نقش بصره و بنادر کرانه هاي شمالي خليج فارس در روابط ايران و عثماني

همان گونه که از عنوان کتاب بر مي آيد، نويسنده جايگاه و اهميت بنادر بخش شمالي خليج فارس به ويژه نقش بصره را در روابط و مناسبات ايران و عثماني از دوره ي صفويه تا نيمه ي اول دولت قاجار، قريب به سه سده، مورد تحليل و
پنجشنبه، 30 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش بصره و بنادر کرانه هاي شمالي خليج فارس در روابط ايران و عثماني
 نقش بصره و بنادر کرانه هاي شمالي خليج فارس در روابط ايران و عثماني

 

نويسنده: مهدي فتوت




 
- نقش بصره و بنادر کرانه هاي شمالي خليج فارس در روابط ايران و عثماني
- مؤلف: غلامحسين نظامي
- مشخصات نشر: انتشارات بوشهر، چاپ اول، 1383، 258 ص
همان گونه که از عنوان کتاب بر مي آيد، نويسنده جايگاه و اهميت بنادر بخش شمالي خليج فارس به ويژه نقش بصره را در روابط و مناسبات ايران و عثماني از دوره ي صفويه تا نيمه ي اول دولت قاجار، قريب به سه سده، مورد تحليل و بررسي قرار داده است.
کتاب حاضر در قطع وزيري و جلد شوميز، در 256 صفحه، شامل مقدمه هاي ناشر و نويسنده، فصول پنج گانه به انضمام اسناد مربوطه با تحرير جديد آن ها و نيز کتابنامه و فهرست اعلام است.
مؤلف در ابتداي کتاب در بخشي از عنوان « سخن نخست »، علل و چگونگي گسترش مناسبات و روابط خارجي ايران در دوره ي صفويه، به ويژه با امپراتوري عثماني را اين گونه مطرح مي سازد:
همزمان با ظهور دولت شيعي مذهب در ايران ( 907 ه.ق )، يعني نيمه ي اول سده ي دهم هجري / 16 ميلادي، گسترش سريع امپراتوري نوپا و در عين حال قدرتمند عثماني در مناطق مجاور و حتي دوردست، با عنوان خلافت بر جهان اسلام و تمايل به حکومت بر کل قلمرو کشورهاي مسلمان، ‌باعث برخورد آن کشور با ايران گرديد. عامل عمده ي ديگر اختلاف، منطقه ي بين النهرين، به ويژه بندر بصره بود. موقعيت مهم بندر بصره به عنوان بندر تجاري بين النهرين و واسطه ي تجاري اروپا با شرق، همچنين عوايد چشمگير اقتصادي آن، باعث توجه حکومت عثماني به آن شهر شد. از طرفي بصره همواره رقيب اقتصادي بنادر ايران به شمار مي رفت، از اين رو پادشاهان ايران با زوال تجارت و بازرگاني بنادر جنوب کشور به نفع بصره، اين شهر را مورد حمله قرار مي دادند.
ورود کمپاني هاي تجاري کشورهاي اروپايي به خليج فارس، اختلاف ايران و عثماني را تشديد کرد؛ به همين دليل تجارت بصره يا بنادر جنوب ايران موضوع اين اختلاف بود. يورش هاي پي در پي سپاه ايران به بصره در طول حکومت هاي صفوي، افشار و زند، بيانگر عزم ملي ايرانيان براي بازپس گيري بصره بود که سرانجام در اواخر حکومت کريم خان زند به نتيجه رسيد. بعد از اين رويداد، بصره اهميت اقتصادي خود را به نفع بنادر جنوب ايران، به ويژه بوشهر، از دست داد. در دوره ي قاجار اختلاف ايران و عثماني به انعقاد « معاهده ي ارزروم » ( 1263ه.ق / 1847م ) انجاميد و تا حد زيادي اختلافات ايران و عثماني درباره ي بصره و به طور کلي بين النهرين به پايان رسيد.
نويسنده ي کتاب در بخش مقدمه، با روشني بيشتر فرآيند اهميت بين النهرين، به ويژه بندربصره را نزد ايرانيان از دوره ي باستان تا قاجار مورد بررسي قرار مي دهد.
« اين منطقه در دوره ي باستان طي قرون متمادي، تحت حکومت شاهان ايران بوده و به ويژه در زمان ساسانيان، پايتخت امپراتوري ساساني يعني شهر تيسفون در قلب بين النهرين قرار گرفته بود، از اين رو همواره براي حکومت هاي ايراني اهميت به سزايي داشت...
بندر بصره در جنوب بين النهرين و در مصب اروندرود به دليل دسترسي به خليج فارس و ترانزيت تجارت با هند، آسياي غربي و آسياي صغير، جايگاه ويژه اي داشت و عوايد چشمگير حکام بصره از بازرگاني و تجارتي که از هند تا اروپا را در بر مي گرفت باعث شد که پادشاهان ايران از صفويه به بعد با سلاطين عثماني براي تسلط بر اين بندر مهم درگير شوند...
به طور کلي هدف اين پژوهش دست يابي به پاره اي از علل و عوامل و ريشه هاي بنيادي در روابط ايران و عثماني از دوره ي شاه صفي صفوي تا محمدشاه قاجار است که منطقه ي بين النهرين به طور اعم و بندر بصره به طور اخص، نقش مؤثري در اين رابطه داشته اند. ريشه يابي نقش کمپاني هاي اروپايي در رقابت اقتصادي بصره با بنادر جنوب ايران و تأثير مسير تجارت زميني از طريق بصره به حلب و اروپا و راه دريايي خليج فارس، از ديگر اهداف اين پژوهش است ».
از آنجا که تاکنون درباره ي موضوع فوق در تاريخ ايران پژوهش مستقلي به صورت کتاب و يا مقاله صورت نگرفته است، کتاب حاضرسعي دارد روند منظم و منسجمي از مناسبات ايران و عثماني را با تأکيد بر نقش تأثير بصره بر اين روابط، از دوره ي صفوي تا قاجار ارائه دهد. بخش اصلي کتاب در پنج فصل است که به ترتيب تحت عناوين زير قرار گرفته اند:
فصل اول: آغاز کشمکش ها در دوره ي صفوي.
فصل دوم: جدايي رسمي بصره از ايران.
فصل سوم: رقابت نظامي و اقتصادي ايران و عثماني در دوره ي نادرشاه افشار براي تسلط بر منافع تجاري بصره.
فصل چهارم: کريم خان زند، اوج چالش تجاري با عثماني و يک موفقيت تاريخي.
فصل پنجم: افول تجاري - سياسي بصره تا جدايي کامل از ايران ( 1193-1263 ه.ق / 1779-1847م ).
همچنين نويسنده، اسناد مربوط به مناسبات ايران و عثماني بر سر بصره را به انضمام تحرير جديد آن ها به پايان فصول ضميمه کرده است.
نويسنده در تأليف اين کتاب تاريخي - تحليلي، از بيش از يکصد منبع و مأخذ فارسي، هشت منبع دست اول عربي و نيز چند منبع انگليسي به اضافه نُه مقاله ي تاريخي، بهره جسته است.
منبع مقاله :
خيرانديش، عبدالرسول؛ تبريزنيا، مجتبي؛ ( 1390 )، پژوهشنامه خليج فارس ( دفتر اول و دوم )، تهران: خانه كتاب، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.