اشاره
جنگ ایران و عراق عرصه خلاقیتها و نوآوریهای گستردهای بوده است. با توجه به اینکه سال 1387 از سوی مقام معظم رهبری سال نوآوری و شکوفایی نامگذاری شده است، صفحاتی از فصلنامه به خلاقیت و نوآوری و در جنگ ایران و عراق اختصاص یافته است. در این شماره زمینهها، چگونگی طرح، تولید و احداث پل خیبری، در منطقه جزیره مجنون و همچنین موانع و مشکلات به وجود آمده در این راه و چگونگی غلبه بر آنها به عنوان یکی از مهمترین نوآوریها و خلاقیتهای رزمندگان اسلام در طول جنگ مورد بحث و بررسی مسئولان و دست اندرکاران این کار بزرگ قرار گرفته است. این گزارش تحلیلی، برگرفته از مصاحبههایی است که آقای مهدی خداوردی، از محققین حوزه مطالعاتی دفاع مقدس، با تنی چند از دست اندرکاران طراحی و ساخت پلهای خیبری از جمله سردار فتوحی، سردار وفایی، سردار مهرداد، سردار جعفری و آقای سردار نادری انجام داده و در نهایت با قلمی یکدست، آن را در قالب گزارش حاضر تنظیم نموده است. ضمن تشکر از ایشان و عزیزانی که اطلاعات ارزشمندشان را در این خصوص ارائه نمودهاند، امید است این گزارش بتواند گوشهای از زحمات و ایثارگریهای صورت گرفته را منعکس نماید.مقدمه
در طول جنگ ایران و عراق اجرای عملیات در برخی از مناطق جنگی به دلیل شرایط خاص جغرافیایی، بسیار سخت و در نتیجه غیر قابل باور بود. طرحریزی و اجرای عملیات در جزایر مجنون در یک کیلومتری مرز ایران و عراق و موازی با منطقه طلائیه یکی از این مناطق محسوب میشد. منطقه عملیاتی خیبر منطقهای بکر در شرق دجله و داخل هور الهویزه با دو طبیعت متفاوت هور و خشکی بود که از شمال به العزیز و از جنوب به القرنه، طلائیه و زید محدود میگردید. آبریزهای ورودی هور از طریق چهار رودخانه (دجله، کرخه، میمه و دویرج) تأمین و از طریق نهرهایی چون کسلره و... از منطقه خارج میشد. با توجه به اینکه منطقه عملیاتی در خاک دشمن واقع بود کنترل آب (از حیث افزایش یا کاهش میزان و مسیر آب) در اختیار ارتش بعثی عراق قرار داشت. بیش از 85% مساحت هور را پوششهای گیاهی به نام چولان، بردی، شبلان و گاله در بر گرفته بود. در چنین منطقهای اجرای عملیات و مهمتر از آن تثبیت و پشتیبانی منطقه به دلیل آب گرفتگی بخش وسیعی از منطقه بسیار سخت، و در نتیجه غیر قابل باور بود.با وجود این، منطقه به دلیل موقعیت راهبردی اهمیت زیادی برای ایران و عراق داشت و به همین خاطر از سوی ایران برای اجرای عملیات انتخاب شد. در عین حال موضوع مهم دیگر رعایت اصل غافلگیری دشمن بود. عراق پس از سلسله عملیاتهای آزادسازی (ثامن الائمه، فتحالمبین، طریقالقدس و بیتالقدس) استحکامات زیادی در روبروی نیروهای ایران ایجاد کرده بود. بنابراین اصول استراتژی نظامی و طرحریزی عملیات، چنین اقتضاء میکرد که برای انجام عملیات، منطقهای در نظر گرفته شود که اولا دشمن تصور انجام عملیات در آن منطقه را نداشته باشد، ثانیا با توجه به ضعف دشمن در مواجهه با عملیاتهای آبی - خاکی این امکان وجود داشته باشد که در صورت توفق رزمندگان، معادله نظامی به نفع ایران رقم بخورد. منطقه هور با توجه به ویژگیهای طبیعیاش امتیازاتی را برای ایران به همراه داشت:
1) ناتوانی (احتمالی) دشمن در عملیات آبی - خاکی و عدم توانایی ارتش بعثی در انطباق سریع با موقعیت جدید؛
2) غفلت دشمن از امکان انجام عملیات در منطقه و عدم آمادگی برای استفاده مفید و مؤثر از تواناییهای خود و به کارگیری زرهی و متعاقب آن سرعت عمل رزمندگان در انجام مانور و دستیابی به اهداف؛
3) بکر بودند منطقه و مهمتر از آن پرهیز از امکان تک جبههای از سوی دشمن؛ و
4) سرعت عمل در حمله به جناحین دشمن و تسلط بر آن.
یکی از فرماندهان سپاه در این مورد تصریح میکند: »ما امکانات و تجهیزات دشمن را نداشتیم. دنیا هم به جهت تحریم اقتصادی این تجهیزات را به ما نمیداد؛ لذا ناچار بودیم جایی به دشمن بزنیم که کمترین استعداد و انرژی را بکار ببریم و بیشترین تلفات را به دشمن تحمیل کنیم و در ضمن آن، زمین خوبی را تعریف و بیشترین دستاورد را به دست آوریم. این ویژگیها ما را به انتخاب زمین مناسب و بروز خلاقیت و ابتکارات در نحوه پشتیبانی وادار میکرد.(1)
به دلیل مشکلاتی که نیروهای عمل کننده در عملیاتهای قبلی مثل عملیات رمضان و والفجر مقدماتی داشتند، اصل غافلگیری در موفقیت عملیات جدید حرف او را میزد. غافلگیری میتوانست در زمان و منطقه عملیات باشد. به همین جهت تلاش شد تا افراد بسیار کمی در جریان حوادث منطقه عملیات قرار گیرند؛ و تمام شناساییهای در نهایت مخفی کاری و عدم ایجاد حساسیت انجام پذیرد. آمد و شد در منطقه به منظور شناسایی اولیه جزایر (شمالی و جنوبی مجنون) و بررسی راههای نفوذ از همان ابتدا کاملا حساب شده انجام میشد. منطقه زیر دید مستقیم نفرات دشمن که در دکلهای دیدهبانی مستقر بودند، قرار داشت. بنابراین با محدودیت عجیبی روبرو بودیم. فرماندهان و مسئولین هم بسیار مراقب بودند تا در گفتگو با دیگران، نامی از منطقه برده نشود. ضمنا جهت رفت و آمد از لباسهای مبدل و محلی استفاده میشد(2).
با وجود امتیازاتی که منطقه هور برای ایران داشت، اجرای عملیات با محدودیتهای گستردهای نیز روبرو بود. چگونگی اجرای عملیات و پشتیبانی از آن موضوعی حیاتی برای موفقیت آن محسوب میشد. پس از انتخاب منطقه عملیات، از همان ابتدا مشخص بود که تخصصهای فنی نقش و تأثیر اساسی و کلیدی در فرآیند و نتیجه عملیات دارند. به عقیده فرماندهان، اگر ما میتوانستیم (با توجه به وضعیت طبیعی منطقه) پشتیبانی مداومی از نیروها داشته باشیم، امکان ماندگاری نیروها در منطقه متصرفی زیاد و مفید بود. با توجه به این حساسیت ساخت پل شناور از همان آغاز در اذهان فرماندهان و مسئولان جنگ به صورت جدی شکل گرفت و پیگیری شد.
شناسایی منطقه و بررسی راههای نفوذ، ایجاب میکرد که واحدهای پشتیبانی و به خصوص واحد مهندسی برای تسهیل در رفت و آمد نیروها به منطقه و پشتیبانی سریع از آنها به سرعت وارد عمل شود. این اقدامات میتوانست هم از طریق راههای آبی و استفاده از قایق و هم از طریق جادهای که از طلائیه (جدید و قدیم) گذشته و به اتوبان بصره - العماره میرسید، صورت گیرد. اما از آنجا که استفاده از قایق و هلیکوپتر برای انتقال نیرو در آبهای راکد هور در جریان عملیات و در درازمدت مشکلات عدیدهای را ایجاد میکرد، لذا احداث پل شناور(3) اجتنابناپذیر بود.
طبق محاسبه و برآورد اولیه، باید تمهیدات لازم برای ساخت پلی به طول حدود 14 کیلومتر در هور اتخاذ میشد. بدیهی بود ساخت چنین پلی با این وسعت باید در نهایت دقت و محاسبات دقیق فنی انجام میگرفت. لذا نظر به تعامل تنگاتنگ سپاه پاسداران و جهاد سازندگی (در جریان جنگ تحمیلی) و نیز تجارب ارزنده جهاد در زمینه ساخت پل، طراحی پروژه مزبور به این نهاد واگذار شد و مقرر گردید جهاد تحت نظارت سپاه در مدت 5 / 2 ماه این پل را بسازد. در این راستا به لحاظ حفظ مسایل امنیتی، سپاه مجری طرح را تنها از طول تقریبی پل دو جدا آب را کند مطلع ساخت.
برای ساخت پل و چگونگی تأمین مواد مورد نیاز آن، جلسات متعدد و ایدههای مختلفی ارائه شد. آنچه مهم بود این موضوع بود که پل باید توانایی و قابلیت عبور نیرو و خودروهای سبک (به ظرفیت اسمی 4 تن) را داشته باشد. طراحان جوان، جسور و هوشمند، خیلی زودتر توانستند طرحهای مفیدی، را ارائه دهند.
در جلسات متعددی فرماندهان و مسئولین مهندسی سپاه مشخصات و چگونگی ساخت این پل را بررسی کردند و پس از تصویب طرح نهایی، قرارداد ساخت آن ابلاغ گردید. طبق محاسبات انجام شده 6000 قطعه از پل باید در مدت 5 / 2 ماه ساخته میشد.
سازماندهی اولیه
پس از تصویب نهایی طرح و با توجه به محدودیت زمانی، به منظور ایجاد سهولت در امور اجرایی و به وجود آمدن هماهنگی لازم میان سازمانهای مختلف، مقرر شد وزارتخانههای بازرگانی، صنایع سنگین، سازمان صنایع و گسترش (کارخانجات تحت پوشش وزارت صنایع سنگین) و بنیاد مستضعفین در سه شیفت 8 ساعته مراحل ساخت تا تولید را انجام دهند. در این رابطه دستگاههای مربوطه تحت نظارت گروههای مختلف، 400 پرسنل را به کار گرفتند و سازمان اجرایی پل را در دو بخش امور پشتیبانی و تولید و حمل پل تا دپو، مورد بررسی قرار دادند.برای همه مراحل مختلف ساخت و ساز پل و حمل و نقل آن و کلیه امور مربوط به پل از مونتاژ، نصب، خدمات، نگهداری گرفته تا انتقال آنها چارت سازمان با (زمانبندیهای لازم) تهیه شد که به همه آنها، بدون اینکه تداخلی پیش بیاید، عمل شد. (4) البته چون قطعات پلها در کارخانجات مختلف ساخته میشد، ساخت اولیه قسمتهای مختلف پل بعضا با اشکالاتی مواجه میشد. اما به هر حال، مرحله اول (امور پشتیبانی تولید) به ستاد فوریتهای وزارت سپاه واگذار شد و بخش دوم (حمل و نقل) از کارخانه تا پادگان شهید حبیب اللهی به گروههای زیر واگذار گردید:
1. گروه تخلیه از قطار و بارگیری بر روی تریلر؛
2. گروه عملیات خاکی (جهت احداث اسکله خاکی که برای تخلیه پلها و به آب اندازی در نظر گرفته شد)؛
3. گروه تخلیه و آب اندازی؛
4. گروه مونتاژ اولیه؛
5. گروه انتقال تا محل نصب و اتصال به سرپل اصلی؛
6. گروه نصب؛ و
7. گروه نگهداری.
در جریان آزمایش، بعضا نر و مادگی دو قطعه از دو کارخانه با یکدیگر تطابق نداشت و یا عدم اتصال سیمها به وسیله زنجیر و یا سیم به بدنه پل توسط برخی کارخانجات سازنده، موجب گم شدن و یا سقوط آنها به داخل آب میشد که مشکلات فراوانی برای پرسنل نصاب ایجاد میکرد.
پس از تصویب ساختار و مشخص شدن مسئولیتها، در بدو امر گردانی به نام »خیبر« در تهران جهت آموزش مراحل اجرایی عملیات نصب تشکیل شد و با استقرار تعدادی پل در دریاچه آزادی، تمرینهای خود را آغاز کردند و برادر جولایی به همراه تعداد کمی از هم رزمان به آموزش نیروهای گردان مشغول شدند. (5)
البته نیروهای گردان (در منطقه عملیات) که از جوانان غیر رزمی بودند در دو گردان سازماندهی شدند. گردان اول در خط مونتاژ و دومی در خط نصب در سه شیفت 8 ساعته کار میکردند.
برای اینکار به ناچار نیروهایی را به کار گرفتیم که از حیث جثه و یا سن، امکان حضورشان در گردانهای عملیاتی خط شکن وجود نداشت. آنان عموما جوانانی ریز نقش و غیر رزمی بودند که فرمانده گردانهای عملیاتی از پذیرش آنها برای اجرای عملیات رزمی خطشکن اکراه داشتند. لذا باید اذعان کنم هم مدیریت و هم به کارگیری آنها، کمتر از تلاش مهندسین در خلق اثر پل خیبری نبود. ما هرگز به آنها نگفتیم که شما بدرد نخور و کار بلد نیستید بلکه معتقد بودیم این نیروها حتما در جایی از جبهه به غیر از یگانهای رزمی میتوانند مؤثر باشند. (6)
ساحل سازی
شیب ملائم آب در هور در نزدیکی ساحل تقریبا به صفر میرسید. برای دستیابی به حداقل عمق شناوری لازم، احداث اسکله خاکی ضروری بود. گروه عملیات خاکی طرح اسکلهای به طول 750 متر (شامل 500 متر پل ارتباطی) به عرض 3 و ارتفاع 5 / 3 متر به اجراء درآورد. عملیات ساخت و ساز اسکله طی 8 شبانه روز در سه شیفت کاری انجام شد. همچنین جاده خاکی از ابتدای جاده آسفالته تا محل اسکله به طول تقریبی 16 کیلومتر احداث گردید. (7)انتقال و حمل پل
6000 قطعه پل خیبری که حدود 70% آن در تهران تولید شده بود به تدریج به منطقه انتقال داده شد. چگونگی انتقال قطعات پل به منطقه به لحاظ رعایت مسائل حفاظتی یکی از مشکلات اصلی پروژه محسوب میگردید. در مرحله اول، قطعات از محل تولید تا دپو (اهواز - پادگان شهید حبیباللهی در فاصله 100 کیلومتری منطقه عملیات) به وسیله قطار و سپس تا محل اجراء (اسکله) توسط تریلی حمل میشد. (8) (9) عدم رعایت مسائل امنیتی در زمینه لجستیک، مضرات جبران ناپذیری را متوجه عملیات میکرد. در انتقال آشکار قطعات پل خیبر ستون پنجم که عمدتا در مسیر سه راه خرمشهر حضور داشتند میتوانستند تعداد خودروها و نوع قطعات حمل شده را آمارگیری کرده و به این ترتیب، دشمن را از جهت حرکت و عمق منطقه عملیاتی مطلع سازند.نکته مهم در این فرآیند، رعایت مسائل حفاظتی بود. موفق شده بودیم اصل حافظت را در تهران با وجود آن که کارخانجات زیادی در حال ساخت قطعات مختلف پل بودند کاملا رعایت و به اجراء بگذاریم. زیرا در طول ساخت، کسی نمیدانست این قطعات برای چه منظوری است و در کجا از آنها استفاده خواهد شد. وقتی چنین ملاحظاتی صدها کیلومتر دورتر از منطقه رعایت شد، طبیعی بود که در منطقه این حساسیت بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. لذا به هنگام انتقال پلها به منطقه، تلاش شد تا رانندگان تریلیها در بیخبری مطلق قرار گیرند و تحت هیچ شرایطی متوجه منطقه عملیاتی نشوند.
کار انتقال قطعات به منطقه با تاریکی هوا آغاز و تا قبل از روشنایی مجدد انجام میشد. تریلیها با چراغهای خاموش روی دژ به عرض 3 متر و طول 35 کیلومتر که دو سوی آن آب بود، حرکت میکردند. کوچکترین غفلت از سوی راننده، واژگون شدن آنها به درون آب هور را به دنبال داشت. به عبارتی؛ رانندهها مانند افرادی که چشمانشان بسته است باید روی جادهای باریک حرکت میکردند؛ لذا هدایت آنها بسیار مشکل، جسورانه و به صورت حرفهای انجام میپذیرفت. برای این منظور یک موتور سوار که جلوی آنها حرکت میکرد، وظیفه هدایت رانندگان را به عهده داشت. از سویی باید ذهن برخی رانندهها را نسبت به آنچه در طول مسیر میدیدند و حساسیت نشان میدادند تغییر میدادیم، مثلا اگر اسمی از جزیره به گوششان میخورد به او القاء میکردیم که نزدیک (یا داخل) جزیره هستیم. اگر حجمی از چراغهای روشن را در مسیر میدید، میگفتیم آنها متعلق به شهر بصره یا مثلا آبادان هستند.
خلاصه سعی در صحنه سازی داشتیم تا کار فریب به خوبی انجام شود. ناچار بودیم دست به این ترفندها بزنیم. باید ایمنی کار در منطقه محفوظ میماند. (10) البته از آنجا که خروج نیروهای مستقر در منطقه به مدت 3 ماه ممنوع اعلام شده بود و نگهداری رانندگان جرثقیل برای مدت 3 ماه امکانپذیر نبود، لذا آموزش تعدادی از نیروهای مستقر در منطقه برای فراگیری کار با جرثقیل در دستور قرار گرفت.
پینوشتها:
* پژوهشگر مسائل جنگ ایران و عراق
1. برگرفته از نوار مصاحبه با سردار مهرداد.
2. برگرفته از نوار مصاحبه با سردار وفایی.
3. نظر به اینکه نامی که برای عملیات در نظر گرفته شده بود موسوم به خیبر بود، لذا پل شناور مورد نظر به نام پل خیبری شهرت یافت.
4. برگرفته از نوار مصاحبه با سردار وفایی و سردار مهرداد.
5. برگرفته از نوار مصاحبه با سردار وفایی.
6. برگرفته از نوار مصاحبه با سردار فتوحی.
7. گزارش برادران مالمیران و مدد، گزارش کار، بانک اطلاعات ستاد کل سپاه.
8. هر تریلی در هر بار به طور متوسط 4 سطح پل خیبری (مشتمل بر 24 متر پل مفید) را منتقل میکرد. در بدو امر، کار تخلیه مونتاژ و نصب پل با استفاده از 10 تریلی صورت پذیرفت ولی به تدریج این تعداد به 50 عدد بالغ گردید. نظر به وزن زیاد قطعات پل، و سختی تخلیه آنها توسط نفر، این کار با استفاده از جرثقیلهای بوم کوتاه انجام گرفت (که از دید دشمن هم مخفی میماند.).
9. برگرفته از نوار مصاحبه با سردار فتوحی.
10. گزارش برادر مدد، گزارش کار، بانک اطلاعات ستاد کل سپاه.
/ج