نویسنده:منیری حمیدرضا
بى شک انقلاب اسلامى ایران یکى از مهم ترین انقلاب هاى تاریخ معاصر به شمار مى رود. لذا متفکران، مراکز تحقیقاتى و دانشگاهى نیز به این حادثه مهم پرداختند تا علل وقوع، فرایندها و پیامدهاى آن را بررسى و کاوش کنند. البته در این مسیر گام هاى زیادى چه در داخل و چه در خارج برداشته شده، اما آنچه هنوز شاید کمبود آن در زمینه انقلاب اسلامى ایران احساس مى شود، این است که کمتر کار پژوهشى در زمینه روان شناسى سیاسى بر روى علل و عوامل انقلاب به خصوص رهبرى آن؛ یعنى حضرت امام(ره) صورت گرفته است و لذا جنبه جدید بودن و نوآورى این پژوهش این است که محقق براى اولین بار با نگاه روان شناسى سیاسى، به خصوص با توجه به نظریه خود شکوفایى »آبراهام مازلو« سعى کرده تا رهبرى امام خمینى(ره) در انقلاب ایران را با تطبیق بر نظریه روان شناسى سیاسى مازلو بررسى کند، لذا مهم ترین سوال این پژوهش این است که ویژگى هاى شخصیتى و روان شناسى امام(ره) با تطبیق بر نظریه مازلو در رهبرى انقلاب اسلامى ایران به چه نحو بوده است.
لذا مازلو شخصیت هاى سالم، فرهیخته، سرآمد، شکوفا شده و الگو را در محور مطالعات خود قرار مى دهد. او در روان شناسى سیاسى خود بر روى فهم وکشف ماهیت انسان هاى خود شکوفا چند نکته را مطرح مى کند.
او معتقد است که انسان ها سلسله مراتبى از نیازها را دارند، که با هم متفاوت هستند و مهم ترین نیازها و اولین نیازهاى انسان ها، غذا، آب و جنس مخالف است، که اصطلاحا نیازهاى فیزیولوژیک نامیده مى شود و لذا وقتى این نیازهاى انسان ها برآورده شود، در مرحله دوم انسان ها نیاز به امنیت، نظم و ثبات دارند که به این نیازها، نیازهاى ایمنى مى گویند. در مرحله سوم، انسان ها بعد از نیازهاى مرحله قبل، نیاز به تعلق داشتن ومحبت دارند و در مرحله چهارم انسان ها نیازهاى احترام را دارند، که یا باید از جانب خود باشد، که به آن عزت مى گویند ویا از جانب دیگران. انسان ها اگر این مراحل چهارگانه را از حیث نیازها پشت سر بگذارند، در مرحله آخر تنها معدودى از افراد بشر هستند که به مرحله نیاز به خود شکوفایى مى رسند. ویژگى هاى نیازهاى سلسله مراتبى این است که نیازها، ذاتى هر فرد است، ولى رفتارهاى انسان ها براى ارضاى نیازها در مراحل پنج گانه اکتسابى است، نه ذاتى ولذا رفتار هر فرد نسبت به فرد دیگر در پاسخ به نیازهاى پنج گانه متفاوت است.
مازلو معتقد است که، یک نیاز لازم نیست که بطور کامل ارضاء شده باشد، و این که در زمان تنها یک نیاز غالب است وهمه نیازها تحریک به رفتار نمى شوند و این که ارضاى نیازهاى سطح بالاتر مستلزم شرایط بیرونى بهتر(شرایط اجتماعى، اقتصادى و سیاسى) است، تا ارضاى نیازهاى سطح پایین تر، براى مثال، براى خود شکوفایى ، آزادى بیان و فرصت بیشترى لازم است.(2) حال با توجه به این که پژوهش حاضر بر آن است که تا براساس مرحله پنجم( نیاز به خود شکوفایى) نظریه آبراهام مازلو بر روان شناسى سیاسى امام خمینى(ره) در وقوع انقلاب اسلامى وپیامدهاى آن مورد بررسى قرار دهد. لذا در اینجا به پیش شرطهاى خود شکوفایى اشاره مى شود. الف: خود شکوفایى مستلزم شرایط بیرونى مساعد در ابعاد سیاسى، اجتماعى و فرهنگى است؛ ب: فرد نباید اشتغال ذهنى به مراحل قبل داشته باشد. ویژگى هاى افراد خود شکوفا عبارتند از: 1- ادراک عینى از واقعیت؛ 2- پذیرش خود، دیگران. طبیعت به طور کلى؛ 3- خود انگیختگى، سادگى وطبیعى بودن؛ 4- تمرکز روى مشکلات به جاى تمرکز برروى خود؛ 5- نیاز به استقلال و داشتن حریم خصوصى؛ 6- احساس درک تازه و مداوم؛ 7- تجربه هاى اوج یا عرفانى؛ 8- علاقه اجتماعى؛ 9- روابط بین فردى؛ 10- خلاق بودن؛ 11- منش دموکراتیک داشتن؛ 12- مقاومت در برابر فرهنگ پذیرى؛ 13- شوخ طبعى.
توضیح: این که نویسنده بر آن است تا ویژگى هاى افراد خود شکوفا در نظریه مازلو را بر رهبرى انقلاب اسلامى تطبیق نماید، لذا هدف این پژوهش این است تا یکى از علل وقوع هر انقلاب؛ یعنى رهبرى - دو عامل دیگر مردم و ایدئولوژى است - را بر اساس یکى از معتبرترین نظریات روان شناسى سیاسى ارائه نماید؛ چرا که در هر انقلابى نقش رهبرى آن انقلاب پررنگ تر است. حال با توجه به این که نقش رهبرى و شخصیت سیاسى امام خمینى(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامى بر اساس نظریات روان شناسى سیاسى، به خصوص نظریه خود شکوفایى مازلو، تا کنون کار نشده است ، این پژوهش بتواند خدمتى هر چند اندک به انقلاب و امام انقلاب کرده باشد.
تطبیق ویژگى افراد خود شکوفا با ویژگى هاى شخصیتى و روان شناسى سیاسى امام(ره):
1. پذیرش خود، دیگران و طبیعت به طور کلى: افراد خود شکوفا مى توانند خود ،دیگران و انسان ها را با همه نقاط ضعف و بدون کوششى براى جعل یا تحریف بپذیرند. از مهم ترین ویژگى هاى امام راحل به عنوان یک فرد خود شکوفا، که از نیازهاى چهارگانه قبل فارغ شده، این بود که امام(ره) در رهبرى خود از سال هاى بسیار قبل از انقلاب ، تشکیل حکومت اسلامى مبتنى بر ولایت فقیه را چه در کتاب کشف اسرار در سال 1323ش و چه در »کتاب البیع« و چه در مهم ترین کتاب خود، که ایدئولوژى انقلاب اسلامى هم نام گرفت، یعنى »حکومت اسلامى«، واجب تحصیلى مى داند؛ یعنى همه مسلمان ها موظفند با هر درجه وتوانى که دارند ومى توانند در راه تشکیل حکومت دینى وظیقه شان را انجام دهند که بر اساس پذیرفتن انسان ها با همه نقاط ضعف وقوت مى باشد.(3)
چون حضرت امام، تشکیل وتاسیس حکومت اسلامى را وظیفه مى دانست و از سوى دیگر معتقد بود که بسیارى از شرایط آن تحصیلى است (تحصیل و بوجود آوردن شرایط حکومت واجب است) نه حصولى لذا در پى تحصیل این شرایط رفت.
2. ویژگى دیگر افراد خودشکوفا از نظر مازلو این است که، خود انگیختگى، سادگى و طبیعى ویژگى این افراد است: افراد خود شکوفا به طور معمول، احساسات و عواطف خود را مخفى نمى کنند یا وانمود به چیزى نمى کنند که نیستند، نفاق و دورویى و تفاوت ظاهر و باطن در آنان نیست(4).
از ویژگى هاى شخصیتى و سیاسى امام خمینى (ره)این بود که امام در رهبرى خود هیچ گاه سعى نکرد تا آنچه را که قبول ندارد و در ایدئولوژى مطرح کرده خود جایى ندارد،را محور قرار دهد.
به عنوان نمونه، زمانى که در سال 56 فرزند مجتهد و برومند و بزرگ امام؛ یعنى آیت الله سید مصطفى خمینى به طرز مشکوکى فوت کرد، اگر چه دلایلى مبنى بر دست داشتن ساواک در کشتن و یا مسموم کردن ایشان وجود داشت،(5) اما امام راحل با توجه به قطعى نبودن کشته شدن فرزندش توسط رژیم پهلوى، هیچ گاه از احساسات عوام مردم سوء استفاده نکرد تا از این طریق بخواهد بر امواج احساسات مذهبى مردم ایران سوار شود؛ چرا که این گونه سوءاستفاده کردن در قاموس تفکر و عملى امام(ره) جایى نداشت.
3. ویژگى دیگر افراد خود شکوفا این است که، آنها به جاى تمرکز بر روى خود، بر روى مشکلات عموم تمرکز دارند و احساس مى کنند که در زندگى خود ماموریتى دارند و خود را وقف آن مى کنند، بدون احساس تعهد یا وقف کردن، که سخت کوشى، هیجان و لذت به آنان نمى دهد، خود شکوفایى غیر ممکن است(6).
امام(ره) در رهبرى انقلاب، خود را وقف ملت ایران، شیعیان و جهان اسلام کرده بود و همواره خود را خدمت گزار مى دانست و مى فرمود: مرا خدمت گزار بنامید بیشتر خوشحال مى شوم تا القاب آن چنان دیگر. امام راحل بعد از آن که اعتراض هایى بر (لایحه انجمن هاى ایالتى و ولایتى، انقلاب سفید، اعتراض به حمله مدرسه فیضیه قم، لایحه کاپیتالاسیون و اصلاحات ارضى و انقلاب سفید) کرد، رژیم پهلوى، رژیم ایشان را به ترکیه، عراق و نهایتا فرانسه و به مدت (14) سال تبعید کرد و لذا آنچه که از ویژگى هاى امام بدست مى آید، این است که ایشان یک احساس وقف وتعهد نسبت به دیگران در خود احساس مى کرد.
4. نیاز به استقلال و داشتن حریم خصوصى، از دیگر ویژگى هاى افراد خود شکوفا است؛ یعنى این افراد، خلوت، تنهایى و انزوا را نه تنها دوست دارند، بلکه براى آنها زیان بار نیست و به این حالت نیازمند هستند . این ویژگى ها هم در رهبرى انقلاب ایران به عنوان یک فرد خود شکوفا متجلى بود. به این صورت که حضرت امام(ره) معمولا ساعت هاى طولانى در اتاق خود مشغول مطالعه و تفکر بود ، در ایام ماه مبارک رمضان بیشتر از ساعت ها را به عبادت و راز نیاز مشغول مى شد و بسیار هم از این لحظات لذت مى برد.
5. احساس درک تازه و مداوم از دیگر ویژگى هاى امام(ره) بود. امام(ره) درک تازه اى از جهان اطراف خود داشت؛ یعنى حضرت امام(ره) در عین حال که درک تازه منطبق با اساس و ارکان دین اسلام داشت، نسبت به تشکیل حکومت اسلامى ، تقیه، امر به معروف، جهاد، اجتهاد، مرجعیت و ولایت فقیه و رهبرى حکومت اسلامى و لزوم تغییر در حکومت اسلامى ایران نیز درک تازه اى داشت، در حالى که خیلى از بزرگان و متفکران ایرانى و اسلامى چنین احساس و درک تازه ایى نداشتند.
6. از دیگر ویژگى هاى امام(ره) به عنوان رهبر انقلاب، تجربه هاى اوج یا عرفانى است. از مراحل عرفانى امام بر اساس مرام عرفانى و فلسفى: »من الخلق الى الحق« است، که سالک در این سفر از خلق به سوى حق سفر مى کند، حق را مى شناسد و او را باور مى کند.
سفر دوم، »سیر من الخلق بالحق« است، که همان سفر و سیر و سلوک سالک است در اسماى حسنى و صفات الهى.
سفر سوم »من الحق الى الخلق بالحق« است، که سالک از خدا به سوى خلق سیر مى کند و خلق را با دیده الهى مى شناسد.
چهارمین سفر، »سیر فى الخلق بالحق« است که سالک با دید وحدت الهى در کثرت خلق سیر مى کند(7). که امام راحل از این ویژگى هاى عرفانى در رهبرى انقلاب اسلامى استفاده نمود.
7. از ویژگى هاى امام راحل در رهبرى انقلاب اسلامى، میزان همدردى، درک دیگران و تمایل به کمک انسان ها بود، لذا با توجه به این که رهبر انقلاب ایران هم وظیفه فرماندهى مبارزه علیه رژیم پهلوى وهم تبیین ایدئولوژى انقلاب و هم حکومت بعد از انقلاب را به عهده داشت، ولى با این حال، هم و غم دیگران را نیز داشت و لذا در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران که تفکرات و اندیشه هاى امام و مکتب مبین اسلام و تشیع است، این آموزه ها متجلى شده است. اصولى همچون 154، 152 و 57، که بر اساس هم دردى و توجه به مبارزات حق طلبانه مستضعفین عالم در برابر مستکبرین در هر نقطه جهان مى باشد.
8. از دیگر ویژگى هاى افراد خود شکوفا این است که دایره دوستان نزدیک افراد خود شکوفا وسیع نیست، بلکه آنها کسانى را بر مى گزینند که خود شکوفا، سالم تر و پخته تر از دیگران بوده و با ویژگى هاى آنها منطبق هستند، لذا، روابط فردى ایشان با افرادى؛ هم چون حضرات آیات: مطهرى، خامنه اى، هاشمى، بهشتى و افرادى از این دست، این گونه بود و با آنها حشر ونشر داشت.
9. افراد خود شکوفادر هر جنبه از زندگى خود ، ابتکار، اصالت و خلاقیت نشان مى دهند، که این ویژگى در امام(ره) خیلى جلوه مى کرد، از جمله ابتکارات وخلاقیت امام(ره) عبارت بود از : 1- امام(ره) براى اولین بار مبحث ولایت فقیه را از لابه لاى کتب فقهى شیعه بیرون آورد و به صورت یک نظریه منضبط نمود؛ 2- امام(ره) براى اولین بار نظریه فقهى را از حوزه فقهى به حوزه کلام و از حوزه افعال مکلفین به حوزه افعال الله آورد؛ 3- امام(ره) هم تئورى ولایت فقیه را مطرح کرد و هم آن را در انقلاب اسلامى اجراء نمود و لذا امام(ره) از معدود علمایى بود، که هم فرماندهى، هم تبیین ایدئولوژى، و هم معمارى حکومت را یک جا بر عهده داشت.
10. از دیگر ویژگى هاى امام(ره) مقاومت در برابر فرهنگ پذیرى بود، لذا امام(ره) در برابر فشارهاى اجتماعى و فرهنگى به منظور فکر کردن و رفتارکردن در مسیرهاى معینى مقاومت مى کرد. امام(ره) با نفى فرهنگ لیبرال غربى، سوسیالیسم شرقى، اسلام التقاطى، خود باختگى فرهنگى وبا ارائه اسلام ناب محمدى (ص) در برابر فرهنگ هاى مخالف مقاومت مى کرد.
11. از دیگر ویژگى هاى امام(ره) ویژگى مزاج فیلسوفانه و پدرانه بود و لذا در سخنرانى هاى خود در راه تشکیل حکومت اسلامى و ایجاد انقلاب فى البداهه نکته هاى پرمغز و معنى داراى ارائه مى کرد، جملاتى، هم چون: اخیرا ریئس جمهور آمریکا هم اسلام شناس شده، که مى گوید: کارهاى ایران مخالف اسلام است.
1. اندیشه سیاسى در اسلام معاصر، حمید عنایت.
2. روان شناسى سیاسى، ابراهیم برزگر.
3. ولایت فقیه، حکومت اسلامى، روح الله خمینى.
4. حدیث پیمانه، حمید پارسانیا.
5. ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، عبدالله جوادى آملى.
6. دوان شولتز، نظریه هاى شخصیت، ترجمه یوسف کریمى.
7. على اکبر محتشمیان، از ایران به ایران.
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 306
کلید واژه ها: انقلاب اسلامى، نظریه مازلو، روان شناسى سیاسى، خود شکوفایى، افراد سالم و کامل.
چارچوب نظرى نوشتار
چارچوب نظرى این نوشتار مبتنى است بر نظریه آبراهام مازلو(1908-1970م). نظریه مازلو، که متاثر از جنگ جهانى دوم است، به رفتارهاى شریف تر از نفرت و جنگ معطوف مى شود. مازلومعتقد است که: مطالعه بهترین نمونه هاى انسانى؛ یعنى خلاق ترین، سالم ترین و رشد یافته ترین انسان ها را براى کشف ماهیت، نسبت به مطالعه نمونه هاى چلاق، از رشد بازمانده، ناقص و سالم صرفا مى تواند بهتر باشد چرا که مطالعه نمونه هاى چلاق، روان شناسى چلاق را به دست مى دهد(1).لذا مازلو شخصیت هاى سالم، فرهیخته، سرآمد، شکوفا شده و الگو را در محور مطالعات خود قرار مى دهد. او در روان شناسى سیاسى خود بر روى فهم وکشف ماهیت انسان هاى خود شکوفا چند نکته را مطرح مى کند.
او معتقد است که انسان ها سلسله مراتبى از نیازها را دارند، که با هم متفاوت هستند و مهم ترین نیازها و اولین نیازهاى انسان ها، غذا، آب و جنس مخالف است، که اصطلاحا نیازهاى فیزیولوژیک نامیده مى شود و لذا وقتى این نیازهاى انسان ها برآورده شود، در مرحله دوم انسان ها نیاز به امنیت، نظم و ثبات دارند که به این نیازها، نیازهاى ایمنى مى گویند. در مرحله سوم، انسان ها بعد از نیازهاى مرحله قبل، نیاز به تعلق داشتن ومحبت دارند و در مرحله چهارم انسان ها نیازهاى احترام را دارند، که یا باید از جانب خود باشد، که به آن عزت مى گویند ویا از جانب دیگران. انسان ها اگر این مراحل چهارگانه را از حیث نیازها پشت سر بگذارند، در مرحله آخر تنها معدودى از افراد بشر هستند که به مرحله نیاز به خود شکوفایى مى رسند. ویژگى هاى نیازهاى سلسله مراتبى این است که نیازها، ذاتى هر فرد است، ولى رفتارهاى انسان ها براى ارضاى نیازها در مراحل پنج گانه اکتسابى است، نه ذاتى ولذا رفتار هر فرد نسبت به فرد دیگر در پاسخ به نیازهاى پنج گانه متفاوت است.
مازلو معتقد است که، یک نیاز لازم نیست که بطور کامل ارضاء شده باشد، و این که در زمان تنها یک نیاز غالب است وهمه نیازها تحریک به رفتار نمى شوند و این که ارضاى نیازهاى سطح بالاتر مستلزم شرایط بیرونى بهتر(شرایط اجتماعى، اقتصادى و سیاسى) است، تا ارضاى نیازهاى سطح پایین تر، براى مثال، براى خود شکوفایى ، آزادى بیان و فرصت بیشترى لازم است.(2) حال با توجه به این که پژوهش حاضر بر آن است که تا براساس مرحله پنجم( نیاز به خود شکوفایى) نظریه آبراهام مازلو بر روان شناسى سیاسى امام خمینى(ره) در وقوع انقلاب اسلامى وپیامدهاى آن مورد بررسى قرار دهد. لذا در اینجا به پیش شرطهاى خود شکوفایى اشاره مى شود. الف: خود شکوفایى مستلزم شرایط بیرونى مساعد در ابعاد سیاسى، اجتماعى و فرهنگى است؛ ب: فرد نباید اشتغال ذهنى به مراحل قبل داشته باشد. ویژگى هاى افراد خود شکوفا عبارتند از: 1- ادراک عینى از واقعیت؛ 2- پذیرش خود، دیگران. طبیعت به طور کلى؛ 3- خود انگیختگى، سادگى وطبیعى بودن؛ 4- تمرکز روى مشکلات به جاى تمرکز برروى خود؛ 5- نیاز به استقلال و داشتن حریم خصوصى؛ 6- احساس درک تازه و مداوم؛ 7- تجربه هاى اوج یا عرفانى؛ 8- علاقه اجتماعى؛ 9- روابط بین فردى؛ 10- خلاق بودن؛ 11- منش دموکراتیک داشتن؛ 12- مقاومت در برابر فرهنگ پذیرى؛ 13- شوخ طبعى.
توضیح: این که نویسنده بر آن است تا ویژگى هاى افراد خود شکوفا در نظریه مازلو را بر رهبرى انقلاب اسلامى تطبیق نماید، لذا هدف این پژوهش این است تا یکى از علل وقوع هر انقلاب؛ یعنى رهبرى - دو عامل دیگر مردم و ایدئولوژى است - را بر اساس یکى از معتبرترین نظریات روان شناسى سیاسى ارائه نماید؛ چرا که در هر انقلابى نقش رهبرى آن انقلاب پررنگ تر است. حال با توجه به این که نقش رهبرى و شخصیت سیاسى امام خمینى(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامى بر اساس نظریات روان شناسى سیاسى، به خصوص نظریه خود شکوفایى مازلو، تا کنون کار نشده است ، این پژوهش بتواند خدمتى هر چند اندک به انقلاب و امام انقلاب کرده باشد.
تطبیق ویژگى افراد خود شکوفا با ویژگى هاى شخصیتى و روان شناسى سیاسى امام(ره):
1. پذیرش خود، دیگران و طبیعت به طور کلى: افراد خود شکوفا مى توانند خود ،دیگران و انسان ها را با همه نقاط ضعف و بدون کوششى براى جعل یا تحریف بپذیرند. از مهم ترین ویژگى هاى امام راحل به عنوان یک فرد خود شکوفا، که از نیازهاى چهارگانه قبل فارغ شده، این بود که امام(ره) در رهبرى خود از سال هاى بسیار قبل از انقلاب ، تشکیل حکومت اسلامى مبتنى بر ولایت فقیه را چه در کتاب کشف اسرار در سال 1323ش و چه در »کتاب البیع« و چه در مهم ترین کتاب خود، که ایدئولوژى انقلاب اسلامى هم نام گرفت، یعنى »حکومت اسلامى«، واجب تحصیلى مى داند؛ یعنى همه مسلمان ها موظفند با هر درجه وتوانى که دارند ومى توانند در راه تشکیل حکومت دینى وظیقه شان را انجام دهند که بر اساس پذیرفتن انسان ها با همه نقاط ضعف وقوت مى باشد.(3)
چون حضرت امام، تشکیل وتاسیس حکومت اسلامى را وظیفه مى دانست و از سوى دیگر معتقد بود که بسیارى از شرایط آن تحصیلى است (تحصیل و بوجود آوردن شرایط حکومت واجب است) نه حصولى لذا در پى تحصیل این شرایط رفت.
2. ویژگى دیگر افراد خودشکوفا از نظر مازلو این است که، خود انگیختگى، سادگى و طبیعى ویژگى این افراد است: افراد خود شکوفا به طور معمول، احساسات و عواطف خود را مخفى نمى کنند یا وانمود به چیزى نمى کنند که نیستند، نفاق و دورویى و تفاوت ظاهر و باطن در آنان نیست(4).
از ویژگى هاى شخصیتى و سیاسى امام خمینى (ره)این بود که امام در رهبرى خود هیچ گاه سعى نکرد تا آنچه را که قبول ندارد و در ایدئولوژى مطرح کرده خود جایى ندارد،را محور قرار دهد.
به عنوان نمونه، زمانى که در سال 56 فرزند مجتهد و برومند و بزرگ امام؛ یعنى آیت الله سید مصطفى خمینى به طرز مشکوکى فوت کرد، اگر چه دلایلى مبنى بر دست داشتن ساواک در کشتن و یا مسموم کردن ایشان وجود داشت،(5) اما امام راحل با توجه به قطعى نبودن کشته شدن فرزندش توسط رژیم پهلوى، هیچ گاه از احساسات عوام مردم سوء استفاده نکرد تا از این طریق بخواهد بر امواج احساسات مذهبى مردم ایران سوار شود؛ چرا که این گونه سوءاستفاده کردن در قاموس تفکر و عملى امام(ره) جایى نداشت.
3. ویژگى دیگر افراد خود شکوفا این است که، آنها به جاى تمرکز بر روى خود، بر روى مشکلات عموم تمرکز دارند و احساس مى کنند که در زندگى خود ماموریتى دارند و خود را وقف آن مى کنند، بدون احساس تعهد یا وقف کردن، که سخت کوشى، هیجان و لذت به آنان نمى دهد، خود شکوفایى غیر ممکن است(6).
امام(ره) در رهبرى انقلاب، خود را وقف ملت ایران، شیعیان و جهان اسلام کرده بود و همواره خود را خدمت گزار مى دانست و مى فرمود: مرا خدمت گزار بنامید بیشتر خوشحال مى شوم تا القاب آن چنان دیگر. امام راحل بعد از آن که اعتراض هایى بر (لایحه انجمن هاى ایالتى و ولایتى، انقلاب سفید، اعتراض به حمله مدرسه فیضیه قم، لایحه کاپیتالاسیون و اصلاحات ارضى و انقلاب سفید) کرد، رژیم پهلوى، رژیم ایشان را به ترکیه، عراق و نهایتا فرانسه و به مدت (14) سال تبعید کرد و لذا آنچه که از ویژگى هاى امام بدست مى آید، این است که ایشان یک احساس وقف وتعهد نسبت به دیگران در خود احساس مى کرد.
4. نیاز به استقلال و داشتن حریم خصوصى، از دیگر ویژگى هاى افراد خود شکوفا است؛ یعنى این افراد، خلوت، تنهایى و انزوا را نه تنها دوست دارند، بلکه براى آنها زیان بار نیست و به این حالت نیازمند هستند . این ویژگى ها هم در رهبرى انقلاب ایران به عنوان یک فرد خود شکوفا متجلى بود. به این صورت که حضرت امام(ره) معمولا ساعت هاى طولانى در اتاق خود مشغول مطالعه و تفکر بود ، در ایام ماه مبارک رمضان بیشتر از ساعت ها را به عبادت و راز نیاز مشغول مى شد و بسیار هم از این لحظات لذت مى برد.
5. احساس درک تازه و مداوم از دیگر ویژگى هاى امام(ره) بود. امام(ره) درک تازه اى از جهان اطراف خود داشت؛ یعنى حضرت امام(ره) در عین حال که درک تازه منطبق با اساس و ارکان دین اسلام داشت، نسبت به تشکیل حکومت اسلامى ، تقیه، امر به معروف، جهاد، اجتهاد، مرجعیت و ولایت فقیه و رهبرى حکومت اسلامى و لزوم تغییر در حکومت اسلامى ایران نیز درک تازه اى داشت، در حالى که خیلى از بزرگان و متفکران ایرانى و اسلامى چنین احساس و درک تازه ایى نداشتند.
6. از دیگر ویژگى هاى امام(ره) به عنوان رهبر انقلاب، تجربه هاى اوج یا عرفانى است. از مراحل عرفانى امام بر اساس مرام عرفانى و فلسفى: »من الخلق الى الحق« است، که سالک در این سفر از خلق به سوى حق سفر مى کند، حق را مى شناسد و او را باور مى کند.
سفر دوم، »سیر من الخلق بالحق« است، که همان سفر و سیر و سلوک سالک است در اسماى حسنى و صفات الهى.
سفر سوم »من الحق الى الخلق بالحق« است، که سالک از خدا به سوى خلق سیر مى کند و خلق را با دیده الهى مى شناسد.
چهارمین سفر، »سیر فى الخلق بالحق« است که سالک با دید وحدت الهى در کثرت خلق سیر مى کند(7). که امام راحل از این ویژگى هاى عرفانى در رهبرى انقلاب اسلامى استفاده نمود.
7. از ویژگى هاى امام راحل در رهبرى انقلاب اسلامى، میزان همدردى، درک دیگران و تمایل به کمک انسان ها بود، لذا با توجه به این که رهبر انقلاب ایران هم وظیفه فرماندهى مبارزه علیه رژیم پهلوى وهم تبیین ایدئولوژى انقلاب و هم حکومت بعد از انقلاب را به عهده داشت، ولى با این حال، هم و غم دیگران را نیز داشت و لذا در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران که تفکرات و اندیشه هاى امام و مکتب مبین اسلام و تشیع است، این آموزه ها متجلى شده است. اصولى همچون 154، 152 و 57، که بر اساس هم دردى و توجه به مبارزات حق طلبانه مستضعفین عالم در برابر مستکبرین در هر نقطه جهان مى باشد.
8. از دیگر ویژگى هاى افراد خود شکوفا این است که دایره دوستان نزدیک افراد خود شکوفا وسیع نیست، بلکه آنها کسانى را بر مى گزینند که خود شکوفا، سالم تر و پخته تر از دیگران بوده و با ویژگى هاى آنها منطبق هستند، لذا، روابط فردى ایشان با افرادى؛ هم چون حضرات آیات: مطهرى، خامنه اى، هاشمى، بهشتى و افرادى از این دست، این گونه بود و با آنها حشر ونشر داشت.
9. افراد خود شکوفادر هر جنبه از زندگى خود ، ابتکار، اصالت و خلاقیت نشان مى دهند، که این ویژگى در امام(ره) خیلى جلوه مى کرد، از جمله ابتکارات وخلاقیت امام(ره) عبارت بود از : 1- امام(ره) براى اولین بار مبحث ولایت فقیه را از لابه لاى کتب فقهى شیعه بیرون آورد و به صورت یک نظریه منضبط نمود؛ 2- امام(ره) براى اولین بار نظریه فقهى را از حوزه فقهى به حوزه کلام و از حوزه افعال مکلفین به حوزه افعال الله آورد؛ 3- امام(ره) هم تئورى ولایت فقیه را مطرح کرد و هم آن را در انقلاب اسلامى اجراء نمود و لذا امام(ره) از معدود علمایى بود، که هم فرماندهى، هم تبیین ایدئولوژى، و هم معمارى حکومت را یک جا بر عهده داشت.
10. از دیگر ویژگى هاى امام(ره) مقاومت در برابر فرهنگ پذیرى بود، لذا امام(ره) در برابر فشارهاى اجتماعى و فرهنگى به منظور فکر کردن و رفتارکردن در مسیرهاى معینى مقاومت مى کرد. امام(ره) با نفى فرهنگ لیبرال غربى، سوسیالیسم شرقى، اسلام التقاطى، خود باختگى فرهنگى وبا ارائه اسلام ناب محمدى (ص) در برابر فرهنگ هاى مخالف مقاومت مى کرد.
11. از دیگر ویژگى هاى امام(ره) ویژگى مزاج فیلسوفانه و پدرانه بود و لذا در سخنرانى هاى خود در راه تشکیل حکومت اسلامى و ایجاد انقلاب فى البداهه نکته هاى پرمغز و معنى داراى ارائه مى کرد، جملاتى، هم چون: اخیرا ریئس جمهور آمریکا هم اسلام شناس شده، که مى گوید: کارهاى ایران مخالف اسلام است.
نتیجه گیرى
همه افراد به مرحله خود شکوفایى نمى رسند، بلکه تنها معدودى از افراد که نیازهاى مراحل قبل را پشت سر گذاشته اند به این مرحله مى رسند. تطبیق نظریه روان شناسى سیاسى خود شکوفایى آبراها مازلو که بیشتر هدف او بر روى سیاست مداران بوده است، بر رهبر انقلاب ایران به عنوان یک سیاست مدار الهى تطبیق مى کند و از آنجا که یکى از ارکان مهم انقلاب اسلامى، رهبرى مى باشد، فلذا با تطبیق روان شناسى سیاسى و شخصیتى امام(ره) به عنوان رهبر انقلاب بر نظریه مازلو (که تبیین کننده ویژگى هاى رهبران انقلاب و سیاست مداران است) نقش رهبر در انقلاب ایران پررنگ تر و مهم تر مى شود، از سوى دیگر، اگر نقش رهبر انقلاب پررنگ تر باشد، معناى آن این است که عیار و ارزش آن انقلاب بیشتر است، لذا با توجه به نقش امام(ره) در وقوع انقلاب بر اساس نظریه مازلو نقش امام خمینى(ره) پررنگ تر ارائه مى شود.پی نوشت ها :
1. دوان، شولتز، نظریه هاى شخصیت، ص 353، ترجمه یوسف کریمى، نشر نى.
2. ابراهیم، برزگرف، روان شناسى سیاسى، ص 223، انتشارات سمت.
3. عبدالله جوادى آملى،ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص 284.
4. شو لتز، پیشین، ص 371.
5. على اکبر، محتشمیان، از ایران به ایران، ص 47.
6. شولتز، پیشین، ص 372.
7. جوادى آملى، پیشین، ص 263.
1. اندیشه سیاسى در اسلام معاصر، حمید عنایت.
2. روان شناسى سیاسى، ابراهیم برزگر.
3. ولایت فقیه، حکومت اسلامى، روح الله خمینى.
4. حدیث پیمانه، حمید پارسانیا.
5. ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، عبدالله جوادى آملى.
6. دوان شولتز، نظریه هاى شخصیت، ترجمه یوسف کریمى.
7. على اکبر محتشمیان، از ایران به ایران.
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 306