هدف آمریکا سلطه بر منطقه خاورمیانه است

مقطع تاریخی امروز ما، مقطع تاریخی بسیار حساسی است. امریکایی ها برای این منطقه و برای کل جهان طرح و نقشه شومی دارند. مبنای سیاست گروهی که امروز در امریکا بر سر قدرت هستند، توسعه تکنولوژی نظامی امریکا است
پنجشنبه، 14 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هدف آمریکا سلطه بر منطقه خاورمیانه است
هدف آمریکا سلطه بر منطقه خاورمیانه است

نویسنده: دکتر حسن روحانی




 

[این بحث، قبل از حمله ی آمریکا به عراق مطرح شده است].
مقطع تاریخی امروز ما، مقطع تاریخی بسیار حساسی است. (1) امریکایی ها برای این منطقه و برای کل جهان طرح و نقشه شومی دارند. مبنای سیاست گروهی که امروز در امریکا بر سر قدرت هستند، توسعه تکنولوژی نظامی امریکا است و برنامه این است که امریکا به عنوان تنها ابرقدرت باقی بماند. چون بعد از فروپاشی شوروی، آنها مدعی هستند تنها ابرقدرت جهان هستند. ابرقدرت باقی ماندن هم به این است که در فناوری، به ویژه فنّاوری نظامی بر دیگران تفوق داشته باشند و برای این کار نیاز به پول و امکانات و ایجاد فضای لازم دارند. تا فضای لازم به وجود نیاید، انگیزه لازم برای توسعه فنّاوری نظامی ایجاد نمی شود. در فضای جنگ است که این انگیزه به وجود می آید. هدف اصلی و اساسی آنها این است که هم اقتصاد و هم تکنولوژی آمریکا را از طریق جنگ به پیش ببرند و تفوقشان به جهان را نیز از طریق توسعه نظامی عملی سازند. برای دستیابی به این هدف طرح های مفصلی دارند، این طرح ها ربط زیادی به ماجرای 11 سپتامبر و فروریختن ساختمان های دوقلوی تجارت جهانی ندارد. این طرح ها را از سال ها قبل داشته اند، منتهی در مقطع فعلی، شرایط مناسب تری برای اجرای آنها پیدا کرده اند که بتوانند سریع تر به این منطقه بیایند و برنامه های خود را اجرا و پیاده کنند. بنابراین آنها برای اهداف بلندمدتی به این منطقه آمده اند. البته بهانه اولیه شان مسئله بن لادن بود. اعلام هم کردند که ما می آییم، زنده یا مرده بن لادن را ببریم. آقای بوش اعلام کرد یا بن لادن را زنده دستگیر می کنیم و یا به مرده او دست می یابم. تاکنون هیچ کدام از آنها عملی نشده است، نه بن لادن زنده و نه بن لادن مرده. گفتند با لشکرکشی به افغانستان، ‌سازمان القاعده را برای همیشه نابود می کنیم و از بین می بریم، این هم عملی نشد و سازمان القاعده سرِ جای خودش هست و از گذشته هم فعال تر است. ادعاهایی که داشتند، هیچ کدام عملی نشد و صرفاً یک شعار بود. گفتند ما در افغانستان نمی خواهیم بمانیم و فقط می خواهیم افغانستان را از حکومت طالبان برهانیم و افغانستان را آباد کنیم و بعد از آنجا خارج شویم. آمدند به افغانستان، نه تنها آنجا را آباد نکردند، بلکه مردم در گرسنگی و فقر و بدبختی بیشتری به سر می برند. متأسفانه امسال در افغانستان شاهد چندین برابر سال گذشته کشت خشخاش هستیم؛ و لذا سال آینده گرفتاری های بیشتری در برابر این حجم بزرگ موادمخدر خواهیم داشت. خلاصه آنکه برای مردم افغانستان هیچ کاری نکردند و نخواهند کرد.
گفتند به کشورهای منطقه می آییم و به زودی برمی گردیم، هیچ کدام از مناطق اشغال شده را رها نکردند. هر پایگاهی را که در این منطقه گرفتند، همان جا ماندگار شدند. جمهوری اسلامی ایران از ابتدا اعلام کرد که هدف آمریکا نجات مردم افغانستان نیست، بلکه می خواهد در این منطقه مستقر شود و دیدند که جمهوری اسلامی ایران راست می گفت. امریکا می گوید چون صدام سلاح شیمیایی و میکروبی و اتمی دارد، باید به آنجا حمله کنیم تا آنها را از بین ببریم. اول اینکه اگر صدام این سلاح ها را دارد، خودِ شماها به او دادید. صدام هرچه دارد از شرکت های امریکایی و اروپایی دارد و الا صدام که به سلاح شیمیایی نمی رسید و این همه جوان های ما را در جنگ با سلاح های اهدایی خودِ شما شهید نمی کرد. دوم اینکه شما دروغ می گویید و نگران سلاح کشتار جمعی در این منطقه نیستید. اگر نگران بودید، انبار سلاح هسته ای و شیمیایی و میکروبی در اسرائیل است، چرا ‌آنها را برای نابودی این سلاح های خطرناک تحت فشار نمی گذارید. سوم اینکه هیچ دلیلی ارائه نکردید که ثابت کند صدام سلاح کشتار جمعی دارد. بازرسان سازمان ملل تا کاخ صدام را هم بازرسی کردند و چیزی به دست نیاوردند. پس اینها همه حرف و شعار است. با این بهانه ها می خواهند در این منطقه مستقر شوند.
البته تاکنون کشورهای دنیا تا حدی مقاومت کرده اند و گفتند باید مسئله عراق از طریق شورای امنیت و قطعنامه های سازمان ملل دنبال شود. در قطعنامه هم گفته شد که بازرسین به عراق بروند. بازرسین رفتند و چیزی کشف نکردند، اما گوش امریکا به این حرف ها بدهکار نیست و دنبال اهداف دیگری است. هدف تسلط بر کل منطقه است. قبلاً بسیاری از کشورهای منطقه نسبت به امریکا حسن نیت داشتند و وقتی به آنها می گفتیم امریکا دشمن منطقه و مسلمان هاست، باورشان نمی شد و می گفتند شما با امریکا دشمنی دارید و امریکا آن طور که شما می گویید نیست، ولی امروز به صحت نظرات جمهوری اسلامی ایران پی برده اند.

شکست های جدید آمریکا

البته علی رغم همه خسارت های منطقه از تجاوز امریکا، چند نتیجه خوب هم به دست آمده است. اول، مردم منطقه بیشتر از هر زمان دیگر از امریکا تنفر دارند و این مخصوص ایران نیست. همین مؤسسه گالوپ که چند ماه پیش در منطقه از پاکستان و عربستان و اردن گرفته تا مصر و حتی ایران نظرسنجی کرد. نتیجه این بود که بیش از 80 درصد مردم منطقه ضد امریکا هستند. این نظرسنجی خود امریکایی هاست. مثلاً در پاکستان بیش از 90 درصد مردم از امریکا متنفرند که عمدتاً به دلیل تهاجم آنها به افغانستان و مداخلات در پاکستان است. در عربستان بیش از 80 درصد مردم ضد امریکا هستند. مجموعه نظرسنجی ها نشان می دهد که ملت های منطقه از امریکا تنفر بیشتری پیدا کرده اند و این مسئله یک نکته مثبت و مهمی است. چون امریکایی ها نمی توانند صرفاً با زور در منطقه مستقر شوند، بلکه باید افکار و اذهان مردم را هم نسبت به خودشان متمایل کنند و این نظرسنجی دلیلی بر شکست بزرگ امریکاست.
دوم، در شرایط امروز، دولت های منطقه به امریکا اطمینانی ندارند. قبلاً کشورهایی نظیر عربستان، اردن، ترکیه، پاکستان و دیگر کشورهای منطقه دوست و متکی به امریکا بودند و اطمینان داشتند که اگر امریکا در منطقه مستقر شود برای آنها خطری نخواهد بود، در صورتی که امروز هیچ دولتی به امریکا اعتماد ندارد. این نکته بسیار مهمی است که دولت های منطقه به امریکا اعتمادی ندارند و گاهی این بی اعتمادی را به صراحت بیان می کنند.
سوم، یکی از دلایل تنفر کشورهای منطقه از امریکا به دلیل حمایت های گسترده از اسرائیل است که این هم باز یک مسئله جدیدی است و هیچ وقت تا به این حد نمود نداشته است. امریکایی ها هم سیاستمداران پخته ای نیستند، شما می بینید علی رغم اینکه شارون آن همه کشتار می کند و این طور در الخلیل و غزه و خان یونس، مردم را قتل عام می کند، بوش می گوید که شارون مرد صلح است. یعنی این قدر بی تجربگی و حرف های سخیف و تحریک کننده که واقعاً همه مسلمان ها را به شدت عصبانی کرده است. این نکته هم حائز اهمیت است که امروز تنفری که در منطقه به دلیل حمایت های بی دریغ آمریکا از اسرائیل به وجود آمده، بی سابقه است. اینها برای ما نکات مثبتی است.

ضرورت حفظ هوشیاری

اما علی رغم نتایج مثبت بالا، امریکا یک غول و ابرقدرت گستاخی است که تصمیم گرفته بر این منطقه، بیش از گذشته تسلط یابد و فعلاً هم جهت خود را به سمت کشور عراق چرخانده است. می دانیم که صدام و حزب بعث چقدر جنایتکارند. فعلاً بحث ما، صدام و حزب بعث نیست، بحث این است که امریکا می خواهد کشور مهم عراق را به پایگاهی برای خود در منطقه تبدیل کند و برنامه ای که برای این منطقه دارد، قدم به قدم اجرا کند و به پیش ببرد. خوشبختانه اخیراً امریکایی ها خودشان این مسئله را اعلام کرده و گفته اند ما برای آینده خاورمیانه برنامه داریم. البته تحت این عنوان که می خواهیم دموکراسی را در این منطقه گسترش دهیم و با کشورهای غیردموکراتیک مقابله کنیم.
بنابراین شرایط منطقه، شرایط بسیار حساس و خطرناکی است و مردم باید بیش از هر زمان دیگر هوشیار و بیدار باشند. اگر ما در داخل متحد باشیم و هوشیاری و بیداری مان را حفظ کنیم، خطری ما را تهدید نمی کند و امریکا نمی تواند با چنگ و دندان نشان دادن بر ما سلطه پیدا کند. برای امریکا نسبت به ایران فقط یک راه وجود دارد و تنها راه در ایران ایجاد تفرقه است. یعنی از راه موذی گری، تبلیغات، اغفال مردم، ایجاد تفرقه و ایجاد اختلاف میان مردم، زمینه را برای برهم زدن و تضعیف این نظام آماده کند. در این شرایط، بزرگ ترین وظیفه ما در داخل، اتحاد، وحدت و هوشیاری است. برای بیان اختلافات در آینده وقت داریم. اگر اختلاف نظر و سلیقه ای داریم، زمانی که منطقه کاملاً امن و امان شد، آن وقت می نشینیم با یکدیگر بحث و جدل می کنیم. این طرف روزنامه چاپ کند، آن طرف هم روزنامه چاپ کند. این علیه آن مقاله بنویسد، آن هم علیه این. ولی الان زمان این بگومگوها نیست. واقعاً شرایط منطقه و شرایط کشور شرایط حساسی است و در این شرایط ما باید گوش به فرمان یک فرمانده باشیم. بحث ما بحث بحران در کل منطقه است و نه بحران در ایران. در شرایط بحران منطقه باید فرماندهی واحد را بپذیریم. البته ما طبق قانون اساسی همیشه یک فرمان واحد داریم، ولی این شرایط، شرایطی است که عقل هم به ما حکم می کند که در کشور تحت فرمان یک فرمانده واحد باشیم. رهبری طبق قانون اساسی، طبق وظیفه و شرایط منطقه، فرماندهی واحد را برعهده دارد و همه باید با هوشیاری مسیر ایستادگی و مقاومت را ادامه دهیم.
البته اگر به عراق حمله شود، همه کشورهای منطقه مشکلاتی خواهند داشت، ما هم مشکل خواهیم داشت. چون ما با عراق 1300 کیلومتر مرز مشترک داریم. با این مرز طولانی بی مشکل نخواهیم بود. ورود آوارگان، ناامنی مرزها، ورود قاچاق و سلاح و مهمات و سایر مشکلات خواهیم داشت. توطئه هایی که امریکا برای نفت و مسائل دیگر دارد نیز به طور طبیعی کشور ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد. اما در عین حال منطقه ما هم منطقه ای نیست که فرش قرمز برای امریکا پهن کرده باشد. مردم و دولت های منطقه نسبت به امریکا تنفر دارند و به حرکت های آن با شک و تردید نگاه می کنند. این شرایط تا حدی برای ما شرایط مناسبی است که ان شاء الله در این مقطع حساس با وحدت و اتحاد و هوشیاری بتوانیم از این خطر عبور کنیم.

پی نوشت ها :

1. سخنرانی به مناسبت میلاد امام هشتم (ع)، در حضور هزاران نفر مردم شریف گرمسار، مسجد جامع گرمسار، 25 دی 1381.

منبع :روحانی، حسن (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام (جلد اول: مبانی نظری) تهران: کمیل، چاپ سوم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط