نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب
مترجم: علیرضا طیب
نظام ساختاریافته ای از همکاری قدرت های بزرگ که متفاوت با نظام های تشکیل یافته از اتحادهای مخالفی است که در پیش تر تاریخ دوران نو وجود داشته اند. این گونه اتفاق ها به طور کلی پس از جنگ های بزرگی تشکیل می شوند که توازن قدرت موجود را بر هم می زنند و در جریان آن ها رهبران ائتلاف پیروزمند در جنگ، برای دستیابی به هدف های مشترک شان فعالانه به هماهنگ سازی سیاستهای خارجی خود می پردازند مشهورترین و با دوام ترین اتفاق، پس از جنگ های ناپلئون تشکیل شد؛ برخی ناظران معتقدند پس از جنگ سرد هم اتفاق تازه ای در حال شکل گیری بود که البته هیچ گاه نمود مادی پیدا نکرد.
معمولاً اتفاق قدرت های بزرگ در پایان جنگ های طولانی و ویرانگری شکل می گیرد که پای همه قدرت های بزرگ نظام را به صحنه کارزار باز می کند و طی آن ها یکی از قدرت های بزرگ شکست آشکاری را متحمل می شود. ممکن است همبستگی که در دوران جنگ میان اعضای ائتلاف پیروزمند وجود داشته است مانند وظیفه برخورد با دشمن شکست خورده در دوران صلح هم ادامه پیدا کند. دولت های پیروزمند با پیروز شدن در جنگ و انشای شرایط صلح، نفع آشکاری هم در حفظ وضع موجود تازه دارند. شکست خوردگان جنگ هم به نوبه خود یا درمانده و بی یار و یاور می مانند یا همین که دوباره به صور عضوی آبرومند به جامعه بین المللی بازگشتند اجازه پیوستن به اتفاق را پیدا می کنند. همه قدرت های بزرگ مستقیماً هراس های جنگ را تجربه کرده اند و همین انگیزه دیگری برای همکاری و خویشتن داری است.
ممکن است تحت چنین شرایطی قدرت های بزرگ آگاهانه بکوشند با وضع قواعدی برای همکاری و از طریق برگزاری کنفرانس های بین المللی خط مشی های خود را هماهنگ سازند. برای نمونه، پیروزمندان جنگ جهانی اول با همکاری یکدیگر نظام تازه ای از مناسبات بین المللی را بر پایه جامعه ملل پی ریختند. اما چون ایالات متحده درباره به لاک انزواطلبی خزید و قدرت های دیگری سربرآوردند که خواهان به هم خوردن پیمان 1919 ورسای بودند، که به جنگ جهانی اول پایان بخشیده بود، اتفاق یاد شده بر باد رفت. اتفاق شکل گرفته شده پس از جنگ جهانی دوم هم خیلی سریعتر از این از بین رفت زیرا همکاری میان ایالات متحده و اتحاد شوروی جای خود را به جنگ سرد داد.
اتفاق اروپا که در 1815 شکل گرفت. بادوام تر بود. نه تنها قدرت های بزرگ برای مدت چهل سال با هم در صلح به سر بردند. بلکه رهبران آن ها نیز شخصاً برای هماهنگ ساختن خط مشی های شان در کنگره ای بین المللی شرکت جستند. متأسفانه از دهه 1830 به بعد میان انگلستان، فرانسه و دربارهای محافظه کار شرق اروپا شکاف فزاینده ای بروز کرد که در نهایت منجر به جنگ کریمه شد. با این حال، تا نیمه دوم سده نوزدهم نشانی از اتحادیه های متقابل و متوازن نبود. از این گذشته، قدرت های بزرگ اختلافات بسیاری را به کنفرانس های بین المللی احاطه کردند و همین سبب شده است برخی از تحلیل گران اتفاق اروپا را تا زمان درگرفتن جنگ جهانی اول زنده بدانند.
برخلاف اتفاق های کوتاه مدتی که پس از جنگ های جهانی اول و دوم شکل گرفت، اتفاق اروپا از آن رو دوام یافت و همه قدرت های بزرگ به میزان معقولی از وضع موجود ارضی رضایت داشتند. انگلستان در اروپا سودای ارضی نداشت، اتریش و پروس هم نه تمایل و نه قدرت توسعه طلبی داشتند. روسیه هم که بالقوه خطرناک ترین متجاوز بود به این نتیجه رسیده بود که نه در اروپا و نه خاور نزدیک امکان گسترش طلبی ندارد. فرانسه از شرایط آشکارا بی رحمانه صلح لطمه ای ندیده و نظام پادشاهی اعاده شده آن محافظه کار و صلح طلب بود. از این گذشته همه پادشاهان اروپا و انقلاب هراس و نفرت داشتند.
ایا اتفاق اروپا تنها بازتاب خرسندی ارضی قدرت های بزرگ بود یا افزون بر آن موجب همکاری هم شد؟ برخی از پژوهشگران آغاز سده بیستم این اتفاق را تلاشی برای تشکیل یک فدراسیون بین المللی می دانستند. برعکس، هنری کیسینجر (Kissinger 1957) دوره طولانی صلح را نتیجه میانه روانه بودن شرایط صلح کنگره وین، توازن قدرت برخاسته از آن، و تکیه بر هنر دولتمردان هوشمند به جای دیپلماسی مبتنی بر سازمان ها و کنفرانس های بین المللی می دانست.
در دهه 1970 و 1980 موج تازه ای از بررسی ها درباره اتفاق اروپا منتشر شد که آن را همچون مجموعه ای از هنجارها و قواعدی تصویر می کرد که به شدت مروج همکاری بود. به اعتقاد پل شرودر (schroeder 1994)جنگ های خونین دوره انقلاب ناپلئون لزوم همکاری را به رهبران اروپا آموخت. اتفاقی که آنان پی ریختند احترام به منافع حیاتی دیگر دولت ها را مقرر می داشت و حل و فصل مشترک مسائل بین المللی را الزامی می ساخت. رابرت جرویس (Jervis 1985)با الهام از نظریه نهادگرایی نولیبرال، اتفاق اروپا را نوعی رژیم امنیتی اولیه مبتنی بر عمل به مثل می دانست. به گفته جرویس، دیپلماسی مبتنی بر کنفرانس ها، پنهان کاری ها و هراس از خیانت ورزی دیگران را کاهش داد. رهبران اروپا به امید که دیگران هم در قبال آن ها از خود خویشتن داری نشان خواهند داد خود نیز خویشتن داری پیشه می کردند.
تحلیل های اخیر که تحت تأثیر پیدایش مکتب برسازی قرار دارند با فراتر رفتن از حد نهادگرایی نولیبرال، بر نقش گفتمان و دگرگونی هویت جمعی در ترویج همکاری انگشت می گذارند. شکاکان در پاسخ می گویند که درباره همکاری و خویشتن داری قدرت های بزرگ در دوره کنگره وین بسیار اغراق شده و در هر حال این همکاری و خویشتن داری بازتاب واقعیت های سیاست قدرت بوده است. اینان خاطر نشان می سازند که قدرت های بزرگ بارها به رغم اعتراضات دیگران دست به مداخله زدند. ائتلاف های موقت تشکیل دادند و پیوسته در برابر هم به ایجاد توازن می پرداختند. نطریه ها و مباحثات ناظر بر اتفاق اروپا هرچه بیش تر آینده دار نظریه ها و مباحثاتی است که در دل کلیت روابط بین الملل مطرح است.
با پایان یافتن جنگ سرد برخی ناظران گمان می کردند که اتفاق تازه ای پا خواهد گرفت. مانند آن چه در پایان دیگر جنگ های بزرگ مشاهده شده بود فروپاشی نظامی و سیاسی یک طرف این جنگ، به امیدهایی که درباره پشت سر گذاشتن سیاست توازن قدرت وجود داشت دامن زد. جان گرفتن دوباره سازمان ملل متحد که نتیجه همکاری شوروی بود و ائتلاف گسترده ای که در برابر تهاجم عراق به کویت شکل گرفت ظاهراً مؤید سخنان جورج بوش پدر و رئیس جمهور، ایالات متحده، درباره «نظم جهانی نو» بود.
ولی همچون گذشته خیلی زود بین قدرت های بزرگ شکاف افتاد. اختلاف نظر بر سر نحوه برخورد با بحران یوگسلاوی به بمباران صرب های بوسنی توسط سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به رغم اعتراضات روسیه کشید. چهار سال بعد، همین اتحادیه در برابر مخالفت روسیه و چنین و بدون اجازه سازمان ملل بر ضد صرب ها دست به مداخله زد. در بهار 2003 ایالات متحده و انگلستان به رغم اعتراضات سه عضو دائمی دیگر شورای امنیت به عراق حمله کردند. گرچه جهان به نظام توازن قدرت باز نگشته ولی اقدام هماهنگ قدرت های بزرگ برای حفظ نظم بین المللی هنوز تحقق نیافته است.
ـــ اتحاد؛ امنیت دستجمعی؛ سازمان ملل متحد؛ قدرت های بزرگ؛ نظم
-1997/98 kagan,k.The Myth of the European Concert:The Realist-Institutionalist Debate and Great power Behavior in the Eastern Question,1821-41: Security Studies 7,2:1-57.
-1957 kissinger,H.A world Restored,London:widenfeld and Nicolson.
