نگاهی به اسرار تغییر قبله
پرسش :
اسرار «تغییر قبله» چه بود؟
پاسخ :
مسئله «تغییر قبله» از بیت المقدس به خانه کعبه براى همه سؤال انگیز بود، آنها که گمان مى کردند هر حکمى باید ثابت باشد مى گفتند: اگر مى بایست ما به سوى کعبه نماز بخوانیم چرا از همان روز اول نگفتند؟ و اگر بیت المقدس مقدم بود که قبله انبیاء پیشین محسوب مى شد چرا تغییر یافت؟
دشمنان نیز میدان وسیعى براى سمپاشى یافتند، شاید مى گفتند: او در آغاز متوجه قبله پیامبران گذشته شد، اما پس از پیروزی هایش، نژاد پرستى بر او غلبه نمود و آن را به قبله قوم خود تبدیل کرد! یا مى گفتند: او براى جلب توجه یهود و مسیحیان، نخست بیت المقدس را پذیرفت، هنگامى که مؤثر نیفتاد آن را تبدیل به «کعبه» کرد. بدیهى است این وسوسه ها، آن هم در جامعه اى که هنوز نورِ علم و ایمان، زوایایش را روشن نساخته بود و رسوبات دوران شرک و بت پرستى هنوز در آن وجود داشت، چه نگرانى و اضطرابى ایجاد مى کند. لذا قرآن صریحاً در آیه 143 سوره «بقره» مى گوید: «این یک آزمایش بزرگ براى مشخص شدن موضع مؤمنان و مشرکان بود».
بعید نیست یکى از علل مهم تغییر قبله این باشد که:
از آنجا که خانه خدا در آن زمان کانون بت هاى مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتاً به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند؛ اما هنگامى که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتى دادند و صفوف آنها از دیگران کاملا مشخص شد، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوى کعبه قدیمى ترین مرکز توحید و پرسابقه ترین کانون انبیاء بازگشتند.
بدیهى است هم نماز خواندن به سوى بیت المقدس براى آنها که خانه کعبه را سرمایه معنوى نژاد خود مى دانستند مشکل بود و هم بازگشت به سوى کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست. مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند، تا آنچه از آثار شرک در وجودشان بود در این کوره داغ بسوزد و پیوندهاى خود را از گذشته شرک آلودشان ببرند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق در وجودشان پیدا گردد. با توجه به اینکه خدا مکان و محلى ندارد، قبله رمزى است براى وحدت صفوف و احیاى خاطره هاى توحیدى و تغییر آن هیچ چیز را دگرگون نخواهد کرد، مهم تسلیم بودن در برابر فرمان او و شکستن بت هاى تعصب و لجاجت و خودخواهى است.(1)
پی نوشت:
(1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 شمسی، چاپ: اول، ج 1، ص 485.
منبع: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: حسینى، سید حسین، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: چهارم، ص 405.
مسئله «تغییر قبله» از بیت المقدس به خانه کعبه براى همه سؤال انگیز بود، آنها که گمان مى کردند هر حکمى باید ثابت باشد مى گفتند: اگر مى بایست ما به سوى کعبه نماز بخوانیم چرا از همان روز اول نگفتند؟ و اگر بیت المقدس مقدم بود که قبله انبیاء پیشین محسوب مى شد چرا تغییر یافت؟
دشمنان نیز میدان وسیعى براى سمپاشى یافتند، شاید مى گفتند: او در آغاز متوجه قبله پیامبران گذشته شد، اما پس از پیروزی هایش، نژاد پرستى بر او غلبه نمود و آن را به قبله قوم خود تبدیل کرد! یا مى گفتند: او براى جلب توجه یهود و مسیحیان، نخست بیت المقدس را پذیرفت، هنگامى که مؤثر نیفتاد آن را تبدیل به «کعبه» کرد. بدیهى است این وسوسه ها، آن هم در جامعه اى که هنوز نورِ علم و ایمان، زوایایش را روشن نساخته بود و رسوبات دوران شرک و بت پرستى هنوز در آن وجود داشت، چه نگرانى و اضطرابى ایجاد مى کند. لذا قرآن صریحاً در آیه 143 سوره «بقره» مى گوید: «این یک آزمایش بزرگ براى مشخص شدن موضع مؤمنان و مشرکان بود».
بعید نیست یکى از علل مهم تغییر قبله این باشد که:
از آنجا که خانه خدا در آن زمان کانون بت هاى مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتاً به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند؛ اما هنگامى که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتى دادند و صفوف آنها از دیگران کاملا مشخص شد، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوى کعبه قدیمى ترین مرکز توحید و پرسابقه ترین کانون انبیاء بازگشتند.
بدیهى است هم نماز خواندن به سوى بیت المقدس براى آنها که خانه کعبه را سرمایه معنوى نژاد خود مى دانستند مشکل بود و هم بازگشت به سوى کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست. مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند، تا آنچه از آثار شرک در وجودشان بود در این کوره داغ بسوزد و پیوندهاى خود را از گذشته شرک آلودشان ببرند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق در وجودشان پیدا گردد. با توجه به اینکه خدا مکان و محلى ندارد، قبله رمزى است براى وحدت صفوف و احیاى خاطره هاى توحیدى و تغییر آن هیچ چیز را دگرگون نخواهد کرد، مهم تسلیم بودن در برابر فرمان او و شکستن بت هاى تعصب و لجاجت و خودخواهى است.(1)
پی نوشت:
(1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 شمسی، چاپ: اول، ج 1، ص 485.
منبع: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: حسینى، سید حسین، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: چهارم، ص 405.