نويسنده: مؤسسه حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس نجف اشرف
سخنراني حاج احمد کاظمي قبل از عمليات قادر
برادران عزيز، رزمندگان، اي عزيزان، سربازان آقا امام زمان (عج)، ياران امام حسين (عليه السلام)، ياران پيامبر اسلام (ص) اگر با چشم دل بنگريم، اگر خوب تماشا کنيم، اگر خاطرات اردوگاههاي پيامبر اسلام، اگر خاطرات اردوگاههاي امام علي (عليه السلام) اگر خاطرات ياران امام حسين (عليه السلام) را به خاطر بياوريم، اين صحنه ها، همان صحنه اردوگاههاي امام حسين (عليه السلام) است. تکرار مجدد تاريخ در دومين حکومت اسلامي بعد از حکومت علي (عليه السلام)، با چشم دل به اردوگاه بنگريد، چگونه سربازان امام زمان (عج) دور هم جمع شده اند، چگونه خودشان را مهيا کرده اند. خدايا چگونه ما تو را ستايش کنيم، خدايا چه عظمتي در پيش داريم. اگر با چشم دل بنگريم نمي توانيم رد بشويم اگر تأمل کنيم و فکر کنيم، اگر با دقت تماشا کنيم حتماً ياران امام حسين (عليه السلام) را بياد مي آوريم، حتماً مي توانيم اردوگاه پيامبر اسلام در جنگ تبوک، در جنگهاي متعدد را مي توانيم زنده کنيم.
برادران خيلي بايد خدا را سپاسگزاري کنيم، واقعاًً از آن بالا که نگاه مي کردم و مي آمدم اين صحنه اردوگاه را ديدم بدنم مي لرزيد. ما شايد در گرماي حرکت باشيم، شايد در توان درک و تصوير ما نباشد، امشب شايد شبي باشد که در قبل از شروع عمليات اين تجمع را داريم، شايد فردا شب ديگر هر کدام به يک نقطه اي جهت انجام مأموريت حرکت کرده باشيم، معلوم نيست که فردا کجا باشيم. الان همه جمع هستيم، الان همه دور هم هستيم، الان جمعيت با عظمت در اردوي امام حسين (عليه السلام) همه حلقه زدند دور هم، همه الان آماده هستند، همه تجهيزات شان را گرفته اند، همه دارند عهد و پيمان خود را تجديد مي کنند، همه دارند شهدا را ياد مي آورند، همه دارند در عظمت اسلام سپاسگزاري مي کنند، همه دارند در جايگاه اعلي که قرار گرفتند خدا را سجده مي کنند، همه در عظمت جماعتي قرار گرفتند. خدايا فردا شب چگونه است، خدايا فردا شب اين جماعت بسوي تو، خدايا بار پروردگارا، خدايا ما حرکت مي کنيم بطرف دشمنان تو، خدايا ما حرکت مي کنيم که اطاعت از دستورات تو کرده باشيم، خدايا ما بندگان روسياه تو هستيم، خدايا ما مي تازيم به پليدان تاريخ، خدايا ما انتقام خون امام حسين (عليه السلام) را مي خواهيم بگيريم، خدايا يا ما با دشمني که آگاهانه با ما مي جنگد مبازره مي کنيم، خدايا اگر به ما کمک نکني، ما چه کار بايد بکنيم. خدايا ما با عزمي استوار، با قدمهايي استوار، با توجه به خداي خودمان، با ياري خواستن از امام زمان (عج) داريم حرکت مي کنيم، خدايا ما آن چيزي که در توان ما بوده انجام داديم، ديگر خودمان را داريم به تو مي سپاريم که همه کارها را تو انشاءالله آن شکلي که رضايت خودت هست پيش ببريم، خدايا ما در اين دوره در اين عمليات وحدتمان تمام عيار بود، خدايا ما در اين دوره صفايمان تمام عيار بود، خدايا ما در اين دوره گذشت همه چيز را کرديم، و الان اين حکايت و دليل عملي آن است که ما اين رقم دور هم حلقه زديم، خدايا اگر تو به ما کمک نکني ما از چه کسي کمک بخواهيم، خدايا ما را توان بده، ما را لياقت بده که شهداء بين ما حاضر بشوند.
خدايا به ما لياقت بده که فرشتگان تو بين ما حاضر شوند. خدايا به ما قدرتي بده که ما بتوانيم سپاسگزاري اين همه عظمت را بکنيم، برادران در اين جمع، در اين ناله ها، در اين جماعت عظمتي نهفته است که ما اين عظمت را هرگز نمي فهميم. خدا آگاه است که اين عظمت گوياي چه مطلبي است، گوياي چه آينده اي است ولي پناه مي بريم به خدا، خودمان را به خدا مي سپاريم و انشاءالله حرکت مي کنيم. خدايا ما را از آن ياراني که با علي (عليه السلام) حرکت کردند در اين حرکت قرار بده، خدايا قدمهاي ما را استوار بدار که ما بتوانيم در اين عصر و زمان (ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الکافرين) باشيم. خدايا ما فقط از تو مي خواهيم و به تو توسل جسته ايم و بر تو توکل کرده ايم.
من چند تا مطلب است که انشاءالله از باب مسئوليت بعنوان يک برادر از همه برادران عزيز کوچکتر، خدمت برادران عرض مي کنم. در شروع بايد که از همه برادران درخواست طلب رضايت بکنم که انشاءالله همگي همديگر را حلال بکنند، همه همديگر را ببخشيم و از خدا بخواهيم که انشاءالله مورد مغفرت خدا قرار بگيريم. آن برادراني که از بين ما به خداوند متعال مي پيوندند، آنهايي که به درجه رفيع شهادت مي رسند، آنهايي که به کاروان آقا امام حسين (عليه السلام) مي پيوندند، آنهايي که از بين ما جدا مي شوند سلام ما را به شهدا برسانند. هر کس که رفت جزء ياران امام حسين (عليه السلام) شد، هر کس که به لقاء الله پيوست سلام بقيه را به شهداء برساند. به شهدايي که مظلومانه جان خودشان را در طبق اخلاص، در گرماگرم جبهه اسلام گذاشتند و مظلومانه شهيد شدند، جسدشان در بيابانهاي سوزان جنوب، در کوهستانهاي غرب، زير ديد نامردان تاريخ قرار گرفت.
سرداران رشيد اسلام، سرداراني چون برادر مهدي، برادر همت، برادر مهدي زين الدين و برادران ديگري که يکي پس از ديگري به شهداي تاريخ، شهدايي که در صف ياران امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيدند پيوستند. برادران! معلوم نيست که فردا شب کجا باشيم، در چه نقطه اي، چگونه در حال مبارزه باشيم. الان در اين صحنه هستيم، الاني که در حال گذشتن است، الاني که زمان با سرعت عملي را به خودش مي بيند که فرشتگان ناظرند، خداوند يار است.
خدايا ما بر تو توکل کرديم، خدايا ما از قيد همه چيز دور شده ايم و فقط بر تو توکل کرده ايم. خدايا ما بر نفسمان تأخير و بر تو توکل کرده ايم. خدايا ما آگاهانه با دشمنان تو مي جنگيم و بر اين مطلب بارها افتخار مي کنيم. انشاءالله که خداوند ما را مورد نصرت خودش قرار دهد. ما امکاناتي که در خور امکانات دشمن باشد نداريم. ما افرادي هستيم که براي خدا حرکت کرديم و اين گونه مي خواهيم به دشمن بتازيم، برادران! عزممان را بايد جزم کنيم، قدمهايمان را بايد استوار کنيم و در لحظاتي که نفسهايمان سخت مي شود، قدمهايمان خسته مي شود، جسم مان کوفته مي شود. در آن لحظات که سختي کار بر ما فشار مي آورد بايد سختي روز کربلا را بياد بياوريم. لحظات حرکت ما لحظاتي است که در دوران اسلام گذشته، ما در حرکت جديدي هستيم ولي تشابه حرکت هاي ما در زمان انبياء و اولياء خداوند اتفاق افتاده، برادران جايگاه ما عظيم است...
... اين صفا را يک روزي همه حسرتش را مي خوريم. اين لحظه را يک وقتي همه حسرتش را مي خوريم. اين صحنه ها تکرار نمي شوند. اين صحنه ها لحظه هايي دارد که اين لحظات مخصوص خداست. اين لحظات را فقط خدا بوجود مي آورد. اين لحظات را ما کم شاهدش بوده ايم، اين لحظه خيلي عظيمي است. چند تا سفارش دارم خدمت برادران و انشاءالله از خدمت برادران مرخص مي شويم و اميدواريم که در ميدان نصرت خداوند همديگر را ملاقات کنيم. اميدوارم که در صحنه اي که چشم شهدايمان، جاي شهدايمان، هدف شهدايمان را زنده کرده باشيم همديگر را انشاءالله ببينيم. جايي که انتقام خون آقا امام حسين (عليه السلام) را گرفته باشيم و دل فاطمه زهرا (سلام الله عليها) را شاد کرده باشيم همديگر را ملاقات کنيم. برادران! راه سخت است و مشکلات زياد و انشاءالله بايد خودمان را مهيا کنيم براي سختي ها، سختي هايي که در راه خداست. پافشاري در امر جهاد تأييد بر بنده بودن به درگاه خداوند است. انشاءالله برادران خودشان را براي سختيهاي عمليات آماده بکنند. حرکت مکاني، برادران زياد دارند. راهپيمايي دارند تا خودشان را نزديک کنند بر دشمن، سختيهايي در مسير هست. بايد انشاءالله تحملش را در جسم ها بوجود بياورند و در ارتفاعاتي که نوک ارتفاع مي روند، سختي ارتفاع را طي مي کنند، الحمدالله را بگويند. در سراشيبي ها سبحان الله بگويند و در جاهايي که ملايم و صاف است به قول معروف تکبير بگويند که هميشه در ذکر خدا باشيم، هميشه با ناله در دلمان اذان بگويم، هميشه ياد امام حسين (عليه السلام) را بکنيم، ياد فاطمه زهرا (س) را بکنيم و ياري بخواهيم از فرمانده مان، ياري بخواهيم از آقا امام زمان (عج)، در سختي ها برادران بايد متوسل بشويم به آقا امام زمان (عج)، بگوييم يا امام زمان (عج) ما آمديم، هستي تو! بايد بيايي و به ما کمک بکني. بخواهيم از آقا امام زمان (عج) که به ما کمک بکند. اگر خودمان را حفظ نکنيم وقتي که به دشمن مي تازيم و پيروزي بدست مي آوريم، يک لحظه بگوييم ما بوديم که اينها را گرفتيم ديگر همه چيز نقش بر آب مي شود. همه اش را بايد در امر بنده بودن خدا انشاءالله در همه ابعاد عمل کنيم. و از خدا بخواهيم که در جهاد اکبر که جهاد اصلي است و دستور پيامبر عزيز اسلام است سعي و تلاش کامل را خودمان بکنيم. ديگر عرضي ندارم و از همه برادرها التماس دعا دارم. ديگر همه برادرها را به خدا مي سپارم و از همه برادرها التماس دعاي خير داريم، امام عزيز را دعا کنيم.
از امام زمان (عج) کمک بخواهيم به کمکمان بيايد، انشاءالله تعالي خداوند به همه ما کمک کند که بنده خوبي براي خداوند باشيم.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
منبع مقاله :
گردآورنده: جانمراد احمدي؛ زير نظر: رجبعلي رحيمي؛ به کوشش مؤسسه حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس لشکر 8 نجف اشرف؛ (1384)، تمناي شهادت: زوايايي از خصوصيات سردار سرلشکر شهيد احمد کاظمي فرمانده نيروي زميني سپاه از زبان همرزمان/ با آثار و گفتاري از احمد کاظمي [... و ديگران]، قم: مجنون، چاپ اول
اشاره:
اين سخنراني قبل از عمليات قادر، بعد از شهادت يار ديرين حاج احمد (مهدي باکري) صورت گرفته است. رزمندگان لشکر 8 با شعار «همسنگر باکري همرزم لشکرت کو» به استقبال سخنان فرمانده شان رفتند. شايان ذکر است در طول سخنراني، رزمندگان اسلام بشدت گريه مي کنند تا جايي که خود حاجي هم نمي تواند اشکهايش را از ديد نيروهايش پنهان کند. با همه اين اوصاف سخنراني را مي خوانيم.برادران عزيز، رزمندگان، اي عزيزان، سربازان آقا امام زمان (عج)، ياران امام حسين (عليه السلام)، ياران پيامبر اسلام (ص) اگر با چشم دل بنگريم، اگر خوب تماشا کنيم، اگر خاطرات اردوگاههاي پيامبر اسلام، اگر خاطرات اردوگاههاي امام علي (عليه السلام) اگر خاطرات ياران امام حسين (عليه السلام) را به خاطر بياوريم، اين صحنه ها، همان صحنه اردوگاههاي امام حسين (عليه السلام) است. تکرار مجدد تاريخ در دومين حکومت اسلامي بعد از حکومت علي (عليه السلام)، با چشم دل به اردوگاه بنگريد، چگونه سربازان امام زمان (عج) دور هم جمع شده اند، چگونه خودشان را مهيا کرده اند. خدايا چگونه ما تو را ستايش کنيم، خدايا چه عظمتي در پيش داريم. اگر با چشم دل بنگريم نمي توانيم رد بشويم اگر تأمل کنيم و فکر کنيم، اگر با دقت تماشا کنيم حتماً ياران امام حسين (عليه السلام) را بياد مي آوريم، حتماً مي توانيم اردوگاه پيامبر اسلام در جنگ تبوک، در جنگهاي متعدد را مي توانيم زنده کنيم.
برادران خيلي بايد خدا را سپاسگزاري کنيم، واقعاًً از آن بالا که نگاه مي کردم و مي آمدم اين صحنه اردوگاه را ديدم بدنم مي لرزيد. ما شايد در گرماي حرکت باشيم، شايد در توان درک و تصوير ما نباشد، امشب شايد شبي باشد که در قبل از شروع عمليات اين تجمع را داريم، شايد فردا شب ديگر هر کدام به يک نقطه اي جهت انجام مأموريت حرکت کرده باشيم، معلوم نيست که فردا کجا باشيم. الان همه جمع هستيم، الان همه دور هم هستيم، الان جمعيت با عظمت در اردوي امام حسين (عليه السلام) همه حلقه زدند دور هم، همه الان آماده هستند، همه تجهيزات شان را گرفته اند، همه دارند عهد و پيمان خود را تجديد مي کنند، همه دارند شهدا را ياد مي آورند، همه دارند در عظمت اسلام سپاسگزاري مي کنند، همه دارند در جايگاه اعلي که قرار گرفتند خدا را سجده مي کنند، همه در عظمت جماعتي قرار گرفتند. خدايا فردا شب چگونه است، خدايا فردا شب اين جماعت بسوي تو، خدايا بار پروردگارا، خدايا ما حرکت مي کنيم بطرف دشمنان تو، خدايا ما حرکت مي کنيم که اطاعت از دستورات تو کرده باشيم، خدايا ما بندگان روسياه تو هستيم، خدايا ما مي تازيم به پليدان تاريخ، خدايا ما انتقام خون امام حسين (عليه السلام) را مي خواهيم بگيريم، خدايا يا ما با دشمني که آگاهانه با ما مي جنگد مبازره مي کنيم، خدايا اگر به ما کمک نکني، ما چه کار بايد بکنيم. خدايا ما با عزمي استوار، با قدمهايي استوار، با توجه به خداي خودمان، با ياري خواستن از امام زمان (عج) داريم حرکت مي کنيم، خدايا ما آن چيزي که در توان ما بوده انجام داديم، ديگر خودمان را داريم به تو مي سپاريم که همه کارها را تو انشاءالله آن شکلي که رضايت خودت هست پيش ببريم، خدايا ما در اين دوره در اين عمليات وحدتمان تمام عيار بود، خدايا ما در اين دوره صفايمان تمام عيار بود، خدايا ما در اين دوره گذشت همه چيز را کرديم، و الان اين حکايت و دليل عملي آن است که ما اين رقم دور هم حلقه زديم، خدايا اگر تو به ما کمک نکني ما از چه کسي کمک بخواهيم، خدايا ما را توان بده، ما را لياقت بده که شهداء بين ما حاضر بشوند.
خدايا به ما لياقت بده که فرشتگان تو بين ما حاضر شوند. خدايا به ما قدرتي بده که ما بتوانيم سپاسگزاري اين همه عظمت را بکنيم، برادران در اين جمع، در اين ناله ها، در اين جماعت عظمتي نهفته است که ما اين عظمت را هرگز نمي فهميم. خدا آگاه است که اين عظمت گوياي چه مطلبي است، گوياي چه آينده اي است ولي پناه مي بريم به خدا، خودمان را به خدا مي سپاريم و انشاءالله حرکت مي کنيم. خدايا ما را از آن ياراني که با علي (عليه السلام) حرکت کردند در اين حرکت قرار بده، خدايا قدمهاي ما را استوار بدار که ما بتوانيم در اين عصر و زمان (ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الکافرين) باشيم. خدايا ما فقط از تو مي خواهيم و به تو توسل جسته ايم و بر تو توکل کرده ايم.
من چند تا مطلب است که انشاءالله از باب مسئوليت بعنوان يک برادر از همه برادران عزيز کوچکتر، خدمت برادران عرض مي کنم. در شروع بايد که از همه برادران درخواست طلب رضايت بکنم که انشاءالله همگي همديگر را حلال بکنند، همه همديگر را ببخشيم و از خدا بخواهيم که انشاءالله مورد مغفرت خدا قرار بگيريم. آن برادراني که از بين ما به خداوند متعال مي پيوندند، آنهايي که به درجه رفيع شهادت مي رسند، آنهايي که به کاروان آقا امام حسين (عليه السلام) مي پيوندند، آنهايي که از بين ما جدا مي شوند سلام ما را به شهدا برسانند. هر کس که رفت جزء ياران امام حسين (عليه السلام) شد، هر کس که به لقاء الله پيوست سلام بقيه را به شهداء برساند. به شهدايي که مظلومانه جان خودشان را در طبق اخلاص، در گرماگرم جبهه اسلام گذاشتند و مظلومانه شهيد شدند، جسدشان در بيابانهاي سوزان جنوب، در کوهستانهاي غرب، زير ديد نامردان تاريخ قرار گرفت.
سرداران رشيد اسلام، سرداراني چون برادر مهدي، برادر همت، برادر مهدي زين الدين و برادران ديگري که يکي پس از ديگري به شهداي تاريخ، شهدايي که در صف ياران امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيدند پيوستند. برادران! معلوم نيست که فردا شب کجا باشيم، در چه نقطه اي، چگونه در حال مبارزه باشيم. الان در اين صحنه هستيم، الاني که در حال گذشتن است، الاني که زمان با سرعت عملي را به خودش مي بيند که فرشتگان ناظرند، خداوند يار است.
خدايا ما بر تو توکل کرديم، خدايا ما از قيد همه چيز دور شده ايم و فقط بر تو توکل کرده ايم. خدايا ما بر نفسمان تأخير و بر تو توکل کرده ايم. خدايا ما آگاهانه با دشمنان تو مي جنگيم و بر اين مطلب بارها افتخار مي کنيم. انشاءالله که خداوند ما را مورد نصرت خودش قرار دهد. ما امکاناتي که در خور امکانات دشمن باشد نداريم. ما افرادي هستيم که براي خدا حرکت کرديم و اين گونه مي خواهيم به دشمن بتازيم، برادران! عزممان را بايد جزم کنيم، قدمهايمان را بايد استوار کنيم و در لحظاتي که نفسهايمان سخت مي شود، قدمهايمان خسته مي شود، جسم مان کوفته مي شود. در آن لحظات که سختي کار بر ما فشار مي آورد بايد سختي روز کربلا را بياد بياوريم. لحظات حرکت ما لحظاتي است که در دوران اسلام گذشته، ما در حرکت جديدي هستيم ولي تشابه حرکت هاي ما در زمان انبياء و اولياء خداوند اتفاق افتاده، برادران جايگاه ما عظيم است...
... اين صفا را يک روزي همه حسرتش را مي خوريم. اين لحظه را يک وقتي همه حسرتش را مي خوريم. اين صحنه ها تکرار نمي شوند. اين صحنه ها لحظه هايي دارد که اين لحظات مخصوص خداست. اين لحظات را فقط خدا بوجود مي آورد. اين لحظات را ما کم شاهدش بوده ايم، اين لحظه خيلي عظيمي است. چند تا سفارش دارم خدمت برادران و انشاءالله از خدمت برادران مرخص مي شويم و اميدواريم که در ميدان نصرت خداوند همديگر را ملاقات کنيم. اميدوارم که در صحنه اي که چشم شهدايمان، جاي شهدايمان، هدف شهدايمان را زنده کرده باشيم همديگر را انشاءالله ببينيم. جايي که انتقام خون آقا امام حسين (عليه السلام) را گرفته باشيم و دل فاطمه زهرا (سلام الله عليها) را شاد کرده باشيم همديگر را ملاقات کنيم. برادران! راه سخت است و مشکلات زياد و انشاءالله بايد خودمان را مهيا کنيم براي سختي ها، سختي هايي که در راه خداست. پافشاري در امر جهاد تأييد بر بنده بودن به درگاه خداوند است. انشاءالله برادران خودشان را براي سختيهاي عمليات آماده بکنند. حرکت مکاني، برادران زياد دارند. راهپيمايي دارند تا خودشان را نزديک کنند بر دشمن، سختيهايي در مسير هست. بايد انشاءالله تحملش را در جسم ها بوجود بياورند و در ارتفاعاتي که نوک ارتفاع مي روند، سختي ارتفاع را طي مي کنند، الحمدالله را بگويند. در سراشيبي ها سبحان الله بگويند و در جاهايي که ملايم و صاف است به قول معروف تکبير بگويند که هميشه در ذکر خدا باشيم، هميشه با ناله در دلمان اذان بگويم، هميشه ياد امام حسين (عليه السلام) را بکنيم، ياد فاطمه زهرا (س) را بکنيم و ياري بخواهيم از فرمانده مان، ياري بخواهيم از آقا امام زمان (عج)، در سختي ها برادران بايد متوسل بشويم به آقا امام زمان (عج)، بگوييم يا امام زمان (عج) ما آمديم، هستي تو! بايد بيايي و به ما کمک بکني. بخواهيم از آقا امام زمان (عج) که به ما کمک بکند. اگر خودمان را حفظ نکنيم وقتي که به دشمن مي تازيم و پيروزي بدست مي آوريم، يک لحظه بگوييم ما بوديم که اينها را گرفتيم ديگر همه چيز نقش بر آب مي شود. همه اش را بايد در امر بنده بودن خدا انشاءالله در همه ابعاد عمل کنيم. و از خدا بخواهيم که در جهاد اکبر که جهاد اصلي است و دستور پيامبر عزيز اسلام است سعي و تلاش کامل را خودمان بکنيم. ديگر عرضي ندارم و از همه برادرها التماس دعا دارم. ديگر همه برادرها را به خدا مي سپارم و از همه برادرها التماس دعاي خير داريم، امام عزيز را دعا کنيم.
از امام زمان (عج) کمک بخواهيم به کمکمان بيايد، انشاءالله تعالي خداوند به همه ما کمک کند که بنده خوبي براي خداوند باشيم.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
منبع مقاله :
گردآورنده: جانمراد احمدي؛ زير نظر: رجبعلي رحيمي؛ به کوشش مؤسسه حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس لشکر 8 نجف اشرف؛ (1384)، تمناي شهادت: زوايايي از خصوصيات سردار سرلشکر شهيد احمد کاظمي فرمانده نيروي زميني سپاه از زبان همرزمان/ با آثار و گفتاري از احمد کاظمي [... و ديگران]، قم: مجنون، چاپ اول
/ج