ازدواج موقت و فلسفه آن از دیدگاه قرآن
پرسش :
لطفاً در مورد ازدواج موقت و فلسفه آن با توجه به آیات قرآن توضیح دهید.
پاسخ :
قرآن کریم به ازدواج موقت اشاره دارد و دربارۀ آن مىفرماید:... و زنان دیگر غیر از اینها که گفته شد براى شما حلال است، که با اموال خود آنها را اختیار کنید در حالى که پاک دامن باشید و از زنا خوددارى نمایید و زنانى را که متعه مىکنید مهر آنان را واجب است بپردازید و گناهى بر شما نیست به آنچه با یکدیگر توافق کردهاید بعد از تعیین مهر، خداوند دانا و حکیم است.»1
این آیه به موضوع ازدواج موقت و به اصطلاح قرآنى آن «متعه» اشاره دارد و از این آیه و قرائنى که در آن هست اصل تشریع و حلال بودن ازدواج موقت ثابت مىشود؛ زیرا کلمه «متعه» که از کلمه «استمتعتم» در آیه گرفته شده، در اسلام به معناى ازدواج موقت است و احادیث و روایات اهلبیت نیز این حقیقت را تأیید مىکند؛ چنان که حضرت امام صادق علیه السلام مىفرماید: «حکم «متعه» [ازدواج موقت] در قرآن نازل شده و سنت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بر طبق آن جارى گردیده است.»2
حضرت امام باقر علیه السلام در پاسخ شخصى که از ازدواج موقت پرسید مىفرماید:
«خداوند آن را در قرآن و بر زبان پیامبرش صلى الله علیه و آله و سلم حلال کرده و آن تا روز قیامت حلال مىباشد.»3
در بسیارى از شرایط و محیطها، افراد فراوانى در سنین خاصى قادر به ازدواج دایم نیستند و این موضوع به ویژه در عصر ما که سن ازدواج بر اثر طولانى شدن دوره تحصیل و مسایل پیچیده اجتماعى بالا رفته و کمتر جوانى مىتواند در سنین پایین یعنى در داغترین دوران غریزه جنسى ازدواج دایم کند، شکل حادترى به خود گرفته است و... با این وضع، یعنى در شرایطى که امکان ارضاى غریزۀ جنسى از طریق ازدواج دایم مقدور نیست، سه راه فراروى انسان قرار داد:
1. رهبانیت و سرکوب غریزه جنسى که چنین چیزى مطلوب نیست؛ زیرا موجب بسیارى از فشارها و ناراحتىهاى روانى و نیز منجر به انحرافات جنسى و در نهایت به نوعى عصیان و انفجار اجتماعى مىشود.
2. هرج و مرج جنسى که این روش، مفاسد بسیارى را در پى دارد؛ مانند از بین رفتن بهداشت و پدید آمدن انواع بیمارىهاى جسمى مانند ایدز و...، از دست رفتن علایق و سست شدن پیوندهاى خانوادگى و تعهدناپذیرى مردان در برابر تشکیل خانواده و....
3. داشتن برنامهاى روشمند و مضبوط که علاوه بر تأمین بهداشت و سوق ندادن جامعه به لذتهاى نامطلوب و گریز از تعهد خانوادگى، بتواند نیازهاى غیر دایم جنسى را تأمین کند و جلو انحرافات جنسى را نیز بگیرد. این برنامه، همان ازدواج موقت است که اسلام پیشنهاد داده است و با بررسى دقیق جوانب آن، معلوم مىشود که اصل مسأله، داراى حکمتها و مصالحى است و یک ضرورت اجتماعى به حساب مىآید.
ازدواج موقت در اسلام، همانند ازدواج دایم شرایط و مقرراتى دارد که مانع برخى سوء استفادهها از این قانون مىشود؛ از جمله؛ تعیین مهر، اذن و اجازه ولىّ در دوشیزهها، تعیین مدت، اجراى صیغه و این که در حال ازدواج موقت زن حق ارتباط جنسى با دیگران ندارد و هنگامى که مدت آن (چه کم و چه زیاد) پایان یافت، باید عده نگه دارد؛ یعنى اگر حامله نیست و در سنى است که زنان حیض مىشوند، باید مقدار دو حیض، و اگر حیض نمىبیند و یائسه نشده است، چهل و پنج روز از ازدواج خوددارى کند؛ حتى اگر با وسایل جلوگیرى، اقدام به جلوگیرى از انعقاد نطفه کرده باشد، باز هم رعایت این مدت واجب است (و به این طریق اختلاط نسل از بین رفته و بهداشت رعایت مىشود)، و اگر حامله شده باشد، باید تا هنگام وضع حمل از ازدواج خوددارى کند؛ بنابراین، ازدواج موقت همان گونه که از اسمش پیداست، موقتى است و فقط در شرایط و موارد خاص مفید است؛ در حالى که غریزه جنسى در انسان یک غریزه دایمى است؛ به همین جهت ازدواج موقت نمىتواند از ازدواج دایم جلوگیرى کرده، جاى گزین آن شود، و سفارشهاى بسیارى هم که در آیات و روایات درباره ازدواج شده، مربوط به ازدواج دایم است نه ازدواج موقت.
بنابراین ازدواج موقت براى تأمین بهداشت روان و جلوگیرى از انحراف جامعه به راههاى غیر مشروع است و نباید آن را ابزار هوسرانى و شهوترانى پنداشت. ممکن است برخى از این حکم اسلامى سوء استفاده کنند و آن را وسیلهاى براى هوسرانى و فرار از مسئولیتهاى اجتماعى قرار دهند؛ ولى این نمىتواند دلیل بر رد این حکم الهى باشد.
افزون بر آنچه گذشت، آیات قرآن کریم و روایات اسلامى همواره بر ازدواج دائم تأکید و سفارش دارند و ازدواج موقت هیچ گاه نمىتواند جاى ازدواج دائم را بگیرد؛ زیرا ازدواج دائم است که فرزندان صالح، امتداد و استمرار نسل انسان، سکون و آرامش جسمى و روحى در محیط گرم خانواده و... را به دنبال دارد.4
پینوشتها:
(1). نساء، 3
(2). نورالثقلین، عبدعلى عروسى حویزى، ج 1، ص 467
(3). همان
(4). ر. ک: فلسفه ازدواج دائم و موقت در اسلام، سید مجتبى ذاکرى شاندیز، ص 24-28
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
قرآن کریم به ازدواج موقت اشاره دارد و دربارۀ آن مىفرماید:... و زنان دیگر غیر از اینها که گفته شد براى شما حلال است، که با اموال خود آنها را اختیار کنید در حالى که پاک دامن باشید و از زنا خوددارى نمایید و زنانى را که متعه مىکنید مهر آنان را واجب است بپردازید و گناهى بر شما نیست به آنچه با یکدیگر توافق کردهاید بعد از تعیین مهر، خداوند دانا و حکیم است.»1
این آیه به موضوع ازدواج موقت و به اصطلاح قرآنى آن «متعه» اشاره دارد و از این آیه و قرائنى که در آن هست اصل تشریع و حلال بودن ازدواج موقت ثابت مىشود؛ زیرا کلمه «متعه» که از کلمه «استمتعتم» در آیه گرفته شده، در اسلام به معناى ازدواج موقت است و احادیث و روایات اهلبیت نیز این حقیقت را تأیید مىکند؛ چنان که حضرت امام صادق علیه السلام مىفرماید: «حکم «متعه» [ازدواج موقت] در قرآن نازل شده و سنت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بر طبق آن جارى گردیده است.»2
حضرت امام باقر علیه السلام در پاسخ شخصى که از ازدواج موقت پرسید مىفرماید:
«خداوند آن را در قرآن و بر زبان پیامبرش صلى الله علیه و آله و سلم حلال کرده و آن تا روز قیامت حلال مىباشد.»3
در بسیارى از شرایط و محیطها، افراد فراوانى در سنین خاصى قادر به ازدواج دایم نیستند و این موضوع به ویژه در عصر ما که سن ازدواج بر اثر طولانى شدن دوره تحصیل و مسایل پیچیده اجتماعى بالا رفته و کمتر جوانى مىتواند در سنین پایین یعنى در داغترین دوران غریزه جنسى ازدواج دایم کند، شکل حادترى به خود گرفته است و... با این وضع، یعنى در شرایطى که امکان ارضاى غریزۀ جنسى از طریق ازدواج دایم مقدور نیست، سه راه فراروى انسان قرار داد:
1. رهبانیت و سرکوب غریزه جنسى که چنین چیزى مطلوب نیست؛ زیرا موجب بسیارى از فشارها و ناراحتىهاى روانى و نیز منجر به انحرافات جنسى و در نهایت به نوعى عصیان و انفجار اجتماعى مىشود.
