآبادی (م 1315 ق)، سید قطب (1906- 1933 م)، رشید رضا (1865-1935م)، علامه طباطبایی (م 1360)؛ آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله محمد هادی معرفت و ... را قائل به تفصیل در تفسیر علمی می دانند.
استاد معرفت می نویسد: اگر دانشمندی با ابزار علمی که در اختیار دارد و قطعیت آن برایش روشن است؛ توانست از برخی ابهامات قرآنی؛ پرده بردارد؛ کاری پسندیده است؛ مشروط بر آن که با کلمه «شاید»، نظر خود را آغاز کند و بگوید: شاید یا به احتمال قوی، مقصود آیه چنین باشد، تا اگر در نظریه علمی، تحولی ایجاد گردد؛ به قرآن صدمه ای وارد نشود؛ و صرفاً گفته شود که تفسیر او اشتباه بوده است. (11) صاحب المیزان؛ در مورد تفسیر مادی می نویسد: جمعی که خود را مسلمان می دانند در اثر فرورفتگی در علوم طبیعی و امثال آن که اساسش حس و تجربه است و نیز غور در مسائل اجتماعی که اساسش تجربه و آمارگیری است، روحیه حس گری پیدا کرده و به مذهب «اصالت حس» (12) از فلاسفه اروپا متمایل شدند و می گویند: معارف دینی نمی تواند با علم مخالف باشد و علم، اصالت را از ماده و حس می داند، از این رو، هر آنچه در معارف دینی، از چرخه ی مادیات و از دائره ی حس بیرون است، مانند عرش و کرسی و لوح و قلم و امثال آن، باید به صورتی تأویل شوند تا با اصالت حس سازگار آید. از این رو گفته اند: روح، یک پدیده ی مادی است و بن مایه ی مسئله تشریع نیز یک نبوغ خاص اجتماعی است. و بسیاری از روایات، در نگاه اینان، به بهانه ی وجود جعل و وضع در آن، قابل اعتبار نیست. و روایتی را پذیرفته اند که با قرآن سازگار باشد. و بر این باورند که: قرآن کریم، با آیات خودش و با ابزار علم که اساسش حس و تجربه است، فهم می گردد. (13) حضرت علامه (ره) این نوع تفسیر را به شدت رد می کند و آن را تطبیق و تفسیر به رأی می داند نه تفسیر قرآن (14). و نیز معارف دینی را جزء ماورای طبیعت و عاری از احکام ماده و حرکت دانسته و تمامت ظواهر دینی را که راجع به اصل اعجاز و یا انواع گوناگون آن است را ارج می نهد و از آن سخت حمایت
می کند. (15) از سوی دیگر می بینیم که صاحب المیزان (ره) در تفسیر بعضی از آیات قرآن، ازعلوم تجربی و نتایج آنها بهره می گیرد. از این رو می توان گفت: علامه به طور مطلق، استفاده از دانش های تجربی را مردود نمی شمارد. و در صورت مخالفت مسلمات علمی با آیات تأویل پذیرامکان تطبیق آیات را می پذیرد. چنانچه در مساله شهابهای آسمانی و رجم شیاطین، به استناد یافته های علمی، درتفسیر پیشینیان بازنگری کرده و تفسیری متفاوت، از این آیات ارائه می دهند. (16)

* 9- اهتمام به یاد کردن آرای دیگر مفسدان و نقد و تحلیل آن:

صاحب المیزان، به بیش از 180 منبع تفسیری؛ روایی؛ لغوی؛ تاریخی؛ علمی؛ و فرهنگی مراجعه کرده است و با ژرف نگری در متن آیه دیگر؛ ناهمسازی با ظواهر قرآن؛ مددجویی از قاعده سیاق؛ نقد سندی و درونی روایات؛ اسرائیلی بودن روایت؛ مددخواهی از قواعد نحوی و بلاغی و دیگر ابزار؛ آراء دیگر مفسران را نقد کرده و تفسیری مقبول از آیات قرآن ارائه می دهد.

پی‌نوشت‌ها:

* عضو هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی- واحد بافت
1- سید محمد باقر حکیم، علوم قرآنی، مترجم: محمد علی لسانی فشارکی، چاپ اول، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، 1378 ش، ص 362.
2- سید محمد حسین طباطبایی، المیزان؛ ج1- پیشین؛ ص 40
3- محمد حسی ذهبی؛ التفسیر و المفسرون؛ ج1- بی جا- بی تا- ص 26- بنگرید؛ الالوسی مفسران؛ محسن عبدالحمید؛ مطبعه المعارف؛ بغداد؛ 1968؛ ج1- ص 319
4- سید محمد حسین طباطبایی- المیزان؛ ج1- پیشین ص 259- 360؛ بنگرید؛ همان ج11 ص 134؛ ج13 ص 369؛ همان ص 384
5- بنگرید؛ الاتقا؛ جلال الدین السیوطی؛ ج2- تحقیق- محمد ابوالفضل ابراهیم؛ بی جا، منشورات رضی، بیدار؛ غریزی بی تا؛ ص 213- 214؛ روش شناسی تفسیر قرآن؛ زیر نظر محمود رجبی؛ چ اول؛ قم؛ انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه و سمت؛ 1379- ص 345 -346 و الاکتشاف؛ محمود بن عمر الزمخشری؛ ج1؛ تحقیق؛ مصطفی حسین احمد؛ قم؛ نشر البلاغه؛ 1415؛ ق؛ مقدمه.
6- سید محمد حسین طباطبایی؛ المیزان؛ ج7- پیشین؛ ص 140- ج4- ص 268- ج3- ص 28- ج1- ص 27 -ج20- ص 22- ج4- ص 5- ص 57- ص 58- ص 321- ج5- ص 9- ج5 - ص 9- ج 5 ص 126- 127- ج 7- ص 18- ج 7- ص 84- 85
7- ابوالقاسم بن محمد الراغب، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: ندیم مرعشلی، بیروت، دارالفکر؛ بی تا؛ مقدمه
8- سید محمد حسین طباطبایی؛ المیزان؛ ج7- پیشین؛ ص 51 - ج7- پیشین؛ ص 51- ج 7 ص 24-25- ج6- ص 11-12
9- بنگرید؛ تفسیر علمی؛ بایدها و نبایدها؛ شادی نفیسی؛ آینه پژوهش؛ ش 71- 71- ص 3؛ الجواهی فی تفسیر القرآن؛ طنطاوی جوهری؛ دارالفکر؛ بی جا؛ بی تا؛ ج1؛ ص 3
10- بنگیردی؛ تفسیر جزء عم؛ شیخ محمد عبده؛ دار مکتب الهلا- بی جا- 1985 ج- ص 17- المیزان؛ سید محمد حسین طباطبایی؛ ج1- پیشین؛ ص 8-9؛ همان ص36- ص 198- ج2- ص 414- ج1- ص 88-89
11- محمد هادی معرفت؛ علوم قرآنی؛ ج1- قم؛ موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید؛ 1378 ش؛ ص 417 و بنگرید، قرآن و آخرین پیامبر؛ ناصر مکارم شیرازی؛ تهران؛ انتشارات دارالکتب الاسلامیه؛ ص 147
12- سید محمد حسین طباطبایی؛ المیزان؛ ج1- پیشین؛ مقدمه؛ ص 7-8
13- سید محمد حسین ، طباطبایی، المیزان (مترجم)، مقدمه، ص 12 و 13.
14- همان؛ ص 7-8- 10
15- همان ج5- ص 211 -ج1 ص 60 -61 پیشین؛ مقدمه؛ ص 7-8
16- سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج10، پیشین، ص 149.

* منابع:
- قرآن کریم
سید محمد حسین حسینی طهرانی؛ مهرتابان؛ چاپ چهارم؛ انتشارات علامه طباطبایی؛ 1421 ق
- مرتضی مطهری؛ احیاء تفکر اسلامی؛ قم، انتشارات اسلامی، 1361؛ ص 89
- سید محمد حسین طباطبایی؛ المیزان؛ چ دوم؛ بیروت؛ موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1391 ق
- سید محمد حسین طباطبایی؛ قرآن در اسلام؛ چاپ هفتم؛ قم؛ دارالقرآن الکریم؛ 1411 ق
- فراستخواه، مسعود، روش نقد حدیث در تفسیر المیزان، کیهان؛ اندیشه؛ ش 44؛ 1371؛ ص 39
- مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی؛ ج 11-ص 15- منهج الصادقین فی الزام المخالفین، فتح الله کاشانی؛ ج1- ص 13- البیان فی تفسیر القرآن؛ ابولقاسم خوئی
سید ابولقاسم الخوئی؛ البیان فی تفسیر القرآن؛ الطبعه الثالثه؛ قم؛ دارالثقلین؛ 1418؛ ق
سید مرتضی عسکری؛ القرآن الکریم و روایات المدرستین؛ ج1؛ چ دوم؛ المجمع العلمی الاسلامی
تدوین قرآن؛ علی کورانی؛ مترجم؛ سید محمود عظیم؛ چ اول؛ تهران؛ انتشارات سروش و موسسه فرهنگ طه؛ ص 131
تفسیر نوین؛ محمد تقی شریعتی؛ چ چهارم؛ شرکت سهامی انتشارات؛ بی تا
القرآن فی مدرسه اهل البیت (ع)؛ هاشم الموسوی؛ چ اول؛ مرکز غدیر؛ 1420 ق
اهل البیت در آیه تطهیر؛ شهاب الدین نراقی؛ و محمد فاضل لنکرانی؛ بی جا؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛ 1366
نخحات الرحمان فی تفسیر القرآن و تبیین الفرقان؛ محمد بن المیرزا عبدالرحیم النهاوندی؛ ج3، بی جا؛ 1357 ق
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ حسن مصطفوی؛ ج1- چ اول؛ نهران؛ مؤسسه الطباعه و النشر و الارشاد الاسلامی؛ 1416
سید محمد باقر حکیم، علوم قرآنی، مترجم: محمد علی لسانی فشارکی، چاپ اول، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، 1378 ش
الالوسی مفسران: محسن عبدالحمید؛ مطبعه المعارف؛ بغداد؛ 1968
الاتقان؛ جلال الدین السیوطی، تحقیق: محمد ابولفضل ابراهیم؛ بی جا، منشورات رضی، بیدار، غریزی بی تا
روش شناسی تفسیر قرآن؛ زیر نظر محمود رجبی؛ چ اول؛ قم؛ انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه و سمت؛ 1379
الاکتشاف؛ محمود بن عمر الزمخشری؛ ج1؛ تحقیق؛ مصطفی حسین احمد؛ قم؛ نشرالبلاغه؛ 1415؛ ق؛ مقدمه.
ابولقاسم بن محمد الراغب، المفردات فی غریب القرآن- تحقیق: ندیم مرعشلی؛ بیروت؛ دارالفکر؛ بی تا؛ مقدمه
تفسیر علمی؛ بایدها و نبایدها؛ شادی نفیسی؛ آینه پژوهش؛ ش 71-72
الجواهر فی تفسیر القرآن؛، طنطاوی جوهری؛ دارالفکر؛ بی جا؛ بی تا؛ ج1؛ ص 3
تفسیر جزء عم؛ شیخ محمد عبده؛ دار مکتب الهلال، بی جا، 1985
محمد هادی معرفت؛ علوم قرآنی؛ قم؛ مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید؛ 1378 ش
قرآن و آخرین پیامبر؛ ناصر مکارم شیرازی؛ تهران؛ انتشارات دارالکتب؛ الاسلامیه
فصلنامه قرآنی کوثر شماره 39



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.