نظام مالی دولت عثمانی

« یکی از سازمان های بسیار مهم در دولت عثمانی، تشکیلاتی بود که کارش رسیدگی به مسائل مالی، یعنی درآمدها و هزینه های دولت بود و آن را «دفترداریه» می گفتند. دفتر دارِ مسئول این تشکیلات همیشه همراه صدر اعظم و کارش
پنجشنبه، 28 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظام مالی دولت عثمانی
نظام مالی دولت عثمانی

نویسنده: سبحان پاکپور




 
« یکی از سازمان های بسیار مهم در دولت عثمانی، تشکیلاتی بود که کارش رسیدگی به مسائل مالی، یعنی درآمدها و هزینه های دولت بود و آن را «دفترداریه» می گفتند. دفتر دارِ مسئول این تشکیلات همیشه همراه صدر اعظم و کارش ثبت اراضی و توزیع اقطاعات بود. از زمان فتح قسطنطنیه در سال 857هـ/1453م دفتردار موقعیتش بالاتر رفته، تنها شخصی بود که می توانست به طور مستقیم مطالبش را به عرض سلطان برساند. در ابتدا دو دفتردار وجود داشت: یکی در آناتولی و دیگری در روملی، بخش اروپایی کشور عثمانی. در پایان سلطنت سلیمان قانونی، دفتر داری هم برای بلاد شام و عراق به مرکزیت حلب تأسیس شد که او را دفتر دار عرب و عجم می نامیدند. بعد از آن، به دلیل گستردگی کارهای مالی، برای هر ولایت دفتر داری معین شد.[1]کار دفتر دار گردآوری مالیاتهایی بود که همه آن ها می بایست به خزانه سلطان واریز شود.* مهم ترینِ این مالیات ها، عُشریه، جریه، زکات و مالیات اداری محلی بود. کار نظارت بر حسابرسی به دارایی ولایت اقطاعی، در عهده دیوان دفتر روزانه (روزنامه) زیر نظر شخصی بود که او را روزنامچی می نامیدند.[2]
دفتر دار، وکیل سلطان در امور مالیِ ولایت بود و به همین دلیل در برابر اموال و دارایی ها، در مقابل بابعالی مسئولیت داشت. زمانی که یک والی معزول یا به جایی منتقل می شد، جز با حسابرسیِ دقیق اموال و برائت ذمّه او توسط دفتردار، نمی توانست ولایت را ترک کند.[3] والی و دفتر دار از طرق دولت مکلّف به پرداخت مبلغی به طور سالانه به مرکز بودند که از آن با عنوان «میری» یاد می شد. مقصود از آن، مبلغی بود که دولت به عنوان سهر سالانه آن ولایت برای صرف در اداره امور مرکزی در استانبول معین کرده بود.* دولت عثمانی از ابتدای تأسیس، سکه ضرب می کرد؛ چرا که ضرب سکه نشان استقلال و سیادت به شمار می آمد. این سکه ها، شبیه سکه هایی بود که سلاجقه روم ضرب کرده بودند و آنان نیز به قیاس دولت بیزانسی ضرب سکه می کردند. وزن کامل آن ها ترجیحا شش قیراط یعنی معادل ربع درهم متداول در بلاد اسلامی بوده است. پول نقد را «آقچه» می نامیدند[4] و چهل آقچه برابر با ده دوکات طلا بود. روی یک طرف سکه عثمانی ها شهادتین و روی دیگر آن نام امیر (برای نمونه: اورخان خلّدالله ملکه، بدون یاد از نام پدر، زمان ضرب و محل آن) بود. این مسئله کمکی برای فعال تر شدن تجارت خارجی بود.»[5]

پی نوشت ها :

[1] . السید رجب حراز، العالم العربی الحدیث، ص 43.
[2] . احمد عبد الرحیم مصطفی، فی اصول التاریخ العثمانی، ص 115.
[3] . السید رجب حراز، العالم العربی الحدیث، ص43.
[4] . کارل بروکلمان، تاریخ الشعوب، ص 412.
[5] . دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، رسول جعفریان، ص 75و76.

منبع : سایت تاریخ اسلام

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط