"خداوند سبحان، محمد(ص) را به رسالت مبعوث کرد تا جهانیان را بیم دهد و امین وحی خویش باشد. این در حالی بود که شما ملت عرب، بدترین دین و آیین را داشتید و در بدترین سرزمینها، در میان سنگهای خشن و مارهایی که فاقد شنوایی بودند (و به همین جهت از هیچ چیز نمیترسیدند!) زندگی میکردید. آبهای آلوده را مینوشیدید و غذاهای ناگوار را میخوردید و خون یکدیگر را میریختید و خویشاوندی دیرین یکدیگر را نابود مینمودید. پرستش بت، شیوه و آیین شما شده بود و بدان ارج مینهادید و گناه و خیانت، سراسر وجود شما را فراگرفته بود".(1)
و در جای دیگر، وضعیت أسفبار جهان آن روز و فرهنگ منحط آنان و درهمریختگی درونی و فساد جامعه را چنین ترسیم مینماید:
"خداوند، او (محمد(ص) را در زمانی فرستاد که مردم در حیرت و گمراهی سرگردان بودند و در فتنه جهل و فساد غوطهور شده بودند. هوا و هوسهای سرکش، آنان را مجذوب خود ساخته و بر آنها حکومت میکرد. تعصّبهای بیاساس از ناحیه جهل، آنان را سبک مغز بارآورده و در کارهای خود مضطرب و حیران بودند. آنها گرفتار جهل و نادانی شدیدی شده، به طوری که تصور نجاتشان از بدبختیها ساده نبود".(2)
بعثت پیامبر(ص) بالاترین نعمت
انتخاب و برانگیخته شدن خاتم الانبیا(ص) از بزرگترین نعمتهای الهی است که نمیتوان در برابر آن نعمتی را برشمرد. بعثت رسولخدا(ص) نقطه عطفی بود که خاطرهصدها هزار هدایتگر راستین و دلسوز بشریت را زنده کرد و زحمات شبانهروزی آن مشعل داران الهی را ثمره بخشید و به عرصه ظهور و بروز رساند و آنانی را که کمترین بارقه نجات از ستم طاغوتیان آن روزگار را در دل نداشتند، امید نجات بخشید.نیایش پیامبر(ص) قبل از بعثت
رسول خدا(ص) برای ایجاد تحول اساسی در فرهنگ و عادات و رسوم جامعه آن روز و برتن کردن لباس رسالت، ابتدا به خودسازی فوقالعادهای پرداخت. مدتها در جبل النور"غار حرا" عزلت و خلوت را برگزید و با خالق خویش مناجات میکرد و عبادت مینمود تا خداوند بزرگ او را مصطفی و برگزیده خویش از میان همه موجودات نام نهاد. علی بن ابیطالب (ع) که همیشه در کنار پیامبر خدا(ص) بود و از انفاس قدسیهاش بهره میجست و به تعبیر خود "همانند کودک (بچه شتر) به دنبال مادر حرکت میکردم و هرگز از او جدا نمیشدم"،(3) میفرماید:"رسول خدا(ص) بخشی از هر سال را در غار حرا برای عبادت و نیایش با حق به سر میبرد؛ من او را میدیدم و شاهد و ناظر [بر قیام و قعود و ذکرش] بودم و غیر از من کسی از او خبر نداشت و او را نمیدید".(4)
ابن اسحاق نسبت به نیایش رسول خدا(ص) در غار حرا مینویسد:
در هر سال، یک ماه و بر حسب بعضی روایات، ماه رمضان را در "حرا" به سر میبرد و مساکین را اطعام مینمود و چون اعتکافش به پایان میرسید، به مکه و بیتاللهالحرام بازمیگشت و پیش از آنکه به خانهاش بیاید، هفت بار و یا بیشتر بر گرد کعبه طواف میکرد و بعد به سوی خانه خود میرفت. (5)
زمان بعثت پیامبر(ص)
آن حضرت در چهلمین سال عمر شریفش بر طبق عادت خویش، به "غار حرا" میرفت. روز به روز روحیهاش صیقل بیشتری مییافت و آمادگی فراتری را جهت "دریافت وحی" پیدا میکرد.و در میان دیگر فرقههای مسلمان، ماه رمضان شهرت دارد. گرچه مسعودی ـ مورخ بزرگ ـ مینویسد: بعثت رسول خدا(ص) در چهل سالگی و در ماه ربیع الاول اتفاق افتاده، که مصادف با بیستمین سال حکومت خسروپرویز بوده است.(8)
با بعثت خاتم الانبیا، خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد و هدایت خود را گسترش داد و مؤمنان را از نعمت بیشتری برخوردار نمود و او که در برابر هیچ نعمتی بر آفریده خویش منت نمیگذارد، برای مؤمنان در برابر بعثت ختمی مرتبت با تأکید فرمود:
"خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) آنگاه که در میان آنها پیامبری را از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنان بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هرچند پیش از آن، در گمراهی آشکاری به سر میبردند".(9)
مفسران در شأن نزول این آیه شریفه، مناسبت ویژه و یا زمان خاصی را ذکر نکردهاند و لکن سبک و سیاق آیه و همچنین آیات قبلی نشانگر آن است که بعد از غزوه اُحد نازل گردیده و آیه در بردارنده اهمیت نبوت محمد بن عبدالله(ص) و اهداف زیبای آن میباشد که با روش جالبی بیان داشته و امت اسلام را مخاطب خویش ساخته و آنها را متعهد نموده است.(10)
اولین آیات در بعثت پیامبر(ص)
نزول اولین آیات (وحی) بر رسول گرامی اسلام، هر انسانی را به شگفتی و تعجب وامیدارد؛ زیبایی کلام، سجع و قافیه، وزن همگون، مفاهیم والا و ژرف آن که انسان را به تفکر در هستی خویش فرامیخواند.امام صادق (ع) فرمود:
"اولین آیهای که بر پیامبر خدا نازل شد: (بِسْمِ الله الرّحْمنِ الرّحیمِ*اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الّذی خَلَقَ *
خَلَقَ اْلإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ*اقْرَأْ وَ رَبّکَ اْلأَکْرَمُ*الّذی عَلّمَ بِالْقَلَمِ*عَلّمَ اْلإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ).(11) و آخرین آیه (إِذا جاءَ نَصْرُ الله وَ الْفَتْحُ).(12)".
ابن اثیر هم چیزی بیشتر از روایات فوق، نقل نکرده است.(13)
مسعودی میگوید: آیات نازله در ابتدای وحی، پنج آیه اول سوره علق است.(14)
اکثر محدثان و مفسران همانند: عبدالله بن عباس،(15) عایشه، مجاهد، عطا و ابن سیار(16) آیات فوق را اولین آیات نازله دانستهاند. و بعضی هم گفتهاند: اولین آیات نازله، (یا أَیّهَا الْمُدّثِّرُ...) بوده است.
بعضی همانند: ابن اسحاق و سهیلی(17) گفتهاند: آیات فوق در ابتدای وحی، در خواب بر پیامبر(ص) نازل شده است. و لکن باید توجه داشت که نه در روایات عایشه و نه در احادیث دیگر، خواب مطرح نشده، بلکه نزول آیات در "غارحرا" و در حال بیداری بوده است.
پی نوشت ها :
1 . نهج البلاغه، خطبه 26.
2 . همان، خطبه 95.
3 . همان، خطبه 192.
4 . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 13، ص 197؛ بحار الانوار، ج 14، ص 475، ج 15، ص 361 و ج 38، ص 320.
5 . تاریخ پیامبر اسلام ، دکتر محمد ابراهیم آیتی، ص 76.
6 . تاج الموالید، علامه طبرسی، ص 82؛ مسارالشیعه، شیخ مفید، ص 70.
7 . بحارالانوار، ج 18،ص 189، ح 21-23؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 456.
8 تاریخ پیامبر اسلام، ص 77؛ مروج الذهب، مسعودی، ج2، ص 282.
9 . آل عمران / 164.
10 . التفسیر الحدیث السور المرتبه ی حسب التنزیل، محمد عزّت دروزه، ج 8، ص 179.
11 . علق/1ـ5.
12 . اصول کافی، ج 2، ص 628، ح 5.
13 . کامل ابن اثیر، ج 2، ص 48.
14 . مروج الذهب، ج 2، ص 282.
15 . تنویر المقیاس من تفسیر ابن عباس، ص 514.
16 . التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج10، ص378.
17 . الروض الأنف، سهیلی، ج 2، ص 392، دارالنصر.