شیخ حسن شحاته در سال 1946 در خانوادهای «حنفی» مذهب در استان «الشرقیه» مصر به دنیا آمد و در سال 1996 در سن 50 سالگی به مذهب تشییع درآمد.
شحاته فارغ التحصیل مرکز «القراءات» بود و مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته «علوم قرآنی» را از این مرکز دریافت کرد.
اولین خطبه نماز جمعه خود را در حالیکه بیش از 13 سال نداشت، در مسجد روستایش خواند و خواندن خطبههای نماز را هنگام ادای خدمت سربازی در نیروهای مسلح مصر نیز ادامه داد و مسئول توجیه و بالا بردن روحیه نیروهای یگان مهندسی ارتش مصر در سال 1973 و گوینده رادیو و تلویزیون بود. به این ترتیب شیخ شحاته در خانوادهای دوستدار اهل بیت علیهم السلام رشد یافت.
آنگونه که خود شحاته میگفت، پدرش درباره شخصیت «امیر المؤمنین على بن ابىطالب علیه السلام» برای وی بسیار سخن میگفت و به شیخ حسن میگفت: فرزندم، امیر المومنین علیه السلام مهمترین حامى اسلام بود. هنگامیکه حضرت علی(ع) در کنار پیامبر(ص) بود، هیچگاه کسی جرات نمیکرد، به آن حضرت آزاری برساند.
شحاته خود میگوید: بیست را با اهل تصوف سپری کرده و تنها نتیجهای که از آنها گرفته این بوده که آنها در میان خود به شاخههای متعددی تقسیم شدند که وهابیها یکی از آنها هستند که چهره اسلام را تحریف کرده و مبانی اعتقادی خود را براین اندیشه باطل بنا کردند که هیچ یک از ائمه را به رسمیت نمیشناسند و تنها فرد مورد قبول نزد آنها «ابن تیمیه» است که حتی بیش از پیامبر(ص) او را گرامی میدارند.
شیخ حسن شحاته طی سالهای 1994 تا 1996 به مذهب تشییع گروید، با این حال در این مدت نیز همواره مدافع اهل تسنن بود، اگرچه دشمنانش وی را متهم به ناسزا گفتن به صحابه و عایشه میکردند.
وی در دوره حکومت سه دههای «حسنی مبارک»، رئیس جمهوری مخلوع مصر سه سال در زندان به سرمیبرد و از سفر به خارج از مصر منع شده بود.
مطبوعات و رسانههای مصر وی را از بزرگترین شیوخ این کشور و بحث برانگیزترین آنها در مصر میدانستند و او را «علامه شیخ حسن احمد شحاته» مینامیدند که از شیوخ و علمای الازهر و امام جماعت یکی از بزرگترین مساجد قاهره و برگزار کننده مجموعه برنامههای «العلم» در رادیو و تلویزیون و مساجد مصر بود.
مردم مصر او را به عنوان امام جماعت مسجدی میشناختند که در نزدیکی سفارت اسرائیل در قاهره قرار داشت و روزهای جمعه برای شنیدن خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهایش به این مسجد هجوم میآوردند تا سخنان وی درباره برحق بودن اهل بیت و وفاداریش به ولایت آنها را بشنوند و شیخ را همواره منادی حق و حقیقت میدانستند و از آنجا که وی همواره رسوا کننده رژیم صهیونیستی بود و علیه آنها سخن میگفت، نماز جمعه وی همواره با اتخاذ تدابیر شدید همراه بود.
دانش آموزان بسیاری توسط شیخ شحادته در الازهر پرورش یافتند که از جمله آنها میتوان به «شیخ طنطاوی» اشاره کرد.
گفته شده که وی پیامبر(ص) را در خواب دیده که از وی خواستار ولایت حضرت علی(ع) و دفاع از اهل بیت علیهم السلام برپای منابر و در تمام رسانهها شده و به همین دلیل گفته میشود، چون سخن وی از دل برمیآمده لاجرم بر دل هم مینشسته و بسیاری را پای منبر خطابههایش میکشیده است.
شیخ حسن شحاته در مصر از جمله مهمترین دشمنان وهابیت به شمار میآمد که در هرجا منبر سخنرانی داشت، غیر ممکن بود، ماهیت واقعی وهابیها و وهابیت را برملا نکند، به همین دلیل در سال 1996 توسط دستگاههای امنیتی مصر و در واقع به شکایت گروههای وهابی مصری دستگیر و تنها به اتهام اعلام ولایت علی ابن ابیطالب و ترویج تشییع در مصر راهی زندان شد تا قدر و ارزش شیخ بیش از پیش نزد مردم مصر افزایش یابد. شیخ پس از خروج از زندان از هرگونه سخن گفتن و اظهار نظر در رسانههای جمعی منع شد. این موجب شد تا وی از منبر برای برملا کردن ماهیت واقعی نظام مبارک و آنچه در زندان بر وی گذشته استفاده کند.
درباره زندگی خانوادگی خود شیخ حسن شحاته میگویند که پدرش دارای سه همسر بوده و مادرش آخرین همسر پدرش بوده و او دومین پسر در میان شش برادرش بوده و در همان دوران کودکی درحالی که بیش از 5 سال نداشت، قرآن را از حفظ کرده تا پس از آن راهی الازهر شود.
خود شیخ حسن شحاته دوبار ازدواج داشته، از همسر اولش دارای سه فرزند و از همسر دومش دارای یک فرزند بوده است.
مولفات شیخ حسن شحاته آنگونه که خود میگوید، کتاب «إحیاء علوم الدین» بوده و اشعار و رسالههایی نیز به رشته تحریر درآورده که باید از میان آنها به رساله «سراج الأمة فی خصائص السادة الأئمه» اشاره کرد.
برای اطلاع بیشتر به مقاله«رویای صادقه باعث شیعه شدنم شد» از خاطرات شیخ شحانه،رجوع کنید.
درباره فعالیتهای مذهبی خود، شحاته که به خاطر ساختار مذهبی خانوادهاش خیلی زود و در نوجوانی وارد فعالیتهای دینی و مذهبی شد و همین موجب شد تا وی برای اولین بار هنگامیکه هنوز به سن 15 سالگی نرسیده بود، پای منبر برود و به گفتهاش خود با دست خود خطبه نماز را بنویسد. شحاته 5 سال خطیب مسجد «الأشراف» روستای خود بود.
در واقع اگر بخواهیم مهمترین مراحل زندگی شیخ شحاته را ذکر کنیم میتوانیم آن را در موارد زیر خلاصه کرد:
1 – مرحله ارتش که طی آن در جنگ ماه رمضان مشارکت داشت.
2 – مرحله «الدورامون» که نام یکی از شهرهای استان «الشرقیه» است که هم دژ اخوانیها و هم وهابیت به شمار میآمد و طی آن شیخ شحاده توانست بیش از 90% دانشآموزان خود را به آیین تشییع درآورد.
3 – مرحله قاهره که از سال 1984 آغاز و تا سال 1996 ادامه مییابد که اوج فعالیتهای مذهبی شیخ را تشکیل میداده و در این دوره بود که نماز جمعه را در منطقه «کوبری» ادا میکرد که مصادف با دستگیری وی از سوی رژیم سابق شد.
شیخ شحاته یکبار دیگر نیز در سال 2009 میلادی از سوی رژیم حسنی مبارک بازداشت شد. این بار وی به همراه 306 شیعی مصری و عربی به بهانه کشف یک گروه وابسته به «حزب الله» در مصر بازداشت شد، اما در همان سال دادگاه جنایی مصر حکم آزادی وی به همراه دیگر متهمان این پرونده را صادر کرد.
شیخ حسن شحاته در جریان انقلاب 25 ژانویه 2011 فعالیت بسیار داشت و پس از انقلاب موضوع تاسیس حسینیههایی برای شیعیان در مصر به ویژه در روستای «هربیط» زادگاه شحاته در ژوئن 2012 برای وی بسیار مشکل ساز شد.حسن شحاته در شامگاه ۲۳ ژوئن ۲۰۱۳ (۶۶ سالگی) در حالی که آماده شرکت در جشن نیمه شعبان در روستای «ابومسلم» در منطقه «ابوالنمرس» در استان «جیزه» بود؛ در محاصره سه هزار نفر از سلفیها قرار گرفت. آنها با حمله به شحاته سر از بدن او جدا کردند، تعدادی دیگر از همراهانش را با سنگباران کشتند و جسدشان را با کشیدن روی زمین در شهر چرخاندند.
قتل رهبر شیعیان مصر باعث اعتراض عراق و ایران شد و مراجع تقلید شیعه در کشورهای مختلف از جمله لطفالله صافی گلپایگانی، حکیم، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، جعفر سبحانی، روحانی، علوی گرگانی، شیرازی، در پیامهایی خواستار مجازات عاملان این عمل از حکومت مصر شدند. همچنین به مناسبت کشتهشدن وی مراسم ختمی در تهران برگزار شد که گلپایگانی رئیس دفتر رهبر ایران هم در این مراسم حضور پیدا کرد. الازهر مصر نیز این عمل را تقبیح کرد.