نویسنده: سید محمد مهدی زاده
نظریه ی تعامل گراییِ(1) رسانه، نشأت گرفته از سنت جامعه شناختیِ تعامل گرایی نمادین است که ریشه در مکتب شیکاگو دارد. «تعامل گرایی نمادین در جستجوی شیوه ها و تمهیداتی است که عاملانِ اجتماعیِ توانا، به واسطه ی آن ها جهان اجتماعی ای را که در آن اقامت دارند، می سازند و می کوشند تا آن را بفهمند» (ادگار و سج ویک، 94:1387).
توجه این نظریه معطوف به شیوه هایی است که عاملان اجتماعی آن را برای توافق بر سر «معنای» موقعیت های خاص اجتماعی به کار می گیرند.
هربرت بلومر(2)، معنا را نشأت گرفته از کنشِ متقابل اجتماعی می داند. به عبارتی، کنش متقابلِ اجتماعی مولدِ معنا و سازنده ی دنیای ماست. «ما با معنا دادن به دنیای خود، آن را خلق می کنیم» (کرایب، 110:1378).
در تعامل گرایی، برخلاف کارکردگرایی، جامعه موجودیتی عینی و مستقل از عاملان اجتماعی ندارد، بلکه به دست همین عاملان و از طریق تعامل ساخته و حفظ می شود.
طبق دیدگاه بلومر، تعامل گرایی مبتنی بر سه فرض اساسی است:
1. کنش انسان ها نسبت به پدیده های پیرامون شان، مبتنی بر معانی ای است که آن پدیده ها برای آن ها دارد. بنابراین، کنش ها و معانی در وضعیت های روزمره، به دست خودِ عاملان اجتماعی خلق می شود.
2. معنیِ پدیده ها ناشی از تعامل اجتماعیِ افراد با همتایان خود است؛ به این معنی که کنش ها و معانی در خلال روابط اجتماعی شکل می گیرد.
3. تغییر و جابجایی معنی، در یک فرایند تفسیری به هنگام ارتباط و مواجهه ی افراد با دیگران صورت می گیرد. لازمه ی این فرایند تفسیری آن است که افراد بتوانند معانی را تولید، انتخاب، بازبینی، تعلیق و سازماندهی مجدد بکنند و آن را مطابق وضعیت ها و کنش های خود، انتقال دهند(بلومر، 1962 به نقل از لافی، 78:2007).
لیتل جان بر این باور است که در تعامل گرایی، معنا- که اصل و اساس تجربه است- حاصل تعامل است که ارتباط را پایه و مبنای تجربه ی انسانی قرار می دهد(لیتل جان، 372:1384).
نظریه ی تعامل گراییِ رسانه برخلافِ نظریه های رفتارگرایی و ساختارگرایی که بر قدرتِ متون و فناوری های رسانه ای در تعیین معنا از جهان اجتماعی تأکید دارند، روابط پویای میان تولیدکنندگان، متون و فناوری ها و عمل تفسیری مخاطبان را مورد توجه قرار می دهد.
دَن لافی می نویسد: «در حالی که هدف ساختارگرایان، فهم چگونگیِ قرار گرفتنِ مخاطبان در درون ساختارهای رسانه ای است، تعامل گرایان به چگونگی تعامل رسانه ها با ساختارهای زندگی مخاطبان علاقه دارند».
در تعامل گرایی، رسانه ها به عنوان پدیده ای اجتماعی که با آگاهی و محیط اجتماعی تعامل دارند، تعریف می شوند. به عبارتی، رسانه ها نه درتقابلِ ایدئولوژیک با روندهای اجتماعی خاص، بلکه بخشی از جامعه محسوب می شوند.
نظریه ی ساخت یابیِ(3) گیدنز تلاش برای پیوند زدن میان ساختارگرایی و تعامل گرایی است. به این صورت که ساختار اجتماعی (قدرت نهادی شامل قدرت رسانه) و کنش اجتماعی (عاملیت فردی، شامل تعامل رسانه ای شده) کاملاً در تقابل با یکدیگر قرار ندارند، بلکه دارای تعامل با یکدیگر هستند.
یکی از معروف ترین نظریه پردازان تعامل اجتماعی، اروینگ گافمن(4) است که تأکید زیادی بر تعامل رو در رو دارد.
پی نوشت ها :
1. Interactionism
2. H. Blumer
3. Structuration
4. E. Goffman