نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب
مترجم: علیرضا طیب
تهدید یا عملی ساختن خشونت با انگیزه های سیاسی که آماج اصلی آن را غیرنظامیان تشکیل دهند. تروریسم به مثابه یک روش به کارگیری خشونت، مدل خاصی از رفتار سیاسی را مشخص می سازد. تروریسم در طیف خشونت سیاسی بی مانند است. تروریست ها در صدد آن اند که با ایجاد وحشت، بر مخاطبانی گسترده اعمال نفوذ کنند. سایر شکل های خشونت سیاسی شامل حمله به زیرساخت ها (خرابکاری)، کشتن رهبران سیاسی، جنگ چریکی، و پاکسازی قومی می شود. گرچه حمله به غیرنظامیان (آماج های نرم) رایج ترین اقدام در موج اولیه عملیات تروریستی است، گروه های تروریست اغلب توانایی حمله به نیروهای امنیتی (ـــ آماج های سخت) را نیز به دست می آورند (امنیت). امروزه حدود نیمی از حملات گروه های تروریست بر ضد نیروهای امنیتی صورت می گیرد. فهرست تاکتیک های گروه های تروریسم معاصر، غیر از تروریسم شکل های دیگر خشونت سیاسی را هم در بر می گیرد. برای نمونه، جنبش آنچه آزاد به جنگ چریکی علیه نیروهای امنیتی اندونزی می پردازد. ارتش آزادی بخش ملی دست به خرابکاری در لوله های نفت و گاز کلمبیا می زد، و سازمان میهن و آزادی باسک سیاستمداران میانه رو اسپانیا را به قتل می رساند.
تروریسم با جنایت معمولی فرق دارد. تروریسم با انگیزه های سیاسی صورت می گیرد ولی جرم و جنایت معمولاً انگیزه های اقتصادی دارد. اما با کاهش حمایت دولت ها از گروه های تروریست، آن ها برای تقویت توانایی ها و امکانات خود هرچه بیش تر به جرم و جنایت روی می آورند. برای نمونه، نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا (فارک) به اخاذی از شرکت های خارجی فعال در کلمبیا دست می زند، جنبش اسلامی ازبکستان به قاچاق مواد مخدر می پردازد، نیروی متحد انقلابی سیر الئون الماس قاچاق می کند، و القاعده در جعل کارت های اعتباری دست دارد. بدین ترتیب گروه های تروریست معاصر مرز خشونت سیاسی-جنایت را در می نوردند.
در جریان جنگ سرد معمولاً بین دو نوع تروریسم فرق گذاشته می شد. تروریسم داخلی-که تروریسم ملی هم خوانده شده است-ناظر بر اقدامات تروریسمی است که در داخل مرزهای سرزمینی یک کشور صورت می گیرد و در آن ها تنها پای شهروندان و منافع همان کشور در میان است. تروریسم بین المللی هم اشاره به اقداماتی تروریستی دارد که در آن ها پای شهروندان یا سرزمین بیش از یک کشور در میان باشد. اما تقریباً همه گروه های تروریست بزرگ در سال های اخیر حضوری خارجی نیز پیدا کرده است. حتی گروه های تروریست داخلی هم با ایجاد شبکه های قوی پشتیبانی خارجی، بُعدی بین المللی به هم زده اند. از همین رو، تمایزی که در جریان جنگ سرد بین تروریسم داخلی و بین المللی گذاشته می شد امروزه موضوعیت خود را هر چه بیش تر از دست می دهد.
گروه های تروریست معمولاً دو بازوی عملیاتی دارند: یک شاخه سیاسی علنی/نیمه علنی و یک شاخه نظامی سری. در حالی که شاخه سیاسی عمدتاً به فعالیت های پشتیبانی می پردازد شاخه نظامی وظایف عملیاتی را برعهده دارد. شاخه نظامی از طریق سازمان های خط مقدم عمل می کند. این زیرساخت ها وابسته به تروریست ها که برخی شان به مثابه سازمان های نیکوکارانه و غیر انتفاعی به شکل قانونی به ثبت رسیده اند برای شاخه نظامی حمایت سیاسی و مالی دست و پا می کنند. تروریست ها از این زیرساخت های وابسته برای منتشر ساختن تبلیغات، جذب نیرو، پشتیبان و هوادار؛ به دست آورد پول و پول شویی؛ فراهم ساختن هویت های جعلی، تغییریافته واقعی؛ خرید یا اجاره کردن خانه های امن و وسایل نقلیه مطمئن؛ گردآوری اطلاعات سرّی؛ تأمین سلاح، فناوری های دو منظوره و سایر تدارکات و انتقال تدارکات به صحنه درگیری استفاده می شود.
شاخه نظامی مسئولیت انجام عملیات شناسایی یا زیرنظر داشتن آماج مورد نظر و انجام عملیات شناسایی یا زیر نظر داشتن آماج مورد نظر و انجام عملیات را برعهده دارد. برای تضمین امنیت عملیات، تروریست هایی که وظیفه انجام عملیات جاسوسی و نظامی برعهده شان گذاشته می شود معمولاً به صورت هسته های جدا از هم سازمان می یابند. گرچه بخش اعظم گروه های تروریست فعال به کشورهای جنوب تعلق دارند، آن ها شبکه های پشتیبان چشمگیری در آمریکای شمالی، اروپا و جنوب شرقی آسیا برای خود دست و پا کرده اند. مردم سالاری های لیبرال بستر مناسبی در اختیار گروه های تروریست می گذارند تا برای تبلیغات، به دست آوردن پول، آماد و حمل و نقل از جدیدترین زیرساخت ها بهره جویند. برخی از شبکه های پشتیبان جهتی پیدا می کنند و به شبکه هایی عملیاتی تبدیل می شوند که به کشتار، بمب گذاری، کمیت و حمله مستقیم دست می زنند.
تروریسم ایدئولوژیک را ایدئولوژی های دست راستی و دست چپی پیش می برد. مارکسیسم، لنینیسم و مائوئیسم خوراک ایدئولوژیک لازم را برای پیشبرد اهداف و مقاصد در اختیار گروه های تروریست چپ گرا قرار می دهد این گروه ها جویای برانداختن رژیم موجود و تشکیل دولت های کمونیست هستند (ـــ کمونیسم). بیش تر گروه هایی که پیرو ایدئولوژی های دست چپی بودند-هسته های رزمنده کمونیست، بلژیک، گروه ارتش سرخ آلمان، بریگادهای سرخ ایتالیا، اقدام مستقیم فرانسه-با پایان یافتن جنگ سرد از هم پاشیدند. گرچه با مرگ امپراتوری شوروی این گروه ها توجیه ایدئولوژیک خود را از دست دادند، برخی گروه های پیرو ایدئولوژی های چپ گرا در مناطق فقیرتر جهان به حیات خود ادامه دادند. این گروه ها شامل فارک در کلمبیا، جنبش انقلابی توپاک آمارو، راه درخشان، ارتش جدید خلق در فیلیپین، و گروه جنگ خلقی در آندرا پرادش هند می شوند. از میان این گروه ها فارک، مائوئیست های نپال و ارتش جدید خلق تهدیدی جدی برای امنیت ملی کلمبیا، نپال و فیلیپین هستند. از جمله گروه های چپ گرایی که هنوز در اروپا فعال اند می توان از سازمان انقلابی 17 نوامبر و هسته های انقلابی در یونان و حزب آزادی بخش انقلابی مردم در ترکیه نام برد.
گروه های پیرو ایدئولوژی های دست راستی شامل کوکلاکس کلان، ملت های آریایی (کلیسای ملت های آریایی مسیحی، کلیسای مسیحیان عیسی مسیح)، جبهه آزادی بخش آریایی، برادران آریایی، میهن پرستان آریزونا، حزب نازی آمریکا (حزب ناسیونال سوسیالیست، جبهه متحد نژادپرستان) و نیروهای متحد دفاع از خود کلمبیا می شوند. بمب گذاری در ساختمان ادارات فدرال موسوم به آلفرد مورا در شهر اوکلاهما در 19 آوریل 1995 را یک گروه پیرو نوعی ایدئولوژی دست راستی انجام داد. روی هم رفته، گروه هایی که پیرو ایدئولوژی های دست راستی هستند در مقایسه با سایر انواع تروریسم تهدید خفیف تری به شمار می روند. برخلاف گروه های چپ گرا، بخش اعظم گروه های راست گرا در آمریکای شمالی و اروپای غربی حضور دارند. بیش تر گروه های دست راستی نونازی، نوفاشیست، یهودستیز و نژادپرست اند. این گروه ها مهاجران و پناهندگان عمدتاً آسیایی و خاورمیانه ای را مورد حمله قرار می دهند.
موج نخست تروریسم قومی-ملی را جنبش های آزادی بخش ملی که با حکومت های استعماری می جنگیدند به راه انداختند. با این جنبش ها شامل گروه های ایرگون و لیهی که در دهه 1940 با حکومت انگلستان بر فلسطین مبارزه می کردند و نیز گروه هایی می شدند که در دهه 1950 مخالف حکومت فرانسه بر الجزایر بودند. گروه هایی را که در دوران معاصر از ملت گرایی قومی انگیزه می گیرند می توان به سه دسته تقسیم کرد: گروه هایی که برای خودمختاری، یکپارچگی یا یکپارچگی دوباره (بازپس خواهی) مبارزه می کنند. برای نمونه، گردان های شهدای الاقصی، جبهه آزادی بخش جامو و کشمیر و ببرهای آزادی بخش تامیل عیلام به ترتیب برای کسب استقلال از اسرائیل، هند و سریلانکا مبارزه می کنند. اعضای این گروه ها از ملت گرایی فلسطینی، کشمیری و تامیلی انگیزه می گیرند. به همین سان، جناح های واقعی و پیوستگی ارتش انقلابی ایرلند برای یکپارچگی یا یکپارچگی دوباره با جمهوری ایرلند مبارزه می کنند. همچنین پ ک ک برای به دست آوردن خودمختاری زبانی و فرهنگی که کردهای جنوب شرقی ترکیه می جنگد. در مقایسه با دیگر انواع ستیز، ستیز قومی، ملی بیش ترین شمار تلفات و ضایعات، آوارگان داخلی و سیل پناهنده ها، و بزرگ ترین نمونه های نقض حقوق بشر را سبب می شود. گروه هایی که ایدئولوژی های قومی-ملی کین توزانه ای اختیار کرده اند برای جوامع و حکومت های قومی مخالف خودشان تهدیدی جدی به شمار می آیند.
گروه های تروریست سیاسی-مذهبی که انگیزه مذهبی دارند شامل گروه های مسیحی، یهودی، سیک، هندو، بودایی و اسلام گرا می شوند. از جمله این گروه ها ارتش خداوند در ایالات متحده، کاچ و کاهنی چای در اسرائیل، بین الملل ببرهای خالص در پنجاب هند، و آئوم شینریکیو (که به تازگی نام خود را به آلف تغییر داده است) در ژاپن هستند. گروه آئوم که گروهی قیامت باور بود هدفش به چنگ آوردن ژاپن و سپس همه جهان بود. برخلاف سایر گروه های اسلامی که در سرزمین خودشان مبارزه می کنند القاعده دستور کار اسلامی جهانی یا جهان شمول دارند. رهبران مذهبی که انگیزه ای سیاسی دارند برای توجیه خشونت، روایت های فاسدی از متون دینی را تبلیغ می کنند که غالباً مذاهب بزرگی چون اسلام را بد تفسیر می کنند و بد جلوه می دهند.
گذشته از گونه هایی که تا این جا برشمردیم ایدئولوژی هایی هم که فاقد جذابیت توده ای و بنابراین چندان رایج نیستند خوراک کارزارهای تبلیغاتی تروریستی را فراهم ساخته اند. این گونه های تروریسم شامل تروریسم دولتی، هرج و مرج طلب و تک موضوعه می شوند. از آن جا که تروریسم شکلی از خشونت است که با هزینه کم تأثیر چشمگیری به جا می گذارد دولت هایی که مایل به پشبرد هدف های سیاست خارجی خود هستند از گروه های تروریست حمایت کرده اند. در نتیجه مجازات هایی که جامعه بین الملل برای دولت های حامی گروه های تروریست در نظر گرفته این شکل پنهان و نیابتی جنگ از پایان جنگ سرد به این سو کاهش یافته است. گرچه حکومت ایالات متحده مجموعه ای از کشورها را به حمایت از تروریسم متهم می کند ولی هیچ گونه شواهدی وجود ندارد که نشان دهد امروزه کره شمالی، سودان، یا کوبا پشتیبان تروریسم هستند. اما در سراسر دهه 1990 سودان و لیبی از حامیان فعال تروریسم بودند. میزان حمایت از تروریسم فروکش کرده است ولی [بنا به ادعای غربیان] ایران، سوریه و لبنان همچنان از تروریسم حمایت می کنند. فهرست ایالات متحده تعدادی دیگر از کشورهایی را که پنهانی از گروه های تروریست خارجی حمایت می کنند در برنمی گیرد. گروه های تروریست تک موضوعه شامل گروه های خشونت طلب هوادار حقوق حیوانات و مخالف سقط جنین می شوند که به جای تغییر نظام سیاسی جویای دگرگون ساختن یک سیاست یا رویّه مشخص هستند.
برخی از سرسپرده ترین اعضای گروه های تروریست آن هایی هستند که مستقیماً مزه خشونت سیاسی را از دست دولت یا گروه های تحت حمایت آن چشیده اند. این قربانیان، پیوستن به گروه تروریست یا پشتیبانی از آن را محملی برای انتقام جویی یا روی کار آوردن شکل دیگری از حکومت می دانند. یک گروه تروریست صرفاً با تکیه بر اقدامات سیاسی و نظامی خودش به دشواری می تواند از نظر قدرت و اندازه رشد کند. گروه های تروریست برای جلب حمایت گسترده مردم، نیروهای امنیتی را به نشان دادن واکنش بیش از حد شدید وامی دارند (امنیت). از همین رو، برای جلوگیری از گسترش پایگاه پشتیبان گروه های تروریست، اجرای خویشتن دارانه قانون در واکنش به اقدامات آن ها اهمیتی تعیین کننده دارد. سایر نیروها از آن رو به گروه های تروریست می پیوندند که نتوانسته اند از راه های غیرخشونت بار به اهداف سیاسی خود دست یابند. از نظر اینان، آن چه تروریسم را توجیه می کند نبود راه های دیگری برای رسیدن به خواسته های شان است.
گرچه عضوگیری گروه های تروریست گسترده نیست و غالباً حکومت ها برای مقاصد تبلیغاتی، آن را برجسته می سازند، گروه های یادشده هم برخی نیروهای خود را به پیوستن یا حمایت از گروه مجبور می سازند. در جوّ وحشت و بلاتکلیفی، گروه تروریست می تواند یک نیروی بالقوه را تهدید کند تا به گروه بپیوندد یا از آن حمایت به عمل آورد. چنین نیروهایی باور دارند که پیوستن به گروه تروریست یا پشتیبانی از آن می توان دحمایت از خانواده شان را آسان تر سازد. سرانجام، برخی از آن رو جذب گروه هایی تروریست و چریکی می شوند که دوست دارند عضو سازمان مخفی باشند. شاید متفاوت بودن با بقیه جامعه به آنان نوعی احساس هیجان می بخشد. یک تروریست برخلاف مردم عادی می تواند قدرت و توانمندی یابد. از آن جا که گروه های تروریست معاصر به جرایم سازمان یافته-از تجارت الماس گرفته تا قاچاق مواد مخدر و انسان و جعل کارت های اعتباری-دستمی زنند پیوستن به یک گروه تروریست در چشم برخی اقدامات پرسود به نظر می رسد. غالباً در مناطق ستیزآلود فرصت های محدودی برای گذران زندگی وجود دارد.
پژوهش ها نشان می دهد که یک گروه تروریست صرفاً با تکیه بر اقدامات خودش نمی تواند کامیاب شود. غالباً واکنش بیش از حد شدید یا ضعیف حکومت، پشتیبان و نیروهای فراوانی برای تروریسم پدید می آورد. آن چه افراد را به سمت تروریست شدن یا پشتیبانی از تروریسم سوق می دهد اقدامات نامناسب حکومت است. دستگیر انبوه افراد توسط نیروهای امنیتی-از جمله دستگیری به دلیل اشتباه در تعییه هویت یا بر اساس اطلاعات نادرستی که دشمن شخصی فرد در اختیار داشته است-می تواند یک هوادار غیرتروریست را رنجیده خاطر و او را به یک هوادار تروریسم تبدیل کند. به همین سان، خسارات های جنبی که نیروهای امنیتی پدید می آورند مانند جان سپردن پدر، مادر، برادر یا خواهر فرد می تواند او را به پیوستن به یک گروه تروریست برانگیزد. بنابراین فعالیت های اطلاعاتی و اطلاعات سرّی برای تشخیص هویت درست و هدف قراردادن دقیق تروریست ها و زیرساخت تروریستی اهمیت بارزی دارد. اگر گروه تروریست ها بتواند به ازای هر یک تروریستی که کشته یا دستگیر می شود پنج نیروی جدید جذب کند مبارزه با آن شکست می خورد. سیاست مجازات دستجمعی که در اسرائیل و برخی دیگر از صحنه های درگیری به اجرا گذاشته شده نتیجه منفی به بار آورده است. نیروهای امنیتی غالباً وقتی یکی از هم قطاران شان کشته می شد دست به مجازات جمعی می زنند.
