چهارشنبه، 20 اسفند 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مشکلات عظیم پیامبر اکرم (ص) در دوران رسالت

پرسش :

امام علی (علیه السلام) در خطبه 194 نهج البلاغه، چه مشکلاتی را از دوران رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) یاد نموده است؟


پاسخ :
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 194 «نهج البلاغه» مى فرماید: (و گواهى مى دهیم که محمّد بنده و فرستاده اوست، همان کسی که در راه رضاى خدا در دریاى مشکلات غوطه ور شد، و جام هر مصیبتى را جرعه جرعه نوشید)؛ «وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خَاضَ إِلَى رِضْوَانِ اللهِ کُلَّ غَمْرَةٍ(1)، وَ تَجَرَّعَ فِیهِ کُلَّ غُصَّةٍ(2)». این دو وصفى که امام(علیه السلام) درباره پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بیان فرموده، جامع همه اوصاف خیر است؛ ایستادن در برابر مشکلات و تحمّل در برابر مصائب، تا آن مقاومت و تحمّل نباشد هیچ کار مهمى به سامان نمى رسد.

جمله «تَجَرَّعَ فِیهِ کُلَّ غُصَّةٍ»؛ نشان مى دهد که حوادث گلوگیر در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) یکى دو تا نبود؛ بلکه او جرعه جرعه از جام مصائب مى نوشید و تحمّل مى کرد؛ جمعى از بهترین یارانش را از او گرفتند صبر کرد، انواع مشکلات و موانع را بر سر راه او ایجاد کردند؛ ولى از همه آنها عبور نمود و این در واقع درسى است براى همه کسانى که مى خواهند با طاغوت ها مبارزه کنند و به اصلاح جامعه خویش بپردازند.

سپس امام(علیه السلام) بخشى از مشکلات عظیم پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در دوران رسالتش را در چند جمله کوتاه و پرمعنا بیان کرده و مى فرماید: (بستگان و نزدیکانش را ناپایدار و بیگانگان در دشمنیش مصمّم بودند، عرب براى نبرد با او زمام مَرکب ها را رها ساخت و با شتاب، به سوى او راند تا از دورترین نقطه و پرفاصله ترین خانه، عداوت خویش را در برابر وى ظاهر سازند)؛ «وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ(3)، وَ تَأَلَّبَ(4) عَلَیْهِ الْأَقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ إِلَیْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا(5)، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا(6)، حَتَّى أَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَها، مِنْ أَبْعَدِ الدَّارِ، وَ أَسْحَقِ(7) الْمَزَارِ».

جمله «تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ»؛ اشاره به این است که جمعى از بستگان نزدیک پیامبر(صلى الله علیه وآله) مانند عباس که تمایل به حمایت از او داشتند، در کار خود ثابت قدم نبودند.

جمله «تَأَلَّبَ عَلَیْهِ الْأَقْصَوْنَ»؛ اشاره به شاخه هاى دورتر قبیله قریش است که دست به دست هم دادند و قبایل دیگر را نیز تحریک کردند تا در برابر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بایستند و در چنین شرایطى که نه نزدیکان جرأت حمایت شجاعانه اى داشته باشند و نه دوران (دشمنان)، در عداوت و دشمنى کوتاهى کنند مشکلات عظیمى پیدا مى شود که ایستادگى در برابر آن بسیار سخت است.

جمله «خَلَعَتْ إِلَیْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا»؛ اشاره به سرعت و شتاب شدید مخالفان در عداوت و دشمنى با آن حضرت است؛ زیرا هنگامى که بخواهند مَرکب به سرعت پیش برود افسار آن را سست مى کنند و با شلّاق بر پهلوها و شکم آن مى زنند. تاریخ اسلام نیز در همه فصولِ خود به این حقیقت گواهى مى دهد که دشمنان از هر کارى که فکر مى کردند به شکست اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) بیانجامد خوددارى نکردند؛ ولى خدا مى خواست این نور الهى خاموش نشود و روز به روز درخشش بیشترى پیدا کند، لذا نقشه هاى آنها را نقش بر آب کرد و آتش هایى را که افروخته بودند، با باران لطف و عنایتش خاموش ساخت و پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) از این معرکه هاى خطرناک پیروز و سربلند بیرون آمد و اسلام، شرق و غرب عالَم را تسخیر کرد.

ابن ابى الحدید در اینجا نگاهى کوتاه و گذرا به مشکلات و دشوارى هایى که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در دوران رسالت خود پشت سر گذاشت، افکنده، مى گوید: «کسى که کتب تاریخ و سیره را مطالعه مى کند، مى داند که رسول الله(صلى الله علیه وآله) در راه خدا چه دشوارى هایى را تحمّل کرد؛ از استهزاء قریش در آغاز دعوت گرفته تا سنگسار کردن، تا آنجا که از پشت پاى او خون فرو مى ریخت و کودکان را به مخالفت و آزار او وادار مى کردند. شکمبه شتر بر سر او مى ریختند. لباس آن حضرت را بر گردنش پیچیده و مى فشردند.

او را چند سال در شعب بنى هاشم (ابوطالب) محاصره کردند. خرید و فروش با او و مسلمانانِ اندکِ آن زمان را تحریم کردند و از ازدواج با آنان و سخن گفتن خوددارى نمودند تا آنجا که نزدیک بود مسلمانان از گرسنگى هلاک شوند، و اگر بعضى از ارحام و علاقه مندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) مخفیانه کمى آرد و خرما در تاریکى شب به آنها نمى رساندند، از گرسنگى هلاک شده بودند.

اصحاب و یارانش را مى گرفتند و مى زدند و در برابر آفتاب به بند مى کشیدند و از خانه خود دور مى ساختند تا آنجا که گروهى مجبور شدند به حبشه مهاجرت کنند و خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) گاهى به قبیله ثقیف و گاهى به بنى عامر و گاه به ربیعه و غیر آنها پناه برد؛ ولى هیچ یک فایده اى نداشت. سپس همگى تصمیم گرفتند که آن حضرت را شبانه به قتل برسانند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) ناچار شد از چنگال آنها فرار کند و به مدینه رود و به طایفه اوس و خزرج بپیوندد؛ در حالى که همسر و فرزندان خود و تمام وسایل زندگیش را در مکّه رها کرده بود و با زحمت شدید توانست خود را به مدینه برساند.

در آنجا نیز آن حضرت را آسوده نگذاشتند، جنگ ها پشت سر یکدیگر روى داد و لشکرها پشت سر یکدیگر به سوى او حرکت کردند، به گونه اى که همیشه در زحمت بود و جنگ ها یکى پس از دیگرى مسلمانان را در فشار قرار مى داد؛ ولى سرانجام خدا او را یارى کرد و آئینش جهانگیر شد و کسى که آشنا به تاریخ اسلام باشد شرح این مشکلات را مى داند».(8)

اینها همان چیزى است که امام علی(علیه السلام) در جمله هاى کوتاه و پر معناى بالا به آن اشاره کرده است.

پی‌نوشت‌ها:
(1). «غمره» در اصل از «غمر» بر وزن «خمر» به معناى از بین بردن اثر چیزى است. سپس به آب زیادى که همه چیز را مى پوشاند و مسیر خود را مى شوید و پیش مى رود «غمره» و «غامر» گفته مى شود.
(2). «غصّه» در اصل به معناى غذا، آب و یا شىء دیگرى است که در گلو گیر مى کند. انسان چون هنگام غم و اندوه، احساس مى کند چیزى در گلویش گیر کرده است از آن تعبیر به غُصّه مى شود.
(3). «ادنون» جمع «أدنى» به معناى نزدیک است، بنابراین «أدنون» یعنى نزدیکان و در مقابل «أقصون» به معناى افراد دور است.
(4). «تألّب» از ریشه «ألب» بر وزن «امر» به معناى جمع شدن و از هر سو گرد آمدن است و به معناى شورانیدن و بسیج کردن بر ضدّ شخص یا گروهى نیز به کار مى رود.
(5). «أعنّة» جمع «عنان» یعنى زمام و لجام.
(6). «رواحل» جمع «راحله» به معناى مرکب و در بسیارى از مواقع به معناى شتر باربر است.
(7). «أسحق» از ریشه «سحق» بر وزن «قفل» یعنى دور شدن و اسحق به معناى دورترین نقطه است.
(8). شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، أبو حامد عزالدین عبدالحمید بن هبة الله بن محمد بن محمد‏، محقق / مصحح: محمد ابوالفضل ابراهیم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، قم،‏ 1404 قمری، چاپ: اول، ج 10، ص 165.

منبع: پیام امام امیرالمؤمنین(علیه السلام)‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ: اول‏، ج 7، ص 601.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.