![هنر در قرن نوزدهم اروپا (2) هنر در قرن نوزدهم اروپا (2)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/0041900.jpg)
نویسنده: سید رضا حسینی
رئالیسم
رئالیسم در نقاشی و ادبیات به آن دسته از آثاری گفته می شود که واقعیت عینی را در پیوند با مسائل روزمره زندگی معاصر مورد توجه قرار داده و یا آن را به تصویر می کشد.اگر هدف هنرمندان رنسانس بیان آرمانهای دوره کلاسیک باستان است و یا رمانتیکها بابی تابی به بیان بلند پروازیهای ذهن حساس و زود رنج و کم طاقت خود می پردازند و یا پناه آوردن به طبیعت بکر و بی کران مورد توجه نقاشان باربیزون قرار می گیرد. برخلاف همه اینها نقاشان رئالیسم معمولی ترین انسانها را مورد توجه قرار می دهند. در این روش هنرمند باید در نمایش طبیعت از هرگونه احساساتی گری خودداری نماید.
انوره دومیه (1879 - 1808.م): گراورساز - نقاش و کاریکاتوریست نامدار فرانسوی است. او به مدت چهل سال از خود حدود سه هزار لیتوگرافی، هزار عدد کنده کاری روی چوب و تعداد زیادی آثار طراحی و نقاشی بجای گذاشته است.
او در این آثار تیزبینی اش را به همراه هواداری از انسانها به طرز درخشانی نشان می دهد. تندی انتقادهای سیاسی او معمولاًً حکومت را بر ضدش می برانگیخت.
بازار روز: دومیه در این طراحی بازار روز زنان بی مدعا و زحمتکش و افراد متوسط و فقیر جامعه را نشان می دهد، نه بازار تفننی اقشار مرفه (تصویر 16).
گوستاو کوربه (1877 - 1819.م): یکی از پیش کسوتان شیوه رئالیسم در نقاشی است هر چند که خود او معتقد بود بانی هیچ مکتبی نیست و به هیچ مکتبی تعلق ندارد. او در آثارش از هرگونه پیرایه بندی و اغراق احساساتی خودداری می کرد. نقاشی «سنگ شکنان» به علت پیش پا افتادگی موضوع، اعترافات خشونت آمیزی را همراه داشت. روشهای نقاشی کوربه به نظر معاصرانش خام می نمودند لیکن او در جستجوی ساده ترین و صریح ترین روشهای بیان بود. (تصویر 22)
امپرسیونیسم
واژه امپرسیونیسم اولین بار در سال 1874 توسط روزنامه نگاری که به قصد ریشخند در هنگام بازدید از تابلوی طلوع آفتاب، (امپرسیون) اثر کلود مونه به کار گرفته شد (تصویر 23).از ویژگیهای این مکتب می توان به این موارد اشاره نمود:
1-نهضتی شهری بود که با تحولات روز ارتباط کامل داشت.
2- در مقابله با نیروهای واپس گرای آکادمیسم رو به زوال بود.
3- با تأثیر زیاد از طبیعت در پی ثبت لحظات زودگذر و حفظ لحظه و آن بود (در رقابت با عکاسی که اختراع همین سالهاست)
4- در این شیوه نور و رنگ و ثبت جو و فضا هدف نهائی به شمار می آید
5- زندگی پرهیاهوی معاصر و جلوه های گوناگون طبیعت موضوع کارشان بود.
6- رنگها را معمولاًً به شیوه هنرمندان قبل بر روی پالت مخلوط نمی کردند بلکه رنگها را بر روی بوم در کنار هم می گذاشتند.
7- استفاده از رنگهای خالص و شفاف با ضرب قلمهای مستقل و تا حدی سریع از ویژگی کار آنها است.
ادوارد مانه (1883 - 1832.م): با آغاز فعالیت هنری مانه مسیر نقاشی وارد مرحله تازه ای می شود.
اینکه کدام واقعی تر است:
1- دنیای اشیای توپری که در فضا حرکت می کنند؟
2- یا احساس بصری نور و رنگ در الگوی شناور توسط وی، سؤالی بود که مانه و بعداً امپرسیونیستهای دیگر مطرح می کنند. جدای از اثر امپر سیون - طلوع آفتاب می توان از اثر «باردرفولی برژر» نام برد که بازتابی است از جذب مشابه پیکره آدمی به درون زمینه تابلو بوسیله بازتابهای نور منعکس شده در آینه (تصویر 25).
از سایر نقاشان امپرسیونیسم می توان به این افراد اشاره نمود:
کامی پیسارو (1903 - 1830.م): با تابلوی میدان تئاتر فرانسه، خوشه چینان. (تصویر 28).
او از جمله هنرمندان انتقالی است که امپرسیونیسم را به گرایشهای هنری قرن بیستم پیوند می زند. لوترک علاوه بر نقاشی، پوستر ساز نیز بوده است که در آثارش از نقاشی های چاپی ژاپن تأثیرات زیادی گرفته است (تصویر 30). از آثار او می توان به تقدیم به محبوبم، سیرک فرناندو، زن سوار بر اسب، مرد انگلیسی در مولن روژ و... اشاره نمود.
پست امپرسیونیسم
سبک امپرسیونیسم از دهه 1880 وارد مرحله دیگری شد که به پست امپرسیونیسم یا پس از امپرسیونیسم شهرت یافت.ژرژ سورا (1891 - 1859): این هنرمند از لحاظ روحی نزدیکترین هنرمند به هنر انتزاعی سده بیستم است. او هنرمندی دانشمند بود که با دوست و پیرو جوانش پل سیناک کار می کرد. کوشید تا آزمایشگریها امپرسیونیستها را با نهضت رنسانس در آمیزد. تابلوی او بعد از ظهر یکشنبه در جزیره ژات بزرگ اثری در ابعاد بزرگ است که 2 سال به طول انجامید. سورا این تابلو را با ضربات کوچک قلم و با استفاده از رنگهای مکمل و رنگ سفید تکمیل کرده است که احتمالاً هزاران ضربه قلم در این تابلو به کار رفته است. سورا نام این روش را دیویزیونیسم تجزیه کاری رنگ نامید که بعدها فوویسم - کوبیسم و اکسپرسیونیسم را تحت تأثیر قرار داد (تصویر 31). از آثار دیگر وی می توان به برج ایفل، نمایش کنار خیابان و... اشاره نمود.
از آثار وی می توان به تجلی پس از موعظه دینی (تصویر 32)، دو زن تاهیتیائی و... اشاره نمود.
وان گوگ پس از آنکه به نقاشی روی آورد اولین اثر خود که «سیب زمینی خوران» باشد را خلق می کند. از سایر آثار وی می توان به باغ میوه، کافه شبانه (تصویر 33)، شب پر ستاره و... اشاره نمود. پل سزان (1906 - 1839): از هنرمندان مطرح با آزمایشگریهای متعدد در عرصه هنر است که به گونه ای او را صاف کننده راه برای سبک کوبیسم می شناسند. ترکیب خارق العاده عقل و عاطفه - منطقی و غیر منطقی در نزد سزان، بازتابی از ترکیبی بود که در نقاشی هایش جستجو می کرد.
سرچشمه های پیکر تراشی نوین
از سده هفدهم به بعد، نخستین بار در سده بیستم بود که پیکر تراشی به عنوان هنری مهم پا به عرصه نهاد، چنانکه تحول و تکامل آن در هنر نقاشی نیز چشمگیر بوده است.در سده نوزدهم نیز در 75 سال اولین آن هنر نقاشی یگانه هنر بصری بود. هر چند که هنرمندانی در عرصه پیکر تراشی فعالیت می کردند، مثل: کانووا، لور والدسن، رود، داوید، انگر، باری، کارپو، دالو، فالگیر، مونیه، دومیه.
سده هیجدهم نیز عصر نقاشی بود شاید فقط بتوان از «ژان - آنتوان هورون» نام برد. و سده هفدهم که می توان آن را آخرین سده مهم در پیکرتراشی پیرو سبک باروک مثل برنینی باشد.
اگوست رودن (1917 - 1840): او از اوایل نیمه دوم سده نوزدهم به عرصه پیکرتراشی پاریس گام نهاد. دستاورد بزرگ رودن این بود که توانست مسیر حرکت آنی پیکرتراشی را تقریباًً دست تنها از نو طراحی کند و چنان نیروئی به آن بدهد که باعث تجدید حیات بنیادی آن گردد.
رودن تقریباًً همان کاری که امپرسیونیستها در عرصه نقاشی کردند در پیکرسازی انجام داد. بازی او با گل و مواد مجسمه سازی شبیه حرکت قلمزنی امپرسیونیستها بود. هر چند که موضوعات کارش عموماً حال و هوای رومانتیک داشته و واقع گرائی او با سمت اکسپرسیونیسم متمایل بوده است. از آثار او می توان به مرد بینی شکسته، عصر مفرغ، قدیس یوحنای باپتیست در حال موعظه، مردی در حال راه رفتن، دروازه های جهنم (نقش برجسته مفرغی)، متفکر (تصویر 35)،
البته لازم به ذکر است که یکی از دلایل احیای پیکر تراشی در اواخر سده نوزدهم و اوایل قرن بیستم وجود نقاشان و پیکر سازانی از قبیل پل گوگن - ادگار دگا - اگوست رنوار - بونار و بعدها نقاشانی چون پیکاسو، ماتیس، مودیلیانی، براک، درن، لژه و... است. که نقاش - پیکره تراش پیشتاز آنها در سده نوزدهم اونوره دومیه است.
منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)