اذیت و آزار علی (ع) اذیت و آزار خدا و رسول خدا (ص)
پرسش :
طبق روایات اهل سنّت، اذیت و آزار چه کسی به منزله اذیت آزار خدا و رسول خداست؟
پاسخ :
بدیهى است کسى نمى تواند به ذات پاک خداوند زیان و آزارى برساند. بنابراین منظور از ایذاء خداوند [همانگونه که مفسّران هم گفته اند] همان کفر و الحاد است که خداوند را به خشم مى آورد و تأکیدى است بر مجازات کسانى که پیامبر (صلى الله علیه و آله) و مؤمنان را آزار مى دهند؛ چرا که آزار آنها بمنزله آزار خدا است.
در روایات متعدّدى که از طرق اهل سنّت و از طرق اهل بیت (علیهم السلام) رسیده مى خوانیم که پیامبراکرم (صلى الله علیه و آله) فرمودند: «اى على هر که تو را آزار برساند مرا آزار رسانده است» به این ترتیب آزار او نیز، همسنگ آزار پیامبر (صلى الله علیه و آله) است.
حاکم حسکانى در شواهد التّنزیل از جابر بن عبدالله نقل مى کند که مى گوید: از پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) شنیدم که به على(علیه السلام) مى فرمودند: «مَنْ آذاکَ فَقَدْ آذانى»(1)؛ (کسى که تو را آزار دهد مرا آزار داده است).
در حدیث دیگرى از ابن ابى سلمه از أمّ سلمه همسر پیامبر(صلى الله علیه و آله) نقل مى کند که مى گوید: شنیدم رسول خدا(صلى الله علیه و آله) به على بن ابىطالب (علیه السلام) مى فرمودند: «اَنْتَ اَخى وَ حبیبى، من آذاکَ فَقَدْ آذانى»(2)؛ (تو برادر و حبیب منى، هر کس تو را آزار دهد مرا آزار داده است!). سپس مى افزاید: همین معنى از گروه دیگرى مانند عمر و سعد بن ابى وقّاص و ابوهریره و ابن عباس و ابوسعید خدرى نقل شده است.(3)
همچنین در حدیث دیگرى از على بن ابیطالب (علیه السلام) نقل مى کند در حالى که به موى خود اشاره کرده و آن را در دست گرفته بود فرمودند: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) این حدیث را براى من بیان کرد؛ در حالى که موى خود را به دست گرفته بود فرمودند: «مَنْ آذى شَعرَةً مِنْکَ فَقَدْ آذانى وَ مَنْ آذانى فَقَدْ آذى اللهَ وَ مَنْ آذى اللهَ فَعَلَیْهِ لَعَنَة اللهُ»(4)؛ (کسى که یک موى تو را آزار برساند مرا آزار رسانده و کسى که مرا آزار رساند خدا را آزار رسانده و کسى که خدا را آزار رساند لعنت خدا بر او باد).
احادیثى که در بالا ذکر شد تنها اشاره به این مى کند که آزار على (علیه السلام)، آزار پیامبر (صلى الله علیه و آله) است؛ ولى در آن استناد به آیه فوق نشده در حالى که در بعضى از روایات، این استناد با صراحت آمده است.
از جمله حاکم نیشابورى در «مستدرک علی الصّحیحین» در حدیثى که صحیح و معتبر است از ابن عبّاس نقل مى کند: مردى از اهل شام در برابر او سبّ و دشنام به ساحت مقدّس على(علیه السلام) داد، ابن عبّاس گفت: «یا عَدُوَّ اللهِ آذَیْتَ رَسُوْلَ اللهِ (صلى الله علیه و آله) «اِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونُ اللهَ وَ رَسُوْلَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فى الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ اَعَدَّلَهُمْ عَذاباً مُهیناً» لَوْ کانَ رَسُوْلُ اللهِ (صلى الله علیه و آله) حَیّاً لآذَیْتَهُ»(5)؛ (اى دشمن خدا! تو با این سخنت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) را آزار رساندى، چنانچه قرآن مى فرماید: «آنها که خدا و پیامبرش را آزار مى دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته و براى آنها عذاب خوار کننده اى آماده کرده است»، اگر پیامبر (صلى الله علیه وآله) زنده بود تو او را آزار داده بودى). این حدیث را ذهبى نیز در «تلخیص المستدرک» نقل کرده و تصریح مى کند که حدیث صحیح است.(6) سیوطى در «الدّر المنثور» نیز روایت ابن عباس و استناد او را به آیه شریفه فوق نقل کرده است.(7)
همچنین در کتاب «مستدرک علی الصّحیحین» از عمرو بن شاس، حدیث مفصّلى نقل مى کند که در ذیل آن آمده است: «عمرو بن شاس مى گوید: من در مسجد پیامبر (صلى الله علیه و آله) از على (علیه السلام) به خاطر رفتارى که در سفر یمن با من داشت شکایت کردم؛ این سخن به گوش رسول خدا (صلى الله علیه و آله) رسید، صبح گاهان که همراه جمعى از یاران پیامبر (صلى الله علیه و آله) وارد مسجد شدم، حضرت نگاه تندى به من کرد و فرمودند: اى عمرو! به خدا سوگند مرا آزار دادى! عرض کردم: اى رسول خدا! پناه به خدا مى برم از اینکه به تو آزار برسانم، فرمود: آرى «مَنْ آذى عَلِیّاً فَقَدْ آذانى»؛ (هر کس به على (علیه السلام) آزار رساند مرا آزار رسانده است)». حاکم نیشابورى پس از ذکر این حدیث، تصریح مى کند که حدیثِ صحیح و معتبرى است.(8)
قابل ملاحظه اینکه: نویسنده «مختصر تاریخ دمشق» حدیث بالا را به ضمیمه چند حدیث دیگر، از جابر و سعد بن ابى وقّاص و عمرو بن شاس در کتاب خود آورده است و همه آنها نشان مى دهد که آزار رساندن به على (علیه السلام) آزار به پیامبر (صلى الله علیه و آله) است.(9)
این احادیث متعدد و گسترده که بسیارى از آنها از احادیثى است که دانشمندان اهل سنّت تصریح به صحّت سند آن کرده اند به خوبى نشان مى دهد که على(علیه السلام) همچون جان پیامبر(صلى الله علیه و آله) است؛ عشق به او عشق به پیامبر (صلى الله علیه و آله) و محبّتش، محّبت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و ایذاء و آزار او، ایذاء و آزار رسول خدا (صلى الله علیه و آله) است.
آیا با این حال تردیدى باقى مى ماند در این که على(علیه السلام)، برترین فرد امّت بعد از رسول خدا و شایسته ترین فرد امّت براى امامت و ولایت و خلافت رسول خدا(صلى الله علیه و آله) بوده است؟
پینوشتها:
(1). شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حسکانى، عبید الله بن احمد، تحقیق: محمودى، محمد باقر، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چاپ تهران، 1411 ق، چاپ اول، ج 2، ص 149، سوره أحزاب، آیات 57 الى 58، ح 777.
(2). همان، ص 150، ح 778.
(3). همان، ص 151.
(4). همان، ص147، ح 776.
(5). المستدرک على الصحیحین، حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تحقیق: مصطفى عبدالقادر عطا، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1411ق، چاپ اول، ج 3، ص 131.
(6). همان.
(7). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404، ج 5، ص 220.
(8). المستدرک على الصحیحین، همان، ج 3، ص 131.
(9). مختصر تاریخ مدینة دمشق، ابن منظور، دار الفکر، سوریه، دمشق، 1404ق، چاپ اول، ج 5، ص 391.
منبع: پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج 9، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی.
پاسخ اجمالی:
در آیه 57 سوره «احزاب» آمده: «آنها که خدا و پیامبرش را آزار دهند خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته و برای شان عذاب خوار کننده اى آماده کرده است». باید دانست منظور از ایذاء خدا همان کفر است که خدا را به خشم مى آورد و علاوه بر این تأکیدى است بر مجازات آزاردهندگان پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) و مؤمنان؛ چرا که آزار آنها بمنزله آزار خدا است. همچنین نقل شده که پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) آزار امام على (علیه السلام) را همسنگ آزار خود برشمرد که موجب غضب خداوند می گردد.پاسخ تفصیلی:
در آیه 57 سوره احزاب مى خوانیم: «اِنَّ الَّذینَ یُؤْذُوْنَ اللهَ وَ رَسُوْلَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فى الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً»؛ (آنها که خدا و پیامبرش را آزار مى دهند خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته و براى آنها عذاب خوار کننده اى آماده کرده است).بدیهى است کسى نمى تواند به ذات پاک خداوند زیان و آزارى برساند. بنابراین منظور از ایذاء خداوند [همانگونه که مفسّران هم گفته اند] همان کفر و الحاد است که خداوند را به خشم مى آورد و تأکیدى است بر مجازات کسانى که پیامبر (صلى الله علیه و آله) و مؤمنان را آزار مى دهند؛ چرا که آزار آنها بمنزله آزار خدا است.
در روایات متعدّدى که از طرق اهل سنّت و از طرق اهل بیت (علیهم السلام) رسیده مى خوانیم که پیامبراکرم (صلى الله علیه و آله) فرمودند: «اى على هر که تو را آزار برساند مرا آزار رسانده است» به این ترتیب آزار او نیز، همسنگ آزار پیامبر (صلى الله علیه و آله) است.
حاکم حسکانى در شواهد التّنزیل از جابر بن عبدالله نقل مى کند که مى گوید: از پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) شنیدم که به على(علیه السلام) مى فرمودند: «مَنْ آذاکَ فَقَدْ آذانى»(1)؛ (کسى که تو را آزار دهد مرا آزار داده است).
در حدیث دیگرى از ابن ابى سلمه از أمّ سلمه همسر پیامبر(صلى الله علیه و آله) نقل مى کند که مى گوید: شنیدم رسول خدا(صلى الله علیه و آله) به على بن ابىطالب (علیه السلام) مى فرمودند: «اَنْتَ اَخى وَ حبیبى، من آذاکَ فَقَدْ آذانى»(2)؛ (تو برادر و حبیب منى، هر کس تو را آزار دهد مرا آزار داده است!). سپس مى افزاید: همین معنى از گروه دیگرى مانند عمر و سعد بن ابى وقّاص و ابوهریره و ابن عباس و ابوسعید خدرى نقل شده است.(3)
همچنین در حدیث دیگرى از على بن ابیطالب (علیه السلام) نقل مى کند در حالى که به موى خود اشاره کرده و آن را در دست گرفته بود فرمودند: رسول خدا (صلى الله علیه و آله) این حدیث را براى من بیان کرد؛ در حالى که موى خود را به دست گرفته بود فرمودند: «مَنْ آذى شَعرَةً مِنْکَ فَقَدْ آذانى وَ مَنْ آذانى فَقَدْ آذى اللهَ وَ مَنْ آذى اللهَ فَعَلَیْهِ لَعَنَة اللهُ»(4)؛ (کسى که یک موى تو را آزار برساند مرا آزار رسانده و کسى که مرا آزار رساند خدا را آزار رسانده و کسى که خدا را آزار رساند لعنت خدا بر او باد).
احادیثى که در بالا ذکر شد تنها اشاره به این مى کند که آزار على (علیه السلام)، آزار پیامبر (صلى الله علیه و آله) است؛ ولى در آن استناد به آیه فوق نشده در حالى که در بعضى از روایات، این استناد با صراحت آمده است.
