دخالت اسلام در امور اقتصادی
پرسش :
آیا اسلام در امور اقتصادی دخالت دارد؟
پاسخ :
افزون بر این، این سخن، خود، نوعی تناقض است؛ زیرا روش فردی را نمیتوان از روابط اجتماعی جدا دانست. نظامهای اجتماعی، اعم از اقتصادی و سیاسی، پیوسته در رفتار افراد اجتماع منعکس میشود و افراد جامعه آن را اجرا میکنند؛ بنابراین، هر گونه تفکیک بین سلوک فردی و اجتماعی، به تناقض میانجامد و برای پرهیز از چنین تناقضی باید در کنار اعتراف به تنظیم روابط فردی، نظام کامل اقتصادی را نیز باور داشته باشیم؛ چنانکه اگر تاریخ دوران پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) را مطالعه کنیم نمیتوانیم آن را بدون نظام اقتصادی ببیابیم؛ زیرا هیچ جامعهای منهای مذهب و بدون داشتن قانون در زمینه تولید و توزیع، شکل نمیگیرد؛ بنابراین در دوران رهبری پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) جامعه بر اساس نظام اقتصادی متناسب با دیدگاه اسلام اداره میشد.(1)
شریعت اسلام، بلکه کل شرایع الهی دارای نظام هستند، مقصود از نظام، برنامهای است که از جانب شرع مقدس برای تنظیم حیات اجتماعی بشر وضع شده است. شریعت الهی فقط برای ایجاد رابطه بین انسان و خدا نیست؛ بلکه افزون بر آن هم به رفتارهای شخصی و هم رفتارهای اجتماعی بشر ناظر است. امتیاز نظامهایی که از شرایع الهی نشأت گرفتهاند با دیگر نظامهایی که بشر آنها را وضع کرده، در آن است که نظامهای بشری، هر چند عادلانه، مصلحت اندیشانه و عاقلانه شکل یافته باشد، جهات معنوی و خدا و اخلاق در آنها لحاظ نشده، در حالی که همه اینها در اسلام لحاظ شده است و اسلام کرامت انسان را نادیده نگرفته و به جایگاه آن در حیات اجتماعی انسان به طور کامل توجه کرده است؛ زیرا انسان با دیگر حیوانات فرق دارد. انسان موجود جاویدی است و در حیات خود، مراحلی را باید بپیماید که این حیات، آن مراحل است. بنابراین اسلام برای تمام ابعاد اجتماعی زندگی بشر از قبیل سیاسی، حقوقی، اقتصادی و ... نظام خاص دارد؛ البته این بدان معنی نیست که برای همه زمانها و مکانها طرح و برنامه ثابت اراه کند؛ زیرا برنامههای هر نظامی باید با تکیه بر مبانی و با توجه به وضعیت زمان و مکان باشد و نمیشود برنامهای ثابت و خاص را برای همه زمانها و مکانها ارائه کرد و از این قبیل است که میبینیم وقتی از امام صادق(علیه السلام) درباره بهترین لباس پرسیده میشود، میفرماید: «بهترین لباس هر زمان، لباس آن زمان است».(2)
پینوشتها:
(1). سید محمدباقر صدر: المدرسة الاسلامیة، مکتبة اعتماد الکاظمی، تهران، 1401 ق، صص 187-183. (با تلخیص)
(2). وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت، ج 5، ص 8.
منبع: فصلنامه اقتصاد اسلامی، زمستان 1381، شماره 8.
پاسخ آیت الله سید محمدباقر صدر:
جامعیت شریعت اسلامی در تمام عرصههای زندگی، از راه جست و جو در قوانین اسلامی در ابعاد گوناگون زندگی، مشاهده میشود؛ چنانکه در منابع اصیل اسلامی بدان اشاره شده است. روایات فراوانی در کتابهای روایی ما وجود دارد که دلیل بر جامعیت دین اسلام است. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هر آنچه مردم برای زندگی نیاز دارند، در شریعت اسلام وجود دارد، و هیچ قضیهای نیست که در شریعت نباشد؛ حتی دیه خراش». از این روایت و مانند آن مشخص میشود که اسلام برای کمترین مشکلات و حوادث(مثل دیه خراش) قانون دارد؛ پس آیا معقول است برای مشکلات عظیم اقتصادی برنامه نداشته باشد؟ آیا ممکن است اسلام، حق انسان را هنگامی که زمینی را آباد میکند یا معدنی را استخراج میکند و ... مشخص نکرده باشد؟ پس اعتقاد کسانی که میگویند: اسلام فقط برای تنظیم روابط فردی برنامه دارد، و برای روابط اجتماعی و کلان جامعه طرح و برنامهای ندارد، باطل است.افزون بر این، این سخن، خود، نوعی تناقض است؛ زیرا روش فردی را نمیتوان از روابط اجتماعی جدا دانست. نظامهای اجتماعی، اعم از اقتصادی و سیاسی، پیوسته در رفتار افراد اجتماع منعکس میشود و افراد جامعه آن را اجرا میکنند؛ بنابراین، هر گونه تفکیک بین سلوک فردی و اجتماعی، به تناقض میانجامد و برای پرهیز از چنین تناقضی باید در کنار اعتراف به تنظیم روابط فردی، نظام کامل اقتصادی را نیز باور داشته باشیم؛ چنانکه اگر تاریخ دوران پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) را مطالعه کنیم نمیتوانیم آن را بدون نظام اقتصادی ببیابیم؛ زیرا هیچ جامعهای منهای مذهب و بدون داشتن قانون در زمینه تولید و توزیع، شکل نمیگیرد؛ بنابراین در دوران رهبری پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) جامعه بر اساس نظام اقتصادی متناسب با دیدگاه اسلام اداره میشد.(1)
پاسخ آیت الله محمدهادی معرفت:
شریعت اسلام، بلکه کل شرایع الهی دارای نظام هستند، مقصود از نظام، برنامهای است که از جانب شرع مقدس برای تنظیم حیات اجتماعی بشر وضع شده است. شریعت الهی فقط برای ایجاد رابطه بین انسان و خدا نیست؛ بلکه افزون بر آن هم به رفتارهای شخصی و هم رفتارهای اجتماعی بشر ناظر است. امتیاز نظامهایی که از شرایع الهی نشأت گرفتهاند با دیگر نظامهایی که بشر آنها را وضع کرده، در آن است که نظامهای بشری، هر چند عادلانه، مصلحت اندیشانه و عاقلانه شکل یافته باشد، جهات معنوی و خدا و اخلاق در آنها لحاظ نشده، در حالی که همه اینها در اسلام لحاظ شده است و اسلام کرامت انسان را نادیده نگرفته و به جایگاه آن در حیات اجتماعی انسان به طور کامل توجه کرده است؛ زیرا انسان با دیگر حیوانات فرق دارد. انسان موجود جاویدی است و در حیات خود، مراحلی را باید بپیماید که این حیات، آن مراحل است. بنابراین اسلام برای تمام ابعاد اجتماعی زندگی بشر از قبیل سیاسی، حقوقی، اقتصادی و ... نظام خاص دارد؛ البته این بدان معنی نیست که برای همه زمانها و مکانها طرح و برنامه ثابت اراه کند؛ زیرا برنامههای هر نظامی باید با تکیه بر مبانی و با توجه به وضعیت زمان و مکان باشد و نمیشود برنامهای ثابت و خاص را برای همه زمانها و مکانها ارائه کرد و از این قبیل است که میبینیم وقتی از امام صادق(علیه السلام) درباره بهترین لباس پرسیده میشود، میفرماید: «بهترین لباس هر زمان، لباس آن زمان است».(2)پینوشتها:
(1). سید محمدباقر صدر: المدرسة الاسلامیة، مکتبة اعتماد الکاظمی، تهران، 1401 ق، صص 187-183. (با تلخیص)
(2). وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت، ج 5، ص 8.
منبع: فصلنامه اقتصاد اسلامی، زمستان 1381، شماره 8.