نامه ای سرنوشت ساز

اسحق بن یعقوب می گوید: در مورد برخی از مسائل که برای من مشکل شده بود توسط جناب محمد بن عثمان -که خدا از او و پدرش راضی باد - [نایب خاص حضرت بقیة الله،‌ عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت صغری]
پنجشنبه، 26 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نامه ای سرنوشت ساز
 نامه ای سرنوشت ساز

نویسنده: آیت الله محمد خادمی شیرازی




 

اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا

توقیع حضرت صاحب الامر(روحی له الفداء) به افتخار اسحق بن یعقوب

عن اسحق بن یعقوب، قال سألت محمد بن عثمان العمری -رحمه الله - ان یوصل لی کتاباً قد سألت فیه عن مسائل اشکلت علیی فورد التوقیع بخط مولانا صاحب الدار(ع):
«اما ما سألت عنه، ارشد الله و ثبتک من امر المنکرین لی من اهل بیتنا و بنی عمنا فاعلم انه لیس بین الله عزوجل و بین احد قرابة، و من انکرنی فلیس منی و سبیله سبیل ابن نوح و اما سبیل عمی جعفر و ولده فسبیل اخوة یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام و اما الفقاع فشربه حرام و لا بأس بالشلماب. و اما اموالکم فما نقبلها الا لتطهروا، فمن شاء فلیصل و من شاء فلیقطع،‌ فما آتانا الله خیر مما آتاکم، و اما ظهور الفرج فانه الی الله عزوجل، کذب الوقاتون، و اما قول من زعم ان الحسین علیه السلام لم یقتل،‌فکفر و تکذیب و ضلال.
و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة‌ الله علیکم.
اسحق بن یعقوب می گوید: در مورد برخی از مسائل که برای من مشکل شده بود توسط جناب محمد بن عثمان -که خدا از او و پدرش راضی باد - [نایب خاص حضرت بقیة الله،‌ عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت صغری] عریضه ای به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر،‌ روحی له الفداء، تقدیم داشتم که جوابی از ناحیه مقدسه حضرت واصل شد بدین شرح:
خداوندا تو را به حق هدایت کند و ثابت قدم بدارد.
• اما در خصوص انکار وجود من از طرف برخی از خویشاوندان (عموها و غیره)، بدان که میان خداوند متعال و بندگانش قرابت و خویشاوندی نیست و هر کس که مرا انکار کند از من نیست و راه او راه پسر نوح است (از ما نیستند).
• در مورد عمویم جعفر و فرزندانش، وضع آنان همانند برادران یوسف علی نبیّنا و آله و (ع) است. (هم ممکن است مورد عفو حضرت قرار گیرند، چنان که حضرت یوسف به برادرانش گفت «لا تثریب علیکم الیوم»(1) و هم ممکن است توبه کنند،‌ چنان که بعداً توبه کردند.)
• خوردن و استعمال فقّاع (آبجو) حرام است، ولی نوشیدن «شلماب» مانعی ندارد. (شلماب شربتی است که از شلغم تهیه می شود.)
• اما اینکه اموال شما را قبول می کنیم این است که اموال شما پاک بنابراین، هر کس که می خواهد اموالش پاک شود بدهد و هر کس که نمی خواهد، ندهد. آنچه خداوند به ما عطا فرموده از آنچه شما می دهید بهتر است. (ما نیازی به اموال شما نداریم.)
• اما وقت ظهور ما موکول و منوط به اراده خداوند، عزّوجلّ، است و هرکس برای ظهور ما وقت تعیین کند،‌ دروغ گفته است.
• و اما کسانی که پنداشته اند امام حسین(ع) کشته نشده کفر و گمراهی است. (گویندگان کافر و گمراهند.)
• اما در مورد مسائل و حوادث جدیدی که برای شما پیدا می شود، به کسانی که احادیث ما را روایت می کنند رجوع کنید. (به کسانی که سخنان ما خاندان رسالت را برای شما می گویند مراجعه کنید و نه به کسانی که از خودشان درمی آورند.) و این دسته حجت من برشمایند و من حجت خدا بر همه شما هستم.
و اما محمد بن عثمان العمری -رضی الله عنه و عن ابیه من قبل، فانه ثقتی و کتابه کتابی.
و اما محمد بن علی بن مهزیار الاهوازی فسیصلح الله قلبه و یزیل عنه شکه.
و اما ما وصلتنا به، فلاقبول عندنا الا لما طاب و طهر، و ثمن المغنیة حرام. و اما محمد بن شاذان بن نعیم، ‌فانه رجل من شیعتنا اهل البیت.
و اما ابوالخطاب محمد بن ابی زینب الاجدع ملعون و اصحابه ملعونون، فلا تجالس اهل مقالتهم و انی منهم بریء و آبائی علیهم السلام منهم برء آء.
و اما المتلبسون باموالنا، فمن استحل منها شیئاً فاکله فانما یأکل النیران.
و اما الخمس فقد ابیح لشیعتنا و جعلوا منه فی حل الی وقت ظهور امرنا لتطیب ولادتهم و لاتخبث.
و اما ندامة قوم قد شکوا فی دین الله علی ما وصلونا به فقد اقلنا من استقال و لا حاجة لنا فی صلة الشاکین.
و اما علة ما وقع من الغیبة فان الله عزوجل یقول «یا أیها الذین آمنوا لا تسألوا عن اشیاء ان تبدلکم تسؤکم.»(2)
انه لم یکن احد من آبائی الا وقعت فی عنقه بیعة‌ لطاغیة زمانه و انی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد من الطواغیت فی عنقی.
و اما محمد بن عثمان عمری - که خداوند از او و پدرش راضی باد - مورد اعتماد من و نوشته و نامه او، نامه من است.
-آری خواننده ارجمند! انسان در سایه پرهیزگاری و تقوی به جایی می رسد که تالی تلو معصوم می شود: «فانه ثقتی و کتابه کتابی».
• در خصوص محمد بن علی بن مهزیار اهوازی به زودی قلب او اصلاح می گردد و شکّ از دلش بیرون می رود.
• و اما اموالی که برای ما فرستادی، ما آنها را قبول نمی کنیم، چون از حرام است و باید از حرام پاک شود.
• در مورد محمد بن شاذان سؤال کرده بودی. او از شیعیان ما اهل بیت است.
• اما ابوالخطاب محمد فرزند ابی زینب الاجدع و اصحابش ملعونند. با آنها معاشرت نکن و من از آنها بیزارم و پدران گرامی ام(ع) از آنها بیزار بودند.
• و اما در مورد کسانی که اموال ما را می خورند، اگر بر سبیل انکار باشد و حلال بدانند با خوردن اموال ما، شکمهای خود را از آتش جهنم پر می کنند.
• در خصوص علت غیبت سؤال کرده بودید. خداوند متعال در قرآن کریمش می فرماید: «ای اهل ایمان! از چیزهایی که جواب آنها را نمی توانید تحمل کنید و ناراحت می شوید، سؤال نکنید.»
• بدانید که هر کدام از پدران و اجداد من بیعت یکی از طاغوتهای زمان خویش را به گردن داشتند؛ ولی من وقتی قیام می کنم، بیعت هیچ یک از گردن کشان و طاغوتهای زمان را بر گردن ندارم.
و اما وجه الانتفاع فی غیبتی فکاالانتفاع بالشمس اذا غیبتها عن الابصار السحاب و انی لامان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء،‌ فاغلقوا السؤال عمالا یعنیکم و لا تتکلفوا علی ما قد کفیتم و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم و السلام علیک یا اسحق بن یعقوب و علی من اتبع الهدی.(3)
• اما نحوه استفاده و انتفاع از وجود من در زمان غیبت کبری همانند استفاده از خورشید در یک روز ابری است. (یعنی اگرچه خورشید در زیر ابرهای متراکم پنهان است ولی از نور و حرارت آن همگان استفاده می کنند و اگر همان نباشد دیگر روز نیست و چون شب تار است.)
آگاه باشید که وجود من، موجب بقای کره ی زمین و امان برای همه مخلوقات است همچنانکه ستارگان موجب امان اهل آسمانند. بنابراین درهای سؤال را بر آنچه برای شما سودی ندارد و آن را از شما نخواسته اند، ببندید.)
• برای تعجیل در امر ظهور و فرج ما بسیار دعا کنید که فرج شما در همین دعا کردن است. و سلام بر تو ای اسحق بن یعقوب و هر که راه هدایت در پیش گیرد.
-خواننده عزیز! در مورد جمله مبارکه «و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج» دو نکته لازم به ذکر است: یکی آنکه امر به دعا کردن بسیار برای تعجیل فرج شده و بنا به گفته علما و دانشمندان، امر ظاهر در وجوب است، و دیگر «اکثروا» -بسیار - باید دعا کرد و نهایتی برای آن نیست. بنابراین، باید «زیاد» و «همیشه» دعا کرد.
اللهم عجل فرجه.

پی نوشت ها :

1-سوره یوسف (12)،‌ آیه 92.
2-سوره مائده(5)، آیه 101.
3-شیخ طوسی، الغیبة،‌ ص 176.

منبع: خادمی شیرازی، محمّد، (1387)، تحفه امام مهدی، تهران، نشر موعود عصر(عج)، چاپ سوم.

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط