هالیوود در اختیار صهیونیزم

وقتی سینما پدید آمد، هالیوود به عنوان قطب برنامه سازی تصویری شکل گرفت. آن هم در فاز دوم پروژه سینمای آمریکا. بعضی کشورها مثل چین، ایتالیا، آلمان و فرانسه، شهرکهای سینمایی خود را زودتر از آمریکا ساختند. آمریکا در واقع سرمایه
دوشنبه، 24 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هالیوود در اختیار صهیونیزم
هالیوود در اختیار صهیونیزم

نویسنده: مجید صفاتاج




 

وقتی سینما پدید آمد، هالیوود به عنوان قطب برنامه سازی تصویری شکل گرفت. آن هم در فاز دوم پروژه سینمای آمریکا. بعضی کشورها مثل چین، ایتالیا، آلمان و فرانسه، شهرکهای سینمایی خود را زودتر از آمریکا ساختند. آمریکا در واقع سرمایه های دیگران را غارت کرد؛ یعنی بهترین کارگردانهای آلمان، بهترین بازیگران اتریش و اسکاندیناوی، بهترین دکورسازان ایتالی و بهترین آهنگ سازان فرانسه را با پول بیشتر جذب کرد. استودیوهای فیلم سازی ابتدا در شرق آمریکا، در نیویورک مستقر بود و یهودیها نیز از همان اول نفوذ جدی در آن داشتند. استودیوها درهمان پایتخت سیاسی، یعنی نیویورک راه افتاد، اما بر اثر دعواهای اقتصادی و رقابتهایی که پیدا شد، بخشی از آنها به غرب آمریکا منتقل شد، تا دور از آن فضای رانت تصویرسازی، و در شرایط آزادتری بتوانند فیلم بسازند.(1) بدین ترتیب جامعه هالیوود در سال 1903 به ثبت رسید و از آن به بعد سلطه شیطانی خود را بر روی جهان آغاز کرد.(2)
از زمان شکل گیری هالیوود، یهودیان که همواره به دنبال منافع مادی و کسب سود بیشتر هستند احساس کردند که این مؤسسه تبلیغاتی و دیداری می تواند برایشان مفید باشد. از این رو تصمیم گرفتند این مؤسسه را به یک دستگاه پولساز تبدیل کنند و طبق معمول از این درآمدها در جهت تحقق اهداف صهیونیسم و در ورای آن رژیم صهیونیستی، حداکثر استفاده را ببرند.
هنگامی که در سال 1914 میلادی، اولین تیر ترکشهای جنگ جهانی اول شلیک شد و نفیر گلوله، آسمان اروپا را درنوردید، صادرات فیلم های سینمایی و مستند به یگانه دنیای آن زمان که جامعه اش سخت تشنه هنر هفتم بود، متوقف شد. اما این جنگ برای آمریکا و به ویژه بزرگترین کارتل هنری آن یعنی هالیوود مایه خیر و برکت شد. و به آن مجال داد تا مانند اختاپوسی عظیم الجثه، بر سینمای جهانی چنگ بیندازد.(3) و از این طریق فیلمهای زیادی تولید و به سراسر جهان صادر کند.
یهودیها به تدریج سرمایه های خود را به سمت این صنعت سرازیر کردند. زیرا مردم به فیلم اقبال نشان دادند و فیلم به یک تجارت پرسود برای یهودیها تبدیل شد. بدین لحاظ در فیلمهایی که تولید می کردند از هر چیزی که بتواند عامه مردم را جذب کند استفاده می کردند. مواردی چون استفاده ابزاری از زمان، موضوعات غیراخلاقی، خشونت، ترویج خرافات و جادو و ... بدین ترتیب هالیوود به قلب امپراتوری فیلم سازان تبدیل گردید و تهیه کنندگان یهودی، حاکم مطلق بر این صنعت در هالیوود شدند. کارگردانان و هنرپیشگان نیز تحت فرمان آنها قرار گرفتند.
نفوذ صهیونیستها به همین جا ختم نشد. آنها از انواع و اقسام روشها برای چنگ انداختن بیشتر به حوزه سینما استفاده کردند. آنها با برنامه ای حساب شده، خود را مشتاق فراموش کردن ریشه های تاریخی خویش و ادغام در جامعه آمریکا نشان می دادند.(4)» حتی برای استمرار سلطه خویش بر این صنعت و جذب مخاطبان بیشتر که هالیوود همیشه به عنوان پشتیبان بازار به آن محتاج است در برخی از فیلمهای تولیدی خود به شکلی مکارانه، نظام آمریکا را مورد انتقاد و پرسش قرار دادند تا به این وسیله بازار فروش را در خارج از مرزها برای خود کسب کنند. به عنوان نمونه «در فیلم نوستراداموس محصول مشترک انگلستان و آمریکا که با شرکت ارسن ولز تهیه شده است می بینیم که آمریکا در یک جنگ هسته ای توسط نجات دهنده یی عرب (یادآور دوران ظهور حضرت حجت عج) شکست می خورد و بعد از این درگیری اتمی، جهان به صلح و آرامش جاویدان می رسد.
همین مورد شامل بسیاری از آثار اجتماعی و سیاسی هالیوود نیز می شود. مثلاً در فیلم JFK (جان اف کندی)ساخته الیور اشبون، رئیس سابق سازمان جاسوسی آمریکا CIA به بازرش ویژه پرونده قتل کندی اعتراف می کند که این سازمان عملاً نقش یک مداخله گر در اوضاع داخلی کشورها را دارد و به ویژه در آمریکای لاتین، شیلی و ایران (کودتای 28 مرداد) مستقیماً وارد عمل شده است. وی به طور ضمنی تایید می کند که ترور کندی با توطئه و برنامه ریزی سیا صورت گرفته است.(5)»
امروزه نقش سینمای هالیوود در حمایت از سیاستهای آمریکا در جهان و به ویژه نقش آن در عرصه فعالیت های فرهنگی این کشور در عرصه جهانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است به گونه ای که غالب کارشناسان معتقدند که هالیوود یکی از مهم ترین ابزارهای دولت متعدد آمریکا برای پیشبرد سیاستهای خود در روابط بین الملل و در مقابل سایر کشورها و تاثیرگذاری بر فرهنگ آن کشورها می باشد(6).
نویسنده یهودی نیل گابلو در مورد سیطره تدریجی صهیونیسم بر صنعت سینما می گوید:
یهودیها تنها جاهای خالی و نه تنها 50 درصد بلکه تمامی صنعت (سینما) را در اختیار خود گرفتند به این نتیجه طبیعی که همه عالم دست به دست هم داده اند تا تاثیر این تسلط را بر سینما کوچک جلوه دهند.(7)
وی از یک تحقیق مفصل در سال 1914 با عنوان زنجیر مقدس می گوید: فومن اف کانتور استاد دانشگاه نیویورک خاطر نشان کرده است که تولید و توزیع فیلم هالیوود در 50 سال اول موجودیت یافتن خود تقریباً به طور کامل تحت سلطه یهودیهای مهاجر درآمد و الان نیز در بالاترین سطح توسط یهودیها اداره می شود(8).
آنچه که در مورد سیطره صهیونیسم بر سینمای هالیوود می توان به طور خلاصه بیان نمود این است که «تسلط اقتصادی سینمای هالیوود با تولید تقریبی هزار فیلم در سال به حوزه فرهنگی و فکری دنیا غیرقابل انکار است.(9)»
با مروری گذرا بر صنعت سینمای صهیونیستها از اوایل قرن بیستم تا زمان حاضر این جنبه سینما به وضوح مشخص می شود. به عنوان نمونه می توان به سیطره رابرت مردوخ صهیونیست استرالیایی الاصل بر صنعت سینما اشاره کرد. «وی استودیوهای فیلم روباه قرن بیستم (Twentieth the century-FOX) را خرید تا سیطره صهیونیسم بر سینمای غرب کامل شود.»(10) و این صنعت در کنار هالیوود به سدوم عصر حاضر تبدیل گردد. «صهیونیستها تقریباً به طور کامل شرکتهای تولید فیلم هالیوود - پایتخت سینمای آمریکا - را در دست دارند. برای مثال، مالک شرکت فوکس قرن بیستم، ویلیام فوکس یهودی است. شرکت یونیورسال در مالکیت کارل لیمل است. شرکت گلدن در تملک ساموئل گلدن و آدلف زوکور است. شرکت مترو نیز در تملک لوییس بی.مایر بود که این دو شرکت بعدها در هم ادغام شدند و اکنون به متروگلدن مایر معروف است. همچنین شرکت برادران وارنر در تملک هارنی وارنر و برادران اوست. شرکت پارامونت متعلق به هودکنسون است که همگی یهودی هستند.(11)»
هم اکنون شرکتها و کمپانیهای فوق الذکر به دهها شرکت و کمپانی کوچکتر تبدیل شده اند. «عمده کار سینما به دلیل دیجیتالیزه شدن به سمت استودیوهای کوچک ولی فوق حرفه ای کشیده شد؛ مثل استودیوی جرج لوکاس که برای فیلم جنگ ستارگان ساخته شد. یعنی کار تخصصی گشت، و به اجزای کوچکتر تقسیم شد.(12)» شرکتهای یونایتد آرتیس و آر.کی.یو نیز به یهودیان تعلق دارد. ناگفته نماند که پدر لوییس بی. مایر، خاخام بود و مادر زوکور نیز دختر یکی از خاخامهای یهودی بود.(13)» آخرین قلعه غیریهودی در هالیوود، یعنی استودیوی دیسنی (14) نیز اوایل دهه 90 تحت رهبری یهودیها درآمد.(15)
«تقریباً 80% هنرپیشگان و تهیه کنندگان فیلمهای سینمایی هالیوود یهودی الاصل هستند.(16)»
مجله یهودی post and opinion در 6 دسامبر 1974 چنین می گوید:
«یهودیها اکنون هالیوود را در اختیار دارند، همان طور که آن را تحت تسلط خویش داشتند. حضور یهودیان در هالیوود یک حقیقت تاریخی است. اکثر تولیدکنندگان و کارگردانان هالیوود یهودی هستند و این در حالی است که اتحادیه نویسندگان هالیوود، در عمل از 70 تا 100 درصد از یهودیان تشکیل شده است. هنگامی که یک غیریهودی یک کمپانی فیلم سازی را خریداری می کند یهودیان باز هم کنترل را در دست دارند. چرا که در هالیوود روابط است که باعث کسب پولهای کلان می شود. کارهایی مثل خرید داستان فیلم، امضا شدن قراردادها توسط بازیگران، توزیع فیلم به شرکت های زنجیره ای نمایشی مانند ادئن(odeon) همه در اختیار یهودیان است.(17)»
نویسنده یهودی نیل گابو در مورد قدرت یهودیها در هالیوود می گوید:
«ما صنعت سینما را پایه گذاری کردیم ... ما با یهودیان شرقی به کار انداختیم ... و وقتی فیلمهای مطمئن و منطقی صنعت را تحت تصرف خود گرفت هالیوود مورد هجوم گردان نویسندگان یهودی که غالباً از شرق می آمدند قرار گرفت. بسیاری ادارات قدرتمند توسط یهودیها اداره می شد. حقوقدانان یهودی بیشتر تجارت صنعت انجام می دادند و دکترهای یهودی به ضعف رسیدگی می کردند. ورای همه مسائل یهودیها فیلم تهیه می کردند.»
تمام اینها باعث شد اسکات فیر جرالد با خرده گرفتن از هالیوود آن را تعطیلات یهودی بنامد. بنابراین یهودیها به سرعت بر هالیوود مسلط شدند تا جایی که در اوایل 1921 هنری فورد به شدت به صنعت فیلم آمریکا اعتراض کرد.(18)
روزنامه نگار و مورخ یهودی جی گلدبرگ در تحقیق خود در سال 1996 به نکته مهمی اشاره می کند. قدرت یهود درون نظام آمریکا عنوان تحقیق اوست. وی می نویسد:
یهودیها در تجارت رسانه ای به طور نامناسبی بیش از سهم آنها در جمعیت آمریکا حضور دارند. در تعداد اندکی از بخشهای کلیدی رسانه ها، به ویژه در میان مدیران اجرایی استودیوهای هالیوود، یهودیها به لحاظ تعداد مسلط می باشند.(19)
هالیوود در انتهای قرن بیستم همچنان صنعتی با رنگ و بوی آشکار قومی است. تقریباً تمام مدیران عالی رتبه اجرایی در استودیوهای عمده یهودی هستند. نویسنده ها، تولید کننده ها و تا درصد پایین تری کارگردانها نسبتاً یهودی هستند. یک تحقیق اخیر رقم 59 درصد را در میان فیلمهای مطرح نشان می داد (20). تحقیق دیگری بیانگر این نکته است که از هر ده نفر شاغل در هالیوود 9 نفر یهودی هستند.(21)وزن جمعی یهودیان موجود در صنعت فیلمسازی آمریکا به یهودیان هالیوود قدرت سیاسی زیادی می دهد. آنها یک منبع عمده پولی برای نامزدهای دموکرات هستند. پدر غیررسمی صنعت (سینما) رئیس MCA لوواسرمن قدرت نفوذ فوق العاده ای در دولت و سیاستهای ملی دارد. وزیران اجرایی هالیوود از تاسیس اسرائیل در سال 1948 با وجد زیادی استقبال کردند.(22)
«امروزه سینمای هالیوود منکر این واقعیت نیست که بسیاری از مهره های کلیدی در سینمای آمریکا (صرف نظر از تخصص ایشان در زمینه های گوناگون سینمایی)صرفاً به این دلیل که یهودی یا یهودی زاده اند، از میان اقران خود برگزیده شده و مدارج ترقی را پیموده اند.
گرچه پیروی از آیین موسی علیه السلام به معنای تبعیت از مرام صهیون نیست از این رو دو واژه یهودی و صهیونیست را چهره پنهان داشته و به همین دلیل نیز بیشتر اعضای باشگاه سری خود را از بین پیروان آیین یهود برگزیده است. حاصل آن که در تمامی شئون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مغرب زمین، ظاهراً همیشه یهودیان (و در حقیقت همواره صهیونیستها)مقدم بوده اند. طبعاً هالیوود نیز به عنوان یکی از مظاهر هنر و تکنولوژی مغرب زمین از این قاعده مستثنی نیست و حتی تلاشی هم در جهت انکار این مدعا ندارد. اصولاً در نظام اداری پیچیده هالیوود، قوانین نانوشته بسیاری وجود دارند که همواره یهودیان در اولویت اند و اگر یک یهودی از مرام سیاسی صهیونیسم نیز جانبداری کند، طبعاً مدارج ترقی در هالیوود را با سرعت بیشتری خواهد پیمود. اما اگر همین هنرمند یهودی بی طرف باقی بماند یا به ندرت برخلاف نظام تبلیغاتی صهیونیسم گام بردارد، به سهولت از گردونه هالیوود بیرون خواهد افتاد.(23)»
برهمین اساس، معمولاً کمیته بررسی فعالیت های ضد آمریکایی، هنرمندان و کارگردانان مهاجر اروپایی را مورد بازجویی قرار می دهد و آنان را تهدید می کند که اگر در مسیر مورد نظر آمریکا [صهیونیسم] گام برندارند به سختی مجازات خواهند شد.
هدف از این اقدام، جلوگیری از فعالیت کارگردانان و فیلم سازانی بود که قصد داشتند خارج از چهارچوب های ساختگی و مبتذل هالیوود دست به خلق آثاری هنری بزنند.(24)حذف چارلی چاپلین به اتهام کمونیست بودن در قضیه مک کارتی، بی اعتنایی به لورسن ولز پس از ساختن فیلم همشهری کین و تحریم براندو به دلیل روحیه عصبی او، مشتی از خروار هستند.(25)
این گونه برخورد با هنرپیشگان و هنرمندان مستقل، محصول مدیریت حاکم بر سینمای هالیوود می باشد. مدیریتی که تنها در یک شخص و یا چند نفر خلاصه نمی شود. همین مسأله باعث شده تا سیطره نامریی صهیونیسم بر صنعت سینما، بسیار پیچیده نمایانده شود. در هالیوود کارگردانان و مدیران اصلی، برخلاف کارگردانان و هنرپیشگان، چهره ناشناخته ای دارند و همین مساله سبب شده تا در هالیوود مدیریت به دست یک نفر نباشد. «یک اتاق فکر ناپیدا وجود دارد که هیچ کس اعضای آن را نمی شناسد. ولی می توان حدس زد که چه کسانی هستند: اصحاب کمپانیها،نو محافظه کاران، یهودیها و ... همگی در آن جا ردپای جدی دارند ...طبعاً اگر شما بخواهید وارد این حوزه شوید، باید از فیلتر آنها بگذرید. یک اتاق فکر وجود دارد که هالیوود را می گرداند و سیاستهای برنامه سازی را تنظیم می کند.(26)»
در شیوه کار هالیوود، کارگردان، بر مدیر تولید یا تهیه کننده متکی است. این مدیر تولید و تهیه کننده است که کارگردان و بازیگر را انتخاب می کند و سناریوی دلخواهش را به دست یک کارگردان می دهد. در چنین محیطی، ناگفته پیداست که این شرکت سازنده است که نوع فیلم و صحنه را در آثار کمیک، تاریخی، وسترن، پلیسی، درام و ملودرام، انتخاب کرده و بر کارگردان تحمیل می کند. به این ترتیب، هرچه سازنده در مخیّله خود دارد، به تصویر کشیده می شود و بیننده را نیز چاره ای نیست جز آن که این اندیشه ها را بر پرده سینما تماشا کند.(27)
مجله یهودی post and opinion در 6 دسامبر 1974 چنین می گوید:
«یهودیها اکنون هالیوود را در اختیار دارند، همان طور که آن را تحت تسلط خویش داشتند. حضور یهودیان در هالیوود یک حقیقت تاریخی است. اکثر تولیدکنندگان و کارگردانان هالیوودی یهودی هستند و این در حالی است که اتحادیه نویسندگان هالیوود، در عمل از 70 تا 100 درصد از یهودیان تشکیل شده است. هنگامی که یک غیریهودی یک کمپانی فیلمسازی را خریداری می کند یهودیان باز هم کنترل را در دست دارند. چرا که در هالیوود روابط است که باعث کسب پولهای کلان می شوند. کارهایی مانند خرید داستان فیلم، امضاشدن قراردادها توسط بازیگران، توزیع فیلم به شرکتهای زنجیره ای نمایشی مانند ادئن (odeon)همه در اختیار یهودیان است.»(28)
«امروزه سینمای هالیوود منکر این واقعیت نیست که بسیاری از مهره های کلیدی در سینمای آمریکا (صرفنظر از تخصص ایشان در زمینه های گوناگون سینمایی) صرفاً به این دلیل که یهودی یا یهودی زاده اند، از میان اقران خود برگزیده شده و مدارج ترقی را پیموده اند.
دلیل تاخت و تاز هولناک صهیونیسم جهانی به سینمای جهان چیست؟
راز این امر در لابی صهیونیستی یا گروههای یهودی نهفته است که هنر و صنعت سینمای آمریکا و اروپا را تحت سیطره خود گرفته و بیش از 90% فیلمهایی را که سالانه تولید می شود آنها تولید می کنند. روژه گارودی در کتاب خود با نام پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی و همچنین در کنفرانسی که در باشگاه هیئت علمی دانشگاه قاهره ترتیب داده شده بود گفت:
یهودیان از تمامی نقاط جهان و از خارج بر اسرائیل حکومت می کنند و به منظور ادامه حیات آن هر گونه کمک و حمایتی را در اختیار خویش قرار می دهند.
از اینجا برنامه توطئه آمیز و فعالیتهای سازمان یافته صهیونیسم برای تسلط بر صنعت سینمای جهان و تصرف آن برای خدمت به اهداف نژادپرستانه آل صهیون و تخریب و نابودی ملتهایی که با آنان دشمنی می کنند مشخص می شود. به همین سبب «مالکیت بزرگترین شرکتهای هالیوود مانند گولدن مایر، فوکس، پارامونت، کلمبیا، والزو یونایتد آرتیست، تنها یک اتفاق تصادفی نبوده بلکه برنامه ای توطئه آمیز برای احاطه افکار عمومی جهانی و سوق دادن آن به سمت افکار خودشان است. این برنامه و فعالیت سازمان یافته چنانچه خواهد آمد مراحل تکاملی را پشت سر گذاشته است که می توان آنها را این گونه خلاصه نمود.(29)
1) تصاحب ابزار صنعت سینما و شرکتهای بزرگ تولید فیلم به طور مستقیم و یا از راه خرید سهام آنها از طریق بانک.
2) جذب هنرمندان و ستارگان بزرگ و تحت سیطره گرفتن آنها با استفاده از تمامی ابزار.
3) صدور قوانین هنری در بسیاری از کشورهای اروپایی مبنی بر منع دشمنی با نژاد سامی در فیلمها و رسانه ها.

پی نوشت ها :

1. گفت و گو با دکتر مجید شاه حسینی، "پرده ای به نام سینما"، روزنامه رسالت، 1383/4/30 ص 13.
2. نوران، ب:پیشین.
3. "هالیوود و صهیونیسم"، مجله نداء المقاومه، ماهنامه سیاسی، فرهنگی دفتر حزب الله لبنان در تهران، شماره 38، مرداد 1384، ص 25.
4. روزنامه رسالت، 83/4/18، همان، ص 20.
5. روزنامه اعتماد، "هالیوود و اخلاقیات- خودنابودی آخرالزمانی کارخانه عظیم رؤیاسازی"، 21 شهریور 1384، شماره 928، ص 6.
6. نوران، ب:"نگاهی به نقش هالیوود در آمریکا" روزنامه رسالت، 83/6/3، شماره 5373 ف ص 14.
7. همان، "سینمای صهیون"، 83/5/13، ص 14.
8. همان
9. روزنامه اعتماد، همان.
10. Willam show cross,Murdoch, pan Books, London,1993:p4
11. رحمانی، پیشین، ص 67.
12. شاه حسینی، پیشین.
13. ابوغنیمه، پیشین، شماره 3، ص 108.
14. والت دیسنی در زمره چهره های نامی طراحی انیمیشن جای داشت که خدمات شایان به ارتقای انیمیشن کرد. از جمله اقدامات وی می توان به تاسیس شرکت فیلمسازی والت دیسنی اشاره کرد که علاوه بر تولید آثار انیمیشن در زمینه ساخت فیلمهای سینمایی نیز به فعالیت می پردازد. (روزنامه اطلاعات، ضمیمه، 1384/4/2، شماره 23386، ص 5)
15. روزنامه رسالت، 83/5/13، ص 14
16. رحمانی، پیشین.
17. فیلدز، اد:«پشت پرده هالیوود»، ترجمه مهران شباهنگ، روزنامه رسالت، شماره 5326، ص /4، 1383، ص 14.
18. روزنامه رسالت، 1383/5/13، ص 14.
19. همان.
20. همان.
21. نوران، ب: روزنامه رسالت، 1383/6/3، ص 14.
22. پیشین.
23. مجید شاه حسینی، سینما و صهیونیسم، کانون فرهنگی بشری، ص 2.
24. هالیوود و صهیونیسم، پیشین، ص 26.
25. روزنامه اعتماد، همان.
26. گفتگو با دکتر مجید شاه حسینی:"پرده ای به نام سینما"، روزنامه رسالت، 1384/4/30، ص 13.
27. پیشین، ص 25.
28. فیلدز، اد: «پشت پرده هالیوود»، ترجمه مهران شباهنگ، روزنامه رسالت، شماره 5326، 9 تیر 1383، ص 14.
29. الغیظی، پیشین، ص 47.

منبع :صفاتاج، مجید (1387)، صهیونیسم و رسانه، تهران: سفیر اردهال، چاپ دوم

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط