تبیین بیانات مقام معظم رهبری در گفت‌وگو با خانم دکتر زهرا عباسی(1)

هویت مرده در کالبد زن غربی

نگاه غرب به زن بر خلاف ظاهر و رونمای آن، که منجی آزادی زن و تحقق ارزش‌ها‌ی مغفول آن جلوه می‌کند، در اساس، نگاهی مبتنی بر لذایذ و شهوت است که زن غربی را در تمام ابعاد، به انحطاط و سقوط از لبه‌ی انسانیت هدایت
سه‌شنبه، 2 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هویت مرده در کالبد زن غربی
هویت مرده در کالبد زن غربی






 

تبیین بیانات مقام معظم رهبری در گفت‌وگو با خانم دکتر زهرا عباسی(1)
نگاه غرب به زن بر خلاف ظاهر و رونمای آن، که منجی آزادی زن و تحقق ارزش‌ها‌ی مغفول آن جلوه می‌کند، در اساس، نگاهی مبتنی بر لذایذ و شهوت است که زن غربی را در تمام ابعاد، به انحطاط و سقوط از لبه‌ی انسانیت هدایت کرده است. با صحبت از آزادی‌های جنسی و مادی، زن را به اسارت مردان و نگاه سرمایه‌داری درآورده‌اند و عملاً با شعار آزادی، بر تمام آزادی‌های روحی، جسمی و جنسی زن خط بطلان کشیده‌اند.
در تمام این دوران، نگاه اسلام، به جوهره‌ی وجودی زن بود و از آن سخن به میان می‌آورد و ارزش زن را نه صرفاً در جنبه‌های ظاهری آن و برعکس در عمق وجودی زن بنا نهاده بود، ولی با توجه به غفلت‌های جوامع اسلامی، همواره تبلیغات سوئی در این زمینه صورت گرفته است. رهبری در بیانات اخیر خود، با توجه به غفلت صورت‌گرفته در این حوزه، به نگاه تهاجمی به رویکرد غرب در باب مسائل زنان تأکید کرده‌اند. در این ارتباط، گفت‌و‌گویی اختصاصی با سرکار خانم دکتر زهرا عباسی، مدیر کل دفتر امور زنان و خانواده‌ی وزارت کشور، ترتیب داده‌ایم که قسمت اول آن را در ادامه خواهیم خواند.
مقام معظم رهبری در دیدار با بانوان فرهیخته، مسائل مهمی را پیرامون موضوع زن و خانواده مطرح کرده‌اند. لطفاً نکات محوری سخنان ایشان را ذکر کنید.
فرمایشات ایشان سه بخش اساسی داشت؛ در یک بخش روش و چگونگی گفتمان ما با غرب را تبیین کردند و در کنار این موضوع، به وضعیت زنان در غرب هم اشاراتی داشتند. بخش دیگر تبیین جایگاه زن و خانواده در اسلام بود که درباره‌ی این موضوع هم به مواردی اشاره کردند که به طور خاص در شرایط امروز جامعه در سطح ملی و بین‌المللی، باید به آن توجه شود و بخش سوم فرمایشات ایشان تأکید بر تعیین ابزار لازم برای پیشبرد کار زنان و خانواده و نهایتاً تعیین اولویت‌های کاری در حوزه‌ی زنان و خانواده است.
در بخش اول سخنان، به بحث گفتمان غرب و لزوم برخورد تهاجمی و طلبکارانه با غرب پرداخته شد. البته این مسئله جزء مطالبات رهبری بوده است که در گذشته نیز توسط ایشان مطرح شده بود؛ اما متأسفانه تا کنون چنان که باید، به آن توجهی نشده است. به عنوان نمونه، ایشان در سال 76 در دیدار با خانواده‌های سرداران شهید استان تهران نیز انفعال در مقابل سیاست‌های غربی را مورد نقد قرار دادند. قدری پیرامون این مسئله توضیح دهید و به نظر شما، چگونه می‌توان این مطالبه را محقق کرد؟
روش گفتمان ما در مقابل غرب باید تهاجمی و طلبکارانه و مقتدرانه باشد. اگر بخواهیم این روش را عملیاتی کنیم، باید مطالعات گسترده‌ای درباره‌ی وضعیت زنان و خانواده داشته باشیم؛ چه به لحاظ سیاست‌ها و استراتژی‌های غرب در حوزه‌ی زنان و خانواده و چه به لحاظ اطلاع از اجرای پروتکل‌ها و اعلامیه‌ها و کنوانسیون‌های مختلفی که وجود دارد و همچنین داشتن آمار و اطلاعات از وضعیت اسف‌بار زنان در غرب.
حتی اگر شما آمار سازمان ملل در حوزه‌ی زنان و خانواده را در سایت‌ها ببینید، مشاهده می‌کنید روند استراتژی‌ها، برنامه‌ها و سیاست‌های غرب نه تنها برای احقاق حقوق زنان مؤثر واقع نشده است، بلکه روزبه‌روز زن را از هویت حقیقی خود دور کرده است. پیامدهای منفی این روند منجر به اعتیاد زنان، فروش و قاچاق زنان، افزایش سقط جنین، استفاده‌ی ابزاری از زنان در عرصه‌های تبلیغات و بدتر و خطرناک‌تر از همه‌ی این مسائل، روابط هم‌جنس‌گرایی است که از موضوعات خطرناک و نگران‌کننده‌ای است که دارد‌ اتفاق می‌افتد.
من می‌خواهم درباره‌ی این استراتژی‌ها و سیاست‌ها به یکی از کنوانسیون‌هایی اشاره کنم که به اسم تساوی حقوق زن و مرد مطرح شد که از آن به موضوع مردواره کردن زن نیز می‌رسیم. کنوانسیون رفع تبعیض از زنان ابتدا کمیته‌ی کوچکی بود. کم‌کم اعلامیه‌های مختلف موردی، شاید نزدیک به دویست اعلامیه و پروتکل در سازمان ملل تصویب شد که نتیجه‌ی آن‌ها کنوانسیون رفع تبعیض از زنان شد و دارای سی ماده بود. هدف این کنوانسیون در واقع برقراری تساوی زنان و مردان در همه‌ی مسائل، بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های این دو جنس بود که بسیار خطرناک است.
مثلاً مطرح شد که چرا مرد باردار نشود یا چرا در مشاغلی که مردان وارد می‌شوند زنان وارد نشوند یا چرا حق طلاق با مرد باشد. غرب تلاش کرد تا مباحث حقوقی را در مباحث اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یکسان‌سازی کند و این موضوع در تمامی اجلاس‌های بین‌المللی که درباره‌ی مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سازمان ملل تشکیل می‌شد، بسیار چشمگیر بود. به گونه‌ای که در تمامی زوایای برنامه‌های مربوط به مسائل اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، این موضوع را جریان‌سازی و حتی نهادسازی کردند و سعی نمودند آن را به صورت فرهنگی عمومی برای دیگر کشورها دربیاورند.
بعضاً هم دیده شد که کشورها به این استراتژی یکسان‌سازی جذب شدند و نتیجه این است که امروز در غرب مشاهده می‌کنیم که زن در همه‌ی عرصه‌ها مثل مرد مورد توجه قرار می‌گیرد، از هویت حقیقی‌ خود دور می‌شود، انسانیت او در معرض آسیب‌پذیری قرار می‌گیرد و ظلم مضاعفی به اسم دفاع از حقوق زن، بر وی تحمیل می‌شود.
این بحث بسیار مهم و اساسی است که نیاز به کارهای پژوهشی و نشست‌های تخصصی دارد و با آمار و اطلاعات می‌توان درباره‌ی این موضوع بحث کرد. در این نشست محدود ما، شاید جای بیان بسیاری از مسائل نباشد، ولی آنچه به شکل کلی می‌توان مطرح کرد این است که زن را وسیله‌ی التذاذ مرد قرار دادن، از راه‌ها و روش‌هایی است که مغایر با مسائل انسانی‌ و شأن و هویت زن است.
ظاهر و پوشش این سیاست‌ها و استراتژی‌ها برای زنان زیبا و جذاب بود و این گونه تصور می‌شد که واقعاً برای دفاع از حقوق آن‌هاست، ولی بسیاری از کشورها، مثل فرانسه و کانادا، که عضو این کنوانسیون‌ها شدند و در به ثمر رسیدن این استراتژی‌ها نقش داشتند، به این کنوانسیون و ناکارآمدی آن اذعان دارند و معتقدند که نتوانسته است در احقاق حقوق زنان مؤثر واقع شود. البته من درباره‌ی این موضوع یک کار پژوهشی انجام داده‌ام، زیرا کار من هفده سال در وزارت خارجه در حوزه‌ی زنان و خانواده بوده است.
به نظر می‌رسد ما در حوزه‌ی انتقال مبانی و مفاهیم اسلام تلاش درخوری نکرده‌ایم و برعکس تا حدی راه‌های ورود مبانی بی‌اساس غربی را به کشور خود هموار کرده‌ایم. برای جبران عقب‌ماندگی در این حوزه چه باید کرد؟
همین کسانی که این همه ظلم را بر زنان تحمیل کرده‌اند، مسئله‌ی دفاع از حقوق زنان مسلمان را مطرح می‌کنند. در حالی که ما می‌بینیم اسلام مترقی‌ترین و پیشرفته‌ترین حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی را برای زنان پیش‌بینی کرده است. امروز مردم جهان بسیار تشنه‌ی شنیدن دیدگاه‌های اسلام هستند و به لحاظ روحی، روانی، جسمی و خشونت‌های سخت و سنگینی که بر آن‌ها وارد می‌شود، به دنبال این هستند که چگونه هویت خود را به دست آورند. پس در حال حاضر، ضرورت تبیین جایگاه زن و خانواده در اسلام در عرصه‌ی ملی و بین‌المللی بیش از هر زمان دیگر، به شدت احساس می‌شود.
مقام معظم رهبری درباره‌ی تبیین جایگاه زن در اسلام بر چند نکته‌ی اساسی در شرایط فعلی جهانی تأکید دارند که یکی از آن مسائل، توجه به حرمت، کرامت و عزت زن است؛ یعنی هم زن باید عزت و کرامت خود را بشناسد و درک درستی از آن پیدا کند و هم جامعه باید برای حفظ این حرمت و کرامت برنامه‌ریزی و تلاش کند، زیرا زن در خانواده نقش اساسی دارد و مسئول تربیت فرزندان است. در حقیقت خانواده نهاد اصلی اجتماع است و این نقش تربیتی زن، در عرصه‌های اجتماعی و بین‌المللی تسری پیدا می‌کند.
مقام معظم رهبری به نکته‌ی بسیار مهمی اشاره کرده‌اند. شاید خود خانم‌ها هم ظرفیتی را که خداوند به آن‌ها داده است خوب نشناخته‌اند یا شناخته‌اند، ولی خوب از آن استفاده نکرده‌اند و آن نکته، توجه به ظرافت فکری زن است. یعنی خداوند ظرفیت هدایت و راهبری خانواده را به زن داده است و او می‌تواند جامعه را به لحاظ فرهنگی و تربیتی مدیریت و راهبری کند و این موضوع همان است که مقام معظم رهبری از آن به عنوان تدبیر یاد کرده‌اند و در حقیقت این تدبیر همان ظرافت فکری است. در حال حاضر می‌بینید که خانم‌ها در کارهای ظریف، دقیق و حساس فرهنگی یا پیشرفت‌های علمی و فناوری، توانسته‌اند موفقیت‌های بسیاری کسب کنند.
امام خمینی (رحمت الله علیه) دو راهبرد بسیار مهم را در دهه‌ی اول انقلاب مطرح کردند که به نظر من به این دو راهبرد مهم کم‌توجهی یا بی‌توجهی شد و اگر آن موضوع در زمان خود عملیاتی می‌شد و در اولویت‌ کارها و برنامه‌ها قرار می‌گرفت، می‌توانستیم از این ظرافت فکری و تدبیر زن برای تحکیم بنیان خانواده و اجتماع بهره‌ی بیشتری داشته باشیم. ایشان فرمودند زن تربیت‌کننده‌ی خود، خانواده، جامعه و جوامع بشری است.
امام عرصه‌ی تربیت را فقط به خانواده یا جامعه محدود نکردند و آن را برای جوامع بشری نیز مطرح کردند؛ یعنی یک رسالت عظیم و سنگین. اما برای این طراحی، الگوی خاصی طراحی نشد تا در تمامی عرصه‌ها عملیاتی شود و در اولویت‌ قرار گیرد. در حالی که تأکید فرمایشات و راهبردهای حضرت امام و مقام معظم رهبری در حوزه‌ی فرهنگ و تربیت بیشتر است تا در اجرا و مدیریت.
مقام معظم رهبری در فرمایشات خود همواره قدر و منزلت ویژه‌ای برای زن و نقش والای او در پیشبرد اهداف جامعه قائل هستند. همچنین حضرت امام (رحمت الله علیه) نیز در فرمایشات خود به این مهم تأکید ویژه‌ای داشتند. اهمیت این نگاه را تبیین بفرمایید.
فرمایشات حضرت امام و مقام معظم رهبری در حوزه‌ی فرهنگ برای زنان و نقش آن‌ها در خانواده و اجتماع بسیار مهم و راه‌گشاست. بنابراین می‌بایست از آن به عنوان راهبرد اساسی برنامه‌ها استفاده می‌کردیم، ولی کمتر به آن پرداختیم و متأسفانه در بعضی از دوره‌ها، مسئولان به صورت ناخودآگاه به دنبال همان استراتژی‌های غربی حرکت کردند و زن را از نقش تأثیرگذاری که می‌توانست در همه‌ی جوانب داشته باشد تا حدودی دور کردند.
یا در جای دیگری حضرت امام (رحمت الله علیه) فرمودند قرآن کریم انسان‌ساز است و زن نیز انسان‌ساز. اگر زنان انسان‌ساز از ملت‌ها گرفته شوند، ملت‌ها به انحطاط کشیده خواهند شد. نقش انسان‌سازی و تربیتی زن در مقابل نقش انسان‌سازی قرآن قرار گرفته، پس این ظرفیت را خداوند به زن داده که امام چنین رسالت سنگینی را از زن خواسته است. یا ایشان فرمودند مرد از دامن زن به معراج می‌رسد که این مطلب بسیار عمیق و مهم است و حرفی ساده و معمولی نیست. البته زنان ما در دهه‌های مختلف بعد از پیروزی انقلاب، درک درستی از نگاه امام و مقام معظم رهبری داشتند، به گونه‌ای که شما می‌بینید مادران شهدا و جانبازان اسوه هستند. ولی این مسائل می‌بایست میان قوای سه‌گانه در قانون‌گذاری، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در اجرا مورد توجه قرار می‌گرفت.
همه‌ی مدیران اجرایی باید نگاه خود را با نگاه امام هماهنگ می‌کردند. در بعضی موارد بین نگاه امام و مدیران تفاوت و حلقه‌های مفقوده‌ای وجود داشت که اکنون باید آن حلقه‌های مفقوده را شناسایی و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم تا این فاصله‌ها برداشته شود، از افراط و تفریط‌ها جلوگیری شود و بتوانیم به یک الگوی متعادل دسترسی پیدا کنیم. خداوند این ظرفیت را به انسان داده و امام خمینی و مقام معظم رهبری آن را تعریف کرده‌اند. ولی نگرش نادرست، درک غلط، تهاجم فرهنگی یا موانع دیگر موجب شده است که توجه لازم را به آن پیدا نکنیم و امروز خسارت‌های بسیاری را متحمل شویم.
خسارت‌هایی مثل بالا رفتن سن ازدواج، تجرد زیستی، تغییر سبک زندگی، تجمل‌گرایی، رفاه‌زدگی، مصرف‌گرایی و بسیاری از مسائل دیگری که آفت بزرگی برای سلامت خانواده است. زمانی که ما تکالیف و وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهیم، بینش و درک درستی نداریم و در اجرای راهبردهای صحیح کوتاهی می‌کنیم، دشمن می‌تواند در جامعه و زندگی ما نفوذ و مسیر دستیابی به الگوی متعادل را آسیب‌پذیر کند.
مقام معظم رهبری در بیانات خود به ضرورت ترسیم الگوی زن حقیقی پرداختند. چگونه می‌توان مبانی اسلام را در قالب یک الگو ارائه داد؟ این امر چگونه محقق می‌شود؟
مقام معظم رهبری در قسمت دوم فرمایشات خود، که تبیین جایگاه زن در اسلام است، تأکید داشتند که علاوه بر عزت و کرامت و حرمت، باید به مسئله‌ی هویت حقیقی زن بیشتر توجه شود. لازمه‌ی این کار این است که اندیشمندان حوزه و دانشگاه در رابطه با زنانگی زن، رابطه‌‌ی او با مرد و خانواده، نقش همسری، نقش مادری و نقش‌های اجتماعی او، شاخص‌ها و مفاهیمی را آماده کنند تا بتوان آن را در عرصه‌ی بین‌المللی عرضه کرد. کسانی که متخصص دین هستند، از عهده‌ی این کار برمی‌آیند.
همان‌ طور که رهبری فرمودند، در این امر کوتاهی وجود دارد و ما باید از تمامی افراد حوزه و دانشگاه که درک درستی از این موضوع دارند، بخواهیم برای تبیین این شاخص‌ها کارهای پژوهشی لازم را انجام دهند تا مفهوم‌سازی نیز انجام گیرد.
مقام معظم رهبر معظم انقلاب فرمودند ماهیت طرح‌ها و استراتژی‌های غربی سیاسی است، مراقب باشید دور نخورید. دور خوردن یعنی اینکه آن‌ها شعاری را مطرح نمایند و سیاست‌گذاری کنند و ما را به دنبال خود بکشانند. در واقع دور خوردن موجب می‌شود که ما از نقش واقعی خود دور شویم و فعالین حوزه‌ی زنان در فرهنگ، سیاست و اقتصاد در دفاع از ارزش‌ها و اصول انقلاب فاصله پیدا کنند. ایشان تأکید دارند که باید زنان فعال حوزه‌ی فرهنگ، حتی به عنوان نویسنده، محقق و پژوهشگر، نقش‌های خود را دوباره احیا و به آن افتخار کنند. در قسمتی از صحبتم عرض کردم که بسیاری از زنان در طول سه دهه، درک درستی از راهبردهای امام و رهبری داشته‌اند.
علم و تخصص بسیار ارزشمند است، ولی اگر شما درک عمیق و دانش درستی از یک موضوع نداشته باشید، نمی‌توانید با توجه به مقتضیات زمان آن را به درستی کاربردی، عملیاتی و معرفی کنید. پس درک و بصیرت و بینش درست از این موضوع هم باید مورد توجه قرار گیرد و حوزه و دانشگاه نیز باید در تبیین این شاخص‌ها و مفاهیم تلاش کنند تا منابعی داشته باشیم که با استفاده از آن بتوانیم جایگاه زن و خانواده در اسلام را در دنیا تبیین کنیم.
در حال حاضر، خوشبختانه ظرفیت بزرگی در عرصه‌ی جهانی، تحت عنوان بیداری اسلامی اتفاق افتاده است و مردم کشورهایی که بیداری اسلامی در آن‌ اتفاق افتاده است، همه تشنه‌ی اسلام و معرفی آن هستند. دیگر یک جمهوری اسلامی نیست که یکه و تنها باشد و کشورهای متعددی در دنیا سخن‌گوی جمهوری اسلامی برای تبیین جایگاه زن و خانواده در اسلام هستند.
مقام معظم رهبری سخن از یک مرکز عالی پیگیر امور زنان داشتند .در رابطه با ضرورت تشکیل این مرکز و چگونگی عملیاتی کردن آن توضیحاتی بفرمایید.
آخرین بخش فرمایشات ایشان در واقع اتخاذ راهکارهای مناسب برای اجرای برنامه‌های حوزه‌ی زنان و خانواده و تعیین اولویت‌های برنامه بود. ایشان فرمودند که کلیه‌ی برنامه‌های زنان و خانواده باید در قالب یک سیستم تعریف شود که این سیستم امکان پایش و ارزیابی و جست‌وجوی مشکلات را داشته باشد و ما سریع بتوانیم به موانع و مشکلات و چالش‌ها دسترسی پیدا کنیم تا مشکلات قابل شناسایی باشند و بتوانیم متناسب با شرایط و مقتضیات زمان برنامه‌ریزی کنیم. برنامه‌ریزی‌های ما هم باید به سه صورت خرد، کوتاه‌مدت و میان‌مدت باشد تا از هیچ‌ کدام غفلت نکنیم و هر چه سریع‌تر به الگوی مطلوب دست پیدا کنیم.
نکته‌ی دیگر این است که ایشان فرمودند باید بانک اطلاعات وجود داشته باشد. اگر ما بانک اطلاعات داشته و از کار یکدیگر مطلع باشیم، کارهای موازی در جامعه اتفاق نمی‌افتد، دستاوردهای حوزه‌ی زنان و خانواده بهتر معرفی می‌شود و زمینه‌ی خدمت‌رسانی به مسائل زنان و خانواده فراهم‌تر می‌شود. بانک اطلاعات به ما کمک می‌کند که بتوانیم با شناخت کامل از وضعیت زنان کارها را بهتر پیش ببریم.
ایشان در بخش دیگری فرمودند باید یک مرکز عالی ایجاد کنیم. برداشت من این است که این مرکز عالی در حقیقت باید فراقوه‌ای باشد. ایشان در قسمتی از فرمایشات خود به شدت از مسئله‌ی مظلومیت زنان در دفاع از حق خود در دادگاه‌ها و دستگاه قضایی، محرومیت‌هایی که به آنان تحمیل می‌شود و توهین‌های گفتاری و رفتاری به آنان ابراز نگرانی کردند. این موضوع نشان می‌دهد که ما به یک مرکز عالی فراقوه‌ای نیاز داریم تا دستگاه قانون‌گذاری و دستگاه اجرا با راهبردهایی هماهنگ شوند که حضرت امام و مقام معظم رهبری تبیین کرده‌اند تا به عملی کردن این راهبردها و اولویت‌ها سرعت بیشتری داده شود.
زمینه‌ی این کار به لطف و عنایت الهی فراهم شده و کارهای بسیاری اتفاق افتاده است که البته با ایده‌آل فاصله دارد. بعضی مقدمه‌ی راه و بعضی دیگر تا قسمتی پیش رفته است و به گونه‌ای هم طراحی شده که هر کسی بتواند آن را ادامه دهد. سپس ایشان اولویت‌هایی را مطرح کردند مثل رفع محرومیت و مظلومیت از زنان، تسهیل امر ازدواج، الگوی صحیح اشتغال و شناسایی فعالین حوزه‌ی زنان و خانواده تا از آن‌ها در دفاع از ارزش‌ها و اصول انقلاب استفاده شود.پس ما باید چند نکته را مورد توجه قرار دهیم:
1. باید راهبردهایی که مقام معظم رهبری ارائه می‌فرمایند، به طور جامع و با هم دیده شود؛ یعنی وقتی ایشان تأکید بر امر تربیت دارند، به این معنی نیست که باید زن را خانه‌نشین کرد یا مثلاً وقتی صحبت از نقش فعالیت اجتماعی می‌شود، منظور این نیست که زن کاملاً و صرفاً در عرصه‌ی اجتماعی حضور پیدا کند. این‌ها افراط و تفریط است. ما باید ضرورت‌ها و اولویت‌هایی را در برنامه‌های مربوط به حوزه‌ی زنان و خانواده مورد توجه قرار دهیم که امروز ضرورت دارد. مثلاً در جنبه‌ی فرهنگی کارهای اساسی و مهم انجام دهیم و بدانیم در رابطه با تهاجم فرهنگی زنان می‌توانند چه کارهایی را با توجه به نقش و مسئولیتی که در خانواده دارند، انجام دهند.
2. نکته‌ی دیگر این است که ما نباید انتظار داشته باشیم همه‌ی کار زنان و خانواده به وسیله‌ی خود زنان انجام گیرد. هنر ما در این است که تمامی عرصه‌ی قانون‌گذاری، قضایی و اجرایی را درگیر کار زنان و خانواده ‌کنیم. البته حساسیت خانم‌ها باید ‌بیشتر باشد و به حرکت بقیه‌ی نماینده‌ها برای انجام ایفای این نقش کمک کند. همه‌‌ی نماینده‌ها موظف‌اند در حوزه‌ی قانون‌گذاری قوانینی را مصوب کنند که با این راهبردها تطبیق داشته باشد و نیاز جامعه را در شرایط زمان مرتفع کند. بارها رهبر تأکید کردند قوانینی که مجلس شورای اسلامی تصویب می‌کند باید متناسب با نیازهای جامعه باشد و برای هر قانونی که تصویب می‌شود، کار کارشناسی و پژوهشی و مطالعاتی انجام گیرد.
3. نکته‌ی دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ما باید از تمامی اسناد و کارهایی که در حوزه‌ی زنان انجام گرفته است، مثل سیاست‌ها، قوانین و طرح‌های اجرایی، بازخوانی داشته باشیم تا آن را با راهبردهای مقام معظم رهبری تطبیق دهیم و رویکرد برنامه‌های ما با رویکرد فرهنگ دینی هماهنگ شود. کارهای بسیاری انجام گرفته است، ولی چون فرهنگ دینی در متن و بطن برنامه‌های عملیاتی جاری و ساری نمی‌شود، نتوانسته‌ایم به نتیجه‌ی دلخواه برسیم.
4. از مسائل مهم دیگری که باید به آن توجه شود این است که باید به شدت از سلیقه‌ای عمل کردن در سیاست‌ها، قوانین و طرح‌های مربوط به زنان خودداری شود، زیرا این کار آفت بزرگی برای به ثمر نرسیدن برنامه‌هایی است که رهبر درباره‌ی آن نگران هستند. لذا باید زنان و مردان نگاه خود به موضوع را با نگاه رهبر هماهنگ و حتی خود را ملزم کنند که در این عرصه به مطالعات جدی‌تری بپردازند و با آگاهی کامل از موضوع وارد این عرصه شوند.
5. بحث دیگر این است که باید کارها و برنامه‌ها متناسب با امکانات، اختیارات و وظایف باشد. مثلاً اگر وظیفه‌‌ی کسی پرداختن به مسئله‌ی ازدواج است، فقط در همان حوزه فعالیت کند. تقسیم کار منطقی و متناسب با امکانات، وظایف و مأموریت‌ها از مسائل بسیار مهمی است که در روش‌های اجرایی مربوط به کار زنان و خانواده باید مورد توجه قرار گیرد.
6. مورد آخر تخصیص بودجه است. مقام معظم رهبری فرموده‌اند که مسئله‌ی زنان و خانواده، مسئله‌ی درجه‌ی اول کشور است. آیا واقعاً برداشت ما به عنوان زن این گونه است؟ بسیار اشتباه است که به این مسئله بی‌تفاوت شویم. زنان نقش تعیین‌کننده‌ای در به ثمر رسیدن اساس حکومت جمهوری اسلامی داشتند و دقیقاً این ویژگی‌ مهم انقلاب را دشمن مورد تهاجم قرار داده است و ما باید آن را در اولویت برنامه‌های کشور ببینیم تا بتوانیم تهاجمی با دشمن برخورد کنیم و فرصت خرده‌گیری را از دشمن بگیریم تا نتواند به بهانه‌ی مظلومیت یا محرومیتی در ایران پرچم دفاع از حقوق بشر را بلند کند. در حالی که پرچم دفاع از حقوق زن را اسلام باید در عرصه‌ی جهانی به اهتزاز درآورد. ما نباید چنین فرصت‌های خوبی که برای ما به وجود می‌آید، از دست دهیم. چرا که اگر برداشت درستی از آن نداشته باشیم، تبدیل به تهدید می‌شود و این از آفت‌های مهم در حوزه‌ی زنان و خانواده است که امیدوارم همه‌ی دست‌اندرکاران در عرصه‌ی قانون‌گذاری، اجرایی و قضایی به این مسئله عنایت بیشتری داشته باشند.
ادامه دارد ...
.منبع: سایت برهان

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.