چکیده:
حدیث سفینه یکی از احادیث نقل شده از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در مصادر شیعه و اهل سنت وارد شده است. مضمون این حدیث این است که هر کس از اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) پیروی کند، رستگار میشود و کسانی که از ایشان تبعیت نکنند، هلاک میگردند.در این نوشتار با بررسی طرق مختلف این حدیث و بررسی اسناد آن، به ایرادهایی که ابن تیمیه، البانی و دیگران بر این حدیث گرفتهاند، پاسخ داده شده است.
کلید واژه ها:
حدیث سفینه، اهل بیت، ابن تیمیه، البانی، رجال اهل سنت، نقد سند.درآمد
مسأله ی امامت و خلافت از مهمترین مسائل پیچیده ی پس از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ زیرا در پی آن، امت اسلامی به دو گروه تقسیم شد. گروهی معتقدند امامت، منصبی الهی است که از طریق نصّ، معین میشود و انسانها در هر محیطی که باشند، نمیتوانند در تعیین آن دخالتی داشته باشند. گروه دیگر بر این باورند که خلافتِ پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فقط از راه شورا و انتخابات معین میگردد. بدینسان اختلافات بسیاری، در امور مهمی که به زندگی مسلمانان مربوط است، پدیدار گردیده است که شاید مهمترین آنها شناخت منبع صحیح اخذ مسائل عقیدتی و شرعی باشد.اگر به دقت بیندیشیم، میبینیم که دیدگاه دوم با مشکلاتی مواجه است که معتقدان به آن نمیتوانند از آن رهایی یابند. آنها در مسأله ی خلافت عمر بن خطاب ـ که با دستور صریح ابوبکر بدین منصب رسید ـ به دیدگاه خود ملتزم نیستند. همچنین در مسأله ی خلافت عثمان ـ که عمر شورا را در شش نفر محصور ساخت و مقرر کرد که به هنگام تساوی دو گروه، نظر گروهی که عبد الرحمان بن عوف در میان آن است، مقدم باشد ـ نیز به دیدگاه انتخابی بودن خلیفه ملتزم نیستند. در خصوص بقیه ی خلفا، یعنی امویان و عباسیان نیز باید گفت که خلافت یا از طریق وراثت به آنها رسیده است و یا آن را با زور شمشیر به چنگ آورده اند.
پس شورا، در این صورت فقط کلماتی است که بر روی کاغذ نقش بسته است و حتی نزد معتقدان به آن نیز مطابق با واقع نیست.
امّا صاحبان دیدگاه اول که معتقدند خلیفه از سوی خدا معین میشود، به چند حدیث نبوی تمسک میجویند که ثابت میکند خلافتِ پس از پیامبر، ویژه ی امیر مؤمنان علی (علیه السلام) و اهلِ بیت (علیهم السلام) است؛ احادیثی چون حدیث ثقلین، حدیث غدیر، حدیث سفینه و احادیث دیگر که خلافت را به طور عموم برای اهل بیت و به صورت خاص، مخصوص امام علی (علیه السلام) میدانند.
آنچه استدلال ایشان را قوت میبخشد، این است که بسیاری از این احادیث، از احادیثی است که بر مبنای اهل سنت، صحیح شمرده میشوند و آنها با کمک احادیثی که اهل سنت آنها را صحیح قلمداد میکنند، بر اهل سنت احتجاج میکنند. این طریق استدلال از رساترین شیوه ها در احتجاج است و بیشتر بر دل مینشیند.
گروه نخست سعی در فریب و به اشتباه افکنی خوانندگان دارند و برخی از این احادیث و اخبار را ضعیف برمیشمرند تا در استدلال از آنها نتوان بهره جست. یکی از این احادیث، حدیث سفینه است. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در این حدیث میفرماید:
إنّ مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح، من رکبها نجا، و من تخلّف عنها هلک؛
مثل اهل بیت من در میان شما، مثل کشتی نوح است که هر کس بر آن سوار شود، نجات یابد و هر کس از آن جا بماند، هلاک شود.
ابن تیمیه و شیخ البانی تلاش کردهاند تا این حدیث را ضعیف جلوه دهند و صدور آن را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) انکار کنند. از این رو، این بحث طرح میشود تا حقیقت صدور حدیث تبیین گردد و از ادعاهای پوچ و بیاساس کسانی که در صدد تضعیف حدیث هستند، پرده بردارد. بدین خاطر، در این نوشتار بر قواعد و مبانی حدیثی که مورد اعتماد آنهاست، تکیه میکنیم و طریق حدیث را از کتابهای اهل سنت تبیین میکنیم و به بررسی موضوعی برخی از آنها در پرتو مبانی و رجالیشان میپردازیم تا آنها بدان چه باور دارند، ملتزم شوند.
طرق و الفاظ حدیث سفینه
مقصود از حدیث سفینه، فرمایش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که:مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق و هوی؛
مثل اهل بیت من، در میان شما، مثل کشتی نوح است؛ هر کس که بر آن سوار شود، نجات یابد و هر کس از آن بازماند، غرق شود و سقوط کند.
این حدیث با الفاظی شبیه به این هم وارد شده که در خلال بحث به آنها نیز اشاره خواهد شد. جمعی از دانشمندان و محدثان اهل سنت این حدیث را از هشت نفر از صحابه نقل کردهاندکه عبارتاند از:
علیبن ابی طالب (علیه السلام)، عبد الله بن زبیر، ابن عباس، ابوذر غفاری، ابو سعید خدری، انس بن مالک، سلمه بن اکوع و ابو طفیل عامر بن واثله. تفصیل این روایت بدین شرح است:
1. حدیث علی (علیه السلام)؛ این حدیث را از ابی شیبه در المصنف این گونه نقل کرده است: حدثنا معاویه بن هشام، قال: ثنا عمار، عن الأعمش، عن المنهال، عن عبد الله بن الحارث، عن علیّ، قال:
انّما مثلنا فی هذه الأمه کسفینه نوح و کباب حطّه فی بنی اسرائیل؛ (2)
مثل ما در میان این امت، مانند سفینه ی نوح و باب توبه در میان بنی اسرائیل است.
و نیز حاکم حسکانی در شواهد التنزیل روایت کرده است:
اخبرنا محمد بن احمد بن محمد الفقیه، قال: حدثنا عبد العزیز بن یحیی قال: حدثنا المغیره بن محمد، [قال: حدثنا] عبدالغفار بن محمد بن کثیر الکلابی، قال: حدثنا منصور بن أبی الأسود، عن الأعمش، عن المنهال بن عمرو: عن عباد بن عبد الله، قال: کنا مع علی فی الرحبه فقام الیه رجل فقال: یا امیر المؤمنین!
أرأیت قول الله تعالی: «أَفَمَن کَانَ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّه وَیَتْلُوه شَاهدٌ مِنْه» (3)؟ فقال علی: و الذی فلق الحبه و بریء النسمه! ما جرت المواسی علی رجل من قریش إلا وقد نزلت فیه من کتاب الله آیه أو آیتان و لان تعلموا ما فرض الله لنا علی لسان النی الأمی احب الی من ملیء الارض فضه، و انی لأعلم أن القلم قد جری بما هو کائن. أما و الذی فلق الحبه و برأ النسمه إن مثلنا فیکم کمثل سفینه نوح فی قومه، و مثل باب الحطه فی بنی اسرائیل، أتقرأ سوره هود؟ «أَفَمَن کَانَ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّه وَیَتْلُوه شَاهدٌ مِنْه» فرسول الله علی بینه من ربه وأنا أتلوه و الشاهد منه (4)؛
عباد بن عبد الله گفت: با علی در رحبه بودیم. مردی بلند شد و گفت: ای امیر مؤمنان، سخن خداوند: «آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن است و شاهدی از [خویشان] او، پیرو اوست» را ملاحظه کردهای؟ علی گفت: سوگند به کسی که دانه را شکافت و موجود زنده را آفرید! مردی از قریش نیست که تیغ سرتراشی بر سرش کشیده شده باشد، مگر این که در کتاب خدا در باره ی او یک دو آیه نازل شده است. و این که شما بدانید خداوند بر زبان پیامبر امّی چه چیزی را واجب کرده است، برای من محبوبتر از زمین پر از نقره است و همانا من میدانم که قلم آنچه را که باید باشد، رقم زده است.
آگاه باشید! سوگند به کسی که دانه را شکافت و موجود زنده را آفرید، مَثل ما در میان شما مَثل کشتی نوح در قوم خود و مَثل دروازه ی آمرزش در بنی اسرائیل است. آیا سوره ی هود را خوانده ای؛ «آیا کسی از جانب پروردگارش بر حجتی روشن است و شاهدی از [خویشان] او، پیرو اوست»؟ پیامبر خدا بر بینه ای از پروردگارش بود و من دنبال او و شاهد از [خاندان] او بودم.
طبری در ذخائر العقبی این روایت را به نقل از ابن سری آورده و گفته است:
و عن علی - رضی الله عنه - قال: قال رسول الله - صلی الله علیه و سلم -: «مثل اهل بیتی کمثل سفینه نوح، من رکبها نجا و من تعلق بها فاز و من تخلف عنها زج فی النار»، اخرجه ابن السری (5)؛
علی - که خدا از او راضی باد - گفته که پیامبر خدا - صلی الله علیه و سلم - فرمود: مثل اهل بیت من مانند کشتی نوح است؛ هر که در آن سوار شد، نجات یافت و کسی که به آن کشتی راه یافت، به رستگاری رسید و کسی که از آن تخلف ورزید، به دوزخ افتاد. این روایت را ابن سری نقل کرده است.
همچنین متقی هندی در کنز العمال، به نقل از ابن سهل قطان در امالی اش و ابن مردویه، از عباد بن عبد الله اسدی آورده است که گفت:
بینا أنا عند علی بن ابی طالب - رضی الله عنه - فی الرحبه إذ أتاه رجل فسأله عن هذه الآیه: «أَفَمَن کَانَ عَلَی بَیّنَةٍ مِن رَبَّهِ وَیَتلُوهُ شَاهِدٌ مِنهُ»، فقال: ما من رجل من قریش جرت علیه المواسی الا قد نزلت فیه طائفه من القرآن، و الله و الله لأن یکونوا یعلموا ما سبق لنا اهل البیت علی لسان النبی - صلی الله علیه و سلم - احب الیّ من ان یکون لی ملء هذه الرحبه ذهباً و فضه، و الله انّ مثلنا فی هذه الامه کمثل سفینه نوح، و ان مثلنا فی هذه الامه کمثل باب حطه فی بنی اسرائیل (6)؛
هنگامی که در رحبه در محضر علی ابن ابی طالب - رضی الله عنه - بودیم، مردی به حضور ایشان رسید و از آن حضرت معنای این آیه را که: «آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن است و شاهدی از [خویشان] او، پیرو اوست»، پرسید. علی [علیه السلام] فرمود: هیچ یک از افراد قریش نیست که تیغ سرتراشی بر سرش کشیده باشد، جز این که خداوند درباره ی او مطلبی در کتاب خود نازل کرده است. به خدا سوگند، به خدا سوگند! هر گاه مردم بدانند چه سخن شایسته ای بر زبان پیامبر أمی - صلی الله علیه و سلم - درباره ی ما جاری شده است، در نزد من محبوب تر بود از این که همه ی سرزمین رحبه از طلا و نقره آکنده باشد. به خدا سوگند! مثل ما اهل بیت در این امت، مثل کشتی نوح است و مثل ما در این امت، مثل دروازه ی آمرزش در بنی اسراییل است.
از آنچه نقل کردیم، دانسته میشود که روایت از علی (علیه السلام) را ابن ابی شیبه، حاکم حسکانی، ابن سری، این مردویه ابی سهل قطان نقل کردهاند و آن را طبری در ذخائر العقبی و متقی هندی در کنز العمال ذکر کردهاند. نیز پیداست کسانی که آن را بدون واسطه نقل کردهاند، دو نفرند: اولی عبد الله بن حارث و دیگری عباد بن عبد الله اسدی.
2. حدیث عبد الله بن زبیر؛ این حدیث را بر اساس آنچه در کشف الأستار آمده، بزار نقل کرده و گفته است:
حدثنا یحیی بن معلی بن منصور، ثنا ابن ابی مریم، ثنا ابن لهیعه، عن أبی الأسود، عن عامر بن عبد الله بن الزبیر، عن أبیه، أن النبی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ قال: مثل اهل بیتی مثل سفینه نوح من رکبها سلم و من ترکها غرق (7)؛
مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است؛ هر کس بر آن سوار شد، سالم ماند و هر کس آن را ترک نمود، غرق شد.
3. حدیث ابن عباس؛ این حدیث، از سه طریق از ابن عباس روایت شده است.
الف. از طریق شاگردش سعید بن جبیر که مشهورترین طریق آن است. طبرانی در المعجم الکبیر آن را نقل کرده است که:
حدثنا علی بن عبدالعزیز، حدثنا مسلم بن ابراهیم، ثنا الحسن بن ابی جعفر، عن الصهباء، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس ـ رضی الله عنه ـ قال: قال رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم: مثل أهل بیتی مثل سفینه نوح، من رکب فیها نجا و من تخلف عنها غرق (8)
بزار آن را در مسندش، چنان که در کشف الأستار (9) آمده، ابو نعیم در حلیه الأولیاء (10)، ابن مغازلی در المناقب (11)، قاضی قضایی در مسند الشهاب (12) و ابن عبدالبر در الانباه علی قبائل الرواه (13) از طریق حسن بن ابی جعفر، از ابی صهباء، از سعید بن جبیر، از ابن عباس آوردهاند.
بزار گفته است:
کسی را جز حسن نمیشناسیم که آن را روایت کرده باشد ـ این طریق قوی نیست ـ و حسن از پارسایان بود و گروهی از وی روایت کردهاند. (14)آنچه به حسن بن ابی جعفر مربوط میشود، به هنگام بررسی سند حدیث خواهد آمد.
ب. از طریق ابن جوزاء، ابن عدی در الکامل، به هنگام بیان ترجمه ی حسن بن ابی جعفر، آنجا که روایت را از ابوذر نقل میکند، این طریق را آورده است. پس گفته است:
ثناه علی بن سعید الداری، ثنا محمد بن خزیمه، ثنا مسلم بن إبراهیم، ثنا الحسن بن أبی جعفر، عن عمرو بن مالک، عن أبی الجوزاء، عن ابن عباس، عن النبی ـ صلی الله علیه و سلم ـ مثله. (15)
این روایت از طریق حسن بن ابی جعفر نیز نقل شده است.
ج. از طریق علی بن عبد الله بن عباس (فرزند او)، چنان که در المناقب ابن مغازلی و تاریخ الخلفاء سیوطی ـ که هر دو از روایت صولی بهره بردهاند ـ آمده است.
ابن مغازلی در المناقب خود نقل کرده است که: أخبرنا ابو الحسن احمد بن المظفر بن احمد العطار الفقیه الشافعی ـ رحمه الله ـ ثنا أبو محمد عبد الله بن محمد بن عثمان الملقب بابن السقا الحافظ الواسطی، قال: حدثنی ابوبکر محمد بن یحیی الصولی النحوی، ثنا محمد بن زکریا الغلابی، حدثنا جهم بن السباق أبو السابق الریاحی، حدثنی بشر بن المفضل، قال: سمعت الرشید یقول: حدثنی أبی، عن ابیه، عن ابن عباس، قال: قال رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ : فی مثله.
این روایت از طریق حسن بن ابی جعفر نیز نقل شده است.
سیوطی در تاریخ خلفاء این حدیث را از طریق صولی، با همان سند سابق آورده است (16).
4. حدیث سلمه بن اکوع؛ این حدیث را ابن مغازلی در کتاب المناقب خویش آورده است:
أخبرنا محمد بن أحمد بن عثمان، ثنا أبوالحسین محمد بن المظفر بن موسی بن عیسی الحافظ إذناً، ثنا محمد بن محمد بن سلیمان الباغندی، ثنا سوید (بن سعید)، ثنا عمرو بن ثابت، عن موسی بن عبیده، عن أیاس بن سلمه بن الأکوع، عن ابیه قال: قال رسول الله: مثل أهل بیتی مثل سفینه نوح من رکبها نجا (17).
5. حدیث ابوطفیل عامر بن واثله؛ این حدیث را دولابی در الکنی والأسماء آورده و گفته است:
حدثنی روح بن الفرج، قال: ثنا یحیی بن سلیمان ابوسعید الجعفی، قال: ثنا عبدالکریم بن هلال الجعفی أنه سمع أسلم المکی، قال: أخبرنی ابوالطفیل عامر بن واثله، قال: سمعت رسول الله ـ صلی الله الیه و سلم ـ یقول: مثل أهل بیتی مثل سفینه نوح من رکبها نجا و من ترکها غرق (18).
6. حدیث ابوذر غفاری؛ حدیث ابوذر چند طریق دارد:
طریق اول. آنچه بزار در مسندش نقل کرده است:
حدثنا عمرو بن علی، والجراح بن مخلد، ومحمد بن معمر، واللفظ لعمرو، قالوا: نا مسلم بن ابراهیم، قال: عن أبیذر ـ رضی الله عنه ـ قال: قال رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ : مثل اهل بیتی کمثل سفینه نوح من رکب فیها نجا، ومن تخلف عنها غرق، ومن قالتلنا فی آخر الزمان کان کمن قاتل مع الدجال (19).
مثل اهل بیت من مانند مثل کشتی نوح است؛ هر کس بر آن سوار شد، نجات یافت و هر کس از آن باز ماند، غرق شد، و هر کس در آخرالزمان با ما ستیزه کند، مانند کسی است که به همراه دجال میجنگد.
قاضی قضایی در مسند الشهاب (20)، ابن عدی در الکامل (21)، طبرانی در المعجم الکبیر (22) و فسوی در المعرفه والتاریخ (23) این روایت را از یکی از طرق، یعنی از حسن بن ابی جعفر، از علی بن زید، از سعید بن مسیب از ابوذر نقل کردهاند.
طریق دوم. طریقی که قطیعی، چنان که در فضائل الصحابه احمد آمده، در کتاب زوائد خود نقل کرده است:
حدثنا العباس بن ابراهیم، نا محمد بن اسماعیل الأحمسی، نا مفضل بن صالح، عن أبی اسحاق، عن حنش الکنانی، قال: سمعت اباذر یقول، و هو آخذ بباب الکعبه: من عرفنی فأنا من قد عرفنی، ومن انکرنی فأنا ابوذر، سمعت النبی ـ صلی الله علیه و سلم ـ یقول: ألا إنّ مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح من رکبها نجا، ومن تخلّف عنها هلک (24).
فاکهی در اخبار مکه (25)، حاکم در المستدرک (26)، ابن عدی در الکامل (27) و ابو یعلی در مسندش، چنان که در المطالب العالیه (28) آمده، این حدیث را از طریق دوم، یعنی از مفضل بن صالح، از ابیاسحاق، از حنش الکنانی، از ابوذر روایت کردهاند. علاوه بر این، این طریق متابعاتی (تقویت کننده ی سند) نیز دارد. مفضل بن صالح از سوی اعمش، حسن بن عمر فُقیمی و عمرو بن ثابت و دیگران مورد متابعت قرار گرفته است.
الف. متابعت اعمش؛ این متابعت را طبرانی در المعجم الکبیر (29)، المعجم الاوسط (30) و المعجم الصغیر (31) و ابن عدی در الکامل (32)، از طریق عبدالله بن داهر، از عبدالله بن عبدالقدّوس، از اعمش، از ابیاسحاق، از حنش، از ابوذر، به صورت مرفوع در حدیثی شبیه آن نقل کرده است.
ب. متابعت حسن بن عمرو فُقیمی؛ این متابعت را طبرانی در المعجم الاوسط (33)، از طریق احمد بن محمد بن سواده، از عمرو بن عبدالغفار فقیمی، از حسن بن عمرو فقیمی، از ابیاسحاق، با اسنادی جداگانه و به صورت مرفوع و شبیه آن حدیث نقل کرده است.
ج. متابعت عمرو بن ثابت کوفی؛ این متابعت را ابن قتیبه در المعارف (34)، از طریق ابیعتاب سهل بن حمّاد نقل کرده است که گفت: خبر داد به ما عمرو بن ثابتّ از ابیاسحاق ... .
طریق سوم. طریقی که ابویعلی در مسند کبیرش، چنان که در المطالب العالیه آمده، آورده است:
حدثنا عبدالله، ثنا عبدالکریم بن هلال، أخبرنی أسلم المکی، أخبرنی ابوالطفیل، أنه رأی ـ رضی الله عنه ـ قائماً علی الباب و هو ینادی: یا ایها الناس! تعرفونی من عرفنی فقد عرفنی، ومن لم یعرفنی فأنا جندب صاحب رسول الله وأنا أبوذر الغفاری سمعت رسول الله یقول: إن مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق، و إن مثل أهل بیتی فیکم مثل باب حَطه (35).
طریق چهارم. این طریق را آجرّی در کتاب الشریعه نقل کرده است:
حدثنا أبوبکر عبدالله بن محمد بن عبدالحمید الواسطی، قال: حدثنا هارون بن عبدالله البزاز، قال: حدثنا سیار بن حاتم، قال: حدثنا جعفر بن سلیمان الضبعی، قال: حدثنا أبوهارون العبدی، قال: حدثنی شیخ، قال: سمعت اباذر، یقول: سمعت رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ یقول:
مثل اهل بیتی مثل سفینه ـ (علیه السلام) ـ من رکبها نجا، ومن تخلف عنها هلک (36).
علاوه بر این، ابن جریر طبری نیز این حدیث را روایت کرده است؛ چنان که در جمع الجوامع (37) سیوطی و کنز العمال (38) متقی هندی آمده است. ظاهر این است که ابن جریر این حدیث را در تهذیب الآثار روایت کرده است؛ زیرا سیوطی در مقدمه ی جمع الجوامع ذکر کرده که هر جا به نحو اطلاق چیزی را به ابن جریر نسبت داده است، مقصود او تهذیب الآثار است؛ آنجا که میگوید:
هر گاه نسبت دادن به ابن جریر را مطلق آوردم، آن مطلب در تهذیب الآثار است و اگر مطلبی در تفسیر او یا تاریخش باشد، به آن تصریح میکنم. (39)
7. حدیث ابوسعید خدری؛ طبرانی آن را در المعجم الصغیر و المعجم الاوسط نقل کرده است:
حدثنا محمد بن عبدالعزیز بن محمد بن ربیعه الکلابی، قال: نا أبی، قال: نا عبد الرحمن بن ابی حماد، عن أبی سلمه الصائغ، عن عطیه، عن ابی سعید الخدری، قال:سمعت رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ یقول: انما مثل اهل بیتی مثل سفینه نوح، من رکبها نجا و من تخلّف عنها غرق، انّما مثل اهل بیتی مثل باب حطه فی بنی اسرئیل من دخل غفر له (40).
8. حدیث أنس بن مالک؛ خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، به هنگام ذکر ترجمه ی علی بن محمد بن شداد، ابوالحسن مطرز (شماره 6507) این حدیث را نقل کرده است:
أخبرنا (عبیدالله بن محمد بن عبیدالله) النجار، حدثنا ابوالحسن علی بن محمد بن شداد المطرز، حدثنا محمد بن محمد بن سلیمان الباغندی، حدثنا ابوسهیل القطیفی، حدثنا حماد بن زید ـ بمکه ـ و عیسی بن واقد، عن أبان بن أبی عیاش، عن أنس بن مالک قال: قال رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ : إنما مثلی و مثل اهل بیتی کسفینه نوح، من رکبها نجا، و من تخلف عنها غرق (41).
از آنچه گذشت، دانسته شد که حدیث سفینه را هشت تن از اصحاب روایت کردهاند و طرق منتهی به ایشان، نه طریق منفرد است، به علاوه ی طریقهای مطابق و شواهدی که برخی از افراد آنها با نُه طریق یاد شده مشترک است و طرق دیگری که به آنها دست نیافتیم؛ مانند طریق ابن سری و... . همچنان که معلوم شد که الفاظ حدیث بسیار به هم نزدیک است و همه ی آنها معنای واحدی را دربردارد و آن نجات راکب کشتی اهل بیت و هلاک و غرق شدن بازمانده از آن است. بعضی از روایات پیشین مطالبی را اضافه دارند و آن، این که همراهی با اهل بیت را مانند دروازه ی آمرزش در بنی اسراییل دانسته که هر کس وارد آن شود، آمرزیده میگردد. آن نیز معنایی، همچون معنای صدر حدیث دارد که بر ضرورت پیروی اهل بیت تأکید دارد. شاید در فرصتی دیگر موفق به بررسی این بخش از حدیث شویم. بحث ما در اینجا در خصوص حدیث سفینه است.
پی نوشت ها :
1) دانشجوی دکتری رشته ی قرآن و حدیث جامعه المصطفی العالمیه.
2) المصنف، ج 7، ص 305.
3) سوره ی هود، آیه ی 17.
4) شواهد التنزیل، ج 1، ص 361.
5) ذخائر العقبی، ص 20.
6) کنز العمال، ج 2، ص 435.
7) کشف الأستار، ج 3، ص 422، ح 2613.
8) المعجم الکبیر، ج 3، ص 46؛ ج 12، ص 27.
9) کشف الأستار، ج 2، ص 222، ح 2615.
10) حلیه الاولیاء، ج 4، ص 306.
11) مناقب الامام علی، ص 203، 204، ح 179.
12) مسند الشهاب، ج 2، ص 273.
13) کشف الأستار، ج 3، ص 223.
14) الإنباه علی قبائل الرواه، ج 1، ص 41.
15) الکامل، ج 2، ص 306.
16) تاریخ الخلفاء، ج 1، ص 229.
17) مناقب الامام علی، ص 202، ح 176.
18) الکنی و الأسماء، ج 1، ص 232.
19) مسند البزار، ج 9، ص 343.
20) مسند الشهاب، ج 2، ص 274.
21) الکامل، ج 2، ص 306.
22) المعجم الکبیر، ج 3، ص 45.
23) المعرفه والتاریخ، ج 1، ص 296.
24) فضائل الصحابه، ج 2، ص 785.
25) اخبار مکه، ج 3، ص 134.
26) المستدرک علی الصحیحین، ج 2، ص 243؛ ج 3، ص 150، 151.
27) الکامل فی الضعفاء، ج 6، ص 411.
28) المطالب العالیه، ج 16، ص 219، ح 3973.
29) المعجم الکبیر، ج 3، ص 46.
30) المعجم الاوسط، ج 4، ص 9.
31) المعجم الصغیر، ج 1، ص 140.
32) الکامل فی الضعفاء، ج 4، ص 198.
33) المعجم الاوسط، ج 5، ص 306.
34) المعارف، ص 252.
35) المطالب العالیه، ج 16، ص 220، ح 3973.
36) الشریعه، ج 5، ص 2214، ح 1700.
37) جمع الجوامع، ج 3، ص 190، ح 8211 .
38) کنز العمال، ج 12، ص 98، ح 34169.
39) جمع الجوامع، ص 21.
40) المعجم الصغیر، ج 2، ص 22؛ المعجم الاوسط، ج 6، ص 85 .
41) تاریخ بغداد، ج 12، ص 90.