سه انسان شناس مسلمان

ابن حوقل( -و.977)( -و.367هجری)، جغرافی دان و جهانگرد عرب بود که از زندگی او اطلاع چندان زیادی در دست نیست. او ظاهراً در سال 941میلادی(331هجری)سفر خود را در پهنه ی کشورهای اسلامی آغاز کرده است و
دوشنبه، 19 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سه انسان شناس مسلمان
سه انسان شناس مسلمان

 

نویسنده: ناصر فکوهی




 

ابن حوقل

ابن حوقل( -و.977)( -و.367هجری)، جغرافی دان و جهانگرد عرب بود که از زندگی او اطلاع چندان زیادی در دست نیست. او ظاهراً در سال 941میلادی(331هجری)سفر خود را در پهنه ی کشورهای اسلامی آغاز کرده است و کتاب معروف خود صورة الارض را در سبک و سیاق سفرنامه های جغرافی دانان عرب دیگر در سال 977میلادی(367هجری)به پایان رسانده است. ابن حوقل در این کتاب علاوه بر مشاهدات خود از نوشته های جغرافی دانان دیگر نیز استفاده کرده است و گاه حتی به طور مستقیم مطالب آن ها را در کار خود آورده است. مهم ترین منابع او کتاب المسالک و الممالک ابن خردادبه(تألیف در 879میلادی، 250هجری)، کتاب المسالک فی معرفة الممالک جیهانی و تذکرة ابی الفرج قدامة بن جعفر(879میلادی، 266هجری) و همچنین المسالک و الممالک اصطخری بوده اند(1).
کتاب ابن حوقل که بخش مهمی از آن به ایران اختصاص دارد و در آن تقریباً درباره ی تمامی نقاط ایران از جمله دریای فارس، خوزستان، کرمان، ارمنستان، آذربایجان، جبال، طبرستان، خراسان، فارس، سیستان و ماوراءالنهر به تفصیل سخن رفته است، منبعی بسیار پرارزش به شمار می آید زیرا میزان مطالب مردم شناختی در آن زیاد است. از جمله ی این مطالب به جز توصیف های جغرافیایی و اقلیمی می توان به تشریح اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سرزمین های مورد اشاره و دقیق شدن در نکات ریزی چون طرز لباس پوشیدن، لهجه و زبان ها، اعتقادات دینی،‌ فناوری های مورد استفاده(برای مثال در آسیاب ها)... و اشاره کرد. از جمله سایر توصیف های درخور توجه ابن حوقل درباره ی اندلس است که مدتی در آنجا زندگی می کرده است و همچنین توصیف سیسیل و پالرمو که در سال 972میلادی(362هجری) در آنجا بوده است.

مردم فارس
«مردم فارس اغلب لاغراندام و کم مو و گندم گون اند ولی مردم سردسیرات تنومندتر و پرموتر و سفیدتر می باشند؛ و آنان را سه زبان است: زبان فارسی که بدان سخن می گویند و همه ی مردم فارس آن را می فهمند مگر الفاظی که مختلف است و قابل فهم عموم نیست. اما زبانی که کتاب های عجم و شرح وقایع و مکاتبات زرتشتیان بدان نوشته می شود پهلوی است که ایرانیان برای فهمیدن آن احتیاج به تفسیر دارند. دیگر زبان عربی است که مکاتبات پادشاه و دیوان ها و عامه ی مردم بدان است.
اما جامه ی آنان، سلطان قبا می پوشد و گاهی سلاطین آنجا اگرچه ایرانی هستند دراعه(نوعی جامه ی دراز که جلو آن باز است)می پوشند و دراعه ی آنان جلوش گشاده تر و گریبان هایش پهن و جیب های آن چون جیب های کاتبان و در زیر عمامه هایشان کلاه های بلند است. شمشیرها را با حمایل می بندند. کمربند نیز دارند و کفش هایشان کوچک تر از آنِ خراسانیان است؛ و در زمان ما جامه ی سلطان تغییر یافته، زیرا غالباً یاران او جامه ی دیلم می پوشند؛ و قضات دنیّه(کلاه مخصوص قاضی)و کلاه های شبیه آن که از نزدیک گوش بالا زده می شود به سر می گذارند و طیلسان و پیراهن و جبه می پوشند و دراعه و کفش برگشته و شکسته و کلاهی که گوش ها را فرا می گیرد نمی پوشند. جامه ی بومیان آنجا حد وسط جامه ی کاتبان و بزرگان است از قبیل طیلسان و ردا و پارچه های قومسی و خز و عمامه و کفش ناشکسته (ناخمیده) و پیراهن و جبه و جامه های آستردار؛ و اینان در زیبایی لباس و خوش پوشی بر یکدیگر برتری می جویند و جامه هایشان مانند جامه های عراقیان است».
(ابن حوقل، سفرنامه، ایران در صورة الارض، ترجمه ی دکتر جعفر شعار، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1366، صص 56-57).

مقدسی

مقدسی(940-1000)(329-391هجری) دانشمند و جهانگرد عرب که کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم او شاید معروف ترین کتاب در مجموعه ی کتاب های جغرافیایی عرب باشد. درباره ی مقدسی شاید بهتر باشد رشته ی سخن را به خود او داد که در بخشی از همان کتاب توصیفی از روش و محتوای کار خود ارایه می دهد که می توان آن را تقریباً به اکثریت کارهای دیگر این دوران تعمیم داد:
«در کشورها و اقالیم اسلامی گردش کردم. با دانشمندان ملاقات نمودم و پادشاهان را خدمت کردم. با قضات همدم شدم. نزد فقها درس خواندم. با ادبا و قراءها آمیزش داشتم. بر بالای منبرها خطابه خواندم؛ و بر فراز منارها اذان گفتم، در زندان ها به سر بردم، به کار تجارت اشتغال ورزیدم. در مجالس داستان سرایان(قصاصین)حضور یافتم، با همه گونه اشخاص معاشرت کردم و در هر کجا به وسایل مختلف راجع به مذهب، زبان، نژاد، اخلاق اجتماعی مردم و طرز مالیات بندی و وصول خراج تحقیقات نمودم. صحیح آن ها را ثبت کردم. در این راه رنج بسیار بردم و در برابر سختی و غربت و مذلت بردبار بودم... و سعی کردم خلاف آنچه را دیده ام یا از اشخاص طرف اعتماد شنیده ام نقل نکنم.»(2)

بیرونی

بیرونی(973-1048)(362-440هجری)دانشمندی ایرانی تبار بود که در زمینه های مختلفی پژوهش کرد. وی از نخستین دانشمندان اسلامی بود که توانست خواص عناصر طبیعی را با دقت استخراج کند و درباره ی فواید طبی و شیمیایی آن ها مطالب ارزنده ای ارائه دهد. او همچنین اکتشافات زیادی در زمینه ی نور، هندسه، نجوم و فشار مایعات داشت(3). اما قرار دادن او در تاریخ اندیشه ی انسان شناختی به ویژه به دلیل کتاب او درباره ی هند موسوم به تحقیق ماللهند است که به صورت گسترده ای دست به توصیف آداب و رسوم و اعتقادات هندوان زده است. هر چند بخش بزرگی از این کتاب به مباحث اسطوره شناسی، کیهان شناسی و باورهای دینی اختصاص دارد و بخش کم تری به مشاهدات مربوط به رفتارها و آداب روزمره ی اهالی هندوستان. البته بیرونی در این کتاب صرفاً دست به توصیفی غیرانتقادی زده است چنان که خود می گوید:« و اکثر آنچه که من از آنان ایراد خواهم کرد، محض حکایت خواهد بود بی هر انتقادی الا این که ضرورتی باشد ظاهر». این کتاب را باید یکی از نخستین آثاری دانست که نه در قالب سفرنامه بلکه در شکل یک تحقیق و پژوهش درباره ی یک فرهنگ خاص تألیف شده و در آن تلاش شده است که تمامی ابعاد آن فرهنگ توصیف و بررسی شوند.

پی نوشت ها :

1.شعار، 1366، صص 16-17.
2.مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ بریل، 1906، صص 3 و 43، به نقل از مقدمه ی طباطبایی، ابن فضلان، 2535: ید.
3.الفاخوری،‌1373، ص 367.

منبع مقاله :
فکوهی، ناصر؛(1390)، تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی، تهران، نشر نی، چاپ هفتم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط