هم دلی

«هم دلی» (Empathy)، با «هم دردی» متفاوت است و نباید این دو مفهوم را با هم اشتباه گرفت. اصطلاح هم دلی برای اولین بار توسط تیچنر (1920) مطرح شد که آن را به معنای وارد شدن به حریم احساسات دیگران می دانست. هم
دوشنبه، 25 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هم دلی
 هم دلی

نویسنده: محمد کاوه




 

«هم دلی» (Empathy)، با «هم دردی» متفاوت است و نباید این دو مفهوم را با هم اشتباه گرفت. اصطلاح هم دلی برای اولین بار توسط تیچنر (1920) مطرح شد که آن را به معنای وارد شدن به حریم احساسات دیگران می دانست. هم دلی بر پایه خود آگاهی استوار است و توانایی شناخت عواطف و احساسات دیگران می باشد که بیشتر از راه های: ارتباط غیر کلامی، نشانگرهای بدنی و گوش دادن به دست می آید. برخی، هم دلی را «توانایی شناخت و نفوذ بر حالت هیجانی دیگران» تعریف کرده اند. عده ای دیگر نیز معتقدند هم دلی به معنای داشتن توانایی مهارت گوش دادن مؤثر به صحبت های دیگران است و فقط کافی است برای چند لحظه خود را جای دیگران قرار داد. بنابراین، یکی از ابزارهای مهم در ارتقای قابلیت هم دلی، گوش دادن است. گوش دادن راهی است برای گفتن این جمله به طرف مقابل که: «شما مهم هستید». بنابراین گوش دادن باعث تقویت روابط می شود؛ سوء تفاهمات را به حداقل می رساند و عوارض تنش و فشار روانی را از بین می برد. شواهد حاکی از آن است که علت بروز بسیاری از تضادها، گوش ندادن به صحبت های طرف مقابل است. به این نکته نیز باید توجه داشت که گوش دادن، به معنی به کارگیری گوش ها، چشم ها و دقت کردن به تغییرات صدای گوینده و علائم تُن گفتاری اوست. همچنین گوش دادن یعنی درک بهتر گوینده و ایجاد شرایطی که او را بتوان بهتر درک کرد. گوش دادن هم دلانه مزایایی دارد که عبارتند از: اعتماد سازی و کسب احترام، ترغیب گوینده به آزادسازی هیجان ها، تشویق گوینده به دادن اطلاعات، به وجود آوردن محیط امن و مسئله یابی به صورت مشارکتی، کاهش تنش و فشار روانی، تیم سازی و کار گروهی، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس گوینده، کمک به تقویت روابط و کاهش آزردگی و رنجش دیگران به دلیل درک احساسات و عواطف آنها. البته هم دلی ضرورتاً به معنای موافق بودن با دیگران نیست؛ بلکه به معنای درک موقعیت و شرایط دیگران از نگاه آنان در جهت بهبود ارتباط، مسئله یابی و اعتماد است. افراد هم دل ویژگی های خاصی داشته و قادر هستند بدون تعارض با دیگران کار کنند، اجتماع به وجود آورند، هنگام بروز تضاد، نقش میانجی را به خوبی ایفا کنند، سخنگوی افکار گروه باشند، به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر دیگران تأثیر بگذارند، اعتماد به وجود بیاورند، از مهارت های اجتماعی و ارتباطی قوی برخوردار باشند، همیشه احساس مثبت و خوب به دیگران منتقل کنند و حمایت دیگران را جلب کنند (آقایار و شریفی درآمدی، 1386: 106 -92). در واقع، منظور از هم دلی آن است که آدمی بتواند به احساسی مشابه آنچه دیگری تجربه کرده است دست یابد (ایمانی، 1387: 34). هم دلی کردن شبیه درک گفته های دیگران است؛ با این تفاوت که شنونده باید سعی کند احساسات سایر افراد را نیز درک کند. هم دلی این امکان را به فرد می دهد که بتواند ارتباطی واقعی با دوستانش برقرار کند (سلحشور، 1385: 29).
هم دلی دارای دو جزء شناختی و عاطفی است. جزء شناختی هم دلی عبارت است از: «توانایی شناسایی و نام گذاری حالات دیگران و توانایی در تشخیص و حدس دیدگاه های شخص مقابل». جزء عاطفی هم دلی نیز «توانایی نشان دادن پاسخ عاطفی مناسب» است. یعنی در موقعیت های مختلف و در برخورد با اطرافیان بتوان دیدگاه ها، طرز فکر، عقاید و حالات عاطفی آنها از جمله: خشم، ترس، غم و شادی را تشخیص داده و به طرز مناسب و شایسته ای به آنها جواب داد. شرط لازم برای چنین کاری، خودآگاهی است و از دیگر شرایط لازم برای ایجاد هم دلی بین افراد، شناخت تفاوت های فردی و احترام گذاشتن به آن است. تحقیقات گوناگون نشان داده اند کسانی که کمتر عصبانی می شوند، بهتر می توانند دیگران را درک کرده، خودشان را جای آنها بگذارند و با آنان هم دردی کنند. البته عده ای هم به خاطر رضای خدا با دیگران هم دردی می کنند. در برنامه آموزش مهارت های زندگی، افراد با مهارت خود آگاهی به ویژگی ها و توانایی ها و علایق خود پی برده و به دنبال آن در مهارت هم دلی متوجه می شوند که دیگران هم افراد ارزشمندی هستند؛ لذا باید به آنها احترام بگذارند. همچنین افراد می آموزند که احترام و قدردانی از دیگران مانند احترام به خود آنهاست. در یک نگاه کلی، مهارت هم دلی به معنای توانایی درک و فهم احساسات دیگران است و اجزای آن عبارتند از: علاقه داشتن به دیگران، تحمل افراد مختلف، رفتار بین فردی همراه با پرخاشگری کمتر، دوست داشتنی تر شدن (دوست یابی) و احترام قائل شدن برای دیگران (کاوه، 1387: 84). نمونه های هم دلی نیز شامل: توانایی تبادل اطلاعات در سطح معنادار، داشتن مهارت های لازم سازماندهی، تشکیل گروه ها، تشکیل جلسات برای راه حل جویی، میانجی گری برای حل تضاد میان دیگران و توانایی کسب توافق عمومی می باشد (آقایار و شریفی درآمدی، 1386: 145).
نتایج تست هایی که روی 7000 نفر از مردم آمریکا و 18 کشور دیگر انجام گرفته است نشان داده اند که درک و فهم احساسات دیگران از طریق نشانه های غیر کلامی، فواید سودمندی هم چون: سازگاری، احساس بهتر، محبوبیت بیشتر، ‌خون گرمی بیشتر و حساسیت بیشتر به ارمغان می آورد. به طور کلی، در این نوع وحدت و هم دلی، زنان بهتر از مردان هستند و کسانی که به کمک این تست وضعیت بهتری یافته و نشان داده بودند که قادرند مهارت های مربوط به هم دلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت کنند، با جنس مخالف هم روابط بهتری پیدا کرده بودند. پس مشخص می شود که هم دلی به زندگی عاطفی افراد نیز کمک می کند (گلمن، 1386: 165). این در حالی است که مطالعات یویپ و مارتین (Yip & Martin-2005) نشان داد که افراد معتاد در هم دلی با دیگران نقشی منفعل دارند و در تعامل های اجتماعی با سایرین توانایی برقراری رابطه هم دلانه و عمیق را ندارند (ناطق و میناکاری، 1387: 125).
منبع :کاوه، محمد، (1391)، آسیب شناسی بیماری های اجتماعی (جلد اول)، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1391.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط