نسل دوم مکتب اتریش

مکتب اتریشی معاصر، ‌مکتب لیبرالیستی افراطی است و هسته مرکزی و کلیدی آن روش تحقیق اصالت فرد یا متدولوژی اندیویدئالیسم است که به طوری منطقی استدلال «سوبژکتیوی»می کند یعنی نظر سوبژکتیف مصرف کننده نهایی، ‌تعیین
سه‌شنبه، 22 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نسل دوم مکتب اتریش
 نسل دوم مکتب اتریش

نویسنده: دکتر باقر قدیری اصلی




 

مکتب اتریشی معاصر، ‌مکتب لیبرالیستی افراطی است و هسته مرکزی و کلیدی آن روش تحقیق اصالت فرد یا متدولوژی اندیویدئالیسم است که به طوری منطقی استدلال «سوبژکتیوی»می کند یعنی نظر سوبژکتیف مصرف کننده نهایی، ‌تعیین کننده ارزش و هزینه تولید است و این خود مغایر با نظر آلفردمارشال است که گفته بود و تیغه قیچی، ‌هم عرضه (هزینه) و هم تقاضای (مطلوبیت )مصرف کننده عامل تعیین کننده قیمت است.
نسل اول مکتب اتریشی کارل منگر، ‌فون ویزر و بوم باورک هستند و نسل دوم را فون میزس، ‌شومپتر و فون های یک تشکیل می دهند و نسل سوم را اکیپی از تئوریسین های معروف مثل ماکلپ( یا ماخلوپ Machlup)، هابرلر (Haberler) و مورگانسترن(morgenstern) تشکیل می دهند که ما از این مکتب فقط به فراریان از مظالم نظامهای استبدادی، ‌فون میزس، فون های یک وژوزف شومپتر می پردازیم.
لودویگ فون میزس(1) به سال 1881 در لام برگ(lamberg) یکی از شهرهای اتریش ـ هنگری به دنیا آمد و در سال 25 سالگی دکتری حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه وین را به پایان برد و تقریباً 25 سال در آن دانشگاه به تدریس اشتغال داشت و در سال 1938 از نازیسم فرار کرد و به سوئیس پناه برد ولی با نزدیک شدن آلمان نازی به مرزهای سوئیس، دوباره به مهاجرت پرداخت و به آمریکا رفت و در دانشگاه نیویورک از 1945 تا 1969 به تدریس اشتغال داشت. این تئوریسین مارژینالیست کتابهای بسیار در تبیین اندیشه مکتب اتریشی نوشت که از مهمترین آنها نظریه پول و اعتبار است که در سال 1922 به رشته تحریر درآورد و در همان سال کتاب سوسیالیسم را نوشت و نظام کشورهای سوسیالیستی را به خاطر این که قادر نیستند سیستم منطقی و عقلایی قیمتها را پیاده کنند محکوم به زوال دانسته است.
آثار اندیشه فون میزس، ‌مخصوصاً بعد از سالهای 1970، ‌در نسل جدید نوکلاسیکها، ‌فراوان بوده است.
به نظر او از میان بردن «قیمت بازار» بی نظمی در ارز شگزاری کالا ایجاد می کند و از آن جهت که در برنامه ریزی رجحانهای افراد در نظر گرفته نمی شوند حیف و میل و عدم تعدیلات (Desajustements) به وجود می آید.
به نظر فون میزس بهترین وسیله تحقیق یا به عبارت دیگر بهترین روش تحقیق پدیده های اقتصادی آن است که از نقطه نظر فرد و به مقیاس تصمیم گیرنده و عامل اقتصادی، پدیده های اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد. و به این جهت است که او را در زمره تئوریسین های معتقد به روش تحقیق اصالت فرد به حساب آورده اند.
برای «فون میزس» لیبرالیسم شیوه عمل و کارکرد سیستمی عقلایی ـ اقتصادی را عرضه می کند که افراد در آن آزادانه بدون نزاع خونین و برخوردهای خشونت آمیز همکاریهای اجتماعی و معاضدت خواهند داشت و برای پایدار نگهداشتن آرامش صلح اجتماعی لیبرالیسم به حکومت دموکراتیک و دموکراسی گرایش پیدا می کند و دموکراسی نه فقط یک institution یا نهاد انقلابی نیست بلکه برعکس وسیله ای است برای برحذر نگهداشتن جامعه از انقلاب و جنگهای داخلی. فون میزس بر مسأله عقلانیت عملکرد اقتصاد در لیبرالیسم تأکید می کند زیرا که در آن نظام برای اظهار آزادانه رجحانهای فردی خواه از نقطه نظر سیاسی و خواه از نقطه نظر اقتصادی جایگاه وسیعی در نظر گرفته شده است و از این جهت از عملکرد شمای ساده شده Homo -oconomicus یا مرد اقتصاد پا فراتر می گذارد.
به نظر فون میزس، اعمال انسانی هدف دار است؛ عملهای انسانی صرفاً یک محاسبه انفعالی از لذات و رنجها و یا محاسبات انفعالی نفع و ضرر نیست. به نظر فون میزس اصلاً ‌نباید وارسی ضمیری از عملکرد اقتصادی به عمل آورد بلکه برعکس باید روانشناسی کرداری نمود پیدا کند و در این صورت اصلاً‌ نیازی به ریشه یابی و شناخت اساس غایی انتخاب ها و عملکردها نخواهد بود. وقتی که انسان عمل می کند، ‌انتخاب می کند و برای خود هدفی قایل است که برای رسیدن به آن هدف تلاش می کند؛ از دو شی ای که نمی تواند هر دوی آنها را با هم داشته باشد یکی را انتخاب می کند و از داشتن دیگری صرفنظر می کند. عمل او این است که یا بردارد یا رها کند؛ چیزی که مهم است کردار کل و تمام فرد است نه آن چیزهائی که می گوید در نظر دارد بکند ولی به مرحله عمل نرسانده باشد. به این ترتیب «عمل» و کارکرد انسانی «داده غایی»تلقی می شود و از این جهت تئوری ارزش و قیمتها برای فون میزس روانی نیست بلکه نشأت گرفته از یک منطق ساده گزینش ها است و از این لحاظ با تحلیلهای روانی منگر و والراس و جونس هم آوایی و همسازی کمتری دارد و بین آنها و این فرق باید قایل شد.
فردریش اگوست فون های یک (2) فیلسوف و اقتصاددانان معروف اتریشی در تاریخ 10 مه 1899 در وین متولد شد و در تاریخ 23 مارس 1992 وفات یافت.
با شروع جنگ جهانی اول، پس از پایان تحصیلات متوسطه به خدمت سربازی رفت و به عنوان افسر توپخانه(ارتش اتریش هنگری مجارستان) به جبهه ایتالیا فرستاده شد. بعد از جنگ وارد دانشگاه وین گردید و در کلاسهای درس فون ویزر(3) شرکت کرد؛ در سال 1921 نخستین دانشنامه دکتری حقوق را به دست می اورد و سپس در سال 1923 به دریافت دکتری علوم سیاسی نایل می آید. در خدمت دولت اتریش برای اجرای قرارداد صلح انتخاب می شود پانزده ماه به امریکا می رود و در دانشگاه نیویورک به عنوان دانشجوی Post- Graduate به تحصیل می پردازد و در برگشت به اتریش در سمینارهای معروف privatseminar زیر نظر فون میزس شرکت فعال می کند. در سال 1927 مدیر انستیتوی اتریشی تحقیقات نوسانات اقتصادی می شود و در همان حال به عنوان آسیستان دانشگاه وین به تدریس اقتصاد و آمار اشتغال می ورزد. زندگی و آثار «های یک»در همان منطق مکتب وین به طرفداری سرسخت او از نظام اقتصادی و اجتماعی آزاد صورت گرفته است. تخصص اولیه او اگر چه در زمینه حقوق و علوم سیاسی است ولی جایزه نوبل اقتصاد او در سال 1974 به خاطر تحقیقات پولی و تحلیلهای نافذ او در زمینه از هم تبعی عاملهای اقتصادی ـ اجتماعی و نهادی به او داده شده است. گفتیم که در سال 1927 به مدیریت موسسه تحقیقات اقتصادی اتریش انتخاب می شود و در سال 1929 به عنوان استاد دانشگاه اتریش به کار تدریس اقتصاد اشتغال می ورزد بنا به دعوت لیونل روبنس (4) اقتصاددان معروف انگلیس به london school of Economice فراخوانده می شود و در آن دانشگاه به دادن کنفرانس و در سالهای 1931و 1932 به انتقادات قابل توجه از کتاب پول کینز می پردازد و به اندیشه های پولی کینز شدیداً‌ حمله می کند و اظهار می دارد که مداخلات دولت در اقتصاد نه تنها بحران را تشدید بلکه طولانی تر می کند. او در طی سالهای طولانی عمر خود بالغ بر 50 کتاب و بروشور و بیش از 235 مقاله جاندار در دفاع از لیبرالیسم... به رشته تحریر درآورده است که مهم ترین آنها نظریه پول و توسعه، قیمت و تولید (1931)، ‌ناسیونالیسم پولی و ثبات بین المللی... و کتاب حقوق قانونگذاری و آزادی...
های یک معروف ترین نماینده اندیشه مکتب اتریشی نوکلاسیک است. از دیگر آثار اولیه مهم او راهی به سوی بردگی است(5)که در سال 1944 نوشته و به 11 زبان ترجمه شده است و استدلال می کند: روشنفکران اروپایی که خواهان دخالت دولت در امور اقتصادی و برنامه ریزی متمرکزاند آزادی را که اساس تمدن غرب است به خطر می اندازند و جنبش های کارگری و سوسیالیستی، ‌راهی به سوی بردگی را می گشایند. وی در سال 1950 به تابعیت انگلیس در می آید و به آمریکا می رود و کرسی استادی
علوم اجتماعی و اخلاقی دانشگاه شیکاگو را بدست می آورد. «فون های یک» از مدافعین سرسخت روش تحقیق سوبژکتیویسم است. به نظر او علم اقتصاد را نمی توان شناخت مگر از طریق مطالعه اعمال و کردارهای فردی عمال اقتصادی، نهادها محصول گزینش ها و عملهای انفرادی اند؛ هم آهنگیهای فعالیتهای اقتصادی از طریق بازار به مراتب مرجح بر هم آهنیگی های فعالیتهای اقتصادی از طریق برنامه ریزی متمرکز است زیرا، در اقتصادهایی که اطلاعات و اطلاع رسانی ناکامل و ناکافی اند بازار می تواند از طریق مکانیسم تعدیلات ویژه قیمت نزدیک ترین اطلاعات به منبع را به دست دهد و به پراکند. قیمتها علامت می دهند که هم آهنگیهای لازم بین ففعالیتهای اقتصادی فردی و پراکنده به وجود آید.
رشد و توسعه قابل برنامه ریزی نیست، برای رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب نباید دستگاههای هدایت دولتی را به کار انداخت بلکه باید انرژی خلاقه افراد را آزاد کرد و موانعی را که دولت سر راه به وجود آورده است از میان برد.
روشنفکران اروپایی که در جستجوی دنیایی بهتر، طالب مساوات اند ندانسته جامعه خود را به طرف حکومت جبارانه و توتالیتاریسم سوق می دهند.
«های یک»نوع خاصی از مانیتاریسم را دفاع می کند. تحلیل نقش پول او در چارچوب نوکلاسیک جنبه مختص به خود او را دارد. در تحلیلهای پولی «های یک»، پول بی طرف و خنثی نیست بلکه بر مقدار تولید، و عمل تولید کردن تأثیر می گذارد؛ های یک از مدافعین نظام ارزی ثابت(fixe) است و در پای بندی به این عقیده نظرش است که ثبات ارز اقتدار حکومت را محدود می کند و برخلاف عقیده عامه اقتصاددانان که حق انتشار اسکناس را در انحصار دولت می خواهند، او عقیده دارد که خارج کردن حق نشر اسکناس از دست دولت کمکی است به محدود کردن اقتدار دولت است. برای های یک پدیده های اقتصادی ذوجنبتین اند او در تائید نظر استوارت میل که گفته بود: «هیچکس اقتصاددان خوبی نخواهد بود اگر فقط اقتصاددان باشد» اضافه می کند: اقتصاددانی که فقط اقتصاددان باشد شاید مضر گردد اگر نگوئیم که خطرناک خواهد بود(6).
برای های یک مسأله اقتصاد قبل از همه یک مساله هم آهنگی است. از مشاهده عملکرد بازارها، به این نتیجه می رسد که تعادلهای اقتصادی تابع نظمی ذاتی و خود بخوداند که موضوع اصلی علم اقتصاد است. مثلاً وقتی که عرضه خیلی زیاد یا ناکافی برای یک کالای معین باشد معنی آن این است که برنامه ریزی تولیدکنندگان و مصرف کنندگان ناهم آهنگ بوده است و هم آهنگی نداشته اند و بروز چنین ناهم آهنگی خیلی جالب است برای اینکه علامت می دهد و اخطار می کند که عاملین اقتصادی بجنبند و تعدیلات لازم را به عمل آورند.
البته گاهی اشتباهات مهمی رخ می دهد که به رکود منجر می شود این نشانه آن است که هم آهنگیها به علت تصمیمات غلطی که در طی زمان صورت گرفته بدهم آهنگ شده است. به هر حال به نظر «های یک»بهتر است هر چه زودتر اقدام شود، ‌هر چه دیرتر اقدام شود برقراری تعادل عرضه و تقاضا مشکل تر خواهد بود. برقراری تعادل در دراز مدت مشکل تر از همان لحظه عدم تعادل خواهد بود زیرا که تولید کنندگان باید کردارهای دیگر تولید کنندگان را در نظر بگیرند و عکس العملهای مصرف کنندگان را پیش بینی کنند و تصمیم بگیرند. هر چه فرآیند تولید طولانی تر باشد خطر ارتکاب به خطا بیشتر خواهد بود.
به نظر «های یک»، ‌بازار رقابت که از خصوصیات آن آزادی ورود است، برخوردار از آن چنان سازمانی است که هم با قاطعیت عمل می کند و هم درست است و عادلانه عمل می کند.
«های یک» معتقد است که انسانها هیچگاه با بستن قراردادی آگاهانه جامعه را نساخته اند که بخواهند باز هم به سازندگی آگاهانه خود ادامه دهند.
به جز امور حاصل طرح و اندیشه آگاهانه انسان، اموری وجود دارد که انسان آنها را از طریق عمل خود ایجاد کرده است بدون آنکه در ایجاد آن طرح و نقشه ای از پیش داشته باشد.
نظامهای اجتماعی به نظر «های یک»یکی محصول طرح و دستور آگاهانه و تعمدی انسان است و یکی هم نظامهای خود جوش اند که اگر چه حاصل عمل انسان اند ولی بر اساس طرح و اندیشه انسان به وجود نیامده اند؛ نظامهای اقتصادی مداخله گر و سوسیالیست نظامهای تصنعی اند در حالی که نظام سرمایه داری آزاد نظامی طبیعی و خودجوش است که بسیار پیچیده و فاقد هدف از پیش تعیین شده است. در نظام سرمایه داری آزاد، افراد مجازند هر طور که می خواهند از توانائیهای خویش بهره گیرند. در این نظام هدف دولت تولید و عرضه کالا و خدمات برای مصرف مردم نیست بلکه دولت مراقبت می کند که مکانیسم که مکانیسم تنظیم کننده تولید و عرضه، ‌کار خود را انجام دهد؛ دخالت دولت در نظام جامعه خود جوش ممکن است حتی به ضرر جامعه تمام شود زیرا که حکومت فاقد شناخت لازم از پیچیدگیهای نظام است و لذا باید به افراد فرصت داد تا با کاربرد شناخت و توانائیهای خود به خواسته های خود برسند. اعمال زور و دخالت ناروا، ‌آزادی را که لازمه ابتکار و پیشرفت است از بین می برد و بویژه تأکید بر عدالت اجتماعی موجب تضعیف آزادی خواهد شد ـ عدالت ارزشمند و درست آن عدالتی است که ویژگیهای افراد خاص را در نظر بگیرد در حالی که امروزه عدالت اجتماعی ویژگیهای افراد و گروههای خاص را مدنظر دارد.
درباره مسائل پولی نظر «های یک» برخلاف نظر کینز، کینزیان و حتی فریدمن است ـ او می گوید پول نهادی اجتماعی است(آدام اسمیت می گفت پول یک نهاد طبیعی است) دولت آن را به وجود نیاورده است که بتواند بر آن کنترل کامل داشته باشد و در دموکراسیهای مدرن هیچ دستگاه حکومتی نمی تواند کنترل کامل اعمال کند.
در جامعه امروزی که علاوه بر دولت نهادهای اعتباری پول ایجاد می کنند بسیار دشوار خواهد بود که دولت بتواند سیاست پولی مطلوب اعمال کند. «های یک»حتی مخالف است که حق انتشار پول در انحصار نهاد دولتی باشد. با از بین بردن انحصار دولت، پول جزئی از فرآیند بازار رقابتی خواهد شد.
تورم و نوسان قیمتها به نظر های یک ناشی از تقصیر نظام سرمایه داری نیست بلکه ناتوانی حکومت در حفظ ثبات ارزش پول به وجود آورنده تورم و نوسان قیمتهاست. تورم به قول«های یک»دشمن آزادی است و چون حکومتها ناتوان از کنترل آن هستند پس باید انحصار انتشار پول از دست دولت خارج گردد و مردم بتوانند هر نوع پولی را که رجحان دارد استفاده کنند و خود به خود پولهای ضعیف از دور خارج شوند و دولتها کوشش کنند که ثبات پولی خود را حفظ کنند.
درباره علل بحران «های یک»معتقد است که هر افزایش مصرف باید ملازمه داشته باشد با افزایش معادل پس انداز. و به طور Ex Ante پس انداز قبل از تولید برابر سرمایه گذاری گردد. و اگر پس انداز پیشگی کافی نباشد افزایش مصرف ناشی از افزایش حجم پول منتهی به کم شدن سرعت سرمایه گذاری می شود.
پول باید بی طرف و خنثی بماند؛ پیش بینی قیمتهای آینده درست انجام شود و همه قیمتها flexible و آزاد و انعطاف پذیر باشد.
در اقتصادهای برنامه ریزی شده، ‌محاسبات اقتصادی کارا غیر ممکن است؛ مقامات برنامه ریزی متمرکز نمی توانند همه اطلاعات لازم را برای شناخت ظرفیت تولید، نیروهای فنی و سلیقه های مردم را تحصیل کنند. برنامه ریز نمی تواند معادلاتی که برنامه ریزها نمی توانند تصمیمات مناسب را اتخاذ و صحیحاً به اجرا کنندگان منتقل کنند. ازادی انتخاب مصرف کننده را فدای تصمیم گیری خود می کنند. و ابداً اعتمادی نیست که بتوانند به طور عقلایی اتخاذ تصمیم کنند. آزادی در نظام اقتصادی لازم است.
بدون آزادی اقتصادی، آزادی سیاسی هرگز وجود نداشته است. روسیه، آلمان نازی و ایتالیای فاشیست تجربههای مشابه از فدا کردن لیبرالیسم داشته اند. به نظر «های یک» مصالحه بین سوسیالیسم و آزادی، ممکن نیست. عملیات حکومت فقط به سه اصل اساسی محدود خواهد بود. صلح، عدالت و آزادی. بنابر اعتقاد «های یک» حقوق، مقدم بر قوانین اند همه یا تقریباً همه حقوق مدنی رم، محصول تلاش قضاتی بوده اند که جستجوی عدالت می کردند و بسیار اندک از آن حقوق، حاصل قانونگذاری بوده است.
قانون از قدیم وجود داشته اشت که متوجه شدند می توان از آن ساخت و یا آن را تغییر داد.
از جهت عدالت در کسب و کاسبی منظور این است که در دادوستد و مبادلات، حقه بازی صورت نگیرد و طرفین مبادله نسبت به اصول دادوستد وفادار بمانند، نه این که حاصل مبادله، بیشتر قسمت این یا قسمت آن باشد. در بازار، رفتار بازی کنان مهم است که عادله و درست باشد نه آنکه کسی بیشتر یا کمتر ببرد
در جامعه «بازیکنان!» طرز عمل بازیکنان مهم است که درست و شرافتمندانه عمل کنند و گرنه بعضی می برند و بعضی می بازند.
بهترین کار این است که قاعده های خوب همگانی و بنیادی لازم و کافی برای تأمین «آزادیهای فردی انتخاب» پذیرفته شوند که با نظم اجتماعی صلح و داد همساز باشد. دولت باید از صحنه دور شود و بهترین کمکی که دولت می تواند بکند این است که اقدامی نکند و از مداخله احتراز نماید.

پی نوشت ها :

1. ludwig von mises)1881-1973)
2. friedricfh August von Hayek(1899-1992)
3. f. von wieser
4. Lionel Robbins
5. دانشگاه شیکاگوThe Road of serfdom 1944 La Route de la servitude
6. prix Nobel de sciences Economiques p. 63 Economica Paris

منبع مقاله: قدیری اصل، باقر؛ (1386)، سیر اندیشه اقتصادی، تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دهم1387.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.