از جمله حاکم نیشابورى در «مستدرک علی الصّحیحین» در حدیثى که صحیح و معتبر است از ابن عبّاس نقل مى کند: مردى از اهل شام در برابر او سبّ و دشنام به ساحت مقدّس على(علیه السلام) داد، ابن عبّاس گفت: «یا عَدُوَّ اللهِ آذَیْتَ رَسُوْلَ اللهِ (صلى الله علیه و آله) «اِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونُ اللهَ وَ رَسُوْلَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فى الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ اَعَدَّلَهُمْ عَذاباً مُهیناً» لَوْ کانَ رَسُوْلُ اللهِ (صلى الله علیه و آله) حَیّاً لآذَیْتَهُ»(5)؛ (اى دشمن خدا! تو با این سخنت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) را آزار رساندى، چنانچه قرآن مى فرماید: «آنها که خدا و پیامبرش را آزار مى دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته و براى آنها عذاب خوار کننده اى آماده کرده است»، اگر پیامبر (صلى الله علیه وآله) زنده بود تو او را آزار داده بودى). این حدیث را ذهبى نیز در «تلخیص المستدرک» نقل کرده و تصریح مى کند که حدیث صحیح است.(6) سیوطى در «الدّر المنثور» نیز روایت ابن عباس و استناد او را به آیه شریفه فوق نقل کرده است.(7)
همچنین در کتاب «مستدرک علی الصّحیحین» از عمرو بن شاس، حدیث مفصّلى نقل مى کند که در ذیل آن آمده است: «عمرو بن شاس مى گوید: من در مسجد پیامبر (صلى الله علیه و آله) از على (علیه السلام) به خاطر رفتارى که در سفر یمن با من داشت شکایت کردم؛ این سخن به گوش رسول خدا (صلى الله علیه و آله) رسید، صبح گاهان که همراه جمعى از یاران پیامبر (صلى الله علیه و آله) وارد مسجد شدم، حضرت نگاه تندى به من کرد و فرمودند: اى عمرو! به خدا سوگند مرا آزار دادى! عرض کردم: اى رسول خدا! پناه به خدا مى برم از اینکه به تو آزار برسانم، فرمود: آرى «مَنْ آذى عَلِیّاً فَقَدْ آذانى»؛ (هر کس به على (علیه السلام) آزار رساند مرا آزار رسانده است)». حاکم نیشابورى پس از ذکر این حدیث، تصریح مى کند که حدیثِ صحیح و معتبرى است.(8)
قابل ملاحظه اینکه: نویسنده «مختصر تاریخ دمشق» حدیث بالا را به ضمیمه چند حدیث دیگر، از جابر و سعد بن ابى وقّاص و عمرو بن شاس در کتاب خود آورده است و همه آنها نشان مى دهد که آزار رساندن به على (علیه السلام) آزار به پیامبر (صلى الله علیه و آله) است.(9)
این احادیث متعدد و گسترده که بسیارى از آنها از احادیثى است که دانشمندان اهل سنّت تصریح به صحّت سند آن کرده اند به خوبى نشان مى دهد که على(علیه السلام) همچون جان پیامبر(صلى الله علیه و آله) است؛ عشق به او عشق به پیامبر (صلى الله علیه و آله) و محبّتش، محّبت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و ایذاء و آزار او، ایذاء و آزار رسول خدا (صلى الله علیه و آله) است.
آیا با این حال تردیدى باقى مى ماند در این که على(علیه السلام)، برترین فرد امّت بعد از رسول خدا و شایسته ترین فرد امّت براى امامت و ولایت و خلافت رسول خدا(صلى الله علیه و آله) بوده است؟
پینوشتها:
(1). شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حسکانى، عبید الله بن احمد، تحقیق: محمودى، محمد باقر، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چاپ تهران، 1411 ق، چاپ اول، ج 2، ص 149، سوره أحزاب، آیات 57 الى 58، ح 777.
(2). همان، ص 150، ح 778.
(3). همان، ص 151.
(4). همان، ص147، ح 776.
(5). المستدرک على الصحیحین، حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تحقیق: مصطفى عبدالقادر عطا، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1411ق، چاپ اول، ج 3، ص 131.
(6). همان.
(7). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404، ج 5، ص 220.
(8). المستدرک على الصحیحین، همان، ج 3، ص 131.
(9). مختصر تاریخ مدینة دمشق، ابن منظور، دار الفکر، سوریه، دمشق، 1404ق، چاپ اول، ج 5، ص 391.
منبع: پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج 9، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی.