نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب
مترجم: علیرضا طیب
اصطلاحی برای اشاره به سیستم های فناوری دیجیتالی و الکتروتکنیکی که در اواخر سده بیستم سربرآوردند. این سیستم ها نظام های مالی، تولیدی، حکومتی، ارتباطی و حمل و نقل را در سراسر جهان از ریشه دگرگون ساخته و به تازگی بر فعالیت های مصرف کنندگان و فعالیت های شخصی و خانگی هم تأثیر مهمی به جا گذاشته اند. انقلاب اطلاعات ناظر بر فناوری های به کارگرفته شده مانند رایانه ها و تولید صنعتی خودکار، سیستم های عامل و کاربست های آن ها مانند اینترنت است. ویژگی انقلاب اطلاعات، انتشار سریع زمانی و مکانی است به گونه ای که با اتکا به فشردگی زمان و مکان، تعاملات می تواند در آن واحد صورت گیرد. بدین ترتیب انقلاب اطلاعات، جهان را کوچک تر و سریع تر ساخته و از این جهت به یکی از ویژگی های تعیین کننده جهانی شدن تبدیل گردیده است. انقلاب اطلاعات از بستر دگرگونی ها و تحولات شتابانی سربرآورده که طی دو سده گذشته در فناوری پدید آمده است.
نخستین انقلاب صنعتی به سربرآوردن جهانی شدن در طول تاریخ کمک کرد. برای نمونه توسعه صنعتی شدن در سراسر اروپا عامل عمده ای در «کشمکش استعماری بر سر آفریقا» طی سده نوزدهم بود که برای دستیابی به منابع اولیه به راه افتاد. از جهت دیگر، نخستین انقلاب صنعتی، نظام تجاری جهان را نیز دگرگون ساخت. از این گذشته، انقلاب یادشده جامعه جهانی را با مصیبت هایی آشنا ساخت که همچنان نیز دامنگیر دنیاست: آلودگی و زوال محیط زیست در نتیجه روند صنعتی، بهره کشی از زحمت کشان از جمله کودکان، و تأثیرات اجتماعی و روان شناختی شهرنشینی شتابان. نخستین انقلاب صنعتی شکل های تازه ای از مناسبات اجتماعی را پدید آورد و بذر پیدایش عرصه های جدیدی از تحقیق به ویژه جامعه شناسی و روان شناسی را پراکند.
دومین انقلاب صنعتی در پایان سده نوزدهم در ایالات متحده رخ داد و موجی از نوآوری علمی و فناوری را به همراه آورد که سرشت کار و نحوه فعالیت جوامع، نهادها و افراد را بیش از پیش دگرگون ساخت. برخی از نوآوری های این دوره زمینه ساز جنبه هایی از سبک امروزی زندگی ما به ویژه تولید انبوه خودروها و تلفن ها (که الکساندر گراهام بل در 1876 در بوستون اختراع کرد) شد.
دومین انقلاب صنعتی شاهد همگرای بیش تر علم و فناوری بود. شبکه های برق رسانی، که برای نخستین بار به کل مناطق خدمت رسانی می کردند، به وجود آمدند. در حوزه تلگراف و تلفن، این دوره فناوری های ارتباطی تازه ای را معرفی و منتشر ساخت که سرعت و حجم ارتباطات-یعنی سرعت و حجم ارائه و تبادل اطلاعات-را از اساس تغییر داد.
تأثیرات اجتماعی انقلاب در ارتباطات دوربرد و خودروها چشمگیر بود. در نتیجه تولید انبوه خودروها پس از 1913 در حوزه کار و سبک زندگی شخصی تغییرات عظیمی پدید آمد. افزایش کارایی تولید صنعتی و حمل و نقل هم ثروت به بار آورد و هم به دلیل ارزان تر شدن کالاها نوعی فرهنگ مصرف پاگرفت. گروه اجتماعی کارگران یقه سفید طبقه متوسط گسترده تر شد و نظام های پیچیده اداری در دولت و بخش های تجاری هرچه بیش تر توسعه یافت.
برای نمونه، بسیاری از امریکاییان افریقایی تبار برای کار در مراکز صنعتی شمال آن کشور، ایالات های جنوبی را ترک گفتند. کار در این مراکز نیاز چندانی به مهارت نداشت، تکراری بود و کارگر ناچار بود همپای ماشین سرعت کار خود را بالا برد. شهرهایی مانند کلیولند در اوهایو در پیرامون صنایع خودروسازی به وجود آمدند و بیش تر کارگران نه تحصیلات خوبی داشتند و نه دستمزد دندان گیری و عمدتاً هم از امریکاییان افریقایی تبار یا مهاجرانی تشکیل می یافتند که به تازگی از اروپا وارد ایالات متحده شده بودند. بدین ترتیب ساختارهای طبقاتی که از دل دومین انقلاب صنعتی در ایالات متحده سر برآورد شکاف های اجتماعی را که بر اساس نژاد و قومیت وجود داشت تحکیم بخشید.
این دوره به تقاضا برای سطح تحصیلات و مراقبت های بهداشتی بالاتر دامن زد. آنان که توانایی بهره برداری از فناوری های نو را داشتند دستمزد بالاتری دریافت می کردند و در عین حال کالاهای تجملی بیش تری هم برای مصرف در دسترس شان بود. تبلیغات از این دوره به بعد افزایش چشمگیری یافت و به رشد رسانه های جمعی و صنعت سرگرمی کمک کرد. بنگاه های ملی روزنامه نگاری و صنایع سینمایی هالیوود نیز به منزله صنایعی تازه و شاخص هایی فرهنگی سربرآوردند.
دومین انقلاب صنعتی پیام آور تبدیل ایالات متحده به قدرتی بزرگ (- قدرت های بزرگ)بود. صنعت خودروسازی به یک صنعت بین المللی مسلط تبدیل شد و هم زمان نوآوری های پدیدآمده در حوزه ارتباطات دوربرد مانند اختراع تلفن نه تنها به صورت صادرات اصلی ایالات متحده درآمد بلکه الگوی کاملاً تازه ای از ارتباطات بین المللی آنی» را پدید آورد که برای عرصه سیاست و تجارت ارزشمند به شمار می رفت از این گذشته، نوآوری های پدیدآمده در حوزه فناوری موجب استیلای روشنفکران در بسیاری از حوزه های علم و فناوری شد. وانگهی، تحولات مهمی که در علوم اجتماعی به وجود آمد مانند رشد سریع رشته های روان شناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی نمایان گر نفوذ فزاینده ارزش های امریکایی در دیگر کشورها بود. بدین ترتیب دومین انقلاب صنعتی توازن ثروت و قدرت فکری و نظامی را به زیان اروپا و به نفع ایالات متحده تغییر داد.
از نظر مقاصد نظامی، پیشرفت های عمده ای در حوزه الکترونیک در جریان و پس از جنگ جهانی دوم حاصل شد. نخستین رایانه قابل برنامه ریزی در اوایل دهه 1940 ساخته شد. ترانزیستورها که آغازگر عصر میکروالکترونیک بودند در 1947 در آزمایشگاه های بل در نیوجرسی اختراع شدند. نیمه هادی ها یا تراشه ها اندکی پس از آن تولید شدند و برای نخستین بار در 1954 نیمه هادی هایی از بلورهای سیلیکون ساخته شدند که قادر به ذخیره سازی حجم بیش تری از اطلاعات بودند.
در جریان جنگ جهانی اول، هم انگلستان و هم آلمان برای بالابردن اثربخشی جنگ افزارهای شیمیایی دست به پژوهش زدند و بدین ترتیب شالوده جنگ افزارهای نابودی جمعی گذاشته شد. جنگ سرد میان ایالات متحده و اتحاد شوروی به اتکای ذخیره سازی انبوهی از جنگ افزارهای هسته ای و مجموعه ای از ادوات به هدف زدن آن ها ادامه یافت. مسابقه تسلیحاتی دوران جنگ سرد به همان شدت با رقابت سیاسی در زمینه پژوهش های فضایی و کاربست آن ها همراه بود که در نهایت به پاگذاشتن فضانوردان آمریکایی بر سطح ماه برای نخستین بار در سال 1969 انجامید.
برخی از نوآوری های علمی و فناوری این دوره راه خود را به عرصه کاربردهای تجاری نیز باز کردند. به ویژه در ژاپن، صنایع الکترونیک محصولاتی مصرفی چون تلویزیون، سیستم های صوتی، و دوربین های عکس برداری را با استفاده از دانش فنی برخاسته از آزمایش های فضایی و تسلیحاتی پیشرفته تر ساختند و خودشان نیز ابداعاتی به آن ها افزودند. خودروسازان ژاپنی هم از این فناوری های تازه در فرایند تولید موتور خودرو استفاده کردند، و به ویژه از آن ها برای خودکارتر کردن خط مونتاژ بهره گرفتند.
