وفای خدا به وعده هایی که داده
پرسش :
از کجا بدانیم که خدا به وعدههایی که به انسان داده و او را به بهشت و نعمتهای آن دل خوش کرده است، وفا میکند؟
پاسخ :
دروغ گویی ناشی از نقص است و در خدا هیچ نقصی نیست که بخواهد دروغ بگوید. این نقصها را یک به یک بررسی میکنیم:
الف) گاهی انسان دروغ میگوید تاضعف خودش را بپوشاند و خودش را قوی نشان بدهد؛ مثلاً کسی که توان بدنی پایینی دارد، به دروغ به دوستهایش میگوید که او سالها در فلان رشتهی رزمی فعالیت کرده است. او این دروغ را میگوید تا همه او را قدرتمند بپندارند.
ب) گاهی انسان از سر ترس دروغ میگوید؛ مثلاً کودکی که ظرفی را شکسته و از توبیخ پدر و مادرش میترسد، به دروغ میگوید که آن ظرف را برادر یا خواهرش شکسته است.
پ) گاهی هم نیاز باعث دروغ گویی میشود؛ مثلاً گدایی که به مقداری پول نیاز دارد، برای تحریک عواطف مردم میگوید که قرار است فردا عمل جراحی شود و باید پول زیادی به بیمارستان بپردازد.
ت) چهارمین عامل دروغ گویی، حماقت و نادانی است؛ مثلاً چوپان دروغ گو که برای آزار مردم و مسخره کردن آنها به دروغ میگفت که گرگ به گله اش حمله کرده است.
خدای متعال، نه ضعیف است، نه ترسو، نه نیازمند و نه نادان؛ از این رو دلیلی ندارد که دروغ بگوید و وعدههای دروغین بدهد. پس جای هیچ گونه شک و تردیدی در وعدههای او وجود ندارد. او موجودی قوی، مقتدر، بی نیاز و حکیم است. دروغ گویی و دادن وعدههای تو خالی با این صفتهای خدا ناسازگار است.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.
دروغ گویی ناشی از نقص است و در خدا هیچ نقصی نیست که بخواهد دروغ بگوید. این نقصها را یک به یک بررسی میکنیم:
الف) گاهی انسان دروغ میگوید تاضعف خودش را بپوشاند و خودش را قوی نشان بدهد؛ مثلاً کسی که توان بدنی پایینی دارد، به دروغ به دوستهایش میگوید که او سالها در فلان رشتهی رزمی فعالیت کرده است. او این دروغ را میگوید تا همه او را قدرتمند بپندارند.
ب) گاهی انسان از سر ترس دروغ میگوید؛ مثلاً کودکی که ظرفی را شکسته و از توبیخ پدر و مادرش میترسد، به دروغ میگوید که آن ظرف را برادر یا خواهرش شکسته است.
پ) گاهی هم نیاز باعث دروغ گویی میشود؛ مثلاً گدایی که به مقداری پول نیاز دارد، برای تحریک عواطف مردم میگوید که قرار است فردا عمل جراحی شود و باید پول زیادی به بیمارستان بپردازد.
ت) چهارمین عامل دروغ گویی، حماقت و نادانی است؛ مثلاً چوپان دروغ گو که برای آزار مردم و مسخره کردن آنها به دروغ میگفت که گرگ به گله اش حمله کرده است.
خدای متعال، نه ضعیف است، نه ترسو، نه نیازمند و نه نادان؛ از این رو دلیلی ندارد که دروغ بگوید و وعدههای دروغین بدهد. پس جای هیچ گونه شک و تردیدی در وعدههای او وجود ندارد. او موجودی قوی، مقتدر، بی نیاز و حکیم است. دروغ گویی و دادن وعدههای تو خالی با این صفتهای خدا ناسازگار است.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.