شورش یونان

« مردم یونان که بیش ترشان مسیحیان ارتدوکس بودند، دست به تحریک روسیه و اتریش و برخی از گروه های مخفی زدند تا بر ضد دولت عثمانی شورش کنند. سلطان محمود، محمد علی پاشا والی مصر را برای آرام کردن اوضاع یونان
پنجشنبه، 28 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شورش یونان

نویسنده:سبحان پاکپور




 

شورش یونان

« مردم یونان که بیش ترشان مسیحیان ارتدوکس بودند، دست به تحریک روسیه و اتریش و برخی از گروه های مخفی زدند تا بر ضد دولت عثمانی شورش کنند. سلطان محمود، محمد علی پاشا والی مصر را برای آرام کردن اوضاع یونان به آننقطه گسیل کرده، وی را حاکم جزیره موره از سرزمین یونان و نیز جزیره کرت، دو منطقه شورشی، کرد.[1]
سپاه محمد علی پاشا از طریق دریا، از اسکندریه، به فرماندهی پسرش ابراهیم پاشا به سمت شبه جزیره موره حرکت کرده، بر آن تسلط یافت. ابراهیم پاشا توانست به پیروزی دست یابد و شهر نافارین را در سال 1240هـ/1824م تصرف کند. هم چنین نیروهای عثمانی در سال 1241هـ/1826م وارد اثینا شدند. در این وقت، دولت های اروپایی به حمایت از یونان، به صورتی آشکار، و با کینه ای صلیبی دست به مداخله زدند. به دنبال آن، با دولت عثمانی در سال 1242هـ/1826م صلح منعقد شد، اما چیزی نگذشت که بار دیگر جنگ آغاز شد؛ چرا که دولت عثمانی، دخالت این دولت ها را در امور داخلی خود رد کرد. دولت های اروپایی از ابراهیم پاشا خواستند تا جنگ را متوقف کند؛ اما او نیز در خواست آنان را رد کرد. به دنبال آن تمام ناوگان دریایی اروپایی ها در ساحل نافارین اجتماع کرده، ناوگان عثمانی و مصری را از بین بردند و بیش از سی هزار مصری را کشتند. محمد علی از فرزندش خواست تا همراه سپاهش به مصر عقب نشینی کند. دولت عثمانی همه معاهدات با دولت های خارجی به ویژه اعطای استقلال کامل به یونان را رد کرد.[2]
در این وقت، دولت عثمانی با آمادگی گسترده دولت های اروپایی برای جنگ روبه رو شد. در این میان روسیه اعلان جنگ داد و رومانی و بلغارستان را تصرف کرده، برای آن دو منطقه، حاکم تعیین کرد. پس از آن فارنا در بلغارستان را اشغال کرده، سپس، قارص و ادرنه را در آناتولی تصرف کرد. دولت های اروپایی از ترس اشغال استانبول توسط روسیه، در برابر این دولت ایستادند و معاهده ادرنه را در سال 1245هـ/1829م منعقد کردند. مهم ترین مواد آن بازگرداندن بلغارستان، رومانی، بلغار، بالکان، قارص و ارزروم به دولت عثمانی بود. رودخانه بروث نیز حد فاصل مرزی دو دولت تعیین شد و کشتی رانی در رودخانه دانوب برای دو طرف رسمیت یافت. هم چنین کشتی رانی در دریای سیاه آزاد گشت و روسیه امتیازات قنسولی پیشین خود را به دست آورد.[3]
سلطان محمود با حرکت های تجزیه طلبانه و استقلال گرایانه چندی در داخل سرزمین های عثمانی روبه رو شد. جنبش علی پاشا والی یازما، جنبش باسفان اوغلو در آناتولی، ممالیک در عراق، قرمنلیه در لیبی، و عصبیت گرایی رؤسای قبایل در عراق، از این دست بود. سلطان توانست همه این جنبش ها را سرکوب کرده، شخصیت ها و اعیانی که از زمین و خانه هایشان در مناطق بیرون رانده شده و در شهر ها اقامت کرده بودند، به مناطقشان باز گرداند. هم چنین سلطان محمود توانست نظام ینی چری را لغو کرده، شورش آنان را سرکوب کند.[4]
درباره بخش های آفریقایی دولت عثمانی باید گفت، فرانسه در سال 1246هـ/1830م الجزایر را اشغال کرده، در آنجا یک امپراطوری آفریقایی ایجاد کرد.[5]
در دوره سلطنت سلطان محمود، محمد علی پاشا، فرزندش ابراهیم پاشا را برای تصرف شام گسیل کرد و سلطان نیز نتوانست کاری انجام دهد. ابراهیم پاشا بر نیروهای عثمانی در شام پیروز شد و از آنجا به سوی آناتولی حرکت کرد. وی کوه های توروس و اضنه را تصرف کرده، داخل سرزمین ترکیه شد و بدین ترتیب وی در آستانه ورود به استانبول بود. دولت های اروپایی، به ویژه روسیه از توسعه طلبی محمد علی پاشا به هراس افتادند و به دولت عثمانی پیشنهاد کمک دادند و پانزده هزار سپاهی به حمایت از استانبول اعزام کردند. هم چنین انگلیس و فرانسه از سلطان عثمانی درخواست کردند تا با محمد علی پاشا به تفاهم برسد. دولت عثمانی و محمد علی پاشا در سال 1248هـ/1833م معاهده ای را در کوتاهیه امضا کردند. بر اساس این قرار داد، محمد علی پاشا می بایست از آناتولی خارج شود. دولت عثمانی نیز حکومت وی را تا پایان عمر بر مصر می پذیرد. هم چنین محمد علی پاشا برای جزیره کرت و شام والی معین کرد و فرزندش ابراهیم پاشا نیز به عنوان والی اضنه – مشهور به اخشابه – معین شد.[6]
قرار داد کوتاهیه اقدامی موقتی و ناشی از ترس عثمانی از دخالت دولت های اروپایی بود. معاهده ای نیز با روسیه بسته شد که آن کشور تعهد کرده بود تا از دولت عثمانی دفاع کند؛ نام این معاهده قرار داد خواندگار – اسکلاسی بود. شورش هایی در شام بر ضد ابراهیم پاشا به وجود آمد که وی آن ها را سرکوب کرد. محمد علی پاشا تمایل داشت تا حکومت مصر، شام و جزیره العرب برای او و فرزندانش باشد؛ اما در مذاکرات، نماینده سلطان تنها موافقت کرد که حکومت با مصر و جزیره العرب به صورت موروئی از آنِ محمد علی و فرزندانش باشد؛ اما شامات، فقط در زمان حیات محمد علی از آنِ او باشد. وقتی خبر این مسئله به سلطان رسید، وی روی موافقت نشان نداده، بار دیگر جنگ میان عثمانی ها و مصری ها در گرفت. نیروهای عثمانی در جنگ نزیب در سال 1255هـ/1839م شکست خوردند و محمود دوم پیش از آن که اخبار جنگ را بشنود، در گذشت.[7]
سلطان محمود دوم تلاش هایی را برای اصلاحات انجام داد. وی مرکزی برای ترجمه به وجود آورد و سفارت خانه های عثمانی را در اروپا افتتاح کرد. هم چنین کوشید تا تشکیلات دولت مرکزی را تجهیز کند؛ اوقاف را نیز تحت اشراف خود در آورد و ضربه شدیدی به عالمان دین بزند. وی مجلسی نیز برای احکام عدلیه به وجود آورد و در پوشیدن لباس و تراشیدن ریش و استفاده از کلاه فینه و شلوار از اروپایی ها تقلید کرد.[8]»[9]

پی نوشت ها :

[1] . محمود پاشا، التاریخ الاسلامی (العهد العثمانی)، ص 166.
[2] . احمد عبد الرحیم مصطفی، فی اصول التاریخ العثمانی، ص 188.
[3] . اسماعیل سرهنگ، تاریخ الدوله العثمانیه، ص 275- 280.
[4] . محمد عبد اللطیف البحراوی، حرکه الاصلاح العثمانی فی عصر السلطان محمود العثمانی، 1808- 1839، قاهره، 1978،ص 182؛ در این ماجرا، سه هزار ینی چری در پایتخت کشته شدند. در روزهای بعد 7000 هزار تن دیگر کشته شده و بیست هزار نفر از آنان از پایتخت بیرون رانده شدند.
[5] . فرانسه از محمد علی پاشا خواست تا الجزایر را تصرف کند؛ اما وی برای آن که سبب خشم عامه مسلمانان و نیز دولت انگلیس را فراهم نکند، نپذیرفت؛ به ویژه که وی به شرق مصر نظر داشت نه غرب آفریقا. بنگرید: احمد عبد الرحیم مصطفی، فی اصول التاریخ العثمانی، ص 189.
[6] . عبد العزیز الشناوی، الدوله العثمانیه دوله اسلامیه مفتری علیها، قاهره 1980، ج1 ، ص 219- 220.
[7] . عبد العزیز الشناوی، الدوله العثمانیه دوله اسلامیه مفتری علیها، قاهره 1980، ج1 ، ص 219- 220.
[8] . Shaw, Sranforad, Op.cit P.61
[9] . رسول جعفریان، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ص 113- 115.


 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط