تولد و خاندان
امام موسی صدر روز 14 / 3/ 1307 هـ ش (1) در بیت روحانیت مرجعیت در محله عشقعلی شهر قم در خانه کوچکی جنب تکیه ی جَدّا، چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم آیت الله العظمی سید صدرالدین صدر نام وی را موسی نهاد. سید موسی دوران کودکی و نوجوانی را در همین محله پشت سر گذاشت.خاندان شریف «صدر» از تبار پاک پیشوای هفتم شیعیان، امام موسی کاظم (ع) و از سلسله طلایی سادات علوی به شمار می آیند. این نسل پاک سرشت از قرون متمادی به دو سلسله «صدر» و «شرف الدین» منشعب شدند و از آنها شخصیت های بزرگ علمی، سیاسی و اجتماعی ای برخاستند که هر کدام در ایران، عراق و لبنان طلایه دار علم و دانش و جهاد و هدایت شدند.(2)
سید صالح شرف الدین یکی از اجداد پاک امام موسی صدر است. این عالم مجاهد در سال 1122 هـ ق در روستای «شحور» از توابع شهر «صور» در جنوب لبنان به دنیا آمد و در همانجا اقامت گزید. در کشتاری که احمد جزار (سردار عثمانی) بر ضد علمای شیعه «جبل عامل» به راه انداخته بود، سید شرف الدین به مبارزه با او برخاست؛ چنانکه عوامل جزار فرزند جوان وی به نام «سید هبه الله» را در مقابل منزل و در جلوی دیدگان پدر به شهادت رساندند و خود او نیز بازداشت و مدتها در شهر عکا زندانی کردند. بعداً خود را از زندان آزاد کرد و به عراق هجرت نمود و در شهر نجف اشرف برای همیشه اقامت گزید. او در سال 1198 به رحمت ایزدی پیوست.(3)
فرزند دیگر سید صالح، آیت الله سید صدر الدین صدر (1193- 1262 ق) از علما و مجتهدان عصر خود در حوزه نجف بود. او با دختر مجتهد بزرگ، شیخ جعفر کاشف الغطا ازدواج کرد و از نجف به شهر اصفهان هجرت نمود و در این شهر ماندگار شد. از این عالم بزرگ در این شهر پنج فرزند عالم و دانشمند به دنیا آمد که کوچکترین آنها مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر بود. وی در سن پنج سالگی، پدر را از دست داد و در دامان تربیتی برادرش سید محمد معروف به «آقا مجتهد» قرار گرفت و علم صرف و نحو و منطق و بیان را از او آموخت؛ تا این که در سن چهارده سالگی برادرش هم چشم از جهان فرو بست. در اینجا مسؤولیت تعلیم و تربیت وی را دانشمند دیگری به نام شیخ محمد باقر اصفهانی بر عهده گرفت و سید اسماعیل بدون هیچ گونه درنگی به تحصیلات خود ادامه داد و در مدت اندکی یکی از پیشوایان سرشناس دینی و از نظر تقوا و پرهیزگاری زبانزد همگان شد. او در سال 1339 ق در کاظمین بدرود حیات گفت. از این مجتهد بزرگ چهار فرزند پسر به نامهای: سید صدر الدین، سید محمد مهدی، سید حیدر و سید محمد جواد به یادگار ماند که هر کدام از شخصیتهای برجسته علمی و از مراجع تقلید در شهر نجف و کاظمین شدند.(4)
سید صدر الدین صدر، پدر امام موسی صدر در سال 1298 هـ ق در کاظمین دیده به جهان گشود. وی مقدمات علوم اسلامی را در همان شهر نزد پدر آموخت. بعد به کربلا رفت و سطوح عالی را از محضر شیخ حسن کربلایی فرا گرفت. سپس به سفارش پدر، به نجف اشرف هجرت کرد و در درس خارج آخوند خراسانی و سید کاظم یزدی شرکت نمود و به مراتب عالی اجتهاد نایل آمد. او در زمان حضور خود در نجف اشرف، حرکتهای مترقی را در عراق رهبری کرد؛ چنان که نام او هنوز هم در نهضت ادبی آن کشور شهرت دارد. وی پس از هجرت به ایران در شهر مقدس مشهد در جوار حرم امام رضا (ع) مسکن گزید و با دختر آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی عقد وصلت بست و بعد به دعوت مرجع عالیقدر، مؤسس حوزه علمیه قم، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به این شهر مهاجرت نمود و پس از رحلت مرحوم حائری، همراه با دو عالم فرزانه دیگر، آیت الله خوانساری و آیت الله حجت، رهبری شیعیان جهان و اداره ی حوزه ی علمیه قم را بر عهده گرفت. (5)
وقتی مرحوم آیت الله بروجردی به قم تشریف آوردند. آیت الله صدر که دارای روح بلندی بود، جای نماز خود را در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه (ع) به ایشان واگذار کرد و تا آخر عمر به احترام معظم له در صحن، نماز جماعت اقامه نکرد.(6)
آیت الله سید صدر الدین صدر در حوزه علمیه قم علاوه بر تدریس فقه و اصول و تربیت شاگردان، خدمات علمی، فرهنگی و درمانی و بهداشتی مفیدی از خود به یادگار گذاشت. این مجتهد فرزانه خود یکی از شخصیتهای پیشگام در وحدت بین مذاهب بود. به همین سبب، اقدام به تألیف کتابی تحت عنوان «المهدی» کرد که همه مطالب و منابع آن از کتب برادران اهل سنت استفاده شده است. وی پس از سالها تلاش، در تاریخ 5/ 10/ 1334 برابر 19 ربیع الثانی 1373 چشم از جهان فرو بست و در بالا سر حرم حضرت معصومه (ع) به خاک سپرده شد.
فقیه بزرگ آیت الله شهید سید محمد باقر صدر و خواهرش آمنه بنت الهدی از فرزندان مرحوم آیت الله سید حیدر صدر (عموی امام موسی صدر) هستند. شهید صدر 25 ذیقعده 1353 در شهر کاظمین متولد شد. وی پس از پایان دوره مقدمات و سطح عالی در این شهر، عازم نجف اشرف شد و در درس خارج فقه دایی اش آیت الله شیخ محمد رضا آل یاسین، و در درس فقه و اصول آیت الله خویی شرکت کرد و به درجه عالی اجتهاد دست یافت و اغلب دروس فلسفه را هم در محضر مرحوم آیت الله شیخ صدرای بادکوبه ای فرا گرفت. (7) خواهرش آمنه بنت الهدی که به تعبیر حضرت امام خمینی، از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود، (8) همراه با آیت الله سید محمد باقر صدر در سه شنبه 23 جمادی الاول 1400 برابر 19/ 1/ 1359 توسط مأموران رژیم بعثی عراق به شهادت رسیدند. پیکر خون آلود این دو شهید بزرگ نیمه شب در قبرستان وادی السلام تحویل آیت الله سید محمد صادق صدر، فرزند آیت الله سید مهدی صدر (یکی دیگر از عموهای امام موسی صدر) داده شد و بعد از غسل و کفن و نماز توسط وی به طور مخفیانه در جوار حرم امام علی (ع) در آرامگاه خانوادگی «شرف الدین» به خاک سپرده شد.(9) شهید سید محمد باقر صدر با خواهر امام موسی صدر ازدواج کرد که ثمره این وصلت سه دختر و یک پسر شد. هم اکنون دختران این شهید بزرگ، عروسهای آیت الله شهید محمد صدر هستند.
آیت الله شهید سید محمد صدر، فرزند سید محمد صادق صدر (عموزاده امام موسی صدر) از شخصیت های بارز علمی در نجف اشرف به شمار می آمد که از خود آثار علمی، تحقیقی پر باری به یادگار گذاشته است. وی در 17 ربیع الاول 1362 چشم به جهان گشود و در سال 1419 هـ. ق توسط رژیم بعثی عراق به شهادت رسید.
دو خاندان صدر و شرف الدین در لبنان از یک تبار و پسر عموی هم هستند و تا دوران سید صالح شرف الدین به عنوان «شرف الدین » شناخته می شدند؛ ولی بعد از این که فرزند وی مرحوم سید صدر الدین اول به مقام فقاهت و رهبری جهان تشیع رسید، این سلسله از خاندان به عنوان «صدر» شهرت پیدا کردند. دانشمند مجاهد آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین که یکی از طلایه داران وحدت بین پیروان مذاهب اسلامی است، مضافاً به این که با خاندان صدر نسبت پسر عمویی دارد. مادرش بانو زهرا فرزند آیت الله سید هادی صدر (از علمای بزرگ اواخر قرن سیزدهم) از خاندان ریشه دار صدر به شمار می آید.(10)
بی بی صفیه، مادر امام موسی صدر که از سلاله پاک پیامبر اکرم (ص) بود، زنی فداکار برای همسر و مادری مهربان و دلسوز برای فرزندانش محسوب می شد و غالباً عالمان بزرگ حوزه علمیه قم از این مادر پیر با احترام و عظمت سخن به میان می آوردند. وی پس از نزدیک به یک قرن زندگی پر تلاش، روز 11 / 9/ 1377 برابر 12 شعبان 1419 در شهر قم به رحمت خدا پیوست و پیکر نحیفش در جوار حرم حضرت معصومه (ع) جنب مقبره پروین اعتصامی به خاک سپرده شد.
پدر این بانوی پاک سرشت، عالم پرهیزکار و مجاهد بزرگ آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی بود که تبارش با 28 واسطه به امام حسن مجتبی (ع) می رسد. او روز 28 رجب 1282 هـ. ق در شهر قم متولد شد. پس از پایان دوره مقدمات در قم، به ترتیب به شهرهای تهران، سامرا، و نجف هجرت کرد و در حوزه های علمیه آن شهرها به تحصیل و تکمیل علوم اسلامی پرداخت. وی از محضر اساتید بزرگی همچون میرزا محمد حسن شیرازی، میرزا ابوالحسن جلوه، آقا علی مدرس، میرزا علی اکبر حکمی یزدی، میرزا حبیب الله رشتی، آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی، و سید احمد کربلایی در رشته های فقه، اصول، فلسفه، عرفان، اخلاق و غیره بهره برد و به مقام والایی از اجتهاد نایل شد. او با توصیه آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی در سال 1331 هـ. ق به شهر مقدس مشهد هجرت کرد و رهبری علمی، فرهنگی و سیاسی حوزه و مردم این شهر را بر عهده گرفت.(11)
این مجتهد مبارز در ماجرای کشف حجاب و خلع لباس از روحانیت، با برنامه های نامشروع رضا خان به مبارزه برخاست که منجر به قیام تاریخی مسجد گوهر شاد مشهد و تبعید وی به کربلای معلی شد. پس از فرار رضا خان که حدود هفت سال از تبعید ایشان می گذشت، آیت الله قمی به قصد زیارت امام رضا (ع) وارد ایران شد و در تمام شهرهای مسیر مورد استقبال کم نظیر و پر شور قرار گرفت. این عالم مجاهد با صدور بیانیه ای در پنج ماده به مبارزات خود بر ضد قوانین غیر اسلامی ادامه داد و به برخی از خواسته های خود دست یافت. آیت الله قمی در روز 14 ربیع الاول 1366 برابر 16/ 11/ 1325 هـ. ش چشم از جهان فرو بست. جنازه مطهر این عالم خستگی ناپذیر پس از تشییع با شکوه در جوار حرم امام علی (ع) مقبره شیخ الشریفه اصفهانی به خاک سپرده شد.(12)
تحصیلات
امام موسی صدر دوره ی ابتدایی و متوسطه را در «دبستان حیات» و «دبیرستان سنایی» قم به پایان رساند و در سال 1320 ش به طور تمام وقت وارد حوزه علمیه قم شد. وی پس از گذراندن سطح متوسط و عالی، در درس خارج فقه و اصول استادان برجسته زیر شرکت نمود:1- آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی.
2- شیخ عبدالجواد جبل عاملی
3- آیت الله، محقق داماد
4- آیت الله سیدمحمد تقی خوانساری.
5- آیت الله حجت کوه کمره ای.
6- آیت الله سید صدر الدین صدر (پدر)
7- علامت طباطبایی
8- آیت الله سید کاظم شریعتمداری
9- آیت الله سید رضا صدر (برادر)
او در کنار تحصیل در حوزه، برای ورود به دانشگاه در آزمون کنکور سراسری شرکت کرد و پس از قبولی در آزمون ورودی، در مهر ماه 1329 در دانشکده حقوق تهران مشغول به تحصیل شد و در خرداد 1332 با اتمام پایان نامه ای تحت عنوان «ترجمه شروط و صحت آن» با کسب نمره عالی به اخذ درجه لیسانس حقوق اقتصادی موفق گردید. امام موسی صدر همیچنین از همت والای خود کمک گرفت و در حالی که به دو زبان فارسی و عربی تسلط داشت، به فراگیری زبان های انگلیسی و فرانسوی تلاش کرد و در این راه نیز پیروز شد.(13)
تدریس و تربیت شاگرد
امام موسی صدر در حوزه علمیه قم مشغول به تدریس شد و نخست با کتاب «شرح لمعه» شروع کرد و سپس به تدریس فقه، اصول، منطق و فلسفه در سطح عالی پرداخت! و کتابهایی مانند «مطول»، «قوانین»، «رسایل» و «مکاسب» را برای شاگردان فاضل تدریس کرد. بعضی از شاگردان امام موسی صدر که تاکنون شناسایی شده اند عبارت اند از:1- آیت الله علی اکبر هاشمی رفسجانی
2- آیت الله شیخ یوسف صانعی
3- آیت الله شیخ محمد رضا توسلی
4- آیت الله شیخ علی اصغر مسلمی کاشانی
5- حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد حجتی کرمانی.
6- حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین بهجتی
7- آیت الله زین العابدین قربانی
8- حجت الاسلام و المسلمین سید محمد غروی
9- حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی طباطبایی
هجرت به نجف
بعد از رحلت پدر که در دی ماه سال 1332 رخ داد، امام موسی صدر برای تکمیل آگاهی های فقهی، اصولی و فلسفی و به منظور درک حضور فقهای بزرگ حوزه نجف، به آن مرکز علمی هجرت کرد و تا سال 1337 ش به مدت چهار سال از محضر حضرات آیات عظام سید محسن حکیم، سید عبدالهادی شیرازی، آقا شیخ حسین حلی، سید محمود شاهرودی در درس فقه، از محضر آیت الله سید ابوالقاسم خویی در درس اصول، و از محضر آیت الله آقا شیخ صدرای بادکوبه ای در درس فلسفه استفاده شایان برد. بعلاوه جلسه بحث پر بار و عمیقی در فقه، اصول و فلسفه با پسر عموی خود شهید سید محمد باقر صدر و آیت الله سید محمد علی موحد ابطحی برقرار کرد و در کنار آن به تدریس کتب رسایل، مکاسب و شرح منظومه سبزورای پرداخت.(14) امام موسی صدر در حوزه علمیه نجف نیز همانند قم در میان دوستان همدرس و همبحث خود، برتری علمی خویش را حفظ نمود و با نبوغ سرشار و استعدد شگفت انگیز، همه را به حیرت و غبطه واداشت؛ چنانکه علما و مراجع تقلید نجف برای شخصیت جامعه وی احترام ویژه قائل بودند. مرحوم آیت الله خویی که در درس خود اجازه اشکال گرفتن به کسی نمی داد، برای تجلیل از امام موسی صدر به گفتار و اشکالات وی با دقت گوش فرا می داد. (15) وی در جلسه ای اظهار داشت «من به قدری به آقای موسی صدر امیدوارم که اگر او سه سال دیگر در نجف بماند، یکی از بزرگترین شخصیتهای ارزنده علمی شیعه خواهد شد.» (16) و هنگامی که خبر هجرت امام موسی صدر به لبنان را شنید همواره تأسف می خورد و اظهار می داشت «ای کاش من او را نشناخته بودم.» (17)امام موسی صدر قبل از هجرت به نجف اشرف در حوزه علمیه قم به درجه والایی از اجتهاد دست یافته بود. علاوه بر خلوص و زهد و تقوا که برای هر مجتهد ضروری است، داشتن هوش، فراست، زیرکی و شناخت زمان، از وی شخصیت جامع و کم نظیری ساخته بود. آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی در این باره اظهار می دارد:
آقا موسی جزو شخصیتهای بارز علمی نجف بود؛ منتهی ایشان اولاً جوان بود و ثانیاً گرفتار لبنان گردید. اگر آقا موسی به لبنان نمی رفت و چند سال در نجف می ماند، جزو مراجع مسلم نجف می گردید. آقا موسی به قدری مورد توجه حوزه نجف قرار گرفته بود که گفته می شد «فضلای قم برتر از فضلای نجف هستند». او قوی تر از اغلب آقایان مراجع امروز بود.... نه تنها با معنایی که امروز از اجتهاد می شود، ایشان حتماً مجتهد بودند، بلکه به معنای قدیمش هم مجتهد بودند. آقا موسی مرد فاضلی بود؛ حیف که از او بهره گیری نشد... به نظر من آقا موسی بر اخوی بزرگترش مرحوم حاج آقا رضا هم مقدم بود، یعنی اگر مانده بود، جلو می افتاد... او حتی اگر در قم می ماند و به نجف هم نمی رفت الان جزو مراجع بزرگ شیعه بود...» (18)
تأسیس مجله مکتب اسلام
امام موسی صدر در اوایل زمستان سال 1337 ش از نجف به قم بازگشت. او سالها با دوستان و همفکران خود در حوزه علمیه قم در مورد راه اندازی یک مجله حوزه ی صحبت هایی کرده و به آنها قول همکاری داده بود. آنان به این نتیجه رسیده بودند که برای ارتباط بیشتر با مردم و هدایت نسل جوان و دانشگاهی (که هر روز با ترفندهای نو و پیچیده مورد هجوم فرهنگ غرب و شرق قرار می گیرند) می بایست دست به ابتکاری نو زد و نشریه ای هفتگی یا ماهانه که حاوی مطالب مفید، جذاب، برانگیزنده و عمومی باشد، انتشار داد. اما زمینه این نوع فعالیت ها در حوزه آن روز نه تنها مساعد نبود، بلکه محال و ناممکن جلوه می نمود. زیرا در بعضی محافل، روزنامه خوانی یک دانشجوی علوم اسلامی نشانه بی تقوایی وضعیت ایمانی او تلقی می شد؛ چه رسد به این که یک روحانی، روزنامه نویس و یا صاحب امتیاز مجله ای باشد! ورود به این میدان، دردسرهای زیادی در پی داشت و اراده ای آهنین و شجاعتی فوق العاده می طلبید. مع الوصف، با همت او و دوستانش در آذرماه 1337 اولین شماره مجله حوزوی در قم به نام «درس هایی از مکتب اسلام» منتشر شد و مورد استقبال مرجع دوراندیش، آیت الله العظمی بروجردی، قرار گرفت. مقاله هایی که در مجله مکتب اسلام چاپ می شد هر کدام در فضای آن روز حوزه و کلاً ایران از برجستگی و نوآوری قابل توجهی برخوردار بود و در موضوع های مختلف از قبیل عقاید، مذاهب، ادیان، تاریخ تحلیلی اسلام، تراجم، اقتصاد، و اخلاق مطلب ارائه می داد و در مجموع، یک منبع پر ارزش اسلامی بود.اما در میان مقاله های این مجله، مقاله «اقتصاد در مکتب اسلام» امام موسی صدر از درخشندگی و پویایی ویژه ای بهره مند بود؛ به طوری که اهل نظر و اندیشمندان آگاه را به شدت شیفته محتوای خود کرد. استاد شهید مرتضی مطهری در این باره اظهار داشت که این مقالات تازگی دارد و در اوضاع و شرایط کنونی لازم و ضروری است. (19) در این مقاله، امام موسی صدر با قلمی روان و با نظری بلند، گوشه هایی از مسائل پایه ای اقتصاد را مورد ارزیابی قرار داده و نقش هر یک از عوامل مهم اقتصاد (کار، سرمایه و ابزار) را در یک تشکیلات تولیدی از دیدگاههای مختلف و نظام های اقتصادی دنیای آن روز توضیح داده بود. بعد جایگاه تولید کننده را در مکتب اقتصادی اسلام تشریع نموده و در آخر ضمن مقایسه این مکتب با پیشرفته ترین مکتب های اقتصادی جهان، به این نتیجه رسیده بود که نظام اقتصادی اسلام بر اساس حقیقت های موجود در جامعه و حقوق ثابت عوامل تولید استوار است و این دیدگاه منحصر به فرد است و مکتبهای مادی بشری، فاقد آنند.
