روابط سیاسی ایران و مصر از سلطنت پهلوی تاکنون (3)

به رغم اینکه انقلاب اسلامی ایران، ماهیتا یک انقلاب ضد مصری نبود، اما حوادث پس از پیروزی آن، چنان رغم خورد که منجر به قطع روابط دو کشور گردید.
دوشنبه، 4 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روابط سیاسی ایران و مصر از سلطنت پهلوی تاکنون (3)
 روابط سیاسی ایران و مصر از سلطنت پهلوی تاکنون(3)

نویسنده: محمدحسین پندار(1)




 

(با نگاهی به مسئله فلسطین و اسرائیل)

بخش سوم:روابط ایران و مصر پس از پیروزی انقلاب اسلامی

به رغم اینکه انقلاب اسلامی ایران، ماهیتا یک انقلاب ضد مصری نبود، اما حوادث پس از پیروزی آن، چنان رغم خورد که منجر به قطع روابط دو کشور گردید.
همان طوری که پیش تر گفتیم در زمان پهلوی دوم بنا به نزدیکی ایران و اسرائیل و مناسباتی چند، رابطه ایران و مصر به شدت تیره و تار شد؛ اما با روی کار آمدن انورسادات ورق برگشت. جالب اینجاست، انورسادات که در
سال(1345)خ به استخدام سازمان جاسوسی امریکا درآمده بود، حداقل ازسوی دشمنان و به ویژه هدی ناصر، دختر جمال عبدالناصر، متهم به قتل ناصر بود. هدی ناصر می گوید:«سادات تنها کسی بود که در5 روز آخر عمر پدرم با او در ارتباط بوده. »مشکوک ناصردر52 سالگی و بعد از کنفرانس سران عرب در سال (1349)خ این اتهام را تقویت کرد(2).
با روی کارآمدن سادات،اندک اندک سیاست چپگرایی عبدالناصر(تمایل به شوروی و عربگرایی )جای خود را به سیاست راستگرایی (تمایل به غرب و به ویژه امریکا)و ملی گرایی داد. اوج این سیاست را قرارداد کمپ دیوید می بینیم که به سرعت مصر را به چالش های و خیمی درمیان اعراب کشاند که بعدا بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
با بروزانقلاب اسلامی شاه معدوم به مصر گریخت و همان جا در اثر ابتلا به سرطان غدد لنفاوی در انزوا، بی اعتباری و عدم مشروعیت درگذشت. انور سادات درپذیرایی ازشاه ایران، سنگ تمام گذاشت؛ اوج این مهمان نوازی را در برگزاری باشکوه مراسم خاکسپاری برای محمدرضا پهلوی در قاهره می بینیم. سادات، کار را بدانجا کشانید، که در یک برنامه زنده تلویزیونی به بدترین شیوه ممکن به رهبر کبیر انقلاب ایران توهین کرد و طبیعتا از سال (1358)ارتباط ایران و مصر قطع گردید(3).
اما سادات فرجام خوبی نداشت؛ چرا که به زودی در16 اکتبر(1981)(14 مهر1360)درسالگرد جنگ رمضان در مصر، در حین یک رژه نظامی به دست چهار اسلام گرای عضو جهاد اسلامی مصر به قتل رسید. این اعدام انقلابی مورد استقبال ایران قرار گرفت و نام خالد اسلامبولی، مجری نقشه مزبور، به عنوان
حافظ آرمان های فلسطین بر خیابان وزرای سابق تهران نهاده شد. این نامگذاری، حداقل به صورت صوری، سال ها موضوع اصلی اختلاف دو کشور قرار گرفت، که بعدا بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
امام خمینی (س)ضمن تجلیل از خالد اسلامبولی از مردم مصر خواست که نگذارد امریکا مهره دیگر خود را به جای سادات بنشاند. البته پیش بینی امام درست از آب درآمد و حسنی مبارک، سفیر مصر در امریکا به سمت ریاست جمهوری مصر، منصوب شد و به نام ریاست جمهوری مادام العمر، دیکتاتوری خود را بنا نهاد.

الف: تخاصم

با سقوط پهلوی در ایران، سیاست دو ستونی امریکا در منطقه (ایران ستون نظامی و عربستان ستون مالی)ازهم پاشید. اولین گزینه برای ایفای نقش ایران، مصر بود که نسبت به دیگر کشورهای عربی، توانمندی های سیاسی، اقتصادی و جمعیتی برتری داشت. اشغال افغانستان (دی 1358)توسط نیروهای شوروی این نیاز را تشدید کرد؛ اما پیمان کمپ دیوید و مصالحه مصر با اسرائیل در26مارس (1979)(6 فروردین 1358)خشم اعراب را در قبال مصر برانگیخت؛ به نحوی که مصر از اتحادیه عرب خرج شد و به جز عمان، همه اعراب، مصر را طرد کردند(4).
به دنبال حوادث مذکور، صدام حسین درمرداد(1359)(1980 م )به عربستان سفر کرد. این
سفر بیان کننده تغییر در گروه بندی های جهان عرب بود. سادات این دیدار را جزء کوشش های عربستان برای به دست گیری زعامت جهان عرب تلقی کرد و از آن به شدت انتقاد نمود؛ چرا که باعث شد مصردرحالت منفعلانه ای قرار گیرد. به واقع، حسنی مبارک نیز میراث خوار قرارداد کمپ دیوید گردید و به چشم خویش می دید که چگونه صدام حسین در عراق، جای مصر را برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران و ایجاد ستون نظامی شیوخ –منطقه با حمایت مستقیم امریکا –گرفته است(5).
دخالت مستقیم مصردرجنگ ایران و عراق منافع زیادی برای مصربه همراه داشت. عراق که در زمان جنگ با ایران از فقدان نیروی کاررنج می برد راه را بازگذاشت تا حدود(1/5)میلیون مصری بدون تشریفات دراخذ ویزا روانه کشورش شوند و سالانه(600 تا 700)میلیون دلار به مصر می فرستاد. به علاوه درژوئیه (1982)قانون ممنوعیت خدمت در ارتش های بیگانه در مصر لغو شد و بسیاری از مصریان در ارتش عراق مشغول خدمت شدند. تا سال(1986)نزدیک به (... /186)مصری وارد ارتش عراق شدند. بهبود نسبی نیروی هوایی عراق در اواخر جنگ، محصول حضور تکنسین ها و مستشاران نظامی مصری بود که تجربه جنگ (1973)م با اسرائیل را داشتند. بین(40)تا(60)خلبان جنگی مصر نیز در نیروی هوایی عراق خدمت می کردند. مهم تر از همه، فروش تسلیحات نظامی به عراق بود؛ از سال(1984)م به بعد سالانه یک میلیارد دلار جنگ افزار به عراق فروخته می شد که هزینه اش را کویت و عربستان تقبل می کردند.
شدت کمک های مصر در جنگ به حدی بود که صدام از مبارک خواست تا مستقیما علیه ایران وارد جنگ شود؛ اما مبارک که از به خطر افتادن منافع خود در منطقه می ترسید، از آن طفره می رفت؛ ولی خاطر نشان کرد که ارتش مصر یک ارتش عربی است. تا پایان جنگ عراق و ایران قریب(12000)مصری به اسارت ایران درآمد. عراق که نمی خواست تصمیم اتحادیه عرب
را نقض کند، رابطه اش را با مصرو دریافت کمک ازاین کشوررا بدون برقراری روابط دیپلماسی انجام داد. درنهایت مشکل مصرطی کنفرانس امان در(8 تا 11)نوامبر(1986)(17 تا 20 آبان 1364)به طورکامل مرتفع شد و این کشور به جامعه عرب بازگشت(6).

خلیج فارس

خلیج فارس برای مصر از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی دارای اهمیت ویژه ای است؛ چرا که این کشور در قبال کشورهای عربی نقش راهبردی دارد و جهت گیری های سیاسی اش برای آنها مهم می باشد. ازلحاظ اقتصادی هم خلیج فارس فرصتی است تا مصر بتواند تعداد زیادی از(3)میلیون نیروی بیکاراز جمعیت(70)میلیونی خود را از آنجا به کار گیرد و درآمد زایی نماید(7).
مصرازلحاظ گردشگری نیز برای اعراب خلیج فارس دارای اهمیت بالایی است و این امرسالانه حدود(4)میلیارد دلار نصیب این کشور می کند. دربعد نظامی نیز تأمین کننده جنگ افزارهای کشورهای خلیج فارس است و کارشناسان نظامی مصر مسئولیت آموزش نظامیان این کشورها را به عهده دارند. طبیعی است که معرفی ایران به
عنوان خطر برای امنیت کشورهای کوچک خلیج فارس و ایجاد بحران های ساختگی توسط مصر، موجب می شد که تسلیحات نظامی مصری درمیان کشورهای حوزه خلیج فارس به راحتی فروخته شود. از نمونه های بازر این امر، حمایت مصر از ادعاهای واهی امارات متحده عربی مبنی بر مالک بودن جزایر سه گانه خلیج فارس (1992 م)است. درآن زمان مصر اولین کشوری بود که پیشنهاد کرد برای تصرف این جزایر باید از نیروهای خارجی بهره برد به واقع مصر چه به تنهایی و چه در چهارچوب نشست های(2+6)و نیز اتحادیه عرب، بیشترین تلاش را برای ایجاد و افزایش تنش در منطقه داشت(8). حتی هنگامی که روابط خصمانه ایران و مصر اندکی تعدیل یافت؛ عمرو موسی، وزیر خارجه مصر، این بهبود روابط را به مفهوم نادیده گرفتن وضع امارات در مورد جزایر سه گانه دانست و همچنان بر حمایت خوش از ادعاهای امارات پافشاری کرد(9).
ازنظرمصر، ایران منبعی برای مرور انقلاب، پشتیبان جنبش های فعال اسلامی و حامی بنیادگرایی و تروریسم است. همین مسئله موجب برهم خوردن توازن نیروها در خلیج فارس و حتی دریای سرخ می شود و تفوق احتمالی ایران برای مصر و دیگر کشورهای عربی مبدل به فاجعه خواهد شد؛ به همین خاطر حسنی مبارک گفت:«بین امنیت مصر و امنیت خلیج فارس رابطه مستقیم وجود دارد و مصر هیچ وقت
شکست عراق و یا تهدید دولت های عربی خلیج [فارس]را تحمل نخواهد کرد(10). »
درشرایطی که ایران، فاقد تحرک سیاسی، و نظامی علیه مصر بود، دست به ایجاد همکاری سیاسی، نظامی و اقتصادی با کشور سودان زد. اهمیت سودان دراین است که کوه های سودان، منبع آب نیل درجنوب مصر است و امنیت مصر تا حدی مرهون وجود نیل می باشد. پس از سفرعمرالبشیربه ایران درسال (1990)م، رئیس جمهور وقت ایران با هیئتی (150)نفری به سودان رفت و پروتکل سیاسی، نظامی و اقتصادی را با این کشور امضا کرد. این امر با عکس العمل شدید مصر مواجه شد.
از نظر مصر، ایران و سودان از حامیان اصلی اسلام گرایان مبارز مصری هستند و پایگاه اصلی بنیادگرایان در این کشورهاست که با انجام عملیات تروریستی، صنعت جهانگردی و کشاورزی مصر را به شدت ضربه پذیر می کنند. ایران این اتهامات بی اساس را به شدت رد کرد و کشتار جهانگردان را که توسط قطبی های مورد حمایت امریکا صورت گرفته بود، محکوم کرد.
عمرو موسی در27ژوئن(1991)اعلام کرد:
امنیت خلیج [فارس]به طوراصولی یک مسئله پان عربی [!]است... مصر بزرگترین و با نفوذ ترین کشور منطقه است. هر آنچه برامنیت خلیج[فارس]اثر نهد لوزما بر امنیت همه کشورهای عرب به ویژه مصر اثر خواهد گذارد. بدین ترتیب، چگونه می شود گمان کرد که ترتیباتی امنیتی درمنطقه به وجود آید بی آنکه مصر نقش برتر را درآن عهده دار نباشد(11).
بدین گونه بود که اجلاس دمش و اتحادیه (2+6) که درسال (1991)م (اسفند 1370)تشکیل شده بود، بی نتیجه ماند. پیمان مزبور ناظر برایجاد یک نیروی نظامی بود تا بتوان از
کشورهای عضو شورای همکاری در هنگام مواجه با تجاوزهای خارجی دفاع کرد. اما این پیمان نیز راه به جایی نبرد.

ب:تفاهم

اولین نشانه های تفاهم میان ایران و مصر به زمان اشغال کویت توسط عراق (1990 م )برمی گردد. این مسئله تهدیدی مشترک برای ایران و مصرمحسوب می شد. ایران تنها به محکومیت اشغال کویت اکتفا کرد؛ اما مصر در کنار نیروهای غربی وارد جنگ اول خلیج فارس شد. مشخص است که عراق با تصاحب کویت و تصرف جزیره بوبیان، می توانست ثروت نفتی و مرز ساحلی خود را در خلیج فارس افزایش دهد و به قدرتمندترین کشورعرب مبدل شود؛ درآن صورت زعامت جهان عرب را نیز دست می گرفت. این مسئله برای ایران نیز از لحاظ ژئوپولیتیک، اهمیت ویژه ای داشت؛ چرا که منابع نفتی و گازی عراق را تا دو برابر افزایش می داد. به هرحال منافع مشترک و دشمن مشترک، ایران و مصر را به یکدیگر نزدیک کرد. حملاتی تبلیغاتی آنها علیه یکدیگر متوقف شد و در فوریه(1992)دفاترحافظ منافع ایران و مصر در قاهره و تهران گشوده شد(12).
از دیگرعوامل نزدیکی ایران و مصر، انعقاد پیمان استراتژیک اسرائیل و ترکیه درسال (1995)بود؛ این پیمان، موجب افزایش فشار بر ایران، مصرو سوریه می گردید؛ توازن قوا در منطقه را دچاراختلال می کرد و امنیت ملی مصر و به زعم آن امنیت کل اعراب را تحت شعاع
قرار می داد. عمروموسی در بازگشت سفر ناموفق خود به آنکارا خواستار بهبود روابط مصر با ایران شد؛ چرا که «محور تقارن قاهره -تهران گامی درجهت بازسازی [و]توازن قوا در منطقه در برابر اتحادیه های جدید از قبیل توافقنامه اسرائیل و ترکیه است(13). »
حضوراسرائیل درمرزهای غربی ایران، تهدیدی جدی برای نقاط حیاتی و استراتژیکی کشورمان بود و به اسرائیل امکان می داد که علیه ایران بهره برداری اطلاعاتی و امنیتی کند. طبعا این امر برای ایران غیر قابل تحمل بود؛ از این رو، همراه با مصر در بیانیه کنفرانس سران کشورهای اسلامی در تهران(سال1997)همکاری نظامی ترکیه و اسرائیل را محکوم کرد.
مسئله دیگر، بحران ترکیه و سوریه بر سر منطقه «هاتای»یا «اسکندرون»بود. پس از60 سال که از الحاق آن به ترکیه می گذشت هنوز سوری ها بدان چشم داشتند. میانجی گری بین ایشان، فرصتی برای مصر و ایران بود تا زمینه تفاهم بیشتر را فراهم آورند. به نظر می رسد دربحران مزبور دست اسرائیل در کار بود. هدف وی از این کار، تضعیف سوریه، وارد کردن فشار بر سوریه و ایران و تضعیف موقعیت مصردر منطقه بود.

پی نوشت ها :

1-عضو هیئت علمی دانشگاه پیان نور مرکز بهشهر.
2-www.Fardanews.ir
3-متن توهین سادات نسبت به حضرت امام در دست است؛ اما به خاطر نادانی یک رهبر خیانتکار سیاسی و به احترام امام از ذکر توهین های سادات معدوم خودداری کردیم.
4-الهی، همان، ص 296.
5-همان، ص 297.
6-روزنامه اطلاعات سیاسی-اقتصادی، ش 232-231(آذر و دی 1385):ص 23 و 24.در این شماره، مقاله ارزنده ای از اصغر جعفری ولدانی در باب روابط ایران و مصر به چاپ رسیده است.
7-الهی، همان، ص 294.
8-روزنامه اطلاعات سیاسی-اقتصادی، همان، ص 25.
9-روزنامه جمهوری اسلامی (25 اردیبهشت 1376).
10-اصغر جعفری ولدانی، روابط عراق و کویت (تهران:دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1361)، ص 207.
11-پیروز مجتهدزاده، کشورها و مرزها در منطقه ژئوپولیتیک خلیج فارس، ترجمه محمد رضا ماک محمدی (تهران:دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1372)، ص 44 .
12-احمد هاشم، امنیت ملی مصر و ایران در خلیج فارس، ترجمه باقر نصیری (تهران:وزارت خارجه، 1371)، ص 281.
13-روزنامه سلام (13 خرداد 1375).

منبع :نشریه 15 خرداد، شماره 20.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط