خالقیت خدا، دلیلی بر جبری بودن افعال ما
پرسش :
آیا خالقیت خدا نسبت به همه چیز دلیل بر جبر مى شود؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
برخی آیه «اَللّهُ خالِقُ کُلِّ شَىء» را شامل اعمال نیز دانسته و آن را دلیل بر جبر بیان کرده اند؛ در حالیکه اگر دلالت بر جبر داشت در جمله های دیگر آیه، بت پرستان را مورد سرزنش قرار نمی داد، ضمن اینکه این مسئله با اختیار انسان منافات ندارد؛ زیرا خدا انسان را فاعل مختار خلق کرده و هم او خالق است (نسبت به همه چیز و حتى افعال ما) و هم ما فاعل مختاریم و این دو در طول هم است نه در عرض هم.
پاسخ تفصیلی:
جمعى از طرفداران مکتب جبر، به جمله «اَللّهُ خالِقُ کُلِّ شَىء» در آیه 16 سوره «رعد»، براى اثبات مقصود خود استدلال کرده اند. و گفته اند: کلمه «کلِّ شىء» آن چنان وسیع است که اعمال بندگان را نیز شامل مى شود، پس، آفریننده کارهاى ما نیز خدا است، یعنى ما از خود اختیار نداریم.
این سخن را از دو راه مى توان پاسخ گفت: نخست این که: جمله هاى دیگر این آیه، این سخن را کاملا نفى مى کند ؛ زیرا بت پرستان را شدیداً مورد ملامت و سرزنش قرار مى دهد، اگر واقعاً ما در اعمالمان اختیارى نداریم، توبیخ و سرزنش براى چیست؟! اگر خدا خواسته بت پرست باشد، دیگر چرا او را سرزنش مى کند؟ و چرا براى هدایت و تغییر مسیرش استدلال مى کند؟ اینها همه دلیل بر این است که مردم در انتخاب راه خود آزاد و مختارند.
دیگر این که: خالقیت بالذات در همه چیز مخصوص خداست، اما این منافات با مختار بودن ما در افعالمان ندارد؛ چرا که قدرت ما، عقل و شعور ما و حتى اختیار و آزادى اراده ما همه از ناحیه او است، بنابراین، از یک نظر، هم او خالق است (نسبت به همه چیز و حتى افعال ما) و هم ما فاعل مختاریم، و این دو در طول هم است نه در عرض هم، او آفریننده همه وسایل فعل ما است و ما استفاده کننده از این وسائل در راه خیر یا شرّ.
این درست به آن مى ماند که: کسى کارخانه برق یا تأسیسات لوله کشى آب را آماده ساخته، و همه را در اختیار ما قرار داده است، مسلماً ما هر گونه استفاده اى از آن برق و آب بکنیم بدون کمک او امکان پذیر نبوده و نیست ولى، با این حال، تصمیم نهایى با خودماست که از این برق، اطاق عمل جراحى را براى بیمار مشرف به مرگى روشن سازیم، یا یک مجلس و کانون فساد و آلودگى را؛ به وسیله آن آب رفع عطش تشنه کامى کنیم و گلى پرورش دهیم، و یا در پى خانه بى گناهى بریزیم و دیوار آن را ویران سازیم.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ سی و یکم، ج 10، ص 193.
پرسش های مرتبط:
برخی آیه «اَللّهُ خالِقُ کُلِّ شَىء» را شامل اعمال نیز دانسته و آن را دلیل بر جبر بیان کرده اند؛ در حالیکه اگر دلالت بر جبر داشت در جمله های دیگر آیه، بت پرستان را مورد سرزنش قرار نمی داد، ضمن اینکه این مسئله با اختیار انسان منافات ندارد؛ زیرا خدا انسان را فاعل مختار خلق کرده و هم او خالق است (نسبت به همه چیز و حتى افعال ما) و هم ما فاعل مختاریم و این دو در طول هم است نه در عرض هم.
پاسخ تفصیلی:
جمعى از طرفداران مکتب جبر، به جمله «اَللّهُ خالِقُ کُلِّ شَىء» در آیه 16 سوره «رعد»، براى اثبات مقصود خود استدلال کرده اند. و گفته اند: کلمه «کلِّ شىء» آن چنان وسیع است که اعمال بندگان را نیز شامل مى شود، پس، آفریننده کارهاى ما نیز خدا است، یعنى ما از خود اختیار نداریم.
این سخن را از دو راه مى توان پاسخ گفت: نخست این که: جمله هاى دیگر این آیه، این سخن را کاملا نفى مى کند ؛ زیرا بت پرستان را شدیداً مورد ملامت و سرزنش قرار مى دهد، اگر واقعاً ما در اعمالمان اختیارى نداریم، توبیخ و سرزنش براى چیست؟! اگر خدا خواسته بت پرست باشد، دیگر چرا او را سرزنش مى کند؟ و چرا براى هدایت و تغییر مسیرش استدلال مى کند؟ اینها همه دلیل بر این است که مردم در انتخاب راه خود آزاد و مختارند.
دیگر این که: خالقیت بالذات در همه چیز مخصوص خداست، اما این منافات با مختار بودن ما در افعالمان ندارد؛ چرا که قدرت ما، عقل و شعور ما و حتى اختیار و آزادى اراده ما همه از ناحیه او است، بنابراین، از یک نظر، هم او خالق است (نسبت به همه چیز و حتى افعال ما) و هم ما فاعل مختاریم، و این دو در طول هم است نه در عرض هم، او آفریننده همه وسایل فعل ما است و ما استفاده کننده از این وسائل در راه خیر یا شرّ.
این درست به آن مى ماند که: کسى کارخانه برق یا تأسیسات لوله کشى آب را آماده ساخته، و همه را در اختیار ما قرار داده است، مسلماً ما هر گونه استفاده اى از آن برق و آب بکنیم بدون کمک او امکان پذیر نبوده و نیست ولى، با این حال، تصمیم نهایى با خودماست که از این برق، اطاق عمل جراحى را براى بیمار مشرف به مرگى روشن سازیم، یا یک مجلس و کانون فساد و آلودگى را؛ به وسیله آن آب رفع عطش تشنه کامى کنیم و گلى پرورش دهیم، و یا در پى خانه بى گناهى بریزیم و دیوار آن را ویران سازیم.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ سی و یکم، ج 10، ص 193.
پرسش های مرتبط: