از مجاهدت در راه خلق تا خیانت به خلق (4)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز امریکا از اینکه رژیمی با هر اسم ممکن، منتها حافظ منافع امریکا روی کار بیاید، مأیوس نبود... یک روز بختیار را با شعار هواداری از قانون اساسی حکومت شاهنشاهی به میدان می فرستند، روز دیگر
چهارشنبه، 9 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از مجاهدت در راه خلق تا خیانت به خلق (4)
 از مجاهدت در راه خلق تا خیانت به خلق(4)

نویسنده: فاطمه صوفی آبادی



 
«مروری بر اقدامات تروریستی منافقین در تابستان 1360»

5-2. همکاری در کودتای نوژه

در تیر 1359 جزئیات کشف یک کودتای نظامی منتشر شد. این کودتا از سوی سازمان
جاسوسی امریکا برنامه ریزی شد و قرار بود از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان آغاز شود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز امریکا از اینکه رژیمی با هر اسم ممکن، منتها حافظ منافع امریکا روی کار بیاید، مأیوس نبود... یک روز بختیار را با شعار هواداری از قانون اساسی حکومت شاهنشاهی به میدان می فرستند، روز دیگر ملی گرایان، روز دیگر حزب خلق مسلمان، روز دیگر بنی صدر و منافقین با شعارهای فریبنده ملی گرایی و آزادیخواهی و ضد استبداد و دیکتاتوری و چون از این راه ها به مقصد نمی رسد تنها راه رسیدن به منافع و مطامع خود را کودتای نظامی تشخیص می دهد.(1)
هدف از این کودتا استقرار حکومت سوسیال دموکراسی به ریاست شاهپور بختیار و در صورت امکان بازگرداندن سلطنت پهلوی بود. حجت الاسلام ری شهری در 15 مرداد 59 درمصاحبه ای به ارتباط چند گروه سیاسی از جمله سازمان مجاهدین با عاملان کودتا اشاره و اظهار داشت:
... در تحقیقات همکاری گروه هایی امثال پان ایرانیست ها، جبهه ملی، سازمان چریک های فدایی، سازمان مجاهدین خلق آشکار شد... محققی اعتراف کرد[در جلسه ای با حضور گردانندگان کودتا] برآورد کرده اند قدرت رزمی سازمان مجاهدین در تهران 800 نفر و سازمان چریک های فدایی خلق 300 نفر است... در جلسه مطرح شد که با سازمان مجاهدین وارد مذاکره شده بودیم و از آنها قول گرفتیم نه به نفع ما کاری کنند نه علیه ما وارد عمل شوند، آن وقت بعد از پیروزی یک امتیازاتی در اختیار آنها بگذاریم.(2)
مسعود رجوی و موسی خیابانی در یک مصاحبه مشترک ضمن تکذیب شدید موضوع همکاری سازمان با کودتاچیان، با ارائه اسناد و مدارکی ادعا کردند که با مقامات کشور در کشف کودتا همکاری داشته اند.
مطابق اسناد ادعایی سازمان در دو روز 17 و 18 تیر، نامه هایی خطاب به رئیس جمهور
و رونوشت به دفتر امام در مورد اطلاع طرح کودتا ارسال شده بود، حال آنکه این اطلاعات در زمان ارائه عملاً سوخته و بی فایده بوده اند و کودتا قبل از اطلاع سازمان کشف و خنثی شده بود.(3)
سران کودتا توافق هایی با مسئولان سازمان داشتند؛ از جمله به آنان وعده آزادی فعالیت های سیاسی و اعطای پست به مسعود رجوی پس از به ثمر رسیدن کودتا را داده بودند.
«طبق اسناد و مدارکی که به دست آمده، تماس هایی میان کودتاگران و موسی خیابانی صورت گرفته بود و ضمن پیشنهادی که رهبران کودتا به سازمان مجاهدین داده بودند، موافقت شده بود که سازمان مجاهدین در مقابل پستی که به مسعود رجوی واگذار می شود، به نفع کودتاگران ازموضع گیری درمقابل عمل کودتا، خود را کنار بکشد.(4)
در ستاد ضد کودتا عوامل نفوذی سازمان از جمله مسعود کشمیری (عامل انفجار ساختمان نخست وزیری در شهریور 1360) و جواد قدیری (عامل انفجار مسجد ابوذر در 6تیر 60) حضور داشتند و بسیاری از اسناد همکاری سازمان با کودتاچیان را از بین بردند یا سرقت کردند. همکاری برخی اعضای دفتر ریاست جمهوری بنی صدر نیز مدتی بعد افشا شد.
آقای ری شهری در مصابحه ای نقش بنی صدر در آزادی افراد دستگیر شده در جریان کودتا، اعلام داشت:
متأسفانه باید عرض کنم 51 نفر که در این رابطه (کودتای نوژه] دستگیر شده بودند بدون مجوز قانونی به دستور آقای بنی صدر آزاد شدند.(5)
حمایت بنی صدر در موضع رئیس جمهور از سازمان، از بین رفتن اکثر اسناد همکاری منافقان با کودتاچیان توسط نفوذیان سازمان در ستاد ضد کودتا و آغاز جنگ تحمیلی در
شهریور 59، شرایط توقف پیگیری نقش سازمان مجاهدین را در کودتا فراهم کرد و عملاً فضای مناسبی برای تجدید فعالیت و رویارویی نظامی و شورش مسلحانه آنان پدید آمد.

6-2. غائله 14 اسفند

چهاردهم اسفند 1359 میتینگی در دانشگاه تهران به مناسبت سالروز در گذشت دکتر مصدق برگزار شد. این میتینگ به صحنه بزرگ و بی سابقه ای از صف آرایی و رو در رویی لیبرالیست ها، مائوئیست ها (حزب رنجبران) و مجاهدین خلق با مردم و توده های مدافع خط امام تبدیل شد. جمعیت عظیمی در دانشگاه، زمین چمن و خیابان های اطراف حضور داشتند. در جلوی پایگاه سخنرانی جوانانی حضور داشتند که نظم و هماهنگی در شعارها و حرکاتشان- به خصوص متحد الشکل بودن لباس هایشان- نشان می داد تشکیلات از پیش سازماندهی و هماهنگ شده بود. اکثر آنان از اعضای میلیشیای مجاهدین بودند.
«سازمان با برنامه ریزی قبلی و تدارک کافی، گروه های بیست تا سی نفره میلیشیا را برای شرکت در مراسم 14 اسفند سازماندهی کرده بود.»(6)
در وسط زمین چمن پلاکاردهایی با نوشته های «چوب، چماق، شکنجه، دیگر اثر ندارد.»، «مسلمان به پا خیز، حزب شده رستاخیز» و... قرار داده بودند. در خارج از دانشگاه و خیابان های جنوبی و شرقی زمین، طرفداران خط امام شعارهایی از قبیل «ابوالحسن پینوشه، ایران شیلی نمی شه»، «مرگ بر لیبرال»، «بنی صدر ننگت باد» و «تا مرگ شاه دوم نهضت ادامه دارد» سر داده بودند و پلاکاردهایی از سخنان امام بر ضد ملی گرایان و تصاویری از ایشان در دستشان بود. فردی در میان جمعیت به سوی چند دختر چادری یورش برد و عکس های امام را که در دست آنها بود پاره کرد و به هوا پرتاب کرد. شاهدان ماجرا با کف زدن ازاین عمل وی تجلیل به عمل آوردند. به دنبال حضور بنی صدر در جایگاه و اصابت یک نارنجک
و پرتاب سنگ اوضاع بحرانی شد و با هدایت میلیشیای مجاهدین جمعیت به دادن شعارهای جهت دار از قبیل «اخلال تو میتینگ کار حزبه»، «بهشتی چماقدار مرگت فرا رسیده»، «بنی صدر افشا کن، بهشتی را رسوا کن»، «بهشتی، بهشتی، طالقانی را تو کشتی» و... پرداختند.
بنی صدر در قسمتی از سخنانش درحالی که چند برگ و کارت شناسایی را به جمعیت نشان می داد آنها را متعلق به افرادی از کمیته انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی خواند که آنان را به عنوان چماقدار دستگیر کرده بودند. پس از اعلام این مطالب با شعار «سردسته چماقداران، بهشتی» مورد تشویق قرار گرفت. در این هنگام عده ای پا به زمین می کوبیدند و فریاد می زدند: «بنی صدر حکم تهاجم بده»، «بنی صدر بنی صدر اذن جهادم بده» و سرانجام جواز حمله را از مجتهد اعلم خویش این گونه دریافت کردند که: «مردم! اینها را از اینجا بیرون کنید، اینان را بیرون کنید.» و بعد پشت سر هم افرادی که صورتشان با ضربه هایی شکافته و خونین شده بود از دیوارهای شرقی به پایین پرتاب شدند. خیابان های اطراف دانشگاه تهران تا ساعت ها حالتی جنگ زده داشت. پس از چند ساعت بالاخره پلیس با همکاری کمیته و سپاه بر اوضاع مسلط شد و درگیری ها خاتمه پیدا کرد. غائله 14 اسفند باعث شد بنی صدر به رئیس چند گروه سیاسی برای مقابله با نیروهای پیرو خط امام تبدیل گردد.

پی نوشت ها :

1- محمد محمدی ری شهری، خاطره ها، ج 1، (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383)، ص 109.
2- جمهوری اسلامی، (16مرداد 1359): ص3.
3- سازمان مجاهدین خلق«پیدایی تا فرجام»، ص 489.
4- کودتای نوژه، به کوشش جمعی از نویسندگان (تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1384)، ص54.
5- جمهوری اسلامی، (3 آذر 1359): ص12.
6- سازمان مجاهدین خلق«پیدایی تا فرجام»، همان، ص 498.

منبع: نشریه 15 خرداد، شماره 16.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.