نویسنده: علی اصغر شعاعی(1)
5. آیه « فإذا فرغتَ فانصبْ»(انشراح، 7)
1-5. نکات مهم تفسیری و روایات
در مورد این آیه اقوال ذیل بیان شده است:1. برخی از مفسران، مفهوم گسترده ای برای آیه قایل شده اند و آن را شامل فراغت از هر مهمی و پرداختن به مهم دیگر می دانند. اما بیشتر مفسران معانی محدودی برای آن ذکر کرده اند که به مواردی اشاره می شود:
« هنگامی که از نماز واجب فراغت یافتی، به دعا پرداز».
« هنگامی که از فرائض فارغ شدی، برای نافله شب برخیز».
« هنگامی که از دنیا فارغ شدی، به امور آخرت و عبادت و نماز پروردگارت پرداز».
« هنگامی که از ادای رسالت فارغ شدی، به تقاضای شفاعت برخیز».
از نظر این مفسران، با توجه به اینکه در آیه شریفه موضوع « فراغت» معین نشده است، («فارغب» از ماده «رغب» به معنای تعب و رحمت است) آیه بیانگر یک اصل کلی و فراگیر است و هدف، آن است که پیامبر را به عنوان یک الگو و سرمشق، از اشتغال به استراحت پس از پایان یک امر مهم باز دارد و تلاش مستمر و پیگیر را در زندگی به او گوشزد کند. (مکارم شیرازی، 130/27).
2. در روایاتی منظور از آیه به عنوان یک مصداق، نصب علی(ع) به خلافت بعد از انجام امر رسالت آمده و بنابراین، مفهوم آیات این دانسته شده است که « هنگامی که فراغت یافتی، علی را بر ولایت نصب کن».(کلینی، 294/1)
2-5. بررسی ترجمه ها
ترجمه های مربوط به آیه مس را با توجه به نوع برداشت تفسیری از آیه می توان به سه گروه تقسیم نمود:1. در برخی ترجمه ها، مصادیقی از پرداختن به امری مهم پس از فراغت از امری دیگر عنوان شده است:
آیتی: « چون از کار فارغ شوی، به عبادت کوش».
ارفع: «هرگاه فراغت یافتی بر عبادت بکوش».
اشرفی: « پس چون فراغ شدی، رنج بکش».
الهی قمشه ای:« پس چون از نماز و طاعت پرداختی، برای دعا همت مصروف دار».
انصاریان:« پس هنگامی که( از کار بسیار مهم تبلیغ) فراغت می یابی، بر عبادت و دعا بکوش».
پاینده:« پس چون فراغ یافتی، به دعا بکوش».
پورجوادی:« پس هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی، به مهم دیگر بپرداز».
طباطبائی:« پس هرگاه از کار روزانه ات فراغت یافتی، ( آماده) نماز و عبادت شو».
حلبی:« و چون از ( پیکار) فراغت یافتی، (آماده ) نماز و عبادت شو».
رضایی:« و چون از ( نبرد) فارغ شدی، پس بنشین».
رهنما:« و چون از ( نبرد) فراغ یابی، در نماز و عبادت بکوش».
سراج:« پس آنگاه که فارغ شوی( از نماز)، پس بکوش( در دعا)».
طاهری:« پس هنگامی که ( از هر کار) فراغت یافتی، به عبادت پرداز».
فولادوند:«پس چون فراغت یافتی، به طاعت در کوش».
کاویانپور:« پس از آنکه از رنج کار فارغ گشتی، روی به خدا آور( نماز به پادار)».
گرمارودی:« پس چون( از کار) آسودی، ( به دعا) بکوش».
مشکینی:« پس هرگاه( از ابلاغ رسالت) فارغ شدی، ( در عبادت خدا) کوشش نما».
مصباح زاده:« پس چون فارغ شوی، پس رنج بکش».
معزی:« پس هرگاه که فراغت یافتی، بایست( بکوش)».
مکارم:« پس هنگامی که از کار مهمی فارغ شوی، به مهم دیگر بپرداز».
یاسری:« چون فارغ شدی از تبلیغ رسالت، پس رنج کش در مراسم عبادت».
صفارزاده:« پس آنگاه که از کار و مسئولیت روزانه فارغ شدی، نماز نافله به پادار».
در برخی از این ترجمه ها همانند: اشرفی، مصباح زاده، معزی، یاسری و احسن الحدیث با توجه به ریشه لغوی « نصب» ترجمه آورده شده است.
2. در برخی ترجمه ها، به منصوب کردن علی(ع) پس از فراغت از امر رسالت اشاره شده است:بروجردی:« پس چون فارغ شدی از تبلیغ رسالت، علی را منصوب بدار».
3. در برخی ترجمه ها، به هر دو مورد اشاره شده است:
فیض الاسلام:« پس چون( از نماز) فراغت یافته و ( آن را) به جا آوردی، پس خود را ( برای دعا و درخواست از پروردگارت) به رنج افکن، یا چون از کار رسالت و پیامبری فارغ شدی، پس خویشتن را( درباره خلافت و جانشینی علی(ع) به رنج انداز».
براساس آنچه بیان شد برخی از مترجمان با استناد به برخی روایات، ترجمه آیه را نصب علی(ع) به خلافت بعد از اتمام رسالت دانسته اند که یکی از مصادیق آیه به شمار می رود.
نتیجه گیری
با توجه به بررسی به عمل آمده، ترجمه های قرآن کریم را از نظر دخیل نمودن روایات تفسیری در ترجمه، می توان به سه گروه تقسیم نمود:الف) در برخی ترجمه ها روایات تفسیری نقشی در ترجمه ندارد.
ب) در برخی ترجمه ها با توجه به برداشت تفسیری خاص مترجم، گروهی از روایات در ترجمه اثرگذار بوده است.
ج) در برخی ترجمه ها چند قول یا تمام اقوال روایی یا مضامین آن ها در ترجمه اثرگذار بوده است.
از طرفی دیگر ترجمه هایی را که در آن روایات تفسیری اثرگذار بوده است، می توان به دو گروه تقسیم نمود:
1. ترجمه هایی که در آن به صورت مستقیم به بخش یا تمام روایتی اشاره شده است.
2. ترجمه هایی که در آن به مضمون روایت یا روایاتی اشاره شده است.
در پایان می توان گفت:
1. با توجه به اینکه روایات تفسیری در مواردی از نظر سند و متن دارای مشکلات جدی می باشند، بررسی سند و متن روایات امری ضروری است و در ترجمه و تفسیر می بایست صرفاً از روایات صحیح استفاده نمود. مسلماً استفاده از روایاتی که ضعیف یا با قرآن و عقل و روایات قطعی الصدور از معصوم مخالف هستند، جزو آسیب های جدی ترجمه ها می باشد.
2. مفهوم برخی از آیات قرآن کریم صرفاً با ترجمه به صورت کامل روشن نمی شود و گاهی در ذهن خواننده ابهام و اشکال باقی می ماند، لذا در مورد این گونه آیات که به نمونه هایی اشاره شد، استفاده از مفهوم روایات تفسیری و گاهی اشاره به آن در داخل پرانتز یا در ضمیمه، مفید می باشد.
3. به کار بردن هنرمندانه روایات تفسیری در ترجمه آیات در عین حفظ مرزبندی آن ها مسئله مهمی است که در صورت انجام صحیح آن، در مواردی خواننده را از مراجعه به تفاسیر مطوّل بی نیاز می کند.
4. در مواردی که به واسطه وجود روایات متعارض از آیه ای تفاسیر و برداشت های مختلفی ارائه شده است و هیچ کدام قطعی نیست، می بایست به گونه ای ترجمه شود تا با همه دیدگاه های تفسیری سازگار باشد.
5. اثرپذیری ترجمه از روایات تفسیری به شرطی که سند و متن آن بررسی شده باشد و باعث رفع ابهام یا روشن تر شدن مفهوم آیه شود، امری پسندیده است.
6. یکی از شرایط اثرپذیری صحیح از روایات در امر ترجمه، تخصص مترجم در زمینه فهم روایات و بررسی اسنادی آن هاست که در نمونه های ارائه شده شاهد برخی از آسیب های ناشی از عدم تخصص بوده ایم.
7. همانطور که در نقل برخی ترجمه ها مشاهده شد، برخی از مترجمان در هنگام رویارویی با روایات از سایر آراء تفسیری و نیز سایر اصول فهم آیات نظیر سیاق بهره گرفته اند.
منابع:
1. آلوسی، محمود، روح المعانی، بیروت، مؤسسه الوفاء، بی تا
2. آیتی، عبدالمحمد، ترجمه قرآن، سروش، تهران، 1374ش.
3. احمد بن حنبل، مسند ابن حنبل، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417ق.
4. ارفع، سیدکاظم، ترجمه قرآن، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی فیض کاشانی، 1381ش.
5. انصاریان، حسین، ترجمه قرآن، قم، اسوه، 1383ش.
6. بروجردی، سیدمحمدابراهیم، ترجمه قرآن، تهران، صدر، 1366ش.
7. بیهقی، احمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، 1420ق.
8. پاینده، ابوالقاسم، ترجمه قرآن، تهران، مولی، 1380ش.
9. پورجوادی، کاظم، ترجمه قرآن، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، 1414ق.
10. ثعلبی، تفسیر ثعلبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.
11. ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، تهران، برهان، 1398ق.
12. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالمعرفة، 1418ق.
13. حلبی، علی اصغر، ترجمه قرآن، تهران، اساطیر، 1380ش.
14. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، قم، مطبعة الحکمة، 1383ش.
15. خانی، رضا، ترجمه بیان السعادة، تهران، پیام نور، 1372ش.
16. خواجوی، محمد، ترجمه قرآن، تهران، مولی، 1410ق.
17. دهلوی، شاه ولی، مدینه، مجمع ملک فهد لطباعة المصحف الشریف، 1417ق.
18. رهنما، زین العابدین، ترجمه و تفسیر رهنما، تهران، اسلامیه، 1398ق.
19. زمخشری، محمود بن عمر، الکاشف، بیروت، دارالکتب العربی، بی تا.
20. سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الدرالمنثور، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
21. صادق نوبری، عبدالمجید، ترجمه قرآن، تهران، اقبال، 1396ق.
22. صفارزاده، طاهره، ترجمه قرآن، تهران، موسسه فرهنگی جهان رایانه کوثر، 1380ش.
23. طاهری قزوینی، علی اکبر، ترجمه قرآن، تهران، قلم، 1380ش.
24. طباطبائی، محمدحسین، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تفسیر المیزان، انتشارات اسلامی، بی تا.
25. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، انتشارات فراهانی، 1359ش.
26. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
27. طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1362ق.
28. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مکتب الاعلام الاسلامی، 1409ق.
29. فارسی، جلال الدین، ترجمه قرآن، تهران، انجام کتاب، 1369ش.
30. فولادوند، محمد مهدی، ترجمه قرآن، تهران، دارالقرآن الکریم، 1415ق.
31. قرشی، سیدعلی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، 1377ش.
32. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، مکتبة الهدی، 1387ق.
33. کاویانپور، احمد، ترجمه قرآن، تهران، اقبال، 1378ش.
34. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363ق.
35. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1389ق.
36. گرمارودی، علی، ترجمه قرآن، تهران، قدیانی، 1384ش.
37. مترجمان، ترجمه جوامع الجامع، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1377ش.
38. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
39. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403ق.
40. مشکینی، علی، ترجمه قرآن، قم، الهادی، 1381ش.
41. مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، 1380ش.
42. معزی، محمدکاظم، ترجمه قرآن، قم، اسوه، 1372ش.
43. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1376ش.
44. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، قم، دارالقرآن الکریم، 1373ش.
45. موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین، 1374ش.
46. نجفی خمینی، محمدجواد، تفسیر آسان، تهران، اسلامیه، 1398ق.
47. الهندی، علی المتقی بن علی، کنزالعمال، مؤسسه الرسالة، بیروت، 1409ق.
48. الهی قمشه ای، مهدی، ترجمه قرآن، نشر پژوهش، بی تا.
49. یاسری، محمد، ترجمه قرآن، قم، بنیاد فرهنگی امام مهدی، 1415ق.
پی نوشت ها :
1. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم (دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم قم)
منبع: نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 7