گرچه کاربرد این فناوری ها برای ژاپن سودآور بود، پژوهش های بنیادی که فناوری های تازه را به بار می آورد در ایالات متحده صورت می گرفت. ابداع مدارهای یکپارچه در ایالات متحده تحولی چشمگیر بود. این سیستم های جدید موجب نوعی انفجار فناوری شد که کمک کرد تا بهای تولیدات تا 85 درصد کاهش یابد و حجم تولید 20 برابر شود که البته باز هم عمدتاً تولیداتی برای مقاصد نظامی بود. اختراع ریزپردازنده (رایانه ای بر روی یک تراشه) توسط تد هاف در دوره سیلیکون در کالیفرنیا که از دهه 1950 کانون پژوهش های الکترونیک ایالات متحده به شمار می رود، روند یاد شده را تقویت کرد. پیدایش ریزپردازنده ها دور دیگری از نوآوری و کوچک شدن تولیدات را به راه انداخت که ابعاد آن را می توان با توجه به این واقعیت دریافت که در 1971 تعداد 2300 ترانزیستور را می شد روی یک تراشه جاسازی کرد حال آن که در 1993 این رقم به 35 میلیون ترانزیستور سر زد و این خود نمایانگر افزایش چشمگیر حجم اطلاعات قابل ذخیره سازی و انتقال است. در حالی که برای به کارگیری این ریزفناوری های قدرتمند امکانات بسیاری وجود داشت ولی آن ها عظیم ترین تأثیر خود را بر صنعت نوپای رایانه گذاشتند. حالا دیگر انقلاب اطلاعات تحقق یافته بود.
فناوری جدید رایانه شیوه ای برای ذخیره سازی و دست ورزی با اطلاعاتی در اختیار می نهاد که به صورت رمز دوتایی درآمده بودند. این رمز دوتایی همچنان مبنای کار رایانه های معاصر هم هست. این فناوری های تازه با تبدیل اطلاعات به رمز عددی-که به صورت رشته هایی از یک ها و صفرها بیان می شود-کار می کند و طراحان می توانند با منتقل ساختن این اعداد به انتقال اطلاعات مبادرت کنند. با ترکیب رایانه ها و سیستم های ارتباطی، شبکه های رایانه ای پدید می آید. شبکه های رایانه ای شالوده زیر ساخت های اطلاعاتی را تشکیل می دهد.
از اوایل دهه 1970 با پیدایش ریزپردازشگرها مسابقه ای برای طراحی رایانه های کوچک به راه افتاد. یکی از نخستین گروه هایی که اندیشه های تازه ای را مطرح ساخت «باشگاه رایانه خانگی» بود که اعضای آن در پارکینگ منزلی در منلو پارک کالیفرنیا گردهم می آمدند. در کانادا، ژاپن، اروپا و آسیا هم پژوهش هایی صورت می گرفت. در 1976 استیو وُزنیاک و استیو جابز رایانه تازه خودشان (به نام آپل 1) را به این باشگاه عرضه داشتند. این دو در اول آوریل (موسم به روز دروغ آوریل) در سال 1976 شرکت رایانه اپل را پایه گذاری کردند. موفقیت تجاری برجسته بعدی رایانه های اپل مرهون انتشار سریع این رایانه ها در انبوهی از حوزه ها که پیش تر امکان پذیر نبود مانند کسب و کارهای کوچک و بزرگ، تسهیلات آموزشی، صنایع حمل و نقل و مالی بود. اما شرکت های بزرگ مانند آلتاری و هیولیت پاکارد تا مدتی نسبت به تولید رایانه های شخصی بی علاقه بودند.
غول صنعیت آی بی ام نمونه رایانه های بسیار کوچک خود را با نام پی سی (رایانه شخصی، اصطلاحی که اِد رابرتز در 1975 سکه زد و تا سال ها در این صنعت رواج داشت) در 1981 به بازار عرضه کرد و تعدادی دیگر از شرکت های الکترونیک به سرعت از طرح اساسی آن الگوبرداری کردند و رایانه های شخص خود را روانه چهارگوشه جهان ساختند. این جریان پیام آور عصر رایانه های خانگی بود.
در 1984 شرکت اپل مدل مکینتاش خود را عرضه کرد که بر آسان سازی استفاده از رایانه برای کاربران از طریق ویژگی هایی چون نشانه ها و نمادها تأکید داشت و بدین ترتیب روند حرکت به سمت پنجره های متوالی را که امروزه چیز جا افتاده ای در رایانه های شخصی است آغاز کرد. روند توسعه فناوری به سمت تولید رایانه های شخصی و خانگی بود. کوچک و انعطاف پذیر شدن فزاینده رایانه ها با کاهش قیمت آن ها همراه بود به گونه ای که شمار دم افزونی از کاربران امکان تهیه رایانه را پیدا کردند.
پیشرفت بعدی در حوزه نرم افزار یا منظومه هایی از نشانه ها و زبان الکترونیک مورد استفاده در رایانه ها صورت گرفت. رایانه های اولیه با زبان های پیچیده ای کار می کردند که رایج ترین شان کوبول و فورترن بود. پس از آن مجموعه ای از زبان های داس رواج یافت که در رایانه های غیر از اپل به کار می رفت (رایانه های اپل نرم افزار خاص خودشان را داشتند). برجسته ترین زبان در این مجموعه بیسیک بود که بیل گیتس و استیو آلن آن را طراحی کرده بودند. کاربردهای متحول رایانه ها و جست و جو به دنبال زبان های پیشرفته تر، سریع تر و انعطاف پذیرتر به رقابت پویایی برای طراحی («نوشتن») زبان های جهان گیر و با کاربری آسان برای رایانه ها دامن زد. بیل گیتس و استیو آلن که در دهه 1970 شرکتی به نام مایکروسافت را پایه گذاری کردند دو چهره برجسته در این رقابت بودند. در آغاز مایکروسافت سیستم های عامل تولید می کرد ولی به تدریج به تولید طیفی از نرم افزارها برای کاربردهای مختلف در کل بازار رایانه های کوچک روی آورد. شرکت مایکروسافت اکنون به بزرگ ترین شرکت نرم افزارهای رایانه ای تبدیل شده است. به گونه ای که در سال 2000 دادگاه ها آن را به اتهام ایجاد انحصار محکوم شناختند.
در 1980 دامنه عمل و توانایی رایانه ها به سرعت گسترش یافت. ایجاد شبکه ها از طریق اشتراک اطلاعات میان رایانه های موجود در نقاط مختلف، این توانایی ها را چند برابر کرده است. گذار از ذخیره سازی داده ها در رایانه های مرکزی به سیستم های شبکه ای موجب کاهش هزینه ها و افزایش توانایی ها شده است. کلید کارایی رایانه ها در کوچک تر شدن هرچه سریع تر آن ها و سازگار شدن با حوزه های بیش تری از جامعه بود. رایانه ها به صورت عناصر ذاتی همه صنایع نو از هوانوردی گرفته تا بانکداری و کسب و کارهای کوچک درآمده اند. آن ها برای تحصیل، حکومت داری، و خدمات شهری اساسی، مانند چراغ های راهنما و پمپ های بنزین، اهمیت حیاتی دارند. به دشواری می توان فعالیتی را در دوران معاصر تصویر کرد که رایانه ها در آن نقشی نداشته باشند.
اختراع تلفن همراه در ایالات، متحده در دهه 1970 راه را برای انتقال تلفن های همراه، که همچنان بی وقفه جریان دارد، هموار ساخت. مانند رایانه های اولیه، تلفن های همراه اولیه هم سنگین و دست و پاگیر بودند. در آغاز آن ها را برای سیستم های تلفن خودرو طراحی کرده بودند. مهندس تد کوپر دریافت که این فناوری نو استعداد آن را دارد که در ایجاد سیستم های تلفن همراه شخصی به کار رود و شرکت موتورولا را پایه گذاری کرد که همچنان یکی از شرکت های بزرگ تلفن همراه است. اما پدیده تلفن همراه به سرعت در گرداگرد جهان گسترش یافته و به صورت یکی از محصولات تمثیلی و نمادهای فرهنگی جهانی شدن درآمده است. تلفن های همراه به شکل فزاینده ای در حال آمیزش با رایانه های شخصی هستند به ترتیبی که دستگاه های نیم وجبی هر دو توانایی تلفن و رایانه را در خود گرد آورده اند و از آن ها می توان به مثابه تلفن، رایانه، و دوربین عکس برداری استفاده و به کمک آن ها تصاویر و متن را به دیگر کاربران منتقل کرد.
دکتر لیک لایدر که تلاش داشت توان تعامل رایانه ها را بالا ببرد و در تهیه دروندادهای پژوهش های دانشگاهی دست داشت این طرح را هدایت می کرد. نخستین شبکه رایانه ای به نام آرپانِت در اول سپتامبر 1969 فعالیت خود را آغاز کرد و مراکز پژوهشی چهار دانشگاه ایالات متحده (دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس و سانتارباربارا، دانشگاه استانفورد، و دانشگاه ایالتی یوتا) را به هم مرتبط ساخت. نخستین واژه ای که از طریق این سیستم ارسال شد واژه login بود البته پس از ارسال سه حرف اول این واژه سیستم از کار افتاد! گر چه فرض بر آن بود که این سیستم منحصراً برای مقاصد نظامی به کار خواهد رفت، دانشمندان از آن برای مقاصد خاص خودشان بهره گرفتند و به سرعت بر شمار کاربران آن افزوده شد. سیستم پست الکترونیک، که هر روز مقبولیت بیش تری پیدا کند، در 1971 به همت رونالد تاملینسون از چهره های دانشگاهی ایالات متحده به راه افتاد.
در سراسر دهه 1980 شبکه های جدیدی ایجاد شد و هنگامی که بنیاد ملی علوم ایالات متحده مدیریت شبکه آرپانت را به عهده گرفت آن را با نام جدید اینترنت به راه انداخت. در 1989 مفهوم تارنمای جهان گستر در مرکز اروپایی پژوهش های ذرات توسط یک فیزیک دان سویسی که به دنبال شیوه جدیدی برای سازمان دهی داده های روی شبکه می گشت سکه زده شد. در 1993 نوعی سیستم اَبَرمتن موسوم به موزاییک برای ایجاد پیوند میان سندهای متعلق به رسانه های گوناگون (متن، تصاویر، صدا) ایجاد شد و خود این سیستم هم به صورت نت اسکیپ تکامل پیدا کرد.
در جریان این گسترش یابی ها و اصلاحات، اینترنت همچنان تحت کنترل بنیاد ملی علوم بود و اساساً برای حکومت داری و پژوهش از آن بهره گرفته می شد. اما روشن بود که این سیستم کاربردهای تجاری عظیمی دارد و حکومت ایالات متحده تحت فشار زیادی بود که این سیستم را برای استفاده های تجاری و غیرتجاری مفتوح سازد. متعاقباً در آوریل 1995 آرپانِت بسته شد و اینترنت بدون این که هیچ مرجعی مرکزی تنظیم کننده ای در ایالات متحده یا جای دیگری از جهان داشته باشد برای کاربردهای خصوصی در اختیار قرار گرفت. اینترنت همچنان در مقابل تحمیل مقررات تنظیم کننده از خود مقاومت نشان می دهد و بسیاری آن را یک ابداع فناوری جدید، آزاد و اقتدارگریز می شناسند.
یکی از نوآوری های اصلی از زمان پیدایش اینترنت، موتورهای جست و جو یا دفترهای راهنماست که به صورت کتابدارهای الکترونیکی اطلاعات مورد درخواست کاربران را برای آنان فراهم می سازند. نخستین موتور جست و جو یاهو بود که اندکی بعد گوگل هم به آنان افزوده شد؛ هر دوی این ها ساخته گروه های جوان رایانه ای در دره سیلیکون واقع در کالیفرنیا بودند. موتورهای جست وجو، شاهراه های مهمی در دل مجموعه های وسیع اطلاعات در اختیار ما می گذارند و اینترنت را به یک دانشنامه معاصر برای هرگونه تحقیق از جمله فروش، خرید، بانکداری، انجام پژوهش یا صرفاً دیدار با مردمان چهار گوشه جهان در فضای مجازی تبدیل می کنند.
بسیاری از مهارتهای فنی که نسل قدیمی تر کسب کرده است باید از ریشه دگرگون شود و خود ما هم باید در طول زندگی مان مهارت های تازه ای کسب کنیم. هولناک ترین چالش در محل های کار نمایان شده است زیرا کارگران باید مهارت های لازم برای انجام کارهایی را که رایانمند شده اند کسب کنند و گرنه شغل خود را از دست خواهند داد. پژوهش ها نشان می دهد که بسیاری افراد در مواردی که باید از فناوری تازه ای استفاده کنند شدیداً دچار اضطراب می شوند. مفهوم ترس از فناوری-واکنش و جبهه گیری در برابر استفاده از فناوری های نو-را نخستین بار آلوین تافلر در کتاب راهگشای خود شوک آینده (1971) مطرح ساخت. در مقابل، نوعی جنون فناوری گسترده-شهوت به کارگیری فناوری های نو در سطوح شخصی، تجاری و نهادی-هم وجود دارد. با اتکای فزاینده زندگی روزمره، کار و فعالیت های خانه داری به فناوری، مهارت های استفاده از فناوری نو به صورت مزیتی اقتصادی و اجتماعی درمی آید. رابطه میان تقاضاهای مصرف کنندگان و نوآوری در عرصه محصولات همچون چرخه بازخوران بی وقفه ای است که هم محصولات و هم سلیقه ها را پیوسته دگرگون می سازد.
این ویژگی های روان شناختی در سطح فردی تجربه می شود ولی جنبه های دیگری چون پیامدهای «شکاف دیجیتالی» یا فاصله فزاینده جوامع شمال و جنوب از لحاظ دسترسی به فناوری، تأثیرات ژرفی بر مناطق و کشورها و الگوهای جهانی شدن دارد. شکاف دیجیتالی نمایانگر شکل تازه ای از طبقه بندی اجتماعی در سطح جهان است که واجدان و فاقدان توانایی مشارکت در انقلاب اطلاعات را مشخص می سازد.
فناوری در قلب فرایند جهانی شدن جای دارد. فناوری به ما امکان کنترل متمرکز سیستم های پراکنده تولید و توزیع را می دهد و ابزارهای اطلاعات پایه حیاتی برای تعاملات مالی جهانی را در اختیار ما می گذارد. نکته مهم این است که فناوری فرایند مقررات زدایی زا جوامع و مناسبات فرامرزی را تسهیل می کند و بدین ترتیب راه را برای تجارت آزاد و جوامع باز هموار می سازد. این مقررات زدایی که فناوری تسهیل کننده آن است بر آهنگ تولید، توزیع، مبادله و مصرف می افزاید. مقررات زدایی که فناوری از طریق آن آهنگ تولید را سریعتر از ظرفیت جذب انسان ساخته است انسان ها را به برده مبدل می سازد و تنظیم امور را به دست ماشین ها می سپارد. انسان ها به شیوه های مختلف برانگیخته می شوند. تا برای حفظ مشاغل خود، برای پیش تر به دست آوردن، برای درآمد بیش تر داشتن، برای بقا و مصرف، وقت و تلاش بیش تری صرف کنند ولی تلاش های آن ها نسبت به بازده تولیدی ماشین ها ارزشی ندارد و آن زمان کم تر، تنش بیش تر و سلامت کم تری دارند. به دیگر سخن، سیستم های تنظیم خواب، استراحت و فعالیت های بهداشتی آن ها بی نظم می شود. تأثیرات اجتماعی شامل افزایش بدهی و جدایی خانواده ها هم می شود. نگرانی هایی که به تازگی در مورد تحولات جدید در فناوری ژنتیک و پژوهش های زیست پزشکی پدید آمده بُعد تازه ای به بحث بر سر رابطه میان انسان ها و فناوری افزوده است.
در هر اقتصاد محلی، افزایش بیکاری به معضلات اجتماعی دامن می زند، ارزش های نوسازی شبکه های پشتیبان قدیمی مانند خانواده های گسترده را از هم می پاشد و خانواده های منفرد برای حفظ سطح زندگی خود بیش تر متکی به اشتغال افراد خانواده می شوند. رفاه یک گزینه نیست. بر این اساس، کارگرانی که از مشاغل سنتی کنده شده اند با مشکلات بزرگی روبه رو می شوند. با جهان گستر شدن سیستم تولید مبتنی بر فناوری احتمالاً تأثیر خودکار شدن فعالیت ها در جهت بیکارکردن افراد به تنش های اجتماعی دامن خواهد زد.
پس شکاف دیجیتالی را می توان مفهومی فراخ تر از صرف تفاوت دسترسی به رایانه ها دانست. این شکاف به کنترل و مالکیت ابزارهای خودکار تولید باز می گردد. این شامل حوزه هایی چون کشاورزی، فناوری پزشکی؛ خدماتی چون ارتباطات، تحصیل یا امور مالی؛ و تولید صنعتی می شود.
از بُعد دیگر، جنگ های جدید از این حیث هم که سیستم نظامی و بنگاه های رسانه ای جهانی چگونه با استفاده از فناوری های پیشرفته برای پخش برنامه زنده، دوربین های دیجیتال و دیگر ادوات برخاسته از انقلاب اطلاعات درباره آنها خبررسانی می کنند قابل توجه است. در این روند، جداساختن مفاهیم سرگرمی و اطلاعات دشوار است.
میان فناوری ها تأثیر سرایتی فزاینده ای وجود دارد. دستگاه های تلفن، دوربین عکس برداری هم شده اند و یخچال ها هم مثل رایانه کار می کنند. یکی از مرزهای تازه، فناوری ژنتیک و زیست پزشکی است. مرز میان سازواره ها و غیرسازواره ها از میان برداشته شده است و این نوید به گوش می رسد که برای برخی از مشکلات بهداشتی لاینحل بشر، مانند سرطان نیز راه حل هایی پیدا شود. این تحولات مسائل اخلاقی تازه ای پدید آورده است مانند این که چه چیز برای انسان ها خوب و مناسب است و آیا برای پژوهش های علمی و کاربست آن ها باید حد و مرزی قائل شد یا نه. روش هایی چون کشتن از روی ترحم و مهندسی اجتماعی از طریق شبیه سازی که به منزله مداخله در فرایندهای طبیعی زندگی و مرگ است ارزش های همه فرهنگ ها را به چالش می خواند.
مسائل محوری درباره تأثیرات اجتماعی فناوری ها حول مباحث سیاسی و اخلاقی نه فنی دور می زند. بدین ترتیب مباحثات اجتماعی برخاسته از انقلاب مستمر اطلاعات و فناوری به این باز می گردد که این انقلاب باید متوجه چه اهداف یا غایاتی باشد.
پدیده اجتماعی دیگری که با فناوری های جدید همراه است شکل گیری جماعت های مجازی در جهان است. برخی رویدادها مانند رویدادهای ورزشی دو میلیارد نفر تماشاگر را از سراسر جهان پای تلویزیون ها می نشانند. این گونه رویدادها نقش هر چه مهم تری در ایجاد نوعی خودآگاهی درباره مشارکت در جامعه ای جهانی دارند. احساس عضویت در این جامعه جهانی را تبلیغاتی که به ناگزیر با این رویدادها همراه است و نیز بُرد جهانی بنگاه های رسانه ای عرضه کننده این رویدادها تقویت می کند.
انقلاب اطلاعات، تأثیرات اجتماعی ضد و نقیضی پدید آورده است. از یک سو، دقت و نظم امور را بالا برده است. برای نمونه، به دلیل استفاده از رایانه ها، پروازهای بین المللی نه تنها با کارایی بیش تری صورت می گیرد بلکه معمولاً طبق جدول زمانی به مقصد می رسند. پایانه های مجهز به رایانه ها ترتیب کار مردم و کالاها را به طرز مؤثرتری می دهند. چراغ های راهنمایی رایانه ای با دقتی که از آدمک های ماشینی انتظار می رود جریان آمد و شد مردم و خودروها را در گرداگرد شهرها کنترل می کنند. مقتضیات بانکداری، آموزش و یادگیری و حتی خرید مبتنی بر رایانه ها انواع تازه ای از نظم و کنترل را بر فعالیت های اجتماعی تحمیل می کند. با این حال بیش تر کارگران در تقلا هستند که از نظر سرعت و کارایی همپای رایانه هایی عمل کنند که به نحوی با آن ها سرو کار دارند. اگر رایانه ها از کار بیفتند کار کردن، معامله کردن، و برقراری ارتباط ناممکن می شود. واقعیت های مجازی، هرج و مرج آلودند و می توانند ما را به هرجایی رهنمون شوند؛ ممکن است کسانی که می کوشند با انجام جست و جویی رایانه ای راه بیرون رفتن از یک بازارچه ناآشنا را بیابند گم (و سرگردان) شوند. جامعه مبتنی بر فناوری می کوشد تا قدرت گزینش و آزادی انتخاب مصرف کنندگان از میان طیف وسیعی از اقلام موجود را بالا ببرد. اما مهارت های اجتماعی لازم برای برقراری توازن میان این وجوه ضد و نقیض، گفت و گو درباره تأثیرات و انجام انتخاب های اخلاقی مناسب نیازمند آشنایی نسبی با سرشت انقلاب اطلاعات و فرصت ها و لغزشگاه هایی است که این انقلاب پیش پای جامعه ی بشری جهانی می گذارد.
ـــ انقلاب در امور نظامی؛ جهانی شدن؛ شهرهای جهانی
-2002 Hajnal,P.(ed),Civil Society In the Information Age,Aldershot:Ashgate.
-1995 Logan,R.K.The Fifth Language,Toronto: Stoddart.
-1967 Mcluhan,M.The Medium Is The Message,Harmondsworth:Penguin Books.
-2002 Servon,L.Bridging The Digital Divide:Technology,Community And Public Policy,Oxford:Blackwell.
-1999 Schiller,D.Digital Capitalism:Networking The Global Market System Cambridge,MA:MIT Press.
-1967 Toffler,A.Future Shock,London:Pan Books.
جان سینات
منبع مقاله: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
تاریخچه پیدایش
انقلاب اطلاعات سومین انقلاب در فناوری است که در دوران نو رخ داده است. نخستین انقلاب صنعتی در میانه سده هجدهم در انگلستان پا گرفت و این کشور را از اقتصادی کشاورزی به یک اقتصاد صنعتی متحول ساخت. دگرگونی شیوه تولید به شکل های تازه ای از استخدام صنعتی، کنده شدن جمعیت از نواحی روستایی و انتقال آن ها به شهرها، و شکل گیری طبقات جدید و اجتماعی راه برد. تأثیرات عمیق اقتصادی و اجتماعی که در پی آمد تضمین کرد که علم از آن پس برای همیشه در خدمت فناوری خواهد بود و علم کاربردی به نیروی پیش برنده دانش علمی جدید تبدیل شد.نخستین انقلاب صنعتی به سربرآوردن جهانی شدن در طول تاریخ کمک کرد. برای نمونه توسعه صنعتی شدن در سراسر اروپا عامل عمده ای در «کشمکش استعماری بر سر آفریقا» طی سده نوزدهم بود که برای دستیابی به منابع اولیه به راه افتاد. از جهت دیگر، نخستین انقلاب صنعتی، نظام تجاری جهان را نیز دگرگون ساخت. از این گذشته، انقلاب یادشده جامعه جهانی را با مصیبت هایی آشنا ساخت که همچنان نیز دامنگیر دنیاست: آلودگی و زوال محیط زیست در نتیجه روند صنعتی، بهره کشی از زحمت کشان از جمله کودکان، و تأثیرات اجتماعی و روان شناختی شهرنشینی شتابان. نخستین انقلاب صنعتی شکل های تازه ای از مناسبات اجتماعی را پدید آورد و بذر پیدایش عرصه های جدیدی از تحقیق به ویژه جامعه شناسی و روان شناسی را پراکند.
دومین انقلاب صنعتی در پایان سده نوزدهم در ایالات متحده رخ داد و موجی از نوآوری علمی و فناوری را به همراه آورد که سرشت کار و نحوه فعالیت جوامع، نهادها و افراد را بیش از پیش دگرگون ساخت. برخی از نوآوری های این دوره زمینه ساز جنبه هایی از سبک امروزی زندگی ما به ویژه تولید انبوه خودروها و تلفن ها (که الکساندر گراهام بل در 1876 در بوستون اختراع کرد) شد.
دومین انقلاب صنعتی شاهد همگرای بیش تر علم و فناوری بود. شبکه های برق رسانی، که برای نخستین بار به کل مناطق خدمت رسانی می کردند، به وجود آمدند. در حوزه تلگراف و تلفن، این دوره فناوری های ارتباطی تازه ای را معرفی و منتشر ساخت که سرعت و حجم ارتباطات-یعنی سرعت و حجم ارائه و تبادل اطلاعات-را از اساس تغییر داد.
تأثیرات اجتماعی انقلاب در ارتباطات دوربرد و خودروها چشمگیر بود. در نتیجه تولید انبوه خودروها پس از 1913 در حوزه کار و سبک زندگی شخصی تغییرات عظیمی پدید آمد. افزایش کارایی تولید صنعتی و حمل و نقل هم ثروت به بار آورد و هم به دلیل ارزان تر شدن کالاها نوعی فرهنگ مصرف پاگرفت. گروه اجتماعی کارگران یقه سفید طبقه متوسط گسترده تر شد و نظام های پیچیده اداری در دولت و بخش های تجاری هرچه بیش تر توسعه یافت.
برای نمونه، بسیاری از امریکاییان افریقایی تبار برای کار در مراکز صنعتی شمال آن کشور، ایالات های جنوبی را ترک گفتند. کار در این مراکز نیاز چندانی به مهارت نداشت، تکراری بود و کارگر ناچار بود همپای ماشین سرعت کار خود را بالا برد. شهرهایی مانند کلیولند در اوهایو در پیرامون صنایع خودروسازی به وجود آمدند و بیش تر کارگران نه تحصیلات خوبی داشتند و نه دستمزد دندان گیری و عمدتاً هم از امریکاییان افریقایی تبار یا مهاجرانی تشکیل می یافتند که به تازگی از اروپا وارد ایالات متحده شده بودند. بدین ترتیب ساختارهای طبقاتی که از دل دومین انقلاب صنعتی در ایالات متحده سر برآورد شکاف های اجتماعی را که بر اساس نژاد و قومیت وجود داشت تحکیم بخشید.
این دوره به تقاضا برای سطح تحصیلات و مراقبت های بهداشتی بالاتر دامن زد. آنان که توانایی بهره برداری از فناوری های نو را داشتند دستمزد بالاتری دریافت می کردند و در عین حال کالاهای تجملی بیش تری هم برای مصرف در دسترس شان بود. تبلیغات از این دوره به بعد افزایش چشمگیری یافت و به رشد رسانه های جمعی و صنعت سرگرمی کمک کرد. بنگاه های ملی روزنامه نگاری و صنایع سینمایی هالیوود نیز به منزله صنایعی تازه و شاخص هایی فرهنگی سربرآوردند.
دومین انقلاب صنعتی پیام آور تبدیل ایالات متحده به قدرتی بزرگ (- قدرت های بزرگ)بود. صنعت خودروسازی به یک صنعت بین المللی مسلط تبدیل شد و هم زمان نوآوری های پدیدآمده در حوزه ارتباطات دوربرد مانند اختراع تلفن نه تنها به صورت صادرات اصلی ایالات متحده درآمد بلکه الگوی کاملاً تازه ای از ارتباطات بین المللی آنی» را پدید آورد که برای عرصه سیاست و تجارت ارزشمند به شمار می رفت از این گذشته، نوآوری های پدیدآمده در حوزه فناوری موجب استیلای روشنفکران در بسیاری از حوزه های علم و فناوری شد. وانگهی، تحولات مهمی که در علوم اجتماعی به وجود آمد مانند رشد سریع رشته های روان شناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی نمایان گر نفوذ فزاینده ارزش های امریکایی در دیگر کشورها بود. بدین ترتیب دومین انقلاب صنعتی توازن ثروت و قدرت فکری و نظامی را به زیان اروپا و به نفع ایالات متحده تغییر داد.
اطلاعات: انقلاب سوم
سومین انقلاب فناوری در دوران نو همان انقلابی است که امروزه در دل آن به سر می بریم و گرچه گاه «انقلاب دیجیتالی» یا «انقلاب الکترونیک» خوانده شده است، به طور کلی از آن با عنوان انقلاب اطلاعات یاد می کنند. ویژگی این انقلاب، گروهی از فناوری های نو و کاربردهای آن ها در حوزه هایی چون رایانه ها، تلفن های همراه، و اینترنت است که موجب دگرگونی های عالم گیر و سریعی در الگوهای تعامل و رفتار انسان ها شده است. این انقلاب پیوند نزدیکی با مفاهیمی چون اقتصاد دانایی با اطلاعات دارد. در بخش ذیل به مرور تاریخچه پیدایش برخی از پدیده های این انقلاب و سپس به بحث درباره برخی از تأثیرات عمده اجتماعی و جهانی آن ها خواهیم پرداخت.خاستگاه های نظامی
از دوران باستان، جنگ الهام بخش تحول فناوری بوده است. کاربرد «قایق های لاک پشتی» زره پوش برای دفاع از کُره در برابر تهاجم ژاپن در سال 1592 همچنان یکی از ابداعات بزرگ در فناوری های نظامی است همان گونه که پروژه منهتن در دهه 1940 که به ساخت بمب اتمی منجر شد چنین بود. در طول تاریخ، میل در اختیار داشتن جنگ افزارهای قدرتمندتر محرّک پژوهش و نوآوری شده و در نهایت به ساخت جنگ افزارهای به اصطلاح «هوشمند» رایج در جنگ های معاصر منجر گردیده است.از نظر مقاصد نظامی، پیشرفت های عمده ای در حوزه الکترونیک در جریان و پس از جنگ جهانی دوم حاصل شد. نخستین رایانه قابل برنامه ریزی در اوایل دهه 1940 ساخته شد. ترانزیستورها که آغازگر عصر میکروالکترونیک بودند در 1947 در آزمایشگاه های بل در نیوجرسی اختراع شدند. نیمه هادی ها یا تراشه ها اندکی پس از آن تولید شدند و برای نخستین بار در 1954 نیمه هادی هایی از بلورهای سیلیکون ساخته شدند که قادر به ذخیره سازی حجم بیش تری از اطلاعات بودند.
در جریان جنگ جهانی اول، هم انگلستان و هم آلمان برای بالابردن اثربخشی جنگ افزارهای شیمیایی دست به پژوهش زدند و بدین ترتیب شالوده جنگ افزارهای نابودی جمعی گذاشته شد. جنگ سرد میان ایالات متحده و اتحاد شوروی به اتکای ذخیره سازی انبوهی از جنگ افزارهای هسته ای و مجموعه ای از ادوات به هدف زدن آن ها ادامه یافت. مسابقه تسلیحاتی دوران جنگ سرد به همان شدت با رقابت سیاسی در زمینه پژوهش های فضایی و کاربست آن ها همراه بود که در نهایت به پاگذاشتن فضانوردان آمریکایی بر سطح ماه برای نخستین بار در سال 1969 انجامید.
برخی از نوآوری های علمی و فناوری این دوره راه خود را به عرصه کاربردهای تجاری نیز باز کردند. به ویژه در ژاپن، صنایع الکترونیک محصولاتی مصرفی چون تلویزیون، سیستم های صوتی، و دوربین های عکس برداری را با استفاده از دانش فنی برخاسته از آزمایش های فضایی و تسلیحاتی پیشرفته تر ساختند و خودشان نیز ابداعاتی به آن ها افزودند. خودروسازان ژاپنی هم از این فناوری های تازه در فرایند تولید موتور خودرو استفاده کردند، و به ویژه از آن ها برای خودکارتر کردن خط مونتاژ بهره گرفتند.
گرچه کاربرد این فناوری ها برای ژاپن سودآور بود، پژوهش های بنیادی که فناوری های تازه را به بار می آورد در ایالات متحده صورت می گرفت. ابداع مدارهای یکپارچه در ایالات متحده تحولی چشمگیر بود. این سیستم های جدید موجب نوعی انفجار فناوری شد که کمک کرد تا بهای تولیدات تا 85 درصد کاهش یابد و حجم تولید 20 برابر شود که البته باز هم عمدتاً تولیداتی برای مقاصد نظامی بود. اختراع ریزپردازنده (رایانه ای بر روی یک تراشه) توسط تد هاف در دوره سیلیکون در کالیفرنیا که از دهه 1950 کانون پژوهش های الکترونیک ایالات متحده به شمار می رود، روند یاد شده را تقویت کرد. پیدایش ریزپردازنده ها دور دیگری از نوآوری و کوچک شدن تولیدات را به راه انداخت که ابعاد آن را می توان با توجه به این واقعیت دریافت که در 1971 تعداد 2300 ترانزیستور را می شد روی یک تراشه جاسازی کرد حال آن که در 1993 این رقم به 35 میلیون ترانزیستور سر زد و این خود نمایانگر افزایش چشمگیر حجم اطلاعات قابل ذخیره سازی و انتقال است. در حالی که برای به کارگیری این ریزفناوری های قدرتمند امکانات بسیاری وجود داشت ولی آن ها عظیم ترین تأثیر خود را بر صنعت نوپای رایانه گذاشتند. حالا دیگر انقلاب اطلاعات تحقق یافته بود.
رایانه ها
ساخت دستگاه های بزرگ برای ذخیره سازی، پردازش و محاسبه داده ها در جریان جنگ جهانی اول مورد توجه قرار گرفت و نخستین رایانه عمومی در 1946 در دانشگاه پنسیلوانیا ساخته شد. این رایانه 30 تن وزن داشت و مساحتی به اندازه یک ورزشگاه را اشغال کرده بود. پس از آن مدل های مشابهی با کاربست های حکومتی، پژوهشی و تجاری نیز تولید شد. شرکت ماشین های تجاری بین المللی (آی بی ام) با شرکت اینتل که در سراسر دهه 1960 فعالانه دست اندرکار توسعه فناوری رایانه بود بر بازار تسلط داشتند.فناوری جدید رایانه شیوه ای برای ذخیره سازی و دست ورزی با اطلاعاتی در اختیار می نهاد که به صورت رمز دوتایی درآمده بودند. این رمز دوتایی همچنان مبنای کار رایانه های معاصر هم هست. این فناوری های تازه با تبدیل اطلاعات به رمز عددی-که به صورت رشته هایی از یک ها و صفرها بیان می شود-کار می کند و طراحان می توانند با منتقل ساختن این اعداد به انتقال اطلاعات مبادرت کنند. با ترکیب رایانه ها و سیستم های ارتباطی، شبکه های رایانه ای پدید می آید. شبکه های رایانه ای شالوده زیر ساخت های اطلاعاتی را تشکیل می دهد.
از اوایل دهه 1970 با پیدایش ریزپردازشگرها مسابقه ای برای طراحی رایانه های کوچک به راه افتاد. یکی از نخستین گروه هایی که اندیشه های تازه ای را مطرح ساخت «باشگاه رایانه خانگی» بود که اعضای آن در پارکینگ منزلی در منلو پارک کالیفرنیا گردهم می آمدند. در کانادا، ژاپن، اروپا و آسیا هم پژوهش هایی صورت می گرفت. در 1976 استیو وُزنیاک و استیو جابز رایانه تازه خودشان (به نام آپل 1) را به این باشگاه عرضه داشتند. این دو در اول آوریل (موسم به روز دروغ آوریل) در سال 1976 شرکت رایانه اپل را پایه گذاری کردند. موفقیت تجاری برجسته بعدی رایانه های اپل مرهون انتشار سریع این رایانه ها در انبوهی از حوزه ها که پیش تر امکان پذیر نبود مانند کسب و کارهای کوچک و بزرگ، تسهیلات آموزشی، صنایع حمل و نقل و مالی بود. اما شرکت های بزرگ مانند آلتاری و هیولیت پاکارد تا مدتی نسبت به تولید رایانه های شخصی بی علاقه بودند.
غول صنعیت آی بی ام نمونه رایانه های بسیار کوچک خود را با نام پی سی (رایانه شخصی، اصطلاحی که اِد رابرتز در 1975 سکه زد و تا سال ها در این صنعت رواج داشت) در 1981 به بازار عرضه کرد و تعدادی دیگر از شرکت های الکترونیک به سرعت از طرح اساسی آن الگوبرداری کردند و رایانه های شخص خود را روانه چهارگوشه جهان ساختند. این جریان پیام آور عصر رایانه های خانگی بود.
در 1984 شرکت اپل مدل مکینتاش خود را عرضه کرد که بر آسان سازی استفاده از رایانه برای کاربران از طریق ویژگی هایی چون نشانه ها و نمادها تأکید داشت و بدین ترتیب روند حرکت به سمت پنجره های متوالی را که امروزه چیز جا افتاده ای در رایانه های شخصی است آغاز کرد. روند توسعه فناوری به سمت تولید رایانه های شخصی و خانگی بود. کوچک و انعطاف پذیر شدن فزاینده رایانه ها با کاهش قیمت آن ها همراه بود به گونه ای که شمار دم افزونی از کاربران امکان تهیه رایانه را پیدا کردند.
پیشرفت بعدی در حوزه نرم افزار یا منظومه هایی از نشانه ها و زبان الکترونیک مورد استفاده در رایانه ها صورت گرفت. رایانه های اولیه با زبان های پیچیده ای کار می کردند که رایج ترین شان کوبول و فورترن بود. پس از آن مجموعه ای از زبان های داس رواج یافت که در رایانه های غیر از اپل به کار می رفت (رایانه های اپل نرم افزار خاص خودشان را داشتند). برجسته ترین زبان در این مجموعه بیسیک بود که بیل گیتس و استیو آلن آن را طراحی کرده بودند. کاربردهای متحول رایانه ها و جست و جو به دنبال زبان های پیشرفته تر، سریع تر و انعطاف پذیرتر به رقابت پویایی برای طراحی («نوشتن») زبان های جهان گیر و با کاربری آسان برای رایانه ها دامن زد. بیل گیتس و استیو آلن که در دهه 1970 شرکتی به نام مایکروسافت را پایه گذاری کردند دو چهره برجسته در این رقابت بودند. در آغاز مایکروسافت سیستم های عامل تولید می کرد ولی به تدریج به تولید طیفی از نرم افزارها برای کاربردهای مختلف در کل بازار رایانه های کوچک روی آورد. شرکت مایکروسافت اکنون به بزرگ ترین شرکت نرم افزارهای رایانه ای تبدیل شده است. به گونه ای که در سال 2000 دادگاه ها آن را به اتهام ایجاد انحصار محکوم شناختند.
در 1980 دامنه عمل و توانایی رایانه ها به سرعت گسترش یافت. ایجاد شبکه ها از طریق اشتراک اطلاعات میان رایانه های موجود در نقاط مختلف، این توانایی ها را چند برابر کرده است. گذار از ذخیره سازی داده ها در رایانه های مرکزی به سیستم های شبکه ای موجب کاهش هزینه ها و افزایش توانایی ها شده است. کلید کارایی رایانه ها در کوچک تر شدن هرچه سریع تر آن ها و سازگار شدن با حوزه های بیش تری از جامعه بود. رایانه ها به صورت عناصر ذاتی همه صنایع نو از هوانوردی گرفته تا بانکداری و کسب و کارهای کوچک درآمده اند. آن ها برای تحصیل، حکومت داری، و خدمات شهری اساسی، مانند چراغ های راهنما و پمپ های بنزین، اهمیت حیاتی دارند. به دشواری می توان فعالیتی را در دوران معاصر تصویر کرد که رایانه ها در آن نقشی نداشته باشند.
ارتباطات دوربرد
در عرصه ارتباطات دوربرد، افزایش توانایی شبکه های کابلی به واسطه استفاده از فیبرهای نوری و فنون پیشرفته سوئیچینگ یا انتقال پایه های فناوری اینترنت را گذاشت. در عین حال، پیشرفت های به دست آمده در حوزه استفاده از طیف امواج رادیویی برای فعالیت هایی چون پخش برنامه از ماهواره ها و مایکرویوها موجب گسترش سیستم های ارتباطی شد.اختراع تلفن همراه در ایالات، متحده در دهه 1970 راه را برای انتقال تلفن های همراه، که همچنان بی وقفه جریان دارد، هموار ساخت. مانند رایانه های اولیه، تلفن های همراه اولیه هم سنگین و دست و پاگیر بودند. در آغاز آن ها را برای سیستم های تلفن خودرو طراحی کرده بودند. مهندس تد کوپر دریافت که این فناوری نو استعداد آن را دارد که در ایجاد سیستم های تلفن همراه شخصی به کار رود و شرکت موتورولا را پایه گذاری کرد که همچنان یکی از شرکت های بزرگ تلفن همراه است. اما پدیده تلفن همراه به سرعت در گرداگرد جهان گسترش یافته و به صورت یکی از محصولات تمثیلی و نمادهای فرهنگی جهانی شدن درآمده است. تلفن های همراه به شکل فزاینده ای در حال آمیزش با رایانه های شخصی هستند به ترتیبی که دستگاه های نیم وجبی هر دو توانایی تلفن و رایانه را در خود گرد آورده اند و از آن ها می توان به مثابه تلفن، رایانه، و دوربین عکس برداری استفاده و به کمک آن ها تصاویر و متن را به دیگر کاربران منتقل کرد.
اینترنت
ریشه های اینترنت به رقابت ایالات متحده و اتحاد شوروی در عرصه فناوری طی دوران جنگ سرد باز می گردد. در 1957 اتحاد شوروی نخستین ماهواره جهان موسوم به اسپوتنیک را به فضا فرستاد. این رویداد حکومت ایالات متحده را به تشکیل «کارگزاری طرح های پیشرفته پژوهشی» برانگیخت که ظرف هجده ماه نخستین ماهواره ایالات متحده را تولید کرد و به فضا فرستاد. همین هراس های دوران جنگ سرد، کارگزاری یاد شده را بر آن داشت تا سیستم ارتباطی شبکه داری را طراحی کند که در برابر حمله شوروی آسیب پذیر باشد. این سازمان برنامه ایجاد سیستمی را ریخت که بتواند مستقل از مراکز فرماندهی فعالیت داشته باشد و بتوان از طریق آن در هر نقطه از سیستم پیام هایی را فرستاد و گرد آورد. بدین ترتیب از لحاظ نظری حمله دشمن نمی توانست کل این سیستم را از کار بیندازد.دکتر لیک لایدر که تلاش داشت توان تعامل رایانه ها را بالا ببرد و در تهیه دروندادهای پژوهش های دانشگاهی دست داشت این طرح را هدایت می کرد. نخستین شبکه رایانه ای به نام آرپانِت در اول سپتامبر 1969 فعالیت خود را آغاز کرد و مراکز پژوهشی چهار دانشگاه ایالات متحده (دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس و سانتارباربارا، دانشگاه استانفورد، و دانشگاه ایالتی یوتا) را به هم مرتبط ساخت. نخستین واژه ای که از طریق این سیستم ارسال شد واژه login بود البته پس از ارسال سه حرف اول این واژه سیستم از کار افتاد! گر چه فرض بر آن بود که این سیستم منحصراً برای مقاصد نظامی به کار خواهد رفت، دانشمندان از آن برای مقاصد خاص خودشان بهره گرفتند و به سرعت بر شمار کاربران آن افزوده شد. سیستم پست الکترونیک، که هر روز مقبولیت بیش تری پیدا کند، در 1971 به همت رونالد تاملینسون از چهره های دانشگاهی ایالات متحده به راه افتاد.
در سراسر دهه 1980 شبکه های جدیدی ایجاد شد و هنگامی که بنیاد ملی علوم ایالات متحده مدیریت شبکه آرپانت را به عهده گرفت آن را با نام جدید اینترنت به راه انداخت. در 1989 مفهوم تارنمای جهان گستر در مرکز اروپایی پژوهش های ذرات توسط یک فیزیک دان سویسی که به دنبال شیوه جدیدی برای سازمان دهی داده های روی شبکه می گشت سکه زده شد. در 1993 نوعی سیستم اَبَرمتن موسوم به موزاییک برای ایجاد پیوند میان سندهای متعلق به رسانه های گوناگون (متن، تصاویر، صدا) ایجاد شد و خود این سیستم هم به صورت نت اسکیپ تکامل پیدا کرد.
در جریان این گسترش یابی ها و اصلاحات، اینترنت همچنان تحت کنترل بنیاد ملی علوم بود و اساساً برای حکومت داری و پژوهش از آن بهره گرفته می شد. اما روشن بود که این سیستم کاربردهای تجاری عظیمی دارد و حکومت ایالات متحده تحت فشار زیادی بود که این سیستم را برای استفاده های تجاری و غیرتجاری مفتوح سازد. متعاقباً در آوریل 1995 آرپانِت بسته شد و اینترنت بدون این که هیچ مرجعی مرکزی تنظیم کننده ای در ایالات متحده یا جای دیگری از جهان داشته باشد برای کاربردهای خصوصی در اختیار قرار گرفت. اینترنت همچنان در مقابل تحمیل مقررات تنظیم کننده از خود مقاومت نشان می دهد و بسیاری آن را یک ابداع فناوری جدید، آزاد و اقتدارگریز می شناسند.
یکی از نوآوری های اصلی از زمان پیدایش اینترنت، موتورهای جست و جو یا دفترهای راهنماست که به صورت کتابدارهای الکترونیکی اطلاعات مورد درخواست کاربران را برای آنان فراهم می سازند. نخستین موتور جست و جو یاهو بود که اندکی بعد گوگل هم به آنان افزوده شد؛ هر دوی این ها ساخته گروه های جوان رایانه ای در دره سیلیکون واقع در کالیفرنیا بودند. موتورهای جست وجو، شاهراه های مهمی در دل مجموعه های وسیع اطلاعات در اختیار ما می گذارند و اینترنت را به یک دانشنامه معاصر برای هرگونه تحقیق از جمله فروش، خرید، بانکداری، انجام پژوهش یا صرفاً دیدار با مردمان چهار گوشه جهان در فضای مجازی تبدیل می کنند.
تأثیرات اجتماعی انقلاب اطلاعات
مانند انقلاب های پیشین در عرصه فناوری، انقلاب اطلاعات هم پیامدهای عمیقی برای جوامع گرداگرد جهان به بار آورده است. اطلاعات به صورت کالایی پر اهمیت در فرایندهای اجتماعی و اقتصادی جهان درآمده است. عبارت دیگری که برای توصیف پدیده های جاری به کار می رود «جامعه دانش پایه» یا به قول کاستلز (castells 2000)«جامعه شبکه دار» است که در آن جریان یابی و کیفیت انواع مشخصی از اطلاعات، تعیین کننده ساخت اجتماعی تعاملات بنیادین اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. همان گونه که مارشال مک لوهان (McLuhan 1967) به منزله تحلیلگر پیشتاز تأثیرات فناوری های نو گفته است «ما به ابزارهای مان شکل می بخشیم و در گام بعد ابزارهای ما به ما شکل می بخشند». از آن جا که جامعه دانش پایه در مراحل آغازین حیات خود قرار دارد می توان انتظار داشت که این تأثیرات در دهه های بعد بالا بگیرد.بسیاری از مهارتهای فنی که نسل قدیمی تر کسب کرده است باید از ریشه دگرگون شود و خود ما هم باید در طول زندگی مان مهارت های تازه ای کسب کنیم. هولناک ترین چالش در محل های کار نمایان شده است زیرا کارگران باید مهارت های لازم برای انجام کارهایی را که رایانمند شده اند کسب کنند و گرنه شغل خود را از دست خواهند داد. پژوهش ها نشان می دهد که بسیاری افراد در مواردی که باید از فناوری تازه ای استفاده کنند شدیداً دچار اضطراب می شوند. مفهوم ترس از فناوری-واکنش و جبهه گیری در برابر استفاده از فناوری های نو-را نخستین بار آلوین تافلر در کتاب راهگشای خود شوک آینده (1971) مطرح ساخت. در مقابل، نوعی جنون فناوری گسترده-شهوت به کارگیری فناوری های نو در سطوح شخصی، تجاری و نهادی-هم وجود دارد. با اتکای فزاینده زندگی روزمره، کار و فعالیت های خانه داری به فناوری، مهارت های استفاده از فناوری نو به صورت مزیتی اقتصادی و اجتماعی درمی آید. رابطه میان تقاضاهای مصرف کنندگان و نوآوری در عرصه محصولات همچون چرخه بازخوران بی وقفه ای است که هم محصولات و هم سلیقه ها را پیوسته دگرگون می سازد.
این ویژگی های روان شناختی در سطح فردی تجربه می شود ولی جنبه های دیگری چون پیامدهای «شکاف دیجیتالی» یا فاصله فزاینده جوامع شمال و جنوب از لحاظ دسترسی به فناوری، تأثیرات ژرفی بر مناطق و کشورها و الگوهای جهانی شدن دارد. شکاف دیجیتالی نمایانگر شکل تازه ای از طبقه بندی اجتماعی در سطح جهان است که واجدان و فاقدان توانایی مشارکت در انقلاب اطلاعات را مشخص می سازد.
فناوری در قلب فرایند جهانی شدن جای دارد. فناوری به ما امکان کنترل متمرکز سیستم های پراکنده تولید و توزیع را می دهد و ابزارهای اطلاعات پایه حیاتی برای تعاملات مالی جهانی را در اختیار ما می گذارد. نکته مهم این است که فناوری فرایند مقررات زدایی زا جوامع و مناسبات فرامرزی را تسهیل می کند و بدین ترتیب راه را برای تجارت آزاد و جوامع باز هموار می سازد. این مقررات زدایی که فناوری تسهیل کننده آن است بر آهنگ تولید، توزیع، مبادله و مصرف می افزاید. مقررات زدایی که فناوری از طریق آن آهنگ تولید را سریعتر از ظرفیت جذب انسان ساخته است انسان ها را به برده مبدل می سازد و تنظیم امور را به دست ماشین ها می سپارد. انسان ها به شیوه های مختلف برانگیخته می شوند. تا برای حفظ مشاغل خود، برای پیش تر به دست آوردن، برای درآمد بیش تر داشتن، برای بقا و مصرف، وقت و تلاش بیش تری صرف کنند ولی تلاش های آن ها نسبت به بازده تولیدی ماشین ها ارزشی ندارد و آن زمان کم تر، تنش بیش تر و سلامت کم تری دارند. به دیگر سخن، سیستم های تنظیم خواب، استراحت و فعالیت های بهداشتی آن ها بی نظم می شود. تأثیرات اجتماعی شامل افزایش بدهی و جدایی خانواده ها هم می شود. نگرانی هایی که به تازگی در مورد تحولات جدید در فناوری ژنتیک و پژوهش های زیست پزشکی پدید آمده بُعد تازه ای به بحث بر سر رابطه میان انسان ها و فناوری افزوده است.
انقلاب اطلاعات در کسب و کار و امور مالی
ظرفیت های انقلاب اطلاعات، قلب تپنده جهانی شدن کسب و کار امور مالی و بسیاری از تأثیرات اجتماعی است که از این پدیده ها نشئت می گیرند. سرعت عمل و قدرت تعامل رایانه ها پویش های سرمایه گذاری بین االمللی و مبادله پول ها را دگرگون ساخته است. کارآفرینان مالی و بورس بازان قادرند با یک فشار بر تکمه موشواره رایانه مبالغ هنگفتی پول را از یک دولت، بازار بورس یا بازار پولی به دولت یا بازار پرسودتری منتقل می سازند. با سرزدن ارزش معاملات ارزی جهان به چیزی حدود 1/3 میلیارد دلار امریکا در روز، جابه جایی و جریان یابی مستمر پول موجب بروز نوعی هزار توی پولی بین المللی در بازار سرمایه بین المللی می شود. این فعالیت تماماً به صورت الکترونیک انجام می شود. به همین سان جریان سرمایه گذاری در بازارهای بورس جهان زاده جریان مستمر اطلاعات الکترونیک است که کارورزان رایانه می توانند به آن دسترسی داشته باشند-و به آن پاسخ گویند.شبکه سازی
انقلاب اطلاعت به شرکت ها این امکان را بخشیده است تا عملیات خود را از طریق شبکه های نامتمرکز به سراسر جهان گسترش دهند. سرعت ارتباطات و اشتراک اطلاعات امکان برقراری ارتباط فوری میان نقاط دور از هم را فراهم ساخته است به گونه ای که تصمیمات، داده ها، اطلاعات مالی و سایر اطلاعات حیاتی برای فعالیت های تجاری را به سهولت می توان منتقل ساخت. اما پیدایش شبکه ها مرزهای میان خانه و محل کار و سایر فضاهای اجتماعی را نیز از میان برداشته است به نحوی که وجه مشخصه جهان اجتماعی بسیاری افراد، جریان تعاملات بی سیم، اطلاعات و مناسبات مربوط به مشارکت آن ها در شبکه های رایانمند است. نقطه ضعف این جامعه شبکه دار، از بین رفتن حریم خصوصی افراد است زیرا مثلاً سوابق مربوط به فعالیت های مالی ما به سهولت در دسترس دیگران است به گونه ای که «رایانه های شخصی» ما نمایشگر تبلیغات ناخواسته یا نقشه های جنایت بار شده است. یا شاید پرونده های موجود روی رایانه های ما-سوابق، کتاب ها و دیگر پرونده های مان-در نتیجه یک جنگ سیبرنتیکی بر روی شبکه دود شود و به هوا رود.بازار کار جهانی
یکی از تأثیرات سیستم های تولید شبکه ای و مبتنی بر اطلاعات، منتقل شدن مشاغل از کشورهای شمال به کشورهای جنوب بوده است. از این جهت، در نوردیده شدن مرزهای فضا/زمان توسط فناوری های نو برای برخی صنایع به ویژه صنایع خدماتی که با اطلاعات و امور مالی سرو کار دارند نوعی ذخیره جهانی نیروی کار به وجود آمده است. برای نمونه، شرکت های کارت های اعتباری و تلفن مراکز تماس خودشان را به هند منتقل ساخته اند زیرا هزینه های نیروی کار در آنجا به مراتب ارزان تر از کشورهای شمال است. سازمان بین المللی کار در گزارش های خود تأکید کرده که اکثر مشاغل مبتنی بر فناوری که از کشورهای شمال به کشورهای جنوب منتقل شده نصیب زنانی شده است که دستمزدی کم تر از مردان می گیرند و افزون بر به دوش کشیدن بار کارهای خانه ساعت های بیش تری هم در محل کار فعالیت شغلی دارند. این زنانه شدن فقر در اسنادی چون گزارش هزاره سازمان ملل متحد ثبت شده است. تحلیل هایی از این دست تأکید دارند که این گونه انتقال نیروی کار که نشئت گرفته از فناوری است به جای آن که سود بیش تری را نصیب تهیدستان کند پول بیش تری را به جیب شرکت ها خواهد ریخت و از همین رو این تحلیل خواستار وضع مقررات بیش تر و توجه فزون تر به اصول انصاف به جای مقررات زدایی فزون تر شده اند.خودکار شدن امور و تأثیر آن بر کار
از دیگر تأثیرات عمده انقلاب اطلاعات، رایانمندشدن فرایند تولید بوده است. آدمک های ماشینی و دیگر ماشین های دیجیتالی جای کارگران انسانی را در صنایع کلیدی و به ویژه صنایع خودکار و الکترونیک گرفته اند. این روندی است که از حیث جایگزین ساختن ماشین به جای نیروی کار انسانی دنباله روند انقلاب های صنعتی اول دوم به شمار می رود. مشاغل کارخانه ای که به جهان سوم منتقل شده است به سرعت در حال خودکار شدن است. برای نمونه، پیش بینی می شود که فناوری جدید در چین ظرف یک دهه 300 میلیون نفر را بیکار کند.در هر اقتصاد محلی، افزایش بیکاری به معضلات اجتماعی دامن می زند، ارزش های نوسازی شبکه های پشتیبان قدیمی مانند خانواده های گسترده را از هم می پاشد و خانواده های منفرد برای حفظ سطح زندگی خود بیش تر متکی به اشتغال افراد خانواده می شوند. رفاه یک گزینه نیست. بر این اساس، کارگرانی که از مشاغل سنتی کنده شده اند با مشکلات بزرگی روبه رو می شوند. با جهان گستر شدن سیستم تولید مبتنی بر فناوری احتمالاً تأثیر خودکار شدن فعالیت ها در جهت بیکارکردن افراد به تنش های اجتماعی دامن خواهد زد.
پس شکاف دیجیتالی را می توان مفهومی فراخ تر از صرف تفاوت دسترسی به رایانه ها دانست. این شکاف به کنترل و مالکیت ابزارهای خودکار تولید باز می گردد. این شامل حوزه هایی چون کشاورزی، فناوری پزشکی؛ خدماتی چون ارتباطات، تحصیل یا امور مالی؛ و تولید صنعتی می شود.
انقلاب اطلاعات و نظامی گری
مفهوم «جنگ شبکه محور» اشاره به توانایی کاربرد فناوری های پیشرفته برای نظارت و راهبردهای میدان نبرد و انجام هم زمان کارزار در چندین جبهه مختلف دارد. دقت فوق العاده سیستم های پرتاب موشک ها و بمب های رایانمند در عمل به اثبات رسیده است به نحوی که می توان با استفاده از ماهواره ها و فناوری هدایت لیزری، از راه دور تک تک ساختمان ها را با رایانه به دقت هدف گیری کرد. فناوری های پیچیده «دید در شب» امکان آن را فراهم می سازد تا حملات نظامی به دشمن بی وقفه و بیست و چهار ساعته انجام شود. جدای از این ظرفیت ها، توانایی های جنگی پیشرفته ترین هواپیماها، مانند بمب افکن های ب-2 که از دید رادار پنهان اند، به روشنی ثابت کرد که دهه ها پژوهش درباره کاربرد فناوری های اطلاعات برای مقاصد نظامی نتایج مرگباری به بار آورده است.از بُعد دیگر، جنگ های جدید از این حیث هم که سیستم نظامی و بنگاه های رسانه ای جهانی چگونه با استفاده از فناوری های پیشرفته برای پخش برنامه زنده، دوربین های دیجیتال و دیگر ادوات برخاسته از انقلاب اطلاعات درباره آنها خبررسانی می کنند قابل توجه است. در این روند، جداساختن مفاهیم سرگرمی و اطلاعات دشوار است.
انقلاب اطلاعات و زندگی اجتماعی
انقلاب اطلاعات، زندگی اجتماعی را به طرز چشمگیری دگرگون ساخته است. چه در زمینه حفظ تماس ها، خرید، و سرگرمی یا مدیریت و نگهداری خانه، کسانی که به فناوری های جدید دسترسی و قدرت تهیه آن ها را دارند در سراسر جهان از این فناوری ها استقبال کرده اند. این انقلابی است که هنوز ادامه دارد و پایانی برای آن به چشم نمی خورد. پیوسته فناوری های تازه ای عرضه می شود و با تأثیرگذاری نوآوری ها بر زندگی اجتماعی، مرزها دامنه بیشتری پیدا می کند. درباره این فرض که بیش تر مسائل اجتماعی (از جمله مشکلات درمانی) را می توان به کمک ابزارهای فناوری برطرف ساخت قطع نظر از نتایج اخلاقی و انسانی آن بحث ها ادامه دارد. بیکاری افراد در نتیجه به کارگیری فناوری های نو، تأثیرات جنگ افزارهای جدید، تأثیر فناوری های تازه بر محیط زیست، و مشکل شخصی حق محفوظ ماندن حریم خصوصی افراد برخی از مسائلی است که در زمان حاضر بر سر آن ها بحث و گفت و گو جریان دارد. بحث مهم درباره اولویت فناوری (و علمی که زاینده آن فناوری است) به کُنه شرایط بشر باز می گردد و محور بحث هایی است که درباره سیاست گذاری جهانی صورت می گیرد.میان فناوری ها تأثیر سرایتی فزاینده ای وجود دارد. دستگاه های تلفن، دوربین عکس برداری هم شده اند و یخچال ها هم مثل رایانه کار می کنند. یکی از مرزهای تازه، فناوری ژنتیک و زیست پزشکی است. مرز میان سازواره ها و غیرسازواره ها از میان برداشته شده است و این نوید به گوش می رسد که برای برخی از مشکلات بهداشتی لاینحل بشر، مانند سرطان نیز راه حل هایی پیدا شود. این تحولات مسائل اخلاقی تازه ای پدید آورده است مانند این که چه چیز برای انسان ها خوب و مناسب است و آیا برای پژوهش های علمی و کاربست آن ها باید حد و مرزی قائل شد یا نه. روش هایی چون کشتن از روی ترحم و مهندسی اجتماعی از طریق شبیه سازی که به منزله مداخله در فرایندهای طبیعی زندگی و مرگ است ارزش های همه فرهنگ ها را به چالش می خواند.
مسائل محوری درباره تأثیرات اجتماعی فناوری ها حول مباحث سیاسی و اخلاقی نه فنی دور می زند. بدین ترتیب مباحثات اجتماعی برخاسته از انقلاب مستمر اطلاعات و فناوری به این باز می گردد که این انقلاب باید متوجه چه اهداف یا غایاتی باشد.
پدیده اجتماعی دیگری که با فناوری های جدید همراه است شکل گیری جماعت های مجازی در جهان است. برخی رویدادها مانند رویدادهای ورزشی دو میلیارد نفر تماشاگر را از سراسر جهان پای تلویزیون ها می نشانند. این گونه رویدادها نقش هر چه مهم تری در ایجاد نوعی خودآگاهی درباره مشارکت در جامعه ای جهانی دارند. احساس عضویت در این جامعه جهانی را تبلیغاتی که به ناگزیر با این رویدادها همراه است و نیز بُرد جهانی بنگاه های رسانه ای عرضه کننده این رویدادها تقویت می کند.
انقلاب اطلاعات، تأثیرات اجتماعی ضد و نقیضی پدید آورده است. از یک سو، دقت و نظم امور را بالا برده است. برای نمونه، به دلیل استفاده از رایانه ها، پروازهای بین المللی نه تنها با کارایی بیش تری صورت می گیرد بلکه معمولاً طبق جدول زمانی به مقصد می رسند. پایانه های مجهز به رایانه ها ترتیب کار مردم و کالاها را به طرز مؤثرتری می دهند. چراغ های راهنمایی رایانه ای با دقتی که از آدمک های ماشینی انتظار می رود جریان آمد و شد مردم و خودروها را در گرداگرد شهرها کنترل می کنند. مقتضیات بانکداری، آموزش و یادگیری و حتی خرید مبتنی بر رایانه ها انواع تازه ای از نظم و کنترل را بر فعالیت های اجتماعی تحمیل می کند. با این حال بیش تر کارگران در تقلا هستند که از نظر سرعت و کارایی همپای رایانه هایی عمل کنند که به نحوی با آن ها سرو کار دارند. اگر رایانه ها از کار بیفتند کار کردن، معامله کردن، و برقراری ارتباط ناممکن می شود. واقعیت های مجازی، هرج و مرج آلودند و می توانند ما را به هرجایی رهنمون شوند؛ ممکن است کسانی که می کوشند با انجام جست و جویی رایانه ای راه بیرون رفتن از یک بازارچه ناآشنا را بیابند گم (و سرگردان) شوند. جامعه مبتنی بر فناوری می کوشد تا قدرت گزینش و آزادی انتخاب مصرف کنندگان از میان طیف وسیعی از اقلام موجود را بالا ببرد. اما مهارت های اجتماعی لازم برای برقراری توازن میان این وجوه ضد و نقیض، گفت و گو درباره تأثیرات و انجام انتخاب های اخلاقی مناسب نیازمند آشنایی نسبی با سرشت انقلاب اطلاعات و فرصت ها و لغزشگاه هایی است که این انقلاب پیش پای جامعه ی بشری جهانی می گذارد.
ـــ انقلاب در امور نظامی؛ جهانی شدن؛ شهرهای جهانی
خواندنی های پیشنهادی
-2000 Castells,M.The Rise Of The Network Society,2nd edn,Cambridge,MA:Blackwell.-2002 Hajnal,P.(ed),Civil Society In the Information Age,Aldershot:Ashgate.
-1995 Logan,R.K.The Fifth Language,Toronto: Stoddart.
-1967 Mcluhan,M.The Medium Is The Message,Harmondsworth:Penguin Books.
-2002 Servon,L.Bridging The Digital Divide:Technology,Community And Public Policy,Oxford:Blackwell.
-1999 Schiller,D.Digital Capitalism:Networking The Global Market System Cambridge,MA:MIT Press.
-1967 Toffler,A.Future Shock,London:Pan Books.
جان سینات
منبع مقاله: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
/م