2. هرج و مرج جنسى که این روش، مفاسد بسیارى را در پى دارد؛ مانند از بین رفتن بهداشت و پدید آمدن انواع بیمارىهاى جسمى مانند ایدز و...، از دست رفتن علایق و سست شدن پیوندهاى خانوادگى و تعهدناپذیرى مردان در برابر تشکیل خانواده و....
3. داشتن برنامهاى روشمند و مضبوط که علاوه بر تأمین بهداشت و سوق ندادن جامعه به لذتهاى نامطلوب و گریز از تعهد خانوادگى، بتواند نیازهاى غیر دایم جنسى را تأمین کند و جلو انحرافات جنسى را نیز بگیرد. این برنامه، همان ازدواج موقت است که اسلام پیشنهاد داده است و با بررسى دقیق جوانب آن، معلوم مىشود که اصل مسأله، داراى حکمتها و مصالحى است و یک ضرورت اجتماعى به حساب مىآید.
ازدواج موقت در اسلام، همانند ازدواج دایم شرایط و مقرراتى دارد که مانع برخى سوء استفادهها از این قانون مىشود؛ از جمله؛ تعیین مهر، اذن و اجازه ولىّ در دوشیزهها، تعیین مدت، اجراى صیغه و این که در حال ازدواج موقت زن حق ارتباط جنسى با دیگران ندارد و هنگامى که مدت آن (چه کم و چه زیاد) پایان یافت، باید عده نگه دارد؛ یعنى اگر حامله نیست و در سنى است که زنان حیض مىشوند، باید مقدار دو حیض، و اگر حیض نمىبیند و یائسه نشده است، چهل و پنج روز از ازدواج خوددارى کند؛ حتى اگر با وسایل جلوگیرى، اقدام به جلوگیرى از انعقاد نطفه کرده باشد، باز هم رعایت این مدت واجب است (و به این طریق اختلاط نسل از بین رفته و بهداشت رعایت مىشود)، و اگر حامله شده باشد، باید تا هنگام وضع حمل از ازدواج خوددارى کند؛ بنابراین، ازدواج موقت همان گونه که از اسمش پیداست، موقتى است و فقط در شرایط و موارد خاص مفید است؛ در حالى که غریزه جنسى در انسان یک غریزه دایمى است؛ به همین جهت ازدواج موقت نمىتواند از ازدواج دایم جلوگیرى کرده، جاى گزین آن شود، و سفارشهاى بسیارى هم که در آیات و روایات درباره ازدواج شده، مربوط به ازدواج دایم است نه ازدواج موقت.
بنابراین ازدواج موقت براى تأمین بهداشت روان و جلوگیرى از انحراف جامعه به راههاى غیر مشروع است و نباید آن را ابزار هوسرانى و شهوترانى پنداشت. ممکن است برخى از این حکم اسلامى سوء استفاده کنند و آن را وسیلهاى براى هوسرانى و فرار از مسئولیتهاى اجتماعى قرار دهند؛ ولى این نمىتواند دلیل بر رد این حکم الهى باشد.
افزون بر آنچه گذشت، آیات قرآن کریم و روایات اسلامى همواره بر ازدواج دائم تأکید و سفارش دارند و ازدواج موقت هیچ گاه نمىتواند جاى ازدواج دائم را بگیرد؛ زیرا ازدواج دائم است که فرزندان صالح، امتداد و استمرار نسل انسان، سکون و آرامش جسمى و روحى در محیط گرم خانواده و... را به دنبال دارد.4
پینوشتها:
(1). نساء، 3
(2). نورالثقلین، عبدعلى عروسى حویزى، ج 1، ص 467
(3). همان
(4). ر. ک: فلسفه ازدواج دائم و موقت در اسلام، سید مجتبى ذاکرى شاندیز، ص 24-28
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.