اقسام مردم نسبت به پرداخت «زکات»
مردم در ارتباط با پرداخت «زکات» به چند گروه تقسیم می شوند؟
پاسخ اجمالی:
مردم در ارتباط با پرداخت «زکات» دو گروهند: یک گروه، زکات و سایر صدقات خود را با نهایت خشنودى در راه خدا مى دهند. گروه دیگر، زکات را به سختى جان کندن، از خود جدا مى کنند و پیوسته دلشان نگران آن است و گاه و بى گاه مى گویند فلان مالى را که براى زکات دادیم چقدر خوب و مرغوب بود و چه اندازه براى آن زحمت کشیده بودیم و اگر امروز در دست ما بود چنین و چنان مى شد.
پاسخ تفصیلی:
مردم در زمینه پرداخت «زکات»، به دو گروه تقسیم می شوند:
1. گروهى که زکات و سایر صدقات خود را با نهایت خشنودى در راه خدا مى دهند و به مضمون «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَ لَا شُکُوراً»(1)، همه عشق و علاقه آنها متوجّه جلب رضاى پروردگار است؛ نه انتظار سپاسگزارى دارند و نه پاداش و جزایى از گیرندگان مى طلبند.
2. گروه دیگرى به سختى جان کندن، زکات را از خود جدا مى کنند و پیوسته دلشان نگران آن است و گاه و بى گاه مى گویند فلان مالى را که براى زکات دادیم چقدر خوب و مرغوب بود و چه اندازه براى آن زحمت کشیده بودیم و اگر امروز در دست ما بود چنین و چنان مى شد. این گروه، مصداق همان چیزى هستند که امام علی(علیه السلام) در خطبه 199 «نهج البلاغه» فرموده است: (نباید هیچ کس به آنچه [در راه خدا] پرداخته دلبستگى داشته باشد و از اداى آنچه داده است بسیار تأسف بخورد)؛ «فَلَا یُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ، وَ لَا یُکْثِرَنَّ عَلَیْهَا لَهْفَهُ(2)». از سوی دیگر امام(علیه السلام) در ادامه خطبه به بیان پیامدهاى منفى آن پرداخته و مى فرماید: (آن کس که بدون طیب خاطر به امید دریافت چیزى که برتر از آن است آن را بپردازد او نسبت به سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله) جاهل، و از گرفتن پاداش مغبون شده است، در عمل گمراه و پشیمانى او طولانى خواهد بود)؛ «فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَیْرَ طَیِّبِ النّفْسِ بِهَا، یَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا، فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ، مَغْبُونُ الْأَجْرِ، ضَالُّ الْعَمَلِ، طَوِیلُ النَّدَمِ».
در تفسیر جمله «یَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا»؛ جمعى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: منظور این است که انسان با ایمان در اداى زکات و سایر قربات حتّى انتظار برکت مال و برخوردارى از مواهب بیشتر الهى را نداشته باشد، بلکه تنها رضا و خشنودى خدا را در نظر بگیرد؛ ولى این تفسیر با تعبیر«جاهِلٌ بِالسُّنَّةِ» و «ضَالُّ الْعَمَلِ» سازگار نیست؛ زیرا از روایات اسلامى به خوبى استفاده مى شود که انتظار فضل و عنایت الهى در این گونه موارد نه تنها ممنوع نیست، بلکه مرغوب است.
در روایات زکات و صدقه وارد شده است که در هنگام تنگدستى از طریق دادن صدقه، گشایش روزى بطلبید(3)، و حتى قرآن مجید مى گوید: «یَمْحَقُ اللهُ الرِّبَا وَ یُرْبِى الصَّدَقَاتِ»(4)؛ (خداوند ربا را نابود مى کند و صدقات را افزایش مى دهد)؛ ولى دو تفسیر دیگر براى این جمله، مى توان گفت که با جمله هاى دیگر هماهنگ تر است؛ نخست اینکه این جمله ادامه جمله «غَیْرَ طَیِّبِ النّفْسِ بِهَا» باشد؛ یعنى هنگام زکات نه طیب خاطر دارد نه امید برتر از آن از سوى خدا. بدیهى است چنین کسى برخلاف سنّت عمل کرده و به گمراهى کشیده شده است. دیگر اینکه منظور این است کسى که به هنگام اداى زکات، رضایت درونى ندارد و در عین حال برتر از آن را از خدا مى طلبد، سخت در اشتباه و جاهل به سنّت است.
پی نوشت:
(1). سوره دهر، آیه 9.
(2). «لهف» به معناى غصّه، تأسف، اندوه و افسوس است.
(3). «إذا أمْلَقْتُمْ فَتاجِرُوا اللهَ بِالصَّدَقَةِ». (نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 قمری، چاپ: اول، ص 513، حکمت 258).
(4). سوره بقره، آیه 276.
منبع: پیام امام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 7، ص 732.
مطالب مرتبط:
آیا «احکام شرعی» صرفا اموری اعتباری اند و هیچ گونه ارتباطی با امور «تکوینی و واقعی» ندارند؟
چرا واردات کالاهای مشابه داخلی حرام است؟
فلسفه قربانیکردن حاجیان در عرفات چیست؟