علت انتخاب نام فاطمه برای حضرت زهرا (علیها السلام)
پرسش :
چرا حضرت زهرا (علیها السلام) را فاطمه نامیدند؟
پاسخ :
قبل از هر چیز باید بپرسیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) کیست؟
پاسخ این سؤال مشکل است یا برای ما ممکن نیست؛ اما میتوانیم از سخنانی که اهلبیت (سلام الله علیهم) در این باره فرمودهاند، قطرهای از دریا پی ببریم که زهرا کیست.
مثلاً ائمۀ طاهرین (سلام الله علیهم) فرمودهاند: «نَحنُ حُجَجُ اللَّه عَلَی خَلقِه وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَة حُجّة اللَّه عَلَینا»[۱].
حضرت ولیّ عصر (ارواحنافداه) نیز میفرمایند: «فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[۲].
معنای این جملات را نمیفهمیم، اما معلوم است یک معنایی به ذهن میآید و شاد میشویم، یعنی مثل اینکه دل ما کلمات ائمۀ طاهرین (سلام الله علیهم) را درک میکند.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد میشد و ایشان سرتاپا بلند میشدند و وقتی زهرا میرفت، پیامبر به دنبال او میرفتند. بعضی اوقات دست زهرا را میبوسیدند و میفرمودند: بوی بهشت را استشمام میکنم.[۳]
وقتی ایشان به دنیا آمد، اسم او را از طرف خدا، فاطمه گذاشتند.[۴] فاطمه را فاطمه نامیدهاند و بزرگان و مخصوصاً اهل معرفت، چندین معنا برای فاطمه نقل کردهاند، البته نمیگویند حتماً این است. نمیشود کُنه معرفت او را به دست آورد، اما چند معنا برای فاطمه بیان شده است.[۵]
معنای اول همین حرفهایی است که من زدم: «إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»[۶]؛ یعنی هیچ کس فاطمهشناس نیست. هیچ کس نمیتواند کُنه معرفت زهرا را بهدست آورد به جز خدا که گفته است اسم او را فاطمه بگذار. جز پیغمبر اکرم، و جز ائمّۀ طاهرین (سلام الله علیهم) که فرمودهاند فاطمه اسوه و سرمشق برای همۀ ماست، مخصوصاً سرمشق در زمان ظهور است.
معنای دوّم که نظیر همین معناست و برای ما از نظر ذوقی خیلی شیرین است، اینکه فرمودهاند: «إِنَّهَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ عَنِ الطَّمْث»[۷]؛ یعنی فاطمه را فاطمه گفتهاند برای اینکه آیۀ تطهیر دربارۀ ایشان نازل شده است و از هر پلیدی منزّه و پاک است. این آیۀ تطهیر نزد پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خیلی اهمیّت دارد؛ لذا آن را دوست داشتند و چند مرتبه نازل شده است. میفرماید: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»[۸]
معنای سوم فاطمه که آن هم خیلی عالیست، و از این عبارت گرفته میشود، اینکه فاطمه را فاطمه گفتهاند برای اینکه فاطمه زهرا آن خونهایی که زنها میبینند، ایشان ندید: «فُطِمَتْ عَنِ الطَّمْث».
در این باره صحبتها شده و حرفهایی زده شده و امّا یک جمله هست که این جمله همه را خاموش میکند و آن اینست که در آن دوسه روز، بعد از آنکه محسنِ حضرت زهرا را سقط کردند، ایشان به مسجد آمدند، در مسجد ماندند و خطبه خواندند. این معنای سوّم هم معنای خوبی است، اما مصداق معنای دوّم است و مصداق همان آیۀ تطهیر است.
آیۀ تطهیر میگوید: حضرت زهرا (سلام الله علیها) آلودگی و نقص و عیب، چه در ظاهر و چه در باطن نداشت. از نظر علم، علم ماکان و مایکون و ما هو کائن داشت و ذرّهای جهل در زهرا نبود. آیۀ تطهیر میگوید چیزی پیدا نمیکنید که زهرا نداند. ذرّهای نقص در ایشان نبود. چیزی پیدا کنیم که برای کسی نقص باشد چه در زن و چه در مرد، در حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبود. چیزی پیدا کنیم که حضاضتی پیش مردم داشته باشد، در ایشان نبود. و بالاخره از نظر ظاهر و از نظر باطن، پاک و طاهر و مطهر بود. آیۀ تطهیر از نظر ذوقی معنای بالایی برای شیعه است و از نظر استدلال هم استدلال بالایی است.
معنای دیگر این است که «سُمِّیَتْ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ النَّار»[۹]؛ یعنی فاطمه را فاطمه گفتهاند برای اینکه شیعۀ او به جهنّم نمیرود. مسلّم است اگر کسی به راستی پیرو و شیعۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد، جهنّم برایش معنا ندارد. در روز قیامت سعۀ وجودی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) محشر را میگیرد و مهر ولایت به پیشانی شیعه میزنند و او را به لب حوض کوثر میآورند و حوض کوثر حقیقت زهراست. وقتی آوردند در حوض کوثر، در آنجا به دست ولایت و گاهی به دست زهرا یا به دست امیرالمؤمنین یا به دست یکی از ائمۀ طاهرین، آبی مینوشد که حقیقت زهراست. حضرت زهرا سه حرکت دارد. قوس صعودی، قوس نزولی و قوس اولش در ازل که تجلی خداست. به قول حضرت امام (قدّس سرّه) خدا تجلّی کرد با همۀ اسماء و صفاتش در ازل، حتی اسماء و صفات مستأثرهاش و ولایت پیدا شد و چهارده معصوم پیدا شد. تجلّی دیگر کرد با همۀ اسماء و صفات حتّی اسماء و صفات مستأثره و قرآن پیدا شد. در زیارت جامعه میخوانیم: «فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»[۱۰].
به قول زیارت جامعه، اینها از ازل در عرش خدا با خدا بودند تا اینکه مقدّر شد یکی پس از دیگری به دنیا بیایند و این تجلّی خدا با همۀ اسماء و صفات، مربوط به زهراست. برای اینکه چهارده معصوم (سلام الله علیهم) نور واحدند و همینطور که در زیارت جامعه داریم، قوس نزولی، آنها را چهارده تا کرده است.
حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» یک قوس نزولی دارد و اینکه آمد در دنیا و هیجده سال عالم را تکان داد و هیجده سال علم و قدرت خدا را فهماند. بعد هم قوس دیگری به نام قوس صعودی است و آن: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»[۱۱]. یعنی حوض کوثر پیدا شد و شیعه از حوض کوثر به دست حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» و به دست فرزندان و شوهر ایشان مینوشد. انسان اگر بیسواد باشد، باسواد میشود و اگر عیبی داشته باشد، بیعیب میشود و اگر مرضی داشته باشد، سالم میشود و بالاخره یک انسان کامل میشود و برای این انسان کامل، محشر پنجاه هزار سال، برایش یک لحظه است و به دنبال اهلبیت (سلام الله علیهم) به بهشت میرود.
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»؛ یا رسول الله! کوثر را به تو دادیم و این حقیقت زهراست. حوض کوثر حقیقت زهراست. آن هیجده سال با آن همه عظمت، حقیقت زهراست. زندگی پیش خدا در عرش خدا، در ازل، قوس صعودی زهراست.
پینوشتها:
[۱]. شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۷۶: «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِیّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَائهُ حُجَجَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ»؛ الأمالی (الصدوق)، ص ۱۳۲: «أَنَا وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِه».
[۲]. الغیبة (الطوسی)، ص ۲۸۶؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۶۷.
[۳]. ر.ک : اعلام الوری، ص ۱۵۰، تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۶؛ بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۴۲؛ احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۸۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۶۰ و ...
[۴]. علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۷۸.
[۵]. ر.ک: اندیشههای ناب؛ دفتر اوّل: سیره و فضائل حضرت زهرا&، ص ۲۵ تا ۳۲.
[۶]. تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۸۱.
[۷]. مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۳۳۰.
[۸]. الأحزاب، ۳۳: «خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
[۹]. معانی الاخبار، ص ۳۹۶.
[۱۰]. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.
[۱۱]. الکوثر، ۱: «ما تو را [چشمه] کوثر دادیم.»
منبع: خبرگزاری حوزه
پاسخ برگرفته از بیانات آیت الله العظمی مظاهری (دام ظله):
قبل از هر چیز باید بپرسیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) کیست؟
پاسخ این سؤال مشکل است یا برای ما ممکن نیست؛ اما میتوانیم از سخنانی که اهلبیت (سلام الله علیهم) در این باره فرمودهاند، قطرهای از دریا پی ببریم که زهرا کیست.
مثلاً ائمۀ طاهرین (سلام الله علیهم) فرمودهاند: «نَحنُ حُجَجُ اللَّه عَلَی خَلقِه وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَة حُجّة اللَّه عَلَینا»[۱].
حضرت ولیّ عصر (ارواحنافداه) نیز میفرمایند: «فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[۲].
معنای این جملات را نمیفهمیم، اما معلوم است یک معنایی به ذهن میآید و شاد میشویم، یعنی مثل اینکه دل ما کلمات ائمۀ طاهرین (سلام الله علیهم) را درک میکند.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد میشد و ایشان سرتاپا بلند میشدند و وقتی زهرا میرفت، پیامبر به دنبال او میرفتند. بعضی اوقات دست زهرا را میبوسیدند و میفرمودند: بوی بهشت را استشمام میکنم.[۳]
وقتی ایشان به دنیا آمد، اسم او را از طرف خدا، فاطمه گذاشتند.[۴] فاطمه را فاطمه نامیدهاند و بزرگان و مخصوصاً اهل معرفت، چندین معنا برای فاطمه نقل کردهاند، البته نمیگویند حتماً این است. نمیشود کُنه معرفت او را به دست آورد، اما چند معنا برای فاطمه بیان شده است.[۵]
معنای اول همین حرفهایی است که من زدم: «إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»[۶]؛ یعنی هیچ کس فاطمهشناس نیست. هیچ کس نمیتواند کُنه معرفت زهرا را بهدست آورد به جز خدا که گفته است اسم او را فاطمه بگذار. جز پیغمبر اکرم، و جز ائمّۀ طاهرین (سلام الله علیهم) که فرمودهاند فاطمه اسوه و سرمشق برای همۀ ماست، مخصوصاً سرمشق در زمان ظهور است.
معنای دوّم که نظیر همین معناست و برای ما از نظر ذوقی خیلی شیرین است، اینکه فرمودهاند: «إِنَّهَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ عَنِ الطَّمْث»[۷]؛ یعنی فاطمه را فاطمه گفتهاند برای اینکه آیۀ تطهیر دربارۀ ایشان نازل شده است و از هر پلیدی منزّه و پاک است. این آیۀ تطهیر نزد پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خیلی اهمیّت دارد؛ لذا آن را دوست داشتند و چند مرتبه نازل شده است. میفرماید: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»[۸]
معنای سوم فاطمه که آن هم خیلی عالیست، و از این عبارت گرفته میشود، اینکه فاطمه را فاطمه گفتهاند برای اینکه فاطمه زهرا آن خونهایی که زنها میبینند، ایشان ندید: «فُطِمَتْ عَنِ الطَّمْث».
در این باره صحبتها شده و حرفهایی زده شده و امّا یک جمله هست که این جمله همه را خاموش میکند و آن اینست که در آن دوسه روز، بعد از آنکه محسنِ حضرت زهرا را سقط کردند، ایشان به مسجد آمدند، در مسجد ماندند و خطبه خواندند. این معنای سوّم هم معنای خوبی است، اما مصداق معنای دوّم است و مصداق همان آیۀ تطهیر است.
آیۀ تطهیر میگوید: حضرت زهرا (سلام الله علیها) آلودگی و نقص و عیب، چه در ظاهر و چه در باطن نداشت. از نظر علم، علم ماکان و مایکون و ما هو کائن داشت و ذرّهای جهل در زهرا نبود. آیۀ تطهیر میگوید چیزی پیدا نمیکنید که زهرا نداند. ذرّهای نقص در ایشان نبود. چیزی پیدا کنیم که برای کسی نقص باشد چه در زن و چه در مرد، در حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبود. چیزی پیدا کنیم که حضاضتی پیش مردم داشته باشد، در ایشان نبود. و بالاخره از نظر ظاهر و از نظر باطن، پاک و طاهر و مطهر بود. آیۀ تطهیر از نظر ذوقی معنای بالایی برای شیعه است و از نظر استدلال هم استدلال بالایی است.
معنای دیگر این است که «سُمِّیَتْ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ النَّار»[۹]؛ یعنی فاطمه را فاطمه گفتهاند برای اینکه شیعۀ او به جهنّم نمیرود. مسلّم است اگر کسی به راستی پیرو و شیعۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد، جهنّم برایش معنا ندارد. در روز قیامت سعۀ وجودی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) محشر را میگیرد و مهر ولایت به پیشانی شیعه میزنند و او را به لب حوض کوثر میآورند و حوض کوثر حقیقت زهراست. وقتی آوردند در حوض کوثر، در آنجا به دست ولایت و گاهی به دست زهرا یا به دست امیرالمؤمنین یا به دست یکی از ائمۀ طاهرین، آبی مینوشد که حقیقت زهراست. حضرت زهرا سه حرکت دارد. قوس صعودی، قوس نزولی و قوس اولش در ازل که تجلی خداست. به قول حضرت امام (قدّس سرّه) خدا تجلّی کرد با همۀ اسماء و صفاتش در ازل، حتی اسماء و صفات مستأثرهاش و ولایت پیدا شد و چهارده معصوم پیدا شد. تجلّی دیگر کرد با همۀ اسماء و صفات حتّی اسماء و صفات مستأثره و قرآن پیدا شد. در زیارت جامعه میخوانیم: «فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»[۱۰].
به قول زیارت جامعه، اینها از ازل در عرش خدا با خدا بودند تا اینکه مقدّر شد یکی پس از دیگری به دنیا بیایند و این تجلّی خدا با همۀ اسماء و صفات، مربوط به زهراست. برای اینکه چهارده معصوم (سلام الله علیهم) نور واحدند و همینطور که در زیارت جامعه داریم، قوس نزولی، آنها را چهارده تا کرده است.
حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» یک قوس نزولی دارد و اینکه آمد در دنیا و هیجده سال عالم را تکان داد و هیجده سال علم و قدرت خدا را فهماند. بعد هم قوس دیگری به نام قوس صعودی است و آن: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»[۱۱]. یعنی حوض کوثر پیدا شد و شیعه از حوض کوثر به دست حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» و به دست فرزندان و شوهر ایشان مینوشد. انسان اگر بیسواد باشد، باسواد میشود و اگر عیبی داشته باشد، بیعیب میشود و اگر مرضی داشته باشد، سالم میشود و بالاخره یک انسان کامل میشود و برای این انسان کامل، محشر پنجاه هزار سال، برایش یک لحظه است و به دنبال اهلبیت (سلام الله علیهم) به بهشت میرود.
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»؛ یا رسول الله! کوثر را به تو دادیم و این حقیقت زهراست. حوض کوثر حقیقت زهراست. آن هیجده سال با آن همه عظمت، حقیقت زهراست. زندگی پیش خدا در عرش خدا، در ازل، قوس صعودی زهراست.
پینوشتها:
[۱]. شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۷۶: «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِیّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَائهُ حُجَجَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ»؛ الأمالی (الصدوق)، ص ۱۳۲: «أَنَا وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِه».
[۲]. الغیبة (الطوسی)، ص ۲۸۶؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۶۷.
[۳]. ر.ک : اعلام الوری، ص ۱۵۰، تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۶؛ بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۴۲؛ احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۸۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۶۰ و ...
[۴]. علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۷۸.
[۵]. ر.ک: اندیشههای ناب؛ دفتر اوّل: سیره و فضائل حضرت زهرا&، ص ۲۵ تا ۳۲.
[۶]. تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۸۱.
[۷]. مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۳۳۰.
[۸]. الأحزاب، ۳۳: «خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
[۹]. معانی الاخبار، ص ۳۹۶.
[۱۰]. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.
[۱۱]. الکوثر، ۱: «ما تو را [چشمه] کوثر دادیم.»
منبع: خبرگزاری حوزه