بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید

هر کس که از نسیم صبحگاهی بوی خوش محبوبی چون تو را شنید، گویی از یاری آشنا سخن دوست و معشوق را شنیده است.
يکشنبه، 24 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید
 بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 

بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید *** از یار آشنا سخن آشنا شنید
ای شاه حسن، چشم به حال گدا فکن *** کاین گوش بس حکایت شاه و گدا شنید
خوش می کنم به باده مشکین مشام جان *** ز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید
سرّ خدا که عارف سالک به کس نگفت *** در حیرتم که باده فروش از کجا شنید
یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان *** دل شرح آن دهد که چه گفت و چها شنید
اینش سزا نبود دل حقگزار من *** کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید
مرحوم اگر شدم ز سر کوی او چه شد *** از گلشن زمانه که بوی وفا شنید
ساقی بیا که عشق ندا می کند بلند *** کان کس که گفت قصّه ی ما هم ز ما شنید
ما باده زیر خرقه نه امروز می خوریم *** صد بار پیر میکده این ماجرا شنید
ما می به بانگ چنگ نه امروز می کشیم *** بس دور شد که گنبد چرخ این صدا شنید
پند حکیم، محض صواب است و عین خیر *** فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید
حافظ وظیفه ی تو دعا گفتن است و بس *** در بند آن مباش که نشنید یا شنید

تفسیر عرفانی
1.هر کس که از نسیم صبحگاهی بوی خوش محبوبی چون تو را شنید، گویی از یاری آشنا سخن دوست و معشوق را شنیده است.
2.ای سلطان خوبان!به این گدا و درویش عاشق دلسوخته نظری بیفکن و توجهی بنما؛ زیرا این گوش، حکایت شاه و گدا را بسیار شنیده است.
3.مشام جانم را با شراب خوش رنگ و مشکین، خوشبو و معطّر می کنم؛ زیرا جانم از صوفی خانقاه نشین متظاهر به پرهیزکاری بوی ریا و تزویر را شنیده است.
4.در شگفتم که اسرار عشق و عالم معرفت را که سالک عارف به کسی نگفته و بر ملا نکرده، باده فروش از کجا و از چه کسی شنیده است؟
5.خدایا!آن محرم رازی که اهل درد است و قادر به درک اسرار عشق می باشد، کجاست تا لحظه ای دل عاشق و شیدای من برای او از گفته ها و شنیده های خود سخن بگوید و رازهای خود را برای او شرح دهد؟
6.دل عاشق و حق شناس من به راستی شایسته ی شنیدن سخن ناسزا و ناروا از جانب یار مهربان و غمخوار خود نبود.
7.چنانچه از بارگاه عشق و کوی او رانده شدم و از دیدارش محروم ماندم، چه اهمیتی دارد؟ چه کسی از گلزار روزگار بوی وفا و محبت را شنیده است؟
8.ساقی بیا که عشق با صدای بلند فریاد برمی آورد کسی که داستان عشق را بیان کرد، در واقع این حکایت را از خود ما شنیده است.معشوق، این محبوب ازلی، در دل عاشق به صدای بلند می گوید که قصّه ی عشق را اگر کسی درست دریابد و آن را شرح دهد، از جانب خود درنیافته است، بلکه این ما هستیم که آن را در او دمیده ایم.
9.تنها امروز نیست که ما مدعیان زهد و پرهیز، زیر این خرقه ی صوفیانه پنهانی و ریاکارانه شراب می نوشیم، بلکه پیر می فروش بارها این ماجرا را دیده و شنیده و این عیب را به روی ما نیاورده و راز آن را پوشانده است.
10.تنها امروز نیست که ما با نوای دل انگیز چنگ، شراب می نوشیم و لذت می بریم و از نکوهش و سرزنش زاهدان مدّعی و ریاکار دیگر بیم نداریم، بلکه دیر زمانی است که سر و صدای بزم ما عاشقان به آسمان می رسد و مکرر چنین اتفاقی افتاده است.
11.نصیحت فرزانگان و اهل دانش عین درستی و خیر و نیکی است و سعادتمند آن کسی است که این اندرز را با گوش رضایت بشنود و از صمیم قلب بپذیرد.
12.ای حافظ!وظیفه ی تو تنها عرض نیاز به درگاه حق و درخواست از او می باشد و بس؛ در اندیشه آن نباش که آیا کسی شنید یا نشنید؟ پروردگار است که دعای بنده را ممکن است بپذیرد یا نپذیرد و بنده باید پیوند باطنی خود را با او نگه دارد.

منبع مقاله :
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.