نویسنده: سید رضا حسینی
هنر اسلامی در پرتو عوامل مشترک زبانی، دینی، اعتقادی دارای روحی یگانه می گردد و این از وجوه مشترک هنر اسلامی در تمامی کشورها و سرزمینها است. هنر اسلامی به چیزی مافوق عالم ماده توجه دارد و هدف آن بیان وحدت است. هنرمند مسلمان وحدت را در کمال صورت و شکل هنر دینی جستجو می کند، اشکالی که بار معنایی رمز پردازانه دارند. هنر اسلامی هنری غیر واقعی و مجرد است.
(تصویر 1)
نقاشی دیواری نیشابور (قرن دوم) (تصویر 2)،
(تصویر 2)
نقاشی کاخ الحیر (تصویر 3)،
(تصویر 3)
تصویر سازی کتاب دسیقوریدوس (تصویر 4)،
(تصویر 4)
عجایب المخلوقات قزوینی (تصویر 5)،
(تصویر 5)
مقامات حریری (تصویر 6)
(تصویر 6)
با تصویرگری یحیی ابن محمود الواسطی، رسایل اخوان الصفابه وسیله ابن بختیشوع و خواص عقاقیر به وسیله عبدالله بن فضل که از نقاشان بنام این دوره است را می توان نام برد. در دوران سلجوقی، بخصوص نقاشی به شیوه خاص و با ویژگیهای نژادی ادامه می یابد. بین آثار نقاشی و نقش بر روی سفالها مشابهت وجود دارد. از قدیم ترین آثار این دوره اندرزنامه به تاریخ 484 هـ.ق و کتاب ورقه و گلشاه که هر دو در موزه توپکاپی استانبول نگهداری می شود را می توان نام برد. یکی از قدیم ترین نسخه های شاهنامه بنام شاهنامه کاما و همچنین کتاب خطی جالینوس، کتاب الاغانی نوشته ابوالفرج اصفهانی و کتاب التریاق مربوط به این دوره است. در این دوره نقشها و تزئینات بر روی متنی که از قبل رنگ آمیزی شده است، کار شده اند. چهره ها با چشمهای بادامی و لباسها با گل و گیاه به سبک اسلیمی تزئین می شوند. از نگارگران معروف این دوره ابوتراب و فخرالدین حسین بدیع نقاش را می توان نام برد.
خوشنویسی و تذهیب: به خاطر اشاعه ی فرهنگ قرآنی و تبلیغات مذهبی ضرورت خط و خوشنویسی از همان ابتدا احساس می شود. اولین خطی که برای قرآن به کار می رود خط کوفی است و تا مدتی این خط مورد استفاده ی هنرمندان قرار می گیرد. بدان جهت این خط را کوفی می نامیدند که در کوفه و توسط عده ای از دانشمندان کوفی ابداع شد و نخستین کسی که خط کوفی را نقطه گذاری کرد «ابوالاسود دؤلی» است (تصویر 7).
(تصویر 7)
خوشنویسی یکی از ارکان کتاب آرائی است که در قرون اولیه به خاطر قرآن و کتابهای مذهبی به کار می رفته ولی از قرن دوم به بعد با ترجمه و تألیف کتابهای علمی ارزش کتاب آرائی و خوشنویسی بیشتر احساس می شود. در این بین تذهیب نیز شایع می شود به این صورت که لابلای سطرها و بین خطوط را با رنگهای طلایی با آب طلا زراندود می کردند. در ایران ابتدا خط عربی جهت نوشتن بکار می رفت که دارای دو شیوه بود:
1- خط کوفی برای سردرها، کتیبه ها و بناهای مذهبی: البته از خط ثلث نیز برای قطعات درشت و نوشتن کتیبه استفاده می شده است که با استخراج از خط کوفی، ابن مقله بیضاوی آن را سر و سامان می دهد. بعد از او ابن بواب و یاقوت مستعصمی این هنر را دنبال می کنند. همچنین توقیع و رقاع برای نامه نگاری و محقق و ریحان برای قطعات و کتابها بکار می رفته است.
2- خط نسخ برای کتابت: این خط را ابن مقله در قرن سوم هجری سروسامان می دهد و یاقوت مستعصمی در قرن هفتم آن را متحول می کند (تصویر 8).
(تصویر 8)
در قرن چهارم نوعی خط در ایران ابداع می شود که به خط کوفی ایرانی (کوفی پیر آموز) معروف می شود. در این نوع خط، کشیدگی مدها بیشتر می باشد (تصویر 9).
(تصویر 9)
رشد بی نظیر این خط و تزیینی شدن آن منجر به نوعی خط می شود که به آن کوفی «موشح» گویند. (کوفی رمز گونه) (تصویر 10)
(تصویر 10)
تذهیب در لابلای حروف - سطور همچنان سیر تکاملی خود را طی می کند که بیشتر شامل نقشهای گیاهی و به خصوص نقش معروف اسلیمی است (تصویر 11).
(تصویر 11)
تجلید: یکی از راههای ارزش گذاری به کتاب صحافی و جلد سازی برای آن است. جلدهای اسلامی عموماً با روش ضربی و سوخت نقش اندازی می شوند. بعد از این مرحله لابلای شیارهای خالی با طلاکاری پرمی شده است (در خصوص انواع جلد سازی ها در فصل آخر این کتاب توضیحات لازم آمده است).
جلدهای اولیه اسلامی در ایران تحت تأثیر جلد سازی قبطی (مصر علیا) که دارای نقوش هندسی هستند قرار داشته اند (تصویر 12).
(تصویر 12)
سفالگری: اولین نمونه های به دست آمده سفالگری اسلامی ایران مربوط به قرن دوم هجری است که کوزه هایی بدون لعاب با نقوش ساده می باشد و به وسیله ی نقوش خوشنویسی تزئین یافته اند. استفاده از خوشنویسی جهت تزئین از خصوصیات اصلی سفالگری اوایل اسلام و سلجوقی است (تصویر 13).
(تصویر 13)
سفالهای لعابدار به دو نوع کار می شوند: 1- ظروف مینایی (تصویر 14)
(تصویر 14)
2- ظروف زرین فام (تصویر 15)
(تصویر 15)
تزئین سفالها به دو صورت انجام می شد: 1- حک نقوش و بعد لعاب دادن آنها (تصویر 16)
(تصویر 16)
2- ابتدا لعاب کاری روی بدنه و بعد نقاشی روی لعاب (تصویر 17).
(تصویر 17)
(سایر اطلاعات در خصوص سفالگری اسلامی در فصل آخر این کتاب آمده است)
روش لعابهای مینایی بدین صورت است که ابتدا آستری از مینا بر روی ظروف کشیده و پخته می شده است و بعد از پخت با اکسید فلزات مختلف روی آستر مینا نقاشی می شد و یک بار دیگر در کوره پخته می شده است. در دوران سلجوقی بخاطر رشد علوم و ادبیات، نقشهای هنری نیز رشد پیدا کرده و در سفالگری رسوخ پیدا می کند. نقشهای داستانی بر روی ظروف در این دوران ظاهر می شوند. در این دوره سفالگری حرفه ای شده و هنرمند نام خود را درج می کند، مانند «ابوالقاسم کاشانی». همینطور ظرافت و مهارت بیشتری در زمینه ی طرح و نقش و رنگ پیدا می شود. نقوش ملهم از داستانهای کهن ایرانی مثل بهرام و آزاده و یا بیژن و منیژه شکل می گیرد. این موضوع در ظروف فلزی ساسانی کاملاًً مشهود است و می توان تأثیر فلزات ساسانی را در این دوره مشاهده نمود (تصویر 18).
(تصویر 18)
در این دوره به خاطر رابطه با چین نوعی از ظروف چینی در ایران رایج شده که به عنوان «شبه چینی» یا «بدل چینی» مرسوم می گردند. ما در این ظروف اولین تأثیرات چین بر ایران را پس از اسلام شاهد هستیم. همینطور تأثیر مانویان نیز مشهود است (تصویر 18).
(تصویر 19)
کاشیکاری: در تزئینات معماری ابتدا از آجر و گچ بری استفاده می شد ولی کم کم کاشیکاری رشد پیدا می کند و جهت تزئین سردرها، محرابها، گنبدها و... بکار می رود. اولین کاشیها به نام «خشت کاشی» معروف بودند که با روش قالب زنی و به شکلهای هندسی ساخته می شدند. یکی از شکلهای متداول این دوران «صلیب و ستاره ی هشت پر» می باشد. کتیبه ها اکثراً با خط نسخ یا تعلیق بر روی کاشیها تزئین می شدند (تصویر 20)
(تصویر 20)
استفاده از لعابهای «زرین فام» که عبارت است از استفاده از لعاب طلایی و زرین بر روی زمینه ای از لعاب فیروزه ای یا سبز مرسوم می گردد.
کاشان مهد کاشیکاری است تا آنجا که نام کاشی از کاشان گرفته می شود. خانواده ای به نام «محمد ابن ابن طاهر» در کاشان آثار زیادی از کاشیکاری بر جای می گذارند مانند کاشیهای حرم امام رضا در قرن هفتم (تصویر 21).
(تصویر 21)
ادامه دارد ...
منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)
هنر ایران در اوایل اسلام
قبل از ورود اسلام به ایران مذهب رسمی زرتشتی بود. بر اساس تعالیم زرتشت که برابری انسانها را نوید داد و منافع محرومان را پاسداری می کرد، علیرغم آن متأسفانه روحانیان با دربار هماهنگ شده و در حق طبقات محروم جامعه ستم روا می داشتند. در این بین ظهور مصلحانی مانند مانی و مزدک نیز نتوانست مشکلی را حل نماید و قدرت روحانیون زردشت به مانند سدی در مقابل آراء آن مصلحان قرار گرفت. بعد از ظهور اسلام و فتح ممالک مختلف توسط اعراب، ایران نیز با توجه به وضع نابسامان اجتماعی که از تبعات تبعیض و حق کشی بود در جلوی حملات اعراب تاب نیاورده و مردم نیز با رویی گشاده از اعراب استقبال کردند (البته در بعضی نقاط خاص جنگهای خونین در گرفت). با ورود اسلام به ایران حکام ایرانی با توجه به سابقه ی درخشان هنری در ایران به تشویق هنرمندان و ایجاد مراکز هنری در پایتختهای خود دست زده و هنر ایران با رنگ و بویی اسلامی جلوه گر می شود. یکی از این مظاهر کاربرد آیات قرآن در هنرهای مختلف است. همینطور اصول و روشهای هنری ایران تأثیری بسزا در هنرهای سایر کشورهای اسلامی می گذارد و هنر ایران و کشور ایران به عنوان مرکز هنری در جهان اسلام مطرح می شود و از اینجاست که هنر اسلامی کم کم شکل می گیرد و نقش ایران در این بین کاملاًً مشهود است.هنر اوایل اسلام و سلجوقی
نگارگری و کتاب آرایی: در زمان حکام اموی و عباسی نقاشی ممنوع می شود ولی این ممنوعیت فقط جهت افراد عادی جامعه بود و در حقیقت این هنر انحصاری می شود. نمونه هایی از نقاشیهای اولین دوران اسلامی را در کاخ جوسق الخاقانی (سوم هجری) با استفاده از رنگ های تخت بدون سایه و روشن بدون قلم گیری، عدم رعایت پرسپکتیو و بعد نمایی، با تعداد محدود پیکره ی انسانی و درخت و شاخه ای به علامت طبیعت شاهد هستیم. تأثیر هنر مانویان در این نقاشیها کاملاًً مشهود است. از ویژگی نگاره های این دوره شباهت چهره ها به نژاد (سامی) عربی است، جامه ها و لباسهای مسیحی را با همان چینهای ضخیم و سنگین به شیوه نقاشیهای بیزانس و گاهی نیز ترکیب بندی پیکره ها را می توان در آثار مسیحیت بازشناخت. به غیر از تعداد اندک نقاشی دیواری که آن هم خاص حکام بوده است، در این دوره نقاشی در خدمت کتاب آرایی بوده و به عنوان شغل مستقل مطرح نیست و جهت مصور کردن کتابهای مذهبی و علمی به کار می رود. در این دوران به خاطر تألیفات کتابهای علمی توسط ابن سینا، فارابی، ابوریحان و زکریای رازی بین قرون دوم تا پنجم و همین طور ترجمه کتب یونان باستان که همگی نیاز به مصور کردن داشتند مصور سازی رو به کمال می رود. از آنجائی که شهر بغداد مرکز تولید این نوع نقاشیها بود به نام مکتب بغداد یا عباسی مشهور است. از آثار این دوره، نقاشی کاخ جوسق الخاقانی (قرن سوم) (تصویر 1)،خوشنویسی و تذهیب: به خاطر اشاعه ی فرهنگ قرآنی و تبلیغات مذهبی ضرورت خط و خوشنویسی از همان ابتدا احساس می شود. اولین خطی که برای قرآن به کار می رود خط کوفی است و تا مدتی این خط مورد استفاده ی هنرمندان قرار می گیرد. بدان جهت این خط را کوفی می نامیدند که در کوفه و توسط عده ای از دانشمندان کوفی ابداع شد و نخستین کسی که خط کوفی را نقطه گذاری کرد «ابوالاسود دؤلی» است (تصویر 7).
1- خط کوفی برای سردرها، کتیبه ها و بناهای مذهبی: البته از خط ثلث نیز برای قطعات درشت و نوشتن کتیبه استفاده می شده است که با استخراج از خط کوفی، ابن مقله بیضاوی آن را سر و سامان می دهد. بعد از او ابن بواب و یاقوت مستعصمی این هنر را دنبال می کنند. همچنین توقیع و رقاع برای نامه نگاری و محقق و ریحان برای قطعات و کتابها بکار می رفته است.
2- خط نسخ برای کتابت: این خط را ابن مقله در قرن سوم هجری سروسامان می دهد و یاقوت مستعصمی در قرن هفتم آن را متحول می کند (تصویر 8).
جلدهای اولیه اسلامی در ایران تحت تأثیر جلد سازی قبطی (مصر علیا) که دارای نقوش هندسی هستند قرار داشته اند (تصویر 12).
روش لعابهای مینایی بدین صورت است که ابتدا آستری از مینا بر روی ظروف کشیده و پخته می شده است و بعد از پخت با اکسید فلزات مختلف روی آستر مینا نقاشی می شد و یک بار دیگر در کوره پخته می شده است. در دوران سلجوقی بخاطر رشد علوم و ادبیات، نقشهای هنری نیز رشد پیدا کرده و در سفالگری رسوخ پیدا می کند. نقشهای داستانی بر روی ظروف در این دوران ظاهر می شوند. در این دوره سفالگری حرفه ای شده و هنرمند نام خود را درج می کند، مانند «ابوالقاسم کاشانی». همینطور ظرافت و مهارت بیشتری در زمینه ی طرح و نقش و رنگ پیدا می شود. نقوش ملهم از داستانهای کهن ایرانی مثل بهرام و آزاده و یا بیژن و منیژه شکل می گیرد. این موضوع در ظروف فلزی ساسانی کاملاًً مشهود است و می توان تأثیر فلزات ساسانی را در این دوره مشاهده نمود (تصویر 18).
کاشان مهد کاشیکاری است تا آنجا که نام کاشی از کاشان گرفته می شود. خانواده ای به نام «محمد ابن ابن طاهر» در کاشان آثار زیادی از کاشیکاری بر جای می گذارند مانند کاشیهای حرم امام رضا در قرن هفتم (تصویر 21).
منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)