به فیثاغورس تعدادی اکتشافات ریاضی نسبت می دهند: قضیه ای که به نام او شهرت دارد و مربوط است به تناسب میان اضلاع مثلث قائم الزاویه، مجموع زوایای مثلث قائم الزاویه، ساختن اشکال گوناگون هندسی و مبانی محاسبه نسبتها. فیثاغورسیان، دانش حساب را توسعه دادند و به طوری که خواهیم دید، شماری نشانه های رمزی در آن داخل کردند. در حالی که فیثاغورس دانش خود را از راه تعلیم اشاعه می داد، مکتب او که راه «استاد» را ادامه می داد، کم کم صورت نوعی انجمن سرّی را پیدا کرد که اعضایش یافته هایشان را در خواص ریاضیّات به قید سوگند به اطلاع یکدیگر می رسانیدند. روایت می کنند که در قرن چهارم پیش از میلاد، هیپاسوس (3) عضو یکی از انجمنهای فیثاغورسی را در حمام خانه اش خفه کردند، چون راز کشف یک دوازده وجهی منظم را به رایگان افشاء کرده بود. گاهی از فیثاغورسیان به عنوان پیروان کیشی یاد می کنند که لباده های سفید می پوشیدند و تشریفات خاص را مراعات می کردند، اما برخی از فلاسفه ی یونانی بر این عقیده اند که فیثاغورس علم حساب را به سطحی بالاتر از نیازهای بازرگانان ارتقا داده است. برای فیثاغورس و فیثاغورسیان «همه ی چیزها از عدد، تعیّن می یابد، به عبارتی، اصل، منشاء و ریشه ی هر چیز عدد است» و کیهان در نهایت، چیزی جز هارمونی (هماهنگی) گسترده نیست.
فیثاغورس مناسبات عددی ساده ی فواصل هارمونی موسیقی را کشف کرده بود. روایت می کنند که هنگام عبور از مقابل دکّه ی آهنگری، اصوات پُتکهایی را شنید که فاصله های چهارم (4)، پنجم (5) و هشتم (6) را می نواختند. پس از بررسی، دانست که نسبتهای وزن پتکها میان خودشان 3/4، 2/3، 1/2 است. برای فیثاغورسیان این امر ثابت می کرد که اعداد، هارمونی را تعیین می کنند نه اصوات. مکتب فیثاغورس این مفهوم را به همه ی هنرها و به همه ی شاخه های طبیعت تعمیم داد. عدد، هارمونی بود، زیبایی و جهان نیز هارمونی بودند. بی تردید، افراط در ساده انگاری در آن به چشم می خورد، اما در مجموع، مفهوم بسیار پرباری را با خود داشت.
فیثاغورسیان از اعداد اوّل، یعنی اعدادی که جز به خودشان و به عدد یک، به هیچ عدد دیگری تقسیم پذیر نیستند، فهرست تهیه کردند. آنها همچنین اعدادی را که «کامل» می نامیدند تعریف کردند؛ اعدادی که مجموع همه ی مقسوم علیه هایشان مساوی با خود عدد است: مثلاً عدد 6 مجموع 1، 2 و 3 است. آنها «اعداد مربعی» را تعریف کردند که مجموع رشته ی اعداد فردی است که یک عدد مربع می سازد؛ اعداد 1، 4، 9، 16... و همچنین «اعداد مثلثی» را تعریف کردند که حاصل جمع چند جمله ای متوالی یک تصاعد عددی هستند، مثل اعداد 1، 3، 6، 10. عدد مثلثی 10 که مساوی حاصل جمع اجزای دگربخش خود شامل زوج و فرد است «تتراکتیس» (7) نامیده می شد، نماد مثلث تام و پایه ی همه چیزها بود. فیثاغورسیان کشف کرده بودند که تنها پنج چند وجهی منتظم وجود دارد که عبارتند از چهار وجهی هرمی، شش وجهی منتظم (مکعب)، هشت وجهی، دوازده وجهی و بیست وجهی. آنها برای این چند وجهیها ویژگیهای جادویی قائل بودند.
(توضیح تصویر): پنج چند وجهی منتظم که فیثاغورس و فیثاغورسیان شناسایی کرده اند.
در همه ی تمدنها به اعدادی با خصوصیات جادویی برمی خوریم، اما لزوماً اعداد ثابتی نیستند. اگر همه ی اعتقادات و باورها را به حساب بیاوریم، همه ی اعداد، جادویی محسوب می شوند و رمزهایی به آنها چسبانده اند. در اروپا و در حوزه ی مدیترانه، چند عدد اول مخصوصاً سه عدد 3، 7 و 13سعد یا نحس شمرده می شدند.
عدد 7 یادآور «عجایب هفتگانه ی دنیا»، «حکمای سبعه ی» یونان، هفت روز هفته، شمعدان هفت شاخه، هفت رنگ رنگین کمان، هفت سیاره ی ایام باستان (امروز تعداد بیشتری سیاره شناخته شده است) و بالاخره، یادآور این است که پیش از حرف زدن، هفت بار زبان را در دهان بچرخانی!
خرافاتی که با عدد 13 آمیخته است، بی تردید ریشه در «شام آخر» دارد، که مسیح و 12 تن از حواریونش از جمله «یهودا» بر سر میز «سِن» (9) حاضر بودند: و به علت حضور شخص اخیر است که 13 حامل نحوست است، تا جایی که در بیشتر هتلها اتاق شماره 13 وجود ندارد! (10)
همچنین با عدد 666، عدد وحش، که شرح آن در آخر این کتاب «عهد جدید» در «مکاشفه ی یوحنای رسول» (11) آمده است، آشنا هستیم.
جدولهای مربع جادویی، نظیر جدول 3×3 خانه ای که جمع اعداد سه خانه ی آن از هر سمت افقی، عمودی و مورّب مساوی 15 می شود، خیلی زود ساخته شد.(13) قدیمی ترین مربع جادویی را در کتاب چینی دگردیسها، یی جینگ، که حدود 1000 سال پیش از میلاد نوشته شده است، بازمی یابیم. در این کتاب آمده است که فوخی (14) امپراتور افسانه ای چین، نقش اسرارآمیزی را بر پشت حیوانی نمادی دید؛ این نقش مفهوم دو تصویر ابتدایی را به او القا کرده است، یک خط ممتد نماینده ی یانگ (15) ــ فعال، آسمانی، نورانی، نرینگی ــ و یک خط شکسته پین (16) ــ منفعل، زمینی، تیره، مادینگی ــ از ترکیب این خطوط، یک مجموعه ی 4 تصویری، سپس 8 تصویر سه بَر و بالاخره 64 تصویر شش بر نمادی به دست می آید.
از همان ایام باستان سعی می شد روی زمین قواعد نظم و دوره ی تناوبی پدیده های فلکی که با اعداد، و خواصشان و متناظر با هارمونی الحان نمایش داده می شد، شناخته شود. شکلهای فوق العاده منتظم بلورها، طرز قرار گرفتن گلبرگها، گلها یا برگها بر روی شاخه ها، پاسخی به این معیارها به نظر می رسیدند. زیبایی آثار انسانی که در بناهای شکوهمند، پیکرتراشیها و نقاشیها حلول کرده است باید از همان قوانین تبعیت کرده باشد.
انسانها می خواستند در بناهای عظیمی که برپا می کنند برخی از عناصر نظم طبیعی را وارد کنند. در بنای اهرام بزرگ مصر که به دستور فراعنه ی سلسله ی چهارم ساخته شده است، ما، هم عناصر اخترشناسی را بازمی یابیم و هم خصوصیات عددی را که در آن عصر شناخته شده بود. چهار بر اهرام، محاذی عمود بر چهار جهت اصلی است. پی برده اند که نصف محیط قاعده ی این هرمها تقسیم بر ارتفاعشان تقریباً با عدد پی (π) برابر است. در هر حال، مسلم است که برای مصریان قدیم، روش ساده ی ساختن یک مثلث قائم الزاویه، استفاده از ویژه گی نسبت (2)5=(2)4+(2)3 بوده است؛ یعنی ترسیم مثلث قائم الزاویه ای، به کمک طناب گره دار، که طول اضلاعش به نسبت3، 4 و 5 باشد. در هرم بزرگ خوفو (17) (یا خئوپس) روزی از سال که ستاره ی شعرای یمانی درست لحظه ای قبل از طلوع آفتاب طلوع می کند و از طغیان قریب الوقوع نیل خبر می دهد، در لحظه ای که این ستاره از نصف النهار عبور می کند، نورش از منفذی مستقیماً به درون اتاق سلطنتی تا سر فرعون می تابد. دو منفذ دیگر در وجه مقابل، طوری تعبیه شده اند که نور ستاره ی قطبی را به هنگام عبور سُفلایش از نصف النهار به درون اتاق هدایت می کند.
اوریگن (18) و آوگوستینوس قدیس (19) متذکر می شوند که به موجب کتاب مقدس، «تابوت عهد (20)» موسی (ع) و کشتی نوح (ع) همان نسبتها را داشته اند، نسبت طول به عرض و به ارتفاع برابر با 30/5/3 بوده است. درون محراب معبد سلیمان، یک حجم مکعبی تام بود. نسبتهایی از این نوع در ساختمان کلیساها دیده می شود. غالباً نقشه ی یک کلیسای جامع یا کلیسای ساده، با بدن انسان مقایسه شده است که سر آن باید به سوی شرق باشد. چونان ادیان مصری و ایرانی (زرتشتی)، نیایش در کلیسای مسیحی در راستای آفتاب طالع صورت می گیرد. به گواهی سِفر تکوین، بهشت در شرق است؛ رومیان معتقد بودند که مدخل دوزخها در غرب است.
نسبتی که غالباً در معماری از آن استفاده شده است، نسبت ملکوتی، یا عدد طلایی گفته می شود:
پی نوشت ها :
1.Samos.
2. Crotona.
3. Hippasus.
4.quarte.
5. quinte.
6. octave.
7.tetraktys.
8. Hittites.
9. Cene.
10. نحوست 13 در میان ایرانیان باستان و مراسم 13 به در نوروز، ریشه ی دیگری دارد. ــ م.
11.«در اینجا حکمت است پس هر که فهم دارد عدد وحش را بشمارد، زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است» باب 13، آیه ی 18. ــ م.
12. shi-chifuku-jin.
13.بدون طلسمی که از یک مربع نُه خانه تشکیل می شود که اعداد 1 تا 9 را طوری در آن قرار می دهند که از هر سمت حاصل جمع برابر 15 یا به حساب ابجد از حروف گوشه های مربع لفظ بدوح تشکیل می گردد. سابقاً در ایران در پشت پاکتها ارقام گوشه های مربع را به صورت «2468» می نوشتند تا نامه حتماً به دست طرف برسد. مأخذ دائرة المعارف فارسی مصاحب. ــ م.
14. Fu-xi.
15. yang.
16. yin.
17. Kheops.
18. Origene حکیم مسیحی 185؟ ــ 254؟ متولد مصر، صاحب تألیفات متعدد.
19.(Saint-Augustin(354-430 از متألهان مسیحی، نویسنده ی مدینه ی الهی است.
20.Ark of the covenant به فرانسه Arche d' Alliance of Moise، صندوقی که حضرت موسی (ع) به امر خدا، دو لوح محتوی احکام عشره و عصای هارون و حقه منّ و تورات را در آن قرار داد.(رک دایرة المعارف مصاحب). ــ م.
21. Vitruve.
22. Leonard de Vinci.
23. Raphael.
24. N. Poussin.
25. Le Corbusier.
26. Modulor.