لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

من برای دیدن معشوق خود و لبان زیبایش -که تشنه ی ریختن خون عاشقان است -حاضرم جانم را فدا کنم.
سه‌شنبه، 20 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
 لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است *** وز پی دیدن او دادن جان کار من است
شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز *** هر که دل بردن او دید و در انکار من است
ساربان، رخت به دروازه مبر کان سر کو *** شاهراهی است که منزلگه دلدار من است
بنده ی طالع خویشم که در این قحط وفا *** عشق آن لولی سرمست خریدار من است
طبله ی عطر گل و زلف عبیر افشانش *** فیض یک شمّه ز بوی خوش عطار من است
باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران *** کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود *** نرگس او که طبیب دل بیمار من است
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت *** یار شیرین سخن نادره گفتار من است
تفسیر عرفانی

1. من برای دیدن معشوق خود و لبان زیبایش -که تشنه ی ریختن خون عاشقان است -حاضرم جانم را فدا کنم.
2. از آن چشم سیاه و مژگان بلند یار، شرمش باد هر آن کس که دلبری معشوق من و ناز و غمزه های آن چشم سیاه را دید و باز مرا سرزنش می کند که چرا عاشق شده ام! کسی که ناز و ادای چشمان سیاه معشوق مرا دیده و مرا به دلیل عاشق شدن سرزنش کند، باید از چشم سیاه او خجالت بکشد.
3. ای ساربان! بارهای سفر را نبند و به دروازه ی شهر مرو و همین جا بمان؛ بیا از کوی محبوب من که شاهراه امن و بی خطری است، بگذر.
4. من از بخت خویش سپاس گزارم؛ زیرا در این روزگار که وفا و محبت کمیاب است، معشوق خریدار عشق من است و به من لطف و عنایت دارد.
5. آنچه در پیشخوان عطاران است و آنچه از بوی خوش گل ها به مشام می رسد، اثر یک نسیم خوشبوی است که از معشوق به سوی ما می آید. بوی خوش نسیمی که از کوی معشوق می آید، خوشبوتر از عطرها و گل ها است.
6. ای معشوق! مرا همچو نسیم از درگاه خود مران، زیرا اشک گلگون من سبب طراوت و جلوه ی عشق توست.
7. دلِ من بیمار است و چشم معشوق، طبیب این دل بیمار است و تجویز فرموده است که من باید از لب شیرین معشوق بوسه ای بگیرم تا بیماری دل شفا یابد.
8. اگر غزل های من دلنشین و لطف است، به خاطر این است که از طرز سخن گفتن معشوق پیروی کرده ام؛ زیبارویی که حرف های جالب و شیرین می زند. سخنان معشوق من، همانند غزل های من دلنشین و لطیف است.

منبع مقاله :
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط