آنچه که از اکتشفات درباره ی پاپیروس های مصری(1) مستفاد می گردد، آن که پزشکان مصری از التهاب گوشت دندان و ورم مخاط دهان و دردهای (آنژین ها؟) گوناگون و ایضاً دمل دندان (و شاید پیوره؟) اطلاع داشتند و بدیهی است برای تمام عوارض بالا درمان هائی می کردند. داروهائی که استعمال می شده است عبارت از داروهای قابض و مالیدنی و مضمضه و غرغره و امثال آن ها بوده است. اما به نظر نمی رسد که دندان پزشکی حرفه خاصی بوده باشد.
از اجساد مومیایی شده ساقه چوب که بر روی ریشه دندان طبیعی قرار گرفته دیده اند. این مطلب ادعائی بیش نیست و چه بسا که در دوران حیات دندان های چوبی گذارده شده چرا که پس از مرگ بین طبقات ممتاز معمول گردیده بود که دندان های متوفی را می کشیدند و به جای آن برای زینت و زیبایی دندان ساختگی می گذاردند.
در مورد دندان پزشکی و دندان سازی اطلاعات زیادی در کشورهای قدیم مشرق به مانند: مصر و بابل و آشور و فنیقیه و امثال آن اطلاعاتی به فراخور زمان داشتند.
اما در یونان آن چه که در باب دندان پزشکی و دندان سازی مدون و مستند می باشد در مجموعه بقراطی (2) است که در باب بیماری های دهان و دندان و درباره ی بیماری های لثه و مخاط دهان و ضایعات آن ها مطالبی آمده است.
این که در این مبحث از بیماری های دندان صحبت به عمل می آید از آن جهت است که این امر ضمن بیماری های دهان و کتب و آثار پیشینیان مختصری تذکر داده شده است.
مثلاً جالینوس دندان ها را استخوان های واقعی می دانسته و معلوماتی مختصر در این باره در کتب خود متذکر گردیده اما از نظر دندان پزشکی امری معتبر نیست.
پس از بقراط و جالینوس دندان پزشکی از علم پزشکی جدا و شعبه ای مخصوص برای این علم تأسیس گردیده است. گرچه اطبای پس از جالینوس تابع عقاید بقراط و جالینوس بودند، اما در این باب نظری مخصوص داشتند و از بیماری های دهان و دندان سخن نسبتاً زیاد گفته شده ولی درمان آن ها را با داروهای مسکن به اختصار پرداخته اند.
پس از آن سایر پزشکان برای درمان دردهای دندانی به شست و شوی با بعضی مطبوخ ها و داروهای قابض و استعمال موم ها و شمع ها و داروهای مخدر و شستن دندان و به کار بردن خمیرهای مخصوص و داغ کردن و امثال آن ها را به کار می بردند.
بعدها اصولاً پاک نگاه داشتن دندان ها و شستشوی دهان و دندان ها از صورت سابق بیرون آمد و مراقبت و مواظبت های فردی و دستورهای عملی برای کشیدن دندان فصل جدیدی در تاریخ دندان پزشکی گشوده شد.
در ایران قبل از اسلام نیز در کتب تواریخ پزشکی به اسناد و مدارکی بر می خوریم که در دانشگاه جندی شاپور ضمن کتب پزشکی از دندان پزشکی مطالبی دیده می شود و چون پزشکی جندی شاپور میراثی بزرگ از اختلاط و امتزاج پزشکی ایران و یونان و رم شرقی و انطاکیه و اسکندریه و هند و مرو بود آن چه که در مکاتب بالا به عمل می آمده عیناً (و احتمالاً با بعضی تغییرات و تصرفات) در پزشکی جندی شاپور آمده است.
توجه به بهداشت دهان و دندان و مسواک کردن در شرع اسلام تأکید بلیغ شده است.
از نظر مذهبی مسلمانان مسواک کردن و پاک نگاه داشتن دندان ها و دهان را بسیار مستحب می دانستند و توصیه این مطلب بسیار صریح در اغلب کتب فقهی آمده است.
مثلاً حجه الاسلام محمد غزالی در کتاب معروف خود موسوم به «احیاءالعلوم» آورده که: «پیغمبر اسلام(ص) پیوسته قبل از وضو مسواک می فرموند و تذکر می داد دهان های شما راه قرآن است این راه را باید همیشه پاک نگاه دارید و مسواک کنید».
ایضاً در همین کتاب و سایر کتب فقهی درباره ی مسواک کردن و پاکیزه نگاه داشتن دهان و دندان ها مطلب زیادی آمده که بعضی از علماء و فقهاء این امر را فوق مستحب می دانستند.
ماده ای که با آن مسواک می کردند چوب گردو بود. هم اکنون در بعضی دهات و قراء مسواک کردن دندن ها با چوب ذرت نازک کم و بیش دیده می شود.
اما موضوع خلال کردن دندان ها در اغلب کشورها در میان اقوام و ملل مختلفه برقرار بوده و اکنون نیز ساری و جاری است.
در قرون وسطی نیز با آن که پزشکی در اروپا رونقی نداشته و کتب پزشکان مسلمان در آن دیار تدریس می گردیده است، امر بهداشت دهان و دندان معتبر بوده و مخصوصاً در میان روحانیون اروپائی موضوعی بسیار پر اهمیت قلمداد شده است.
در میان پزشکان ایرانی طبری و رازی و اهوازی و ابن سینا و گرگانی در آثار و مؤلفات خود فصول و ابوابی در بهداشت و درمان دندان و دهان متذکر گردیده اند.
رازی در مؤلفات خود اغلب فصل مخصوصی برای بیماری های دهان و دندان اختصاص داده است.
منجمله در کتاب «منصوری» در مقاله چهارم و پنجم و نهم آن درباره ی تشریح و بیماری ها و بهداشت و کشیدن دندان می باشد.
به همین نحو در مؤلفات دیگر رازی در مورد بهداشت و درمان دندان و بیماری های دهان مطالبی آمده است.
باز رازی در کتاب معروف خود «برءالساعه» در ابواب ششم و هفتم و هشتم از انواع بیماری های دهان و دندان دستورهای بسیار منضم و مرتبی داده است.
من باب مثال دستورهای داروئی که رازی در «برءالساعه»(3) آورده مأخوز از ترجمه آن در این مبحث متذکر می گردیم:
«باب ششم و هفتم و هشتم برء الساعه در مورد درد دندان و کندن دندان و بدبوئی دهان است. بدین شکل:
«باب ششم در درد دندان است. علاجش آن است که اگر درد به مشارکت عضو دیگر نباشد، بگیرند مویز(4) را با پنبه کهنه در هاون سنگی کوفته و بر دندان دردناک نهند فوراً ساکن می کند. یا بگیرند قیراطی از شکرالعشر(5) در پنبه پیچیده و بر دندان نهند درد را ساکن می کند و هم چنین غالیه(6) و قطران نیز چنین است. و داغ کردن دندان ها به آتش فوراً درد را ساکن می کند و هیچ تدبیر در ساکن کردن درد بهتر از آن نیست که آب سرد کرده با برف و یخ در دهان گیرند به دفعات و چون گرم شود بریزند و باز تازه کنند. و گاه باشد که اول درد زیاد شود ولیکن ساکن خواهد شد ان شاءالله.
صفت معجونی که در دندان بنشاند بگیرند تریاک و میعه (7) یابسه (یا میعه جامده) و بارزد (8) از هر یک دو مثقال فلفل و حلتیث شامی(9) از هر یک یک مثقال با هم بکوبند به دو شاب بسرشند و بر دندان نهند.
«باب هفتم در تدبیر کندن دندان که بدون کلبیتن به آسانی کنده شود عاقرقرحارا (10) (عاقرقرها) را کوفته بیخته با سرکه بسرشند و یک ماه در آفتاب نهند و هر روز آن ظرف را حرکت دهند. و اگر سرکه خشک شود زیاده کنند چنان که به غلظت عسل شود. پس یک قطره از وی بر این دندانی که باید کنده شود نهند یک ساعت صبر کنند پس بیازمایند و بر کنند. و اگر به آسانی برآید فبها و الا روز دیگر بر نهند تا به آسانی کنده شود ان شاءالله تعالی. یا بگیرند آب ریشه توت را در جام کرده در آفتاب نهند تا به قوام عسل شود. در روز سه بار بن دندان را به آب طلا کنند به آسانی کنده شود ان شاء الله تعالی.
«ولکن احتیاط باید کرد که به دندان های دیگر نرسد. به این طریق که دندان های دیگر را به خمیر یا موم پوشیده دارند و الله اعلم.
«باب هشت در بدبوئی دهان اگر سبب بوی دهان معده باشد علاجش آن است که بگیرند مویز منقای از هسته و برگ مورد تازه مساوی هم کوفته با هم سرشته مقدار فندقی در هر صبح بخورند بوی دهان را ساکن می کند انشاءالله تعالی. یا این که بگیرند مویز و ابهل (11) را مساوی هم کوفته و سرشته به مقدار مذکور بخورند بسیار مفید است».
ایضاً رازی را در کتاب منصوری در مقالات چهارم و پنجم و نهم آن راجع به تشریح و بیماری ها و بهداشت در باب بیرون آوردن دندان می باشد.
در مقاله ی چهارم منصوری که مشتمل بر سی و یک فصل است در بهداشت به طور کلی می باشد که قسمتی مربوط به بهداشت دندان است. در مقاله پنجم که در هفتاد و هفت فصل می باشد از بیماری های دندان و طریقه ی کشیدن دندان مطالبی ارزنده دارد.
به همین نحو در سایر مؤلفات و آثار رازی ضمن بیان بیماری ها از سر تا قدم قسمتی مربوط به دهان و دندان می باشد.
اما اهوازی نیز در کتاب ملکی در کتاب دوم در مقاله پنجم (یا مقاله پانزدهم از جمع هر دو کتاب) در ابواب هفتاد و هشتم و هفتاد و نهم و هشتادم و هشتاد و یکم از درد دندان و موادی که باعث جلای دندان شود و درمان زخم های لثه و ورم های آن و بدبوئی دهان و موادی که باعث قطع رطوبت و سیلان آب دهان در موقع خواب و آب دهان کودکان شرحی مبسوط متذکر گردیده است.
اهوازی یک دوره کامل از درمان دندان و دهان از دوران های قدیم از بقراط و جالینوس و پزشکان سلف سخن گفته است و این امر از اختصاصات پزشکی و علمی بعضی از پزشکان اسلامی مخصوصاً رازی و اهوازی است که آن چه که اطلاعات علمی از پیشینیان مطالعه کرده و خوانده در کتاب خود آورده اند.
به طور خلاصه اهوازی بیماری های دهان و دندان را تحت عناوین در بیان درد دندان - پوسیدگی و کرم خوردگی دندان و گند دهان و بی حسی و سست شدن دندان ها مطلب نوشته است.
اهوازی معتقد بوده که حسی که به دندان منسوب است به واسطه عصب کوچکی است که از راه ریشه داخل دندان می شود.
در مقاله نهم کتاب دوم (یا مقاله نوزدهم از تمام کتاب ملکی) که در یکصد و ده باب است در ابواب سی و سوم و سی و چهارم شرحی مبسوط در مورد بیماری های دهان و دندان و لثه نگاشته است(12) مثلاً در باب سی و سوم در باب گوشت زیادی اهوازی گوید که آن را باید با منقاش و نیشتر برداشت و برای دمل کوچک با نیشتر اقدام کرد.
به شرح ایضاً در باب کندن دندان ها و سایر بیماری های دهان و دندان تدابیری متذکر گردیده که شرح همه ی آن ها بسیار خواندنی و معتبر است (البته به اعتبار زمان) و راهنمائی برای اطباء می باشد.
