گفتوگو با سردار پاسدار مجید خراسانی
رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت سال ۷۹ با تدبیری بسیار آیندهنگرانه، دو ماه قبل از اینکه این جهاد سازندگی منحل شود، با فراخوانی وزیر جهاد سازندگی وقت -جناب مهندس سعیدیکیا- و فرمانده نیروی مقاومت بسیج وقت -جناب سردار حجازی- دستور راهاندازی مجموعهای به نام «بسیج سازندگی» را دادند و الان تقریباً ۱۲ سال از تشکیل بسیج سازندگی گذشته است. بسیج سازندگی در اصل به عنوان جایگزین جهاد سازندگی ابتدای انقلاب تأسیس شد. علت اصلی تأسیس بسیج سازندگی را میتوان در یک کلام «تدبیر رهبر معظم انقلاب به عنوان تحول ساختاری و ایجاد یک نگاه جدید متناسب با نسل جدید انقلاب» دانست. راهاندازی و طرح بسیج سازندگی توسط رهبر معظم انقلاب با انحلال آن وزارت و همزمانی این دو رویداد و فرمایشهای رهبری در یک دههی اخیر، این ادعا را کاملاً ثابت میکند.
نکتهی بعدی سخنان ایشان در نشستی بود که با آقای سعیدیکیا و سردار حجازی داشتند. ایشان در این دیدار سه انتظار خود از بسیج سازندگی را بیان فرمودند. این سه انتظار عبارت بودند از: ۱. برنامهریزی و ساماندهی حضور جوانان برای مشارکت در سازندگی کشور. ۲. حضور و فعالیت جوانان جهادی متناسب با توانایی و استعدادشان در عرصههایی که میتوانند برای انقلاب و کشور مثمرِ ثمر باشند. مثلاً در حوزههای سلامت، اشتغال، ورزش یا در حوزههای علمی و فنی و عمرانی. بنابراین از فرمایش رهبر معظم انقلاب متوجه شدیم که سازندگی را محدود به کار عمرانی نمیدانند، بلکه آن را یک بستهی کاملی میدانند که جوان بتواند در این بستر، کشور خودش را بسازد. البته ایشان حضور در این بخش را محدود نکردند به اینکه فرد جهادی حتماً جوان باشد. ۳. کمک به ایجاد شغل و اشتغال در کشور. این سه دستورالعملی بود که حضرت آقا فرمودند و امروز در راهبردهای بسیج سازندگی، این سه محور اصلی وجود دارد.
اما بهصورت مصداقی آسیبهایی که امروز میتوان برای یک عنصر جهادی متصور شد، یکی «گروهگرایی» است که از آسیبهای جدی است؛ اینکه من بگویم گروه من! این درست است که ما باید گروهی کار کنیم و خدا دوست دارد که ما با جماعت باشیم، اما «گروهگرایی» یا «نتیجهگرایی» یکی از آسیبهایی است که ممکن است حرکت جهادی را مورد تهدید قرار دهد. من به استناد فرمایشهای رهبری عرض میکنم. در ملاقاتی که خانوادهی مرحوم والی -به عنوان یک جهادگر واقعاً برجسته- با ایشان داشتند، آقا فرمودند: «مرحوم والی امتیازش این بود که بدون تابلو کار کرد.» یکی از تهدیدها این است که ما علاقه داشته باشیم تابلوی خودمان را علم کنیم! در حرکتهای جهادی این میتواند آسیب باشد. امروز ارتباطات بهقدری پیشرفته است که همه میتوانند خود را معرفی کنند. بنابراین اگر خدای ناکرده این کار از حد عرف خود خارج شود، میتواند مصداق خودنمایی باشد.
یکی دیگر از آسیبها «نداشتن برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت» است. همچنین «سطحینگری» یکی دیگر از آسیبهای متوجه عناصر جهادی است؛ یعنی ترجیحدادن کارهای سطحی به کارهای عمقی و کیفی. یکی دیگر از تهدیدها «سستی در اراده» است؛ یعنی کار را در یک مقطعی رهاکردن! باید کار را تا آخر ادامه داد. روایتی است که حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله مردهای را دفن میکردند، در چیدن سنگ لحد دقت بسیاری به خرج دادند که کاملاً درست انجام شود. همراهان اعتراض کردند که آقا قبر است دیگر، اینقدر وسواس برای چیست؟ اما ایشان فرمودند هر کاری در زندگی باید درست انجام شود ولو دفن میت باشد.
مقطع سوم مربوط به چند سال بعد میشود که دوباره خدمت رهبر معظم انقلاب رسیده بودیم، این بار گزارشها را پیشتر کتباً ارسال کرده بودیم و بنده مسئولیت داشتم خلاصهی گزارشها را حضوراً تقدیم کنم. خدمتشان عرض کردم اگر ابهام یا سؤالی در اقدامات ما دارید، بفرمایید تا بنده توضیح دهم. ایشان فرمودند: «نه، من گزارشهای شما را در این چند سال بهدقت خواندهام.» حتی ایشان برای اینکه ما اطمینان بیشتری پیدا کنیم، فرمودند: «این آماری که در فلان جزوه فرستاده بودید، همین مثلاً چند میلیون است؟» در مجموع برای من خیلی جالب بود که سال ۸۴ رهبری ناراضی بودند، ولی خوشبختانه در سال ۸۹ فرمودند: «بسیج سازندگی علاوه بر اینکه میلیونها نفر را منتفع میکند، باعث ساخته شدن جوانها میشود.»
. منبع: پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
اشاره:
سردار پاسدار مجید خراسانی، رئیس سازمان بسیج سازندگی یکی از ارکان مدیریت و راهبری اردوهای جهادی در کشور است. در گفتوگو با ایشان، از زمینههای تشکیل بسیج سازندگی آغاز کردیم. بعد به آسیبها و نقدهای حرکت جهادی پرداختیم و در پایان به چند خاطرهی راهگشا از ارتباط این موضوع با رهبر معظم انقلاب رسیدیم.به نظر شما چه شد که رهبر معظم انقلاب دستور تشکیل بسیج سازندگی را دادند؟
یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، احیای فرهنگ جهادی بود. توسعهی این فرهنگ انقلابی در همهی زوایای زندگی میتواند یک روش و یک راهبرد اصلی باشد. تشکیل «جهاد سازندگی» در ابتدای انقلاب فرصتی را از نظر ساختاری و از نظر روش مدیریتی ایجاد کرد تا صدها سال عقبماندگی قبل از انقلاب را با روشهای میانبر و ابتکاری جبران کند. جهاد سازندگی تشکیل شد و از همان ابتدای تأسیس، تجربهی بسیار موفقی در بازسازی روستاها و در دفاع مقدس به یادگار گذاشت. این امر -با نگاه خوشبینانه- به دلیل کارشناسی غلط و -با نگاه بدبینانه- به دلیل تعمدی که دشمنان داخلی یا نفوذیهای دشمن در بدنهی انقلاب داشتند، ابتدا از طریق تبدیل به وزارت جهاد سازندگی، از قالب جهاد خارج شد. در ادامه هم با ادغام آن بنا داشتند این دستاورد به دست فراموشی سپرده شود.رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت سال ۷۹ با تدبیری بسیار آیندهنگرانه، دو ماه قبل از اینکه این جهاد سازندگی منحل شود، با فراخوانی وزیر جهاد سازندگی وقت -جناب مهندس سعیدیکیا- و فرمانده نیروی مقاومت بسیج وقت -جناب سردار حجازی- دستور راهاندازی مجموعهای به نام «بسیج سازندگی» را دادند و الان تقریباً ۱۲ سال از تشکیل بسیج سازندگی گذشته است. بسیج سازندگی در اصل به عنوان جایگزین جهاد سازندگی ابتدای انقلاب تأسیس شد. علت اصلی تأسیس بسیج سازندگی را میتوان در یک کلام «تدبیر رهبر معظم انقلاب به عنوان تحول ساختاری و ایجاد یک نگاه جدید متناسب با نسل جدید انقلاب» دانست. راهاندازی و طرح بسیج سازندگی توسط رهبر معظم انقلاب با انحلال آن وزارت و همزمانی این دو رویداد و فرمایشهای رهبری در یک دههی اخیر، این ادعا را کاملاً ثابت میکند.
مهمترین دستور رهبر معظم انقلاب برای بسیج سازندگی چه بوده است؟
ایشان در نامهای خطاب به رئیسجمهور وقت در سال ۷۹ ابلاغ فرموده بودند که بناست طرحی به نام «بسیج سازندگی» در کشور شروع شود و انتظار میرود که دولت در پشتیبانی مسائل مالی با آن همکاری کند و مدیریت بهکارگیری جوانها و ادارهی طرح به عهدهی بسیج سازندگی باشد.نکتهی بعدی سخنان ایشان در نشستی بود که با آقای سعیدیکیا و سردار حجازی داشتند. ایشان در این دیدار سه انتظار خود از بسیج سازندگی را بیان فرمودند. این سه انتظار عبارت بودند از: ۱. برنامهریزی و ساماندهی حضور جوانان برای مشارکت در سازندگی کشور. ۲. حضور و فعالیت جوانان جهادی متناسب با توانایی و استعدادشان در عرصههایی که میتوانند برای انقلاب و کشور مثمرِ ثمر باشند. مثلاً در حوزههای سلامت، اشتغال، ورزش یا در حوزههای علمی و فنی و عمرانی. بنابراین از فرمایش رهبر معظم انقلاب متوجه شدیم که سازندگی را محدود به کار عمرانی نمیدانند، بلکه آن را یک بستهی کاملی میدانند که جوان بتواند در این بستر، کشور خودش را بسازد. البته ایشان حضور در این بخش را محدود نکردند به اینکه فرد جهادی حتماً جوان باشد. ۳. کمک به ایجاد شغل و اشتغال در کشور. این سه دستورالعملی بود که حضرت آقا فرمودند و امروز در راهبردهای بسیج سازندگی، این سه محور اصلی وجود دارد.
آیا برای شرکت در این اردوها حتماً باید عضو بسیج بود؟
دو نکتهی مهم وجود دارد: اول اینکه رهبری در پیام تشکیل بسیج سازندگی نفرمودند که بسیجیها بیایند کشور را بسازند! آقا فرمودند آحاد جوانان عزیز ما در کشور! حتی نفرمودند که فقط پسران. بنابراین ما امروز مخاطبمان فقط بسیجیان نیستند. امروز مخاطب بسیج سازندگی، همهی جوانانیاند که علاقهمند به آبادانی کشور هستند. دوم اینکه ما سازندگی را محدود به یک نوع فعالیت عمرانی نکردیم. بسیاری از افراد که امروزه دارای تحصیلات دانشگاهی بالاتر از سطح کارشناسی هستند، علاقه دارند که در دورترین نقاط محروم کشور خدمت کنند. اینطور نیست که احساس کنند چون رشتهی عمران نخواندهاند، پس نمیتوانند در حوزهی سازندگی وارد شوند. آنها میتوانند در رشتههای الکترونیک، بهداشت، سلامت، کشاورزی و برای کمک به تقویت تحصیلات دانشآموزان در روستاها مشغول به خدمترسانی شوند. در حال حاضر تعریف سازندگی به حدود بیش از ۲۰۰ نوع فعالیت در ۹ عرصهی ملی رسیده است.به نظر شما چه آسیبها و تهدیدهایی یک عنصر جهادی را تهدید میکند؟
اگر شاخصهای یک حرکت جهادی و البته یک عنصر جهادی را داشته باشیم، وقتی از این شاخصها عدول کنیم، میتوان گفت مواجه با تهدیدهایی میشویم. مثلاً اخلاص در عمل، سادهزیستی، قناعت، ترجیحدادن دیگری بر خود، جلب رضایت خدا، رعایت تقوا، رعایت شاخصهای بیرنگی در عمل و بیریا بودن از جمله شاخصهای یک عنصر جهادی است که عدول از اینها تهدیدکنندهی عناصر جهادی است.اما بهصورت مصداقی آسیبهایی که امروز میتوان برای یک عنصر جهادی متصور شد، یکی «گروهگرایی» است که از آسیبهای جدی است؛ اینکه من بگویم گروه من! این درست است که ما باید گروهی کار کنیم و خدا دوست دارد که ما با جماعت باشیم، اما «گروهگرایی» یا «نتیجهگرایی» یکی از آسیبهایی است که ممکن است حرکت جهادی را مورد تهدید قرار دهد. من به استناد فرمایشهای رهبری عرض میکنم. در ملاقاتی که خانوادهی مرحوم والی -به عنوان یک جهادگر واقعاً برجسته- با ایشان داشتند، آقا فرمودند: «مرحوم والی امتیازش این بود که بدون تابلو کار کرد.» یکی از تهدیدها این است که ما علاقه داشته باشیم تابلوی خودمان را علم کنیم! در حرکتهای جهادی این میتواند آسیب باشد. امروز ارتباطات بهقدری پیشرفته است که همه میتوانند خود را معرفی کنند. بنابراین اگر خدای ناکرده این کار از حد عرف خود خارج شود، میتواند مصداق خودنمایی باشد.
یکی دیگر از آسیبها «نداشتن برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت» است. همچنین «سطحینگری» یکی دیگر از آسیبهای متوجه عناصر جهادی است؛ یعنی ترجیحدادن کارهای سطحی به کارهای عمقی و کیفی. یکی دیگر از تهدیدها «سستی در اراده» است؛ یعنی کار را در یک مقطعی رهاکردن! باید کار را تا آخر ادامه داد. روایتی است که حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله مردهای را دفن میکردند، در چیدن سنگ لحد دقت بسیاری به خرج دادند که کاملاً درست انجام شود. همراهان اعتراض کردند که آقا قبر است دیگر، اینقدر وسواس برای چیست؟ اما ایشان فرمودند هر کاری در زندگی باید درست انجام شود ولو دفن میت باشد.
چه رابطهای بین سازمان بسیج سازندگی و گروههای مردمی خودجوش جهادی وجود دارد؟
ما در سند چشمانداز و در تعیین نقشهی راه سیاستهایی که در ذیل این چشمانداز و نقشهی حرکتهای جهادی به تصویب مراجع مختلف رساندیم، سعی کردیم این حرکت را یک حرکت «ولایی» تعریف کنیم. حرکتهای جهادی جریانی است «ولایی»، «منسجم» و «مردمی». بنابراین عمدهی مخاطبین ما آحاد جوانانی هستند که معتقد به انقلاب اسلامی، دستاوردهای آن و آبادانی کشورشان هستند. پس ما هیچگونه محدودیتی در حمایت از حرکتهای جهادیِ گروههای جهادی به طور مطلق نداریم. هر گروهی که در هر نقطهای از کشور، توانایی فعالیت در این حوزه را در خود میبیند، میتواند اعلام حضور و فعالیت کند. در دستورالعملها، ثبتنامها و در نحوهی واگذاری مسئولیتها که از طریق سایت بسیج سازندگی، سایت جهاد و دیگر روشهای حضوری و غیر حضوری به جوانان اطلاعرسانی کردیم، اعلام داشتیم که همهی جوانان میتوانند حضور پیدا کنند و این اتفاق هم افتاده است.درباره مأموریت خودتان از رهبر معظم انقلاب خاطرهای دارید؟
من در این چند سال اخیر که مدیریت مجموعهی حرکتهای جهادی بسیج سازندگی را به عهده داشتم، سه مقطع را مشاهده کردهام. مقطع اول مربوط به دورهی راهاندازی بسیج سازندگی در دوران اصلاحات است. در این دوره ما در نحوهی حمایتها از بسیج سازندگی نتوانستیم خیلی موفق باشیم. خاطرهی تلخ این بود که در فرمایشهای رهبری متوجه شدیم واقعاً از عملکرد صورت گرفته رضایت ندارند. مقطع دوم مربوط به دوران پس از راهاندازی بسیج سازندگی بود. در شهریور ۸۴ که خدمت مقام رهبری بودیم، سردار حجازی حدود نیمساعت گزارشی از اقدامات مختلف مجموعهی بسیج مطرح کردند و شاید بیش از صد عنوان از فعالیتهای بسیج را اشاره فرمودند. برای من جالب بود که رهبری بعد از ارائهی گزارش، ضمن تشکر و تقدیر از ایشان فرمودند: «بسیج سازندگی، شما در ردیف کارها ذکر کردید. اما انصافاً بسیج سازندگی، خودش یک شعبه کار عظیم است.» و شروع کردند به گلایه از این بابت که چه کارهایی را انجام ندادهاید. یعنی انتظارات را کاملاً شفاف فرمودند. نکتهی قابل توجه این بود که حضرت آقا در بین صدها عنوان ذکر شده در گزارش اقدامات بسیج، «بسیج سازندگی» را مورد توجه قرار دادند.مقطع سوم مربوط به چند سال بعد میشود که دوباره خدمت رهبر معظم انقلاب رسیده بودیم، این بار گزارشها را پیشتر کتباً ارسال کرده بودیم و بنده مسئولیت داشتم خلاصهی گزارشها را حضوراً تقدیم کنم. خدمتشان عرض کردم اگر ابهام یا سؤالی در اقدامات ما دارید، بفرمایید تا بنده توضیح دهم. ایشان فرمودند: «نه، من گزارشهای شما را در این چند سال بهدقت خواندهام.» حتی ایشان برای اینکه ما اطمینان بیشتری پیدا کنیم، فرمودند: «این آماری که در فلان جزوه فرستاده بودید، همین مثلاً چند میلیون است؟» در مجموع برای من خیلی جالب بود که سال ۸۴ رهبری ناراضی بودند، ولی خوشبختانه در سال ۸۹ فرمودند: «بسیج سازندگی علاوه بر اینکه میلیونها نفر را منتفع میکند، باعث ساخته شدن جوانها میشود.»
. منبع: پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری(مدظله العالی)