دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم

دیشب با اشک بی امان و مداوم، خواب را از خود دور می ساختم و تصویری از تو به یاد چهره ی زیبایت بر اشک چشم می کشیدم که به سرعت محو می شد و این کار عبث و بیهوده ای بود.
پنجشنبه، 11 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
 دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 

دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم *** نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته *** جامی به یاد گوشه ی محراب می زدم
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجَست *** بازش از طره ی تو بر مضراب می زدم
روی نگار در نظرم جلوه می نمود *** وز دور بوسه بر رخ مهتاب می زدم
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ *** فالی به چشم و گوش درین باب می زدم
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم *** بر کارگاه دیده ی بی خواب می زدم
ساقی به صوت این غزلم کاسه می گرفت *** می گفتم این سرود و می ناب می زدم
خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام *** بر نام عمر و دولت اَحباب می زدم

تفسیر عرفانی
1.دیشب با اشک بی امان و مداوم، خواب را از خود دور می ساختم و تصویری از تو به یاد چهره ی زیبایت بر اشک چشم می کشیدم که به سرعت محو می شد و این کار عبث و بیهوده ای بود.
2.خرقه ی زهد ریایی ام را سوزانده بودم و این تقوی را ترک کرده بودم و خیال ابروی کمانی یار در نظرم مجسم بود، از قوس ابروی او به یاد محراب زهد و عبادت پیشینم افتاده بودم و برای رفع اندوه این یادآوری، ساغری شراب نوشیدم.
3.ای معشوق!پرنده ی فکرها و اندیشه های من بر شاخسار شعر و سخن من می نشست، ولی هر لحظه از ذهن من می پرید و دور می شد و به لفظ در نمی آمد.من آن را با کمند زلف پرپیچ و تاب تو به دام می انداختم و به شعر در می آوردم.
4.خیال چهره ی زیبای معشوق در مقابل چشمانم نمایان می شد و من از دور به یاد جمال تابان و بی مثال تو به روی مهتاب بوسه می فرستادم.
5.در حالی که چشمم به چهره ی زیبای ساقی و گوشم به نغمه ی دلنشین چنگ بود، با چشم و گوش خود در این باره فال نیک می زدم؛ دیشب در بزم خیال خود به چنگ دلنواز مطرب گوش می دادم و آرزوی خوش وصال را در سر می پروراندم.
6.در کارگاه تصویرگری چشمان بیدارم تا سحرگاه نقش و خیال چهره ی زیبای تو را می کشیدم؛ یعنی تا صبح بیدار بودم و پیوسته روی زیبایت در مقابل دیدگانم قرار داشت.
7.ساقی همراه با خوانده شدن غزل من و نوای آن، برای حریفان شراب می ریخت و جام ها را پر می کرد و رفتاری حاکی از احترام از خود نسبت به هنر من اظهار می کرد.من هم همراه با خواندن این غزل شراب می نوشیدم.
8.وقت و حال حافظ خوش و خرّم بود و برای دوستان هم آرزوی عمر بلند و بخت مساعد و احوال خوش دارد.

منبع مقاله :
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
چگونه ترجمه را به یک حرفه درآمدزا تبدیل کنیم؟
چگونه ترجمه را به یک حرفه درآمدزا تبدیل کنیم؟
حکمت | هم نشینی با دانشمندان / استاد توکلی
play_arrow
حکمت | هم نشینی با دانشمندان / استاد توکلی
تصاویری از عملیات پدافندی مقابل بمب سنگرشکن در نطنز
play_arrow
تصاویری از عملیات پدافندی مقابل بمب سنگرشکن در نطنز
مهدی طارمی دربی میلان را به آتش کشید
play_arrow
مهدی طارمی دربی میلان را به آتش کشید
ماجرای استعفای نخست وزیر کانادا
play_arrow
ماجرای استعفای نخست وزیر کانادا
تصاویر باورنکردنی از پرواز یک مرغ در یک مسافت طولانی
play_arrow
تصاویر باورنکردنی از پرواز یک مرغ در یک مسافت طولانی
کاهش انرژی با عایق نانویی
play_arrow
کاهش انرژی با عایق نانویی
ویدیویی با بازدید میلیونی؛ سرسره بازی یک کلاغ روی برف!
play_arrow
ویدیویی با بازدید میلیونی؛ سرسره بازی یک کلاغ روی برف!
خاطره‌ای عجیب از رزمنده جانباز دفاع مقدس
play_arrow
خاطره‌ای عجیب از رزمنده جانباز دفاع مقدس
رفتار شهید کاظمی زمانی که متوجه سرماخوردگی یک سرباز شد!
play_arrow
رفتار شهید کاظمی زمانی که متوجه سرماخوردگی یک سرباز شد!
حیرت مقام اسرائیلی از میزان حجم جاسوسی اسرائلی‌ها برای ایران!
play_arrow
حیرت مقام اسرائیلی از میزان حجم جاسوسی اسرائلی‌ها برای ایران!
مراحل جذاب ساخت تابه استیل
play_arrow
مراحل جذاب ساخت تابه استیل
خاطره جالب دیپلمات ایرانی از جمله سفیر زن اسلواکی خطاب به او بعد از عدم دست دادن
play_arrow
خاطره جالب دیپلمات ایرانی از جمله سفیر زن اسلواکی خطاب به او بعد از عدم دست دادن
توضیحات دادستان رشت درباره حادثه گروگانگیری یک خانواده پنج نفره به مدت دو سال در گرگان
play_arrow
توضیحات دادستان رشت درباره حادثه گروگانگیری یک خانواده پنج نفره به مدت دو سال در گرگان
رمزگشایی از حرکت نمادین انگشت در دعای (یا مَنْ اَرْجُوهُ)
رمزگشایی از حرکت نمادین انگشت در دعای (یا مَنْ اَرْجُوهُ)