نویسنده: حسام الدین حقیقیان
مروری بر طرح کلی اسلام درباره سرنوشت بشر
زندگی انسان با زمان گره خورده است و این مساله باعث می شود گذشته و آینده به وجود آید. سرگذشت، بخشی از زندگی انسان است که تجربه شده و در مقابل، سرنوشت بخش دیگری است که در آینده محقق خواهد شد. در واقع پس از آنکه زندگی انسان از نقطه ای آغاز می شود، رفته رفته با پیشرفت زمان از « سرنوشت» او کاسته شده و به « سرگذشت » او افزوده می شود. صحبت درباره سرنوشت زندگی غالباً با کنجکاوی و احتمال همراه است. شاید نخستین پنجره ای که از طریق آن می توان به عرصه مهدویت قدم گذاشت، گفت و گو درباره چشم انداز آینده زندگی انسان و تاریخ و همچنین نقشی باشد که انسان ها در سرنوشت زندگی خود و تاریخ بر عهده دارند.تاریک بینی پایان زندگی انسان ها در این دنیا ممکن است به دو علت اساسی بازگردد؛ نخست اینکه ما زندگی انسان و جهان را بی هدف فرض کنیم و به انکار نظم و اراده الهی و حکیمانه ای که در جریان خلقت و تدبیر هستی وجود دارد، بپردازیم. دیگر آنکه از انسان و ظرفیت های متعالی وجود او غافل شویم و ذات او را بد دانسته و از هر گونه اصلاح طلبی و اصلاح جویی توسط او ناامید شویم. در این دو حالت نمی توان تصور روشن و امید بخشی نسبت به آینده جهان داشت و درباره پایان زندگی انسان در این دنیا امیدوار بود.
در نگاه اسلام، از یک سو جهان هستی و انسان که جزئی از این مجموعه بزرگ محسوب می شود، بر اساس یک طرح کلی و حکیمانه خلق شده و این حکمت سبب می شود که پایان معقول و روشنی در انتظار زندگی جهان باشد و از سوی دیگر ذات انسان اساساً نیکو شمرده می شود و از آن جهت که خداوند به خلقت و فطرت آدمی پرداخته، زندگی و تلاش او مورد احترام خواهد بود و باید به آن امید داشت. اگر چه ممکن است سوء اختیار انسان باعث دوری از آن فطرت اصلی شود و کاستی ها و زشتی هایی در عرصه حیات مرتکب شود اما سرشت انسان همیشه استوار خواهد ماند. می توان انتظار داشت که کجروی های انسانی زمانی رخت بربندد و اصل و ریشه زیبای انسانی جلوه گر شود. قرآن به عنوان قلب آموزه های اسلامی بشارت می دهد که روزگار پایانی زندگی انسان در این دنیا روشن است و پشتوانه این اعتقاد، وعده حق خداوند. در آیه 55 سوره نور به این وعده بزرگ خداوند اشاره شده است؛ آن چنان که می فرماید: خداوند به کسانی که از شما که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده داده است که ایشان را همانند پیشینیان خود در زمین خلافت بخشد.
بر این اساس پایان جهان به نیکی رقم خواهد خورد و بندگان صالح خداوند به خلافت بر زمین خواهند رسید و ایمان و امنیت در سراسر زمین منتشر خواهد شد. در این آیه از قرآن خداوند به آینده نوید می دهد و آینده دنیا را روشن توصیف می کند و به اهل ایمان و مردمی که عملشان صالح و شایسته است وعده می دهد که عاقبت دنیا به دست آنها بوده و ایشان هستند که در نهایت بر دنیا حکومت می کنند. در این زمان است که دین الهی و معنویت در همه مکان ها حاکم می شود و مادی گرایی ها، ماده پرستی ها و خودخواهی ها از بین خواهد رفت. از این رو باید اعتقاد داشت که عاقبت این دنیا با توحید (یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا ) و امنیت ( لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا ) گره خورده است.
در طرح کلی اندیشه اسلامی همه پیامبران الهی که از طرف خدای متعال میان بشر معبوث شده اند، دو هدف اساسی داشته اند؛ نخستین هدف، برقراری ارتباط صحیح میان انسان و خداوند و منع بشر از پرستش هر موجودی غیر از خالق خود بوده که در شعار کلیدی « لااله الا الله » خلاصه می شود. هدف دومی که برای بعثت پیامبران از طرف خداوند متعال در نظر گرفته شده، مربوط به برقراری روابط صحیح میان افراد بشر است تا انسان ها با یکدیگر بر اساس عدالت، صلح، تعاون، احسان، عاطفه و خدمت به یکدیگر برخورد کنند.
این دو نکته که در قرآن کریم به صراحت درباره اهداف اساسی انبیا ذکر شده، از برخی آیات فهمیده می شود. درباره هدف اول، خداوند در قرآن به خاتم الانبیا می فرماید، « ای پیامبر! همانا ما تو را شاهد و بشارت دهنده و انذار دهنده فرستادیم و دعوت کننده به سوی خداوند به اذن او در حالی که چراغ روشنی برای هدایت مردم هستی. » ( سوره احزاب، آیات 45و 46) و درباره هدف دوم چنین می فرماید که « همانا ما رسولانی با نشانه های روشن فرستادیم و همراه ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به قسط و عدالت قیام کنند. »( سوره حدید، آیه 25 )
درحقیقت روشن بینی اسلام نسبت به سرنوشت نهایی انسان در این دنیا، مسأله ای بی پشتوانه و سطحی نیست؛ چرا که در طرح کلی آموزه های اسلامی، همه پیامبران برای تحقق دو هدف مهم « توحید » و « عدالت » مبعوث شده اند و محقق شدن این اهداف زمینه بروز همان وضعیت موعودی است که خداوند در سوره نور برای زندگی انسان در این دنیا وعده داده است. با این نگاه، آیات قرآن و آموزه های اسلام از یک سو هدف روشن و معقولی برای زندگی انسان در این دنیا معرفی می کنند و از سوی دیگر از راه حل های مناسب و عملی متناسب با این هدف سخن می گویند. این چنین به نظر می رسد که برقراری توحید و عدالت در جامعه انسانی که از اهداف اساسی پیامبران محسوب شده و در آیات مربوط به سوره های احزاب و حدید آمده است، درنهایت به وضعیتی منجر خواهد شد که در آیه مربوط به سوره نور درباره پایان زندگی انسان در این دنیا وعده داده شده است. روایاتی که درباره این آیه سوره نور وجود دارد، اهمیت امامت و مهدویت در جریان تحقق آینده روشن تاریخ را بازگو می کند.مسأله مهم این است که برقراری « توحید » و «عدالت» به عنوان اهداف بعثت پیامبران در طول تاریخ، میان آرمان های موعود و منجی اسلام نیز گنجانده شده و این نشان می دهد که قیام این موعود در مسیر نهضت پیامبران الهی و پایان بخش این سلسله خواهد بود و با آیات قرآنی قابل توضیح و شناسایی است. درواقع مهدی موعود که میان روایات اسلامی با جمله معروف « یملاء الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا » شناخته می شود، تمام ظلم هایی که به واسطه شرک و فساد رابطه انسان با خداوند و نیز جور و فساد رابطه انسان با دیگر انسان ها ایجاد می شود را از بین خواهد برد. این حقیقت نشان می دهد همچنان که خانه کعبه، قبله گاه اهل حق است و مسلمانان از چهار سوی جهان، هنگام نماز به کعبه رو می کنند، هدف تمام پیامبران و اولیای الهی یکی بوده و راه مهدی موعود، همان راه پیامبر و راه قرآن است.
پیامبران و اولیای خدا، راهنمایان راه حق بوده و هستند و اگر چه از نظر تعداد بسیارند اما از نظر هدف یکی بوده و همه آنها راه حق را نشان داده و به سوی حق دعوت کرده اند. از این رو جدا کردن پیامبران از یکدیگر و ایمان به یکی و انکار دیگری، انحراف از حق محسوب می شود. آن چنان که خداوند در قرآن می فرماید کسانی که به خدا و پیامبران کافر می شوند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایی بیندازند و می گویند به یکی ایمان داریم و به دیگری کافر هستیم و می خواهند راه میانه ای پیش گیرند، آنها به یقین کافرند و ما برای کافران عذابی خوارکننده آماده کرده ایم و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند و میان پیغمبران جدایی نینداختند، اینان به همین زودی به پاداش خود می رسند و خدا بسیار آمرزنده و بسیار مهربان است ( سوره نساء، آیات 150 – 152 ) مهدی موعود ادامه دهنده راه پیامبران و اولیای خداوند بوده و شخصیتی است که آرمان نهایی پیامبران را محقق خواهد ساخت. دستیابی به یک جامعه توحیدی و عادلانه که بر اساس آیات قرآنی آرمان نهایی پیامبران و مضمون دعوت آنان را شکل می دهد، محصول دو اراده الهی و اراده انسانی است.
شرط نخست برای رسیدن به آرمان زندگی اجتماعی بشر، عنایت و هدایت پروردگار است که این اراده الهی برای تحقق این آرمان در قالت ارسال پیامبران و برگزیدن امامان توسط خداوند به انجام رسیده است. وجود این شرط باعث می شود که بخش نخست این آرمان که مربوط به عنصر توحید است، تأمین می شود و آیات 45 و 46 سوره احزاب نیز به همین حقیقت اشاره دارد که پیامبران نسبت به انسان ها، شاهد، بشارت دهنده و انذار دهنده هستند و همچون چراغ روشنی آنان را به سوی خداوند هدایت می کنند. همچنین وجود موعودی که مأموریت به پایان رساندن دعوت تاریخی پیامبران را بر عهده گیرد و عاقبت نیک اجتماع بشری در پایان تاریخ را رقم بزند، در ادامه همین شرط و این اراده الهی معنا پیدا می کند.
شرط دیگری که برای تحقق این آرمان ضروری به نظر می رسد، استقبال و پذیرش جامعه انسانی است. این شرط به وظیفه ای مربوط می شود که انسان ها برای تحقق آرمان زندگی بشر بر عهده دارند و باید آن را به انجام رسانند. نکته قابل توجه این است که در آیه 25 سوره حدید، قیام برای برقراری عدالت و ایجاد قسط بر عهده مردم گذاشته شده ( لیقوم الناس بالقسط ) و بنابر این می توان فهمید که برای رسیدن به جامعه توحیدی و عادلانه، اراده انسان ها و تلاش آنها برای بهره گیری از کتاب و میزان و اجرای عدالت ضروری است. درواقع انسان ها باید به رشد و تکاملی دست یابند که پذیرای عدالت شده و در این راه آماده فداکاری باشند.
به عبارت دیگر اقامه قسط ابدی که هدف ارسال پیامبران است و قرآن به آن گواهی می دهد، دو مرحله «تشریع » و « اجرا» را در بر می گیرد. مقصود از مرحله تشریع، ایجاد قوانین عادلانه ای است که سعادت بشر را تأمین کند. این مرحله، به وسیله پیامبران الهی و به ویژه پیامبر بزرگ و مقدس اسلام انجام شده و به بشریت عرضه شده است. آغاز پیدایش بشر، با آغاز نخستین مرحله تشریع و قانونگذاری همراه بوده و هیچ وقت بشر از راهنمایی غیبی و آسمانی، محروم نبوده است. دومین مرحله، اجرای قوانین عادلانه است که از نظر اهمیت کمتر از مرحله نخستین نیست؛ چرا که قانون صحیح اگر به طور صحیح اجرا نشود، بی فایده خواهد ماند. این مرحله می باید با هدایت و نظارت پیامبران و امامان و توسط مردم محقق شود.
مهدویت به ما نشان می دهد که سرنوشت نهایی تاریخ انسانی، تحقق جامعه ای توحیدی و عادلانه خواهد بود و این آرمان اجتماعی زندگی بشر از طریق اراده و هدایت خداوند و تلاش انسان ها در راه قیام برای عدالت محقق خواهد شد.
وعده ظهور
به اتفاق علمای شیعه و اهل سنت، کسی در این جمله تردید ندارد که پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: « اگر حتی از دنیا یک روز بیشتر باقی نمانده باشد، خدا آن روز را طولانی می کند تا مهدی از اولاد من ظهور کند و جهان را آکنده از عدل و داد سازد. » وعده ظهور یک نجات بخش موعود که از نسل پیامبر خداست و راه ایشان را ادامه خواهد داد، مطلب مهمی است که به سرنوشت زندگی انسان در این دنیا مربوط می شود. این وعده نیز در راستای همان وعده بزرگ خداوند در قرآن قرار دارد که آینده روشن انسان و جهان را به تصویر می کشید. در حقیقت این مسأله گویای واقعیتی است که دنیا به سوی آن می رود و از آنجا که این موضوع یک سنت الهی به شمار می رود، اگر چه بشر قرن ها بر خلاف این اراده خداوند حرکت کند و به زندگی تاریک و ظلمانی خود ادامه دهد، درنهایت این خداوند است که عدالت و امنیت و سفیدبختی را بر دنیا حاکم خواهد کرد.منبع: نشریه همشهری آیه شماره 3