چهارشنبه، 6 اسفند 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ماجرای تولد و نامگذاری حضرت علی علیه السلام

پرسش :

ماجرای تولد و نامگذاری حضرت علی (علیه السلام) چه بود؟


پاسخ :
ولادت حضرت علی (علیه السلام) نوید امید و شادی برای قبیله بنی هاشم و بنی اسد بود و آنگونه در کتب تاریخی به نگارش درآورده‌اند و از بزرگان یاد شده است، حضرت امیرالمومنان (علیه السلام) تنها کسی است که در کعبه به دنیا آمده است.

مادر حضرت علی (علیه السلام) فاطمه، دختر اسد فرزند هاشم است که جزء نخستین زنانی به شمار می‌رود که به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) ایمان آورد و حتی پیش از بعثت هم از آیین ابراهیم یکتاپرستی پیروی می‌کرد. فاطمه همان زنی بود که بسیار مورد احترام پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) بود و پدر حضرت هم عمران معروف به ابوطالب، از حامیان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بود.

به دنیا آمدن امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) در درون خانه خدا فضیلتی است که محدّثان شیعه آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند، اما در این میان دانشمندان بسیاری از اهل تسنن هم براین امر واقف هستند و در آثار مکتوب به آن اشاره کرده‌اند؛ اشاراتی مثل نقل محمد مالکی که می‌گوید: «وُلِدَ بِمکَّةَ الْمُشَرّفَةَ داخِلَ بَیْتِ الْحَرامِ فی یَوْمِ الْجُمعَةِ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِاللّه ِ. رَجَبِ سَنَةِ ثَلاثینَ مِنْ عامِ الْفیلِ... وَلَمْ یُولَدْ فِی الْبَیْتِ الْحَرامِ قَبْلَهُ اَحَدٌ سِواهُ، وَهِیَ فَضیلَةٌ خَصَّهُ اللّه تَعالی بِها اِجْلالاً لَهُ وَاِعْلاءً لَمَرْتَبَتِهِ وَاِظْهارا لِکَرامَتِهِ؛(۱) علی در داخل خانه خدا در مکه، روز جمعه سیزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفیل به دنیا آمد. قبل از او کسی در داخل خانه خدا به دنیا نیامده بود و این ولادت فضیلتی است که خدای بلند مرتبه علی (علیه السلام) را به آن اختصاص داده است، برای تجلیل او و بالا بردن مرتبه او و آشکار نمودن کرامت و بزرگواری او».

همچنین حاکم نیشابوری می‌گوید: «ولادت علی در داخل کعبه به طور تواتر به ما رسیده است.» (۲)، یا تاکنون کسی به این فضیلت دست نیافته است.»(۳) زمینه داریم که به یکی از آن‌ها اشاره می‌شود؛ (۴)

سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل کرده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل کعبه نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمؤمنین (علیه السلام) که 9 ماهه باردار بود و درد زایمان طاقت او را گرفته بود، ظاهر شد، «فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَبِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَکُتُبٍ، وَاِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَاِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَبِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی؛(۵) پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از طرف تو نازل شده اند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!»

یزید بن قعنب در ادامه نقل می‌کند: ما دیدیم که خانه خدا از پشت شکافته شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما دیگر او را ندیدیم، و دیوار دوباره به حال اوّل برگشت، به ذهن ما رسید که قفل در خانه خدا را باز کنیم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِکَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّه ِ. عَزّوجَلّ؛(۶) پس دانستیم که این مسئله کاری است از طرف خدای عزیز و جلیل».

چند روز این مادر و کودک در درون خانه خدا می‌مانند. راستی در این چند روز مادر چه خورده و چه نوشیده؟ و دیگر نیاز‌های خویش را چگونه برآورده نموده است؟...

اگر کمترین دقت و تأمّلی در این مسائل انجام گیرد، بی گمان به فضیلت والای این نوزاد و مادر می‌توان پی برد که چگونه معجزات متعددی به احترام آن دو انجام می‌گیرد؛ شکافته شدن دیوار خانه خدا و به هم آمدن آن، ماندن چهار روز در درون خانه، پاک بودن نوزاد از آلودگی زایمان وگرنه در درون خانه خدا راه نمی‌یافت، استفاده از غذای بهشتی و...! خوب است در ادامه گزارش را از زبان فاطمه بنت اسد بشنویم:

وقتی از خانه بیرون آمد، گفت: «اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّه َ. عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لایُحِبُّ اَنْ یَعْبُدَاللّه َ. فِیهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَاِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَاِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّه ِ. الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها [ارزاقها]؛(۷) به راستی من بر زن‌های پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که دوست نمی‌داشت در آن مکان (یعنی کاخ فرعون) خدا را عبادت کند، مگر در حال ناچاری؛ و به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازه‌ای از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوه‌های بهشتی آن استفاده بردم.»

در ادامه روایت میلاد حضرت علی (علیه السلام) آمده است: مولود نورانی که در درون خانه خدا به دنیا آمده و چهار شبانه روز از او و مادرش با غذای بهشتی پذیرایی شده، برای نام گذاریش نیز خدای خانه باید تصمیم بگیرد، نه پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگ؛ و چنین هم شد، خداوند منّت خویش را بر او کامل نمود و با جملاتی از عالم غیب به گوش فاطمه مادر نوزاد رساند که او را چه نام نهد.

از فاطمه بنت اسد در تاریخ نقل شده است که می‌گوید: «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ. الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَاَدّبْتُهُ باَدَبی وَوَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَهُوَ الَّذی... یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَیُقَدِّسُنی وَیُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ واَطاعَهُ وَوَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَعَصاهُ؛(۸) پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد:‌ای فاطمه [او را]به نام علی نام گذاری کن! پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که می‌گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگی‌های علم خود آگاه ساختم و او کسی است که... بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.»

آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه کرد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و بشارت ولادت علی (علیه السلام) را داد. همه خانواده که در پیشاپیش آن‌ها محمد مصطفی (صلّی الله علیه و آله) قرار داشت، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند، محمد مصطفی (صلّی الله علیه و آله) نوزاد را در بغل گرفت و زبان خویش را در دهان او قرار داد و اذان و اقامه در گوش او خواند. آن گاه ابوطالب شتران زیادی را به عنوان ولیمه این نوزاد قربانی کرد و تمام مردم را به خانه خویش دعوت نمود؛ به این صورت که اوّل هفت بار خانه خدا را طواف کردند، آن گاه داخل خانه ابوطالب روند و بر علی (علیه السلام) سلام کردند.(۹)

زمانی که حضرت علی (علیه السلام) ۶ ساله بود، پدرش، ابوطالب که ریاست بنی‌هاشم را بر عهده داشت، دچار مشکل مالی شد. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) که خود در کودکی تحت سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود و در این زمان بالای ۳۰ سال، سن داشتند، برای سبک کردن بار عائلهٔ به ابوطالب پیشنهاد کرد که سرپرستی حضرت علی (علیه السلام) را او بر عهده بگیرد. ابوطالب پذیرفت و حضرت علی (علیه السلام) از کودکی در خانهٔ پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، تحت نظر او قرار گرفت و هنگامی که حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) اعلام دریافت وحی الهی کردند، امیرالمومنین (علیه السلام) در سن ۱۰ سالگی به او ایمان آورد و مسلمان شد. و پس از آن با شجاعت، رشادت و عاشقانه در کنار رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و حضرت فاطمه (علیها السلام) زیستند.
 
پی نوشت ها:
۱. الفصول المهمة، صص ۱3 ـ۱۲؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۸.
۲. مستدرک حاکم، ج. ۳، ص. ۴۸۳.
۳. شرح قصیده عبدالباقی افندی، ص ۱۵.
۴. مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۴۹؛ شرح الشفاء، ج ۱، ص ۱۵۱؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج ۱، صص ۳۱۰ ـ۳۰۶.
۵. بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج ۳۵، ص ۸، حدیث ۱۱؛ ر.ک: خصائص امیرالمؤمنین، للشریف الرضی، ص ۳۹؛ الغدیر، علاّمه امینی، ج ۶، ص ۲۲.
۶. همان.
۷. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۸.
۸. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۹، ذیل حدیث ۱۱.
۹. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۸؛ اعلام الهدایه، ج ۲، ص ۵۰.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.