اتحاد شوروی و جنگ : اعلام بی طرفی، جانبداری عملی

در این مقاله به بررسی نقش اتحاد شوروی در جنگ ایران و عراق می پردازیم . شوروی از یک سو با عراق روابط نزدیکی داشت و از سوی دیگر نگران روابطش با حکومت انقلابی جدید تهران بود . آیا شوروی الگوهای سنتی سیاست
شنبه، 18 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اتحاد شوروی و جنگ : اعلام بی طرفی، جانبداری عملی
 اتحاد شوروی و جنگ : اعلام بی طرفی، جانبداری عملی

نویسنده : کاظم سجادپور(1)



 
در این مقاله به بررسی نقش اتحاد شوروی در جنگ ایران و عراق می پردازیم . شوروی از یک سو با عراق روابط نزدیکی داشت و از سوی دیگر نگران روابطش با حکومت انقلابی جدید تهران بود . آیا شوروی الگوهای سنتی سیاست خارجی خود را در منطقه ادامه می داد یا تحت تاثیر انقلاب ایران و با توجه به تغییر ساختار سیاسی خاورمیانه سیاست خود را تغییر می داد؟ برای بررسی نقش اتحاد شوروی در جنگ ایران و عراق لازم است روابط شوروی با عراق و نوسانات - اعلام شده و عملی - در سیاست این کشور را در طول جنگ بررسی کنیم . [1]همچنین باید به بررسی زمان بندی و ماهیت رویدادها در ایران و در کل منطقه بپردازیم . اعتقاد بر این است که جنگ ایران و عراق برای اتحاد شوروی به دلیل روابطش با هر دو طرف درگیر موضوعی حساس و بغرنج بوده است . به طور کلی، مشارکت شوروی با عراق در همه ی مراحل جنگ حیاتی بود و تأثیر چشمگیری بر امنیت ایران داشت .

روابط اتحاد شوروی و عراق

از زمان انقلاب 1958 عراق (2)، بغداد و مسکو روابط نزدیکی با یکدیگر داشتند گرچه گاهی نیز این روابط به سردی و تیرگی می گرایید . [2] روابط دو کشور با به قدرت رسیدن حزب بعث عراق در سال 1968 مستحکم تر شد . بعثی ها با توجه به وضعیت داخلی و منطقه ای کشورشان اتحاد شوروی را یک حامی مادی و معنوی می دانستند . [3] رابطه ی نزدیک دو کشور با امضای یک توافقنامه ی دوستی و همکاری در آوریل 1972، به اوج خود رسید. در این توافقنامه هر دو کشور موافقت کردند که در زمان خطر یکدیگر را یاری دهند و از هم پیمان شدن با دشمنان یکدیگر خودداری کنند . در این توافقنامه پایه های همکاری های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بین دو کشور بنا نهاده شد . با در نظر گرفتن گستره ی همکاری ها می توان نتیجه گرفت که این توافقنامه دستاویز و وسیله ای برای حضور شوروی در خلیج فارس بود . [4]
از سال 1972 تا 1975، روابط عراق و شوروی به ویژه در زمینه ی نظامی، به دلیل درگیری حکومت عراق با مردم کردنشین کشورش ـ که ایران و آمریکا از آنها حمایت می کردند ـ افزایش چشمگیری یافت . [5] از اواسط تا اواخر دهه ی 1970 ـ پس از اینکه عراق و ایران با یکدیگر به توافق رسیدند و ایران از حمایت کردهای عراق دست کشید ـ رابطه ی عراق و شوروی به دلیل اعتماد این کشور به شوروی به طور فزاینده ای دستخوش تغییر شد . حل و فصل مناقشه ی ایران و عراق در سال 1975 ـ که سبب کاهش وابستگی عراق به شوروی شد ـ کودتای نظامی هواداران شوروی در افغانستان در سال 1978 ـ که ممکن بود سبب شکل گیری کودتاهای مشابهی در عراق شود ـ و عطش سیری ناپذیر صدام برای رهبری منطقه و به خصوص رهبری جهان عرب از جمله عوامل تأثیرگذار بر این تغییر بود . [6] باید به این نکته نیز اشاره کرد که این تحولات اساس روابط عراق و شوروی را تغییر نداد . در سال 1980، مسکو تقریباً هفتاد درصد از کمک هایی را که در سال 1972 [ به عراق ] وعده داده بود به این کشور داد . [7] در مجموع ، روابط عراق و شوروی در پایان دهه ی 1970 را می توان رابطه ای گرم و صمیمانه توصیف کرد، اما این رابطه ماندگار به نظر نمی رسید . (3)

اتحاد شوروی و گسترش جنگ

با توجه به جنگ ایران و عراق ، می توان گفت که سه عامل با هم جمع شد و اتحاد شوروی را در موقعیت دشواری قرار داد :
1 ـ روابط صمیمانه ی عراق و شوروی در آغاز جنگ
2 ـ موضع دوستانه ی مقامات شوروی نسبت به انقلاب ایران
3 ـ نابسامانی فضای بین المللی بر اثر تجاوز اتحاد شوروی به افغانستان و ایجاد تنش در روابط ایران و آمریکا پس از موضوع گروگان گیری .
تأثیر متقابل این عوامل به همراه وقایع داخل ایران ، تحولات نظامی در جبهه ی جنگ و ابعاد بین المللی این درگیری به خوبی نوسانات سیاست شوروی را در این سال های پرهیاهو توضیح می دهد ، اما همچنان دو عامل ثبات در سیاست شوروی وجود داشت : نخست اینکه رهبران شوروی همواره به طور آشکار بر ضرورت خاتمه ی جنگ از طریق مذاکره ی تأکید داشتند و دیگر اینکه این کشور تقریباً در کل جنگ به حمایت نظامی از عراق ادامه داد .
نوسانات سیاست شوروی در خصوص جنگ ایران و عراق در تبلیغات و مباحث نظری این کشور کاملاً نمایان بوده است . از نوشته های تحلیل گران شوروی نیز می توان دریافت که این کشور هیچ موضع یکپارچه و واحدی در طول جنگ نداشته است و دلیل این امر را باید در ماهیت پیچیده ی تحولات در طول جنگ و ناتوانی نظریه های مختلف مارکسیستی برای ارائه ی توضیحی قانع کننده درباره ی دلیل شروع جنگ و طولانی شدن آن جست و جو کرد .
در واقع توجیه جنگ ایران و عراق ـ که به نوعی دو کشور ضدامپریالیست بودند ـ در چارچوب پارادایم نظری اتحاد شوروی کار دشواری بود؛ در این پارادایم چهار نوع جنگ وجود داشت : جنگ برای دفاع از میهن ، جنگ داخلی میان طبقه ی کارگر و سرمایه داری، جنگ آزادی بخش ملی و جنگ میان کشورهای امپریالیست. [8] با این حال ، این موضوع را با یکی از این سه روش می شد توضیح داد :
1 ـ اگر به امپریالیسم به منزله ی مواجهه ی شرق و غرب نگریسته می شد، فی نفسه می توانست دلیل اصلی جنگ باشد . حامیان این پارادایم معتقدند که عراق به دلیل توهمات امپریالیستی به جنگ با ایران پرداخت . یکی دیگر از طرف داران این نظریه نیز می گوید عراق به این دلیل با ایران وارد جنگ شد که سازمان اطلاعات و جاسوسی امریکا (سیا) این اخبار دروغ را پخش کرده بود که ارتش ایران از هم پاشیده و نابسامان است . علاوه بر این ، عراقی ها مطمئن بودند که تحت هر شرایطی از آنها حمایت می شود . [9] برخی از مفسران شوروی معتقد بودند که رسانه های غربی با بزرگ نمایی تأکید انقلابیون [ایران ] بر صدور انقلاب ، صرفاً به برجسته کردن خطر حکومت جدید ایران پرداخته اند و عراقی ها نیز به همین دلیل متقاعد شده اند تا از طریق جنگ با ایران جلو گسترش انقلاب اسلامی را بگیرند . [10] در مقابل ، برخی بر این باور بودند که تبلیغات آمریکا سبب شد تا عراق متقاعد شود که ایران در آستانه ی فروپاشی کامل ساختاری می باشد، ارتش ایران ضعیف است ، اختلافات سیاسی رهبران ایران سبب تنش های سیاسی شده و ممکن است این اختلافات به جنگ داخلی بینجامد و در صورت وقوع جنگ و نابسامانی، اعراب ساکن خوزستان در جنوب غربی ایران علیه حکومت انقلابی این کشور و در حمایت از عراق قیام خواهند کرد . [11]
2 ـ بسیاری از تجزیه و تحلیل های جنگی شوروی بر مؤلفه های منطقه ای استوار بود . سخنان طرف داران این الگو درباره ی انگیزه های امپریالیستی برای جنگ ، با سخنان طرف داران طبقه بندی جنگ مشابه بود . اما در این مورد، برخی عوامل منطقه ای نظیر مناقشه ی اعراب و ایرانی ها و رقابت داخلی در سازمان کشورهای صادر کننده ی نفت ( اوپک ) نقش مهمی در وقوع جنگ و ادامه ی آن داشت . [12]
3 ـ شماری از تحلیل گران شوروی بر دلایل بوی جنگ تأکید کرده اند ، طرف داران این دیدگاه به موضوعاتی همچون مناقشات مرزی ایران و عراق ، امور مربوط به اجرای قرارداد 1975 الجزایر و محاسبات غلط هر دو طرف جنگ در خصوص وضعیت داخلی طرف دیگر استناد می کنند . [13]
همان گونه که این سه طبقه بندی نشان می دهد، تجزیه و تحلیل شوروی درباره ی جنگ ، یکپارچه و همگن نبود . بنابراین، می توان به راحتی به نتیجه گیری مشابهی در خصوص رفتار شوروی در طول جنگ دست یافت . زمانی که جنگ در سپتامبر 1980 ( 31 شهریور 1359) آغاز شد، اتحاد شوروی بی طرفی خود را اعلام کرد . در عین حال ، کوشید با طرح این ادعا که این جنگ معجون آمریکایی ها است ، به احساسات ضد آمریکایی دامن بزند، اما با آشکار شدن وقایع ، ثابت شد که همکاری با طرف های متخاصم امر ساده ای نیست و این خود توضیحی است بر این نکته که چرا مسکو در طول جنگ سیاست های چندگانه ای اتخاذ می کرد .
سخنان و اقدامات شوروی در مراحل اولیه ی جنگ گویای نارضایتی این کشور از اقدام نظامی عراق علیه ایران است . در اواخر سپتامبر 1980 ( اوایل مهر 1359)، برژنف (Brezhnev) خواست تا دو طرف از طریق مذاکره به توافقی نسبی برسند، زیرا وقتی می توان مشکلات را از طریق مذاکره به شکلی آسان تر حل و فصل کرد نیازی به رویارویی نظامی نیست . [14] این سخنان حاوی پیامی آشکار برای عراقی ها بود مبنی بر اینکه مسکو از اقدام نظامی عراق علیه ایران که دیدگاهی ضد امپریالیستی داشت، به طور کامل راضی نبود . طارق عزیز وزیر امور خارجه ی عراق ، در 22 سپتامبر 1980 ( 31 شهریور 1359)، از مسکو بازدید کرد که به ادعای مقامات عراقی این سفر برای توجیه شوروی در خصوص تحولات جنگ انجام شد . [15] با در نظر گرفتن همه ی احتمالات می توان نتیجه گرفت که دلیل این سفر تهیه و تدارک سلاح های بیشتری از شوروی بوده است . از طرفی چون طارق عزیز نتوانست تسلیحات جدیدی از مسکو بخرد، می توان نتیجه گیری کرد که نارضایتی شوروی از اینکه عراق جنگ را شروع کرده است، تا حدودی دلیل بی میلی این کشور در تحویل سلاح های جدید به بغداد در زمستان 1980 بود . دلیل دیگر امتناع شوروی از فروش سلاح ، امضای پیمان مودت میان شوروی و سوریه در اکتبر 1980 ( مهر 1359)، در طول دیدار رسمی حافظ اسد رئیس جمهور سوریه، از مسکو بود که در اطلاعیه ی پایانی آن، از تجاوز نظامی عراق به مرزهای سرزمین ایران به طور تلویحی انتقاد شده بود . [16] بدون شک ، نگرش شوروی برای عراق ناراحت کننده بود .
اقدام شوروی در خصوص تحویل ندادن هر گونه سلاح جدید به بغداد در این مقطع حساس سبب نشد که مسکو به طور کامل از عراق چشم پوشی کند، اما زمانی که تصمی گرفت به عراق سلاح بدهد، صدام از قبول آن امتناع کرد . [17] در عین حال ، مسکو به اعضای پیمان ورشو اجازه داد تا فروش سلاح به عراق را افزایش دهند و بدین ترتیب در حالی که شوروی در زمستان 1980 (1359 ش) فروش سلاح به عراق را ممنوع کرده بود، لهستان ، بلغارستان و آلمان شرقی 100 تانک T-SS به عراق دادند . [18] اتحاد شوروی همچنین به بغداد اجازه داد تا از جنگنده های بلندپرواز و کارآمد این کشور موسوم به بمب افکن های TU استفاده کند؛ این در حالی بود که این جنگنده ها از قبل به عراق داده شده بود، ولی استفاده از آنها منوط به اجازه ی اتحاد شوروی بود . [19] بنابراین، می توان چنین فرض کرد که اتحاد شوروی تلاش قاطعی برای توقف خصومت ها انجام نمی داد، بلکه می کوشید تا با استفاده از فرصت های به دست آمده ی جنگ نفوذ خود را بر بغداد و تهران افزایش دهد . (4)

اتحاد شوروی و ایران

پیچیدگی های سیاست شوریو زمانی بهتر آشکار می شود که به بررسی روابط دوستانه ی این کشور با ایران بپردازیم . شوروی در مراحل اولیه ی جنگ به ایران اطمینان داد که در امور داخلی این کشور دخالت نمی کند و حتی پیشنهاد فروش سلاح هایش را به ایران مطرح کرد، اما ایران این پیشنهاد را نپذیرفت . [20]
جالب تر اینکه گزارش ها بیانگر آن است که اتحاد شوروی برخی اطلاعات ماهواره ای و هشدار دهنده را درباره ی حملات قریب الوقوع عراق نیز در اختیار ایران قرار می داد . (5)[21] هم زمان ، سوریه و لیبی احتمالا با اجازه ی مسکو انواع سلاح ها را به ایران می دادند . [22] اقدام شوروی برای حمایت از ایران در زمانی که این کشور فشارهای داخلی و بین المللی بسیاری را تحمل می کرد، برای نفوذ بیش تر در ایران انجام می شد و از این نظر قابل توجیه بود .
ایران با چندین مشکل عمده مواجه بود از جمله : اشغال بخش مهمی از خاکش به دست قوای عراق ، منزوی بودن در جامعه ی جهانی، وجود تنش سیاسی شکننده در میان نخبگان این کشور . اما شوروی به دو دلیل در کوتاه مدت به اهداف خود دست نیافت . اولین مورد در بدگمانی تاریخی و عمیق ایران به مقاصد شوروی نهفته بود که سبب می شد تهران به مسکو اعتماد نداشته باشد . [23] دومین مورد نیز از تحولات جاری جنگ و میدان های نبرد نشئت می گرفت . از اواخر سال 1980 تا پایان سال 1981، جنگ با عراق به بن بست رسیده بود و نیروهای عراقی در سرزمین های اشغال شده ماندگار شده بودند . در نوامبر و دسامبر 1981 ( آبان و آذر 1360)، نیروهای ایران به تدریج شروع به بازپس گیری مواضع عراقی ها در برخی مناطق راهبردی اشغال شده نظیر شهرهای بستان، آبادان ، اهواز و دزفول کردند و این امر به شکسته شدن خطوط لجستیک عراق انجامید . [24] پس از این تغییر و تحولات نظامی ، شوروی بار دیگر به حمایت از عراق پرداخت . (6) علاوه بر پیروزی های نظامی ایران ، موارد دیگری نظیر احتمال برگزاری نشست سران کشورهای غیرمتعهد در بغداد، از سرگیری روابط عراق و افغانستان ، سفر تقریباً موفقیت آمیز طاها یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق ، به مسکو در ژوئن 1981 ( خرداد 1360) و نگرانی شوروی در خصوص از سرگیری روابط عراق - واشنگتن از دیگر عوامل این تغییر نگرش بود . این تغییرات بر تصمیم شوروی برای فرستادن تجهیزات نظامی به عراق از طریق اردن مؤثر بود . [25]
با موفقیت نیروهای ایرانی در می 1982 ( خرداد 1361)، در بیرون راندن سربازان عراقی از خرمشهر - که یکی از بنادر مهم ایران است - دور جدیدی در تحولات سیاسی و نظامی جنگ آغاز شد . در این زمان که دیگر هیچ بخشی از خاک ایران در اشغال عراق نبود، کشورهای منطقه خواستار میانجیگری شدند که این اقدام آنها بی فایده بود . ایران در جولای 1982 ( تیر 1361)، عملیات وسیعی را نزدیک شهر راهبردی بصر آغاز کرد [ عملیات رمضان ]. همان گونه که انتظار می رفت ، ورود به این مرحله ی جدید از جنگ به تغییر موضوع آشکار شوروی و حمایت بیش تر این کشور از عراق انجامید . اولین و مهم ترین دلیل این تغییر، نگرانی شوروی از تبعات شکست عراق در جنگ بود . بدیهی است که شکست عراق ( که پیروزی دیگری برای انقلاب اسلامی پنداشته می شد) از نظر حکومت شوروی عاملی بود که میتوانست به شکل گیری انقلاب اسلامی دیگری در جمهوری های مسلمان اتحاد شوروی دامن بزند و تأثیرات منفی بر وضعیت افغانستان داشته باشد .
عوامل متعدد دیگری نیز در تغییر موضع شوروی دخیل بودند :
1 ـ همان گونه که اشاره شد، تلاش های شوروی برای نفوذ در ایران نتایج مثبت چندانی در پی نداشت . [26]
2 ـ روابط عراق و شوروی در نتیجه ی تصمیم شوروی برای کمک به حکومت عراق به طور چشمگیری بهبود یافته بود . [27]
3 ـ نادیده گرفتن شرایط پیمان مودت امضا شده با عراق می توانست به اعتبار شوروی در مقام یک هم پیمان مورد اعتماد لطمه وارد کند . [28]
در نهایت، نتیجه این شد که شوروی بار دیگر فروش تسلیحات به بغداد را از سر گفت و عراق سلاح های روسی پیشرفته ای نظیر هواپیماهای میگ - 25 ، تانک های T-72 و موشک های SA-8 را دریافت کرد.[29] همچنین شوروی مشاوران نظامی خود را در بغداد افزایش داد و تا اکتبر 1982 ( مهر 1361)، تعداد آنها را به 1500 تن رساند . [30]
تا سال 1983، چرخش مواضع شوروی به عراق هر چه بیش تر آشکار شد . این تغییر موضع را به وقایع و تحولات متعددی در ایران و عراق می توان نسبت داد . مقامات ایران در فوریه ی 1983 ( بهمن 1361)، دستگیری رهبران حزب کمونیست توده را در ایران اعلام کردند . [31] این حرکت که موجی از سیاست ضد شوروی را در ایران برانگیخت ، سرآغاز فصل جدیدی در روابط ایران - شوروی و عراق - شوروی ش د. ایران 18 دیپلمات شوروی را در می 1983 ( اردیبهشت 1362)، به اتهام جاسوسی اخراج کرد و با این عنوان که مسلمانان مقیم شوروی در بدبختی و فلاکت زندگی می کنند، جنگی تبلیغاتی علیه این کشور به راه انداخت . به طور طبیعی این اقدامات خشم مسکو را برانگیخت . [32] از سوی دیگر، بغداد روابط خود را با غرب، مستحکم کرد و ضمن اینکه معامله ای تسلیحاتی با فرانسه انجام داد، ژستی آشتی جویانه نیز در برابر آمریکا گرفت . [33] اتحاد شوروی در پاسخ به حرکات ضد شوروی در ایران و برای ایجاد موازنه در مقابله نفوذ فزاینده ی غرب بر بغداد، تصمیم گرفت کمک های فنی و نظامی اش را به عراق افزایش دهد . [34]
کمک های نظامی بلوک شوروی به عراق در سال 1983، از نظر کمّی و کیفی چشمگیر بود . میزان کلی این کمک ها به 5/1 میلیارد دلار می رسید . [ 35]
بدین ترتیب، عراق در میان کشورهای جهان سوم بزرگ ترین دریافت کننده ی کمک های نظامی بلوک شوروی شد . [36] کمک های نظامی شوروی به عراق با جنگ تبلیغاتی علیه ایران نیز همراه بود . در تبلیغات شوروی، از رهبران حزب کمونیست ایران ( حزب توده ) با نام افرادی میهن پرست یاد می شد . جالب اینکه رهبران حزب توده شخصاً به جاسوسی برای اتحاد شوروی اعتراف کرده بودند . [37] شوروی از موضع ایران در خصوص جنگ به شدت ناخشنود بود .آندره گرومیکو (Andrei Gromyko) وزیر امور خارجه ی وقت شوروی در سخنرانی اش در کنگره ی 26 حزب کمونیست شوروی در 16 ژوئن 1983 (26 خرداد 1362) به طور رسمی این نارضایتی را اعلام کرد . وی با تأکید بر روابط مسالمت آمیز اتحاد شوروی با عراق ، به ایرانی ها برای موضعشان مبنی بر ادامه ی جنگ و نظرهای منفی شان در خصوص شوروی هشدار داد . [38]
در عین حال ، مسکو از بدتر شدن روابطش با ایران اجتناب می کرد و با دادن مشاوره های فنی به ایران ، هیچ گونه محدودیتی را برای استفاده ی ایران از خطوط ترانزیت، به این کشور تحمیل نمی کرد . این تصمیم با نگرش های رایج در شوروی در خصوص آینده ی انقلاب ایران مطابقت داشت . شوروی معتقد بود که انقلاب ایران بر خلاف رفتار نامطلوب سیاسی و بین المللی اش فی نفسه اصالت دارد و نباید شانس ایجاد روابط منطقی در آینده را به کلی از بین برد . [39]
تحولات سال 1984، مشکلات عمده ای را برای اتحاد شوروی در سطح منطقه ای و بین المللی به همراه داشت . جنگ نفت کش ها بین ایران و عربستان نشان داد که جنگ ایران و عراق می تواند به یک درگیری بزرگ منطقه ای تبدیل و دامنه ی آن حتی به مرزهای شوروی نیز کشیده شود و این امر احتمال دخالت آمریکا را افزایش می داد . در عین حال ، ایران اصرار داشت که همچنان اهداف خود، یعنی تنبیه متجاوز را برای پایان دادن به جنگ دنبال کند . در این اوضاع شکننده ، عراقی ها روابط دیپلماتیک خود را با واشنگتن برقرار کردند و مجموعه ی این وقایع یک گرفتاری جدی برای اتحاد شوروی ایجاد کرد . [40]
واکنش روسیه بر سه محور استوار بود: ادامه ی حمایت نظامی از عراق، انتقاد از نقش آمریکا در جنگ و مذاکره با یاران برای بهبود روابط دو جانبه . میزان کمک های نظامی شوروی به عراق در سال 1984، بسیار بود . دو کشور یک قرارداد جدید 2/5 میلیارد دلاری امضاء کردند که بر اساس آن شوروی 30 فروند جنگنده ی میگ 23 و 25 ، 200 تانک T62 و 100 تانک T72 به عراق داد . [41]
عراقی ها تعدادی موشک زمین به زمین SS-21 نیز از آمریکا گرفتند . [42] تحول نظامی جدیدی که در این سال رخ داد، استفاده از سلاح های شیمیایی در جنگ بود . برخی گزارش های منتشر شده در غرب حاکی از آن بود که کارشناسان شوروی به عراقی ها برای استفاده از این سلاح ها کمک می کردند . [43] نگرانی شوروی از افزایش حضور آمریکا در منطقه، از جمله دلایل این کشور برای کمک های نظامی انبوه به عراق بود .
جنگ نفت کش ها ابعاد تازه ای به جنگ بخشیده و آن را پیچیده تر کرد و زمینه ی مداخله ی نیروهای خارجی به ویزه آمریکا را در منطقه فراهم کرد . نگرانی شوروی در خصوص نقش آمریکا در جنگ پس از عادی شدن روابط آمریکا و عراق بیش تر شد . در نتیجه، تبلیغات این کشور بر مقاصد آمریکا برای نظامی کردن منطقه متمرکز شد . [44] حضور آمریکا ، مذاکرات ایران و شوروی در مسکو را - که در ژوئن 1984 ( خرداد 1363) و به رهبری مسئول بخش اروپایی وزارت امور خارجه ی ایران در جریان بود - نیز تحت تأثیر قرار داد . محور اصلی نگرانی های ایران در این گفت وگوها حمایت نظامی شوروی از حکومت عراق بود . [45] با وجود این، تغییر چندانی در رفتار شوروی پدید نیامد .
به قدرت رسیدن گورباچف و پذیرش رهبری شوروی در مارس 1985 ( اسفند 1363) ، پدیده ای با ابعاد تاریخی محسوب می شود . با وجود این، سیاست شوروی در برابر جنگ ایران و عراق به خصوص از نظر حمایت فزاینده از عراق به روال گذشته ادامه یافت . اولین بازدید رسمی صدام از مسکو در دسامبر 1985 (آذر 1364)، اوج همکاری نظامی عراق و شوروی محسوب می شد که در نهایت، به امضای یک معامله ی تسلیحاتی میان دو کشور انجامید . [46]
چه عاملی به ادامه ی این سیاست کمک کرد؟ رهبری جدید شوروی تا حد زیادی مشغول تثبیت قدرت خود بود و به تجدید نظرهای سیاسی به ویژه در خصوص موضوعاتی نظیر جنگ ایران و عراق توجه چندانی نداشت .
پس از آنکه گورباچف در سال 1986، تجدید نظر در سیاست خارجی شوروی را شروع کرد، نشانه ای از تعدیل سیاست این کشور در خصوص جنگ ظاهر شد . اساس سیاست جدید، قطعنامه ای بود که در آن بر خاتمه دادن به جنگ از طریق افزایش تماس های دیپلماتیک با تهران تأکید شده بود . افزایش حضور آمریکا در خلیج فارس، خطر گسترش دامنه ی جنگ، ظهور یک دیدگاه بین المللی جدید ( یعنی جایگزینی روابط آمریکا و شوروی به جای نگرانی های جهان سوم) و منافع اقتصادی که می توانست از ایجاد روابط دو جانبه با ایران حاصل شود، از جمله ملاحظات مهمی بود که اساس سیاست جدید شوروی را تشکیل می داد .
حمله ی نظامی ایران به شبه جزیره ی فاو در فوریه ی 1986 ( بهمن 1364) و توانایی اش برای تصرف این منطقه ی راهبردی سبب شگفتی همگان از جمله شوروی شد . [47] عراقی ها به سرعت دست به کار شدند و طارق عزیز را برای گرفتن سلاح های بیش تر به مسکو فرستادند و به دنبال وی طاها رمضان نیز در مارس 1986 ( اسفند 1364 )، راهی مسکو شد که هر دو یک هدف را دنبال می کردند . [48] شواهد حاکی از آن است که حمایت نظامی شوروی از عراق هیچ گاه و حتی در زمان گورباچف نیز متوقف نشد.[49]
در طول دو سال آخر جنگ سیاست شوروی همچنان ثابت باقی ماند، بدین معنا که شوروی در ظاهر برای خاتمه ی صلح آمیز جنگ می کوشید و در عمل به عراق سلاح می داد . اقدامات شوروی در سال های 1987 و 1988( 1366 و 1367ش) ، عبارت بود از : تقویت توان دفاعی عراق، برنامه ریزی برای اجرای یک کنفرانس صلح در شوروی ( که هرگز برگزار نشد)، هماهنگی با آمریکا درباره ی قطعنامه ی 598 شورای امنیت ( که در آگوست 1987 تصویب شد)، اعلام نارضایتی به دادن رأی برای تحریم فروش سلاح به ایران در شورای امنیت و بهسازی گسترده ی روابط دو جانبه با ایران .

نتیجه گیری

همان طور که این تحلیل نشان میدهد، عملکرد مستقل یا مشترک شوروی در طول جنگ ایران و عراق همیشه اهمیت داشته است . این عملکرد از نظر منافع ملی مورد نظر هیئت حاکمه ی شوروی، مستقل و به معنای مهار یک درگیری منطقه ای در چارچوب امنیتی مطلوب این کشور بوده است و همین امر نیز تمایل شوروی را مبنی بر نگه داشتن جنگ در سطحی مهار شدنی توجیه می کند . این مؤلفه به عواملی همچون سطح درگیری، اوضاع نظامی جبهه ی جنگ، روابط شوروی با عراق و ایران و حضور آمریکا در منطقه بستگی داشت . شوروی چه با یک برنامه ی از پیش طراحی شده یا بر اساس وضعیت پیش آمده، در هر حال عامل تأثیرگذاری در نادیده گرفتن امنیت ملی ایران در طول جنگ تحمیلی محسوب می شد . این امر نشان می دهد که عراق احتمالاً بدون حمایت نظامی شوروی نمی توانست جنگ را آغاز کند یا به آن ادامه دهد .

پی نوشت ها :

1ـ دکترای علوم سیاسی از دانشگاه جورج واشنگتن است . دکتر سجادپور کارشناس وزارت امور خارجه ، کارشناس موسسه ی مطالعات سیاسی و بین المللی و از نویسندگان ثابت نشریات این موسسه است . وی هم اکنون دانشیار دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه است .
2 ـ در سال 1958، عبدالکریم قاسم تحت تأثیر نشانه های ملی گرایی عرب، علیه نوری سعید و حکومت پادشاهی در عراق کودتای خونینی کرد . از این زمان به بعد شاهد گسترش تضادهای عراق با ایران هستیم . اولین بار عبدالکریم قاسم، بعد از جنگ جهانی دوم موضوع تغییر در مرزهای جغرافیایی عراق را مطرح کرد . وی معتقد بود که موقعیت ژئوپلیتیک عراق از طریق تغییر مرز با ایران و کویت، باید بهبود یابد . به همین دلیل بود که عبدالکریم قاسم بعد از تصفیه های خونین نخبگان سیاسی عراق ، از پیمان بغداد خارج شد و بعد از آن در خصوص گسترش ژئوپلیتیکی عراق، موضوع تغییر حوزه ی سرزمینی آن کشور با یاران در ( اروند رود) و مالکیت بر کویت را مطرح کرد . گفتنی است که وی در سال 1963، بر اثر کودتای خونین دیگری از قدرت خلع و اعدام شد .
3 ـ به رغم آنکه روابط سیاسی و راهبردی عراق در اواخر دهه ی 1970، به سمت اروپا و ایالات متحده گرایش یافته بود، صدام حسین از الگوی " موازنه ی قدرت راهبردی" بهره گرفت و به موازات خرید تسلیحات از فرانسه و سایر کشورهای اروپایی، روابط خود با اتحاد شوروی را در حوزه های راهبردی حفظ کرد . این امر به تداوم همکاری های نظامی شوروی و عراق در جنگ علیه ایران انجامید. اتحاد وشروی به موازات ایالات متحده برای مهار جمهوری اسلامی ایران از عراق حمایت راهبردی می کرد .
Bennigsen Alexander (1988)"unrest in the world of sovit islam"Third world Quarterly,April,P.786
4 ـ الگوهای رفتاری یاد شده نشان می دهد که اتحاد شوروی نتوانست از رفتار سازمان یافته و قاعده مند در طول جنگ ایران و عراق استفاده کند . افرایم کارش در این باره می گوید :
« مداخله ی قدرت های بزرگ در جنگ ایران و عراق، چندان مدبرانه نبوده است . اقدامات آنان در روند جنگ و چگونگی پایان دادن جنگ ، بر اساس انتقال سلاح سازماندهی شده بود . در حالی که می توان تأکید داشت که هر چند در این جنگ فروش تسلیحات نقش مهم و تعیین کننده ای در تحولات راهبردی داشته است ، محور اصلی موازنه ی منطقه ای و ایفای نقش ساختاری محسوب نمی شود».
Karsh,Ephraim (1987)The, Iran-Iaq War : A Military Analysis , Adelphi paper,london:IISS,p.125.
5 ـ ادعای شهرام چوبین در این باره هیچ سند تاریخی ندارد . وی این موضوع را در نشریه ی Foreign Affairs ارگان شورای روابط خارجی آمریکا بیان کرده است ؛ نشریه ای که نیازهای استراتژیک ایالات متحده را منعکس می کند . در این خصوص آنتونی کردزمن می گوید : « اتحاد شوروی این دقت را داشت که رفتار خود را بر اساس جایگاه ساختاری اش سازمان دهد . مقامات شوروی به اروپای شرقی اجازه دادند تا تسلیحات و قطعات مورد نیاز عراق را از بندر عقبه ( در اردن ) به عراق منتقل کند . در روزهای اول جنگ ، ژنرال عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق ، برای جلب حمایت های بیش تر اتحاد شوروی به این کشور مسافرت نمود . بعد از آن طارق عزیز به مسکو سفر کرد و به نتایج موثری نایل شد . در این دوران اتحاد شوروی، قطعات ، مهمات و دیگر اقلام مورد یناز عراق را به آن کشور ارسال کرد . این امر نشان می دهد که حتی متحدین اتحاد شوروی نیز در ساختار دو قطبی، به ضرورت های موازنه گرایی منطقه ای، برای محدودسازی قدرت ایران وقوف داشتند» .
Cordesman,Anthony and Abraham R.Wagner,(1990),The lessons of Modern wars,Boulder:Westview press,P107.
6 ـ ارائه چنین تحلیلی بیان کننده ی آن است که اتحاد شوروی پیش از اقدامات مؤثر ایران برای بازپس گیری حوزه ی سرزمینی خود، از ایران حمایت کرده است؛ در حالی که شوروی مواضع یکسانی با آمریکا در محدود کردن راهبردی ایران اتخاذ کرد . در سپتامبر 1980، آندره گرومیکو ( وزیر خارجه ی اتحاد جماهیر شوروی ) و ادموند ماسکی وزیر امور خارجه ی آمریکا، بیانیه ی مشترکی درباره ی جنگ ایران و عراق امضاء کرد . آنها قطعنامه ی سازمان ملل را در قالب آتش بس صادر کردند و در زمانی که عراقی ها در خاک ایران بودند به ضرورت بزگشت نیروهای نظامی به مرزها هیچ اشاره ای نکردند . مصباحی در این باره می گوید:
« حمایت شوروی از عراق، روزنه ی فرصت های تازه ای را در خاورمیانه و جهان عرب گشود . اوج تلاش های شوروی در اینز مینه ، برقراری مجدد روابط سیاسی آن کشور با مصر در سال 1984 برای نفوذ دوباره در این کشور و توسعه ی نفوذ شوروی در بعد وسیع تر خاورمیانه بود ... شوروی در مواضع حمایتی خود از عراق، تحرک دیپلماتیک در منطقه ی خلیج فارس را نیز تسهیل نمود» .
مصباحی، محی الدین (1375) " اتحاد شوروی و جنگ ایران - عراق : چارچوب ها و اهداف" مجله سیاست دفاعی، شماره 16 - 15 تابستان و پاییز 1375، ص 90.
1-Although this chapter concentrates on the soviet - Iraqi side of the war , mesbahi has concentrated on the soviet - iranian side, see mohiaddin mesbahi, the ussr and the iran-Iraq war: from brezhnev to gorbachev , in the iran-Iraq war : the politics of aggression , edited by farhang rajaee (ganiesville :university press of florida, 1993), 69-102
2- mark katz, Iraq and the superpowers , in Iraq in transition : a political , economic and strategic perspective , edited by frederick Axelgard (boulder , colo : westviwe , 1986), 85
3 - Oles samolansky , the Kremlin and the Iraqi ba'ath 1968 - 82 , middle east reviwe (spring - summer 1983 ):195
4 - Edith penrose, Iraq: international relations and national development (boulder , colo: westview , 1978), 433 - 34
5 - phebe marr,the modern history of Iraq (boulder , colo:westview,1985), 244 - 47
6 - on the impact of the resolution of the iran-Iraq dispute of 1975 on soviet-Iraqi relations,see francis fukuyama,the soviet union and Iraq since 1968 (santa monica, calif: Rand corporation, 1980) 47 - 48 . on the purge of the Iraqi communists in the wake of a pro soviet military coup in kabul , sec robert freedman, soviet policy toward baathist Iraq, in the soviet union in the third world, edited by robert freedman (boulder , colo :westviwe , 1981) , 179 . on soviet dissatisfaction with Iraqi regional ambitions , see karen dawisha, Iraq : the wests opportunity , foreign policy (winter 1980-1981) :140.
7 - karen dawisha , moscow and the Gulf war , world today (january 1981): 10
8 - mark n,katz,the third world in soviet military thought (baltimore:johns hopkins university press, 1982)14
9 - veniamin Midstev،، Export of subversion , new times 5 (1982):13
10 - vladimir gudev , a needless and dangerous conflict , new times 47 (1982):23
11 - mikhail sumbastov and versa lebedeva, special program of listeners,Radio moscow persian program , FBIS , the soviet union , 6 september 1982 , h15
12 - dimitry volsky, ominous schemes, new times 46 (1980) 12 : Anrey korneyev, the opec countries issues , FBIS، the soviet union, 1 october1980,h2
13 - v.komarov , Highways and Byways,new times 2(1984):18
14 - aryeh yodfat , the ussr's attitude to the gulf war , asian affairs 13 (october 1982):283
15 - claudia wright, implications of iran-Iraq war, foreign affairs 59 (winter 1980 - 81)289
16 - TASS,8october 198-, FBIS , the soviet union , 9 october 1980 , h2
17 - carol saivetz, the soviet union and the gulf and the gulf war in the 1980s (Boulder , colo:westviwe , 1989),35
18- Avi plascov,strategic developments in the persian gulf , middle East contemporary survey 5 ( 1980-81) :26
19 - Bruce porter , soviet arms and the Iraqi-iranian war , radio liberty Research, rl 382/82 , 16 october 1980.
20 - karen Dawisha , The USSR and the Middle East crises , international Affairs (winter 1980 -81):49 , 56-57
21 - Shahram Chubin , The soviet union and iran , foreign affairs 61 (spring 1983):934
22 - saivetz , the soviet union 36
23 - m.s el Azhary , the Attitudes of the superpowers in the gulf war , international affairs 59 (autumn 1983):617
24 - for information on iranian military operations during this stage, see jasim abdulghaani, Iraq and iran :the years of crisis (Baltimore: johns Hopkins university press,1984), 209 and Anthony cordesman , the Gulf and the search for Strategic stability (Boulder, colo:westviwe,1984)470-89
25 - Mark katz, Russia and Arabia (Baltimore:Johns Hopkins University press,1986),147 - 48
26 - Alvin Rubinstein , Perspectives on the iran - Iraq war , orbis 29 (fall 1985) :606
27 - Aryeh Yodfat , Soviet Weapons for Iraq, soviet analyst , 6 june 1983
28 - Dennis Ross,soviet views toward the gulf war, orbis 28 (1984): 440
29 - Ofra bengio , Iraq, middle east contemporary survey (1981-82) (new york :holmes and meier , 1984),607
30 - new york times, october 1981-a6
31- Keyhan,7february 1983,1
32 - see , against iran's national interests, pravda,19 february 1983,5
33 - Robert freedman, soviet middle East policy after the israeli invasion of lebanon (syracuse:syracuse university press,1987-),19-20
34 - ibid
35 - U.S Defense department agency , world military expenditure and arms transfer, 1982-84 (washington :u.s Arms control and disarmament agency , 1985),9
37 - See, for exaple,v.komarow , Reign of Terror aganist patriots,new times 21 (1983):11
38 - pravda,17June 1983,1
39 - Aryeh Yodfat, strained Relations, Soviet analyst,1June 1983,4
40 - Helmut Hubel , The soviet union and the iran-Iraq war, in gulf war:regional and international Dimensions edited by Hahns Muaul and ott pick (new york :st.martin's (1989),144
41 - Patrick Rollins soviet arms transfer to the third world , in soviet Armed Forces review annual, 1985-86 , edited by David Jones,205
42 - Rouhollah Ramazani,Revolutionary iran(Baltimore:Johns Hopkins University Press,1986),79
43 - Saivetz,the soviet Union,46
44 - See, for example,lzvestiia,10 june 1984,4-5
45 - Institute for Political and international studies,foreign Ministry of the islamic Republic of iran,Ketab-e Sabz, Ettehad-e Jamahire - e Sosiyalisti Showravi (the green book:the USSR)(Tehran:institute for political and international studies,1989) 135
46 - U.S Defense Department , Soviet Military power,1985(washington:U.S Government printing office,1986),135
47 - Saivetz,the soviet union,61
48 - ibid
49 - David Segal,The iran - Iraq war: a military analysis," foreign affairs 66( summer 1988):962-63

منبع: رجایی، فرهنگ؛ (1389)، بررسی جنگ ایران و عراق، دیدگاه اساتید دانشگاه های ایران، مرضیه روشن علی، تهران: مرز و بوم، چاپ دوم1390.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.