سندرم خود زشت پنداری
پرسش :
دختر ۱۷ ساله ای هستم به شدت احساس زشتی می کنم اعتماد به نفسم پایینه توی آینه ک به خودم نگاه می کنم چهره معمولی دارم که بعضی وقتا با ارایش زیبا می شه ولی وقتی عکس می ندازم خیلی قیافه ام زشت می شه طور که...
پاسخ :
هرچند ما نمیتوانیم از روی نوشته شما قضاوتی در مورد قیافه شما داشته باشیم، اما با توضیحاتی که خود شما دادید و این که همه می گویند قیافه شما خوب است، ما نیز تقریبا اطمینان داریم قیافه شما خوب است و این شما هستید که تصور می کنید مشکلی در ظاهر شما وجود دارد. شاید تا به حال خیلی ها را دیده باشید در اطراف خودتان که وقتی صدای ضبط شده خود را می شنوند از آن بدشان می آید و معتقدند صدای زشتی دارند؛ کسانی که همواره گمان می کنند چاق هستند و یا دارای اضافه وزن می باشند در حالیکه به هیچ وجه اینگونه نیست؛ کسانی که بینی متوسطی دارند اما به نظر خودشان بینی شان خیلی بزرگ است و ... یا کسانی که کلا وقتی عکسهای خود را می بینند همواره اظهار می کنند که زشت هستند. البته این مسئله تا حدی و در برخی موارد میتواند قابل قبول و پذیرفتنی باشد، اما نه همواره و تا حدی که ادعا می شود.
در مورد صدا، قضیه به سادگی توجیه میشود: از آنجا که صدایی که ما از خودمان میشنویم، حاصل ترکیب صدای هدایت شده توسط هوا و صدای هدایت شده به گوشمان از طریق استخوانهای و سینوسهای سرمان است، پس صدای دریافتیمان تا حد زیادی با صدایی که دیگران تنها از طریق هدایت هوایی میشوند، تفاوت دارد. اما در مورد عکس، پاسخ میتواند آینه باشد! علت اینکه عکسهایمان به نظرمان اینقدر عجیب میآیند و تصور میکنیم با خودمان شباهت کمی دارند، این است که ما پیوسته برای دیدن خودمان از آینه استفاده میکنیم. منظرهای که ما در آینه میبینیم، منظره بسیار خاصی است، تنها خودمان هستیم که پیوسته خودمان را از این زاویه میبینیم و بسیار بعید است که کسی که از شما عکس میگیرد، دقیقا با همان زاویه و از همان ارتفاع عکسبرداری کند. در سال ۱۹۷۷، سه روانشناس به نامها تئودور اچ میتا، مارشال دِمِر و جفری نایت، در جریان تحقیقی روی این نظریه کار کردند که اشخاص همواره به عکسهایی که مطابق تصاویر آینهای هستند علاقه دارند تا عکسهای دیگر.
حالا سؤالی که پیش میآید این است که آخر چرا ما همیشه به تصاویر آینهای خودمان بیشتر علاقه داریم، مگر نمیشود که شخصی از زاویه دیگری جذابتر باشد، طوری که خودش هم قانع شود؟ رابرات زاجونک در دهه شصت میلادی، پدیدهای را به نام پدیده مواجهه انحصاری یا mere-exposure ارائه داد، بر اساس این پدیده اشخاص تنها بر اساس مواجهه تکراری با یک چیز، ترجیحی نسبت به آن پیدا میکنند. این چیز میتواند یک صدای تکراری، نقاشی تکراری یا کلمات تکراری باشد.
برای تسلی شما، باید اضافه کنم، که حس بدی که شما بعد از دیدن تصاویر غیرآینهایتان پیدا میکنید، در اشخاص دیگر وجود ندارد و آنها منطقا چون به دیدن تصاویر آینهای شما عادت ندارند، عکسهای شما را طبیعی و شبیه خود واقعیتان میبینند.
اما شاید این نکته نیز برایتان جالب باشد که بدانید این مسئله در برخی بقدری شدید است که روان شناسان و روان پزشکان از آن به عنوان یک اختلال یاد می کنند. این افراد چهره معمولی خود را به شکل خارق العاده ای زشت می بینند و این افراد بیشتر مبتلایان «اختلال بدشکلی بدن» (Body Dysmorphic Disorder) هستند؛ اختلالی که در ذهن، آنها از خودشان یک هیولای بدشکل می سازند و باعث می شود به شکلی افراطی، به لوازم آرایشی و عمل های جراحی رو بیاورند. کسانی که مدام سراغ انواع عمل های زیبایی می روند و هیچ وقت هم راضی نمی شوند، به نوعی اختلال روانی مبتلا شده اند. آنها با دیدن یک جوش روی صورت خود مضطرب می شوند و ساعت های طولانی از روز شان را تنها به تغییراتی فکر می کنند که می تواند آنها را زیباتر کند.
عمل جراحی، راهی برای آرام کردن این اشتیاق نیست، بلکه می تواند چنین اختلالی را به مراتب تشدید کند زیرا این افراد بعد از انجام عمل، باز هم از چهره یا بدنشان راضی نمی شوند و می خواهند با تکرار این کار، باز هم ظاهرشان را تغییر دهند. اختلال بدشکلی بدن، یک مشکل شایع روانی است، مشکلی که در آغاز مبتلایان به آن، تنها زمان زیادی را برای فکر کردن به ظاهر شان سپری می کنند اما در مراحل پیشرفته تر، با جراحی های مکرر یا تلاش برای زیبا شدن به قیمت آسیب دیدن، سعی می کنند خود را آرام کنند.
این اختلال تنها یک ناراحتی گذرا نیست، بلکه چنین بیماری اگر با هیچ کدام از این تلاش ها از ظاهرش راضی نشد، ممکن است خود را در خانه حبس کند یا دست به خودکشی بزند. مشکل اینجاست که این افراد هرگز از تغییراتی که در ظاهرشان ایجاد می کنند، راضی نمی شوند. در مراحل بالای این اختلال، آنها حتی به دلیل نارضایتی از ظاهر شان، در موقعیت های اجتماعی ظاهر نمی شوند و تحصیل، کار یا هر پیشرفت دیگری را قربانی این تصور می کنند. این افراد با قرار گرفتن در جمع دچار اضطراب شدید می شوند. چنین افرادی ممکن است چندین بار با تیغ جراحی برای تغییر چهره شان تلاش کنند یا در یک ماه، بارها مدل و رنگ موهای شان را تغییر دهند و باز هم راضی نشوند.
امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرمایند: "حسن الصورة جمال ظاهر ، وحسن العقل جمال باطن. یعنی : نیکویی صورت، زیبایی بیرون است و نیکویی عقل، زیبایی درون". (بحارالانوار، ج ۱، ص ۹۵)
منبع: www.soalcity.ir
هرچند ما نمیتوانیم از روی نوشته شما قضاوتی در مورد قیافه شما داشته باشیم، اما با توضیحاتی که خود شما دادید و این که همه می گویند قیافه شما خوب است، ما نیز تقریبا اطمینان داریم قیافه شما خوب است و این شما هستید که تصور می کنید مشکلی در ظاهر شما وجود دارد. شاید تا به حال خیلی ها را دیده باشید در اطراف خودتان که وقتی صدای ضبط شده خود را می شنوند از آن بدشان می آید و معتقدند صدای زشتی دارند؛ کسانی که همواره گمان می کنند چاق هستند و یا دارای اضافه وزن می باشند در حالیکه به هیچ وجه اینگونه نیست؛ کسانی که بینی متوسطی دارند اما به نظر خودشان بینی شان خیلی بزرگ است و ... یا کسانی که کلا وقتی عکسهای خود را می بینند همواره اظهار می کنند که زشت هستند. البته این مسئله تا حدی و در برخی موارد میتواند قابل قبول و پذیرفتنی باشد، اما نه همواره و تا حدی که ادعا می شود.
در مورد صدا، قضیه به سادگی توجیه میشود: از آنجا که صدایی که ما از خودمان میشنویم، حاصل ترکیب صدای هدایت شده توسط هوا و صدای هدایت شده به گوشمان از طریق استخوانهای و سینوسهای سرمان است، پس صدای دریافتیمان تا حد زیادی با صدایی که دیگران تنها از طریق هدایت هوایی میشوند، تفاوت دارد. اما در مورد عکس، پاسخ میتواند آینه باشد! علت اینکه عکسهایمان به نظرمان اینقدر عجیب میآیند و تصور میکنیم با خودمان شباهت کمی دارند، این است که ما پیوسته برای دیدن خودمان از آینه استفاده میکنیم. منظرهای که ما در آینه میبینیم، منظره بسیار خاصی است، تنها خودمان هستیم که پیوسته خودمان را از این زاویه میبینیم و بسیار بعید است که کسی که از شما عکس میگیرد، دقیقا با همان زاویه و از همان ارتفاع عکسبرداری کند. در سال ۱۹۷۷، سه روانشناس به نامها تئودور اچ میتا، مارشال دِمِر و جفری نایت، در جریان تحقیقی روی این نظریه کار کردند که اشخاص همواره به عکسهایی که مطابق تصاویر آینهای هستند علاقه دارند تا عکسهای دیگر.
حالا سؤالی که پیش میآید این است که آخر چرا ما همیشه به تصاویر آینهای خودمان بیشتر علاقه داریم، مگر نمیشود که شخصی از زاویه دیگری جذابتر باشد، طوری که خودش هم قانع شود؟ رابرات زاجونک در دهه شصت میلادی، پدیدهای را به نام پدیده مواجهه انحصاری یا mere-exposure ارائه داد، بر اساس این پدیده اشخاص تنها بر اساس مواجهه تکراری با یک چیز، ترجیحی نسبت به آن پیدا میکنند. این چیز میتواند یک صدای تکراری، نقاشی تکراری یا کلمات تکراری باشد.
برای تسلی شما، باید اضافه کنم، که حس بدی که شما بعد از دیدن تصاویر غیرآینهایتان پیدا میکنید، در اشخاص دیگر وجود ندارد و آنها منطقا چون به دیدن تصاویر آینهای شما عادت ندارند، عکسهای شما را طبیعی و شبیه خود واقعیتان میبینند.
اما شاید این نکته نیز برایتان جالب باشد که بدانید این مسئله در برخی بقدری شدید است که روان شناسان و روان پزشکان از آن به عنوان یک اختلال یاد می کنند. این افراد چهره معمولی خود را به شکل خارق العاده ای زشت می بینند و این افراد بیشتر مبتلایان «اختلال بدشکلی بدن» (Body Dysmorphic Disorder) هستند؛ اختلالی که در ذهن، آنها از خودشان یک هیولای بدشکل می سازند و باعث می شود به شکلی افراطی، به لوازم آرایشی و عمل های جراحی رو بیاورند. کسانی که مدام سراغ انواع عمل های زیبایی می روند و هیچ وقت هم راضی نمی شوند، به نوعی اختلال روانی مبتلا شده اند. آنها با دیدن یک جوش روی صورت خود مضطرب می شوند و ساعت های طولانی از روز شان را تنها به تغییراتی فکر می کنند که می تواند آنها را زیباتر کند.
عمل جراحی، راهی برای آرام کردن این اشتیاق نیست، بلکه می تواند چنین اختلالی را به مراتب تشدید کند زیرا این افراد بعد از انجام عمل، باز هم از چهره یا بدنشان راضی نمی شوند و می خواهند با تکرار این کار، باز هم ظاهرشان را تغییر دهند. اختلال بدشکلی بدن، یک مشکل شایع روانی است، مشکلی که در آغاز مبتلایان به آن، تنها زمان زیادی را برای فکر کردن به ظاهر شان سپری می کنند اما در مراحل پیشرفته تر، با جراحی های مکرر یا تلاش برای زیبا شدن به قیمت آسیب دیدن، سعی می کنند خود را آرام کنند.
این اختلال تنها یک ناراحتی گذرا نیست، بلکه چنین بیماری اگر با هیچ کدام از این تلاش ها از ظاهرش راضی نشد، ممکن است خود را در خانه حبس کند یا دست به خودکشی بزند. مشکل اینجاست که این افراد هرگز از تغییراتی که در ظاهرشان ایجاد می کنند، راضی نمی شوند. در مراحل بالای این اختلال، آنها حتی به دلیل نارضایتی از ظاهر شان، در موقعیت های اجتماعی ظاهر نمی شوند و تحصیل، کار یا هر پیشرفت دیگری را قربانی این تصور می کنند. این افراد با قرار گرفتن در جمع دچار اضطراب شدید می شوند. چنین افرادی ممکن است چندین بار با تیغ جراحی برای تغییر چهره شان تلاش کنند یا در یک ماه، بارها مدل و رنگ موهای شان را تغییر دهند و باز هم راضی نشوند.
امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرمایند: "حسن الصورة جمال ظاهر ، وحسن العقل جمال باطن. یعنی : نیکویی صورت، زیبایی بیرون است و نیکویی عقل، زیبایی درون". (بحارالانوار، ج ۱، ص ۹۵)
منبع: www.soalcity.ir