امروزه بسیاری از گروه های تروریست به سطحی از آموزش ها دسترسی دارند که همتراز آموزش نفرات نیروهای امنیتی است. چهار عامل دسترسی تروریست ها به آموزش های حرفه ای را تسهیل کرده است. نخستین، حمایت ایالات متحده از گروه های مجاهد افغانی دشمن شوروی در سراسر دهه 1980 شامل ارائه کتاب های راهنمای میدانی خاص ارتش یالات متحده از جمله نیروهای ویژه آن کشور می شد. دوم، تعدادی از نفرات نیروهای امنیتی سابق کشورها از مصر گرفته تا الجزایر و ایالات متحده هم در مبارزه با شوروی و هم در جهاد جهانی پس از آن شرکت داشتند. برای نمونه، سروان علی محمد اهل مصر که بعدها به نیروهای ویژه ایالات متحده پیوست مربی نظامی اصلی القاعده در افغانستان، سودان، سومالی و بوسنی بود و محافظان شخصی اسامه بن لادن را هم آموزش می داد. سوم، به ویژه از پایان جنگ سرد به این سو به شمار شرکت های امنیتی و اعضای سابق نیروهای امنیتی که آماده ارائه خدمات هم به عنوان مربی و هم به عنوان سرباز مزدور هستند افزوده شده است. سرانجام، برخی کارگزاری های اطلاعاتی ححکومت ها به منزله راهی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاست خارجی خودشان در برابر دولت های غیردوست، همچنان گروه های تروریست خارجی را آموزش می دهند. از یک جهت، یک تروریست که ارتباطات یا امکانات خوبی داشته باشد می تواند به آموزش هایی بسیار کیفی که تا پیش از این خاص ارتش های حرفه ای بوده است دست پیدا کند.
چیزی که روشن است این است که اکنون نسلی از تروریست ها وجود دارند که از دانشی قابل مقایسه با سربازان منظمی که در خدمت حکومت ها هستند برخوردارند. گروه هایی که بنیه مالی خوبی دارند برخی از بهترین مربیان موجود نیروهای ویژه در جهان را استخدام کرده اند. بنابراین، برای مبارزه با تروریسم معاصر ارائه آموزش های بسیار تخصصی ضد تروریستی به سربازانی که مأمور مبارزه با تروریسم می شوند اهمیت اساسی دارد. از آن جا که بیش تر تروریست ها به آموزش های بهتر و جنگ افزاری بهتری دسترسی دارند و از انگیزه های قوی تری برخوردارند نیروهای منظم نظامی و انتظامی بدون دیدن آموزش های تخصصی احتمالاً شکست خواهند خورد. و اکنش پلیس آلمان به قتل عام ورزش کاران اسرائیلی در دهکده المپیک بدون تشکیل نیروهای زبده را به ما نشان می دهد. آموزش و تجهیز نیروهای بسیار تخصصی ضد تروریستی همچنان هسته اصلی برنامه ریزی و کسب آمادگی معقول برای مبارزه با تروریسم معاصر را تشکیل می دهد.
امروزه اطلاعات مربوط به چگونگی ساخت مواد منفجره یا بسته بندی های انفجاری، از طریق اینترنت، کتاب های آموزشی، جوزه ها و غیره در دسترس همگان قرار دارد. ولی تولید و حمل و نقل مواد منفجره و بسته های انفجاری به آموزش های تخصصی و مهارت فوق العاده نیاز دارد. از این مهم تر، با پایان یافتن جنگ سرد تجارت بین المللی اسلحه به سرعت رشد کرده است (ـــ تجارت اسلحه). در دسترس بودن گسترده سلاح های گرم (به ویژه سلاح های سبک و کوچک) آستانه حملات تروریستی را بالا برده است. برای نمونه، از مسلسل کلاشینکف به منزله رایج ترین جنگ افزار جهان نزدیک به پنجاه میلیون عدد به شکل های مختلف وجود دارد. سلاح های سبک و کوچک به دلیل آسان بودن تهیه، پنهان سازی، حمل و نقل، آموزش و کاربردشان همچنان تا آینده قابل پیش بینی سلاح های محبوب تروریست ها خواهند بود.
وجود گسترده جنگ افزارها دسترسی گروه های تروریست به سالح های سبک، متوسط و سنگین پیاده نظام را تضمین کرده است. با آسان بودن دسترسی به بازار اشباع شده اسلحه، بسیاری از گروه های تروریست تولیدی خریدارش شده از بازار عوض کرده اند. بسیاری از کشورهای جنوب شرقی آسیا، افریقای زیر خط صحرا و منطقه بالکان (به ویژه کرواسی) به عنوان فروشندگان سلاح بدون وارسی دقیق در احوال خریداران، شهرت پیدا کرده اند. در این مناطق، گروه های تروریست به جنگ افزارهای پیشرفته، فناوری های دو منظوره و مربیان حرفه ای دسترسی پیدا کرده اند. بازارهای اشباع شده اسلحه در اروپای شرقی و کشورهای نواحی جنوبی اتحاد شوروی سابق و دیگر مناطقی که ستیزهای جنگ سرد در آن ها به پایان رسیده است مجاری بین الملی تأمین سلاح بسیاری از گروه های تروریست را تغذیه می کنند.
ساختن یک بمب هسته ای هنوز برای یک گروه تروریست مقدور نیست. اما حکومت ایالات متحده از این ابراز نگرانی کرده است که یک دولت بانی تأمین بمبی هسته ای یا ماده ای پرتوزا برای یک گروه تروریست شود. در ده سال گذشته، آژانس بین الملل انرژی اتمی 175 مورد قاچاق مواد حساس هسته ای را برآورد کرد هاست. یک وسیله پرتوزا یا «بمب کثیف» را می توان با استفاده از مولدی هسته ای، چون اورانیوم یا پلوتونیوم به دست آمده از کلاهک های هسته ای اوراق شده یا خارج شده از نیروگاه های هسته ای، ساخت. بعید است که چنین وسیله ای شمار زیادی از انسان ها را بکشد ولی منطقه وسیعی را غیرمسکون خواهد ساخت و موجب وحشت توده ها خواهد شد.
برخی از گروه های تروریست مانند فارک، ارتش آزادی بخش ملی، نیروهای متحد دفاع از خود کلمبیا و الانصار المجاهدین در زمینه گروگان گیری و نگه داشتن گروگان ها در نهایت آزاد می شوند، برخی گروه ها هم-چه خواست های شان عملی شود و چه نشود-گروگان های خود را می کشند. گروگان گیری برای باج گیری مبالغ هنگفت، از اقدامات تروریستی است که در کلمبیا، چچن، مکزیک، یمن و فیلیپین سریع ترین رشد را دارد: حتی صلح بانان، مقام های رسمی و فعالان کمک رسان سازمان ملل متحد هم در بوسنی، تیمور شرقی و سیرالئون گروگان گرفته شده است. بسیاری از این کشورها یا فاقد منابعی برای کنترل محیط امنیتی خودشان هستند یا واحدهای زبده ای برای پاسخ گفتن به گروگان گیری ندارند.
گرچه حکومت ها خانواده ها و شرکت ها را از مذاکره برای آزادسازی قربانیان آدم ربایی از طریق پرداخت پول بر حذر می دارد، تجربه نشان می دهد که عملاً نمی توان جلوی این شیوه را گرفت. اگر به خانواده ها و شرکت ها اجازه دهیم برای آزادساختن عضو خانواده یا کارمند خودشان باج بپردازند مقام های مجری قانون بهترین امکان را برای دستگیری آدم ربایان پیدا خواهند کرد. یک نیروی انتظامی حرفه ای و به خوبی آموزش دیده می تواند تماس های میان آدم ربایان و مذاکره کنندگان را زیر نظر بگیرد. برای نمونه، موفقیت پلیس موجب اُفت چشمگیر موارد آدم ربایی در ایالات متحده شده است.
معروف ترین نمونه آدم ربایی توسط یک گروه تروریست ربودن آلدومورو نخست وزیر پیشین ایتالیا توسط بریگادهای سرخ در 16 مارس 1978 بود. مرگ آلدومورو منجر به بروز بحران سیاسی شد و حکومت ایتالیا را واداشت تا چارچوب حقوقی مبارزه با تروریسم را تقویت کند. ظرف چهار سال پس از ربودن و قتل آلدومورو بریگادهای سرخ ژنرال امریکایی جیمز دوزیر را هم ربودند ولی بعداً او را آزاد کردند.
ولی از 11 سپتامبر به این سو، تقویت امنیت هواپیماهای گروه های تروریست را به سمت سرمایه گذاری برای کسب توانایی ساقط کردن هواپیماها با استفاده از موشک سوق داده است. گرچه با گسترش موشک های زمین به هوا صنعت هوانوردی نظامی لطمه دیده است، این تهدید به تدریج دامن هوانوردی تجاری را هم می گیرد. گروه های تروریستی که به این موشک ها دست پیدا کرده اند می توانند آماج های در حال پرواز خودشان را با نیرویی در هم کوبنده هدف قرار دهند. محبوب ترین جنگ افزارهای هوایی، موشک های اس آ هفت (معروف به گریل) هستند که مجهز به دستکاه نشانه روی نوری و دستگاه مسیریاب تعقیب کننده پرتوهای مادون قرمزند. برد مؤثر این موشک ها 125 متر و ارتفاع پروازشان 4300 متر است. نمونه امریکایی آن که استینگر نام دارد یک موشک زمین به هوا با هدایت پرتوهای مادون قرمز است که از روی دوش نفر شلیک می شود. حداکثر بُرد آن 5500 متر و ارتفاع پروازش 5250 متر است. این ویژگی بدان معنی است که با این موشک می توان بیش تر در سطوح پایین پرواز می کنند هدف قرار داد. گرچه کنگره ایالات متحده در 1985 تحویل موشک های زمین به هوا به مجاهدان افغان و گروه یونیتا در آنگولا را تصویب کرد ولی سازمان مرکزی اطلاعات ایالات متحده (سیا) در این زمینه از خود تردید نشان داد. در دهه 1990 سیا تلاش بی ثمری برای بازخرید موشک های استینگر باقی مانده از مبارزه افغان ها با شوروی (1989-1979) صورت داد. در همین دوره بسیاری از گروه های تروریست نمونه پیشرفته ای از موشک های اس آ هفت به نام اس آ چهارده را خریداری کردند. در دسامبر 2001 یکی از اعضای سودانی گروه القاعده که موشک استینگر را به سمت هواپیمای جنگی ایالات متحده در نزدیکی پایگاه هواپیماهای نظامی با تقویت امنیت پیرامونی خود و به کارگیری فشفشه های ضد موشک، این تهدید را به حداقل رسانده اند ولی هواپیماهای تجاری همچنان در برابر حملات تروریستی آسیب پذیرند. با کاهش تهدید هواپیماربایی از جمله هواپیماربایی انتحاری به دلیل تقویت امنیت هواپیماها، احتمالاً خطر موشک های زمین به هوا روی صنعت پرواز افزایش خواهد یافت.
ـــ القاعده؛ تررویسم انتحاری؛ جنگ افزارهای شیمیایی؛ جنگ افزارهای میکروبی؛ جنگ افزارهای نابودی جمعی؛ دولت نافرمان.
-2002 Freedman,L.(ed) Superterroris:Policy Responses,Oxford:Blackwell.
-2003 Gunaratna,R.Inside Al-Qaeda,Global Network of Terror,New York:Columbia University Press.
-2003 Howard,R.D.and Sawyer,R.L..Terorrism and Counter Terrorism: Understanding The New Security Environment,New York:McGraw-Hill.
-2003 Shanty,F.and picquet,R.(eds)
Encyclopedia of world Terrorism,New York:M.E Sharpe.
-2001 Wilkinson,P.Terrorism Versus Democracy,The Liberal State Response,London:Frank cass.
روهان گوناراتنا
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390
تروریسم با جنایت معمولی فرق دارد. تروریسم با انگیزه های سیاسی صورت می گیرد ولی جرم و جنایت معمولاً انگیزه های اقتصادی دارد. اما با کاهش حمایت دولت ها از گروه های تروریست، آن ها برای تقویت توانایی ها و امکانات خود هرچه بیش تر به جرم و جنایت روی می آورند. برای نمونه، نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا (فارک) به اخاذی از شرکت های خارجی فعال در کلمبیا دست می زند، جنبش اسلامی ازبکستان به قاچاق مواد مخدر می پردازد، نیروی متحد انقلابی سیر الئون الماس قاچاق می کند، و القاعده در جعل کارت های اعتباری دست دارد. بدین ترتیب گروه های تروریست معاصر مرز خشونت سیاسی-جنایت را در می نوردند.
در جریان جنگ سرد معمولاً بین دو نوع تروریسم فرق گذاشته می شد. تروریسم داخلی-که تروریسم ملی هم خوانده شده است-ناظر بر اقدامات تروریسمی است که در داخل مرزهای سرزمینی یک کشور صورت می گیرد و در آن ها تنها پای شهروندان و منافع همان کشور در میان است. تروریسم بین المللی هم اشاره به اقداماتی تروریستی دارد که در آن ها پای شهروندان یا سرزمین بیش از یک کشور در میان باشد. اما تقریباً همه گروه های تروریست بزرگ در سال های اخیر حضوری خارجی نیز پیدا کرده است. حتی گروه های تروریست داخلی هم با ایجاد شبکه های قوی پشتیبانی خارجی، بُعدی بین المللی به هم زده اند. از همین رو، تمایزی که در جریان جنگ سرد بین تروریسم داخلی و بین المللی گذاشته می شد امروزه موضوعیت خود را هر چه بیش تر از دست می دهد.
سازمان و زیرساخت تروریستی
سازمان تروریستی از گروه تروریست و پایگاه پشتیبان آن تشکیل ی شود. گروه تروریست شامل رهبری، نیروهای رده میانی، و نیروهای ساده ای است که پیوسته آموزش می بینند و فعالیت های سیاسی و نظامی به آن ها واگذار می شود. حیات گروه تروریست بستگی به حمایتی دارد که از برادران قومی یا همکیش خود دریافت می کند. پایگاه پشتیبان گروه تروریست از همکاران، حامیان و هوادارانی تشکیل می شود که حمایت سیاسی، مالی و نظامی در اختیار گروه می گذارند. همه حمایت ها داوطلبانه و آزادانه نیست. اجبار، ارعاب، دزدی و جنایت سازمان یافته از جمله روش های معمول تروریست ها برای تأمین منابع مالی است. قدرت و بزرگی گروه بستگی به پایگاه پشتیبانی دارد. توانایی گروه برای تداوم بخشیدن به عملیاتش در گرو توانایی پایگاه پشتیبانی گروه برای جبران کردن لطمات وارد به نیروی انسانی و منابع مالی آن است.گروه های تروریست معمولاً دو بازوی عملیاتی دارند: یک شاخه سیاسی علنی/نیمه علنی و یک شاخه نظامی سری. در حالی که شاخه سیاسی عمدتاً به فعالیت های پشتیبانی می پردازد شاخه نظامی وظایف عملیاتی را برعهده دارد. شاخه نظامی از طریق سازمان های خط مقدم عمل می کند. این زیرساخت ها وابسته به تروریست ها که برخی شان به مثابه سازمان های نیکوکارانه و غیر انتفاعی به شکل قانونی به ثبت رسیده اند برای شاخه نظامی حمایت سیاسی و مالی دست و پا می کنند. تروریست ها از این زیرساخت های وابسته برای منتشر ساختن تبلیغات، جذب نیرو، پشتیبان و هوادار؛ به دست آورد پول و پول شویی؛ فراهم ساختن هویت های جعلی، تغییریافته واقعی؛ خرید یا اجاره کردن خانه های امن و وسایل نقلیه مطمئن؛ گردآوری اطلاعات سرّی؛ تأمین سلاح، فناوری های دو منظوره و سایر تدارکات و انتقال تدارکات به صحنه درگیری استفاده می شود.
شاخه نظامی مسئولیت انجام عملیات شناسایی یا زیرنظر داشتن آماج مورد نظر و انجام عملیات شناسایی یا زیر نظر داشتن آماج مورد نظر و انجام عملیات را برعهده دارد. برای تضمین امنیت عملیات، تروریست هایی که وظیفه انجام عملیات جاسوسی و نظامی برعهده شان گذاشته می شود معمولاً به صورت هسته های جدا از هم سازمان می یابند. گرچه بخش اعظم گروه های تروریست فعال به کشورهای جنوب تعلق دارند، آن ها شبکه های پشتیبان چشمگیری در آمریکای شمالی، اروپا و جنوب شرقی آسیا برای خود دست و پا کرده اند. مردم سالاری های لیبرال بستر مناسبی در اختیار گروه های تروریست می گذارند تا برای تبلیغات، به دست آوردن پول، آماد و حمل و نقل از جدیدترین زیرساخت ها بهره جویند. برخی از شبکه های پشتیبان جهتی پیدا می کنند و به شبکه هایی عملیاتی تبدیل می شوند که به کشتار، بمب گذاری، کمیت و حمله مستقیم دست می زنند.
نظام های اعتقادی تروریست ها
گروه های تروریست برای پیشبرد اهداف و مقاصد خود ایدئولوژی ها و نظام های اعتقادی به وجود می آورند تا پیروان بالفعل و بالقوه خودشان را سیاسی، تندرو، و بسیج کنند. گروه تروریست می کوشد با به راه انداختن کارزار تبلیغاتی تروریستی در چارچوب یک ایدئولوژی، اهداف و مقاصد خود را پیش ببرد. سه ایدئولوژی اصلی خوراک لازم را برای به راه انداختن و تداوم بخشیدن به کارزارهای تبلیغاتی تروریستی در گرداگرد جهان فراهم ساخته اند.تروریسم ایدئولوژیک را ایدئولوژی های دست راستی و دست چپی پیش می برد. مارکسیسم، لنینیسم و مائوئیسم خوراک ایدئولوژیک لازم را برای پیشبرد اهداف و مقاصد در اختیار گروه های تروریست چپ گرا قرار می دهد این گروه ها جویای برانداختن رژیم موجود و تشکیل دولت های کمونیست هستند (ـــ کمونیسم). بیش تر گروه هایی که پیرو ایدئولوژی های دست چپی بودند-هسته های رزمنده کمونیست، بلژیک، گروه ارتش سرخ آلمان، بریگادهای سرخ ایتالیا، اقدام مستقیم فرانسه-با پایان یافتن جنگ سرد از هم پاشیدند. گرچه با مرگ امپراتوری شوروی این گروه ها توجیه ایدئولوژیک خود را از دست دادند، برخی گروه های پیرو ایدئولوژی های چپ گرا در مناطق فقیرتر جهان به حیات خود ادامه دادند. این گروه ها شامل فارک در کلمبیا، جنبش انقلابی توپاک آمارو، راه درخشان، ارتش جدید خلق در فیلیپین، و گروه جنگ خلقی در آندرا پرادش هند می شوند. از میان این گروه ها فارک، مائوئیست های نپال و ارتش جدید خلق تهدیدی جدی برای امنیت ملی کلمبیا، نپال و فیلیپین هستند. از جمله گروه های چپ گرایی که هنوز در اروپا فعال اند می توان از سازمان انقلابی 17 نوامبر و هسته های انقلابی در یونان و حزب آزادی بخش انقلابی مردم در ترکیه نام برد.
گروه های پیرو ایدئولوژی های دست راستی شامل کوکلاکس کلان، ملت های آریایی (کلیسای ملت های آریایی مسیحی، کلیسای مسیحیان عیسی مسیح)، جبهه آزادی بخش آریایی، برادران آریایی، میهن پرستان آریزونا، حزب نازی آمریکا (حزب ناسیونال سوسیالیست، جبهه متحد نژادپرستان) و نیروهای متحد دفاع از خود کلمبیا می شوند. بمب گذاری در ساختمان ادارات فدرال موسوم به آلفرد مورا در شهر اوکلاهما در 19 آوریل 1995 را یک گروه پیرو نوعی ایدئولوژی دست راستی انجام داد. روی هم رفته، گروه هایی که پیرو ایدئولوژی های دست راستی هستند در مقایسه با سایر انواع تروریسم تهدید خفیف تری به شمار می روند. برخلاف گروه های چپ گرا، بخش اعظم گروه های راست گرا در آمریکای شمالی و اروپای غربی حضور دارند. بیش تر گروه های دست راستی نونازی، نوفاشیست، یهودستیز و نژادپرست اند. این گروه ها مهاجران و پناهندگان عمدتاً آسیایی و خاورمیانه ای را مورد حمله قرار می دهند.
موج نخست تروریسم قومی-ملی را جنبش های آزادی بخش ملی که با حکومت های استعماری می جنگیدند به راه انداختند. با این جنبش ها شامل گروه های ایرگون و لیهی که در دهه 1940 با حکومت انگلستان بر فلسطین مبارزه می کردند و نیز گروه هایی می شدند که در دهه 1950 مخالف حکومت فرانسه بر الجزایر بودند. گروه هایی را که در دوران معاصر از ملت گرایی قومی انگیزه می گیرند می توان به سه دسته تقسیم کرد: گروه هایی که برای خودمختاری، یکپارچگی یا یکپارچگی دوباره (بازپس خواهی) مبارزه می کنند. برای نمونه، گردان های شهدای الاقصی، جبهه آزادی بخش جامو و کشمیر و ببرهای آزادی بخش تامیل عیلام به ترتیب برای کسب استقلال از اسرائیل، هند و سریلانکا مبارزه می کنند. اعضای این گروه ها از ملت گرایی فلسطینی، کشمیری و تامیلی انگیزه می گیرند. به همین سان، جناح های واقعی و پیوستگی ارتش انقلابی ایرلند برای یکپارچگی یا یکپارچگی دوباره با جمهوری ایرلند مبارزه می کنند. همچنین پ ک ک برای به دست آوردن خودمختاری زبانی و فرهنگی که کردهای جنوب شرقی ترکیه می جنگد. در مقایسه با دیگر انواع ستیز، ستیز قومی، ملی بیش ترین شمار تلفات و ضایعات، آوارگان داخلی و سیل پناهنده ها، و بزرگ ترین نمونه های نقض حقوق بشر را سبب می شود. گروه هایی که ایدئولوژی های قومی-ملی کین توزانه ای اختیار کرده اند برای جوامع و حکومت های قومی مخالف خودشان تهدیدی جدی به شمار می آیند.
گروه های تروریست سیاسی-مذهبی که انگیزه مذهبی دارند شامل گروه های مسیحی، یهودی، سیک، هندو، بودایی و اسلام گرا می شوند. از جمله این گروه ها ارتش خداوند در ایالات متحده، کاچ و کاهنی چای در اسرائیل، بین الملل ببرهای خالص در پنجاب هند، و آئوم شینریکیو (که به تازگی نام خود را به آلف تغییر داده است) در ژاپن هستند. گروه آئوم که گروهی قیامت باور بود هدفش به چنگ آوردن ژاپن و سپس همه جهان بود. برخلاف سایر گروه های اسلامی که در سرزمین خودشان مبارزه می کنند القاعده دستور کار اسلامی جهانی یا جهان شمول دارند. رهبران مذهبی که انگیزه ای سیاسی دارند برای توجیه خشونت، روایت های فاسدی از متون دینی را تبلیغ می کنند که غالباً مذاهب بزرگی چون اسلام را بد تفسیر می کنند و بد جلوه می دهند.
گذشته از گونه هایی که تا این جا برشمردیم ایدئولوژی هایی هم که فاقد جذابیت توده ای و بنابراین چندان رایج نیستند خوراک کارزارهای تبلیغاتی تروریستی را فراهم ساخته اند. این گونه های تروریسم شامل تروریسم دولتی، هرج و مرج طلب و تک موضوعه می شوند. از آن جا که تروریسم شکلی از خشونت است که با هزینه کم تأثیر چشمگیری به جا می گذارد دولت هایی که مایل به پشبرد هدف های سیاست خارجی خود هستند از گروه های تروریست حمایت کرده اند. در نتیجه مجازات هایی که جامعه بین الملل برای دولت های حامی گروه های تروریست در نظر گرفته این شکل پنهان و نیابتی جنگ از پایان جنگ سرد به این سو کاهش یافته است. گرچه حکومت ایالات متحده مجموعه ای از کشورها را به حمایت از تروریسم متهم می کند ولی هیچ گونه شواهدی وجود ندارد که نشان دهد امروزه کره شمالی، سودان، یا کوبا پشتیبان تروریسم هستند. اما در سراسر دهه 1990 سودان و لیبی از حامیان فعال تروریسم بودند. میزان حمایت از تروریسم فروکش کرده است ولی [بنا به ادعای غربیان] ایران، سوریه و لبنان همچنان از تروریسم حمایت می کنند. فهرست ایالات متحده تعدادی دیگر از کشورهایی را که پنهانی از گروه های تروریست خارجی حمایت می کنند در برنمی گیرد. گروه های تروریست تک موضوعه شامل گروه های خشونت طلب هوادار حقوق حیوانات و مخالف سقط جنین می شوند که به جای تغییر نظام سیاسی جویای دگرگون ساختن یک سیاست یا رویّه مشخص هستند.
انگیزه ها: چرا افراد به گروه های تروریست می پیوندند یا از آن ها حمایت می کنند
گروه های تروریست با استفاده زبردستانه از تبلیغات، توانایی چشمگیری برای شست و شوی مغزی برادران هم قوم و هم کیش خودشان و برانگیختن آنان به این که به صورت عضو تمام وقت یا پاره وقت، همکار، حامی یا هوادار به سازمان آن ها بپیوندند دارند. ستیزهای طولانی اجتماعی-اقتصادی و سیاسی شرایط مساعدی برای پا گرفتن و تداوم ایدئولوژی های کین توز فراهم می آورند. آنان که شست و شوی مغزی می بینند به گروه تروریست می پیوندند، با آن همکاری می کنند، از آن پشتیبانی به عمل می آورند یا هوادار اهداف و مقاصد تروریست ها می شوند. شرایط فقر، نبود آموزش و پرورش و بیکاری غالباً برای گروه های تروریست نیرو و حامی به وجود می آورد. اما اسامه بن لادن متعلق به ثروتمندترین خانواده غیرسلطنتی عربستان سعودی است و راهبردپرداز اصلی اش دکتر ایمن الظواهری به یکی از تحصیل کرده ترین خانواده های مصر تعلق دارد. گرچه آنان که در فقر به سر می برند، بیکارند یا کار شایسته ای ندارند در برابر تلقینات ایدئولوژیک آسیب پذیرتر از بقیه اند، آن چه برای تروریست ها نیروی فعال یا حامی به وجود می آورد نه محرومیت یا محرومیت نسبی بلکه تلقینات ایدئولوژیک است. از آن جا که شرایط اجتماعی-اقتصادی و سیاسی کشورهای جنوب-از جمله بیش تر کشورهای آسیا، افریقا، خاورمیانه، امریکای لاتین، و اتحاد شوروی سابق-زمینه مساعدی برای القای ایدئولوژی های تروریستی است بخش اعظم گروه های تروریست به مناطق فقیرتر جهان تعلق دارند. هم جوامع سرزمینی و هم جوامع مهاجر که دارای گلایه ها و چشمداشت هایی واقعی و ذهنی هستند از گروه های تروریست حمایت چشمگیر سیاسی، اقتصادی و نظامی به عمل می آورند.برخی از سرسپرده ترین اعضای گروه های تروریست آن هایی هستند که مستقیماً مزه خشونت سیاسی را از دست دولت یا گروه های تحت حمایت آن چشیده اند. این قربانیان، پیوستن به گروه تروریست یا پشتیبانی از آن را محملی برای انتقام جویی یا روی کار آوردن شکل دیگری از حکومت می دانند. یک گروه تروریست صرفاً با تکیه بر اقدامات سیاسی و نظامی خودش به دشواری می تواند از نظر قدرت و اندازه رشد کند. گروه های تروریست برای جلب حمایت گسترده مردم، نیروهای امنیتی را به نشان دادن واکنش بیش از حد شدید وامی دارند (امنیت). از همین رو، برای جلوگیری از گسترش پایگاه پشتیبان گروه های تروریست، اجرای خویشتن دارانه قانون در واکنش به اقدامات آن ها اهمیتی تعیین کننده دارد. سایر نیروها از آن رو به گروه های تروریست می پیوندند که نتوانسته اند از راه های غیرخشونت بار به اهداف سیاسی خود دست یابند. از نظر اینان، آن چه تروریسم را توجیه می کند نبود راه های دیگری برای رسیدن به خواسته های شان است.
گرچه عضوگیری گروه های تروریست گسترده نیست و غالباً حکومت ها برای مقاصد تبلیغاتی، آن را برجسته می سازند، گروه های یادشده هم برخی نیروهای خود را به پیوستن یا حمایت از گروه مجبور می سازند. در جوّ وحشت و بلاتکلیفی، گروه تروریست می تواند یک نیروی بالقوه را تهدید کند تا به گروه بپیوندد یا از آن حمایت به عمل آورد. چنین نیروهایی باور دارند که پیوستن به گروه تروریست یا پشتیبانی از آن می توان دحمایت از خانواده شان را آسان تر سازد. سرانجام، برخی از آن رو جذب گروه هایی تروریست و چریکی می شوند که دوست دارند عضو سازمان مخفی باشند. شاید متفاوت بودن با بقیه جامعه به آنان نوعی احساس هیجان می بخشد. یک تروریست برخلاف مردم عادی می تواند قدرت و توانمندی یابد. از آن جا که گروه های تروریست معاصر به جرایم سازمان یافته-از تجارت الماس گرفته تا قاچاق مواد مخدر و انسان و جعل کارت های اعتباری-دستمی زنند پیوستن به یک گروه تروریست در چشم برخی اقدامات پرسود به نظر می رسد. غالباً در مناطق ستیزآلود فرصت های محدودی برای گذران زندگی وجود دارد.
پژوهش ها نشان می دهد که یک گروه تروریست صرفاً با تکیه بر اقدامات خودش نمی تواند کامیاب شود. غالباً واکنش بیش از حد شدید یا ضعیف حکومت، پشتیبان و نیروهای فراوانی برای تروریسم پدید می آورد. آن چه افراد را به سمت تروریست شدن یا پشتیبانی از تروریسم سوق می دهد اقدامات نامناسب حکومت است. دستگیر انبوه افراد توسط نیروهای امنیتی-از جمله دستگیری به دلیل اشتباه در تعییه هویت یا بر اساس اطلاعات نادرستی که دشمن شخصی فرد در اختیار داشته است-می تواند یک هوادار غیرتروریست را رنجیده خاطر و او را به یک هوادار تروریسم تبدیل کند. به همین سان، خسارات های جنبی که نیروهای امنیتی پدید می آورند مانند جان سپردن پدر، مادر، برادر یا خواهر فرد می تواند او را به پیوستن به یک گروه تروریست برانگیزد. بنابراین فعالیت های اطلاعاتی و اطلاعات سرّی برای تشخیص هویت درست و هدف قراردادن دقیق تروریست ها و زیرساخت تروریستی اهمیت بارزی دارد. اگر گروه تروریست ها بتواند به ازای هر یک تروریستی که کشته یا دستگیر می شود پنج نیروی جدید جذب کند مبارزه با آن شکست می خورد. سیاست مجازات دستجمعی که در اسرائیل و برخی دیگر از صحنه های درگیری به اجرا گذاشته شده نتیجه منفی به بار آورده است. نیروهای امنیتی غالباً وقتی یکی از هم قطاران شان کشته می شد دست به مجازات جمعی می زنند.
آموزش ها و جنگ افزارهای تروریست ها
گروه های تروریست به دلیل دسترسی به آموزش ها و جنگ افزارهای حرفه ای، تهدیدی جدی برای امنیت داخلی، منطقه ای و بین المللی به شمار می روند . کیفیت آموزش ها و جنگ افزارهایی که در دسترس گروه های تروریست قرار دارد در گذر سالیان به شکل بارزی تغییر کرده است. در جریان جنگ سرد، هر یک از دو ابرقدرت تعدادی از گروه های تروریست را با آموزش می داد. ابرقدرت ها برای اطمینان یافتن از این که ستیزها بالا نخواهد گرفت سطح آموزش ها، جنگ افزارها و آماج های تروریست را کنترل می کردند.امروزه بسیاری از گروه های تروریست به سطحی از آموزش ها دسترسی دارند که همتراز آموزش نفرات نیروهای امنیتی است. چهار عامل دسترسی تروریست ها به آموزش های حرفه ای را تسهیل کرده است. نخستین، حمایت ایالات متحده از گروه های مجاهد افغانی دشمن شوروی در سراسر دهه 1980 شامل ارائه کتاب های راهنمای میدانی خاص ارتش یالات متحده از جمله نیروهای ویژه آن کشور می شد. دوم، تعدادی از نفرات نیروهای امنیتی سابق کشورها از مصر گرفته تا الجزایر و ایالات متحده هم در مبارزه با شوروی و هم در جهاد جهانی پس از آن شرکت داشتند. برای نمونه، سروان علی محمد اهل مصر که بعدها به نیروهای ویژه ایالات متحده پیوست مربی نظامی اصلی القاعده در افغانستان، سودان، سومالی و بوسنی بود و محافظان شخصی اسامه بن لادن را هم آموزش می داد. سوم، به ویژه از پایان جنگ سرد به این سو به شمار شرکت های امنیتی و اعضای سابق نیروهای امنیتی که آماده ارائه خدمات هم به عنوان مربی و هم به عنوان سرباز مزدور هستند افزوده شده است. سرانجام، برخی کارگزاری های اطلاعاتی ححکومت ها به منزله راهی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاست خارجی خودشان در برابر دولت های غیردوست، همچنان گروه های تروریست خارجی را آموزش می دهند. از یک جهت، یک تروریست که ارتباطات یا امکانات خوبی داشته باشد می تواند به آموزش هایی بسیار کیفی که تا پیش از این خاص ارتش های حرفه ای بوده است دست پیدا کند.
چیزی که روشن است این است که اکنون نسلی از تروریست ها وجود دارند که از دانشی قابل مقایسه با سربازان منظمی که در خدمت حکومت ها هستند برخوردارند. گروه هایی که بنیه مالی خوبی دارند برخی از بهترین مربیان موجود نیروهای ویژه در جهان را استخدام کرده اند. بنابراین، برای مبارزه با تروریسم معاصر ارائه آموزش های بسیار تخصصی ضد تروریستی به سربازانی که مأمور مبارزه با تروریسم می شوند اهمیت اساسی دارد. از آن جا که بیش تر تروریست ها به آموزش های بهتر و جنگ افزاری بهتری دسترسی دارند و از انگیزه های قوی تری برخوردارند نیروهای منظم نظامی و انتظامی بدون دیدن آموزش های تخصصی احتمالاً شکست خواهند خورد. و اکنش پلیس آلمان به قتل عام ورزش کاران اسرائیلی در دهکده المپیک بدون تشکیل نیروهای زبده را به ما نشان می دهد. آموزش و تجهیز نیروهای بسیار تخصصی ضد تروریستی همچنان هسته اصلی برنامه ریزی و کسب آمادگی معقول برای مبارزه با تروریسم معاصر را تشکیل می دهد.
امروزه اطلاعات مربوط به چگونگی ساخت مواد منفجره یا بسته بندی های انفجاری، از طریق اینترنت، کتاب های آموزشی، جوزه ها و غیره در دسترس همگان قرار دارد. ولی تولید و حمل و نقل مواد منفجره و بسته های انفجاری به آموزش های تخصصی و مهارت فوق العاده نیاز دارد. از این مهم تر، با پایان یافتن جنگ سرد تجارت بین المللی اسلحه به سرعت رشد کرده است (ـــ تجارت اسلحه). در دسترس بودن گسترده سلاح های گرم (به ویژه سلاح های سبک و کوچک) آستانه حملات تروریستی را بالا برده است. برای نمونه، از مسلسل کلاشینکف به منزله رایج ترین جنگ افزار جهان نزدیک به پنجاه میلیون عدد به شکل های مختلف وجود دارد. سلاح های سبک و کوچک به دلیل آسان بودن تهیه، پنهان سازی، حمل و نقل، آموزش و کاربردشان همچنان تا آینده قابل پیش بینی سلاح های محبوب تروریست ها خواهند بود.
وجود گسترده جنگ افزارها دسترسی گروه های تروریست به سالح های سبک، متوسط و سنگین پیاده نظام را تضمین کرده است. با آسان بودن دسترسی به بازار اشباع شده اسلحه، بسیاری از گروه های تروریست تولیدی خریدارش شده از بازار عوض کرده اند. بسیاری از کشورهای جنوب شرقی آسیا، افریقای زیر خط صحرا و منطقه بالکان (به ویژه کرواسی) به عنوان فروشندگان سلاح بدون وارسی دقیق در احوال خریداران، شهرت پیدا کرده اند. در این مناطق، گروه های تروریست به جنگ افزارهای پیشرفته، فناوری های دو منظوره و مربیان حرفه ای دسترسی پیدا کرده اند. بازارهای اشباع شده اسلحه در اروپای شرقی و کشورهای نواحی جنوبی اتحاد شوروی سابق و دیگر مناطقی که ستیزهای جنگ سرد در آن ها به پایان رسیده است مجاری بین الملی تأمین سلاح بسیاری از گروه های تروریست را تغذیه می کنند.
جنگ افزارهای پرتلفات
جنگ افزارهای پرتلفات همان جنگ افزارهای شیمیایی، میکروبی، پرتوزا و هسته ای نیستند (ـــ جنگ افزارهای شیمیایی، جنگ افزارهای میکروبی). به همین ترتیب، حملات پرتلفات همان حملات با جنگ افزارهای شیمیایی، میکروبی، پرتوزا و هسته ای نیست. حادثه 11 سپتامبر ثابت کرد که یک گروه تروریست می تواند بدون توسل به جنگ افزارهای چهارگانه فوق چندین هزار انسان را روانه دیار عدم سازد. سلاح های شیمیایی، میکروبی، پرتوزا و هسته ای جزو جنگ افزارهای نابودی جمعی طبقه بندی می شوند ولی همه حملات تروریستی با استفاده از این جنگ افزارها منجر به تلفات انبوه نشده اند. به استثنای حمله گروه آئوم شینریکیو در ژاپن با استفاده از گاز اعصاب که طی آن دوازده نفر به قتل رسیدند هیچ یک از دیگر حملات شیمیایی، میرکوبی و تشعشعی تلفات چشمگیری به بار نیاورده است. بیش تر تروریست ها به دلیل مشکلاتی که دسترسی به مواد شیمیایی، میکروبی، پرتوزا و هسته ای دارد از این مواد استفاده نکرده اند. حتی گروه های تروریستی به مواد یادشده دسترسی دارند به سبب مشکلاتی که به هدف زدن آن ها، کنترل ناپذیری شان، ترس از تلافی کوبنده دولت، و در برخی موارد عدم حمایت مردمی باز می گردد تمایلی به استفاده از آن ها ندارند. گرایش تروریست ها به سمت انجام حملات پرتلفات با بهره گیری از شیوه های متعارفی چون استفاده از هواپیماهای مسافربر ربوده شده پر از سوخت به منزله موشک های هدایت شونده یا بمب گذاری های هماهنگ هم زمان در ساختمان های بلندمرتبه و مراکز پرجمعیت است، با این حال، مشتی از گروه های تروریست، مانند آئوم شینریکیو و القاعده، پیوسته علاقه مندی خودشان را به تحصیل، تولید و کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی، میرکوبی، پرتوزا و هسته ای ابراز کرده اند.ساختن یک بمب هسته ای هنوز برای یک گروه تروریست مقدور نیست. اما حکومت ایالات متحده از این ابراز نگرانی کرده است که یک دولت بانی تأمین بمبی هسته ای یا ماده ای پرتوزا برای یک گروه تروریست شود. در ده سال گذشته، آژانس بین الملل انرژی اتمی 175 مورد قاچاق مواد حساس هسته ای را برآورد کرد هاست. یک وسیله پرتوزا یا «بمب کثیف» را می توان با استفاده از مولدی هسته ای، چون اورانیوم یا پلوتونیوم به دست آمده از کلاهک های هسته ای اوراق شده یا خارج شده از نیروگاه های هسته ای، ساخت. بعید است که چنین وسیله ای شمار زیادی از انسان ها را بکشد ولی منطقه وسیعی را غیرمسکون خواهد ساخت و موجب وحشت توده ها خواهد شد.
تاکتیک ها و آماج های تروریست ها
هواپیماربایی، آدم ربایی و گروگان گیری به یک گروه از تاکتیک های تروریستی تعلق دارد. از آن جا که تروریست ها مقلدان خوبی هستند طی دوره های معین، هواپیما ربایی، گروگان گیری و آدم ربایی رواج می یابد. گذشته از این تاکتیک ها، گروه های تروریست برای پیشبرد اهداف و مقاصد خویش به تهدید هم متوسل می شوند. همچنین تهدید به انجام اقدامی خشونت بار برای ایجاد ترس یا مجبور ساختن مخاطب به انجام دادن یا ندادن اقدامی یک عمل تروریستی است. آماج های تروریست ها شامل مردم و زیرساخت ها در روی زمین، در هوا و دریا می شود. در حالی که آماج های انسانی، رهبران سیاسی، مدیران، نفرات نظامی، رهبران تجاری، و مراکز جمعیتی را در بر می گیرد زیرساخت های آماج تروریسم شامل زیرساخت های هوانوردی، دریانوردی، نمادین و دیگر زیرساخت های مهم ملی می شود. آماج های نمادین و پر اعتبار برای تروریست ها از اولویت بالایی برخوردارند. با حمله به آماجی نمادین یا پراعتبار، قدرت و نفوذ گروه تروریست چندین برابر می شود و حکومت وادار به تلافی کوبنده می گردد و از این راه، نفوذ تروریست ها افزایش می یابد.برخی از گروه های تروریست مانند فارک، ارتش آزادی بخش ملی، نیروهای متحد دفاع از خود کلمبیا و الانصار المجاهدین در زمینه گروگان گیری و نگه داشتن گروگان ها در نهایت آزاد می شوند، برخی گروه ها هم-چه خواست های شان عملی شود و چه نشود-گروگان های خود را می کشند. گروگان گیری برای باج گیری مبالغ هنگفت، از اقدامات تروریستی است که در کلمبیا، چچن، مکزیک، یمن و فیلیپین سریع ترین رشد را دارد: حتی صلح بانان، مقام های رسمی و فعالان کمک رسان سازمان ملل متحد هم در بوسنی، تیمور شرقی و سیرالئون گروگان گرفته شده است. بسیاری از این کشورها یا فاقد منابعی برای کنترل محیط امنیتی خودشان هستند یا واحدهای زبده ای برای پاسخ گفتن به گروگان گیری ندارند.
هواپیماربایی
هواپیماربایی در مقوله کلی به زور گرفتن یک وسیله نقلیه یا سیستم حمل و نقل توسط یک تروریست یا گروهی از تروریست ها قرار می گیرد. این وسیله نقلیه یا سیستم حمل و نقل می تواند عمومی یا خصوصی باشد (خودروربایی) می تواند به منظور ایجاد وحشت و/یا آدم کشی ربوده شود. برخلاف سایر تاکتیک ها، این روش به تروریست ها قدرت تحرک و فرصت برجسته ساختن گلایه های شان را می دهد و توجه رسانه ها را به سوی آن ها جلب می کند. هواپیماربایی که از اواخر دهه 1960 پاگرفت بزرگترین تهدید واحد در سراسر تاریخ بوده است. در اوایل دهه 1970 اسرائیل با استفاده از مأموران انتظامات هوایی و مجموعه ای دیگر ابتکارات، تهدید هواپیماربایی را از میان برداشت. این اقدام های متقابل، تهدید مورد بحث را برطرف و هواپیماربایان فلسطینی را وادرا ساخت تا گزینه های دیگر را در نظر گیرند.آدم ربایی
آدم ربایی هنگامی صورت می گیرد که فردی یا گروهی از افراد به زور دزدیده می شوند تا برای باج گیری یا ایجاد اجبار مورد استفاده قرار گیرند. برخی گروه های تروریست برای بالا بردن مبلغ باج یا افزایش قدرت اجبارگری خودشان، بلافاصله اعلام نمی کنند که فردی را ربوده اند. غالباً فردی که ربوده می شود یک چهره برجسته سیاسی یا نظامی، فردی ثروتمند یا یک تاجر و از مخالفان گروه رباینده است. از آن جا که آدم ربایی در برخی کشورها کار پرسودی است گروه های تروریستی، چون فارک، بر اساس قرارداد پیمان کاری برای دیگر سازمان ها آدم ربایی می کنند. گذشته از مطالبه پول، انگیزه تروریست ها از آدم ربایی کسب شهرت، به دست آوردن امتیازات سیاسی، آزادساختن تروریست های بازداشت شده یا زندانی، و انتقام گیری و تلافی جویی است.گرچه حکومت ها خانواده ها و شرکت ها را از مذاکره برای آزادسازی قربانیان آدم ربایی از طریق پرداخت پول بر حذر می دارد، تجربه نشان می دهد که عملاً نمی توان جلوی این شیوه را گرفت. اگر به خانواده ها و شرکت ها اجازه دهیم برای آزادساختن عضو خانواده یا کارمند خودشان باج بپردازند مقام های مجری قانون بهترین امکان را برای دستگیری آدم ربایان پیدا خواهند کرد. یک نیروی انتظامی حرفه ای و به خوبی آموزش دیده می تواند تماس های میان آدم ربایان و مذاکره کنندگان را زیر نظر بگیرد. برای نمونه، موفقیت پلیس موجب اُفت چشمگیر موارد آدم ربایی در ایالات متحده شده است.
معروف ترین نمونه آدم ربایی توسط یک گروه تروریست ربودن آلدومورو نخست وزیر پیشین ایتالیا توسط بریگادهای سرخ در 16 مارس 1978 بود. مرگ آلدومورو منجر به بروز بحران سیاسی شد و حکومت ایتالیا را واداشت تا چارچوب حقوقی مبارزه با تروریسم را تقویت کند. ظرف چهار سال پس از ربودن و قتل آلدومورو بریگادهای سرخ ژنرال امریکایی جیمز دوزیر را هم ربودند ولی بعداً او را آزاد کردند.
تروریسم انتحاری
تروریسم انتحاری یکی از دشوارترین شکل های مطرح ساختن تهدید تروریستی است. دفع یک حمله تررویستی انتحاری پس از آن که بمب گذار روانه محل مأموریت خود شده باشد تقریباً ناممکن است ولی با سرمایه گذاری برای تربیت نیروهای بسیار زبده اطلاعاتی می توان یک حمله انتحاری را در مراحل برنامه ریزی و آماده سازی شناسایی و از آن جلوگیری کرد. در یک حمله انتحاری با بمب، بمب گذار می خواهد با به کشتن دادن خودش با استفاده از یک ابزار انفجاری یا غیرانفجاری سرهم بندی شده آماج خودش را نابود سازد. برخلاف یک تروریست غیرانتحاری که تلاش دارد تا برای ادامه دادن به مبارزه زنده بماند تروریست انتحاری به گونه ای شست و شوی مغزی شده است که با به کشتن دادن خودش مأموریتش را به انجام می رساند. از آن جا که تمام همّ و غم تروریست انتحاری نابودساختن آماج مورد نظرش است و نه حفظ جان خودش، بنابراین وقتی روانه انجام مأموریت خویش شده باشد متوقف ساختن حمله انتحاری دشوار می شود. شکل سنتی اجرای قانون بر اصل بازدارندگی از طریق مجازات مرتکبان پایه می گیرد. تروریست انتحاری ضمن نابودکردن آماج خودش چون به شکل فعال مرگ خود را طلب می کند تن به مجازات هم نمی دهد. تروریست های انتخاری به آماج هایی چون آماج های دیپلماتیک آمریکایی در شرق آفریقا مرکز تجارت جهانی و پنتاگون لطمات سختی وارد کرده اند. یک تروریست انتحاری با آمادگی برای جان سپردن، استعداد بالایی برای نابودساختن آماج های بزرگی خواهد داشت که با استفاده از عملیات غیرانتحاری تروریستی نمی توان با موفقیت آن ها را مورد حمله قرار داد. وانگهی، با درهم آمیختن تروریسم انتحاری و جنگ افزارهای شیمیایی، میکروبی، پرتوزا و هسته ای توانایی نابودسازی بی سابقه ای حاصل می شود.تروریسم هوایی
گذشته از تروریست هایی که پیش از حملات 11 سپتامبر 2001 در مدارس هوانوردی اروپایی غربی در امریکای شمالی آموزش دیده بودند تروریست ها طی دهه گذشته در مدارس هوانوردی کشورهای مختلف از استرالیا گرفته تا پاکستان در سودان هم آموزش دیده اند. چون آموزش پرواز جرمی کیفری نبود در سراسر دهه 1990 انگلستان، فرانسه، استرالیا و سایر کشورها تروریست ها و حامیان محلی شناخته شده آن ها را که آموزش پرواز می دیدند نادیده گرفتند. گذشته از تهدید هواپیماربایی انتحاری، امروزه تهدیدهای تروریستی دیگری هم مطرح است. برخی گروه های تروریست مانند القاعده کوشیده اند به قصد بمب گذاری در محموله های خطوط هوایی به فرودگاه رخنه کنند. برای نمونه، کسی از هسته های القاعده در شمال آلمان در مرحله برنامه ریزی حملات 11 سپتامبر به قصد بمب گذاری در هواپیماهای مسافربر امریکایی به درون حلقه امنیتی فرودگاه آمستردام رخنه کرده بود.ولی از 11 سپتامبر به این سو، تقویت امنیت هواپیماهای گروه های تروریست را به سمت سرمایه گذاری برای کسب توانایی ساقط کردن هواپیماها با استفاده از موشک سوق داده است. گرچه با گسترش موشک های زمین به هوا صنعت هوانوردی نظامی لطمه دیده است، این تهدید به تدریج دامن هوانوردی تجاری را هم می گیرد. گروه های تروریستی که به این موشک ها دست پیدا کرده اند می توانند آماج های در حال پرواز خودشان را با نیرویی در هم کوبنده هدف قرار دهند. محبوب ترین جنگ افزارهای هوایی، موشک های اس آ هفت (معروف به گریل) هستند که مجهز به دستکاه نشانه روی نوری و دستگاه مسیریاب تعقیب کننده پرتوهای مادون قرمزند. برد مؤثر این موشک ها 125 متر و ارتفاع پروازشان 4300 متر است. نمونه امریکایی آن که استینگر نام دارد یک موشک زمین به هوا با هدایت پرتوهای مادون قرمز است که از روی دوش نفر شلیک می شود. حداکثر بُرد آن 5500 متر و ارتفاع پروازش 5250 متر است. این ویژگی بدان معنی است که با این موشک می توان بیش تر در سطوح پایین پرواز می کنند هدف قرار داد. گرچه کنگره ایالات متحده در 1985 تحویل موشک های زمین به هوا به مجاهدان افغان و گروه یونیتا در آنگولا را تصویب کرد ولی سازمان مرکزی اطلاعات ایالات متحده (سیا) در این زمینه از خود تردید نشان داد. در دهه 1990 سیا تلاش بی ثمری برای بازخرید موشک های استینگر باقی مانده از مبارزه افغان ها با شوروی (1989-1979) صورت داد. در همین دوره بسیاری از گروه های تروریست نمونه پیشرفته ای از موشک های اس آ هفت به نام اس آ چهارده را خریداری کردند. در دسامبر 2001 یکی از اعضای سودانی گروه القاعده که موشک استینگر را به سمت هواپیمای جنگی ایالات متحده در نزدیکی پایگاه هواپیماهای نظامی با تقویت امنیت پیرامونی خود و به کارگیری فشفشه های ضد موشک، این تهدید را به حداقل رسانده اند ولی هواپیماهای تجاری همچنان در برابر حملات تروریستی آسیب پذیرند. با کاهش تهدید هواپیماربایی از جمله هواپیماربایی انتحاری به دلیل تقویت امنیت هواپیماها، احتمالاً خطر موشک های زمین به هوا روی صنعت پرواز افزایش خواهد یافت.
آینده تروریسم
حملات هوایی انتحاری و هماهنگ القاعده بر آماج های برجسته آمریکایی-مرکز تجارت جهانی، پنتاگون و کاخ سفید-در 11 سپتامبر 2001 رو به تشدید بود خطری را نشان داد که تروریست ها برای زیرساخت های غیرنظامی و نظامی ایجاد می کنند. پیش از این حملات، شمار کل تلفاتی که امریکا طی سه دهه از تروریسم داخلی و بین المللی متحمل شده بود کم تر از 3000 نفر بود. در 11 سپتامبر 2001 حملاتی که توسط نُه تن هواپیما ربای انتحاری انجام شد به کشته شدن 3100 غیرنظامی از هفتاد و هشت کشور در جهان انجامید. در طول عمر خود ما، چهره تروریسم دارد به سرعت تغییر می یابد. تروریسم به صورت بزرگ ترین تهدید امنیتی واحد هم برای حکومت ها و هم برای جوامع مطرح شده است. تروریسم که تا پیش از این مشکلی در زمینه نظم و قانون تلقی می شد امروزه تهدیدی برای امنیت ملی به شمار می آید.ـــ القاعده؛ تررویسم انتحاری؛ جنگ افزارهای شیمیایی؛ جنگ افزارهای میکروبی؛ جنگ افزارهای نابودی جمعی؛ دولت نافرمان.
خواندنی های پیشنهادی
-2003 Buckey,M.and Fawn,R.(eds) Global Responses to Terrorism,London:Routledge,-2002 Freedman,L.(ed) Superterroris:Policy Responses,Oxford:Blackwell.
-2003 Gunaratna,R.Inside Al-Qaeda,Global Network of Terror,New York:Columbia University Press.
-2003 Howard,R.D.and Sawyer,R.L..Terorrism and Counter Terrorism: Understanding The New Security Environment,New York:McGraw-Hill.
-2003 Shanty,F.and picquet,R.(eds)
Encyclopedia of world Terrorism,New York:M.E Sharpe.
-2001 Wilkinson,P.Terrorism Versus Democracy,The Liberal State Response,London:Frank cass.
روهان گوناراتنا
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390