نویسنده:فاطـمه طالـبی خـاکـیانـی(1)
چکیده :
امنیت مقوله ای است بسیار گسترده و در ابعادی گوناگون که اگر ایجاد شود به دلیل تأثیری که بر روح و روان انسان می گذارد، حصاری غیر قابل نفوذ در مورد انسان و جامعه هدف ایجاد می کند که ورود شیاطین و وساوس نفسانی و انحرافات گوناگون جسمی و روحی را سخت و در نهایت غیر ممکن می کند . وجود این امر روح انسان را به سان دژ مستحکمی می سازد که جهت آن به سمت تعالی است . به عبارت دیگر وجود امنیت در ابعاد گوناگون مساوی است با تعریف انسان در قالب موجودی کمال گرا و حقیقت جو که جلب رضایت الهی و آمرزش از درگاه خداوند و پای بندی به میثاق با خدا و ارزش های اخلاقی و انسانی نصب العین اوست .کلید واژه ها: امامزادگان، امنیت ملی، فرهنگ، سیاست
امنیت
امنیت واژه ای عربی از ریشه ی امن است و امن معانی مختلفی دارد از جمله :" امن مخالف ترس است و امانت ضد خیانت و ایمان ضد کفر و به معنی راست پنداشتن و متضاد دروغ می باشد. " (ابن منظور، 1408: 1 /223 ـ 228 ) "
کلمه ی "امنیت " مصدر صناعی از ریشه " امن" است و دارای دو جنبه ایجابی و سلبی است. در جنبه ایجابی، ایجاد اطمینان و آرامش در آن ملحوظ است و از جنبه سلبی، در امنیت، نفی ترس و ناآرامی وجود دارد. کنار هم قرار گرفتن این دو جنبه، مفهوم امنیت را تکمیل می کند . به همین دلیل می توان امنیت را مفهومی نسبی دانست. این که آرامش یا ترس به چه عاملی وابسته باشد، مفهوم آن را در شرایط زمانی و مکانی مختلف تغییر می دهد.
ضرورت وجود امنیت
امنیت در انواع گوناگونش، از ملزومات زندگی فردی و اجتماعی انسان هاست. تا جایی که وجود زندگی مطلوب بشر بدون امنیت قابل تصور نیست.یکی از مسائل اساسی در این زمینه، تأثیر و نقش متقابل حکومت و امنیت است چرا که امنیت یکی از شئون اصلی و بلکه انتظار نخست انسان ها از حکومت هاست. آن گاه که فرقه خوارج در عهد امیر ( ع) از عبارت " ان الحکم الا الله "(یوسف/40و67)، شعار " لاحکم الا لله "را برگرفتند و قصد خروج از حکومت اسلامی علوی را داشت و از این شعار صحیح، برداشت شخصی و سیاسی نادرست کردند، امیر المؤمنین علی ( ع) در جملاتی کوتاه و مؤثر، جایگاه حکومت و امنیت را چنین تشریح فرمودند:
« سخن حقی است که از آن اراده ی باطل شد ! آری درست است، فرمانی جز فرمان خدا نیست؛ ولی ایشان می گویند: زمامداری، جز برای خدا نیست، در حالی که مردم به زمامداری نیک یا بد نیازمندند تا مؤمنان درسایه حکومت، به کار خود مشغول و کافران بهره مند شوند و مردم در استقرار حکومت زندگی کنند. به وسیله حکومت، بیت المال جمع آوری می گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد . جاده ها امن و امان، و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود. نیکو کاران دررفاه و از دست بدکاران، در امان می باشند .» (دشتی،1379: خطبه 40 )
و اما اگر حکومتی نتواند امنیت لازم و کافی را برای مردم تحت پوشش خود تأمین کند، محکوم به فناست. پیامبر اسلام محمد مصطفی (ص) می فرمایند: نعمتان مکفورتان: الامن ُو العافیه. (مجلسی،1374:81/170) دو نعمت اند که قدرشان شناخته شده نیست، امنیت و سلامتی.
جلوه های امنیت
1- امنیت خانوادگی
بر اساس اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «از آن جا که خانواده، واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط، باید برای آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد».همچنین حضرت علی ( ع ) خانواده ایمن را این گونه به تصویر می کشند «همانا فرزند را به پدر، و پدر را بر فرزند حقی است: حق پدر بر فرزند این است که فرزند در همه چیز جز نافرمانی خدا از پدر اطاعت کند و حق فرزند بر پدر آن که نام نیکو بر فرزند نهد؛ و او را قرآن بیاموزد» (دشتی،1379: حکمت 399) و یا در جای دیگر نظرشان درباره رابطه پدر و فرزند چنین است «و تو را دیدم که پاره تنم، بلکه همه جان منی، آن گونه که اگر آسیبی به تو رسد به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است. پس کار تو را کار خود شمردم و نامه ای برایت نوشتم ، تا تو را در سختی های زندگی رهنمون باشد، حال من زنده باشم یا نباشم.»(دشتی،1379: نامه 31 )
بدیهی است که چنین نگرشی نسبت به اعضای خانواده از سوی بزرگ یک مجموعه، می تواند متضمن ایجاد نگرشی ویژه در اخلاف آن هم بشود کما این که می بینیم مهاجران علوی که به شمال ایران روی می آوردند، علاوه بر داشتن نسبت و پیوند با ائمه معصومین (ع) و طبعا برخورداری از کانون امن و خاص تربیتی از نظر علمی درجات بالایی را حائز بودند. بلاغت، نفوذ کلام، پاکی طینت، صفای معنوی، شجاعت، فضیلت و کرامت الهی آنان باعث می شد تا در هر منطقه ای از شمال که رحل اقامت می افکندند، اولاً با روی خوش از آنان استقبال شود. در ثانی سبک زندگی داری و مردم داری و شیوه فرزند پروری ایشان الگوی عموم مردم واقع شود. چراکه کار این پناه جویان معنوی و عالمان روحانی، دعوت مردم گیلان به اصول رهایی بخش دین مبین اسلام بود .
در سال 169ه.ق حسین بن علی از نوادگان امام حسن (ع) در مدینه قیام کرد. او و همراهانش در 6 کیلومتری شهر مکه، در مکانی به نام فخ، در نبردی با سپاهیان خلیفه، هادی عباسی به شهادت رسیدند (پرتو،1379: 52) یکی از باز ماندگان قیام فخ؛ یحیی بن عبدالله از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بود که به گیلان مهاجرت کرد . وی در سال 176 در محلی به نام دار، از نواحی دیلم قیام کرد. هارون الرشید برای دستگیری او سپاهی عظیم به سوی قزوین فرستاد و آنان با نامه او را به بغداد دعوت کردند، وی نخست در بغداد استقبال شد، اما پس از چندی زندانی گردید و در سال 187ه.ق در زندان به شهادت رسید (ابوالفرج اصفهانی،1380 : 445). او نخستین شخص از سادات حسنی و از خاندان پیامبر (ص) است که در اواسط نیمه ی سده ی دوم هجری پرچم علوی را درگیلان برافراشت و مردم گیلان به واسطه حضور وی با پیام اسلام و شیعه علوی آشنا شدند.
2 ـ امنیت اجتماعی
امنیت اجتماعی، نخستین گام در حفظ امنیت جامعه و به یک معنا، گسترده ترین نوع امنیت است. علی (ع) یکی از ویژگی های اساسی حکومت اسلامی را برقراری امنیت اجتماعی و مبارزه با دشمنان مردم می دانند. (دشتی،1379: خطبه 40) و یا در اثنای خطبه 131 می فرمایند:"خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت، حکومت، دنیا و شهرت نبود بلکه می خواستیم نشانه های حق و دینت را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده ی تو بار دیگر اجرا گردد. (دشتی،1379: خطبه 131 )و در جای دیگری، دفاع از مظلومان را برای رسیدن به حقشان از جمله وظایف حکومت می دانند و ناکثان را به همین سبب، مورد نکوهش قرار می دهند (دشتی،1379: خطبه 172 ).
این چنین است که با حضور امام رضا (ع) در مرو، در سال 201ه.ق و پذیرفتن ولایت عهدی مأمون عباسی، عده ای از خویشاوندان حضرت از حجاز راهی خراسان شدند. در سال 204ه.ق در بین راه، خبر شهادت امام (ع) و سخت گیری مأموران عباسی، آنان را مجبور کرد که به دنبال پناهگاهی برای خود باشند. بی شک عده ای از این سادات به مناطق شمالی ایران مهاجرت نمودند. در سال 250ه.ق یکی از سادات حسنی به نام حسن بن زید به دعوت اهالی مازندران قیام کرد و حکومت شیعه مذهب علویان مازندران را تأسیس نمود. او برای گسترش مذهب شیعه در شمال ایران، به ویژه در بین مردم گیلان نقش بسزایی داشت (قهرمانی نژاد،1348: 48،68 ).
پس از این ها برخی از بزرگان و سرداران دولت علوی به مناطق مختلف، به ویژه ری ، قزوین و گیلان مهاجرت کردند. از جمله یکی از سرداران سپاه علویان، به نام حسن بن علی اطروش ملقب به ناصر الحق داعی کبیر است که در درسال 287ه.ق به گیلان آمد و مدت 14 سال در رودسر اقامت گزید و با فرستادن مبلغانی به آبادی های گیلان، اهالی آن مناطق را به دین اسلام و فرامین حیات بخش آن فراخواند و در سایه امنیت ایجاد شده در بنای اماکن مذهبی، آموزش قرآن کریم و تعلیم معارف اسلامی همت گماشت. بر طبق اسناد، وی 200 هزار نفر از اهالی گیلان را مسلمان کرد. (مهدوی، 1372 :347 ) ناصر الحق در سال 301 مازندران را به تصرف خود در آورد و سامانیان را از آن سرزمین بیرون کرد و با این کار دوره دوم حکومت علویان آغاز گردید. وی در سال 204 در آمل وفات یافت. (احسان بخش ،1380: 425 ). با تدقیق در سیره و شیوه این بزرگان مسلم می شود که هدف اصلیشان جز این نبوده که افراد جامعه را در تمام ابعاد زندگی اجتماعی به امنیتی پایدار برسانند، به طوری که در روابط اجتماعی، قادر باشند بدون احساس ترس ـ که بدترین عامل بازدارنده و متوقف کننده استعدادها و توانمندی هاست ـ آزادانه و فعال در روابط اجتماعی شرکت کرده و در اداره امور سهیم باشند.
فراهم آوردن چنین امنیتی تا بدان حد مهم است که رعایت تمامی حقوق متقابل بین افراد و سردمداران جامعه در سایه وجود آن معنا می یابد و این بزرگواران تلاش می کردند که مردم با اطمینان به قدرت هیأت حاکمه مبنی بر پشتیبانی از حقوقشان و تکیه بر اهتمام رؤسای جامعه به این امر مهم، با آرامش خاطر به زندگی عادی خود ادامه دهند و هنگامی که حقوقشان رعایت نشد، مطمئن باشند قدرتی وجود دارد که تا رساندن آنان به حقشان، از آنان دفاع خواهد نمود (محمدی،1380: 139-140). چرا که فرمان پرچم دار توحید جز این نبوده که «ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه ای باز نستانند، رستگار نخواهند شد»(دشتی،1379 : نامه53 )
عوامل تأثیر گذار در تقویت امنیت اجتماعی عبارتند از : تقوا، رعایت عدالت، رشد ملکات و فضایل اخلاقی، احترام به حقوق دیگران، برخورد مناسب با هنجارشکنی ها، رفع فقر و تنگناهای اقتصادی توده های مردم، پای بندی به آزادی های مشروع
نص صریح اسلام حاکی از مقابله مبنایی باعوامل نا امنی و فساد است اسلام و حاکم اسلامی اجازه نمی دهد عوامل ناامنی در جامعه رشد کند یا زمینه های آن گسترش یابد . همه در این باره مسئول اند و البته متولیان حکومت و زعمای قوم، نقشی مهم تر دارند. یکی دیگر از مسائل مرتبط با امنیت اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر است. به هر حال در جامعه ممکن است برخی وظایف خویش را ندانند یا درست به آن ها عمل نکنند. نقش برجسته امامزادگان در جامعه جز عمل آگاهانه به امر به معروف و نهی از منکر نبوده است چون دیدگاه دقیق علویان نسبت به این دو عمل عبادی ـ اجتماعی در نهج البلاغه نمایان است " و تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهی از منکر، چونان قطره ای بر دریای مواج و پهناور است. همانا امر به معروف و نهی از منکر، نه اجلی را نزدیک می کنند و نه از مقدار روزی می کاهند ." (دشتی ،1379 :حکمت 374 ).
راه های ایجاد و حفظ امنیت اجتماعی توسط امامزادگان:
" فرض الله الایمانَ تطهیرا من الشرک ... و السلامَ اَمانا من المخاوف. " (همان :252 ) و اشاره ی این سخن به مفهوم سلام است. "سلام " از ریشه ی " سِلم " به معنای انقیاد ، دوری از عیب ها و مطمئن کردن شخص مقابل به این که ناراحتی و سختی به او نمی رسد. (عبدالقادر رازی،1421 : 279 ـ 280 )
3ـ امنیت فرهنگی
یکی از وظایف امنیت فرهنگی این است که زعمای جامعه باید از فرهنگ خود در مقابل تهاجم فرهنگ های مخرب دفاع کند و این مهم میسر نمی شود مگر با پایبندی به اصول پذیرفته شده فرهنگی. چنان که امام علی در نهج البلاغه تأکید می فرمایند :« عمل صالح ! عمل صالح ! سپس آینده نگری! آینده نگری! و استقامت ! استقامت ! آن گاه بردباری! بردباری ! و پرهیزگاری! پرهیزگاری! برای هرکدام از شما عاقبت و پایان و مهلتی تعیین شده، با نیکو کاری بدان جا برسید. همانا پرچم هدایتی برای شما برافراشتند، با آن هدایت شوید و برای اسلام نیز هدف و نتیجه ای است، به آن دسترسی پیدا کنید، و با انجام واجبات، حقوق الهی را ادا کنید که وظایف شما را آشکارا بیان کرده و من گواه اعمالتان بوده و در روز قیامت از شما دفاع می کنم و به سود شما گواهی می دهم. آگاه باشید ! آن چه از پیش مقرر شده بود، به وقوع پیوست و خواسته های گذشته ی الهی انجام شد ،و همانا من با تکیه به وعده های الهی و براهین روشن او سخن می گویم که فرمود : کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و سپس استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آن ها فرود می آیند و می گویند: نترسید و محزون نباشید که بشارت باد بر شما بهشتی که به شما وعده دادند. پس از عمل به دستورات قرآن خدا، و در ادامه راهی که فرمان داد، و بر روش درست پرستش بندگان او استقامت داشته باشید و پایدار مانید، و از دستورات خدا سر پیچی نکنید، و در آن بدعت گذار مباشید، و از آن منحرف نگردید؛ زیرا خارج شوندگان از دستورات الهی در روز قیامت از رحمت خدا دورند . پس مواظب باشید که اخلاق نیکو را درهم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدل نکنید. زبان و دل را هماهنگ کنید. مرد باید زبانش را حفظ کند. همانا این زبان سرکش، صاحب خود را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند، پرهیز گاری را ندیدم که تقوا برای او سودمند باشد مگر آن که زبان خویش را حفظ کرده بود» (دشتی ،1379: خطبه 176).
و این منشوری از امیر مؤمنان (ع ) به عموم انسان ها و نوادگانش که در این پژوهش تحت عنوان امام زادگان مورد بررسی اند و در واقع التزام به آن ها، موجب برقراری و حفظ امنیت فرهنگی می شود . "پس از مرگ ناصرالحق علوی، حکومت به طور رسمی به حسن بن قاسم رسید، اما پس از نامرادی های چندی در سال316ه.ق در جنگی کشته شد و با قتل حسن دولت علویان مازندران برای همیشه فروپاشید. با سقوط دولت علویان مازندران در این سال، جمعی از بازماندگان دولت علویان مجبور به مهاجرت شدند و عده ای از آنان به گیلان آمدند و کار این سادات حسنی و حسینی تدریس، تحصیل، تبلیغ و گسترش علوم ومعارف اسلامی در گیلان بود. ( غلامی ،1386: 19)
4ـ امنیت سیاسی
امنیت سیاسی یکی از اقسام امنیت است که بر تمام شئون حکومت و جامعه احاطه دارد اصول مهم امنیت سیاسی از دیدگاه امام علی (ع) به طور بسیار گسترده و فراوان در خطبه 192معروف به خطبه قاصعه و نامه 53 عهدنامه مالک اشتر مندرج است که در این مقوله به بخش های مهم آن که چون منشوری برای اعقاب ایشان و بالطبع امام زادگان و حکام جامعه اسلامی است اشاره می شود .در بسیاری از بخش های نهج البلاغه، امام علی (ع) به شکل غیر مستقیم و اغلب مستقیم به این مقوله اشارات صریح می فرمایند: « پس با مردم چنان که با پادشاهان سرکش سخن می گویند، حرف نزنید و چنان که از آدم های خشمگین کناره می گیرند، دوری نجویید و با ظاهر سازی با من رفتار نکنید و گمان نبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم؛ زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن برای او دشوارتر خواهد بود (دشتی ،1379: خطبه 216).
حاکم اسلامی باید همه مردم را ناموس حکومت بداند و حتی غیر مسلمانانی که تحت حکومت اسلامی اند را عزیز بشمارد. (دشتی،1379: خطبه ی27) و درگیلان آن روزگار بر اساس چنین دیدگاه و تعلیماتی زعامت و رهبری جامعه مشمول نگاه خاصی بود».
« بر اساس شرایط خمسه در امامت که قیام با شمشیر را اصل می دانستند، هر سید حسنی یا حسینی صاحب اندیشه و عادل که قیام می کرد، گرد او جمع می شدند و با او بیعت می کردند. قیام با شمشیر و سیادت آن قدر مهم بود که گاه اجازه داشتند ضمن در دست گرفتن رهبری جامعه اسلامی، آشنایی با علوم معارف اسلامی را کسب کنند» (غلامی،1386:19) و این نبود جز این که این بزرگان خدای متعال را ناظر بر تمام اعمال خود می دیدند، آن گاه مطابق اصول دینی یه حرکت سیاسی دست می زدند و تلاششان بر این بود که تحرکات سیاسی شان در پیمایش مسیر رشد و تعالی جامعه صورت گیرد چراکه رعایت عدالت در تحقق امنیت سیاسی یکی از ملاک های بسیار مهم است .
5- امنیت ملی
این نوع امنیت در واقع ترکیبی از امنیت داخلی و خارجی در عرصه های گوناگون است که در پرتو اقتدار، استقلال، دانایی، توانایی، ارتباطات قوی، ایستادگی در برابر یورش و تهدید های داخلی و خارجی فراهم می شود. و برای تحقق آن باید به امکانات و توانمندی هایی دست یافت که با دسترسی به آن ها بتوان از تهدیدات خارجی و داخلی در امان بود و استیلای بیگانگان را دفع کرده، تمامیت ارضی و توان ملی را در ابعاد مختلف حفظ نمود. اما در باره تأثیر امام زادگان در توسعه ی امنیت ملی حسین ناصر که در سال 432 در رودسر قیام کرد می تواند مثال جالبی باشد. از آن جا که علمای گیلان به علت ضعف علمی با او بیعت نکردند، وی در حالی که در طول روز به امور حکومت می پرداخت، شبانه به تحصیل مشغول می شد تا به حدی که به یکی از سر آمدان علمی روزگار خود تبدیل شد پس از آن عموم مردم و نیز علمای رودسر و دیلم تا قلعه الموت و نواحی طبرستان با او بیعت کردند(غلامی،22:1386 ). این نمی تواند دلیلی داشته باشد به جز گسترش فرهنگ مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری در جامعه اسلامی به جهت آگاهی نسبت به خطرات، بحران ها و چالش ها از یک سو و آمادگی برای مقابله از سوی دیگر و استفاده از ظرفیت ها و توانمندی ها جهت رشد، پویایی، تحول و اصلاح ساختارها و روش ها، قوانین جهت مسئوایت پذیری افرادجامعه.فرهنگ به معنای اعم و اخص آن در تحولات، پویایی و اقتدار یک ملت و جایگاه آن در حفظ هویت و تداوم یک جامعه نقش اساسی دارد. در حقیقت، فرهنگ زنده، سازنده و پویا، موتور حرکت افراد و نماد انسجام، اقتدار وسند عزت، استقلال، روح جمعی، محور امنیت و پایداری در برابر حملات بیگانگان و توطئه های دشمنان است. هرچه فرهنگ عمیق تر و ریشه دارتر باشد، آن ملت در تأمین خواسته های خود و مقاومت و سربلندی در برابر اجانب قوی تر و کارآمدتر خواهند بود.
نتیجه گیری
سرزمین گیلان قرارگاهی است که علویان را از دم شمشیر ستم امویان و عباسیان پاس داشت. با حضور نخستین روحانیان راستین علوی، گیلانیان با دین مبین اسلام آشنا شدند و با اشاعه اسلام به ویژه شیعه علوی، قدرت و حکومت به دست سادات حسنی و حسینی افتاد که از سده چهارم تا دهم هجری مقدرات سیاسی و امنیتی این سامان را در دست داشتند. اینان در زمینه امنیت ملی در زمان حکومت خود چهار چوب هایی این چنین را که برای جامعه امروز نیز کا رآمد است، مدنظر داشتند ؛رعایت حقوق متقابل والی و مردم ،مسئولیت و نظارت متقابل والی و مردم، مشورت پذیری، شایسته سالاری، نصیحت پیشوایان، تقوا و عدالت در حاکم و کارگزاران اسلامی، کمک بر نیکی و تقوا پیشگی، امر به معروف و نهی از منکر،کرامت انسان ها و پیشگیری از گناه و تباهی ها و سیاهی ها . این امامزادگان در ایجاد و توسعه امنیت در همه ابعاد آن، نه تنها در گیلان بلکه در جای جای ایران نقش مهم و تأثیرگذاری بر عهده دداشته اند و بقاع متبرک آنان نیز می تواند در حفظ، انسجام و وحدت مذهبی مردم و امنیت اجتماعی- فرهنگی موثر باشد.پی نوشت ها :
1. کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دبیر دبیرستان های فرزانگان رشت ( تیزهوشان) ftalebikhakiani@gmail.com
منابع و مآخذ- ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم. ( 1408): لسان العرب، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی، اول .
- ابوالفرج اصفهانی، محمد. (1380): مقاتل الطالبین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، دوم.
- احسان بخش، صادق.(1380): دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، رشت : نشر صادقین .
- انیس، ابراهیم و دیگران.(1374): المعجم الوسیط، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، دوم.
- پرتو، افشین.(1379): تاریخ گیلان، رشت: حرف نو ، سوم .
- دشتی، محمد.(1379): نهج البلاغه همراه با فهرست موضوعی، قم: دفتر نشر الهادی، چاپ دوم.
- راغب اصفهانی ، حسین ابن محمد.( 1362 ): مفردات الفاظ القرآن فی غریب القرآن، مرتضوی، تهران: چاپ سوم.
- عبدالقادر رازی ،محمدبن ابی بکر.(1421 ):مختار الصحاح، بیروت: مؤسسه ی الرساله، چاپ دوم .
- غلامی کفترودی، قاسم (1386): امام زاده های گیلان، رشت: فرهنگ ایلیا، چاپ اول .
- فقیه محمدی جلالی، محمد مهدی.(1378): امام زادگان حافظ و مفسر قرآن، قم: نشر فقه، چاپ دوم.
- فیلفرد، مادیلونغ.(1978): اخبار الائمه الزیدیه فی طبرستان و دیلمستان و جیلان، بیروت: انتشارات المهد الالمانی، الالجاث الشرقیه ، چاپ اول .
- قهرمانی نژاد شائق، بهاءالدین.(1348): علویان طبرستان، قم: نورالسجاد ، اول .
-کمونه حسینی، سید عبدالرزاق.(1375): آرامگاههای خاندان پاک پیامبران و بزرگان صحابه و تابعین، مشهد: ترجمه ی عبدالعلی صاعمی، آستان قدس رضوی ، چاپ دوم .
- محمدی، حیدر.(1380 ): قدرت سیاسی از دیدگاه امام علی (ع)، قم: دفتر نشر معارف، اول.
- مهدوی نجفی لاهیجی ، محمد مهدی.( 1367): سادات متقدمه ی گیلان، بی نا ، ی تا ، لاهیجان: چاپ اول .