ماهیت اقتصادی و قانون اقتصادی

خارج از تصویر دنیای اقتصادی به صورت یک جامعه ی بزرگ، ایجاد شده و بهم بسته بوسیله ی تقسیم کار، در کتاب اسمیت دو اندیشه ی اساسی دیگر وجود دارد که در پیرامون آنها می توان نظریه های خاص او را جمع کرد: اول،
شنبه، 13 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماهیت اقتصادی و قانون اقتصادی
 ماهیت اقتصادی و قانون اقتصادی

نویسنده: شارل ریستد
مترجم: کریم سنجابی



 

خارج از تصویر دنیای اقتصادی به صورت یک جامعه ی بزرگ، ایجاد شده و بهم بسته بوسیله ی تقسیم کار، در کتاب اسمیت دو اندیشه ی اساسی دیگر وجود دارد که در پیرامون آنها می توان نظریه های خاص او را جمع کرد: اول، اندیشه ی طبیعی و خودکار بودن بنیادهای اقتصادی؛ دوم، اندیشه ی خیر و نیک بودن آنها- و یا بعبارت دیگر این دو را می توان «طبیعی طلبی» (1) و خوش بینی آدام اسمیت نام نهاد.
این دو اندیشه اگرچه در ذهن آدام اسمیت بهم بسته و در هم آمیخته اند معذلک تاریخ نگار عقاید اقتصادی باید آنها را بدقت از هم جدا سازد.
از نظر اسمیت خیر بودن بنیادهای اقتصادی با طبیعی بودن آنها ارتباط نزدیک دارد- در قرون هیجدهم با شوق تمام هر چیز طبیعی را خوب می دانستند. چنانکه کلمات طبیعی و عادلانه و درست و سودمند را غالباً مثل مترادف بکار می بردند و اسمیت هم نتوانسته است از این تدعی معانی برکنار بماند. او تصور می کرد که با ارائه ی منشاء «طبیعی» بنیادهای اقتصادی نیک و مفید بودن آنها را نیز ثابت می کند (2). امروز چنین اشتباهی دیگر جایز نیست. تشخیص علمی منشاء بنیادهای اجتماعی و ارزیابی سود و زیان آنها به لحاظ مصالح اجتماعی دو کوشش فکری جایز ولی بکلی متفاوت است. ممکن است با اسمیت موفق شد که بنیادهای اقتصادی جامعه ی ما مانند غالب پدیده های حیاتی در اصل طبیعی و «خودآ» بوده و در عمل خودکار هستند، ولی به هیچ وجه آنها را بدین جهت نمی توان نیک ترین و مفیدترین ترتیب برای جامعه دانست- در برابر عرصه ی زندگانی اقتصادی خودکار هم خوش بینی و هم بدبینی هر دو جایز است. بهمان اندازه که نظریه ی اسمیت درباره ی «خودآیی» و خودکاری بنیادهای اقتصادی صحیح و ثمربخش به نظر می رسد به همان اندازه توضیح و توجیه او راجع به خیر و نیک بودن آنها ضعیف و ناقص است. نظریه ی اول را بزرگترین اقتصادشناسان جهان پذیرفته اند، ولی نظریه ی دوم را امروز تقریباً همه رد می کنند. بنابراین ما باید این دو اندیشه را که در تاریخ عقاید اقتصادی دارای اثر و اهمیت فوق العاده بوده اند جداگانه مورد بحث قرار دهیم.
اندیشه ی «خودآیی» بنیادهای اقتصادی یکی از افکاری است که اسمیت غالباً به آن برگشت می کند. او مانند فیزیوکراتها به عبارت لاتینی معروف، می گوید ''Il mondo va da se'' جهان به خودی خود پیش می رود و در تشکیل و تنظیمش نیازی به مداخله ی هیچ اراده ی جمعی پیش بینی کننده و خردمندانه و هیچ نوعی همداستانی قبلی افراد بشر نیست. این اندیشه ای است که مطالعه ی نظام اقتصادی پیوسته و نو به نو به مؤلف ما تلقین می کند. برای آن که جهان اقتصادی صورت و شکل کنونی پیدا کند کافی بوده است که هزاران و میلیون ها نفر هر یکی بدون توجه به دیگران و بدون اندیشه درباره ی نتیجه ی اجتماعی اعمالی که انجام می دهد در پی کار و زندگی خود باشد. ترسیم خطوط اصلی جهان اقتصادی نتیجه ی نقشه و برنامه ی اجتماعی سنجیده و حساب شده ای نیست که مغز متفکری آن را ترتیب داده و با فکر و شعور در جامعه به موقع اجرا گذاشته باشد، بلکه حاصل جمع خطوط بی پایانی است که افراد بیشمار انسانی به فرمان غریزه و غافل و ناآگاه از هدف اجتماعی در طریق زندگی خود رسم کرده اند.
ممکن است به نظر برسد که اندیشه ی تشکیل طبیعی نظام اقتصادی شبیه نظریه ی «قوانین اقتصادی» است که بعدها علماء اقتصاد عنوان می کنند؛ زیرا هر دو مفهوم نظم و سامانی تلقین می کنند که مافوق اراده ی فردی است و خواه و ناخواه بر انسان تحمیل می شود- مع الوصف این دو متفاوتند و نظریه ی اولی عام تر از دومی است. کلمات «قانون طبیعی» مشعر بر معنی مطابق قاعده بودن و تکرار و تجدید شدن پدیده ها با حصول شرایط معین است. ولی آنچه توجه اسمیت را جلب می کند غیر از این است. او کمتر درباره ی دوام و ثبات پدیده های اقتصادی صحبت می کند تا درباره ی خودآیی و طبیعی و غریزی بودن آنها. این کار ژان باتیست پیسی است که جهان اقتصادی را با دنیای طبیعت مقایسه می کند. اسمیت برعکس جهان اقتصادی را مانند موجودی زنده تصور می کند که از خود و برای خود اندام های لازم و ضروری بوجود می آورد. او در هیچ مورد اصطلاح قانون اقتصادی به کار نمی برد.

پی نوشت ها :

1- Naturalisme
2- راجع به ارتباط سبک اسمیت با فلسفه ی عصر و زمان او مراجعه کنید به:
W. Hasbach: Die allegmeinen Philosophischen Grundlagen der von F. Quesnay und A. Smith begrundeten politischen oekonomie Lipzig, 1890.

منبع: ژید، شارل؛ ریست شارل؛ (1380)، تاریخ عقاید اقتصادی(جلد اول)، ترجمه ی کریم سنجانی، تهران، دانشگاه تهران مؤسسه انتشارات و چاپ، چاپ چهارم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.