آیا ازدواج از نظر قرآن امرى واجب است؟
پرسش :
با توجّه به آیه 32 و 33 سوره نور که خداوند درباره اهمیت ازدواج فرموده است، آیا ازدواج از نظر قرآن امرى واجب است؟ اگر نیست پس چرا پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم درباره آن فرموده: نیمى از دین مؤمن است و یا فرموده: ازدواج سنت من است، هرکس از آن پیروى نکند از من نیست، آیا ازدواج در صورتى که مرد مؤمن و با شرایط قرآنى پیدا نشد باز هم واجب است؟
پاسخ :
در قرآن کریم، درباره ازدواج، آیات متعددى وارد شده است؛ در آیه 32 سوره نور مىخوانیم:«و انکِحوا الاَیامىٰ مِنکُم و الصّالِحینَ مِن عِبادِکُم و اماکُم ان یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللّٰهُ مِن فَضلِهِ و اللّٰهُ واسِعٌ عَلیم؛ بىهمسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید. اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بى نیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست.»
و نیز در آیات 3، 4، 22، 23، 24 سوره نساء و... درباره ازدواج سخن گفته شده است.
ازدواج از نظر اسلام، تنها ارضا نمودن شهوت جنسى نیست؛ بلکه یک حکم فطرى و هماهنگ با قانون آفرینش است و وسیلهاى براى تربیت فرزندان صالح و حفظ نسل بشر است و همانگونه که در آیه شریف 21 سورۀ روم بیان فرموده است، هدف از آن، رسیدن به سکون و آرامش جسمى، روحى، فردى، اجتماعى و مودّت و رحمتى است که خداوند متعال در بین زن و شوهر و خانواده قرار داده است.
انسان با ازدواج، از عدم تعادل روحى خارج مىشود و از زندگى فردى، به مرحله زندگى جمعى گام گذارده، شخصیت تازهاى مىیابد و احساس مسؤلیت بیشترى مىکند و....
در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مىخوانیم: «شِرارُکُم عُزّابِکُم؛ بدترین شما مجردانند».1
هر چند ازدواج امر مستحبى است، ولى در مواردى به تناسب شرایط خاصى که براى بعضى افراد پیش مىآید، انجام این کار واجب مىشود و در بعضى دیگر، حرام و ممنوع مىباشد.
تا انسان ازدواج نکند، دینش در خطر است؛ زیرا غرایز جنسى و فشارهاى روحى و احساسى تنهایى و بیهودگى و نداشتن پناهگاه و عدم احساس مسئولیت اجتماعى و دیگر زیانهاى مجرد بودن، به ریشه و اساس ایمان انسان لطمه مىزند و آن را متزلزل مىکند، امّا در اثر ازدواج و تشکیل کانون خانواده و قرار گرفتن در کنار همسرى شایسته و محبوب و همدم و دل سوز، انسان تقرب بیشترى به خداوند پیدا مىکند و لطف خداوند بیشتر شامل حالش مىشود و ایمانش تقویت و کامل مىگردد.
هر جوان مجردى باید در انتخاب همسر، معیارهاى صحیح را رعایت نماید تا به نتایج درخشان آن نیز دست یابد. یادآورى این نکته ضرورى است اگر کسى همسرى بخواهد که از هر جهت بى عیب باشد و کاملاً مطابق میل و علاقه او قرار گیرد، باید اول به خودش نظر کند که آیا از هر جهت بى عیب است و هیچ نقطه ضعفى ندارد؟! مسلّماً هیچ کس نمىتواند چنین ادعایى کند، پس باید بداند که هر کس را مىخواهد به همسرى برگزیند، او هم کامل و بى عیب و از هر جهت مطلوب نیست؛ بنابراین نباید خیلى «ایده آل» فکر کرد.
هیچ کس به «ایده آل کاملش» نخواهد رسید. ولى به هر حال باید کفویت مراعات شود و تا کفو مناسب پیدا نشود از ازدواج با غیر هم کفو خوددارى شود.2
پینوشتها:
(1). مستدرکالوسائل، میرزا حسین نورى، ج 14، ص 156؛ میزانالحکمه، محمدى رىشهرى، ج 2، ص 1180، ح 7823؛ نظام حقوق زن در اسلام، مرتضى مطهرى، ص 21-51
(2). ر. ک: جوانان و انتخاب همسر، علىاکبر مظاهرى، ص 16
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
در قرآن کریم، درباره ازدواج، آیات متعددى وارد شده است؛ در آیه 32 سوره نور مىخوانیم:«و انکِحوا الاَیامىٰ مِنکُم و الصّالِحینَ مِن عِبادِکُم و اماکُم ان یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللّٰهُ مِن فَضلِهِ و اللّٰهُ واسِعٌ عَلیم؛ بىهمسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید. اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بى نیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست.»
و نیز در آیات 3، 4، 22، 23، 24 سوره نساء و... درباره ازدواج سخن گفته شده است.
ازدواج از نظر اسلام، تنها ارضا نمودن شهوت جنسى نیست؛ بلکه یک حکم فطرى و هماهنگ با قانون آفرینش است و وسیلهاى براى تربیت فرزندان صالح و حفظ نسل بشر است و همانگونه که در آیه شریف 21 سورۀ روم بیان فرموده است، هدف از آن، رسیدن به سکون و آرامش جسمى، روحى، فردى، اجتماعى و مودّت و رحمتى است که خداوند متعال در بین زن و شوهر و خانواده قرار داده است.
انسان با ازدواج، از عدم تعادل روحى خارج مىشود و از زندگى فردى، به مرحله زندگى جمعى گام گذارده، شخصیت تازهاى مىیابد و احساس مسؤلیت بیشترى مىکند و....
در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مىخوانیم: «شِرارُکُم عُزّابِکُم؛ بدترین شما مجردانند».1
هر چند ازدواج امر مستحبى است، ولى در مواردى به تناسب شرایط خاصى که براى بعضى افراد پیش مىآید، انجام این کار واجب مىشود و در بعضى دیگر، حرام و ممنوع مىباشد.
تا انسان ازدواج نکند، دینش در خطر است؛ زیرا غرایز جنسى و فشارهاى روحى و احساسى تنهایى و بیهودگى و نداشتن پناهگاه و عدم احساس مسئولیت اجتماعى و دیگر زیانهاى مجرد بودن، به ریشه و اساس ایمان انسان لطمه مىزند و آن را متزلزل مىکند، امّا در اثر ازدواج و تشکیل کانون خانواده و قرار گرفتن در کنار همسرى شایسته و محبوب و همدم و دل سوز، انسان تقرب بیشترى به خداوند پیدا مىکند و لطف خداوند بیشتر شامل حالش مىشود و ایمانش تقویت و کامل مىگردد.
هر جوان مجردى باید در انتخاب همسر، معیارهاى صحیح را رعایت نماید تا به نتایج درخشان آن نیز دست یابد. یادآورى این نکته ضرورى است اگر کسى همسرى بخواهد که از هر جهت بى عیب باشد و کاملاً مطابق میل و علاقه او قرار گیرد، باید اول به خودش نظر کند که آیا از هر جهت بى عیب است و هیچ نقطه ضعفى ندارد؟! مسلّماً هیچ کس نمىتواند چنین ادعایى کند، پس باید بداند که هر کس را مىخواهد به همسرى برگزیند، او هم کامل و بى عیب و از هر جهت مطلوب نیست؛ بنابراین نباید خیلى «ایده آل» فکر کرد.
هیچ کس به «ایده آل کاملش» نخواهد رسید. ولى به هر حال باید کفویت مراعات شود و تا کفو مناسب پیدا نشود از ازدواج با غیر هم کفو خوددارى شود.2
پینوشتها:
(1). مستدرکالوسائل، میرزا حسین نورى، ج 14، ص 156؛ میزانالحکمه، محمدى رىشهرى، ج 2، ص 1180، ح 7823؛ نظام حقوق زن در اسلام، مرتضى مطهرى، ص 21-51
(2). ر. ک: جوانان و انتخاب همسر، علىاکبر مظاهرى، ص 16
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.