این مطالب در سال اول مجله مکتب اسلام در ده شماره، از آذر تا بهمن 1337 به طور مسلسل به چاپ رسید و بعد به صورت کتابی مستقل درآمد. این اولین و آخرین اثر قلمی امام موسی صدر در مجله ی مکتب اسلام بود.
نهضت مدارس ملی
در دوران سیاه ستمشاهی، فرهنگ مبتذل غرب را از طریق گوناگون در میان جوانان مسلمان ایران ترویج می کردند؛ به ویژه دبستان و دبیرستان ها بستر مناسب تری برای این کار شده است. در این میان، برخی از دبیران روشنفکر نما و غرب زده نیز با ترویج بی دینی و هویت زدایی، آب به آسیاب دشمن می ریختند و فرزندان این ملت را به بیراهه می بردند. لذا خانواده های متدین از ثبت نام فرزندان خویش در مدارس دولتی خودداری می کردند. این برای آینده کشور بسیار خطرناک بود زیرا با این وضع، تربیت نیروی تحصیل کرده و مؤمن امکان پذیر نبود و پست های کلیدی و حساس همچنان در دست افراد غرب زده، خود باخته، لاابالی و حداقل بی تفاوت قرار می گرفت.امام موسی صدر درباره این موضوع احساس مسؤولیت شدید کرد و با همکاری و همفکری دوستانی همچون شهید بزرگوار دکتر بهشتی، جبهه دیگری بر ضد تهاجم فرهنگی دشمن گشود و با احداث «مدارس ملی» در برابر مدارس دولتی، به تعلیم و تربیت اسلامی نوجوانان و جوانان شهر قم برخاست. او با اخذ امتیاز یک باب دبیرستان به نام «دبیرستان صدر » از وزارت فرهنگ وقت در آغاز سال تحصیلی 1337 به نهضت مدارس ملی در قم عظمت بخشید. این دبیرستان نخست در کوچه ارم شروع به کار کرد. بعد به ساختمانی در چهارراه شهدا (اول خیابان صفائیه) که به سرمایه مرحوم کامکار ساخته شده بود انتقال یافت و پس از هجرت امام موسی صدر به لبنان، با مدیریت آقای احمد اوحدی به فعالیت خود ادامه داد.
پی نوشت ها :
1- طبق شناسنامه ی موجود وی.
2- تکمله ی امل الامل؛ سید حسن صدر، ص 54.
3- لبنان به روایت امام موسی صدر و دکتر چمران، علی حجتی کرمانی، ص 15.
4- اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 3، ص 403.
5- لبنان به روایت امام موسی صدر، مقدمه.
6- زندگانی آیت الله بروجردی، علی دوانی، ص 119.
7- شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد مصطفی قلیزاده، صص 21- 29.
8- صحیفه امام، ج 12، ص253.
9- شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ص 142.
10- تاریخ فرهنگ معاصر ویژه امام موسی صدر، به کوشش سید هادی خسروشاهی، ص 11 و شرف الدین عاملی چاووش وحدت، مصطفی قلیزاده، ص 25.
11- برای آگاهی بیشتر، ر. ک: حاج آقا حسین قمی: قامت قیام، محمد باقر پور امینی.
12- همان.
13- لبنان به روایت امام موسی صدر، ص 16.
14- به نقل از آیت الله ابطحی اصفهانی و آیت الله مسلم کاشانی.
15- مجله نور علم، دوره چهارم، ش 11، مسلسل 47، ص 64 و تاریخ و فرهنگ معاصر: ویژه امام موسی صدر، ص 396.
16- تاریخ و فرهنگ معاصر، ص 130.
17- نامه ی مفید، سال چهارم، ش 4، مسلسل 16، ص 24.
18- تاریخ و فرهنگ معاصر، ص 54 و 55.
19- خاطرات من از استاد شهید مرتضی مطهری، علی دوانی، ص 26.