نویسنده: حسن حسینی
می گویند موسیقی کامل ترین هنرهاست به گونه ای که می تواند به عنوان مکملی برای دیگر هنرها ایفای نقش کند. به عبارت دیگر موسیقی می تواند روحی نو در هنرها دمیده و جلوه های معنوی هنر را برجسته تر نماید. هنرهای همچون تئاتر، سینما و ... بعد از اضافه شدن موسیقی به آن ها جهشی بزرگ یافتند. تا جایی که امروزه موسیقی یک فیلم سینمایی می تواند یکی از نقاط قوت یا ضعف آن فیلم به شمار رود.
موسیقی در دنیای بازی های ویدئویی نیز نقش بسیار مهم و بسزایی دارد. تنها اندکی بعد از به وجود آمدن بازی های ویدئویی موسیقی نیز جای خود را در میان بازی ها باز کرد و به زودی به عنصری جدایی ناپذیر و در کناربازی ها تبدیل شد. هر چند که در ابتدا موسیقی و افکت های صوتی مانند دیگر بخش های یک بازی ویدئویی بسیار ساده و ابتدایی شد. هر چند که در ابتدا موسیقی و افکت های صوتی مانند دیگر بخش های که بازی ویدئویی بسیار ساده و ابتدایی بودند اما در طول این دوران با پیشرفت تکنولوژی و دیگر جنبه های یک بازی ویدئویی موسیقی و افکت های صوتی نیز پیشرفت چشمگیری داشتند به گونه ای که طراحان سخت افزار و هنرمندان موسیقیدان دوشادوش همدیگر در پیشرفت بازی ها تاثیر داشتند به گونه ای طراحان سخت افزار و هنرمندان موسیقیدان دوشادوش همدیگر در پیشرفت بازی ها تاثیر داشته اند. در این میان نقش هنرمندان پررنگ تر نیز بود که با خلق آثاری جاودان هویتی متفاوت به موسیقی بازی های ویدئویی بخشیدند.
البته صحت و کنکاش در نقش موسیقی در بازی های ویدئویی بحثی مفصل و طولانی است که نیاز به بررسی و تحقیق و مطالعات بسیاری دارد. این مقاله نگاه کوتاه و کلی به نقش موسیقی در دنیای بازی های ویدئویی و هنرمندانی که در این زمینه فعالیت داشته اند، دارد. امیدواریم که در شماره های آینده بتوانیم با مقاله های جامعه تر هر چه بیشتر به این موضوع بپردازیم.
صداگذاری در بازی های ویدئویی و رایانه ای بسیار شبیه به امور صدا در فیلم های سینمایی است و این خود نشان دهنده اهمیت این بخش در بازی ها است. صدا یا بخش صوتی در بازی ها همانند محصولات سینمایی و ویدئویی دارای 3 دسته بندی هستند:
1. صدای شخصیت ها (Voice): در فیلم ها به شکل صدابردار در صحنه یا صداگذاری بر روی شخصیت های فیلم در استودیو (اصطلاحاً دوبله) ایجاد می شود. اما در بازی ها تنها از راه صدا گذاری در استودیو می توان بر روی شخصیت های بازی صدا گذاشت.
2. صداهای محیط و افکت های صوتی (sound Effect): در بیشتر فیلم ها به صورت طبیعی و واقعی ایجاد و صدابرداری می شود، مانند بسته شدن در، راه رفتن، صدای موتور و ماشین و ... البته در فیلم هایدیجیتالی و انیمیشن ها این صدا باید خلق شده و سپس در داخل فیلم پیاده شود. در این مورد نیز در بازی های رایانه ای تمام سر و صدایی که در بازی شنیده می شود، از نوع دوم بوده و با انواع روش ها ساخته شده و در بازی قرار می گیرند.
3. موسیقی پس زمینه یا متن (BGM):
(Back Ground Music): موسیقی پس زمینه یا متن مهم ترین و جذاب ترین بخش صدا وموسیقی فیلم ها و بازی های ویدئویی است؛ زیرا نت ها و آواهای مختلف، کمک شایانی به القای حس های درون فیلم یا بازی می کنند.
در بازی ها، موسیقی متن اهمیت بیشتری نسبت به فیلم های سینمایی دارد؛ چرا که اولا در بسیاری از بازی های قدیمی، صدا گذاری شخصیت ها (voice) وجود ندارد و بار القای حس بازی به عهده موسیق بازی (Video Game Music) که به VGM مشهور است، گذاشته می شود و ثانیا موسیقی بازی به علت ذات بازی های ویدئویی و رایانه ای که یک سرگرمی فعل و انفعالی است و بازیباز با بازی درگیر می شود، بیش از موسیقی فیلم ها می تواند تاثیر گذار بوده و بازیباز را در گیر حس های درون بازی کند. موسیقی متن بازی یکی از مهم ترین عناصر بازی ها و از عوامل مهم جذب بازیبازها است که با عث می شود بازیباز بیشتر از حال و هوای بازی لذت ببرد و با آن درگیر شود. اما این بخش از هنر بازیسازی نیز مانند تمام تکنولوژی ها و البته هنرها فراز و فرودهایی داشته و این گونه نبوده که از ابتدا، بازی های دارای کیفیت صدای کنونی باشند، بلکه به مروز زمان و با پیشرفت های دانش کامپیوتر، این هنر نیز تکامل یافته و به این مرحله رسیده است.
سرانجام سگا با ساخت مگا درایو (MegaDrive) یا جنسیس (Genesis) توانست کیفیت صدای بازی ها را بسیار بهبود بخشیده و کیفیت را از Midi و آنالوگ تک باندی به صدای شفاف 16 بیتی و استریو ارتقا دهد. پس از ورود سگا جنسیس بود که شرکت ها به موسیقی اهمیت بیشتری دادند و این گونه بود که SNES نیز از کیفیت صدا با وضوح 16 بیت استفاده کرد. در جنگ کنسول های آن زمان سگا با ارایه Sega CD گام دیگری برای ارتقای کیفیت موسیقی بازی ها برداشت. زیرا که صدایی با کیفیت بالا و فرمت WMA را از روی سی دی اجرا می کرد. البته کنسول 3Do نیز از سی دی استفاده می کرد، اما کیفیت صدای آن فشرده شده بود و بیشتر حجم بالای سی برای بازی استفاده می شد. سرانجام سونی با پلی استیشن (play station) وارد جنگ کنسولی شد و با استفاده از تجربه های کنسول های پیشین دستگاهی قوی و فوق العاده تولید کرد. پلی استیشن به همراه سگا ساترن (sega saturn) صدایی خوب و قابل قبول تولید می کردند. البته نینتند. 64 (Nintendo 64) نیز علیرغم استفاده از کارتریج و ظرفیت محود آن نسبت به سی دی، به خوبی از عهده پردازش صداهایی با کیفیت مناسب برمی آمد. از این پس کیفیت پخش موسیقی با استفاده از علم روز بسیار بالا رفته و محدودیت صداگذاری نیز برداشته شد و بازی ها نیز مانند فیلم ها، می توانستند از عناصر سه گانه صدا (Voice,sound Effect, BGM) استفاده کنند. شرکت های بازیسازی نیز با ساختن موسیقی ویژه بازی در استودیوهای مختلف دیجیتالی، شروع به ضبط و پخش آهنگ های با کیفیت بالا برای بازی های خود کردند. صدای Dolby surround نیز که در فیلم های موجود روی DVD به بازار معرفی شد، توانست صدای استریو 2 باندی را به صدایی محیطی و فراگیر (با 5 باند)، ارتقا دهد. صدای DS 5.1در کنسول ps2 به صورت تجاری و عمده جای خود را باز کرده و به بخشی مهم از تبلیغات بازی های آن زمان تبدیل شد. همین طور نینتندو نیز فرمت pro Logic 2 را برای کنسول GC انتخاب کرد و بدین ترتیب با ورود مایکروسافت، جنگ بین 3 کنسول مقوله موزیک و صدا را نیز شامل شد و هر کدام قالب و فرمتی را برای پخش صدها و قدرت خروجی موسیقی کنسول خود انتخاب کردند. در نسل حاضر Xbox 360 با پشتیبانی از دالبی دیجیتال 24 بیتی و استفاده از 256 کانال صوتی همزمان و PS3 نیز با صدای فراگیر DTS HD و True HD Dolby بالاترین کیفیت صدا در بین کنسول های خانگی نسل هفتم را دارند. نینتندو Wii نیز با ویژگی های GC از همان pro Logic 2 بهره می برد. در این بین نباید از کیفیت صدای بازی های کامپیوتر نیز به سادگی گذشت و از آن غافل بود؛ چرا که بازی های قابل اجرا در کامپیوتر، بخاطر استفاده از کارت های صدا و Sound Blaster ها غالبا توانسته اند کیفیت صدای بهتری در قیاس با رقیبان کنسولی تولید کنند و این موضوع کماکان به قوت خود پا برجاست.
1. ساده ترین حالت و کم هزینه ترین نوع برای تولید کنندگان استفاده نکردن از هر گونه موسیقی در بازی یا در مقاطعی از بازی است. یعنی این که در طول بازی یا در مقاطع زیادی از آن فقط صداهای محیط و شاید صدای شخصیت ها به گوش برسد و موسیقی به خاطر سبک بازی استفاده نشود. نبودن موسیقی در این گونه بازی ها نه تنها عیب نیست که به باورپذیری بازی کمک هم می کند. تصور کنید در بازی فوتبال، در حین پنالتی زدن یا کارت زرد گرفتن موسیقی راک حتی لایت بشنوید معمولا بازی های روزشی شبیه سازی شده و حدی از این دسته از بازی ها هستند که سازندگان از موسیقی متن تنها در منوها استفاده می کنند و در هنگام مسابقه از هیچ موسیقی ای استفاده نمی شود.
2. کپی کردن و گرته برداری ادبی، فرهنگی و هنری و استفاده از موسیقی با تم هایی از منابع دیگر.
الف) استفاده از تم، ریتم و پایه اصلی یک موسیقی دیگر برای ساخت موسیقی جدید با اجرایی متفاوت که به آن Remake dh یا Remix به معنای بازسازی نیز می گویند. این کار حس آشنای موسیقی اصلی را در بازی به سادگی منتقل کرده و شنونده با شنیدن موسیقی به راحتی با حال و هوای بازی آشنا می شود. مثل این که شما در یک بازی بدون هیچ شناخت قبلی، آهنگ فیلم وسترن خوب، بد، زشت را بشنوید. در چنین موقعیتی اولین تجسم از بازی پیش رو یک بازی وسترن خواهد بود. از بازی های صاحب این سبک می توان به jim, jmes Bond 007 و god father اشاره کرد.
ب) خرید امتیاز آلبوم یا موسیقی خاص از نوازندگان فیلم ها یا کارتون ها یا خوانندگان مختلف در سطح جهان. این روش یکی از مرسوم ترین روش های ساخت بازی بر مبنای موسیقی و رقص است که برای نمونه می توان به Rock Band Revoloution, samba De Amigo, Guitar Hero, Dane Dance و ... اشاره کرد. البته خرید امتیاز موسیقی برای بازی هایی در سبک های ورزشی (,FIFA NBA و ...)، مسابقه ای (NFS,Burnout و ...) و غیرداستانی بین بیشتر شرکت های غربی رواج دارد.
3. ساخت موسیقی اجرای آن توسط سازهای مختلف در استودیوهای گوناگون. این بخش از موسیقی باعث می شود بازی ها نیز به عنوان یک تجارت و هنر جدیدی معرفی شوند. زیرا که در حالت پیشین، هنر ساخت موسیقی در بازی نمایان نیست. در این بخش آهنگساز با در نظر گرفتن تم مخصوص بازی، چند قطعه موسیقی می سازد که دارای اصالت و شخصیت هنری هستند. به نظر شما بازی های سوپر ماریو یا Final Fantasy بدون موسیقی کوجی کندو (Koji kondo) و نوبئو یوماستو (Nobuo Umatsu) قابل تصور هستند؟
شرکت های بازیساز، آهنگسازهای مختلف را استخدام می کنند تا برای بازی های در دست تولید، آهنگ بسازند. در ابتدای عمر صنعت بازیسازی، واحد صدا و موسیقی بازی، از یک فرد یا یک تیم کوچک تشکیل می شد. اما پس از این که این موضوع جدی تر شد، نه تنها ساخت موسیقی از ساخت سرو صدای داخل بازی تفکیک شد، بلکه بعضی شرکت های بازیسازی، گروه یا خواننده ای را به صورت اختصاصی برای ساخت بازی استخدام کرده و استودیوهای ویژه تولید موسیقی برای بازی برپا می کنند. این موضوع چنان جدی شده که موسیقی بازی های مختلف (چه محبوب و پرطرفدار و چه معمولی) در قالب آلبوم های جدا از اصل بازی، بفروش می رسد و برخی از این آلبوم ها نیز به فروش بالایی دست می یابند و حتی در فروش کلی و نهایی بازی نیز تاثیر می گذارند. در پایان این نکته قابل توجه است که هر ساله چندین ارکستر برای موسیقی باری نیز در سطح جهان برگزار می شود که این خود نشان دهنده مقدار اهمیت ارزش این هنر شنیداری است.
بیل براون (Bill Brown): براون یکی از آهنگسازهای آمریکایی است که در بازی های مختلفی هنرنمایی کرده است. او متولد 1969 میلادی در سن دیگو است و با سری بازی های Tom Clancy شناخته می شود. البته وی در بازی های دیگری مانند سری Wolfensteinو سری بازی & Conquer Command و watch, undying, Lineage II Jurassic park:Trespasser,Shdow و Ultimate Destruction Incredible Hulk: نیز همکاری داشته است.
کراش 40 (crush 40): یکی از گروه های آهنگسازی است که به صورت اختصاصی برای سگا و دقیق تر برای سری بازی سونیک آهنگ می سازند و می خوانند. گروه نروژی فرزندان فرشتگان که در ابتدا برای بازی Nascar آهنگ می ساختند، با ورود Jun Senoue به عنوان هسته اصلی و گیتاریست و پیوستن Johnny Gioeli به عنوان خواننده، به Crush 40 تغییر نام داده و از بازی Sonic Adventure در کنسول دریم کست، به شکل انحصاری برای سگا و سونیک آهنگ ساخته اند.
هایاتو ماتسو (Hayato Matso): این آهنگساز پرکار ژاپنی متولد سال 1965 است و در زمینه ساخت موسیقی برای بازی های موبایل، تنظیم و ارکستراسیون فعالیت می کند. عمده شهرت او در اجرای موسیقی بازی های Rayheart, Dragon Force 2, Front Mission 3 Fantasy XII, Shenmue 1, 2, Magic Knight و NIGHTS into Dreams است.
هاوارد دراسین (Howard Drossin): پیش از این که توسط سگا برای ساخت موسیقی استخدام شود، به عنوان آهنگساز فیلم، برنامه های تلویزیونی و تبلیغات فعالیت داشت. وی در سال 2008 توانست با دریافت جایزه Grammy در شاخه بهترین گروه جاز همراه با گروه RZA هنر خود را ثابت کند. هاوارد دراسین در بازی های OOze 8, Dynamite cop, Knuckles Chotix, The Baldurs Gate II: Throne of Bhaal, Vigilante spinball, Afro samurai, Alien Front online, Back knight, sonic and knuckles,sonic and the sonic و Comix zone هنرنمایی کرده است.
جری مارتین (Jerry Martin): اگر بخواهیم در آمریکا فردی را به عنوان بهترین آهنگساز بازی ها نام ببریم، او کسی جز جری مارتین نیست. عمده فعالیت و شهرت او پیش از ورود به دنیا بازی های رایانه ای، ساخت موسیقی برای تبلیغات تلویزیونی بود که از مهمترین آن ها می توان به تبلیغات شرکت های تویوتا، NBA, هوندا, T& AT و ... اشاره کرد. مهارت اصلی او در سبک جاز است و در ساخت موسیقی تحصیلات آکادمیک دارد و در دوران دانشجویی جایزه های بسیاری کسب کرده است. اما عمده شهرت او در ساخت موسیقی سری بازی بسیار مشهور Sims است. او را می توان به نوعی شبیه نوبئو یوماتسو دانست که فقط برای یک سری بازی آهنگ می سازد. جری مارتین در سال 1995 در شرکت Matrix (شرکت سازنده سری بازی Sims) استخدام شده و تاکنون فقط برای سری بازی sims وsims city آهنگ ساخته است. وی در سال 2005 یک شرکت ویژه آهنگسازی بنام Jerry Martin Music تاسیس و افراد حرفه ای را در این شرکت استخدام کرد.
جان سنیو (Jun senoue): جان سنیو که در سال 1970 در توکیو متولد شده، در جوانی توانست بسیار سریع به شهرت برسد. وی که اکنون در دو گروه Wave Master و crush 40 فعالیت دارد و در این دو گروه نقشی بسیار اساسی ایفا می کند، به عنوان آهنگسازی سری بازی سونیک به ویژه پس از Sonic Adventure شناخته می شود.
کوجی کندو (Koji Kondo): کوجی کوندو مشهورترین آهنگساز ژاپنی است، زیرا وی آهنگ محبوب ترین بازی های دنیا را ساخته است؛ سری بازی های super Marion و The Legend of Zelda. کوجی کوندو سال 1960 در ناگویا متولد شد. وی در سبک جاز و راک تبحر دارد و با تلفیق پیانو و کامپیوتر سبک ویژه ی خود را ارایه می دهد. او در پی فراخوان و درخواست استخدام نینتندو برای به کار گرفتن یک آهنگساز در سال 1984 به جرگه کارمندان نینتندو پیوست و پس از استقبال شگفت انگیز از ابربازی سوپر ماریو، جای پای خود را محکم کرد و تاکنون به کار خود ادامه داده است از دیگر کارهای وی می توان به star Fox, pilowings و super smash Bros. اشاره کرد. نکته قابل توجه در مورد این آهنگساز شهیر این است که هنر آهنگسازی وی، کاملا تجربی است و او تحصیلات آکادمیک در زمینه موسیقی ندارد.
کنجی یاماموتو (Kenfi yamamoto): کنجی یاماموتو با نام نینتندو عجین شده است. وی که ر سال 1964 متولد شده، در طول عمر فعالیت هنری خود شامل ساخت موسیقی و ایجاد سرو صدا (S.E)، در نینتندو مشغول بوده است. عمده شهرت این آهنگساز ژاپنی به خاطر ساخت موسیقی سری بازی Metroid است.
از دیگر کارهای وی می توان به super circuit, Mike Tysons punch -out Mario kart: و Sakura Momoko no Ukiuki carnival اشاره کرد.
مارتین اُدانل ( o DonnellMartin"Mary") و مایکل سالواتوری (Michael salvatori): مارتین ادانل آهنگساز آمریکایی متولد 1955 پیش از استخدام در Bungie به عنوان آهنگساز رادیو و تلویزیون مشغول بود اما پس از ساخت بازی Oni توسط Bungie نام ادانل نیز بیشتر شنیده شد تا این که شاهکار مایکروسافت یعنی Halo با آهنگسازی اُدانل ارایه شد. سری بازی Halo همان طور که باعث شهرت Bungie شد، او را به شهرت رساند.
ادانل در راه ساخت موسیقی بازی Halo تنها نبود و مایکل سالواتوری (Michael salvatori) نیز وی را همراهی می کرد. سالواتوری که از دوستان و همکاران نزدیک ادانل است، نقش شایانی در تاسیس Total Audio دارد. این موسسه با همکاری این دو دوست و همکار علاوه بر Bungie و Microsoft با شرکت های بزرگ دیگری مانند دیزنی همکاری دارد.
ماساهارو ایواتا (Masaharu Iwata): از پرکارترین آهنگسازان ژاپنی است که در سال 1996 متولد شده و اولین کار خود را در 19 سالگی در بازی Yarou Bakusou Buggy Ipastu ارایه کرد. او همراه هیتوشی ساکیموتو (Hitoshi Sakimoto) یکی از بزرگ ترین شرکت های ساخت موسیقی در ژاپن را به نام Basiscape تاسیس کرد که هم چنان نیز مشغول به کار است. از کارهای مشترک این دو می توان به sphere, coded soul Tactics, stella Deus, Final Fantasy XII, Odin Grand prix, Gauntlet IV, Final Fantasy Revolter, Metal Orange, carat, Kingdom و Tactics ogre اشاره کرد. ایواتا عناوین مشهوری مانند calibur IV Fullmetal Alchemist: Dream carnival, soul ogre Battle 64, Shadow Hearts, Kuusen II, Hunter G,Bloody Roar 1,2,Evolution 1,2 and Magic, Rush Up, Cowboy kid, Treasure و Final Fantasy Tactics A2 را نیز در کارنامه دارد.
میچرویامانه (Michiru Yamane): یکی از معدود بانوان آهنگساز مشهور ژاپنی است که عمده شهرت وی ساخت موسیقی سری بازی Castlevania است. یامانه که متولد 1963 است، توانسته با استفاده از روحیه لطیف زنانه خود، آهنگ های بسیار زیبا و هماهنگ با جو بازی Castlevania ارایه و سبک موسیقی خود را ماندگار کند. وی که همه شهرت خود را در کونامی به دست آورده بود، در سال 2008 از این شرکت جدا شد و اکنون به عنوان آهنگسازی مستقل مشغول به کار است. او به غیر از سری بازی Castlevania برای بازی های مشهوری مانند Roses: The Thorn of Justic Gate (ps), winning Eleven 5,6,Rumble Adventures 2 (MD), sparkster (SNES), Elder Rocket Knight Adventures, Rocket knight Ninja Turtles (GB), contra: Hard corps,Nemesis, Teenage Mutant و suikoden 3,4 (ps2) نیز آهنگ های زیبایی ساخته است.
مینورو آکائو (Minoru Akao): وی پیش از ادغام دو شرکت square و Enix در شرکت Squaresoft کار می کرد و پس از ادغام به بخش Enix منتقل شد. او مانند نوبئو یوماتسو از ابتدای عمر سری FF با این بازی همکاری داشته و به خوبی از عهده مدیریت بخش صدا (E.S) برآمده است. vagrant story of Mana,Chrono Trigger, Chrono Cross, secret of Mana, saga Frontier 2, Legend و Unlimited saga از عمده فعالیت های آکائو در کنار سری بازی FF و Front Mission است.
موتوی ساکورابا (Motoi sakuraba): این آهنگساز شهیر ژاپنی با داشتن خانواده ای هنرمند، سابقه ای درخشان در ساخت موسیقی بازی های رایانه ای، کارتون های ژاپنی و سریال های تلویزیونی دارد. او در سال 1989 با ماساکی اونو (Masaki Uno) مدیر Wolf Team آشنا شد که بعدها این آشنایی باعث شروع کار در شرکت Comelot در سال 1994 شد. پس از آن که ساکورابا عوت به همکاری با شرکت comelot را پذیرفت، هنر موسیقی این آهنگساز بیشتر و بیشتر نمایان شد. سری بازی star Ocean, سری بازی of Tales (تولیدی نمکو)، سری بازی Mario Golf و سری بازی Golden sun و Valkyrie profile به همراه بازی های sonata Infinite Undiscovery, Baten Kaitos,Eternal Shining the Holy Ark, Shining Force III, و super smash Bros . Brawl از مشهورترین کارهای او است.
نوبئو یوماتسو (Nobuo umatsu): وقتی صحبت از Final Fantasy می شود، دو نام را می شود فراموش کرد: هیرونوبو ساکاگوچی (Hironobu Sakaguchi) به عنوان کارگردان و یوماتسو به عنوان آهنگساز باید بخش مهمی از افتخارها و جایزه های بی شمار از سری FF را مدیون آهنگ های زیبا و هنرمندانه یوماتسو دانست. تا این حد که این آهنگساز همیشه خندان توانسته جایزه های مختلفی از جمله Grammy را کسب کند و اجرها و کنسرت های مختلفی را در گوشه و کنار جهان داشته باشد. حتی برخی از آهنگ های این سری بازی منبع آزاد و بدون محدودیت قانون کپی رایت اعلام شده تا افراد بیشتری این موسیقی ها را بشنوند (در ساله های اخیر بخشی از موسیقی فیلم FF7 Advent Children در تبلیغ های تلویزیونی ایران نیز شنیده شده است). نوبئو یوماتسو که متولد 1959 است، بدون داشتن مربی و کاملا تجربی و خودآموز (با گرفتن بیشترین الهام و تاثیر از التون جان به خود گفته) موسیقی را آموخت و با ساخت اولین FF شهرت خود را به همراه ساکاگوچی تجربه کرد و این شهرت تاکنون نیز ادامه دارد. پس از جدایی ساکاگوچی از squaresoft پس از گذشت حدود 20 سال یوماتسو نیز از این شرکت جدا شد و دو شرکت به نام های smile please و Dog Ear Records تاسیس کرد و پس از مدتی نیز به دوست قدیمی خود در شرکت تازه تاسیس Mistwalker پیوست. به جز سری بازی FF می توان از Lost Odyssey Front Mission: Gun Hazard,Blue Dragon, chrono Trigger,squares Tom و super smash Bros نام برد که یوماتسو هنر آهنگسازی خود را در آن ها نیز نشان داده است.
نوبویاشی ساتو (Nobuyoshi sano): سانو متولد 1969 و یکی از آهنگسازان پرکار و مشهور ژاپنی است که عمده شهرت خود را در نمکو به دست آورده است. وی آهنگساز دو سری بازی Ridgae Racer و Tekken را برعهده داشته که بازی Tekken 3 بهترین کار او محسوب می شود. که تحسین بسیاری را برانگیخت.
ریچارد جاکوییس (Richrd Jacques): ریچارد جاکوییس سال 1973 در وارویک انگلیس متولد شد. با این که عمده شهرت او در ساخت آهنگ بازی های رایانه ای است (وی برای ساخت موسیقی بازی Headhunter جایزه هایی کسب کرد)، اما در ساخت موسیقی برنامه های تلویزیونی نیز شناخته شده است. از کارهای معروف او می توان به سری بازی R,sonic 3D Blast, Super Smash Bros, Brawl chronicles: The Dark Brotherhood, sonic knight, sonic & sega Allstars Racing , sonic shinobi Legions, sonic and the Black samba De Amigo, sega superstars Tennis, Effect, Metropolis street Racer, Outrun 2, Wonderland, Daytona USA, Eye Toy, Mass Headhunter و The club اشاره کرد.
ریکا موراناکا (Rika Muranaka): نام موراناکا را باید در کنار میچیرو یامانه قرار داد؛ چراکه موراناکا به عنوان خوانده و یامانه به عنوان آهنگساز در بازی Castlevania: symphony of the Night همکاری تنگاتنگی داشته اند. التبه موراناکا با ساخت موسیقی و خواندن ترانه های سری بازی Metal Gear solid بسیار معروف شده است. حتما آهنگ های پایانی بازی (to Yesterday yet To Come), MGS2 (Cant say Goodbye MGS1 The Best is) و (Dont Be Afraid) MGS3 را شنیده اید و به تبحر موراناکا در ساخت موسیقی و خواندن ترانه ایمان دارید.
شان نیشیگاکی (shun Nishigaki): نیشیگاکی یکی از معروف ترین آهنگسازان شرکت کپکام است. او که با نام syun Nishigaki نیز شناخته می شود، بیشترین همکاری را در سری بازی Street Fighter داشته است. البته سایر کارهای شناخته شده او عبارتند از: Resident Evil2, Mega Man 2,The punisher Dino Cristis و captain Commando.
جرارد مارینو (Gerard k.Marino): اوج شهرت جرارد مورینو به خاطر ساخت موسیقی God of war 1,2 است. او متولد 1968 است و پیش از GoW برای چندین فیلم تلویزیونی آهنگ ساخته بود؛ اما پس از عرضه این بازی، شهرتی جهانی به دست آورد و جایزه های بسیاری دریافت کرد.
سونیک میهم (Sonic Mayhem): این گروه متال که در آلمان شروع به کار کرد، از گروه های مشهور، و حرفه ای موسیقی بازی در اروپا است. مشهورترین آثار این گروه سری بازی Quake است. در کنار این عنوان شناخته شده باید بازی هایی مانند Rise of the Machines Run, Splinter cell: Double Agent, Terminator: war2, Dark Messiah, spyhunter: Nowhere to jhon Woos stranglehold, TMNT, God of prototype, Hellgate: London و Tomorrow Never Dies را نیز نام برد.
تتسویا شیباتا (Tetsuya Shibata): شیباتا متولد 1973 معروف ترین آهنگساز شرکت کپکام است. وی در سال 2009 از کپکام جدا شد و همراه یوشینو آئوکی (Yoshino Aoki) شرکت Unique Note را تاسیس کرد. از جمله کارهای او سری بازی Monster Hunter، سری بازی Devil May Cry و power stone و همچنین Alpha, Vampire savior 2,3, Darkstalkers 3 2 New Age of Heroes, street Fighter Resident Evil Outbreak, Marvel vS. capcom Fullmetal Alchemist: senka wo Takuseshi Mono, Resident Evil 5, Auto Modellista و Dead Rising هستند.
تسویوشی سکیتو (Tsuyoshi sekito): سکیتو که در سال 1963 متولد شده، آهنگساز، تنظیم کننده و خواننده ژاپنی است که با بسیاری از آهنگسازان دیگر همکاری داشته است. عمده شهرت او برای دو بازی Musashi Brave Fencer و Last Remnant است.
از دیگر کارهای او سری بازی Black Mage، همکاری ناپیوسته در بازی FF، سری بازی kingdom Hearts: Birth by sleep, superstars, chrono Trigger, Dawn of Mana Turtles II, Lethal Enforcers II, soccer SD snatceher, Teenage Mutant Ninja All star pro-wrestling, space Manbow , Metal Gear 2 نیز هستند.
یوزو کاشیرو (Yuzo koshiro): اگر قرار باشد معروف ترین آهنگساز ژاپنی در ایران انتخاب شود، بسیاری از بازیبازان قدیمی نام این آهنگساز را انتخاب خواهند کرد. آهنگ های این شخص اعتبار سری بازی های streets of Rage و Shinobi در کنسول جنسیس محسوب ی شود. او یکی از بهترین آهنگسازهای بازی های رایانه ای و البته یکی از پرکارترین آن ها است. کاشیرو متولد 1967 در هینوی ژاپن است. او در سال 1978 خود را در شرکت Nihon Falcom آغاز کرد. معروف ترین کارهای وی در این دوره عبارتند از Sorcerian و سری YS.
پس از مدتی کاشیرو شرکت Nihon Falcom را ترک کرد و بصورت مستقل مشغول به کار گردید تا این که از سوی سگا دعوت به همکاری شد. پس از ساخت موسیقی سری بازی streets of Rage کاشیرو بسیار مشهور شد و تاکنون با آهنگسازی برای بازی های فراوانی این شهرت را ادامه داده است. از کارهای شناخته شده کاشیرو می توان به سری بازی: Castelvania: portrait of Ruin Dance Dance Revolution Etreme 2, Amazing Island, Namco X Capcom crack Down, super Adventure Island, Actraiser, story of Thor, wangan Midnight, shenmue و 7th Dragon اشاره کرد.
جسپر کید (Jesper kyd): وی که متولد 3 فوریه 1972 در دانمارک است، یکی از موثرترین و مشهورترین آهنگسازان صنعت بازی است که در تعداد بسیار زیادی از بازی های به عنوان آهنگساز حضور داشته است. سری بازی هایی نظیر Hitman و Assasssin creed و هم چنین بازی هایی نظیر ULTRAMIX2 Tornament 3, Dance Dance Revolution Freedom Fighters, Borderlands , Unreal Gears of War, Kane & Lynch: Dead Men و ... از جمله کارهای معروف وی هستند. وی که به سبب ساخت موسیقی در بازی های مختلف بارها برنده و نامزد دریافت جوایز مختلف از منابع گوناگون شده است. به علت ترکیب سبک های موسیقی Electronic, Dark Ambient و symphonic شهرت پیدا کرده است. کید در چندین فیلم نیز وظیفه ساخت موسیقی را به عهده داشته اما عمده فعالیت اش در صنعت بازیسازی است.
هری گرگسون ویلیامز (Harry Greason Williams): وی را بدون شک می توان به عنوان بهترین آهنگسازی که برای بازی های ویدئویی آهنگ ساخته است، انتخاب کرد. او که متولد 13 دسامبر 1961 در بریتانیاست، برای فیلم های بسیاری آهنگ ساخته که به سبب آنها جوایز بسیار زیادی نیز برنده شده است. فیلم های مشهوری ماننند Chroncles of Narnia, Kingdom of Heaven, Antz, Shrek 2, Shrek ... علاوه بر این وی آهنگ های فوق العاده ای را برای سه نسخه اخیر از چهار نسخه اصلی سری بازی Metal Gear Solid و هم چنین آهنگ های بازی بسیار محبوب Modern Warfare: call of duty4 را ساخته است که برای همیشه جاودان مانده اند. وی که از با اعتبارترین و مهم ترین موسیقی دانان و آهنگسازان فیلم و بازی های رایانه ای و ویدئویی است، به علت داشتن سبک و استیل خاص خود شهرت دارد و به عنوان یکی از اولین آهنگسازان فیلم هاست که در ساخت آهنگ های فیلم های خود بافت های موسیقی الکترونیک را با آلمان های ارکستری ترکیب کرده است. هم چنین وی به دلیل اینکه موسیقی تمامی فیلم های تونی اسکات (Tony scott) را از سال 1998 و فیم Enemy of the state به بعد، ساخته است، به همکاری مشترک با این کارگردان مشهور است.
در کل هدف این مقاله این بود که دید کلی نسبت به جایگاه موسیقی و افکت های صوتی در بازی و رایانه به شما ارائه کند امیدواریم که در شماره های آینده بتوانیم با گرد آوری و تدوین مقاله های مختلف به جزئیات بیشتری در این زمینه بپردازیم.
منبع: بازی رایانه (ش38)
موسیقی در دنیای بازی های ویدئویی نیز نقش بسیار مهم و بسزایی دارد. تنها اندکی بعد از به وجود آمدن بازی های ویدئویی موسیقی نیز جای خود را در میان بازی ها باز کرد و به زودی به عنصری جدایی ناپذیر و در کناربازی ها تبدیل شد. هر چند که در ابتدا موسیقی و افکت های صوتی مانند دیگر بخش های یک بازی ویدئویی بسیار ساده و ابتدایی شد. هر چند که در ابتدا موسیقی و افکت های صوتی مانند دیگر بخش های که بازی ویدئویی بسیار ساده و ابتدایی بودند اما در طول این دوران با پیشرفت تکنولوژی و دیگر جنبه های یک بازی ویدئویی موسیقی و افکت های صوتی نیز پیشرفت چشمگیری داشتند به گونه ای که طراحان سخت افزار و هنرمندان موسیقیدان دوشادوش همدیگر در پیشرفت بازی ها تاثیر داشتند به گونه ای طراحان سخت افزار و هنرمندان موسیقیدان دوشادوش همدیگر در پیشرفت بازی ها تاثیر داشته اند. در این میان نقش هنرمندان پررنگ تر نیز بود که با خلق آثاری جاودان هویتی متفاوت به موسیقی بازی های ویدئویی بخشیدند.
البته صحت و کنکاش در نقش موسیقی در بازی های ویدئویی بحثی مفصل و طولانی است که نیاز به بررسی و تحقیق و مطالعات بسیاری دارد. این مقاله نگاه کوتاه و کلی به نقش موسیقی در دنیای بازی های ویدئویی و هنرمندانی که در این زمینه فعالیت داشته اند، دارد. امیدواریم که در شماره های آینده بتوانیم با مقاله های جامعه تر هر چه بیشتر به این موضوع بپردازیم.
صدا در بازی های ویدئویی
وقتی قرار است به محصولی چند رسانه ای، جایزه داده شود، داوران فاکتورهای مختلفی را در نظر می گیرند. از جمله این محصولات که باید آن را یک هنر تمام عیار و چند وجهی دانست، بازی های ویدئویی و رایانه ای است که معمولا سالانه به اسامی مختلف جایزه های گوناگونی را در بخش های مختلف این صنعت چند رسانه ای به برگزیدگان اهدا می کنند. یکی از مواردی که داوران یا اهدا کنندگان برای انتخاب بازی های برتر در آن قسمت، با جزئیات و قسمت به قسمت لحاظ می کنند، بخش صدای بازی ها است.صداگذاری در بازی های ویدئویی و رایانه ای بسیار شبیه به امور صدا در فیلم های سینمایی است و این خود نشان دهنده اهمیت این بخش در بازی ها است. صدا یا بخش صوتی در بازی ها همانند محصولات سینمایی و ویدئویی دارای 3 دسته بندی هستند:
1. صدای شخصیت ها (Voice): در فیلم ها به شکل صدابردار در صحنه یا صداگذاری بر روی شخصیت های فیلم در استودیو (اصطلاحاً دوبله) ایجاد می شود. اما در بازی ها تنها از راه صدا گذاری در استودیو می توان بر روی شخصیت های بازی صدا گذاشت.
2. صداهای محیط و افکت های صوتی (sound Effect): در بیشتر فیلم ها به صورت طبیعی و واقعی ایجاد و صدابرداری می شود، مانند بسته شدن در، راه رفتن، صدای موتور و ماشین و ... البته در فیلم هایدیجیتالی و انیمیشن ها این صدا باید خلق شده و سپس در داخل فیلم پیاده شود. در این مورد نیز در بازی های رایانه ای تمام سر و صدایی که در بازی شنیده می شود، از نوع دوم بوده و با انواع روش ها ساخته شده و در بازی قرار می گیرند.
3. موسیقی پس زمینه یا متن (BGM):
(Back Ground Music): موسیقی پس زمینه یا متن مهم ترین و جذاب ترین بخش صدا وموسیقی فیلم ها و بازی های ویدئویی است؛ زیرا نت ها و آواهای مختلف، کمک شایانی به القای حس های درون فیلم یا بازی می کنند.
در بازی ها، موسیقی متن اهمیت بیشتری نسبت به فیلم های سینمایی دارد؛ چرا که اولا در بسیاری از بازی های قدیمی، صدا گذاری شخصیت ها (voice) وجود ندارد و بار القای حس بازی به عهده موسیق بازی (Video Game Music) که به VGM مشهور است، گذاشته می شود و ثانیا موسیقی بازی به علت ذات بازی های ویدئویی و رایانه ای که یک سرگرمی فعل و انفعالی است و بازیباز با بازی درگیر می شود، بیش از موسیقی فیلم ها می تواند تاثیر گذار بوده و بازیباز را در گیر حس های درون بازی کند. موسیقی متن بازی یکی از مهم ترین عناصر بازی ها و از عوامل مهم جذب بازیبازها است که با عث می شود بازیباز بیشتر از حال و هوای بازی لذت ببرد و با آن درگیر شود. اما این بخش از هنر بازیسازی نیز مانند تمام تکنولوژی ها و البته هنرها فراز و فرودهایی داشته و این گونه نبوده که از ابتدا، بازی های دارای کیفیت صدای کنونی باشند، بلکه به مروز زمان و با پیشرفت های دانش کامپیوتر، این هنر نیز تکامل یافته و به این مرحله رسیده است.
سرگذشت صدا در صنعت بازی
در ابتدای ساخت بازی های رایانه در دهه 70، موسیقی به صورت آنالوگ با کیفیت صدای پایین تک باندی (Monophonic) تولید می شد. با استفاده از صداها و سر و صدای داخل بازی (E.S) چیزی شبیه موسیقی (!) ساخته می شد که فقط دارای ریتم بود و بس. مهم ترین دلیل بسته بودن دست بازیسازها، هزینه بسیار گزاف تولید بازی با کیفیت صدای حتی متوسط بود، زیرا که هنوز قابلیت ذخیره سازی در دنیای کامپیوتر محدود بود و این محدودیت اجازه نمی داد از صدای با کیفیت بالا در بازی ها استفاده شود. ضمن این که تکنولوژی فشرده سازی به اندازه کافی پیشرفت نکرده بود. تا این که در دهه 80 با افزایش حجم ذخیره سازی در دستگاه های آرکید، کم کم ساخت موسیقی در بازی ها با همکاری Motorola و Yamaha شکل جدی تری به خود گرفت. به این شکل نُت نویسی و ساخت موسیقی به معنی واقعی رواج پیدا کرد. پس از Arcade نیز NES (Famicom) و سپس کمودور 64 توانستند کیفیت صدای 4 بیتی را با هزینه مناسب فراهم کنند. در اواخر دهه 80 و توسط کمودو آمیگا، فرمت ساخت و ضبط موسیقی از آنالوگ به دیجیتال تغییر کرد. اما هنوز کیفیت مطلوب نبود و پس از حدود 20 سال موسیقی به صورت تک باند پخش می شد.سرانجام سگا با ساخت مگا درایو (MegaDrive) یا جنسیس (Genesis) توانست کیفیت صدای بازی ها را بسیار بهبود بخشیده و کیفیت را از Midi و آنالوگ تک باندی به صدای شفاف 16 بیتی و استریو ارتقا دهد. پس از ورود سگا جنسیس بود که شرکت ها به موسیقی اهمیت بیشتری دادند و این گونه بود که SNES نیز از کیفیت صدا با وضوح 16 بیت استفاده کرد. در جنگ کنسول های آن زمان سگا با ارایه Sega CD گام دیگری برای ارتقای کیفیت موسیقی بازی ها برداشت. زیرا که صدایی با کیفیت بالا و فرمت WMA را از روی سی دی اجرا می کرد. البته کنسول 3Do نیز از سی دی استفاده می کرد، اما کیفیت صدای آن فشرده شده بود و بیشتر حجم بالای سی برای بازی استفاده می شد. سرانجام سونی با پلی استیشن (play station) وارد جنگ کنسولی شد و با استفاده از تجربه های کنسول های پیشین دستگاهی قوی و فوق العاده تولید کرد. پلی استیشن به همراه سگا ساترن (sega saturn) صدایی خوب و قابل قبول تولید می کردند. البته نینتند. 64 (Nintendo 64) نیز علیرغم استفاده از کارتریج و ظرفیت محود آن نسبت به سی دی، به خوبی از عهده پردازش صداهایی با کیفیت مناسب برمی آمد. از این پس کیفیت پخش موسیقی با استفاده از علم روز بسیار بالا رفته و محدودیت صداگذاری نیز برداشته شد و بازی ها نیز مانند فیلم ها، می توانستند از عناصر سه گانه صدا (Voice,sound Effect, BGM) استفاده کنند. شرکت های بازیسازی نیز با ساختن موسیقی ویژه بازی در استودیوهای مختلف دیجیتالی، شروع به ضبط و پخش آهنگ های با کیفیت بالا برای بازی های خود کردند. صدای Dolby surround نیز که در فیلم های موجود روی DVD به بازار معرفی شد، توانست صدای استریو 2 باندی را به صدایی محیطی و فراگیر (با 5 باند)، ارتقا دهد. صدای DS 5.1در کنسول ps2 به صورت تجاری و عمده جای خود را باز کرده و به بخشی مهم از تبلیغات بازی های آن زمان تبدیل شد. همین طور نینتندو نیز فرمت pro Logic 2 را برای کنسول GC انتخاب کرد و بدین ترتیب با ورود مایکروسافت، جنگ بین 3 کنسول مقوله موزیک و صدا را نیز شامل شد و هر کدام قالب و فرمتی را برای پخش صدها و قدرت خروجی موسیقی کنسول خود انتخاب کردند. در نسل حاضر Xbox 360 با پشتیبانی از دالبی دیجیتال 24 بیتی و استفاده از 256 کانال صوتی همزمان و PS3 نیز با صدای فراگیر DTS HD و True HD Dolby بالاترین کیفیت صدا در بین کنسول های خانگی نسل هفتم را دارند. نینتندو Wii نیز با ویژگی های GC از همان pro Logic 2 بهره می برد. در این بین نباید از کیفیت صدای بازی های کامپیوتر نیز به سادگی گذشت و از آن غافل بود؛ چرا که بازی های قابل اجرا در کامپیوتر، بخاطر استفاده از کارت های صدا و Sound Blaster ها غالبا توانسته اند کیفیت صدای بهتری در قیاس با رقیبان کنسولی تولید کنند و این موضوع کماکان به قوت خود پا برجاست.
انواع موسیقی در بازی ها
موسیقی در بازی های ویدیویی و رایانه ای به سه شکل است:1. ساده ترین حالت و کم هزینه ترین نوع برای تولید کنندگان استفاده نکردن از هر گونه موسیقی در بازی یا در مقاطعی از بازی است. یعنی این که در طول بازی یا در مقاطع زیادی از آن فقط صداهای محیط و شاید صدای شخصیت ها به گوش برسد و موسیقی به خاطر سبک بازی استفاده نشود. نبودن موسیقی در این گونه بازی ها نه تنها عیب نیست که به باورپذیری بازی کمک هم می کند. تصور کنید در بازی فوتبال، در حین پنالتی زدن یا کارت زرد گرفتن موسیقی راک حتی لایت بشنوید معمولا بازی های روزشی شبیه سازی شده و حدی از این دسته از بازی ها هستند که سازندگان از موسیقی متن تنها در منوها استفاده می کنند و در هنگام مسابقه از هیچ موسیقی ای استفاده نمی شود.
2. کپی کردن و گرته برداری ادبی، فرهنگی و هنری و استفاده از موسیقی با تم هایی از منابع دیگر.
الف) استفاده از تم، ریتم و پایه اصلی یک موسیقی دیگر برای ساخت موسیقی جدید با اجرایی متفاوت که به آن Remake dh یا Remix به معنای بازسازی نیز می گویند. این کار حس آشنای موسیقی اصلی را در بازی به سادگی منتقل کرده و شنونده با شنیدن موسیقی به راحتی با حال و هوای بازی آشنا می شود. مثل این که شما در یک بازی بدون هیچ شناخت قبلی، آهنگ فیلم وسترن خوب، بد، زشت را بشنوید. در چنین موقعیتی اولین تجسم از بازی پیش رو یک بازی وسترن خواهد بود. از بازی های صاحب این سبک می توان به jim, jmes Bond 007 و god father اشاره کرد.
ب) خرید امتیاز آلبوم یا موسیقی خاص از نوازندگان فیلم ها یا کارتون ها یا خوانندگان مختلف در سطح جهان. این روش یکی از مرسوم ترین روش های ساخت بازی بر مبنای موسیقی و رقص است که برای نمونه می توان به Rock Band Revoloution, samba De Amigo, Guitar Hero, Dane Dance و ... اشاره کرد. البته خرید امتیاز موسیقی برای بازی هایی در سبک های ورزشی (,FIFA NBA و ...)، مسابقه ای (NFS,Burnout و ...) و غیرداستانی بین بیشتر شرکت های غربی رواج دارد.
3. ساخت موسیقی اجرای آن توسط سازهای مختلف در استودیوهای گوناگون. این بخش از موسیقی باعث می شود بازی ها نیز به عنوان یک تجارت و هنر جدیدی معرفی شوند. زیرا که در حالت پیشین، هنر ساخت موسیقی در بازی نمایان نیست. در این بخش آهنگساز با در نظر گرفتن تم مخصوص بازی، چند قطعه موسیقی می سازد که دارای اصالت و شخصیت هنری هستند. به نظر شما بازی های سوپر ماریو یا Final Fantasy بدون موسیقی کوجی کندو (Koji kondo) و نوبئو یوماستو (Nobuo Umatsu) قابل تصور هستند؟
شرکت های بازیساز، آهنگسازهای مختلف را استخدام می کنند تا برای بازی های در دست تولید، آهنگ بسازند. در ابتدای عمر صنعت بازیسازی، واحد صدا و موسیقی بازی، از یک فرد یا یک تیم کوچک تشکیل می شد. اما پس از این که این موضوع جدی تر شد، نه تنها ساخت موسیقی از ساخت سرو صدای داخل بازی تفکیک شد، بلکه بعضی شرکت های بازیسازی، گروه یا خواننده ای را به صورت اختصاصی برای ساخت بازی استخدام کرده و استودیوهای ویژه تولید موسیقی برای بازی برپا می کنند. این موضوع چنان جدی شده که موسیقی بازی های مختلف (چه محبوب و پرطرفدار و چه معمولی) در قالب آلبوم های جدا از اصل بازی، بفروش می رسد و برخی از این آلبوم ها نیز به فروش بالایی دست می یابند و حتی در فروش کلی و نهایی بازی نیز تاثیر می گذارند. در پایان این نکته قابل توجه است که هر ساله چندین ارکستر برای موسیقی باری نیز در سطح جهان برگزار می شود که این خود نشان دهنده مقدار اهمیت ارزش این هنر شنیداری است.
آهنگسازهای شناخته شده در صنعت بازی
آکیرا یامائوکو (Akira Yamaoka): یکی از شناخته شده ترین آهنگسازهای شرکت ژاپنی کونامی است که با بازی های Silent Hill به شهرت رسید. وی متولد 1968 و یکی از مدیران صدابرداری، طراح صدا و آهنگسازهای ژاپنی است که از سال 1993 تا 2009 در کونامی مشغول به کار بود. از دیگر کارهای وی می توان به soccer pro 98, Gradius 3,4,Rumble Roses International superstar و Contra: shattered soldier اشاره کرد.بیل براون (Bill Brown): براون یکی از آهنگسازهای آمریکایی است که در بازی های مختلفی هنرنمایی کرده است. او متولد 1969 میلادی در سن دیگو است و با سری بازی های Tom Clancy شناخته می شود. البته وی در بازی های دیگری مانند سری Wolfensteinو سری بازی & Conquer Command و watch, undying, Lineage II Jurassic park:Trespasser,Shdow و Ultimate Destruction Incredible Hulk: نیز همکاری داشته است.
کراش 40 (crush 40): یکی از گروه های آهنگسازی است که به صورت اختصاصی برای سگا و دقیق تر برای سری بازی سونیک آهنگ می سازند و می خوانند. گروه نروژی فرزندان فرشتگان که در ابتدا برای بازی Nascar آهنگ می ساختند، با ورود Jun Senoue به عنوان هسته اصلی و گیتاریست و پیوستن Johnny Gioeli به عنوان خواننده، به Crush 40 تغییر نام داده و از بازی Sonic Adventure در کنسول دریم کست، به شکل انحصاری برای سگا و سونیک آهنگ ساخته اند.
هایاتو ماتسو (Hayato Matso): این آهنگساز پرکار ژاپنی متولد سال 1965 است و در زمینه ساخت موسیقی برای بازی های موبایل، تنظیم و ارکستراسیون فعالیت می کند. عمده شهرت او در اجرای موسیقی بازی های Rayheart, Dragon Force 2, Front Mission 3 Fantasy XII, Shenmue 1, 2, Magic Knight و NIGHTS into Dreams است.
هاوارد دراسین (Howard Drossin): پیش از این که توسط سگا برای ساخت موسیقی استخدام شود، به عنوان آهنگساز فیلم، برنامه های تلویزیونی و تبلیغات فعالیت داشت. وی در سال 2008 توانست با دریافت جایزه Grammy در شاخه بهترین گروه جاز همراه با گروه RZA هنر خود را ثابت کند. هاوارد دراسین در بازی های OOze 8, Dynamite cop, Knuckles Chotix, The Baldurs Gate II: Throne of Bhaal, Vigilante spinball, Afro samurai, Alien Front online, Back knight, sonic and knuckles,sonic and the sonic و Comix zone هنرنمایی کرده است.
جری مارتین (Jerry Martin): اگر بخواهیم در آمریکا فردی را به عنوان بهترین آهنگساز بازی ها نام ببریم، او کسی جز جری مارتین نیست. عمده فعالیت و شهرت او پیش از ورود به دنیا بازی های رایانه ای، ساخت موسیقی برای تبلیغات تلویزیونی بود که از مهمترین آن ها می توان به تبلیغات شرکت های تویوتا، NBA, هوندا, T& AT و ... اشاره کرد. مهارت اصلی او در سبک جاز است و در ساخت موسیقی تحصیلات آکادمیک دارد و در دوران دانشجویی جایزه های بسیاری کسب کرده است. اما عمده شهرت او در ساخت موسیقی سری بازی بسیار مشهور Sims است. او را می توان به نوعی شبیه نوبئو یوماتسو دانست که فقط برای یک سری بازی آهنگ می سازد. جری مارتین در سال 1995 در شرکت Matrix (شرکت سازنده سری بازی Sims) استخدام شده و تاکنون فقط برای سری بازی sims وsims city آهنگ ساخته است. وی در سال 2005 یک شرکت ویژه آهنگسازی بنام Jerry Martin Music تاسیس و افراد حرفه ای را در این شرکت استخدام کرد.
جان سنیو (Jun senoue): جان سنیو که در سال 1970 در توکیو متولد شده، در جوانی توانست بسیار سریع به شهرت برسد. وی که اکنون در دو گروه Wave Master و crush 40 فعالیت دارد و در این دو گروه نقشی بسیار اساسی ایفا می کند، به عنوان آهنگسازی سری بازی سونیک به ویژه پس از Sonic Adventure شناخته می شود.
کوجی کندو (Koji Kondo): کوجی کوندو مشهورترین آهنگساز ژاپنی است، زیرا وی آهنگ محبوب ترین بازی های دنیا را ساخته است؛ سری بازی های super Marion و The Legend of Zelda. کوجی کوندو سال 1960 در ناگویا متولد شد. وی در سبک جاز و راک تبحر دارد و با تلفیق پیانو و کامپیوتر سبک ویژه ی خود را ارایه می دهد. او در پی فراخوان و درخواست استخدام نینتندو برای به کار گرفتن یک آهنگساز در سال 1984 به جرگه کارمندان نینتندو پیوست و پس از استقبال شگفت انگیز از ابربازی سوپر ماریو، جای پای خود را محکم کرد و تاکنون به کار خود ادامه داده است از دیگر کارهای وی می توان به star Fox, pilowings و super smash Bros. اشاره کرد. نکته قابل توجه در مورد این آهنگساز شهیر این است که هنر آهنگسازی وی، کاملا تجربی است و او تحصیلات آکادمیک در زمینه موسیقی ندارد.
کنجی یاماموتو (Kenfi yamamoto): کنجی یاماموتو با نام نینتندو عجین شده است. وی که ر سال 1964 متولد شده، در طول عمر فعالیت هنری خود شامل ساخت موسیقی و ایجاد سرو صدا (S.E)، در نینتندو مشغول بوده است. عمده شهرت این آهنگساز ژاپنی به خاطر ساخت موسیقی سری بازی Metroid است.
از دیگر کارهای وی می توان به super circuit, Mike Tysons punch -out Mario kart: و Sakura Momoko no Ukiuki carnival اشاره کرد.
مارتین اُدانل ( o DonnellMartin"Mary") و مایکل سالواتوری (Michael salvatori): مارتین ادانل آهنگساز آمریکایی متولد 1955 پیش از استخدام در Bungie به عنوان آهنگساز رادیو و تلویزیون مشغول بود اما پس از ساخت بازی Oni توسط Bungie نام ادانل نیز بیشتر شنیده شد تا این که شاهکار مایکروسافت یعنی Halo با آهنگسازی اُدانل ارایه شد. سری بازی Halo همان طور که باعث شهرت Bungie شد، او را به شهرت رساند.
ادانل در راه ساخت موسیقی بازی Halo تنها نبود و مایکل سالواتوری (Michael salvatori) نیز وی را همراهی می کرد. سالواتوری که از دوستان و همکاران نزدیک ادانل است، نقش شایانی در تاسیس Total Audio دارد. این موسسه با همکاری این دو دوست و همکار علاوه بر Bungie و Microsoft با شرکت های بزرگ دیگری مانند دیزنی همکاری دارد.
ماساهارو ایواتا (Masaharu Iwata): از پرکارترین آهنگسازان ژاپنی است که در سال 1996 متولد شده و اولین کار خود را در 19 سالگی در بازی Yarou Bakusou Buggy Ipastu ارایه کرد. او همراه هیتوشی ساکیموتو (Hitoshi Sakimoto) یکی از بزرگ ترین شرکت های ساخت موسیقی در ژاپن را به نام Basiscape تاسیس کرد که هم چنان نیز مشغول به کار است. از کارهای مشترک این دو می توان به sphere, coded soul Tactics, stella Deus, Final Fantasy XII, Odin Grand prix, Gauntlet IV, Final Fantasy Revolter, Metal Orange, carat, Kingdom و Tactics ogre اشاره کرد. ایواتا عناوین مشهوری مانند calibur IV Fullmetal Alchemist: Dream carnival, soul ogre Battle 64, Shadow Hearts, Kuusen II, Hunter G,Bloody Roar 1,2,Evolution 1,2 and Magic, Rush Up, Cowboy kid, Treasure و Final Fantasy Tactics A2 را نیز در کارنامه دارد.
میچرویامانه (Michiru Yamane): یکی از معدود بانوان آهنگساز مشهور ژاپنی است که عمده شهرت وی ساخت موسیقی سری بازی Castlevania است. یامانه که متولد 1963 است، توانسته با استفاده از روحیه لطیف زنانه خود، آهنگ های بسیار زیبا و هماهنگ با جو بازی Castlevania ارایه و سبک موسیقی خود را ماندگار کند. وی که همه شهرت خود را در کونامی به دست آورده بود، در سال 2008 از این شرکت جدا شد و اکنون به عنوان آهنگسازی مستقل مشغول به کار است. او به غیر از سری بازی Castlevania برای بازی های مشهوری مانند Roses: The Thorn of Justic Gate (ps), winning Eleven 5,6,Rumble Adventures 2 (MD), sparkster (SNES), Elder Rocket Knight Adventures, Rocket knight Ninja Turtles (GB), contra: Hard corps,Nemesis, Teenage Mutant و suikoden 3,4 (ps2) نیز آهنگ های زیبایی ساخته است.
مینورو آکائو (Minoru Akao): وی پیش از ادغام دو شرکت square و Enix در شرکت Squaresoft کار می کرد و پس از ادغام به بخش Enix منتقل شد. او مانند نوبئو یوماتسو از ابتدای عمر سری FF با این بازی همکاری داشته و به خوبی از عهده مدیریت بخش صدا (E.S) برآمده است. vagrant story of Mana,Chrono Trigger, Chrono Cross, secret of Mana, saga Frontier 2, Legend و Unlimited saga از عمده فعالیت های آکائو در کنار سری بازی FF و Front Mission است.
موتوی ساکورابا (Motoi sakuraba): این آهنگساز شهیر ژاپنی با داشتن خانواده ای هنرمند، سابقه ای درخشان در ساخت موسیقی بازی های رایانه ای، کارتون های ژاپنی و سریال های تلویزیونی دارد. او در سال 1989 با ماساکی اونو (Masaki Uno) مدیر Wolf Team آشنا شد که بعدها این آشنایی باعث شروع کار در شرکت Comelot در سال 1994 شد. پس از آن که ساکورابا عوت به همکاری با شرکت comelot را پذیرفت، هنر موسیقی این آهنگساز بیشتر و بیشتر نمایان شد. سری بازی star Ocean, سری بازی of Tales (تولیدی نمکو)، سری بازی Mario Golf و سری بازی Golden sun و Valkyrie profile به همراه بازی های sonata Infinite Undiscovery, Baten Kaitos,Eternal Shining the Holy Ark, Shining Force III, و super smash Bros . Brawl از مشهورترین کارهای او است.
نوبئو یوماتسو (Nobuo umatsu): وقتی صحبت از Final Fantasy می شود، دو نام را می شود فراموش کرد: هیرونوبو ساکاگوچی (Hironobu Sakaguchi) به عنوان کارگردان و یوماتسو به عنوان آهنگساز باید بخش مهمی از افتخارها و جایزه های بی شمار از سری FF را مدیون آهنگ های زیبا و هنرمندانه یوماتسو دانست. تا این حد که این آهنگساز همیشه خندان توانسته جایزه های مختلفی از جمله Grammy را کسب کند و اجرها و کنسرت های مختلفی را در گوشه و کنار جهان داشته باشد. حتی برخی از آهنگ های این سری بازی منبع آزاد و بدون محدودیت قانون کپی رایت اعلام شده تا افراد بیشتری این موسیقی ها را بشنوند (در ساله های اخیر بخشی از موسیقی فیلم FF7 Advent Children در تبلیغ های تلویزیونی ایران نیز شنیده شده است). نوبئو یوماتسو که متولد 1959 است، بدون داشتن مربی و کاملا تجربی و خودآموز (با گرفتن بیشترین الهام و تاثیر از التون جان به خود گفته) موسیقی را آموخت و با ساخت اولین FF شهرت خود را به همراه ساکاگوچی تجربه کرد و این شهرت تاکنون نیز ادامه دارد. پس از جدایی ساکاگوچی از squaresoft پس از گذشت حدود 20 سال یوماتسو نیز از این شرکت جدا شد و دو شرکت به نام های smile please و Dog Ear Records تاسیس کرد و پس از مدتی نیز به دوست قدیمی خود در شرکت تازه تاسیس Mistwalker پیوست. به جز سری بازی FF می توان از Lost Odyssey Front Mission: Gun Hazard,Blue Dragon, chrono Trigger,squares Tom و super smash Bros نام برد که یوماتسو هنر آهنگسازی خود را در آن ها نیز نشان داده است.
نوبویاشی ساتو (Nobuyoshi sano): سانو متولد 1969 و یکی از آهنگسازان پرکار و مشهور ژاپنی است که عمده شهرت خود را در نمکو به دست آورده است. وی آهنگساز دو سری بازی Ridgae Racer و Tekken را برعهده داشته که بازی Tekken 3 بهترین کار او محسوب می شود. که تحسین بسیاری را برانگیخت.
ریچارد جاکوییس (Richrd Jacques): ریچارد جاکوییس سال 1973 در وارویک انگلیس متولد شد. با این که عمده شهرت او در ساخت آهنگ بازی های رایانه ای است (وی برای ساخت موسیقی بازی Headhunter جایزه هایی کسب کرد)، اما در ساخت موسیقی برنامه های تلویزیونی نیز شناخته شده است. از کارهای معروف او می توان به سری بازی R,sonic 3D Blast, Super Smash Bros, Brawl chronicles: The Dark Brotherhood, sonic knight, sonic & sega Allstars Racing , sonic shinobi Legions, sonic and the Black samba De Amigo, sega superstars Tennis, Effect, Metropolis street Racer, Outrun 2, Wonderland, Daytona USA, Eye Toy, Mass Headhunter و The club اشاره کرد.
ریکا موراناکا (Rika Muranaka): نام موراناکا را باید در کنار میچیرو یامانه قرار داد؛ چراکه موراناکا به عنوان خوانده و یامانه به عنوان آهنگساز در بازی Castlevania: symphony of the Night همکاری تنگاتنگی داشته اند. التبه موراناکا با ساخت موسیقی و خواندن ترانه های سری بازی Metal Gear solid بسیار معروف شده است. حتما آهنگ های پایانی بازی (to Yesterday yet To Come), MGS2 (Cant say Goodbye MGS1 The Best is) و (Dont Be Afraid) MGS3 را شنیده اید و به تبحر موراناکا در ساخت موسیقی و خواندن ترانه ایمان دارید.
شان نیشیگاکی (shun Nishigaki): نیشیگاکی یکی از معروف ترین آهنگسازان شرکت کپکام است. او که با نام syun Nishigaki نیز شناخته می شود، بیشترین همکاری را در سری بازی Street Fighter داشته است. البته سایر کارهای شناخته شده او عبارتند از: Resident Evil2, Mega Man 2,The punisher Dino Cristis و captain Commando.
جرارد مارینو (Gerard k.Marino): اوج شهرت جرارد مورینو به خاطر ساخت موسیقی God of war 1,2 است. او متولد 1968 است و پیش از GoW برای چندین فیلم تلویزیونی آهنگ ساخته بود؛ اما پس از عرضه این بازی، شهرتی جهانی به دست آورد و جایزه های بسیاری دریافت کرد.
سونیک میهم (Sonic Mayhem): این گروه متال که در آلمان شروع به کار کرد، از گروه های مشهور، و حرفه ای موسیقی بازی در اروپا است. مشهورترین آثار این گروه سری بازی Quake است. در کنار این عنوان شناخته شده باید بازی هایی مانند Rise of the Machines Run, Splinter cell: Double Agent, Terminator: war2, Dark Messiah, spyhunter: Nowhere to jhon Woos stranglehold, TMNT, God of prototype, Hellgate: London و Tomorrow Never Dies را نیز نام برد.
تتسویا شیباتا (Tetsuya Shibata): شیباتا متولد 1973 معروف ترین آهنگساز شرکت کپکام است. وی در سال 2009 از کپکام جدا شد و همراه یوشینو آئوکی (Yoshino Aoki) شرکت Unique Note را تاسیس کرد. از جمله کارهای او سری بازی Monster Hunter، سری بازی Devil May Cry و power stone و همچنین Alpha, Vampire savior 2,3, Darkstalkers 3 2 New Age of Heroes, street Fighter Resident Evil Outbreak, Marvel vS. capcom Fullmetal Alchemist: senka wo Takuseshi Mono, Resident Evil 5, Auto Modellista و Dead Rising هستند.
تسویوشی سکیتو (Tsuyoshi sekito): سکیتو که در سال 1963 متولد شده، آهنگساز، تنظیم کننده و خواننده ژاپنی است که با بسیاری از آهنگسازان دیگر همکاری داشته است. عمده شهرت او برای دو بازی Musashi Brave Fencer و Last Remnant است.
از دیگر کارهای او سری بازی Black Mage، همکاری ناپیوسته در بازی FF، سری بازی kingdom Hearts: Birth by sleep, superstars, chrono Trigger, Dawn of Mana Turtles II, Lethal Enforcers II, soccer SD snatceher, Teenage Mutant Ninja All star pro-wrestling, space Manbow , Metal Gear 2 نیز هستند.
یوزو کاشیرو (Yuzo koshiro): اگر قرار باشد معروف ترین آهنگساز ژاپنی در ایران انتخاب شود، بسیاری از بازیبازان قدیمی نام این آهنگساز را انتخاب خواهند کرد. آهنگ های این شخص اعتبار سری بازی های streets of Rage و Shinobi در کنسول جنسیس محسوب ی شود. او یکی از بهترین آهنگسازهای بازی های رایانه ای و البته یکی از پرکارترین آن ها است. کاشیرو متولد 1967 در هینوی ژاپن است. او در سال 1978 خود را در شرکت Nihon Falcom آغاز کرد. معروف ترین کارهای وی در این دوره عبارتند از Sorcerian و سری YS.
پس از مدتی کاشیرو شرکت Nihon Falcom را ترک کرد و بصورت مستقل مشغول به کار گردید تا این که از سوی سگا دعوت به همکاری شد. پس از ساخت موسیقی سری بازی streets of Rage کاشیرو بسیار مشهور شد و تاکنون با آهنگسازی برای بازی های فراوانی این شهرت را ادامه داده است. از کارهای شناخته شده کاشیرو می توان به سری بازی: Castelvania: portrait of Ruin Dance Dance Revolution Etreme 2, Amazing Island, Namco X Capcom crack Down, super Adventure Island, Actraiser, story of Thor, wangan Midnight, shenmue و 7th Dragon اشاره کرد.
جسپر کید (Jesper kyd): وی که متولد 3 فوریه 1972 در دانمارک است، یکی از موثرترین و مشهورترین آهنگسازان صنعت بازی است که در تعداد بسیار زیادی از بازی های به عنوان آهنگساز حضور داشته است. سری بازی هایی نظیر Hitman و Assasssin creed و هم چنین بازی هایی نظیر ULTRAMIX2 Tornament 3, Dance Dance Revolution Freedom Fighters, Borderlands , Unreal Gears of War, Kane & Lynch: Dead Men و ... از جمله کارهای معروف وی هستند. وی که به سبب ساخت موسیقی در بازی های مختلف بارها برنده و نامزد دریافت جوایز مختلف از منابع گوناگون شده است. به علت ترکیب سبک های موسیقی Electronic, Dark Ambient و symphonic شهرت پیدا کرده است. کید در چندین فیلم نیز وظیفه ساخت موسیقی را به عهده داشته اما عمده فعالیت اش در صنعت بازیسازی است.
هری گرگسون ویلیامز (Harry Greason Williams): وی را بدون شک می توان به عنوان بهترین آهنگسازی که برای بازی های ویدئویی آهنگ ساخته است، انتخاب کرد. او که متولد 13 دسامبر 1961 در بریتانیاست، برای فیلم های بسیاری آهنگ ساخته که به سبب آنها جوایز بسیار زیادی نیز برنده شده است. فیلم های مشهوری ماننند Chroncles of Narnia, Kingdom of Heaven, Antz, Shrek 2, Shrek ... علاوه بر این وی آهنگ های فوق العاده ای را برای سه نسخه اخیر از چهار نسخه اصلی سری بازی Metal Gear Solid و هم چنین آهنگ های بازی بسیار محبوب Modern Warfare: call of duty4 را ساخته است که برای همیشه جاودان مانده اند. وی که از با اعتبارترین و مهم ترین موسیقی دانان و آهنگسازان فیلم و بازی های رایانه ای و ویدئویی است، به علت داشتن سبک و استیل خاص خود شهرت دارد و به عنوان یکی از اولین آهنگسازان فیلم هاست که در ساخت آهنگ های فیلم های خود بافت های موسیقی الکترونیک را با آلمان های ارکستری ترکیب کرده است. هم چنین وی به دلیل اینکه موسیقی تمامی فیلم های تونی اسکات (Tony scott) را از سال 1998 و فیم Enemy of the state به بعد، ساخته است، به همکاری مشترک با این کارگردان مشهور است.
در کل هدف این مقاله این بود که دید کلی نسبت به جایگاه موسیقی و افکت های صوتی در بازی و رایانه به شما ارائه کند امیدواریم که در شماره های آینده بتوانیم با گرد آوری و تدوین مقاله های مختلف به جزئیات بیشتری در این زمینه بپردازیم.
منبع: بازی رایانه (ش38)