ابن سینا در قانون و گرگانی در ذخیره خوارزمشاهی هر دو به طوری در باب بهداشت دندان ها و درد دهان و درد و پوسیدگی و شکستگی و خرد شدن و کشیدن و گوشت زیادی و تغییر رنگ و درمان پوسیدگی و رفتن مینای دندان و زخم های لثه و داروهائی که برای درمان آن ها باید استعمال کرد، با توجه به نتایج اعمال پزشکان سلف و تجارب شخصی بسیار مفصل و مشروح بیان مطلب کرده اند.
اکنون نظرات مختصری از شیخ در باب دندان و بیماری ها و عوارض وارد بر آن ها که در قانون آورده متذکر می گردیم که خلاصه و فشرده آن چنین است:
«که دندان بزرگ ترین کمک عمل هضم است و هر غذائی که دندان از جویدن آن عاجز گردد لوله هضم به خوبی آن را تحمل نمی کند».
او گوید : «باید دانست که دندان از استخوان هائی است که حس دار می باشند و از اعصاب دهانی به آن ها عصب می رسد و در صورتی که صدمه و آزار به آن ها رسد درد می گیرند و حساس و گاهی لق و بر آمده می شوند بدون آن که تغییر رنگی در ذات جوهرشان پیدا شود. بعضی اوقات پوسیدگی و گندیدگی پیدا می کنند.
«پاره اوقات دندان ها شکستگی پیدا کنند و دردهای شدید بر آن ها عارض گردد و زمانی کندی پیدا شود که در این هنگام از مواد ترشی و شیرینی و گرم و سرد آزار و زیان ببینند که تحمل بر آن ها مشکل است.
«گاه اتفاق افتد که بر اثر عوارض بالا ماهیت دندان ها تغییر یافته و این که دندان ها دراز و بزرگ و باریک یا آن که ورم کنند. ممکن است دندان ها رنگ و ماهیت لثه ها را تغییر دهند. در این جاست که طبیب باید توجه کند بر آن که مزاج صاحب دندان صفراوی و یا بلغمی و یا دموی (خونی) و یا سودائی (سوداوی) است که در صورت اول تلخ و در صورت دوم سفید و در صورت سوم قرمز و در صورت چهارم سیاه می گردد».
«او گوید: که در باب گوهر دندان میان پزشکان اختلاف عقیده است. بعضی گوهر آن را استخوان و برخی پی دانند.
«آن ها که معتقدند گوهر آن از استخوان است به واسطه سختی ماده دندانی است که خشک و شکننده است و اگر آن را بسایند و یا بتراشند درد حس نکند.
«اما آن ها که گفته اند دندان پی است از آن نظر که دندان حس سردی و گرمی کند و هرگاه مواد ترشی بدان رسد کند شود. اما چون کند شدن دندان حالت مخصوصی است که در پی نباشد بدین جهت گوهر دندان را پی سخت گفته اند».
باز ابن سینا اضافه می کند که: «گوهر دندان استخوان است و اعصاب دماغی به گوهر آن متصل و با آن آمیخته است و این اعصاب در بن و ریشه دندان زیادتر است و درد دندان به واسطه اعصاب آن است و در مقابل خشکی و شکنندگی و فقدان حس در موقع سائیدگی و تراشیدن از آن نظر است که گوهر دندان استخوان است».
پس از آن ابن سینا مشروحاً در باب دندان و بیماری های آن و بیماری لثه ها متذکر گردیده و به طور خلاصه در باب دندان آن را از دو قسمت یکی استخوان که نمایان است که گوهر دندان نامیده و دیگر عصب آن که به آن حس می دهد می داند.
اما گرگانی در دنباله عقاید ابن سینا مطلب مربوط به دندان اظهار نظر کرده که خلاصه و فشرده آن بدین نحو است که در کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» آورده است.
او گوید: «که نظر و رأی اطباء درباره آن دو عقیده است:
«دسته ای معتقدند که دندان جزو ساختمان تشریحی و مادرزادی بدن نیست به دلیل آن که دندان بمانند سایر قسمت های بدن مثل چشم و گوش و عضلات و قلب که در موقع تولد طفل آن ها را دارد، طفل فاقد دندان است. بنابراین دندان مادر زادی نیست، بلکه از اعضائی است که پس از تولد کم کم بر اثر تغذیه در کودک پیدا می شود و دلیل آن چنین است که اگر دندان های کودک افتاد(13) به جایش دندان های دیگری بیرون زند در صورتی که اگر عضوی از اعضاء بدن از بین رفت به جای آن ها اندامی نمی روید.
«اما دسته دیگر را عقیده بر آن است که نظریه بالا صحیح نمی باشد و دندان به مانند سایر اندام ها در اصل و تبار خلقت وجود دارد و ماده دندان در گوهر استخوان آرواره ها پنهان است و به حکم خداوندی و حکمت بالغه حضرت باری نمی رویند تا آن که مورد احتیاج کودک قرار گیرد. به دلیل آن که در ابتدای تولد کودک شیرخوار را احتیاج به دندان نیست و شیر مادر را می مکد و پس از احتیاج به غذا دندان در می آورد و در هفت سالگی دندان ها می افتد و دندان های دیگری جای آن ها را می گیرند. این امر از آن نظر است که دندان های شیری استقامت خرد کردن غذا را ندارند و دندان های شیری مناسب آرواره کوچک و ضعیف دوران طفولیت است و دندان های دائمی(14) متناسب آرواره های بزرگ و نیرومند جوانی می باشند».
به همین نحو سایر پزشکان در تمدن اسلامی و از اقوام و ملل مختلف در مورد دندان و دهان و لثه ها و بیماری های مربوط به آن ها و بهداشت و گندیدگی دهان و پوسیدگی و کرم خوردگی و زائل شدن مینا و کند شدن دندان ها و سایر عوارض آنها مطالبی بسیار مفصل متذکر گردیده اند.
پی نوشت ها :
1. پاپیروس ابرس (Ebers) در سال 1872 کشف گردید و اکنون در کتاب خانه دانشگاه لیپزیک می باشد که در 2289 سطر می باشد و 875 نسخه پزشکی در آن ثبت است. منجمله چند نسخه مربوط به دندان سازی می باشد. ایضاً رجوع شود به دفتر شماره ی ماه های اوت و سپتامبر 1972 صفحه 4 و 5 سازمان بهداشتی جهانی که تعداد این پاپیروس ها که در 3500 سال قبل آمده متذکر گردیده است.
2. Corpus Hippocratum.
3. نقل از برءالساعه رازی که توسط میرزا احمد تنکابنی حکیم باشی فتح علی شاه ترجمه و توسط فرزند میرزا احمد موسوم به میرزا محمد حکیم باشی تصحیح و به سعی میرزا اسدالله طبیب چاپ شده است. سال چاپ 1297 سنگی، خشتی - به انضمام رساله «مطلب الرسول» و رساله ی «اسهالیه».
4. Gros raisin Sec, Raisain sec.
5. Mamme d'Apocymum Syriacum.
6. ترکیباتی است از بوی خوش. جمع آن غوالی (اقرب الموارد).
بوی خوشی است مرکب از مشک و عنبر و جز آن سیاه رنگ که موی را به وی خضاب کنند. (نقل از لغت نامه دهخدا).
7. میعه سائله = Storax liquide - میعه یا بسه = Storax sec.
8. صمغی است دوائی. (Galbanume).
9. (انقوذه - انجدان ) Feuilles d'asa foetida, Racine d'asa foetida.
10. Estragon, Ashe, Pyrethre.
11. Sabine et divers. (Genevrier, Sabine).
12. رجوع شود به صفحات 478 به بعد جلد دوم کتاب ملکی چاپ مصر سال 1294 هجری قمری.
13. مقصود دندان های شیری است.
14. مقصود دندان های پس از هفت سالگی است.