-1991 kupchan,C.A.and kupchan ,c.A.Concerts,Collective Security and the Future of Europe,International Security 16,1:114-61.
-2000 Rendall.M.Russia,the Concert of Europe,and Greece,1821-29:A Test of Hypotheses About the Vienna System,Security Studies 9,4:52-90.
-1994 Schroeder,p.w.The Transformation of European politics 1763-1848,oxford:Clarendon.
مَتیو رِندال
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390
معمولاً اتفاق قدرت های بزرگ در پایان جنگ های طولانی و ویرانگری شکل می گیرد که پای همه قدرت های بزرگ نظام را به صحنه کارزار باز می کند و طی آن ها یکی از قدرت های بزرگ شکست آشکاری را متحمل می شود. ممکن است همبستگی که در دوران جنگ میان اعضای ائتلاف پیروزمند وجود داشته است مانند وظیفه برخورد با دشمن شکست خورده در دوران صلح هم ادامه پیدا کند. دولت های پیروزمند با پیروز شدن در جنگ و انشای شرایط صلح، نفع آشکاری هم در حفظ وضع موجود تازه دارند. شکست خوردگان جنگ هم به نوبه خود یا درمانده و بی یار و یاور می مانند یا همین که دوباره به صور عضوی آبرومند به جامعه بین المللی بازگشتند اجازه پیوستن به اتفاق را پیدا می کنند. همه قدرت های بزرگ مستقیماً هراس های جنگ را تجربه کرده اند و همین انگیزه دیگری برای همکاری و خویشتن داری است.
ممکن است تحت چنین شرایطی قدرت های بزرگ آگاهانه بکوشند با وضع قواعدی برای همکاری و از طریق برگزاری کنفرانس های بین المللی خط مشی های خود را هماهنگ سازند. برای نمونه، پیروزمندان جنگ جهانی اول با همکاری یکدیگر نظام تازه ای از مناسبات بین المللی را بر پایه جامعه ملل پی ریختند. اما چون ایالات متحده درباره به لاک انزواطلبی خزید و قدرت های دیگری سربرآوردند که خواهان به هم خوردن پیمان 1919 ورسای بودند، که به جنگ جهانی اول پایان بخشیده بود، اتفاق یاد شده بر باد رفت. اتفاق شکل گرفته شده پس از جنگ جهانی دوم هم خیلی سریعتر از این از بین رفت زیرا همکاری میان ایالات متحده و اتحاد شوروی جای خود را به جنگ سرد داد.
اتفاق اروپا که در 1815 شکل گرفت. بادوام تر بود. نه تنها قدرت های بزرگ برای مدت چهل سال با هم در صلح به سر بردند. بلکه رهبران آن ها نیز شخصاً برای هماهنگ ساختن خط مشی های شان در کنگره ای بین المللی شرکت جستند. متأسفانه از دهه 1830 به بعد میان انگلستان، فرانسه و دربارهای محافظه کار شرق اروپا شکاف فزاینده ای بروز کرد که در نهایت منجر به جنگ کریمه شد. با این حال، تا نیمه دوم سده نوزدهم نشانی از اتحادیه های متقابل و متوازن نبود. از این گذشته، قدرت های بزرگ اختلافات بسیاری را به کنفرانس های بین المللی احاطه کردند و همین سبب شده است برخی از تحلیل گران اتفاق اروپا را تا زمان درگرفتن جنگ جهانی اول زنده بدانند.
برخلاف اتفاق های کوتاه مدتی که پس از جنگ های جهانی اول و دوم شکل گرفت، اتفاق اروپا از آن رو دوام یافت و همه قدرت های بزرگ به میزان معقولی از وضع موجود ارضی رضایت داشتند. انگلستان در اروپا سودای ارضی نداشت، اتریش و پروس هم نه تمایل و نه قدرت توسعه طلبی داشتند. روسیه هم که بالقوه خطرناک ترین متجاوز بود به این نتیجه رسیده بود که نه در اروپا و نه خاور نزدیک امکان گسترش طلبی ندارد. فرانسه از شرایط آشکارا بی رحمانه صلح لطمه ای ندیده و نظام پادشاهی اعاده شده آن محافظه کار و صلح طلب بود. از این گذشته همه پادشاهان اروپا و انقلاب هراس و نفرت داشتند.
ایا اتفاق اروپا تنها بازتاب خرسندی ارضی قدرت های بزرگ بود یا افزون بر آن موجب همکاری هم شد؟ برخی از پژوهشگران آغاز سده بیستم این اتفاق را تلاشی برای تشکیل یک فدراسیون بین المللی می دانستند. برعکس، هنری کیسینجر (Kissinger 1957) دوره طولانی صلح را نتیجه میانه روانه بودن شرایط صلح کنگره وین، توازن قدرت برخاسته از آن، و تکیه بر هنر دولتمردان هوشمند به جای دیپلماسی مبتنی بر سازمان ها و کنفرانس های بین المللی می دانست.
در دهه 1970 و 1980 موج تازه ای از بررسی ها درباره اتفاق اروپا منتشر شد که آن را همچون مجموعه ای از هنجارها و قواعدی تصویر می کرد که به شدت مروج همکاری بود. به اعتقاد پل شرودر (schroeder 1994)جنگ های خونین دوره انقلاب ناپلئون لزوم همکاری را به رهبران اروپا آموخت. اتفاقی که آنان پی ریختند احترام به منافع حیاتی دیگر دولت ها را مقرر می داشت و حل و فصل مشترک مسائل بین المللی را الزامی می ساخت. رابرت جرویس (Jervis 1985)با الهام از نظریه نهادگرایی نولیبرال، اتفاق اروپا را نوعی رژیم امنیتی اولیه مبتنی بر عمل به مثل می دانست. به گفته جرویس، دیپلماسی مبتنی بر کنفرانس ها، پنهان کاری ها و هراس از خیانت ورزی دیگران را کاهش داد. رهبران اروپا به امید که دیگران هم در قبال آن ها از خود خویشتن داری نشان خواهند داد خود نیز خویشتن داری پیشه می کردند.
تحلیل های اخیر که تحت تأثیر پیدایش مکتب برسازی قرار دارند با فراتر رفتن از حد نهادگرایی نولیبرال، بر نقش گفتمان و دگرگونی هویت جمعی در ترویج همکاری انگشت می گذارند. شکاکان در پاسخ می گویند که درباره همکاری و خویشتن داری قدرت های بزرگ در دوره کنگره وین بسیار اغراق شده و در هر حال این همکاری و خویشتن داری بازتاب واقعیت های سیاست قدرت بوده است. اینان خاطر نشان می سازند که قدرت های بزرگ بارها به رغم اعتراضات دیگران دست به مداخله زدند. ائتلاف های موقت تشکیل دادند و پیوسته در برابر هم به ایجاد توازن می پرداختند. نطریه ها و مباحثات ناظر بر اتفاق اروپا هرچه بیش تر آینده دار نظریه ها و مباحثاتی است که در دل کلیت روابط بین الملل مطرح است.
با پایان یافتن جنگ سرد برخی ناظران گمان می کردند که اتفاق تازه ای پا خواهد گرفت. مانند آن چه در پایان دیگر جنگ های بزرگ مشاهده شده بود فروپاشی نظامی و سیاسی یک طرف این جنگ، به امیدهایی که درباره پشت سر گذاشتن سیاست توازن قدرت وجود داشت دامن زد. جان گرفتن دوباره سازمان ملل متحد که نتیجه همکاری شوروی بود و ائتلاف گسترده ای که در برابر تهاجم عراق به کویت شکل گرفت ظاهراً مؤید سخنان جورج بوش پدر و رئیس جمهور، ایالات متحده، درباره «نظم جهانی نو» بود.
ولی همچون گذشته خیلی زود بین قدرت های بزرگ شکاف افتاد. اختلاف نظر بر سر نحوه برخورد با بحران یوگسلاوی به بمباران صرب های بوسنی توسط سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به رغم اعتراضات روسیه کشید. چهار سال بعد، همین اتحادیه در برابر مخالفت روسیه و چنین و بدون اجازه سازمان ملل بر ضد صرب ها دست به مداخله زد. در بهار 2003 ایالات متحده و انگلستان به رغم اعتراضات سه عضو دائمی دیگر شورای امنیت به عراق حمله کردند. گرچه جهان به نظام توازن قدرت باز نگشته ولی اقدام هماهنگ قدرت های بزرگ برای حفظ نظم بین المللی هنوز تحقق نیافته است.
ـــ اتحاد؛ امنیت دستجمعی؛ سازمان ملل متحد؛ قدرت های بزرگ؛ نظم
خواندنی های پیشنهاد
-1985 Jervis,R.From Balance to Concert:A Study of International Security Cooperation ,world politics 38,1:58-79.-1997/98 kagan,k.The Myth of the European Concert:The Realist-Institutionalist Debate and Great power Behavior in the Eastern Question,1821-41: Security Studies 7,2:1-57.
-1957 kissinger,H.A world Restored,London:widenfeld and Nicolson.
-1991 kupchan,C.A.and kupchan ,c.A.Concerts,Collective Security and the Future of Europe,International Security 16,1:114-61.
-2000 Rendall.M.Russia,the Concert of Europe,and Greece,1821-29:A Test of Hypotheses About the Vienna System,Security Studies 9,4:52-90.
-1994 Schroeder,p.w.The Transformation of European politics 1763-1848,oxford:Clarendon.
مَتیو رِندال
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390